تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826348209




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ياري امام عصر عليه السّلام با قلب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ياري امام عصر عليه السّلام با قلب
ياري امام عصر عليه السّلام با قلب دين شناسيکسي که مي خواهد براي خارج کردن مولايش از غربت بکوشد، بايد در درجه ي اوّل، خود، معرفت صحيح از امام زمانش داشته باشد و قلباً تسليم کمالات ايشان باشد. اين عمل قلب، مقدّمه و اساس مراتب بعدي ياري امام عليه السّلام مي شود؛ همان طور که شکر قلبي، روح همه ي مراحل شکر است.معرفت صحيح امام عليه السّلام عصاره و نتيجه ي دين شناسي است و ياوران حقيقي امام عصر عليه السّلام اهل بصيرت در دين هستند که اميرالمؤمنين عليه السّلام در توصيف آنها فرموده اند:ديدگانشان با آيات نازل شده ي قرآن جلا داده مي شود و تفسير قرآن در گوش هاي جانشان مي نشيند و جام «حکمت» صبح و شام به کامشان ريخته مي شود. (1)حکمت همان گوهر ارزشمندي است که به فرمايش خداي متعال اگر به کسي داده شود، «خير کثير» به او داده خواهد شد:«و من يؤت الحکمه فقد اوتي خيراً و کثيراً. » (2)امام صادق عليه السّلام در تفسير «حکمت» فرموده اند:حکمت عبارت است از «معرفت» و «تفقّه در دين»، پس هرکه از شما فقيه شود، پس او حکيم است و هيچ کس از اهل ايمان از دنيا نمي رود که مرگش براي شيطان دوست داشتني تر از مرگ يک فقيه باشد. (3)آثار تفقّه در دينامام موسي کاظم عليه السّلام راه رسيدن به بصيرت و عبادت کامل را چنين بيان کرده اند:در دين خدا تفقّه کنيد زيرا فقه کليد بصيرت و کامل کننده ي عبادت است. (انسان را) به منزلت هاي والامرتبه و درجات ارزشمند در دين و دنيا مي رساند. (4)ياوران امام زمان عليه السّلام بايد از طريق تفقّه به بصيرتي دست يابند که تأمين کننده ‌ي آخرت و حتّي دنياي آنهاست؛ چرا که در واقع، لذّت دنيا را آنها که عيش و نوش بيشتر مي کنند نمي برند، بلکه کساني که به امور مادّي دنيوي مثل پست و مقام و شهرت و... دل خوش مي کنند، در حقيقت، چيزي از لذّت دنيا نمي فهمند. لذّت حقيقي را در دنيا کساني مي برند که آن را نردبان آخرت و محل تجارت (5) قرار داده اند. به عنوان مثال، لذتي که يک امام شناس از زيارت قبر سيّدالشّهداء عليه السّلام در کربلا مي برد، با هيچ يک از لذّات حيواني قابل قياس نيست. انسان با تفقه مي تواند خوشي هاي خود را در مسير رضاي خدا قرار دهد تا جايي که لذّت هاي روحي و جسماني اش عبادت باشد. بنابراين، عابد فقيه بر عابد غير فقيه به مراتب رجحان دارد.امام کاظم عليه السّلام در ادامه ي حديث مي فرمايند:برتري بر عابد (غير فقيه) مثل برتري خورشيد بر ستارگان است و کسي که فقاهت در دينش نداشته باشد، خدا به هيچ عمل او راضي نمي شود.نه تنها ارزش عبادت به فقاهت شخص است بلکه بدون تفقّه اصلاً هيچ عملي پذيرفته نمي شود.اميرالمؤمنين عليه السّلام فرموده اند:« لا خير في عباده ليس فيها تفقّه. » (6)عبادتي که از روي تفقّه نباشد در آن خيري نيست.بنابراين، خير، در فقاهت ديني خلاصه مي شود و اگر خدا براي کسي خير بخواهد، فقاهت در دين به او عطا مي کند. (7) و البتّه اين بنده است که بايد مواظبت کند که در کسب تفقّه، اهمال نکند و اوقاتي از عمر خود را صرف يادگيري علم دين بنمايد. (8)حال بايد ببينيم تفقّه در دين به چه معناست و چگونه حاصل مي شود.تفقّه در ديناصطلاح فقيه در عرف جامعه به کسي اطلاق مي شود که دروس حوزوي خوانده باشد، عربي، فقه و... بداند و مبلّغ دين باشد. فقاهت بدين معنا شرايط خاصي دارد و عدّه ي محدودي مي توانند بدين معنا فقيه شوند؛ در حالي که فقاهت در دين گستره ي وسيعي دارد که فقه مصطلح، بخشي از آن است. فقاهت در دين، يعني فهم و درک عميق ديني به طوري که انسان در هر جزء دين به عمق آن پي ببرد.از آن جا که ائمّه ي اطهار عليهم السّلام براي عموم مردم، تقليد در فروع دين را جايز دانسته اند، لازم نيست همه ي افراد احکام دين را از منابع آن به دست آورند. البتّه مقلّدين هم بايد از روي تفقّه، تقليد کنند؛ يعني بفهمند که چرا بايد تقليد کنند و از چه کسي با چه شرايطي تقليد، جايز است. امّا در اصول اعتقادات، تقليد جايز نيست و هر کس بايد خود در آن بخش، فقيه شود، يعني درک و فهم عميق پيدا کند. فقه در اعتقادات نشانه هايي دارد، به عنوان مثال اگر کسي در توحيد فقيه باشد، خداشناسي مانند درختي در وجودش ريشه مي کند و در اين صورت، شبهات، او را نمي لغزاند، بلکه راسخ و استوار بر اعتقاد خويش مي ايستد و به دلايل عقلي و فطري، تنها آن را حق مي شمرد.چنين کسي ارزش اعتقاد خود را در رديف مذاهب باطل (اعتقادات اهل کتاب) نمي داند و قائل به صلح کلي (9) نمي شود و ايستادگي بر اعتقاد به وحدانيت الهي را تنگ نظري نمي شمارد و اگر با شبهه اي مواجه شود، حتّي اگر نتواند پاسخ دهد، خودش به شک و ترديد نمي افتد. شناخت صحيح پروردگار در اعمال فرد نيز تأثير مي گذارد و ثمرات آن در طول زندگي او نمايان مي گردد. لذا فرد خداشناس به درجات بالاي تسليم و توکّل و رضا و صبر و... دست مي يابد و همواره خشيت خدا را بر دل دارد. (10)اين نوع فقاهت در توحيد، ارتباط مستقيم با علوم رايج - اعمّ از قديم و جديد - ندارد و گاهي يک فرد عامي در خداشناسي فطري، فقيه مي شود و آثار توحيد در او نمايان مي گردد اما يک فرد تحصيل کرده و آشنا با براهين متعدّد خداشناسي، ممکن است به رسوخ در توحيد نرسيده باشد و با کوچک ترين شبهه اي دگرگون شود و با کلام جذّاب خود، ديگران را هم به انحراف بکشاند.نشانه ي توحيد واقعي در انسان، خوف از خدا و رجاء و حسن ظنّ نسبت به او و توکّل و تسليم و رضا و صبر و... مي باشد. هر مقدار از اين آثار در کسي وجود داشته باشد، به همان اندازه مي توان او را خداشناس واقعي دانست. به همين ترتيب، ارکان اصلي دين، هر کدام فقهي دارند. فقه در «نبوّت» و «امامت» هم بايد مورد توجّه قرار گيرد تا ياور امام زمان عليه السّلام هيچ گاه در اين اعتقادات، دچار تزلزل نشود و با فقه در نبوّت و امامت، حقّ توحيد را ادا نمايد. اميرالمؤمنين عليه السّلام در وصف ياوران حضرت مهدي عليه السّلام فرموده اند:«هم الّذين وحّدوا اللّه حقّ توحيده. » (11)آنها کساني هستند که نسبت به خداوند، حقّ توحيد او را ادا کرده اند.تذکّر مهم در اين خصوص آن است که ملاک براي صحّت فقاهت، تطابق با محکمات اخبار است. از اين رو کلام ناسنجيده ي هر متکلم پرگويي به معناي فطري بودن آن کلام نيست؛ گر چه بر زبان شاعري نيز جاري شود و سال ها به عنوان درس توحيد به مردم عرضه گردد.ثبات در دينداريکساني که در امر دين فقيه شده اند، هيچ شکّي در قلب شان راه پيدا نمي کند (12) و در اعتقادات خود از کوه استوارتر هستند؛ چنان که امام صادق عليه السّلام فرموده اند:اين ها انسان هايي هستند که گويي دل هايشان پاره هاي آهن است، با شک آميخته نيست. در مورد خداوند (و پايداري در راه رضاي او) از سنگ سخت تر هستند. (13)اين ثبات قدم و استواري در عقيده، معلول فقاهت در دين است؛ چون دينداري اگر بر پايه ي دين شناسي نباشد، دچار تزلزل مي گردد و آرامش وطمأنينه لازم را ايجاد نمي کند.امام صادق عليه السّلام به يکي از اصحاب خود به نام بشير فرمودند:کسي از اصحاب ما که اهل تفقّه نباشد، خيري در او نيست؛ اي بشير! از اصحاب ما، آن که مستغني به فقه خود نباشد، به آنها (مخالفان دين) احتياج پيدا مي کند و وقتي که محتاج آنها شد، آنها او را - بدون آن که خودش بفهمد - به وادي گمراهي خود وارد مي کنند. (14)کسي که بر سر خوان بي پايان اهل بيت عليهم السّلام بنشيند، از معارفي که آنها فرموده اند، اشباع مي شود و نيازي به بحث هاي متفرّقه ي ديگران پيدا نمي کند. در غير اين صورت براي رفع عطش خود به هر آب گل آلود و حتّي سرابي دل مي بندد و اين چنين مي شود که گاهي افراد براي دستيابي به حقيقت توحيد، سراغ آموزه هاي متکلّمين مسيحي مي روند که قائل به تثليث هستند! و در اين امر از يکديگر سبقت گرفته، همه ي همّت شان، مطالعه و پذيرش آثار کفار و مشرکين مي گردد. متأسّفانه امروزه اين گرايش هاي انحرافي در ميان تحصيل کرده ها شدّت يافته است و برخي هم براي اين که اسم و رسمي در جامعه به دست آورند، تنور اين کوره ضلالت را داغ تر مي کنند. همه ي اين آفات، ناشي از نداشتن تفقّه در دين است.تهذيب قلب از گناهانتا اين جا به مناسبت بحث درباره ي مفهوم تفقّه در دين، بيشتر به جنبه هاي اعتقادي در ياري امام عصر عليه السّلام پرداختيم. اما نصرت آن بزرگوار از جنبه ي ديگري هم بايد مورد توجّه قرار گيرد و آن تهذيب قلب از آلودگي گناهان است. کسي که مي خواهد امام زمان عليه السّلام را ياري کند، بايد توجّه داشته باشد که قلب انسان در اثر انجام دادن معاصي، آلوده و تباه مي گردد. در کتاب و سنت درباره ي سلامت و بيماري قلب، حقايق مهمي بيان شده است. قرآن مي فرمايد:«کلاّ بل ران علي قلوبهم ما کانوا يکسبون. » (15)چنين نيست، بلکه آنچه مرتکب مي شدند بر دل هايشان زنگار بست.امام باقر عليه السّلام در توضيح اين آيه ي شريفه فرموده اند:هيچ بنده اي نيست مگر آن که در قلبش نقطه ي سفيدي است. پس وقتي گناهي مرتکب شود، در آن، يک نقطه ي سياه پديد مي آيد. آن گاه اگر توبه کند، آن سياهي از بين مي رود و اگر انجام گناه را ادامه دهد، بر آن سياهي مي افزايد تا آنکه سفيدي را مي پوشاند و چون سفيدي پوشيده شود، صاحب آن قلب هرگز به سوي خوبي باز نمي گردد و همين است سخن خداي عزّوجلّ: «چنين نيست بلکه آن چه مرتکب شدند بر دل هايشان زنگار بست. » (16)هر گناهي قلب انسان را بيمار مي کند و در صورت عدم توبه، اثر سوء آن در قلب باقي مي ماند و اگر انجام دادن گناه، ادامه يابد، کم کم همه ي قلب، فاسد و تباه مي گردد و کار به آنجا مي رسد که ديگر، راهي براي توبه و پشيماني برايش باقي نمي ماند.قلب سياه و ناپاک قطعاً مورد بغض و نفرت حضرت بقيه اللّه ارواحنا فداه است و بنابراين، کسي که به چنين بيماري قلبي گرفتار باشد، هرگز نمي تواند جزء ياران آن بزرگوار، محسوب شود؛ مگر آن که تا فرصت باقي است، توبه کند و با عمل خويش نشان دهد که لياقت ياري امام قريب خود را دارد. از همين جهت است که حضرت جوادالائمّه عليه السّلام ياران حضرت مهدي عليه السّلام را چنين توصيف فرموده اند:آنها اهل تلاش و جديّت در اطاعت از امام زمان خود هستند. (17)عزم و اراده ي شخصي وقتي مؤثر مي افتد که دو ويژگي وجود داشته باشد: يکي همان فقاهت و بصيرت در دين است که باورهاي عميق شخص را تشکيل مي دهد و دوم، روحيّه ي فتوا و خداترسي که در اثر مراقبت و دور نگه داشتن قلب از بيماري هايش پديد مي آيد. اين دو رکن رکين، جديّت و استقامت در اطاعت از خدا و امام عليه السّلام را در فرد به وجود مي آورد و چنين کسي مي تواند با قلب خويش امام زمان خود را ياري کند.ياري امام عليه السّلام با محبّت به ايشان يکي ديگر از مصاديق نصرت امام عصر عليه السّلام با قلب، محبّت ورزيدن به ايشان است که از معرفت قلبي بر مي خيزد. قلبي که مملو از محبّت امام زمان عليه السّلام شده است، همه ي حالاتش بر اساس اين محبّت قلبي شکل مي گيرد و اعمال او نيز متناسب با ميزان محبّتش روح و ارزش پيدا مي کند.رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و سلّم به حضرت علي عليه السّلام فرمودند:مثل تو، مثل سوره ي «قل هو اللّه احد» است. که کسي که يکبار آن را بخواند مثل اين است که يک سوم قرآن را خوانده است و کسي که دوبار آن را بخواند مانند اين است که دو سوم قرآن را خواند، و کسي که سه بار آن را بخواند، مثل اين است که همه ي قرآن را خوانده است، همين طور است کسي که تو را با قلبش دوست داشته باشد، مانند يک سوم پاداش اعمال بندگان را برده است و کسي که تو را با قلبش دوست داشته باشد و با زبانش ياري کند مانند اين است که دو سوم پاداش اعمال بندگان را برده است و کسي که تو را با قلبش دوست داشته و با زبان و دستش ياري کند معادل پاداش همه ي اعمال بندگان را برده است. (18)انسان مي تواند حضرات معصومين عليهم السّلام را به نيّت ياري کردن ايشان با قلب دوست بدارد و بدين ترتيب پاداش دوست داشتن ايشان و هم چنين ثواب ياري کردن آنها را ببرد. «محبّت قلبي» توأم با معرفت، نسبت به امام عليه السّلام نه تنها نوعي ياري کردن ايشان است بلکه مانند خوني است که در کالبد همه ي اقسام ياري امام عليه السّلام جريان دارد.پي نوشت : 1. نهج البلاغه، ترجمه ي فيض الاسلام: خطبه ي 150.2. سوره ي بقره آيه ي 269.3. تفسير عياشي: ج 1 ص 151 ح 498.4. بحارلانوار: ج 78 ص 321 ح 19.5. دنيا مسجد دوستان خدا، نمازخانه ي ملائکه ي الهي، محل فرود وحي خدا و محل تجارت اولياء خدا است که در آن رحمت الهي و بهشت را کسب کرده اند. (نهج البلاغه، ترجمه ي فيض الاسلام: حکمت 126)6. بحارالانوار: ج78 ص41 ح24.7. «اذا أراد اللّه بعبد خيراً فقهّه في الدّين. » (بحار الانوار: ج 1 ص 217 ح 33)8. پيامبر اکرم صلي اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: اف بر هر مسلماني که در هفته روزي را قرار ندهد که در آن روز امر دينش را تفقه کند و از دينش سؤال نمايد. (بحارالانوار: ج 1 ص176 ح 44)9. به اصطلاح امروز، «پلوراليسم ديني» (کثرت گرايي ديني).10. امام صادق عليه السّلام در بيان نشانه هاي ياوران امام عصر عليه السّلام فرموده اند: «هم من خشيه اللّه مشفقون». (بحارالانوار، ج 52، ص308)11. روزگار رهايي: ج1 ص 414.12. بر عکس کساني که شکاکيّت در معرفت را عين عقلانيّت مي دانند و معتقدند اگر کسي به اين مرحله نرسيده باشد، اصلاً عاقل نيست.13. بحارالانوار: ج 52 ص 308.14. اصول کافي: کتاب فضل العلم، باب صفه العلم و فضله و فضل العلماء، ح 6.15. سوره ي مطفّفين آيه ي 14.16. اصول کافي: کتاب الايمان و الکفر، باب الذّنوب، ج 20.17. بحارالانوار: ج 52 ص309 ح 4.18. بحارالانوار: ج 27 ص 94 ح 54.منبع: کتاب آشناي غريب
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن