واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
دین و اندیشه
بررسی مسأله شناسی علم و فناوری در ایران
یک محقق امروز 3 تیرماه در همایش مطالعات اجتماعی فناوری به ارائه مقاله خود با عنوان طرح بحث علم و فناوری و مسأله شناسی علم و فناوری در ایران پرداخت و گفت: باید نخست از منظر جامعه شناسی معرفت و سپس از زاویۀ مسأله شناسیِ این موضوع نگریسته است.
به گزارش خبرنگار مهر، اسمعیل خلیلی محقق و نویسنده امروز 3 تیرماه در همایش مطالعات اجتماعی فناوری که در پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی وزارت علوم در حال برگزاری است، در ارائه مقاله خود با عنوان طرح بحث علم و فناوری و مسأله شناسی علم و فناوری در ایران گفت: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در صدد است نشستهایی را برای گفت وگو در خصوص وضعیت علم و فنآوری در ایران برگزار کند. وی افزود: این مقاله حاوی یادداشتی درباره این نشستهاست. روشن است که هر موضوع، از جمله موضوع این یادداشت را می توان از دهها زاویه نگریست و بررسی کرد و از هر زاویه نیز به نتایجی رسید. اگر فرض کنیم یا قرار بگذاریم که ایده اولیه موضوعی که میبایست مورد گفت وگو قرار گیرد، با فرضِ روشن بودنِ منظور و کمابیش یکسان بودنِ تلقی ما از این عبارت، «وضعیت علم و فناوری در ایران» است، این مقال، موضوع مطروحه را نخست از منظر جامعه شناسی معرفت و سپس از زاویۀ مسأله شناسیِ موضوع نگریسته است. وی تصریح کرد: به نظر می رسد که طی سالیان گذشته خلاصه آنچه ایرانیان خود درباره علم و فناوری گفته اند، بیشتر حاوی گفتارهایی حاکی از فروبستگیِ راه و فروماندگی ما در نیل به علم و فناوری هایی باشد که طی قرون اخیر پدید آمده اند یا پدید آورده شده اند. این نتیجه گیری بسیار اجمالی را می توان از رهگذر چهار دسته مباحث عام و سپس خاص معطوف به موضوع یا متوجه بدان دنبال کرد. خلیلی در ادامه سخنانش گفت: نخست می توان مجموعه مباحثی را برشمرد که درباره کلیت شرایط تاریخی و جامعه ای ایران مطرح شده و بسیاری نیز یا به صورت کتاب انتشار یافته یا در محافل گوناگون غیر علمی و به خصوص در محافل علمی از جمله در همایشهای برگزار شده نیز به صورت مقاله عرضه شده اند. برآیند این مباحث را می توان در کاربُرد روزافزون مفاهیم و تعابیر و اصطلاحاتی از قبیل «فروپاشی اجتماعی»، «بن بست تاریخی»، «بحران اجتماعی»، «بحران اخلاقی»، «فروپاشی نهادها»، «بحران معرفتی»، «دژکارکردی یا بیکارکردی نهادها»، «بحران ارزشها و جایگزین نشدن نظام ارزشی جدیدی به جای ارزشهای نابود شده یا در حال نابودی» و مانند آنها یافت. این محقق بیان کرد: سپس می توان به مجموعه مباحثی اشاره کرد که در خصوص وضعیت تفکر در ایران مطرح شده اند؛ یعنی در خصوص موضوعی که آن نیز اعم از علم و فناوری است. در مرور کلی این مباحث نیز می توان دریافت که به ویژگیهایی اشاره می رود که آنها نیز از سنخ بحران قلمداد می شوند، چه اصطلاح بحران را استفاده کرده و چه در تلو تلویح سخنشان بدان اشارت داشته باشند؛ عناوینی از قبیل «بحران تولید و بازتولید امر اجتماعی»، «بحران تولید و بازتولید خود»، «بحران هویت به عنوان امری جامعه ای]»، «بحران زبان، زبان فارسی و حاملهای بنیادی معرفت»، «بحران ادبیات فارسی به عنوان زیر مجموعه بنیادی حاملهای معرفت»، «نابسندگی و ناتوانی در کلیت رویارویی ما با تمدن و فرهنگ غرب قرون اخیر و غرب متأخر»، «نابسندگی و ناتوانی در فهم مدرنیته»، «حل ناشدن مسائل معرفتیِ دوران گذار»، «چالشهای بنیادی در خصوص اصل و چیستی دوران گذار»، «بحران بازتولید نظامهای ارزشی، مفهومی و آئینی» و مانند آنها را می توانیم در شمار مدلولهایی بدانیم که دالهای خود را در وضعیت تفکر در ایران می جویند. وی تصریح کرد: آنگاه می توان به مجموعه سخنان و مکتوباتی توجه کرد که در خصوص وضعیت نهاد علم و سازمانهای متکفل آن، یعنی مشخصا «آموزش و پرورش» و «دانشگاه» مطرح شده اند: در این خصوص نیز مباحثی از قبیل «نابسندگی نظام آموزش و پرورش حتی برای آماده سازی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه»، «نابسندگی در تولید و نهادینه کردن ارزشهای متوجه به علم و معطوف بدان»، «اختلال در نظامهای یادگیری»، «دوگانگی و چندگانگیهای ارزشی در نظام یادگیری»، «نابودی تدریجی ارزشهای حامل و حامیِ علم هم در کلیت جامعه و هم در خود نهاد علم»، «همزمان شدن مسائل حاد نهاد علم در ایران با تغییرات کلی در سطح جهانی، هم در چیستی دانشگاه و هم در کلیت فرآیندهای جامعه پذیری در آن سطح، همچون انحلال بخشهایی از نظامهای جامعه پذیری در کلیت غیرسازمان مند یا نه چندان سازمان مندِ حوزه عمومی و بالاخص در رسانه ها»، «تغییر بسیار شدید منابع جامعه پذیری از نظامهای با کنترل بالا مانند مدرسه و خانواده به نظامهای با کنترل پایین یعنی مشخصا فضای مجازی»، «مدرک گرایی و مدرک سالاری» و دهها موضوع مانند این را می یابیم.
وی تأکید کرد: سرانجام می توان توجه را بر سخنان و دیدگاههایی متمرکز ساخت که مشخصاً درباره خود این دو موضوع، یعنی درباره موضوعاتِ علم و فناوری در ایران بیان شده اند. در اینجا نیز بیش از هر چیز به دردشناسی یا پرداختن به نشانه شناسی (سندرم های) انواع بیماریهای موجود برمی خوریم. چنین دردشناسی هایی نیز از «فقدان هرگونه مبنای قابل اتفاق بین مبانی موجود در سنت با مبانی موجود در علم جدید برای تقسیم بندی و سنخ شناسی علم» گرفته تا «شکست ایدهها و پروژههای انتقال فناوریهای متنوع و متعدد» را شامل می شوند؛ از علوم آزمایشگاهی گرفته تا علوم فنی، تا علوم انسانی، تا فنون طبابت و جراحی تا فنآوری پروژه های تولید خودرو و تقریباً تمام فنآوریهای روساختی، میانی و زیرساختییی را که امروزه با آنها زندگی می کنیم. وی در پایان سخنانش گفت: براساس این مقدمات پیشنهاد می شود که مجموعه مباحث مورد نظر در سه محور پیاپی و در دو موضوع مستقل «علم» و «فناوری» دنبال شوند: محور استقرایی، از بررسی وضع موجود به سوی تعلیل تعیین حوزه هایی که می بایست وضع موجودشان مورد بحث قرار گیرد. توصیف وضعیت در هر یک از حوزه های تعیین شده. تلفیق نتایج حاصل از تشریح وضعیت حوزه هایی که مستقلاً بررسی شده اند و نیل به گزارش تلفیقی در خصوص کلیت وضع موجود هر یک از دو موضوع علم و فنآوری. تعلیل شرایطی که هر یک از دو موضوع با آن مواجه هستند یا در آن قرار دارند. محور قیاسی، از بررسی مقدمات و نیازهایی که بر اساس هر تعریف، برای علم و فنآوری ضروری قلمداد میشوند به سوی تعیین نشانگان (سندرم های) حاد، مزمن (تاریخی) و موضعی یا میانمدت شرایط کلی جامعۀ ایران و ضروریات بقاء. شرایط کلی معرفت و فاهمۀ ایرانی از منظر درونفرهنگی و میانفرهنگی. ضروریات و احتمالات بنیادی، اصلی و اقتضاییِ تولید و بازتولید علم در ایران. میزانهای برخورداری جامعه، معرفت و فاهمۀ ایرانی از ضروریات و احتمالات تولید و بازتولید علم. تشخیص نشانگان سه گانه در هر یک از دو موضوع علم و فنآوری. مقایسه نتایج نشستهای بررسی استقرایی و نشستهای بررسی قیاسی و تعیین مصادیق، نظریه ها و نتایجی که گزارش نهایی نشستها می تواند بر آن تکیه کند. وی در پایان سخنانش گفت: روشن است که چگونگی ورود به بحث و خروج از آن در هر یک از سه محور، همچون فهرست کاملی از جزییات موضوعاتِ مورد بحث در مجموع و در تک تک نشستها و تعیین حدود و چگونگی نشستها نیازمند شروح تفصیلی ای هستند که در این طرح نخستین بحث نمی گنجند. چنانچه این طرح بحث کلاً یا نوعاً قرار بر اجرا یافت، آنگاه می توان این جزییات را به تفصیل بیان و برای اجرا مهیا ساخت.
۱۳۹۳/۴/۳ - ۱۷:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]