تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827716446




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حماسه غلامي سياه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حماسه غلامي سياه
حماسه غلامي سياه نويسنده: محمد محمدي اشتهاردی جون در مدينه غلام و برده بود، حضرت علي (ع) او را از صاحبش خريد و به ابوذر غفاري بخشيد، او درخدمت ابوذر بود، و پس از شهادت ابوذر در تبعيدگاه ربذه ، در خدمت امام حسن (ع) بود، و پس از شهادت امام حسن (ع) در خدمت امام حسين (ع) بود، و همراه كاروان حسيني از مدينه به سوي كربلا آمد. جون ، در روز عاشورا به حضور امام حسين (ع) آمد و اجازه رفتن به ميدان براي جنگ با دشمن را طلبيد، امام به او فرمود: اي جون ، تو بخاطر آسايش در زندگي ، به ما پيوسته اي ، اينك آسايشي در ميان نيست ، اجازه داري كه از اينجا بروي و خود را از معركه نجات دهي . جون خود را روي دو پاي امام حسين عليه السّلام انداخت و پاهاي آن حضرت را مي بوسيد و مي گفت : اي پسر پيامبر! آيا سزاوار است كه من در رفاه ، كنار سفره شما بنشينم و اكنون شما را رها سازم ، بدن من بدبو، و خاندانم ناشناخته ، و رنگ بدنم سياه است ، به من لطفي كن ، آيا مي خواهي شايستگي بهشت را نيابم و در نتيجه بدنم خوشبو، و سفيد و خاندانم شريف نگردند؟! سوگند به خدا از شما جدا نمي شوم ، تا خون سياه من با خون شما درآميزد. وقتي كه امام حسين (ع) آمادگي جون را دريافت ، به او اجازه رفتن به ميدان را داد. جون چون قهرماني بي بديل به سوي ميدان تاخت و همچنان پياپي بر دشمن حمله مي كرد و مي جنگيد، به گونه اي كه بيست و پنج نفر را به هلاكت رساند، سپس به شهادت رسيد. امام حسين (ع) به بالين او رفت و در كنار جسد پاك و بخون طپيده اش اين دعا را كرد: خدايا چهره جون را زيبا، و پيكرش را خوشبو گردان و او را با محمد و آلش (ع) محشور فرما و بين او و محمد و آلش آشنائي بيشتر عطا كن . به بركت دعاي امام ، آنچنان بدن پاكش خوشبو شد، كه در قتلگاه ، بوي خوش پيكر او خوشبوتر از مشك و عنبر به مشام مي رسيد. و از امام سجاد (ع) نقل شده فرمود: آن قبيله اي كه پيكرهاي شهداي كربلا را دفن كردند، بعد از ده روز، بدن جون را يافتند كه بوي مشك از آن ساطع بود. اين بود حماسه يك غلام سياه ، و سرانجام درخشان و نوراني او.منبع: داستان دوستان/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن