تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850452758




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضرورت جدی گرفتن اقتصاد در مطالعات فرهنگی/ مطالعات فرهنگی و نقد سرمایه داری متأخر


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


دین و اندیشه
ضرورت جدی گرفتن اقتصاد در مطالعات فرهنگی/ مطالعات فرهنگی و نقد سرمایه داری متأخر
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: سرمایه داری از دهه 70 به این طرف دست کم در دوران پس از قرن 21 دچار تحولاتی شده که هرچه بیشتر به خصلت فردگرایانه رقابتی اش واگذار شده است. حال سؤال این است که مطالعات فرهنگی با نگاه فرهنگ محور خود تاب مقابله با جریانهای خردکننده سرمایه داری را دارد؟



وقتی پای معرفتی از خانواده دانشهای چپ به میان می آید و هرگاه سخن از نقد به عنوان ویژگی چنین معرفتی می شود، احتمالاً همه مشتاقند بدانند چنین دانشی چه نسبتی با سرمایه داری دارد؟ شاید پرسش ساده تر این باشد که سرمایه داری در نظریه مطالعات فرهنگی چگونه جایگاهی دارد؟ یک راه برای پاسخ به این پرسشها شاید این باشد که داستان مطالعات فرهنگی را در بازه جنبشهای اواخر دهه 60 تا جنبش اشغال وال استریت دنبال کنیم. به نظر می رسد، این دو دسته جنبش دو تراز از پیچیدگیهای سرمایه داری است که در پی خود دو دسته تلقی از مبارزه و مقاومت در برابر آنرا برجسته می کند.
 
بگذارید از این منظر به دو دوره از حیات سرمایه داری اشاره کنیم که دو  نوع مواجهه با آنرا در نزد نظریه پردازان انتقادی از نوع مطالعات فرهنگی برانگیخته است: دوره اول به زمانه وفور و رفاه نسبی در جامعه سرمایه داری مربوطاست و دوره دوم به تحولات اخیر در نظام سرمایه داری مربوط می شود که هرچه بیشتر سرمایه داری به خصلت به شدت رقابتی و فردگرایانه اش در نبود یا شاید عقب نشینی دولتها در اداره جامعه واگذار شده است.
 
پیدایش و ادامه حیات مطالعات فرهنگی در دوره اول اتفاق افتاده است. به همین دلیل خصوصیاتی به خود گرفته که شکل نقد مطالعات فرهنگی را نیز ویژه کرده است؛ اما با تحولاتی که از آن یاد شد موضوع نقادی نیز تحول یافته؛ بنابراین، انتظار می رود مطالعات فرهنگی نیز با چالشهای تازه ای مواجه شود  و شیوه نقادی خود از سرمایه داری را ناکافی بداند و شیوه های تازه ای را بجوید.
 
دوره اول چنانچه گفته شد به دوره وفور اقتصادی مربوط است. در این دوره نقد مطالعات فرهنگی ناظر بر سویه فرهنگی سرمایه داری است. «وفور و برابری نسبی» و فروکش کردن بحرانهای اقتصادی نظام سرمایه داری در مرکز توجهات قرار گیرد. شاخص این کوششها بخش وسیعی از نظریه هایی است که در پی تئوریزه کردن استقلال نسبی فرهنگ بودند. این انتقال از اقتصاد به فرهنگ یا جایگزینی نقد مبتنی بر پارادایم تولید با پارادایم مصرف را مفاهیم بسیاری نمایندگی می کنند؛مصرف، هویت، تفاوت، سبک زندگی، خرده فرهنگ و مانند اینها.
 
طبیعی بود با چنین رویکردی به زندگی در سرمایه داری متأخر، بخش زیادی از تأکیدات سنت چپ مانند مرکزیت طبقه از اولویت خارج می شود. اینجا سخن از مرکززدایی از  مفهوم مقدس چپ یعنی طبقه است. با وجود این، منظور من این نیست که طبقه از تحلیل ها کنار نهاده شد و دیگر جایی در سنت چپ از نوع مطالعات فرهنگی ندارد. مسئله دقیقا به فرهنگی شدن همه امور مربوط است، به این معنا که نگاه فرهنگی به سرمایه داری به جای اقتصادی سبب شد تا نخست، طبقه به مفهومی فرهنگی مبدل شود که به تعبیر لاکلائو و موف به موقعیتی صرفاً ساختاری تبدیل و با واسطه موضع سوژگی که امری گفتمانی(بخوانید فرهنگی)، نقش خود را در تحولات اجتماعی ایفا می کند و دوم، طبقه به مقوله ای هم شؤن دیگر مقولات اجتماعی مانند نژاد، جنسیت، قومیت و مانند اینها تبدیل می شود.
 
تا همینجا پاسخ اولیه و سردستی به پرسشی که در آغاز مطرح کردیم یعنی نسبت مطالعات فرهنگی با سرمایه داری روشن می شود: مطالعات فرهنگی دست کم در برهه ای پیدایش خود، تحت شرایطی وفور اقتصادی، بر مفهوم فرهنگی مصرف متمرکز شد و از این رو، درکی متفاوت از جریان چپ متعارف از نقد سرمایه داری را گسترش داد. واقعیت این است که این دوره، اساساً زمانه ای است که چنین درکی از نقادی حوزه فرهنگی رواج دارد. برای نمونه، کوشش های نظری دیگری مانند آنچه بوردیو برای گسترش ابعاد مفهوم، سرمایه، یکی دیگر از مفاهیم مقدس در سنت چپ، انجام داده به چنین برداشتهایی دامن زد. هر چند قرار دادن بوردیو در ذیل چپ مطالعات فرهنگی کاری پر مناقشه و محل بحث است، اما این تلاش بوردیو، همزمان، حفظ روح مفهوم طبقه و اقتصاد از یکسو و مضمحل سازی درک مارکسی از اقتصاد و ترم محوری آن در معادلات  اجتماعی، یعنی مفهوم طبقه، بوده است. این دوره را باید با مرکزیت مفهوم هویت و مفهوم مهمی مانند «سیاست زندگی» و عصر «پساسیاست» درک کرد.
 
چه بسا بتوان مسئله تحول در برداشت از  سرمایه داری در چپ نو را ریشه ای تر هم دنبال کرد. بگذارید از بحرانی سخن بگوییم که لاکلائو و موف در کتاب« هژمونی و استراتزی سوسیالیستی» از  آن یاد می کند. این بحران دقیقاً به جایگاه ترم های اقتصادی در نظریه متأخر چپ مربوط است. از قضا در همین کتاب مهم است که درکی گفتمانی از هژمونی سرمایه داری و حرکت های ضد هژمونی جایگزین درک اقتصادگراتر گرامشی می شود. مسئله به سنت نوظهوری مربوط است که پسا مارکسیسم نام گرفته است. از همین رو، نسبت مطالعات فرهنگی اخیر با سرمایه داری را باید در بستر چنین رویکردی دید. نتیجه غلبه چنین رویکردی در مطالعات فرهنگی به روندهایی از نقادی سرمایه داری منجر می شود که هرگونه امید به نظامی بدیل را زایل می کند.
 
تصور کنید در این  دوره مطالعات فرهنگی به شدت  دلمشغول متن گرایی می شود. به بیان ساده، به جای نقد بنیان های اقتصادی سرمایه داری، محصولات سرمایه داری در قالب نقد نشانه شناختی، نقد بازنمایی و مانند اینها به نقد کشیده می شود. سویه های افراطی تری هم حتی دیده می شود: کافی است به جریان های معروف به پوپولیسم فرهنگی در مطالعات فرهنگی توجه کنید.  این رویکردها چنان آزادی به مخاطب بخشیدند که چه بسا نگران تولید کدام محصول هم نیستند. به دلیل خصلت چند معنایی متن، مخاطبان به اشکال  گوناگون می توانند خوانش های خود را داشته باشند و از این رهگذر، دیگر نیازی به حتی توجه به بنیان های اقتصادی و مادی تولید سرمایه دارانه یا اقتصاد سیاسی تولید فرهنگ نیست.
 
اما، خوشبختانه این هم همه داستان مطالعات فرهنگی نیست. با وجود سودمندیهایی که اینگونه از مطالعات فرهنگی دارد و نقش های مؤثری که در نقد فضای اجتماعی در جامعه دارد، شاید اصطلاح «جامعه شناسی تزئینی» که ترنر و روژک برای نامیدن مطالعات فرهنگی اختیار کردند چندان هم بی مناسبت نیست. این وضعیتی است که به نظر من می توان به رام شدن مطالعات فرهنگی از آن یادکرد. در این وضعیت نه خود سرمایه داری و بنیادهای نابرابر آن بلکه  مصرف محصولات آن موضوع بحث است. این دقیقا خطایی است که جنبشی مانند«اشغال وال استریت» به نقادان سرمایه داری یادآور می شود. تمرکز بر خوانش و مقاومت به تنهایی کافی نیست یا شاید باید مسئله مهم مقاومت را به شکلی دیگر صورت بندی کرد: شاید نتوان دیگر به انقلاب یا تغییر بنیادین نظام سرمایه داری اندیشید، اما بی تردید نمی توان با زیباشناختی کردن سیاست یا با توسل صرف به سیاست هویت، تغییری در وضعیت فزاینده نا برابری موجود  در سرمایه داری ایجاد کرد. در نبود نظریه های مشخصی برای توضیح مبارزه با سرمایه داری متأخر است که جنبش هایی مانند «اشغال وال استریت» گریزناپذیری شود.
 
اما، سرمایه داری از دهه 70 به این طرف دست کم در دوران پس از قرن 21 دچار تحولاتی شده که چنانچه بیشتر به آن اشاره شد، هر چه بیشتر به خصلت فردگرایانه رقابتی اش واگذار شده است. حال سوال این است که مطالعات فرهنگی با نگاه فرهنگ محور خودتاب مقابله با جریان های خردکننده سرمایه داری را دارد؟ گویا، باید در متن نقادی مطالعات فرهنگی، نوعی بازگشت به تحلیل های اقتصاد محور رخ دهد. نکته مهم دیگری وجود دارد که ضرورت  چنین چرخشی را بیشتر می کند. موضوع به پیچیدگی  خاص جنبش های معاصر علیه سرمایه داری مربوط است.
 
در واقع بازگشت خام دستانه نظریه مطالعات فرهنگی به اقتصاد مطمح نظر نیست، بلکه توجه بیشتر به بنیادهای اقتصادی تحولات اخیر در کنار متغیرهای مهم دیگری است که جنبش های امروزین و عمل سیاسی را از اساس متفاوت می کند. ملاحظات و مطالبات زیست محیطی، حرکت های ضدفرهنگی، جنبش های طرفدارحقوق مدنی، اقتصادی و جنسیتی، عمل سیاسی را به شدت پیچیده کرده است که به تعبیر ماسکولی‌یر در چارچوبهایی که فرهنگ را خانه اصلی مقاومت می دانند، نمی گنجد.
 
در واقع، مشکل امروز مطالعات فرهنگی در نسبت با سرمایه داری چهارچوب های تنگ دامن نظری برای تعریف مقاومت و رهایی است. مسئله دقیقا زمانی بغرنج تر می شود که کوششها برای بسط این چارچوبها آغاز می شود: در آن صورت موضوع مهم این خواهد بود که شاید وارد دوره پسا مطالعات فرهنگی شدیم! در دوره ای در دوره رفاه اقتصادی دهه های 70 و 80 مصالحه سرمایه کار بیشتر بود. در دوره های اخیر هرچه بیشتر این مصالحه در حال برهم خوردن است؛ هر چه بیشتر بیکاری گسترش یافته است و از وضعیت رفاه و برابری نسبی دهه های پیش هم خبری نیست.
 
مناسبات سرمایه داری و کالایی گسترش یافته در مقیاس جهانی، کل دنیا را به بازاری بزرگ تبدیل کرده است. از این گذشته شدت وحدت یافتن مناسبات سرمایه داری در فضاهای اجتماعی به تعببیر ریچارد جانسون موجب شده است تا قانون سرمایه بر دیگر فضاهایی که بیشتر بخشی از خدمات عمومی بودند، حاکم شود. همه اینها، ما را به یک نتیجه مشخص رهنمون می شود: چه بسا باید صورت بندی استوارت هال که مبتنی بر دوگانه امر نشانه ای امر اجتماعی بود واز دل آن مطالعات فرهنگی خود را از جامعه شناسی جداکرد، باید دگرگون شود. وقت آن است با شعاری که استوارت هال بارها مورد تأکید قرار داد، یعنی«بازگشت امر سرکوب شده» به سراغ باز آفرینی امر اقتصادی در مطالعات فرهنگی برویم.
 
در پرتو چنین کوششهایی است که شاید بتوان هم درک جامعتری از سرمایه داری داشت و هم به نقدی راه گشاتر بر بهبود زندگی شهروندان رسید. از قضا، چنین توجهی برای بازسازی مطالعات فرهنگی در جامعه ایران می توان یافت که کمکی به تغییر نابرابریهای فزاینده موجود به ویژه در دوره اداره و دولت با طعم لیبرالیستی نمی کند. این بازآفرینی هر چند بنیادهای اقتصادی را هدف قرار می دهد، اما به معنای بازگشت به اقتصادگرایی صرف نیست، بلکه توجه بیشتر به اقتصاد سیاسی در مواجهه با فرهنگ و نابرابریهای موجود در کشور است.*
............................
 
*منبع: مقاله «مطالعات فرهنگی و نقد سرمایه داری متأخر» نوشته محمد رضایی، ماهنامه ایران فردا، دوره جدید، شماره 4 .





۱۳۹۳/۶/۲۱ - ۱۱:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن