واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دفاع از همه مسلمانان اصل سياست خارجي جمهوري اسلامي
در ادامه بررسيها پيرامون اصل يازدهم قانون اساسي كه مقرر داشته بود «به حكم آيه كريمه.... (سوره انبياء، آيه 92) همه مسلمانان يك امتاند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد» به اين بحث رسيديم كه يكي از تفاوتهاي اساسي نظام سياسي اسلام با مكاتب سياسي و حقوقي معاصر در مرزبندي موجود ميان «ملت» و «امت» است.
برخلاف واژه «ملت» كه با عنصر سرزمين و قلمرو جغرافيايي خاصي همراه بوده و معنا و مفهوم پيدا ميكند و اينك در عرف حقوق داخلي و خارجي به رسميت شناخته ميشود، «امت» با عنصر عقيده و آرمان پيوند خورده است. اسلام براي مرزبنديهاي موجود اصالت قائل نيست زيرا پيام آور حقيقتي است كه ميخواهد همگان از اين حقيقت بهرهمند گردند. در تمام آيات قرآن كريم تمام مرزبنديها، عقيدتي است و اين مرزبنديهاي عقيدتي در بسياري از وقايع حقوقي و احوال شخصيه نيز ملاك عمل قرار ميگيرد. علامه طباطبايي در كتاب گرانقدر خود الميزان ميفرمايد:«اسلام اصل انشعابات قومي و ملي را بدين صورت كه مؤثر در تكون و پيدايش اجتماع باشد ملغي ساخته است... انشعابات و مليتهايي كه بر اساس «وطن» تشكيل ميگردند امت و مجموعه خود را به سوي وحدت و يگانگي حركت ميدهند و در نتيجه اين ملت از ملتهاي ديگر كه در وطنهاي ديگر قرار دارند روحاً و جسماً جدا ميگردد و با اين ترتيب، انسانيت از وحدت و تجمع دوري گزيده و مبتلا به تفرق و تشتّتي كه فطرت انسانياش از آن فرار مينموده ميگردد. در اين صورت برخورد يك جامعه جديد با ديگر جوامع به گونهاي نظير برخورد انسان با ساير اشيا و موجودات طبيعت است كه آنان را به استخدام ميگيرد، استثمار ميكند و... تجربه قرنهاي طولاني از آغاز خلقت، تاكنون به اين حقيقت گواهي ميدهد. به همين دليل است كه «اسلام» اين قبيل انشعابات و تمييزات را ملغي ساخته و اجتماع انساني را بر اساس عقيده و نه نژاد و وطن و نظاير آن پايهريزي نموده است. حتي ملاك در بهرهبرداريهاي جنسي (ازدواج) و ارث، اشتراك در عقيده و توحيد است نه در منزل و وطن.» (الميزان في تفسير القرآن، جلد 4، ص125 ـ 126) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز برگرفته از مباني و موازين دين اسلام است و به همين جهت در اصول متعددي وحدت امت اسلامي و حمايت از مسلمانان در هرگوشه از جهان را مورد توجه قرار داده و آن را به عنوان يك وظيفه مهم و اساسي بيان كرده است. اين امر علاوه بر اصل يازدهم در اصول ديگر قانون اساسي نيز به وضوح قابل مشاهده است. اصل سوم قانون اساسي كه به بيان وظايف و تكاليف دولت به معناي اعم از دستگاه حكومت و مردم ميپردازد، در آخرين بند خود دولت جمهوري اسلامي ايران را موظف دانسته همه امكانات خود را براي «تنظيم سياست خارجي كشور بر اساس معيارهاي اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمايت بيدريغ از مستضعفان جهان» به كار گيرد. در فصل دهم از همين قانون تحت عنوان سياست خارجي جمهوري اسلامي با صراحت تمام بر اين اصول تأكيد شده است. اصل يكصد و پنجاه و دوم در اين فصل مقرر داشته «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطهگر و روابط صلح آميز با دول غير محارب استوار است.» اصل يكصد و پنجاه و چهارم نيز بيان ميدارد:«جمهوري اسلامي ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود ميداند و استقلال، آزادي، حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان ميشناسد. بنابراين در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت ميكند.» بنابراين با توجه به اصل نهم قانون اساسي و همچنين اصول ديگر اين قانون ميتوان نتيجه گرفت كه از نظر قانون اساسي چون «همه مسلمانان يك امتند»، «دفاع از حقوق همه مسلمانان»، تلاش در جهت «وحدت مسلمانان» و حمايت «از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان» يكي از «معيارهاي اسلام» است و به همين جهت يكي از اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل ميدهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]