واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
حریم خصوصی در اسلام چطور معنی شده؟ در قرآن کریم یکی از گناهان بزرگ، تجسس در امور دیگران به شمار می رود...
بحث حریم خصوصی در فقه امروزه از قسمت های نسبتا بکر محسوب می شود. هر چند نکات بسیار قابل توجهی در حقوق و معارف اسلامی حقیقی (شیعه امامیه) در تبیین این شاخه حقوقی قابل طرح است و قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و بسیاری از منابع امامیه سند این مدعاست. از نظر فقهی حریم خصوصی با عنوان «الناس مسلطون علی احوالهم و انفسهم» تعبیر شده است. البته مصادیق این بحث را می توان در عناوین زیر در منابع دینی یافت:الف) منع تجسس در امور مردمدر قرآن کریم یکی از گناهان بزرگ، تجسس در امور دیگران به شمار می رود. البته لازم به ذکر است مراد از تجسس، کشف عیوب دیگران است. آیه 11 سوره حجرات یکی از اخلاقی ترین آیات قرآن در این رابطه است که خداوند انسان ها را از تجسس در امور یکدیگر نهی نموده است.همچنین خداوند در سوره حجرات، آیه 11، خطاب به مؤمنان می فرماید: «یا ایهاالذین امنو اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا... ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمان ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان ها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید...»در تفسیر این آیه نوشته اند: یکی از اصحاب پیامبر شبی در مدینه به تجسس مشغول بود از دیوار بالا رفت و بی اجازه وارد منزل مردی شد و صاحب خانه را با عده ای در حال شرب خمر دید. پس از اینکه مرد را به جرم شرب خمر خواند، مرد گفت: عجله نکن! اگر من یک گناه کردم تو چهار خطا مرتکب شدی. اول اینکه از راه دیوار وارد منزل من شدی که این خلاف گفته قرآن است چرا که در آیه 189 سوره بقره آمده: «و لا تأتو البیوت من ظهورها و لکن البرمن اتقی البیوت من ابوابها.»دوم اینکه بدون اذن صاحبخانه داخل شدی که این خلاف آن چیزی است که در قرآن آمده، چرا که در آیه 27 سوره نور آمده: «و لا تدخلو بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا.»گناه سوم هم این است که هنگام وارد شدن سلام نکردی. در سوره نور آمده است: «و سلموا علی اهلها».گناه چهارم هم این است که زندگی شخصی مرا مورد تفتیش قرار دادی که در آیه 11 سوره حجرات به این مورد تفتیش قرار دادید که در آیه 11 سوره حجرات به این مورد به وضوح اشاره شده است. پس از شنیدن این صحبت ها، این صحابی از او عذرخواهی کرد.در واقع تجسس در پیرامون اشخاص درباره چیزهایی است که افراد پنهان می کنند و دوست ندارند که دیگران از آن آگاه شوند. رازهای پنهانی مردم، بیشتر نقاط ضعف و رفتارهای ناپسند آنهاست که آشکار شدن هر یک از آنها موجب کوچکی و پستی می شود و معمولا این نقاط ضعف، راز هر کس است که البته انسان از بیان رازش به دیگران نهی شده است، همچنان که امام صادق (ع) فرموده اند: «راز تو جزیی از خون توست پس نباید که در رگ های غیر تو جریان یابد.»در این زمینه از پیامبر اکرم (ص) نقل است که ای جماعتی که به زبان اسلام آورده اید لغزش های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش های برادرش را بجوید؛ خداوند لغزش های او را پیگیری می کند و هر کس را که خدا عیب جویی کند، رسوایش سازد هر چند اندرون خانه باشد.»امام علی (ع) نیز در همین رابطه فرمودند: «تفتیش در امور دیگران از بدترین گناهان است. پس از آن اجتناب کن.» همچنین علی (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر فرمود: «فان فی الناس عیوبا الوالی احق من سترها...»
یعنی؛ در مردم عیوبی است که حکم در پوشاندن آن سزاوارتر است، به عبارت دیگر یعنی تو به عنوان والی مردم به دنبال عیوب شان نباش.ب) منع غیبتآیه 12 سوره حجرات: «ولایغتب بعضکم بعضا، ایحب احرکم ان یاکل لحم افیه عمیقا، فکرهتموا.»در معنی غیبت آمده است: در غیاب کسی درباره او چیزی بگویی که اگر بشنود ناراحت شود.سرمایه بزرگ انسان در زندگی، حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی آن را به خطر اندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته و بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخصی مهم تر است. همچنان که به فرمایش رسول اکرم (ص) آبروی مومن از آبروی کعبه بالاتر است.شارع اسلام از این جهت از غیبت نهی فرموده که: «غیبت اجزای مجتمع بشری را یکی پس از دیگری فاسد می سازد. در اثر غیبت افراد حس منفی به هم پیدا می کنند، با یکدیگر قطع رابطه کرده و در نتیجه جدایی افراد در سطح جامعه حاصل می شود. پس غیبت در حقیقت ترور هویت و شخصیت اجتماعی افراد است.»فرق غیبت با تجسس در این است که غیبت، عیب انسان را برای دیگران آشکار می کند و تجسس یعنی از اسرار او نزد خودمان آگاه شویم. در حدیثی از پیامبر (ص) نقل است: «تاثیر غیبت در دین اسلام از خوره در جسم او سریع تر است.» در روایت دیگری، امام صادق (ع) فرموده اند: «کسی که به منظور عیب جویی و آبروریزی مؤمنی سخنی نقل کند تا او را از نظر مردم بیندازد خداوند او را از ولایت خویش بیرون کرده به سوی ولایت شیطان می فرستد اما شیطان هم او را نمی پذیرد.»ج) عیب جویی مردم و وظیفه او بر عیب پوشیویل لکل همزه لمزه/ وای بر هر غیبت کننده عیب جو! (آیه اول سوره همزه)امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند: از آمیزش با کسانی که دنبال عیب های مردم می گردند، دوری کنید زیرا همنشین آنها نیز از ایشان در امان نیست.پیامبر (ص) می فرماید: فرزند آدم را همین گناه بس که با آبروی برادر مسلمانش بازی کند.بلکه خداوند عیب پوشی و آبروداری را می پسندند و آن را وظیفه انسان مومن می داند. همچنین پیامبر (ص) می فرماید: «هر که از برادر خود گناهی بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قیامت عیب او را می پوشاند.»
در روایات دیگری به وظیفه آبروداری و رازداری نسبت به همسایه بسیار سفارش شده است. امام سجاد (ع) می فرمایند: «حق همسایه این است که در غیاب او آبرویش را حفظ کنی و حضورش را احترام نهی. دنبال عیب هایش نباش و اگر بدی از او دیدی بپوشانی.»از طرفی وقتی در فقه امامیه که پایه حقوق موضوعه ایران نیز بر آن استوار گردیده است، گفته می شود: «شهود در جرم زنا باید بدون فاصله زمانی یکی پس از دیگری شهادت دهند. اگر بعضی از شهود شهادت بدهند و بعضی دیگر بلافاصله برای ادای شهادت حضور پیدا نکنند، یا شهادت ندهند، زنا ثابت نمی شود بلکه در این صورت شهادت دهنده مورد حد (80 شلاق) قرار می گیرد.» این، معنایش اهمیت فوق العاده به حقوق حریم خصوصی افراد است.در دعاهای معنوی دین مان نیز مصادیق زیادی از این بحث، به خصوص در بعد عیب پوشی داریم.از جمله در دعای کمیل آمده: «کم من قبیح سترته؛ چه بسیار زشتی هایی که من مرتکب شدم و تو آن را پوشاندی» و در جایی دیگر آمده: «لا تفضحنی بخفی ما اطلعت علیه من سری و لا تعاجلنی بالعقوبه عل ما عملته فی خلواتی من سوء فعلی و اسائتی و دوام تفریطی و جهالتی و کثره شهواتی؛ رسوایم نکن برای آنچه در نهان انجام داده ام و تو می دانی و شتاب نکن در عقوبت آنچه در خلوت خودم از بدکاری و تقصیرکاری و نادانی و شهوت های بسیارم انجام داده ام.»د) ورود به منازل و حریم خصوصی افراددر اینجا می توان به آیات 27 و 28 سوره نور اشاره کرد: «ای کسانی که ایمان آورده اید، در غیر منزل خودتان بدون اجازه و سلام کردن به صاحب منزل وارد نشوید.» و در ادامه می گوید: «اگر کسی در منزل نبود، وارد نشوید تا اینکه به شما اجازه ورود بدهند و اگر به شما گفته شد برگردید این بر شما پاکیزه تر است.»حتی این حکم نسبت به فرزندان در ورود به حریم خصوصی والدین هم مصداق دارد.قاعده ای که در این رابطه در اصول فقه مطرح است این است که در اسلام نه ضرر داریم و نه ضرر وارد کردن به کسی (لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام)، ریشه این اصل هم به این مطلب برمی گردد که زمان پیامبر (ص)، شخصی به نام جندق در خانه یکی از انصار، درخت نخلی داشت. این شخص وقت و بی وقت برای سرکشی به این درخت و بدون اجازه و اذن وارد منزل شخصی او شده و حریم خانوادگی اش را نادیده می گرفت. پیامبر از جندق خواستند که از درخت بگذرد ولی او قبول نکرد. پیامبر به مرد انصاری گفت درخت را قطع کند و دیگر به جندق اجازه ورود به خانه ات را نده.آری، آنچه گفتیم قطره ای بود از دریا که اسلام اینقدر عمیق به بحث حریم خصوصی پرداخته و ما اینقدر از آن غافلیم!تبیان
شنبه 31 خرداد 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]