تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812553110




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مهدویت در واقفیه و موضع‌گیری امام رضا علیه السلام


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مهدویت در واقفیه و موضع‌گیری امام رضا علیه السلام
فرقه واقفه به سبب پیامد‌های سیاسی و فرهنگی و با انگیزه صرفاً دنیا‌گرایی و پس از شهادت امام کاظم به وجود آمد که با سوء استفاده از اندیشه مهدویت‌گرایی در جامعه شیعی این شبهه را ایجاد نمودند که امام موسی بن جعفر از دنیا نرفته است؛ بلکه او همان امام قائم است.

خبرگزاری فارس: مهدویت در واقفیه و موضع‌گیری امام رضا علیه السلام



بخش دوم و پایانی نگرشی بر ادله واقفه بر مهدویت امام هفتم علیه السلام با تأمل در ادله واقفه معلوم می‌شود که آنان غالباً در این زمینه از روایات استفاده کرده‌اند که به نمونه هایی اشاره می‌شود: الف. روایت غسل امام توسط امام بعد در این باره روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل نموده‌اند که فرمود: «الإمام لایغسله الاإمام»؛ یعنی امام را ]بعد از رحلت[ غسل نمی‌دهد، مگر امام ]بعدی[. واقفه با این حدیث، استدلال کرد که طبق ادعای قائلان به امامت امام رضا علیه السلام پدر آن حضرت در بغداد رحلت فرمود و امام رضا علیه السلام در آن زمان در مدینه بود و خود شما نقل کرده اید که کسان دیگری (مأموران حکومت) امام کاظم علیه السلام را غسل دادند و دفن کردند؛ بنابراین امام رضا علیه السلام پدرش را غسل نداده و امام نیست. (مجلسی، همان: ج48، ص254) شیخ صدوق در جواب این استدلال می‌نگارد: این حدیث دلیل بر واقفه نیست؛ زیرا: اولاً امام صادق علیه السلام نهی کرده است که امام را کسی غیر از امام غسل دهد؛ پس اگرفردی به نهی امام عمل نکرد و در این امر، دخالت کرد و امام را غسل دهد، با این دخالت، امامت امام بعدی باطل نمی‌شود؛ زیرا امام صادق علیه السلام نگفته امام نمی‌باشد مگر کسی که امام قبلی را غسل دهد. ثانیاً ما در روایات داریم که امام رضا بدون اینکه دیگران متوجه شوند مخفیانه پدر خود را غسل داد و واقفه نمی‌توانند منکر این مطلب شوند که خداوند می‌تواند طی کردن مسافت دور را برای امام در زمان کوتاه میسر نماید. (صدوق، 1404 الف: ج2، ص97) ب. به کاربردن واژه «قائم» بر موسی بن جعفر علیه السلام در این باره در یک روایت طولانی آمده است که امام صادق علیه السلام به بعضی یاران خود فرمود: «روزهای هفته را حساب کنید». آن‌ها تا شنبه را شمردند. امام فرمود: سبت السبوت و شمس الدهور… و هو سابعکم قائمکم هذا و أشار إلی ولده موسی الکاظم. (شهرستانی، همان: ج1، ص150؛ طوسی، 1411: ص39 به بعد) اینجا واژه قائم بر امام هفتم علیه السلام به کار رفته است و در روایت دیگری که مورد استدلال واقفه است، آمده که هنگام تولد امام کاظم علیه السلام پدرش امام صادق علیه السلام به مادر امام کاظم فرمود: و اسئل عن اسم القائم (مفید، همان، ص313) و در روایت دیگری آمده است که هنگام تولد امام کاظم علیه السلام پدرش امام صادق علیه السلام فرمود: انت القائم بعدی. (راوندی، 1409: ج1، ص111) واقفه با نگرش سطحی بر ظاهر این روایات از واژه قائم سوء استفاده کرده و این روایات را دلیل گرفته، بر اینکه آن حضرت، همان مهدی منتظر و قائم موعود است. علما و دانشمندان اثنی عشریه در جواب این گونه روایات با دید تحلیلی و انتقادی نگریسته و دو گونه جواب داده اند: الف. در کاربرد واژه «قائم» برای حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ما هم به آن شک نداریم؛ زیرا هر امامی پس از پدرش قائم و عهده دار امامت است؛ اما آن «قائم منتظر» که عدالت با دستان پرتوان او برقرار می‌شود، مهدی فرزند امام عسکری علیه السلام است. (راوندی، همان: ج1، ص111) شیخ مفید نیز در جواب می‌نگارد: مراد از واژه «قائم» دربارة امام کاظم علیه السلام قائم بالسیف نیست؛ بلکه قائم به امامت پس از پدرش امام صادق علیه السلام است. (شیخ مفید، همان: ص314) ب. جواب دیگری که در بحارالانوار و غیبت شیخ طوسی آمده، این است که برای کذب ادعای واقفه، اخبار متواتر درباره شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام کافی است؛ اما اخباری که واقفه نقل کرده‌اند، همگی خبر واحد است. علاوه بر اینکه راویان واقفه همگی مورد طعن هستند و نمی‌توان به روایات آن‌ها در برابر اخبار متواتر درباره شهادت امام کاظم علیه السلام اعتماد کرد. (طوسی، 1411: ص76 به بعد؛ مجلسی، همان: ج48، ص250 به بعد). انگیزه واقفه در طرح مهدویت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام الف. انگیزه مالی نسبت به انگیزه واقفه در طرح و ادعای مهدویت و قائم به عدل دانستن حضرت موسی بن جعفر علیه السلام امکان دارد ابتدا کسی با دیدن دلایل آنان که تمسک به تعدادی از روایات امامان معصوم علیهم السلام است، به این توهم افتد که انگیزة آنان در طرح این مسأله تنها مذهبی و فرهنگی است. اما با دقت در عملکرد بنیان‌گذاران واقفه، به دست می‌آید که روآوردن آن‌ها به عموماتِ برخی روایات در حقیقت، ایجاد یک پوشش حفاظتی و چتر امنیتی است برای مخفی نگه داشتن انگیزه واقعی شان، یعنی انگیزه مادی و دنیا گرایی؛ زیرا بنا بر گزارشی، اموال فراوان از وجوهات نزد دو نفر از وکلای امام کاظم علیه السلام در کوفه جمع آوری شده بود، و آن دو هنگامی که امام در زندان بود، با آن اموال، خانه‌هایی خریدند و نیز معاملات دیگری انجام داده بودند. آنان پس از شنیدن خبر شهادت امام در زندان هارون، آن را انکار نموده، شایعه کردند که امام، نمرده است؛ چرا که او قائم و مهدی موعود است. (ابن بابویه، 1363: ص75؛ صدوق، 1404 الف: ج2، ص103؛ مجلسی، همان: ج48، ص266) بنا بر گزارش دیگری دربارة وکیل امام کاظم علیه السلام در مصر که اموال فراوان و تعدادی کنیز نزد وی جمع آوری شده بود، آمده است که پس از شهادت امام کاظم علیه السلام وقتی امام رضا علیه السلام آن اموال را از او خواست، او نیز رحلت امام کاظم علیه السلام را منکر شده و از تحویل آن‌ها به امام رضا علیه السلام خودداری ورزید و خود در آن‌ها تصرف کرد. (صدوق، 1385: ص235؛ بروجردی، 1366: ج14، ص451) بر اساس همین روایات است که در منابع قابل اعتماد شیعه درباره انگیزه علی بن ابی حمزه و زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی که سه نفر از وکلای امام در کوفه و مصر بودند، نقل شده است: طمعوا فی الدنیا و مالوا إلی حطامها و استمالوا قوماً فبذلوهم شیئاً مما اختانوه من الأموال نحو حمزة بن بزیع و ابن مکاری و کرام الخثعمی و امثالهم. (مجلسی، همان: ج48، ص252؛ صدوق، 1404 الف: ج2، ص103) ب. فتنه جویی و درآمیختن حق و باطل در پی جویی انگیزه واقفه مسأله سوء استفاده مالی، یک گزینه مهم و تأثیرگذار مطرح شد؛ اما این واقعیت را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که شاید ابتدای شکل گیری واقفه، مسأله مالی، انگیزه اصلی برای بعضی بنیان گذاران آن بوده است؛ اما در تداوم خط واقفه و گرایش افراد دیگر با انگیزه‌های متفاوت به این جریان، در کنار مسأله مالی، انگیزه ایجاد فتنه و اختلاف دربارة امامت علی بن موسی الرضا علیه السلام نیز توسط برخی افراد و مدعیان واقفه دنبال می‌شده است؛ به ویژه این که این مسأله با سیاست حکمرانان و پیروان مذاهب دیگر که مخالف امامت آن حضرت بودند، به خوبی هم خوانی داشت. درباره روش فعالیت دو وکیل دیگر امام موسی بن جعفر علیه السلام به نام‌های حیان بن سراج و یکی دیگر از همکارانش نقل شده است: انکرا موته و اذاعا فی الشیعة أنه لایموت لأنه القائم و اعتمد طائفة من الشیعه و انتشر قولهم فی الناس. (مجلسی، همان: ج48، ص266؛ طوسی، 1348: ص460)؛ آن دو، رحلت امام کاظم را انکار نموده، میان شیعه شایعه کردند که آن حضرت، رحلت نکرده؛ چون او همان امام قائم است. مسلم است که این شایعه افکنی‌ها جز فتنه انگیزی، هدف دیگری به دنبال نداشت. این فتنه انگیزی واقفه در میان شیعیان در طول حیاتشان همیشه وجود داشته است. (شاکری، 1417: ج11، ص214) فصل دوم. موضع گیری امام رضا علیه السلام برابر واقفه و نفی ادعای مهدویت امام هفتم علیه السلام پس از نگارش جریان پیدایش واقفه و نیز مهم‌ترین آموزه انحرافی آنان مبنی بر ادعای مهدویت برای امام هفتم علیه السلام حال با توجه به اینکه این عقیده انحرافی در عصر امامت امام بر حق، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اتفاق افتاد، مناسب است در این فصل درباره موضع آن حضرت برابر واقفه بحث کنیم. 1. مذمت و لعن سران واقفه در این بخش، جالب است که علاوه بر امام رضا علیه السلام، حتی خود امام کاظم علیه السلام نیز ادعای واقفه را پیش بینی کرده و آن‌ها را مذمت نموده است. به نقل شیخ طوسی در کتاب غیبة از علی بن ابی‌حمزه بطائنی که از بزرگان واقفه است، نقل شده: قال لی ابوابراهیم (موسی بن جعفر): إنما أنت و أصحابک یا علیّ اشباه الحمیر. (طوسی، 1411: ص67) همچنین از عثمان بن عیسی رواسی و زیاد قندی و دو نفر از بزرگان واقفه نقل شده است که ما نزد امام کاظم علیه السلام بودیم؛ آن حضرت به ما فرمود: إن جحدتماه حقه فعلیکما لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین(طوسی، 1411، ص68)؛ اگر شما دو نفر، او ]امام رضا[ را انکار نمایید یا بر او خیانت کنید، لعنت خدا و فرشتگان و همة مردمان بر شما باد. علاوه بر این مذمت‌های امام کاظم علیه السلام عبارات تند و صریح از امام رضا علیه السلام درباره واقفه نقل شده است. محمد بن سنان گوید: نزد امام رضا علیه السلام بودم سخن از علی بن ابی حمزه به میان آمد. امام او را لعن فرموده، گفت: او می‌خواست خداوند در زمین و آسمان عبادت نشود؛ اما خداوند نور خود را تمام نمود؛ هرچند ملعون مشرک ناپسند دارد… ابن ابی‌حمزه و امثال او کسانی هستند که می‌خواهند نور خدا را خاموش کنند. (مجلسی، همان: ج48، ص258؛ طوسی، 1411: ص50) 2. خبر از آیندة اندوهناک برخی واقفیان در این بخش از روایات، امام با کافر خواندن واقفه گاهی از رفتن آن‌ها از این دنیا در حال بی‌دینی و عاقبت سوء و ناگوارشان خبرداده است که این نزد همه، علامتی بود برای باطل بودن فرقه واقفه. محمد بن اسماعیل می‌گوید: امام رضا علیه السلام درباره جایگاه امامت و مذمت اندیشه واقفه درباره آن فرمود: «من مات و لیس له امام مات میتة جاهلیة» پرسیدم: «کل من مات و لیس له امام مات میتة جاهلیة؟» فرمود: «نعم و الواقف کافر و الناصب مشرک». (صدوق، 1405: ص668) از ابراهیم بن یحیی بن ابی البلاد نقل شده است که امام رضا علیه السلام پرسید: «حمزة بن بزیع شقاوت مند (یکی از واقفه) در چه حال است؟» گفتم: «او همانند سابق، در شک و دودلی است». امام فرمود: «او گمان می‌کند پدرم موسی بن جعفر زنده است» و در ادامه فرمود: «آنان ]واقفی ها[ امروز در حال شک هستند و از دنیا نمی‌روند، مگر زندیق بی دین». راوی می‌گوید پس از این گفتار امام، احوال حمزة بن بزیع را پی‌جویی می‌کردم تا اینکه از یکی از همفکران او شنیدم که گفت: «او هنگام مرگ خود، در حالت انکار خداوند از دنیا رفت». (طوسی، 1411: ص69؛ ابن شهر آشوب، همان: ج4، ص364) همچنین درباره زیاد قندی نیز از حسن بن محبوب نقل شده است: «او زندیق و در حالت کفر به خداوند، از دنیا رفت». (مجلسی، همان: ج48، ص256) شبیه این روایت از ابن فضال دربارة احمد بن ابی بشر سراج نقل شده است که هنگام مرگ خود فریاد می‌زد: «شما را به خدا! مرا از آتش نجات دهید». (طوسی، 1411: ص48) درباره علی بن ابی حمزه بطائنی از حسن بن علی وشاء نقل شده است که امام رضا علیه السلام فرمود: «آتشی در قبرش افروخته شد که تا قیامت، خاموش نمی‌شود». (ابن شهر آشوب، همان: ج4، ص366) 3. مناظره امام علیه السلام با برخی واقفه یکی از راهبردهای امام رضا علیه السلام در برابر واقفه رویارویی و مناظرات علمی بود که در حضور افراد دیگر انجام می‌گرفت. ابن حازم گوید: روزی جماعتی از واقفه نزد امام رضا علیه السلام حضور به هم رسانیدند و از آن حضرت درباره پدرش پرسیدند؛ امام فرمود: «پدرم از دنیا رفت و من جانشین او هستم». ابن مهران گفت: «اگر چنین است، چرا این مطلب را آشکارا بیان نمی‌کنی؟» امام فرمود: «آیا منظورت این است که نزد هارون رفته، به او بگویم من امامم و تو هیچ کاره ای؟ بدان که سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در آغاز رسالتش این گونه نبود؛ بلکه ابتدا رسالت خود را تنها با اهل و افراد مورد اطمینان خود در میان گذارد. من هم اگر با شما از امامت خود سخن می‌گویم، به سبب این است که شما امامت امامان پیش از من را قبول دارید که همه پدران من هستند و ]نیز برای این است که[ شما در حق من نگویید که علی بن موسی دربارة پدرش تقیه کرده، می‌گوید: «او زنده نیست»؛ زیرا من نزد شما دربارة خودم تقیه نمی‌کنم و می‌گویم: «من امام هستم؛ پس چگونه دربارة پدرم تقیه کنم؟!». (صدوق، 1404 الف: ج1، ص231) در گفت وگوی دیگر امام با واقفه وقتی حضرت شنید که آنها می‌گویند موسی بن جعفر رحلت نکرده است، امام فرمود: سبحان الله! مات رسول الله و لم یمت موسی بن جعفر؟ بلی والله لقد مات و قسمت أمواله. (صدوق، همان: ج2، ص97) دربارة یکی دیگر از یاران امام رضا علیه السلام به نام احمد بن محمد نقل شده است: روزی امام در محله بنی زریق توقف کرده، با صدای بلند، من (احمد) را صدا زد و من جواب گفتم. حضرت فرمود: «هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رحلت فرمود، مردم کوشیدند نور خدا را خاموش کنند و خداوند، مانع شده، نور خود را به واسطه امیرالمؤمنین نگه داشت. چون ابوالحسن موسی بن جعفر رحلت نمود، علی ابن ابی حمزه و یارانش کوشیدند تا نور خدا را خاموش کنند و خداوند از خاموش شدن آن مانع شد. اهل حق کسانی هستند که از پیوستن دیگران به آن‌ها خوشحال می‌شوند و اما از جدا شدن دیگران دل‌آشوب و متزلزل نمی‌شوند. واقفه بر عکس اینان هستند؛ زیرا خودشان در حال شک زندگی می‌کنند. (مجلسی، همان: ج48، ص261) 4. نامه نگاری امام علیه السلام با برخی واقفه روش دیگر امام علیه السلام در مبارزه با واقفه در نفی و ابطال ادعای مهدویت، نامه نگاری‌هایی است که به عنوان سند مکتوب میان امام و بعضی از واقفیان مبادله می‌شد. به احتمال قوی، نخستین نامه از جانب امام رضا علیه السلام به سه نفر از سران واقفه دربارة مطالبه اموال امام کاظم علیه السلام ارسال شده است. در نامه امام به علی بن ابی حمزه و زیاد قندی و عثمان بن عیسی آمده است: آنچه از اموال و کنیزان در زمان پدرم، نزد شما جمع آوری شده است، اکنون پس از رحلت او به من تحویل دهید؛ زیرا من جانشین و وارث او هستم و ما میراث پدرم را تقسیم کردیم. برای شما نیز عذری نیست که آن اموال را بیش از این نزد خود نگه دارید. پس از رسیدن نامه امام به آن سه نفر، علی بن ابی حمزه و زیاد قندی در جواب نامه امام، بدون اینکه نامی از اموال ببرند، رحلت امام کاظم علیه السلام را انکار نموده، مهدویت او را مطرح می‌کنند. عثمان بن عیسی نیز در جواب نامه به امام می‌نگارد: اما بدان که پدرت موسی بن جعفر رحلت نکرده و او زنده و پابرجاست و هرکس ذکر کند که او مرده، خود باطل گفته است. بدان که اگر بنا بر ادعای تو رحلت هم کرده باشد، باز هم از این اموال، چیزی به تو داده نمی‌شود؛ زیرا پدرت در این رابطه به من چیزی نگفته بود. (ابن بابویه، همان: ص75؛ صدوق، 1385: ص236) گاهی افرادی از واقفه برای امام نامه نوشته، از آن حضرت جواب می‌خواستند. در این باره از احمد بن ابی نصر بزنطی چنین نقل شده است: من در موسی بن جعفر توقف نموده، امامت امام رضا را قبول نداشتم، تا اینکه نامه ای به امام هشتم نوشتم و مسائلی را از او پرسیدم. در این میان، یکی از مسائل مهم را فراموش کردم؛ اما هنگامی که جواب امام را دریافت نمودم، دیدم جواب همة مسائل و از جمله آن مسأله که فراموش کرده بودم، از جانب امام به دستم رسید. من از این جریان به خود آمده، از ادعای مهدویت دربارة موسی بن جعفر بازگشتم و امامت امام رضا را پذیرفتم. پس از آن از امام تقاضای ملاقات نمودم و امام در آخر همان روز مرا پذیرفت. (راوندی، همان: ج2، ص662) 5. استدلال به روایات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام یکی دیگر از رویکردهای مبارزاتی امام رضا علیه السلام برابر ادعای واقفه بازگفتن و استدلال به روایات از اجدادش درباره امامت دوازده امام و تبیین و تطبیق مصداق مهدی موعود به دوازدهمین امام است که بر این اساس، ادعای مهدی موعود دربارة امام هفتم علیه السلام برخلاف روایات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام است که واقفه آنان را به امامت قبول دارند. در روایتی از حسین بن خالد نقل شده است که امام رضا در روایتی از پدر و اجدادش تا به امیرالمؤمنین و آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده است که آن حضرت می‌فرمود: هر کس دوست دارد که به دین من تمسک جوید، باید به علی بن ابی طالب که وصی و جانشین من است، اقتدا کند و پس از امیرالمؤمنین و دو فرزندم، حسن و حسین و پس از آن به فرزندان حسین و من ولد الحسین تسعة ائمة تاسعهم القائم من ولدی. (صدوق، 1405: ص260) همچنین در روایت دیگری امام رضا علیه السلام از پدرش موسی بن جعفر و از پدران بزرگوارش تا امیرالمؤمنین علیه السلام و آن حضرت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌فرماید که آن حضرت فرمود: من و علی پدران این امت هستیم. هر کس ما را بشناسد، خدا را شناخته و هر کس ما را انکار کند، گویی خدا را انکار نموده است. بعد از ما دو فرزندم، سید جوانان اهل بهشت حسن و حسین و پس از ایشان، نُه نفر از فرزندان حسین پیشوایان این امت هستند که نهمین آنان قائم ومهدیِ آنان است. (صدوق، همان: ص261) 6. بیان تطبیقی علامات ظهور با دوازدهمین امام یکی دیگر از روش‌های علمی و کاربردی امام برای ابطال ادعای واقفه، بیان علامات و نشانه‌های عصر ظهور مهدی موعود و تطبیق آن با شخصیت امام دوازدهم بود که با شیوه‌های مناسب بازگومی کرد. در روایتی از اباصلت هروی نقل شده است: از امام رضا علیه السلام دربارة علامت قائم پرسیدم؛ فرمود: علامته أن یکون شیخ السن، شاب المنظر، حتی أن الناظر إلیه لیحسبه ابن أربعین سنة أو دونها و اذا خرج القائم یقال له فی التسلیم: السلام علیک یا بقیة الله (راوندی، همان: ج3، ص117)؛ نشانه او این است که سنش بالا است؛ اما چهره اش جوان. کسی که به او نگاه کند، گمان می‌کند که چهل ساله یا کمتر است. زمانی که قائم قیام کند، در سلام‌ها به او گفته می‌شود: سلام بر تو ای ذخیره خداوند! همچنین علی بن فضال از پدرش نقل کرده است که امام رضا علیه السلام فرمود: شیعیان پس از درگذشت سومین فرزندم گرفتار حیرت می‌شوند؛ زیرا امام آن‌ها از نظرشان غائب می‌شود. بعد درباره فلسفه غیبت او فرمود: لئلا یکون فی عنقه لاحد حجة اذا قام بالسیف. (صدوق، 1385: ص245) امام رضا علیه السلام در مورد دیگری فرمود: ما أحسن الصبر و انتظار الفرج فعلیکم بالصبر. إن هذا الأمر لیس یجییء علی ما یرید الناس إنما هو من أمر الله تبارک و تعالی (حمیری، 1413: ص224)؛ چه نکو است صبر و انتظار کشیدن فرج! پس بر شما باد که صبر کند. این امر ]فرج[ آن گونه که مردم می‌خواهند، واقع نمی‌شود؛ بلکه آن، از امور خدا است. در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن خدایی که مرا به حق برگزید! یکی از فرزندانم غایب می‌شود تا آن زمانی که بعضی مردم ناامید شده، گویند دیگر به خاندان پیامبر احتیاج نیست و بعضی در ولادت او شک کنند. (صدوق، 1405: ص51) نگارش این مقدار روایت با استناد به امام رضا علیه السلام درباره نشانه‌ها و زمان ظهور، نمایانگر این حقیقت است که آن حضرت با تطبیق زمان ظهور برای زمان آینده، می‌خواست آشفتگی‌ها و تزلزلی را که توسط واقفه در فرهنگ شیعی ایجاد شده بود، مداوا کرده، فرهنگ انتظار را برای شیعیان زنده نماید. 7. معرفی مصداق مهدی منتظر تعیین مصداق مهدی منتظر، از صریح‌ترین و روشنگرانه‌ترین موضع گیری‌های امام برابر واقفه بوده است که در یک عملیات مقابله‌ای و تطبیق مصداق، ادعای آنان را باطل کرده است. اکنون به شواهدی در این باره اشاره می‌کنیم: در روایت از حسین بن خالد نقل شده است که امام رضا علیه السلام درباره مصداق قائم فرمود: روزی جدم امیر المؤمنین به فرزندش امام حسین فرمود: التاسع من ولدک یا حسین هو قائم بالحق المظهر للدین و الباسط للعدل (صدوق، 1405: ص203)؛ یا حسین نهمین فرزند تو قیام کننده به حق، و یاری کننده دین، و گسترش دهنده عدالت است. نیز در معرفی قائم فرمود: بأبی و أمی سمی جدی رسول الله و شبیه موسی بن عمران یتوقد من شعاع ضیاء القدس (ابن بابویه، همان: ص114)؛ پدر و مادرم فدای ]او باد که[ هم نام جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و شبیه به موسی بن عمران که از روشنایی انوار قدس روشنی می‌گیرد. بنا بر روایت دیگر در زمان امامت امام رضا درباره مصداق قائم مردم به تشویش خاطر افتاده بودند و حتی بعضی شیعیان مانند ایوب بن نوح خود آن حضرت را قیام کننده به عدل می‌دانستند. امام رضا علیه السلام برای برطرف شدن آن شبهات می‌فرمود: یبعث الله لهذا الأمر غلاماً منا خفی الولادة و المنشأ غیر خفی نسبه (کلینی، همان: ج1، ص341)؛ خداوند برای این امر]برپاداشتن عدل[ یکی از فرزندان ما را برمی گزیند، در حالی که ولادت و محل زندگی او مخفی است، اما نسبش آشکار است. هم چنین از حسین بن خالد نقل شده از امام رضا علیه السلام سؤال شد: «مراد از قائم از شما خاندان کیست؟» حضرت فرمود: الرابع من ولدی ابن سیدة الإماء یطهر الله به الأرض من کل جور و یقدسها من کل ظلم. هو الذی یشک الناس فی ولادته و هو صاحب الغیبة قبل خروجه. فاذا اخرج أشرقت الأرض بنوره و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم أحدٌ أحداً و هو الذی ینادی مناد من السماء یسمعه جمیع أهل الأرض بالدعاء إلیه یقول ألا إن حجة الله قدظهر عند بیت الله فاتبعوه فإن الحق معه و فیه (صدوق، 1405: ص371؛ قندوزی، بی تا: ص537)؛ فقرات حدیث و اوصافی که برای قائم بیان شده است، هیچ یک با امام موسی بن جعفر علیه السلام قابل تطبیق نیست. به همین سبب می‌توان ادعا کرد که امام رضا علیه السلام در بیان این حدیث درپی مبارزه با واقفه و تبیین مصداق واقعی مهدویت‌گرایی در اندیشه شیعه اثنا عشری بوده است. همچنین آن حضرت درباره مصداق مهدی موعود به ریان بن صلت فرمود: با او ]مهدی[ عصای موسی و انگشتر سلیمان است. او چهارمین فرزندم است که خداوند او را تا زمانی که بخواهد، در پناه خود نهان نموده، پس از آن، آشکار کند و زمین را پر از عدل سازد، آن گونه که پر از جور و ستم شده بود. (صدوق، 1405: ص376) در این باره روایات فراوان از امام رضا علیه السلام درباره تعیین مصداق مهدی منتظر در منابع وجود دارد که ما برای طولانی نشدن مقاله، از نگارش آن خودداری می‌نماییم. 8. منع شیعیان از ارتباط با واقفه پس از نگارش هفت دسته از روایات امام رضا در مبارزه با واقفه، اینک مناسب است بر هشتمین راهکار مبارزاتی آن حضرت با واقفه اشاره شود. در حقیقت، این راهکار در کنار آن روایات، یک نوع پاسخ به جنگ روانی واقفه بود که حضرت می‌خواست با منزوی کردن واقفه، صف آنان را از صف شیعیان خود جدا نماید. در این نوع از مبارزه، امام به شیعیان خود دستور می‌داد از مجالست و همراهی با واقفه دوری کنند. در بعضی منابع آمده است: ینهی شیعته عن مجالستهم و مخالطتهم؛ «شیعه را از هم نشینی و آمیختن با آنان نهی می‌کرد». (صدر، بی تا: ص440) بر اساس همین ارشاد امام رضا علیه السلام بود که درباره رفتار شیعیان با واقفه نقل شده است: فإن الإمامیه کانوا فی غایة الاجتناب و التباعد عنهم حتی أنهم کانوا یسمونهم الممطوره أی الکلاب التی أصابها المطر. (حر عاملی، 1409: ج20، ص69) در اثر همین روشنگری‌های امام رضا علیه السلام بود که بعضی از شیعیان با جان و دل، کنار امام خود با واقفه عملاً مبارزه کردند؛ برای نمونه یونس بن عبدالرحمن گوید: پس از شهادت موسی بن جعفر و ادعای مهدویت آن حضرت توسط وکلایش، دریافتم که آنان به حضرت رضا ستم می‌کنند، لذا پیوسته امامت امام رضا را تبلیغ می‌کردم، تا اینکه مروان بن زیاد قندی و علی بن ابی حمزه نزد من آمده، به من گفتند: «تو چرا مردم را به سوی او (امام رضا) می‌خوانی؟ اگر مال می‌خواهی، ما تو را بی نیاز می‌کنیم» و گفتند: «ما برای تو ده هزار دینار ضمانت می‌کنیم. از تبلیغ به نفع علی بن موسی الرضا دست بردار». برابر آنان مقاومت کرده، گفتم: «ما کنت لأدع الجهاد فی امر الله علی کل حال فناصبانی و أضمرا لی العداوة». (صدوق، 1385: ص235؛ صدوق، 1404 ب: ج4، ص543؛ طوسی، 1411: ص64؛ بروجردی، همان: ج14، ص451) نتیجه از آنچه درباره واقفه نگارش یافت، معلوم شد فرقه واقفه به سبب پیامد‌های سیاسی و فرهنگی و با انگیزه صرفاً دنیا‌گرایی و پس از شهادت امام کاظم به وجود آمد که با سوء استفاده از اندیشه مهدویت‌گرایی در جامعه شیعی برای رسیدن به آرزوهای مادی خود، رحلت امام موسی کاظم علیه السلام را انکار کرده، با ارائه تفسیر غلط از بعضی روایات در میان شیعیان، این شبهه را ایجاد نمودند که امام موسی بن جعفر از دنیا نرفته است؛ بلکه او همان امام قائم است. برابر این گروه، امام رضا علیه السلام موضع‌گیری کرده، با روش‌های مناسب با آن‌ها به مبارزه برخاست که در مسیر این مبارزه، بعضی از اصحاب و یاران امام نیز نقش داشتند. در مجموع بازتاب روشن مبارزه امام بیدارسازی افکار شیعیان برابر واقفه بود که حتی طبق اسناد و مدارک، افراد زیادی از پیروان واقفه به امام پیوسته، از واقفی‌گری توبه کردند. منابع 1. ابن جوزی، علامه سبط، تذکرة الخواص، قم، ذوی القربی، 1427ق. 2. ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، بیروت، مؤسسه اعلمی1390ق. 3. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1415ق. 4. ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، مکتبة اعلام الاسلامی، 1404ق. 5. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، منشورات شریف رضی، قم، 1416ق. 6. ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه، 1413ق. 7. ابن داوود حلی، رجال، تحقیق سید محمد صادق آل بحرالعلوم، شریف رضی، قم، 1392ق. 8. امین مصری، احمد، ضحی الاسلام، بیروت، دارالکتب العربی، بی تا. 9. اسد، حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، بیروت، دارالکتاب العربی، 1390ق. 10. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن الامین، دارالتعارف للمطبوعات بیروت، بی‌تا. 11. بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، مشهد، آستان قدس رضوی، 1374ق. 12. بغدادی، اسماعیل باشا، هدیة العارفین، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، بی تا. 13. تستری، شیخ محمد تقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، 1412ق. 14. حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، خلاصة الاقوال، قم، نشر فقاهه، 1417ق. 15. حمیری، قمی، قرب الاسناد، قم، آل البیت، 1413ق. 16. خاقانی، شیخ علی، رجال خاقانی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق. 17. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدی، 1409ق. 18. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، مطبعة العلمیه، قم، 1366ق. 19. سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، قم، انتشارات شریف رضی، 1370ق. 20. شاکری، حاج حسین، موسوعة المصطفی و العترة، قم، الهادی، 1418ق. 21. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قم، انتشارات شریف رضی، 1363ش. 22. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1409ق. 23. شیخ صدوق، محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی، عیون اخبار الرضا علیه السلام، تهران، مؤسسة اعلمی، 1404ق. 24. _______، الخصال، ترجمه محمد باقر کمره ای، تهران، اسلامیه، بی تا. 25. _______، علل الشرایع، تحقیق سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، مکتبه حیدریه، 1385ش. 26. _______، کمال الدین، قم، جامعه مدرسین، 1405ق. 27. _______، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1404ق. 28. شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد نعمان، الارشاد، قم، مکتبه بصیرتی، بی تا. 29. ______________، الفصول المختاره، بیروت، دارالمفید للطباعة و النشر، 1414ق. 30. ______________ ء اوائل المقالات، تحقیق شیخ ابراهیم انصاری، بیروت، دارالمفید للطباعة و النشر، 1414ق. 31. صدر، سید حسن، نهایة الدرایه، قم، نشر مشعر، بی تا. 32. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، تهران، منشورات الاعلمی، 1362ش. 33. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، قم، مؤسسه بعثت، 1413ق. 34. طوسی، اختیار معرفة الرجال، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، 1348ق. 35. _____، الرجال، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، 1415ق. 36. _____، الامالی، قم، دارالثقافه، 1414ق. 37. ______، الغیبه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1411ق. 38. عاملی, علی بن یونس، الصراط المستقیم، نجف، المکتبة المرتضویه لاحیاء التراث الجعفریه، بی تا. 39. عاملی، جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، قم، جامعه مدرسین، 1361ش. 40. کحاله، عمر رضا، معجم المولفین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا. 41. قمی، علی بن بابویه، الامامة و التبصرة، قم، تحقیق مدرسه الامام المهدی، 1363ش. 42. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا. 43. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، تحقیق غفاری، دارالکتب الاسلامیة، 1363ش. 44. مازندرانی، ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، ذوی القربی، 1421ش. 45. مامقانی، اسدالله، تنقیح المقال، تهران، المرتضویه، بی تا. 46. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق. 47. نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، جامعه مدرسین، 1416ق. 48. سامی، نشار علی، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، قاهره، دارالمعارف مصر، 1997م. 49. نمازی، شیخ علی شاهرودی، مستدرک سفینة البحار، قم، جامعه مدرسین، 1419ق. 50. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، نجف اشرف، مکتبه مرتضویه، 1355ش. منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره 33 انتهای متن/

93/06/16 - 00:33





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن