تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 18 مرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810067994




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جایگاه «فرضیه» در پژوهش‏های دینی (مهدویت پژوهی)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
جایگاه «فرضیه» در پژوهش‏های دینی (مهدویت پژوهی)
انگاره‌های دینی «در آموزه مهدویت»، به صورت گسترده و فراگیر مطرح شده است؛ اما برای پردازش و ارائه آن به جامعة علمی، باید در بعضی از سطوح و ابعاد، روشمند و اصولی رفتار کرد و کاوش‌های علمی خود را، مبتنی بر روش‌ها و چهارچوب‌های نظری خاص قرار داد.

خبرگزاری فارس: جایگاه «فرضیه» در پژوهش‏های دینی (مهدویت پژوهی)


بخش دوم و پایانی سؤالات تحقیق محقق پس از بیان مسأله تحقیق، اهداف و متغیرهای تحقیق، به تدوین سؤالات تحقیق اقدام می‌کند. باید سؤالات تحقیق بر اساس اهداف و متغییر‌های پژوهش به صورت درست تدوین و بیان شوند؛ زیرا به طور طبیعی، روش‌های تحقیق بر اساس سؤالات تحقیق انتخاب می‌شوند. وقتی که یک تحقیق را مطالعه می‌کنیم، معمولاً اولین چیزی که در مورد آن دقت می‌کنیم، سؤالات تحقیقی است که باید به آن‌ها پاسخ داده شود. فهم آن دسته از پژوهش‌هایی که دارای سؤالات تحقیق مناسب هستند، در مقایسه با پژوهش‌های دیگر، آسان‌تر است. در بیان سؤالات تحقیق، پژوهشگر باید به موضوع و مسأله، اهداف کلی و اهداف اختصاصی تحقیق توجه کند. تعداد و پیچیدگی سؤالات تحقیق به ماهیت تحقیق، دامنه زمانی و مکانی تحقیق، امکانات و منابع قابل دسترسی و اهداف تحقیق بستگی دارد. یکی از ویژگی‌های یک محقق کارکشته، توانایی او در تدوین سؤالات تحقیق خوب است. بیان سؤالات معنادار و قابل آزمون اغلب مهم‌ترین مرحلة یک تحقیق است. آلبرت انیشتین در این باره می‌گوید: «تدوین یک مسأله، اساسی‌تر از حل آن است؛ چون که حل یک مسأله صرفاً یک مهارت ریاضی و تجربی است. ایجاد سؤالات جدید و احتمالات جدید در مورد مسائل قدیمی از یک زاویه جدید، مستلزم تخیل خلاق است و نشانة پیشرفت واقعی در علم است».[30] صاحب نظران مختلف، برای بیان سؤال تحقیق، ملاک‌های زیر را معرفی کرده‌اند: ـ مسأله باید رابطه دو یا چند متغیر را بیان کند؛ ـ مسأله باید روشن، بدون ابهام و به صورت سؤالی بیان شود؛ ـ آزمون‌پذیر باشد (با استفاده از روش‌های موجود)؛ ـ فارغ از قضاوت‌های اخلاقی و قانونی باشد و ... . بر این اساس مسائل علمی فراوانی در «مهدویت پژوهی» قابل طرح است که به بعضی از آنها اشاره می‏شود: 1. آیا خانواده، تأثیری در انتقال فرهنگ مهدوی دارد؟ 2. آیا نظام اقتصادی جهان (در فرآیند جهانی شدن)، تأثیری در تسریع ظهور دارد؟ 3. وضعیت، ماهیت و بافت سیاسی کشورها، با سقوط آنها در عصر ظهور چه ارتباطی دارد؟ 4. اصلاحات مهدوی، به چه صورت و به نفع کدام طبقات، ساختار قدرت جهانی را تغییر خواهد داد؟ 5. آیا بین عزّت نفس و آمادگی برای ظهور، ارتباط وجود دارد؟ 6. طرز تفکر دانش‏آموزان مقطع راهنمایی، دربارة انتظار منجی چگونه است؟ 7. آیا بین عدالت از منظر جان راولز و عدالت در اندیشة مهدویت تفاوت وجود دارد؟ 8. آیا امیدواری از تأثیرات روان‏شناختی انتظار است؟ 9. آیا اختلاف فرهنگی، می‏تواند مانع وحدت و انسجام مردم در عصر ظهور باشد و …؟ پژوهشگر پس از تدوین سؤالات تحقیق، باید برای آن‌ها پاسخ یا راه حل بیابد؛ پاسخ اولیه و مقدماتی او به سؤال تحقیق، فرضیه است. بر این اساس استفاده از مسأله و فرضیه در تحقیقات، دارای مزایای بسیاری است؛ از جمله اینکه مسأله و فرضیه تحقیق، راهنمای محقّق در پیشبرد کار تحقیق است. روابطی که در مسأله مطرح می‏شود، برای پژوهشگر روشن می‏کند که چه کاری انجام دهد و در واقع، به دنبال چه چیزی یا چه کاری باشد. روابط مزبور در فرضیه، وظیفة محقّق را از این نظر معیّن می‏کند که در تحقیق و در حین پیشرفت آن، چگونه موضوع مطرح شده در مسألة علمی را دنبال کند. پس اگر مسأله، وظیفة محقق را روشن می‏کند، فرضیه چگونگی انجام آن را بیان می‏دارد. اولی مشخص می‏کند که پژوهنده باید چه کاری انجام دهد و دومی مشخّص می‏کند چگونه باید انجام دهد. یکی «جای» را نشان می‏دهد و دیگر «راه» را. پنج. انواع فرضیات تحقیق در تحقیقاتی که پژوهنده عنایت به توضیح و تبیین چگونگی روابط بین متغیّرها را ندارد، اصولاً فرضیه ـ حسب تعریفش ـ مصداق ندارد؛ لذا فرضیه تنها در تحقیقاتی مطرح است که در آنها محقّق تلاش دارد، چگونگی رابطه یا روابط بین متغیّرها را صراحت بخشد. بیشتر پژوهش‌های مربوط به مهدویت نیز ظرفیت و زمینه استفاده از فرضیه را دارا هستند که به نمونه‌هایی از آنها اشاره خواهد شد. چگونگی روابط متغیرها ـ که معمولاً مورد بررسی و دستکاری پژوهشگران قرار می‏گیرد ـ از حالات زیر خارج نیست: الف. پژوهشگر به دنبال بررسی و مقایسة تفاوت و تأثیر دو یا چند متغیّر بر یک یا چند متغیّر دیگر است. برای مثال، هنگامی که مقایسه و مطالعة دو روش مختلف ترویج فرهنگ مهدویت (روش اقناعی و روش توجیهی)، مورد توجّه محقّق قرار می‏گیرد، محقّق در پی آن است که تفاوت تأثیر این دو روش را مورد بررسی و مقایسه قرار دهد (میزان تفاوت). ب. پژوهشگر در پی مطالعه میزان رابطه و جهت همبستگی بین دو یا چند متغیّر است. برای مثال در بررسی میزان رابطه و همبستگی بین مشکلات مالی و گرایش به مدعی‏گرایی (ادعای رابطه و دیدار و ...) محقّق قصد دارد که صرفاً درجه و جهت همبستگی این دو متغیّر را کشف کند؛ نه رابطة علّت و معلولی بین آنها را (میزان همبستگی). ج. پژوهشگر در کار کشف و تعیین رابطة علّت ـ معلولی دو یا چند متغیّر است. برای مثال محقّق ممکن است قصد آن کند که در یابد آیا همراهی مردم، علّت پیروزی انقلاب مهدوی است (میزان اثر).[31] با توجّه به مطالب یاد شده، فرض‏ها در تحقیق ممکن است به دو صورت بیان شوند: 1. آن دسته از فرضیه‌‏هایی که به «احتمال» وجود تفاوت، رابطه یا اثر اشاره کنند. 2. آن گروه از فرضیه‌‏هایی که به نداشتن تفاوت، رابطه یا اثر اشاره دارند. فرضیه‌‏های نوع اوّل را اصطلاحاً فرض تحقیق و فرضیه‌‏های نوع دوم را فرض پوچ، صفر یا آماری می‏نامند. فرضیه تحقیق از وجود رابطه یا اثر یا تفاوت بین متغیر‌ها خبر می‌دهد یا در واقع وجود این حالات را تأیید نموده، آن را واقعی و حقیقی می‌داند. فرضیه تحقیق به نوبه خود به دو نوع جهت‌دار و بدون جهت تقسیم می‌شود. فرضیه صفر ـ که به فرضیه آماری یا پوچ نیز موسوم است ـ بر خلاف فرضیه تحقیق، وجود رابطه یا اثر یا تفاوت بین متغیّرها را رد کرده، انکار می‌کند و اظهار می‌دارد که این حالات واقعی نیست و حقیقت ندارد و صرفاً ناشی از تصادف و اشتباهات آماری است. در تحقیقات تاریخی و توصیفی و پس رویدادی فرضیه صفر موضوعیت ندارد.[32] «فرضیه تحقیق»، جایگاهی مهم در علوم اجتماعی دارد و می‌تواند انتظار محقّق در مورد رابطة بین متغیرهای تحقیق را نشان دهد. «فرضیه تحقیق»، به صورت مثبت بیان می‏شود و اثر متغیّر مستقل را بر متغیّر وابسته بررسی می‏کند یا می‏گوید بین متغیر‏ها، رابطه یا تفاوت وجود دارد. تقسیم محتوایی فرضیه‌ها فرضیه‏ها از نظر محتوا نیز به سه نوع فرعی تقسیم پذیرند:[33] 1. فرضیه‏هایی که بر وجود پدیده‏ها دلالت می‏کنند؛ مثل: ـ جامعه شیعه، از اندیشه مهدویت بالندگی و حیات می‌گیرد. ـ شخص منتظر، به آینده امیدوار است. ـ در جوامع تحت ستم، انقلاب اجتناب ناپذیر است. ـ در دولت اخلاقی امام مهدی، مردم به نهایت رشد فکری و اخلاقی می‌رسند. 2. فرضیه‏هایی که بر وجود روابط بین پدیده‏ها دلالت می‏کنند؛ مثل: ـ بینش سیاسی ـ اجتماعی شیعیان، به مهدویت باوری آنها بستگی دارد. ـ انتظار مثبت، با امید افراد رابطه دارد. ـ وجود ظلم و استبداد در هر جامعه، با وقوع انقلاب در آن جامعه بستگی دارد. ـ رشد فکری و اخلاق مردم در عصر ظهور، در پرتو دولت اخلاقی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امکان‌پذیر است. 3. فرضیه‏هایی که، در صدد بیان علّت وجودی و تکوینی پدیده‏ها و روابط بین آنها بر می‏آیند؛ مثل: ـ مهدویت باوری شیعیان، نقش اساسی در بینش سیاسی ـ اجتماعی آنان دارد. ـ امید به آینده نقش مؤثری در انتظار مثبت و سازنده دارد. ـ استبداد حاکمان و ثروتمندان، انقلاب مستضعفان را بارور می‏سازد. ـ شکل‌گیری دولت اخلاقی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، برای رشد فکری و اخلاقی مردم در عصر ظهور است. به دو نوع فرضیه نخست ـ که بر وجود پدیده‏ها و روابط بین آنها دلالت می‏کند ـ فرضیه‏های توصیفی، می‌گویند و به نوع سوّم ـ که به بیان علّت وجودی پدیده‏ها و روابط فی‏مابین می‏پردازد و جنبة علیّت یا علّت‏یابی دارد ـ فرضیه‏های علّی یا تعلیلی و تحلیلی می‏گویند. پژوهشگر مباحث مهدوی، باید شناخت درستی از نوع فرضیه خود داشته باشد و مراحل بعدی تحقیق خود را براساس توصیفی بودن یا تعلیلی و تحلیلی بودن آن، سامان بخشد. هر مقدار که به سمت فرضیه‏های تحلیلی و تعلیلی گام بردارد، به همان اندازه به سمت تحقیق علمی و نظریه‏پردازی نزدیک شده و توان ارائه دیدگاه‏های نو و اثرگذار را دارا خواهد بود. آنچه که بدان تأکید می‌ورزم، نوآوری، ابتکار و استفاده از کلمات و مفاهیم مناسب و اثرگذار در فرضیه است که ذیل فرضیه‌سازی قابل بررسی است. شش. فرضیه‏سازی پژوهشگر پس از مطالعه ادبیات تحقیق و تعریف مسأله، اقدام به تدوین فرضیه می‏کند. او برای طرح فرضیه، باید با در نظر داشتن سؤالات ویژة تحقیق و نیز متغیّرهای مورد مطالعه، تعداد فرضیه‏های خود را مشخّص کند. تعداد فرضیه‏ها باید به آن اندازه باشد که نیاز تحقیق را پاسخ دهد و از نتایج آزمون فرضیه‏ها، شناخت واقعی و کاملی از پدیده یا روابط بین متغیرها به دست آید. در عین حال فرضیه‏های متعدد باید به گونه‏‏ای تنظیم شوند که مجموعاً یک واحد کلّی و یک سیستم را تشکیل دهند و هماهنگ و همسو باشند. در تحقیقات علمی بسته به ماهیت تحقیق و قلمرو و مقیاس آن، تعداد فرضیه‏ها ممکن است از یک تا چندین مورد باشد. از این رو تعداد آنها مهم نیست؛ بلکه انسجام، نظام‏یافتگی و هماهنگ بودن آنها مهم است. گفتنی است که وقتی می‌گوییم «فرضیه‌ها» عموماً اشاره به فرضیه‌های رقیب نیز داریم؛ یعنی، پژوهشگر با تسلط بر موضوع تحقیق، توان ارائه فرض‌های مختلف را داشته باشد. این فرضیه‌ها ممکن است مخالف با دیدگاه وی (و فرضیه منتخب او) باشد؛ اما او موظف است آنها را به دقت بررسی کند و نقاط و قوّت و ضعف آن‌ها را بشناسد و دلایل و مستندات آن‌ها را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. پس از تخمین مقدار فرضیه‏های مورد نیاز، محقّق باید آنها را به صورت ساده، روان و کوتاه به شکلی تدوین کند که اولاً مبیّن وجود رابطه بین متغیّرها یا چگونگی وضعیت پدیده‏ها و اشیاء باشد؛ ثانیاً آن را به شکل جملة خبری صورت‏بندی کند؛ ثالثاً می‏تواند در آغاز جمله، از عبارت «به نظر می‏رسد» استفاده نماید. پس از آنکه پژوهنده، فرضیه یا فرضیه‏های تحقیق خود را تدوین و صورت‏بندی کرد، آن‌گاه با تشکیل جدولی[34] (و طرح سؤالاتی)، به ارزیابی آنها می‏پردازد. نکتة قابل توجّه این است که باید واژه‏های اختصاصی و تخصّصی فرضیه تعریف شود؛ هر چند تعریف واژه‏های عادی یا متداولی که در فرضیه به کار می‏رود، ضرورتی ندارد. نکته مهم دیگر این است که تمامی لغات استفاده شده در یک فرضیه، باید دقیق باشد. لغات مبهم و شناور یا صفات تفصیلی (برتر)، در فرضیه‏ها جایز نیست. متاسفانه این نقیصه در برخی از پژوهش‏‏های دینی ـ به خصوص در پژوهش‏های مربوط به اندیشه مهدویت ـ دیده می‏شود. به نمونه‏هایی از فرضیات مندرج در بعضی از پایان‌نامه‌ها توجه نمایید: 1. مصلح جهانی، یک پدیدة عام و جهان شمول است و کلیه انسان‏های دین باور ـ به ویژه دو فرقه شیعه و اهل سنّت ـ اعتقاد به چنین حقیقت متعالی دارند. 2. بین گرایش به مهدویت و سلامت روان، رابطة مثبت و معنی‏دار وجود دارد. 3. غیبت امام زمان، کاملاً بدون سابقه است. 4. قرآن کریم آیندة جهانی بشریت را روشن معرّفی می‏کند و حکومت آینده را از آن صالحین می‏داند. 5. انتظار حقیقی، مشخصاتی ویژه دارد و در مفهوم آن تحریف معنوی رخ داده است! 6. رابطة معنی‏دار و منفی (یا مثبت)، بین انتظار ظهور و افسردگی وجود دارد. 7. تردیدی نیست که در عصر حاضر، امکان ملاقات با حضرت امام زمان (البته با شرایط تشرّف) وجود دارد. 8. جهانی شدن به عنوان ظرف و شرایط تاریخی و فراهم کننده ابعاد فن‏آوری، زمینه‏ساز تحقّق حکومت جهانی حضرت مهدی، به عنوان مظروف و محتوای تاریخی آن می‏باشد و … . بیشتر فرضیات یاد شده، نشانگر عدم شناخت کافی و اصولی پژوهشگران از معنا و مفهوم فرضیه و خصوصیات و ویژگی‏های آن است. نکات قابل نقد و بررسی در این فرضیات عبارت است از: الف. سادگی وغیرعلمی بودن مفاهیم و متغیرهای استفاده شده در آنها؛ در واقع هرکس به آنها مراجعه کند، مطلب جدید و علمی به دست نمی‏آورد و با یک مسأله مهم و ابتکاری روبه‏رو نیست. ب. چارچوب نظری مشخص در این گونه تحقیقات وجود ندارد؛ یعنی، تکیه‏گاه تئوریک آنها مشخص نیست و صرفاً بیان یکسری توصیفات احتمالی دربارة سؤالات مطرح شده در طول تحقیق است. ج. در برخی از این فرضیات، بیشتر از آنکه کیفیت و نوع پاسخ‏ها مدنظر باشد؛ تنها به کلی‏گویی بسنده شده و نوع رابطة متغیّرها، روشن نگشته است و ... . به نظر می‏رسد عدم تدوین فرضیه در چنین مواردی، بایسته‏تر از بیان فرضیات ناقص، نارسا، مغشوش و تکراری است. اصل در فرضیه ارائه مطالب نو و مفید ـ آن هم به صورت نظام‏مند و حساب شده ـ است. حتّی اگر پژوهشگر اشاره‏ای به فرضیه یا فرضیات خاصّ نداشته باشد؛ اما آن را به عنوان روح کلی تحقیق و راهنمای رسیدن به یک نتیجة روشن قرار دهد، پسندیده‏تر از طرح فرضیات ناقص، ساده، ناگویا و غیرعلمی است. فرضیه‏های تحقیق به طور تلویحی، نظام استخوان‏بندی و سازماندهی مفهومی فصول یک تحقیق هستند و کلیت کار را جمع‏بندی می‏کنند؛ پس باید در تدوین و ارائه آنها کمال دقّت و شناخت را داشت. در فرضیه‏سازی باید به گونه‏ای نوشت که جای جملات را نتوان تغییر داد. عبارات یک فرضیه، باید روابط علّت و معلولی و تسلسلی پدیده‏ها را نسبت به یکدیگر نشان دهد. درجه‏بندی در فرضیه‏سازی بسیار مهم است[35]. استفاده از عباراتی مانند شاید، احتمالاً، مهم‌تر، بالاتر، پایین‏تر، یقیناً، اثر دارد، تأثیرپذیری دارد و... مسأله‏ای را حل نمی‏کند و ذهن خواننده را در ابهام نگه می‏دارد. محقّق به جای اینکه بنویسد: اثر دارد، باید بگوید: چگونه اثر دارد. الفاظی مانند بالاتر و پایین‏تر، شناور هستند و تأثیری ندارند. فرضیه‏سازی از بخش‏های مشکل طرّاحی است و به پشتوانه‏های مطالعاتی دقیق نیازمند است. محقّق فرضیه را نمی‏بافد؛ بلکه باید مبتنی بر مطالعات، مشاهدات و تأملات اولیه به پردازش آن اقدام کند. 6-1. منابع فرضیه فرضیات تحقیق، ریشه در زمینه‏هایی دارد که کما بیش مسائل پژوهش را تبیین می‏کند و همان‏گونه که گزینش یک مسأله مناسب کار آسانی نیست، کشف یک فرضیه سودمند نیز آسان نمی‏باشد. منبع اصلی فرضیات عبارت است از: 6-1- 1. تجربیات و دانش محقّق و اطلاعاتی کلی و پراکنده او که در ضمن تحقیق به دست می‏آید. 6-1- 2. تحقیقات انجام شده قبلی. 6-1- 3. نظریه که نوعی فرضیه وسیع و یا مجموعه‏ای از فرضیات فرعی است که می‏توان از طریق تعقّل قیاسی، به فرضیات مناسب دست یافت. 6-1- 4. پرسش‏های تحقیق (پرسش‏های توصیفی که چه بود و چه هست را شامل می‏شوند و پرسش‏های هنجاری که یک نیاز اطلاعاتی دیگر را مطرح می‏کنند) و پرسش‏های همبستگی که از رابطة میان متغیرها سؤال می‏کنند و پرسش‏های علّی که به منظور کشف اینکه چه چیزی موجب چیز دیگر است، مطرح می‏شود.[36] توضیح آنکه هنگام ساختن فرضیه، ممکن است پژوهشگر خود ابتکار ساختن فرضیه را بر عهده گیرد و بر اساس تفکّرات و اندیشه‏های مشخص، در رابطه با پدیده‏های مورد نظر، به ساختن فرضیه مبادرت ورزد. در بعضی مواقع، پژوهشگر ممکن است، تحقیق خود را براساس یکی از تئوری‏ها (نظریه‏های) صاحب‏نظران و متفکّران پایه‏گذاری کند. در این صورت چارچوب نظری کار تحقیقی وی، همان تئوری تئوریسین مورد نظر بوده و قصد محقّق آزمودن آن است. نظریه یکی از مناسب‌ترین و در عین حال منطقی‌ترین منابع فرضیه است و می‌توان آن را نوعی فرضیه وسیع و یا مجموعه‌ای از فرضیات فرعی دانست که می‌توان از طریق تعقل قیاسی به فرضیات مناسب دست یافت. به همین دلیل به چنین فرضیاتی، فرضیات قیاسی گفته می‌شود و فرضیاتی را که از مطالعات و مشاهدات پیشین به دست می‌آید، فرضیات استقرایی می‌گویند. در واقع این کار تعیین چارچوب نظری تحقیق است. محقّقی که به منظور دست‌یابی به روابط علت و معلولی بین متغیر‌های موجود یک پدیدة اجتماعی به تحقیق می‌پردازد، لازم است علاوه بر اعمال دقت کامل در کار پرسش‌گری و عملیات میدانی و به طور کلی در انجام جمع‌آوری دقیق اطلاعات، بتواند واقعیت‌های موجود را با نتایج به دست آمده، با زبان علمی بیان نماید. در حقیقت تفاوت بین مشاهده‌گری که واقعیت‌ها را می‌بیند و از هرگونه تحلیلی دربارة آن‌ها عاجز است، با مشاهده‌گری که هر واقعیت‌ اجتماعی را با روشن‌بینی و نکته سنجی علمی تبیین و تفسیر می‌کند، آن است که مشاهده‌گر اول فاقد اطلاعات نظری گسترده‌ای است و هر واقعیت یا پدیده را با بیانی علمی تعریف کند و آن را با پدیده‌ای دیگر در رابطه علّی قرار می‌دهد.[37] معمولاً کمک یا الهام گرفتن از تئوری‏های رایج (مثل نظرات علّامه طباطبایی، شهید مطهری، علّامه جعفری و ... در حوزة پژوهش‏های دینی)، متداول‏تر از ساختن نظریه یا مدل نظری توسط خود محقّق است؛ اما در «مهدویت پژوهی» امکان بهره‌گیری از چار‌چوب‌های تئوریک کمتر فراهم است یا با ظرافت و دقّت لازم همراه نمی‌باشد. متأسفانه در ساحت نظریه‏پردازی دینی، بیشتر از ساختن نظریه، به پردازش نظرات دیگران توجّه شده و چه بسا به تکرار صرف آنها پرداخته می‌شود!! گاهی هم فرضیه‏سازی، از طریق فرضیه‏های دیگران انجام می‏گیرد؛ یعنی، پژوهنده، ممکن است فرضیه‏ یا فرضیه‏هایی را بسط دهد، محدود سازد، بعضی عوامل و فاکتورهای جدید را جایگزین عوامل و فاکتورهایی کند که در پژوهش‏های دیگران، هنگام آزمون فرضیه‏ها رد شده‏اند و عدم تأثیرشان در پدیدة مورد بحث، تأیید شده و به اثبات رسیده است. پس از پایان عملیات تجزیه و تحلیل محقق باید با تکیه بر نتیجة کار، دربارة فرضیه‌های اولیة خود اظهار نظر کند و با توجه به نتایج حاصله، تأیید یا رد آن‌ها را اعلام نماید. در تحقیقات تاریخی توصیفی و نظری و موردی و تحلیلی محتوا، محقق با استفاده از روش استدلال و تحلیل عقلانی یا روش‌های آمار نویسی یا آزمون و ... به نتیجه‌گیری پرداخته، بر اساس نتایج حاصله، فرضیه‌ها را مورد ارزیابی و اظهار نظر قرار می‌دهد و نسبت به تأیید یا رد آن‌ها اقدام می‌کند.[38] 6-2. طرز ساختن فرضیه برای ساختن فرضیه‏ها، دو روش رایج هست:[39] روش توجیهی و روش میان‏بر. 6-2-1. روش توجیهی منظور از روش توجیهی، بیان جنبه‏های مختلف ذهنی و تصوّری پژوهشگر در ارتباط با پدیدة مورد نظر است. به عنوان مثال، وقتی فرضیة «انتظار مثبت شیعی، در شکل‏گیری انقلاب اسلامی ایران نقش دارد» مطرح باشد، پژوهشگر باید توجیهی از این فرضیه و نحوة مؤثر بودن «انتظار فعّال» در شکل‏گیری انقلاب به عمل آورد. برای مثال آیا مسأله «انتظار مثبت» به طور کلّی و در هر میزان در انقلاب ایران تأثیر دارد، یا معنا و شکل خاصّی از این انتظار، مورد نظر پژوهشگر است. اگر این چنین است، انتظار مثبت چه شاخصه‏ها و ویژگی‏هایی دارد و کدام یک نقش مهم‏تری در شکل‏‏گیری انقلاب ایفا می‏کند. بر این اساس پژوهشگر به این نتیجه می‏رسد که در انتظار مثبت، می‏توان به گزینه‏های مختلفی چون انتظار فعّال و سازنده، انتظار عاشورایی (دگرگون کننده)، انتظار امیدبخش و ... دست یافت. در قدم بعدی پژوهشگر باید این نکته را روشن کند که منظور او از «انتظار فعّال»، «انتظار عاشورایی»، «انتظار امیدبخش» و ... چیست؟ او باید بکوشد ویژگی‏ها و ممیّزات هر یک از انگاره‏های یاد شده را به طور مشخص بیان کند و منظور خود را به روشنی از این تقسیم‏بندی ارائه دهد. به عنوان مثال «انتظار فعّال»، اگر حالت قیام‏گونه و ایثار‌گرانه داشته باشد و از حد فعالیت عادی و آمادگی ابتدایی خارج شود، تبدیل به «انتظار عاشورایی» می‏شود. 6-2- 2. روش میان‏بر منظور از روش میان‏بر، عدم استفاده از توجیه فرضیه ـ که یک امر فکری و ذهنی است ـ و رجحان و برتری دادن به روش تکنیکی و عملی (مکانیکی) است و آن عبارت است از خارج کردن سؤال‏ها و پرسش‏های مربوط به مسائل علمی، از حالت استفهامی. در این روش سؤال از حالت پرسشی خارج شده و به گزاره تبدیل می‌شود. این گزاره‌ها هستند که حالت فرضیه به خود گرفته و به ساده‌ترین روش، مطلوب پژوهشگر را می‌رسانند. مثال: مسأله علمی: آیا اندیشه مهدویت، جایگاه بنیادینی در تفکر سیاسی شیعه دارد؟ فرضیه علمی: اندیشه مهدویت، جایگاه بنیادینی در تفکر سیاسی شیعه دارد. پس در روش میان‏بر، صرفاً «آیا و علامت سؤال» از جملة استفهامی حذف و مابقی ساختار جمله حفظ می‏گردد و به این ترتیب، فرضیه به روش میان‏بر ساخته می‏شود. حال با این تعریف که «فرضیه پاسخ حدسی و فرضی محقّق به سؤال مربوط به مسأله علمی او است»، یک بار مسأله علمی را در حالت استفهامی بخوانیم و بار دیگر، فرضیه علمی را، با حذف علایم استفهامی بخوانیم. با کمی دقت متوجّه می‏شویم که حالت دوم، جواب حالت قبلی است. باید دانست که در ساختن فرضیه، روش توجیهی مقدّم و مرجّح بر روش میان‏بر در نظر گرفته شده و مورد استفاده قرار می‏گیرد. در صورت استفادة پژوهشگر از روش میان‏بر، وی باید نهایت دقّت و ژرف‏اندیشی را در ارائه «مسألة علمی» داشته باشد؛ یعنی، سؤال را به صورت جامع، نو و علمی مطرح کند و از ساده نویسی و تکرارگویی بپرهیزد. در همة این مراحل، پژوهشگر مراحلی را طی می‏کند که به آنها مفهوم‏سازی، ملفوظ‏سازی و مشهودسازی (علمی‏سازی) گفته می‏شود. همچنین پیوند بین فرضیه و نظریه و ارزش و جایگاه تئوری، از مباحث مهمی است که در این نوشتار، مجالی برای پرداختن به آنها نیست. هفت. مهدویت، آموزه‌ای برای اندیشیدن قرن بیستم، دوران انباشت دانش‌ها، فنون و اندیشه‌ها و به عبارتی دوران رونق نظریه‌پردازی و تولید علوم و یافتن راه حل‌های جدید و پاسخ‌های نو یا خواسته‌ها و نیازهای بشر، بوده است؛ اما به نظر می‌رسد قرن بیست و یکم، عصر بن بست در نظریه‌پردازی و دوران تکرار آرا است و قصور در اندیشه به حدّی رسیده که توان رشد و بالندگی خود را از دست داده و گویا بیشتر مکاتب، افکار و حکومت‌های بشری بروز و ظهور یافته‌اند و مجال کمی برای آنها باقی مانده است. در این بن بست شاهد اضطراب فوق‌العادة بشر، ناراستی راه و روش‌ها، حیرت و سرگردانی هویتی، سیاسی، اجتماعی و فکری، عدم تحقق عدالت و عقلانیت لازم بشری و پیوند عجیب زندگی با نفسانیات، شهوات، مادیات و اوهام هستیم. در واقع می‌توانیم بگوییم در پایان تاریخ فکر و دانش و ساختارهای برخاسته از دنیاگرایی و مادی‌گرایی هستیم. در اینجا است که باید به دنبال راه و نظریات جدیدی برای زندگی باشیم. شیعه معتقد است: این راه و روش در «ولایت‌پذیری» و سریان ولایت در همه هستی و در چهارچوب دین اسلام نهفته است؛ یعنی، پاسخ همه دغدغه‌ها، اضطراب‌ها، حیرت‌ها، بن بست‌ها و کاستی‌ها را باید در اندیشه «ولایت و امامت» جست و جو کرد. جلوه کامل و تام ولایت، در «آموزه متعالی مهدویت» جلوه‌گر و نمایان است. در واقع «اندیشه مهدویت» پاسخ و راه‌کار همة نیازها و خواسته‌های بشر و فرجام شکوهمند هستی انسانی است. این آموزه نه تنها تصویر و طرّاحی یک جامعة مطلوب و آرمانی است؛ بلکه آموزه‌‌ای زندگی‌ساز و نظریه‌خیز است. هم خود نظریه جامع و کامل برای همه ابعاد و زوایای حیات معقول و طیّب بشری است و هم توانایی فوق‌العاده و فراگیری برای تولید دانش و نظریات و فرضیات مختلف دارد. در واقع هم سرآمد و پایان بخش همه نظام‌ها، حکومت‌ها، افکار و نظریات است و هم فراگیرترین، کارآمدترین و بنیادی‌ترین آنها. در روایتی آمده است: «اِنَّ دُولَتنا آخّر الدُّول و لَمْ یَبْقَ اهلَ بیتٍ لَهُم دُوَلةٌ اِلّا مَلَکوا قَبلَنا لِئَلّا یَقُولوا اِذا رأوا سیرَتنا اذا ملکِنا سِرنا بِمثْلِ سیرةِ هؤلاء و هو قول الله تعالی و العاقبة للمتقین»؛[40] «دولت ما آخرین دولت‌ها است و هیچ خاندانی که صاحب دولت‌اند، باقی نمی‌ماند مگر این‌که پیش از حکومت ما به قدرت می‌رسند تا وقتی شیوة ما را دیدند، نگویند: اگر ما نیز به قدرت می‌رسیدیم، مانند اینان رفتار می‌کردیم و این همان سخن خدای تعالی است که می‌فرماید: عاقیت برای پرهیزکاران است». و در روایتی مشابه از امام صادق علیه السلام آمده است: «دولتُه آخرُ الدول و خیرُ الدولِ، تعقبُ جمیعَ المُلوک بحیث لم یبقَ اهل بیتٍ لهم دولةٌ الّا ملکوا قبلَه...»؛[41] «حکومت او، آخرین و بهترین حکومت‌ها است. بعد از تمام حاکمان و پادشاهان می‌آید. هر خاندانی که برای آنها حکومتی مقدر باشد، به حکومت می‌رسند تا هنگامی که حکومت ما برقرار باشد؛ تا نگویند: اگر حکومت به ما می‌رسید، چنین و چنان می‌کردیم…». این احادیث به روشنی جایگاه متعالی و فراتر «آموزة مهدویت» و برتری و فضیلت حکومت جهانی مهدوی را بیان می‌کند و نشانگر این است که کامل‌ترین، کارآمدترین، جامع‌ترین و اثر گذارترین فکر و راه را می‌توان در آن مشاهده کرد. بر این اساس مراجعه به آن نیز خود می‌تواند بهترین و مطلوب‌ترین راه‌ها و نظریات را ارائه دهد. «آموزه مهدویت» میراث گران‌بهای دینی است که آکنده از معارف، مفاهیم، اصول، روش‌ها، خط‌مشی‌ها، قواعد، معیارها، سازوکارها و موضوعات گوناگون و اندیشه‌برانگیز است. گفتمان و پارادایم و نظریه خاصی را می‌توان از این آموزه استخراج کرد و مدل و الگو و قانونی برای زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از آن به دست آورد. آموزه مهدویت، مکتب، ایدئولوژی و نظام جامعی است که هم شامل بسیاری از معارف دینی است و هم قاعده و رهیافت خاص و ویژه‌ای را ارائه می‌دهد؛ یعنی، آموزه‌های دینی، به صورت گسترده، فراگیر و عینی در آن عملیاتی شده و مجال ظهور و بروز می‌یابد. «آموزه مهدویت»، شامل مباحث و موضوعات مختلف تاریخی، کلامی، تفسیری، سیاسی، اجتماعی، فلسفی و … است و پژوهش و اندیشیدن درباره آنها کاری بایسته، بشکوه و اثر بخش است. در این دریای ژرف دانش و معرفت، گوهر‌های درخشانی از آینده‌نگری، فرجام‌گرایی، انتظارورزی، راه شناسی، حقیقت‌گرایی، حق خواهی و … نهفته است که با غوص عالمانه و خردورزانه در آن، می‌توان به این گوهر‌های ناب دست یافت. امروزه پرده فراموشی و بی‌توجهی از چهرة این آموزه والا، به کناری نهاده شده و چشم‌انداز‌های زیبایی از آن عیان شده است؛ اما هنوز آغاز راه است. رونمایی از این آموزه در عرصه‌های مختلف، هرچند ثمربخش و قابل توجه است؛ اما کافی نیست و نیاز به یک انقلاب علمی و تحقیقی احساس می‌شود. مهم‌ترین مؤلفه این انقلاب پژوهشی، نگاه روش‌مند و دانش‌خیز به آموزه مهدویت است. پژوهشگران در این رویکرد علمی و تولیدی، نیاز به تحقیقات و کنکاش‌های عمیقی دارند که بتوانند توضیح کامل و اقناع‌کننده‌ای دربارة «اندیشة منجی‌گرایی» بدهند و مبانی و نظام جامع فکری و دینی آن را استخراج نمایند. همچنین ابعاد و زوایای مختلف آن را باز کاویده و اسرار، حکمت‌ها و زیبایی‌های آن را (در زمینه تولّد، پنهان زیستی، طول عمر، انتظار، ظهور، قیام، تشکیل حکومت، عدالت‌گستری و ...) باز شناسانند. مهدویت؛ یعنی، حاکمیت، معنویت، عقلانیت و عدالت در جامعة بشری، جهت تحقق عبودیت و بهْ‌‌زیستی انسان. این آموزه می‌تواند به نظریه‌ای جامع و کامل تبدیل شود و متناسب با گفتمان روز و سطح درک و فهم مردم تبیین گردد و ... در هر حال این رویکرد پژوهشی، نیاز به روش‌های علمی تحقیق و چهارچوب‌های خاص نظری دارد که مهم‌ترین بعد آن، بهره‌مندی از «فرضیه» یا «فرضیه‌های تحقیق» است که در این پژوهش به آن پرداخته شد. نتیجه گیری فرضیه جایگاه ویژه و هدایت‌گرایانه‌ای در تحقیق دارد و پژوهش‌هایی که دارای فرضیه یا فرضیات هستند، ارزش علمی بالاتری دارند و در تحلیل و تبیین موضوعات مختلف، نقش مهمی ایفا می‌کنند. فرضیه، بیانیه‌ای احتمالی و حساب شده است که بار علمی و مبتکرانه پژوهش را بر دوش می‌کشد و رابطه علّی و چگونگی تأثیرپذیری پدیده‌ها را بیان می‌کنند. فرضیه حدس و گمان موقتی و پاسخ اولیه و مقدماتی به سؤال اصلی تحقیق است که به کشف مجهول کمک می‌کند. آنچه در این نوشتار مطرح شد، اهمیت و جایگاه فرضیه در پژوهش‌های دینی (مهدویت پژوهی) است. به نظر می‌رسد، وجود فرضیه در این‌گونه تحقیقات، جهت نظم بخشیدن، روشمند کردن، متمرکز نمودن، تعمیم یا تحلیل مناسب، تولید دانش و معرفت جدید و … پرفایده باشد؛ اما بیان آن در همه پژوهش‌ها ـ به خصوص در تحقیقات توصیفی ـ ضروری نیست یا با دشواری‌ها و ابهاماتی روبه‌رو است. گفتیم که این ابهامات و کاستی‌ها و یا نگاه پوزیتیویستی به علوم، نباید مانع بهره‌گیری از فرضیه بشود. فرضیه امری عجیب و پیچیده و تجربی محض نیست؛ بلکه فرضیه می‌تواند در بیشتر پژوهش‌ها کار هدایت‌گری، کشف مجهول و سازماندهی را بر عهده بگیرد؛ به خصوص در «آموزه مهدویت» که آکنده از موضوعات و معارف بکر و ناب در زمینه‌های مختلف است. از طرف دیگر بهره‌وری از فرضیه در پژوهش، باید علمی، ابتکاری و دقیق باشد؛ ولی متأسفانه در بیشتر پژوهش‌های رسمی و نیمه رسمی، به صورت نادرست، سطحی و گذرا به فرضیه پرداخته می‌شود و یا فرضیه‌پردازی، از ویژگی‌ها و شرایط لازم برای تولید علمی برخوردار نیست. این نوشتار روشن کرد که یکی از ضرورت‌های «مهدویت پژوهی» معاصر، شناخت چیستی و چرایی فرضیه و چگونگی فرضیه‌سازی است تا در سازماندهی مفهومی و جمع‌بندی کلیت کار تحقیق، به درستی عمل گردد و گامی درست و اصولی در کشف مجهولات و نظرات و قواعد جدید برداشته شود. در این نوشتار تأکید بر این بود که پژوهش‌های بدون فرضیة درست و نظام‌مند، از بار علمی کمتری برخوردار است و قابلیت طرح در مجامع علمی و نقد و بررسی را ندارد. یا نباید به تدوین فرضیه پرداخت و یا آن را بر اساس موازین و معیارهای شناخته شده «روش تحقیق» طرح کرد. روش علمی پردازش فرضیه نیز بر این اساس بود که ابتدا «مسأله علمی» (سؤال اصلی) به دقت طرح گردد و از طریق فرضیه، به آن پاسخ داده شود. در فرضیه‌سازی نیز می‌توان از راه‌های مختلف (روش توجیهی، روش میان‌بر و …) عمل کرد؛ ولی باید از مفاهیم و اصطلاحات دقیق و روشن و بدون ابهام و چند‌گانگی معنایی بهره گرفت. انگاره‌های دینی «در آموزه مهدویت»، به صورت گسترده و فراگیر مطرح شده است؛ اما برای پردازش و ارائه آن به جامعة علمی، باید در بعضی از سطوح و ابعاد، روشمند و اصولی رفتار کرد و کاوش‌های علمی خود را، مبتنی بر روش‌ها و چهارچوب‌های نظری خاص قرار داد. پی نوشت: [30]. ر.ک: رمضان حسن زاده، روش‌های تحقیق در علوم رفتاری، تهران، ساوالان، چاپ ششم، 1378ش، ص54 و 55. [31]. عزت الله نادری و مریم سیف نراقی، پیشین، ص36 و 37. [32]. جهان بخش ثواقب، روش تحقیق با تأکید بر تاریخ، شیراز، نوید شیراز، 1385ش، ص83. [33]. ر.ک: مهدی ساده، پیشین، ص40. [34]. ر.ک: محمدرضا حافظ‏نیا، پیشین، ص117. [35]. محمود سریع‏القلم، پیشین، ص112. [36]. ر.ک: مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، پیشین، ص189. [37]. مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، پیشین، ص187. [38]. ر.ک: جهانبخش ثواقب، پیشین، ص109. [39]. ر.ک: مهدی ساده، صص31-34. [40]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص473؛ شیخ مفید محمد بن نعمان، الارشاد، ج2، ص385. [41]. شیخ مفید محمد بن نعمان، پیشین، ص344؛ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص308. حجت الاسلام و المسلمین رحیم کارگر ماهنامه انتظار موعود - شماره 27 پایان متن/

93/02/08 - 00:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن