واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
دین و اندیشه آیت الله العظمی جوادی آملی:
اگر انسان مشکل درونی خود را حل نکند، توان حل مشکل جامعه را ندارد/ مداد کدام عالم از خون شهید گران بهاتر است
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه اگر کسي نهادهاي سهگانه عقل نظری، عقل عملی و نفس لوامه را عالمانه بفهمد، حفظ کند، و هيچ کدام را خراب نکند، اين ميشود عالِم عادل که هم خوب ميفهمد، هم خوب عمل ميکند و این عالم است که مداد او گرانبهاتر از خون شهيد است، گفت: اگر انسان مشکل درونی خود را حل نکند، توان حل مشکل جامعه را ندارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از سخنان خود در دیدار با رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن و هیئت همراه با اشاره به هفته قضاییه، یاد و خاطره شهدای این نیرو خصوصا آیت الله دکتر بهشتی، شهید قدوسی و سایر شهدای این قوه را گرامی داشتند.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه بسیاری از علوم در درون انسانیت انسان تعبیه شده است، اظهار داشتند: کشور دارای سه رکن قوه مقننه، قوه قضائيه و قوه مجريه است؛ يعني در مملکت سه کار اصلي انجام می شود، يک عدّه قانون وضع ميکنند, يک عدّه قانون را اجرا ميکنند، يک عده بر اجرای صحیح قوانین و تطبیق آنها نظارت می کنند، اما اين سه کار از کجا پيدا شده؟ چگونه نظام را با اين سه قوه دارند اداره ميکنند؟ بسياري از علوم ـ اگر نگوييم همه علوم ـ را ذات اقدس الهي در درون انسانيّت انسان تعبيه کرده است; يعني ساختار انسان اينچنين است انسان را طرزي آفريد که دستگاه تقنين دارد, دستگاه اجرا دارد, دستگاه قضا دارد.
ایشان ادامه دادند: در درون ما انسان ها سه نيروي کاملاً از هم جدا وجود دارد؛ یعنی ما در درون مان يک دستگاه مقننه و يک دستگاه اجرا و يک دستگاه قضائيه داریم. خداي سبحان ما را با اين اضلاع سهگانه آفريد یعنی عقل نظری، عقل عملی و نفس لوامه .
معظم له در توضیح این سه رکن اظهار داشتند: ما به وسیله عقل نظري، هم «بود و نبود» که کارهای عقلی است را تشخيص ميدهيم هم «بايد و نبايد» که کارهی شرعی و اخلاقی و حقوقی است را درک می کنیم, اين دستگاه متولّي انديشه است، اینکه وحيی هست, نبوّتی هست, پيغمبری هست, امامی هست, معجزه ای هست, عصمتی هست, کرامتی هست, ولايتی هست اينها مربوط به عقل نظر است. و اینکه چه بايد بکنيم؟ کارهاي فقهي را, کارهاي حقوقي را, کارهاي اخلاقي را, بايد عادل باشيم, بيراهه نرويم, راه کسي را نبنديم، همه اينها را قوّه نظريِ ما درک ميکند و به منزله مجلس شوراي اسلامي ماست که بخش انديشه است خدا اين را به ما داد که ما بفهميم چه چيزي هست و چه چيزي نيست, چه چيزي خوب است و چه چيزي خوب نيست.
ایشان عقل عملی را مسئول تصمیم و نیت و اراده انسان دانستند و بیان داشتند: رکن دوم عقل عملی است یا همان دستگاه اجرایی انسان است که اراده، نيت، تصميم، عزم، گرايش و امثال ذالک و همچنین کنترل شهوت و غضب به دست اوست، عقل عملي هيچ کار ادراکي ندارد، بلکه اين قوه را هم ذات اقدس الهي به ما داد تا ما به آنچه فهميديم عمل کنيم.
آیت الله العظمی جوادی آملی در تشریح رکن سوم گفتند: يک نيروي ديگري هم خداي سبحان به ما داد بنام دستگاه قضا که کارش مقايسه و سنجش است و نگاه می کند ببيند آنچه عقل نظر و قوه تقنین به عنوان «بود و نبود» و «بايد و نبايد» تصويب کرد آیا همان را عقل عملی یعنی قوه مجريه هم اجرا کرد يا نه؟! اگر برابر همان «بايد و نبايد» و «بود و نبود» عمل شده است اين قوّه قضائيه خوشحال و مسرور است و اگر مطابق نبود، افسرده و پژمرده است و سرزنش ميکند اين همان است که از آن به نفس لوامه ياد ميشود.
ایشان ادامه دادند: اگر کسي اين نهادهاي سهگانه را عالمانه بفهمد، حفظ کند، و هيچ کدام را خراب نکند، اين ميشود عالِم عادل که هم خوب ميفهمد، هم خوب عمل ميکند و این عالم است که مداد او گرانبهاتر از خون شهيد است. اما اگر او در هر يک از اين سه بخش کوتاهي بکند آن بخش انديشه یا بخش انگیزه را راهاندازي نکند و يا آن نفس لوامه و نيروي قضا و داور را با رشوه شهوت و غضب رام و خام کند، چنين شخصي درکي ندارد و گاهي به جايي ميرسد که بد را خوب ميداند, خوب را بد ميداند
ایشان با بیان این که اگر کسي نتواند مشکل خودش را حل کند، توان حل مشکل جامعه را نخواهد داشت، اظهار داشتند: اگر کسي در نهان و نهاد خودش عالِم و عاقل بود؛ یعني هم متولي انديشه او، هم متولّي انگيزه او و هم دستگاه قضايي او سالم بود اين ميتواند يک قاضي خوبي باشد و جامعه را به خوبي اداره کند، اما اگر کسي نتواند مشکل خودش را حل کند اين توان حلّ مشکل جامعه را نخواهد داشت. بنابراين يکي از بهترين تحليلهاي ايام قضا و قوه قضائيه و هفته قضائيه اين است که ما بررسي کنيم درون ما ـ انشاءالله ـ که سالم بود، يعني کارهاي انديشه ما, انگيزه ما, داوري ما سالم بود جامعه را هم به طرف صلاح دعوت ميکنيم.
ایشان در پایان نتیجه گیری فرمودند: اينکه خداي سبحان به ما دستور مراقبت و محاسبه داده است برای همين است که انسان محاسبه کند تا اگر خلاف کرده بود، نفس خودش را تنبيه کند. اين بيان نوراني اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه است که «هیَ نَفسِي أَرُوضُهَا بِالتَّقوَي» من رائض و تمريندهنده هستم خودم را با تقوا تمرين ميدهم. فرق ما با معصومان اين است که معصومان(ع) استغفار ميکنند که گناه به طرف آنها نيايد که البته راه هم پیدا نمی کند، اما ما استغفار ميکنيم که گناههاي آمده را برداريم، براي آنها دفع است و براي ما رفع است.
۱۳۹۳/۴/۶ - ۱۳:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]