واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ندای عاشقی ندبهیحیی علویفردندبه مثل سؤال بزرگیستندبه یعنی: «چرا و چگونهذهن دنیا تعلق نداردسوی انسان پاک و نمونه»ندبه یعنی گلایه، شکایتاز فضای گلآلود دنیادل به سرچشمه نور بستندر میان دم و دود دنیاندبه مثل سؤال بزرگیستمثل «آیا»ست در طول تاریخاعتراضی وسیع و زمینیستضد اهریمن و غول تاریخندبه یعنی که باید رقم زدروزها را به یک شکل دیگریعنی امروز چیزی نماندهتا رسیدن به یک شهر برترندبه هرچند زاری و گریهستنوعی آغاز لبخند و شادیستنوعی آمادگی ظهور استجای بیحالی و تنبلی نیست*****دعانوشین نوریبرای من دعا کنمن اینجا بیقرارمبه جز تو آشناییدر این دنیا ندارمدعا کن تا بیاییدلم تنگ است این بارفقط یک ذره، یک روزبرایم وقت بگذارمرا از چنگ این خاکبیا یک شب رها کنبرای گریه ابرتو هم باران دعا کن!*****بهانهمجید ملامحمدیاگر درخت بودمپر از ترانه بودمنه مثل سنگ، بیحسکه شاعرانه بودمبه روی دستهایمپرنده میهمان بودنگاه من همیشهبه دشتِ آسمان بودنسیم، مویِ من رابه شوق شانه میکرددلم به روز بارانتو را بهانه میکرداگرچه نیستم مندرخت، تویِ دنیاترانههای زیبابه من بده خدایاخدا اگر تو باشیهمیشه در کنارممن آن درخت سبزمپُر از گل و بهارم*****بهار انسانیحیی علویفردتو چون بهاریبهار گلهابهار سبزهبهار بُستانبهار برکهبهار چشمهبهار دریابهار بارانبهار اَلواحبهار توراتبهار انجیلبهار قرآن*****غصه پروانهنوشین نوریزیر لب با خود گفت:«جای من اینجا نیستچونکه اینجا در باغیک گل زیبا نیستشاخه گلها اینجاسنگ و آهن هستندمردم اینجا گاهیدشمن من هستندبال من زیبا بودپیش از این در صحرالکههایی دارمروی بالم حالاخستهام، غمگینممیروم از این شهربعد از این هم هستمبا شما دیگر قهرمیروم جایی کهآسمانش آبی استمن خودم میدانمجای من اینجا نیست!»*****گل از گلت شکفتهیحیی علویفرددوباره عصر جمعهستزمین گرفته ماتمزمان دلش گرفتههوای غربت و غمولی تو شادمانیگل از گلت شکفتهبرای عصر جمعهدلت ترانه گفتهخزان عصر جمعهبرای تو بهار استشبیه صبح شنبهشروع کار و بار استدوباره شادمانیکه مهلتی گرفتیتو واقعاً عجیبیتو واقعاً شگفتیولی بدان که یک روزتو میرسی به پایانو صبح جمعهای شادغروب توست، شیطان!*****مادر امامِ گلهامجید ملامحمدیتو نرگسی، تو مژده بهاریدلم جوانه میزند برایتنشانیِ تو در صدای بارانشکوفه میچکد زِ دستهایتتو معنیِ بهشت و بویِ قرآنتو مهربانتر از زلال آبیبه من نگاه کن ـ اگرچه کوتاه ـبرای من تو مثل آفتابیتو نرگسی، خدا تو را به ما دادو باغ را به خاطر تو آراستکجا گلی شبیه تو شکفته؟گلی که مادرِ امام گلهاست*****به رنگ شال تومریم هاشمپورتو که بیایی آسماندگر سیاه و تار نیستستاره خنده میکندپرنده غصهدار نیستتو معنی شکفتنیبرای دفتر بهارکه توی آن خدا نوشتسرود سبز انتظاردل شکسته زمینبه یاد توست... ماه من!چه میشود که بشکفدشکوفه نگاه منبیا که آسمان پر ازصدای بال تو شودتمام لحظههای منبه رنگ شال تو شود*****این جمعهمجید ملامحمدیاین جمعه هم مثل همیشهمن منتظر بودم بیاییخواندم دعای عهد را بازگفتم امام ما کجاییدر انتظار دیدن تومن جمعهها را دوست دارمتا جمعهای دیگر بیایدمن روزها را میشمارممن خوب میدانم که گاهیدر جمکران هستی تو آقادر روز جمعه یا سهشنبهحتماً تو مهمانی در آنجامن با خودم میگویم ای کاشیک بار میکردی صدایممن میشدم گنجشک تشنهتو میشدی چشمه برایمهِی میچکد بارانِ نمنماز چشمهای سرد و خستهاین جمعه هم رفت و نیامدخورشید دلهای شکسته!منبع:www.intizarmag.ir/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]