تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835252497




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پندهای عارفانه (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پندهای عارفانه از آیت الله بهاءالدینی(رحمت الله علیه) (2)
پندهای عارفانه  (2) پندهای عارفانه از آیت الله بهاءالدینی(رحمت الله علیه) آثار تبعیت حقدر مصاحبه ای فرمودند: « ... ما دو علم داریم؛ یکی علمی که برای تحصیل آن به مراکز علمی باید مراجعه کرد و دیگر علوم انبیاء که حرکت نفسی می خواهد نه حرکت مکانی، که عبارت از تهذیب نفس است و باید معصیت را از بین بُرد. راست است و دروغ نیست، زحمت می خواهد. فرق است بین اتباع هوی و هوس و اتباع حق. اتباع هوی و هوس، میل و دلم می خواهد است که او شیطان است. اتباع حق خیلی مشکل است. انسان در اثر آن مختصری به معارف می رسد. این علمی است که تزکیه و تهذیب می خواهد. معارف اسلام قابل فهم است و منوط به تزکیه نفس است و می توانند افراد مطالب را درک کنند. مثلاً در مورد نماز که روایت است: « یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرات » و یا « من اخلص لله اربعین صباحاً ... » و صدها مرتبه از این قضایا دیدیم. آن وقتی که می خواستیم برای نماز شب بلند شویم. یک بار چهار سال پیش قبل از سحر امام(ره) گفت: « بلند شو! » ( و این بعد از فوت امام بود ).استاد، تزکیه و تهذیب است. با تزکیه و تهذیب، نفس آماده می شود، در صورتی که صد سال هم درس بخوانیم، نائل نمی شویم. اگر تزکیه و تهذیب داشته باشیم، خودش می آید.اجمالاً معارف اسلام است که سازنده است. ما اهل ریاضت نبودیم ولی از بعضی چیزها کناره گیری می کردیم و به همین سبب بود که مسائلی برای ما روشن گردید. البته نه آن ریاضتی که طیبات خدا را نخورید همین که معصیت نکنید. »توکل؛ کلید آسان شدن مشکلات« فقر و تنگدستی، فشار روحی و جسمی و برخوردهای حکومت با حوزه های علمیه به ویژه حوزه قم کار را بر اهل علم سخت کرده بود. برخی که از ایمان قوی برخوردار نبودند و در برابر زرق و برق دنیا مقاومت نداشتند، خود را می باختند و فریب ظواهر را می خوردند و ما بسیاری از آنان را دیدیم که عاقبت به خیر نشدند و سرانجام با وضع بسیار بدی از دنیا رفتند.اما بسیاری ماندند، صدمات زیادی را تحمل کردند، روزها بیرون از قم به سر می بردند و شبها- در تاریکی شب- به حجره خود باز می گشتند، گرسنگی می کشیدند، رنج می بردند، اما دست از حوزه و تحصیل برنمی داشتند. توکل آنان موجب آسان شدن مشکلات شده بود. در رأس علما و بزرگانی که رنج بسیار و اذیت فراوانی دید، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود.فرزند ایشان؛ مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری تعریف می کرد:« پدرم چون از وجوهات مصرف نمی کرد، روزهایی بود که ما هیچ چیزی در خانه نداشتیم و کمترین پولی برای خرید غذا نبود. 5 تا 6 ماه خرج ما را حضرت می دادند. خیلی از شبها غذا نداشتیم اما بی غذا هم نمی شدیم!! »حسن ظن به مشکلات« اعتقاد به تقدیرات الهی، زمینه های خیری برای انسانها فراهم می کند. بسیاری از حوادث که اطراف ما اتفاق می افتد، موجب خیر و صلاح ماست، هر چند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد. عمده این است که با حسن ظن به آن حوادث بنگریم. اگر حسن ظن به مصائب و بلاها داشته باشیم، خداوند خیری بیشتر و فراوانتر برایمان قرار می دهد، خیری که فکرش را نمی کنیم و باورش نداریم. »توصیه هایی به طلاب « من امروز بین طلبه ها نیستم. یک وقتی با آنها محشور بودم، ولی الان به خاطر کسالت مزاج کمتر با طلبه ها هستم. دوره اول فیضیه خیلی طلبه ها با صفا بودند. یادم هست یک روز در ایام البیض از حجره خارج شدم، دیدم بجز یک حجره، همه مشغول عبادات مخصوص بودند؛ فقط یک حجره ترک کرده بود. در صورتی که حاج شیخ نگفته بود، بلکه خودشان همت داشتند. شبها تا نیمه شب می دیدیم که طلبه ها کنار چراغهای لامپهای نفتی مشغول مطالعه هستند و روحیه، خیلی روحیه سرشاری بود. این وضع پیش از حکومت و قدرت پهلوی بود. اما او که سرکار آمد، همه را، حتی خود حاج شیخ را، به زحمت انداخت. طلبه های گذشته نسبت به امروزی ها، قانعتر بودند. گاهی می شد چهار تا طلبه با یک دیزی آبگوشت سر می کردند. این را عرض کنم که حرکت انسانی و الهی در حوزه و در مسیر انبیا با چلوکباب آماده، نمی سازد. کسی که همه چیزش آماده باشد، پیشرفت نمی کند. تکامل در نتیجه فشار است. اگر پیشروی می خواهید باید سختی بکشید. و اما طلبه های امروز با واقعیتهای اجتماعی بیشتر سرو کار دارند و بهتر به درد اجتماع می خورند. و این همه از برکات وجود امام (خمینی) است. ایشان این حرکت را ایجاد کرد و به حوزه ها حیات داد. ایشان واقعاً بر گردن حوزه ها حق حیات دارند. شاید علمای سابق خیال می کردند، همین که یک درسی بگویند و شهریه ای هم بدهند، دیگر وظیفه را انجام داده اند. البته این غیر از نوادری است که همواره در شیعه بودند؛ مثل بحرالعلوم و شیخ انصاری و دیگران. از این افراد الهی داشتیم، اما کم بودند. البته این تذکر را هم بدهیم که طلبه ای باید وارد مسائل اجتماعی بشود که درسهایش را خوانده باشد. در ایام تحصیل نباید زیاد خود را مشغول کرد. طلبه باید سالهای سال خوب درس بخواند. و تحصیلات خود را کامل کند، بعد اگر خواست به سراغ مسائل اجتماعی برود، مانعی ندارد. در غیر این صورت، خسران کرده، به حال اجتماع هم زیاد نافع نیست. از جمله اشکالاتی که به ما حوزویان وارد است این است که: ما در فروع، زیاد زحمت می کشیم و کار می کنیم تا به انبساط می رسیم، اما در اصول ضعیف هستیم. استدلال در فروع و تقلید در اصول، یا تردید در اصول؛ برای یک فقیه عیب است و جای اشکال دارد. ظاهراً قضیه دو جهت دارد: علم بدون تقوا به درد نمی خورد و تقوای بدون علم هم کافی نیست. اگر فرد عامی، متقی باشد مورد عنایت خداوند قرار می گیرد، اما نمی تواند آنچه را به او رسیده نشر و گسترش دهد، چون قدرت استدلال ندارد. علوم به انسان قدرت استدلال و نشر می دهد، اگر چه نورانیتش را باید از جای دیگر گرفت. به دوستان طلبه هم توصیه می کنم: بعد از خودسازی، زیاد فکر کنند و در تمام امور بیندیشند و از روی تفکر و اندیشه چیزی را بپذیرند. زیرا تعبدیات زیاد کار ساز نیست و دوامی ندارد. تفکر منشاء اثر است، و این اثر حتی در تتبع هم نیست. چرا که با حفظ تمام کتب، رفع شک و شبهه نمی شود، اما با تفکر این کار می شود. »ایشان در مورد وابسته نشدن طلاب به بیت علما و بزرگان می فرمودند:« مواظب باشید که به بیت افراد وابسته نشوید و خود را به دیگران وابسته نکنید. »و در امور اخلاقی سفارش می کردند:« همت و تلاش شما در این باشد که رشد و تکامل پیدا کنید، ما که چیزی نشدیم، می خواستیم از این عالم چیزی بفهمیم، ولی نشد. »ایشان در کارهای اجتماعی و ابعاد شخصیتی افراد تأکید داشتند که:« از باندبازی، دسته بندی، هیاهو، سر و صدا، مرید بازی، یا عکس گرفتن ها و ... خودداری کنید که برای خدا نیست. ما برای خدا کار نکردیم، شما مواظب باشید، هدفتان خدا باشد. از کارهای ریایی و غیر خدایی دوری کنید. »حوصله و دقت در تحصیل« اگر دقت و حوصله در مطالعه باشد، مطالب ارزنده ای نصیب انسان می شود که با تعجیل و سرعت دادن به مطالعه حاصل نخواهد شد. البته حضور در محضر استاد و نشستن پای درس، خود موضوعیت دارد؛ چرا که نشستن، صحبت کردن، کیفیت نگاه و وارد و خارج شدن استاد، همه و همه، در فهم مطالب درسی و سازندگی روحی و اخلاقی تأثیر بسیاری دارد، همه حرکات استاد مهذب در انسان تأثیر می گذارد.بنده در نوجوانی، با نشاط فراوان، حدود شانزده ساعت کار علمی و فکری داشتم و مجهولات و نقاط ابهام درسهایم را به این طریق حل می کردم. نشاط درسی برای تحصیل انسان بسیار مفید و ضروری است. انسانی که با نشاط است، خوابش کم، اتلاف وقتش کم و صحبتهای غیر ضروری اش کمتر است؛ تمام همتش درس است و تحصیل. »تفکر و روشنایی باطنی « در وجود انسان یک منبع سرشار از نور و علم و معرفت است که دسترسی به آن ممکن نیست؛ مگر با ریاضاتی مشروع که مهمترین آنها پرهیز از گناه و لقمه حرام است. این صفت نیکو در صورتی برای انسان پدید می آید که دوره ای پی در پی و متوالی از تفکر در زمینه ای گوناگون را بگذراند. آن گاه است که چشم انسان به آن سرچشمه باز می شود و قلب آدمی نورانی می گردد. پس از رسیدن به مرتبه تفکر، عالم هستی، کتاب درسی انسان می شود. با مطالعه بیشتر و دقت فراوانتر، نورافشانی زیادتر می شود. تا این که پس از چندین سال، بینایی چشم، روشنایی دل و نورانیت درونی، نصیب آدمی می شود. و در پی آن است که همه معارف اسلام را آن طور که هست، درمی یابد و «وجدان» می کند. آنچه حق است می یابد و طهارت درون و باطن همراه او می شود. فکر جریان یافته، محصولات ارزنده ای به عالم وجود تقدیم می کند. بسیاری از ابتکارات، خلاقیتها و نوآوری ها در پی این حالت نصیب انسان می گردد. »ایشان می فرمودند :« بنده چهار سال مدام مشغول تفکر بودم؛ تا این که دریچه ای به رویم باز شد و در موضوعی ده سال به فکر و تعمق اشتغال داشتم و سرانجام به نتیجه رسیدم. اگر تفکر در زندگی انسان باشد، عبادات انسان عمق بیشتری می یابد و حال معنوی بهتری خواهد داشت. فکر است که بیداری صبحگاهی آدمی را عظمت می بخشد و به تهجد و عبادات او بها می دهد. باید قبل از اذان صبح بیدار شویم و مدتی فکر کنیم، تا آثار معجزه آسای تفکر را دریابیم. اگر جای خلوت و مکانی مقدس را انتخاب کنیم، برکات بیشتری خواهد داشت. بنده اغلب جاهایی که می خواستم بروم پیاده می رفتم و راههای خلوت را انتخاب می کردم، تا بتوانم بهتر و بیشتر به فکر خود ادامه دهم. گاهی مسیری سی کیلومتر بود، اما خسته نمی شدم؛ زیرا همیشه مشغول به تفکر و تعمق بودم. بارها پیاده به مسجد جمکران می رفتم، تا بهتر بتوانم چیزهایی را به دست آورم و فکر کنم. باید بدانیم که فکور بودن، نقش ارزشمندی در رسیدن به مقامات معنوی دارد. بسیاری از معضلات فکری و مشکلات علمی انسان حل می شود، مسائلی همچون حاکمیت خدای متعال بر هستی، مقام و ارزش معصومین علیهم السلام و نقش آنان در جهان و عالم تکوین، عظمت قدرت الهی و ضعف خرد بشری و قدرتهای ظاهری در مقابل پرودگار متعال و ... .»عقل، محبوبترین موجود « حکومت عقل، مشکلات اجتماعی را حل می کند؛ چون حکومت عقل همان حکومت الهیه و اجرای دستورهای خداوند است. لذا در ظهور حضرت ولی الله الاعظم - سلام الله علیه- عقلها کامل می شوند. رجل الهی به نورانیت عقل، ملحدین، کفار و منافقین را می شناسد. این تمیز، با نورانیت عاقله حاصل می شود. عقل نور دارد، نه نار. عقل به تمامی رحمت و برکت است. ولی افسوس که آدمی خودش با پیروی از هوا و هوس، عقل، این بزرگترین نعمت الهی، را می کشد و ناریت نفس را به نورانیت عقل غلبه می دهد. اطاعت شیطان و غفلت از یاد حق موجب از بین رفتن نور عقل می شود. اگر انسان به وسوسه ها و تحریکات شیطان و نفس گوش ندهد، این می شود حکومت عقل و مغلوب ساختن هوا و هوس. به وسیله این نعمت الهی است که انسان برای خویش بهشت می سازد و در برابر، نفس مهندس دوزخ است.در حدیث آمده است که: خداوند عزیز، موجودی را محبوبتر از عقل خلق نفرموده است. اگر انسان بندگی خدا کند و به عبودیت حق گردن نهد، عاقل می شود و تحت ولایت الهی در می آید. انبیاء و اولیاء علیهم السلام زیرک بودند؛ چون عاقل بودند و در این نشئه به معاصی آلوده نگشتند. حرکات الهی و عقلانی، دارای قدرتی است که جواب وسوسه های نفس را می دهد. انسان به احوال خود بصیر و آگاه است و خوب می داند که اسیر و بنده نفس نیست؛ بنده خداست، و این نیز از برکت عقل است. کسی که رئیس و بزرگ خانه است، اگر خود را تطهیر کند و به ملکات و حرکات الهی آراسته گردد. تمام اهل منزل تطهیر می شوند؛ و این بهترین روش است. انبیاء و اولیاء علیهم السلام چنین بودند که اول خود عمل می کردند آن گاه به دیگران می آموختند. اگر انسانها با تعالیم نورانی اسلام آشنا شوند و به آنها عمل کنند دنیا را به بهشت تبدیل می کنند و بهشت آخرت را نیز برای خود محفوظ می دارند. انبیاء و اولیاء علیهم السلام در همین دنیا رشد کردند و به مناصب عالی الهی و مقامات ارجمند معنوی نایل گشتند. در مقابل نورانیت علم و عقل، جهالت بدترین مصائب و شکنجه هاست. کسی که از نورانیت عقل مرحوم است، دنیا برای او جهنم است. معصیت خدا انسان را از مقام انسانیت تنزل می دهد و از تقوا و ولایت نیز محروم می گردد.حقیقت استغفار که در راه انسان شدن به کار می رود، عبارت است از بازگشت به خدا؛ و توبه، تحولی است که در انسان عاقل به وجود می آید و تلاطم درونی پیدا می کند. » نفس اماره، مزاحم قوه عاقله انسان« باید عاقله را به کار انداخت و مزاحم آن را از میان برداشت. مزاحم عاقله نفس اماره است. هر اندازه انسان این نفس را تزکیه و تهذیب کند آن را از قدرت سبعی بیندازد و تضعیفش کند حکومت و حاکمیت عقل تقویت می شود. ولی ما بین عقل و نفس فرقی نمی گذاریم. می گوید: ما دلمان می خواهد این جور کنیم. غلط می کند دلت بخواهد هر کاری بکند. اگر دلت می خواهد به جهنم بروی برو هنیئاً لک. این بساطی که می بینی آثار هوی و هوس شرق و غرب است. آثار هوی و هوس بشر است. افتخار می کنند که ما قدرت داریم همه کره زمین را آتش بزنیم. اگر قدرت رحمت داشتید خوب بود. جهان را بهشت می کردید. اینکه در اسلام این قدر روی علم تاکید شده است و فرموده اند: عالم و آگاه و نورانی شوید، برای این است که آثار علم و نور همه رحمت است. »در روایت آمده است:« اول ما خلق الله العقل: اولین مخلوق الهی عقل است. »منبع:www.salehin.com/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن