تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838111150
جایگاه «فرضیه» در پژوهشهای دینی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
جایگاه «فرضیه» در پژوهشهای دینی
انگارههای دینی «در آموزه مهدویت»، به صورت گسترده و فراگیر مطرح شده است؛ اما برای پردازش و ارائه آن به جامعة علمی، باید در بعضی از سطوح و ابعاد، روشمند و اصولی رفتار کرد و کاوشهای علمی خود را، مبتنی بر روشها و چهارچوبهای نظری خاص قرار داد.
بخش اول چکیده یکی از انگارههای مهم در پژوهشهای روشمند و اصولی، بهرهوری از «فرضیه» یا «فرضیات تحقیق» و قرار دادن آنها در چارچوب نظری و تئوریک است؛ یعنی، متمرکز شدن در یک یا چند مؤلفه مهم و بنیادی و استخراج و استنباط دانش و نکته جدیدی از آن در یک یا چند زمینه خاص و بر اساس قواعد و قوانین شناخته شدة «روش تحقیق». فرضیه یا فرضیات، ارتباطی وثیق با دغدغه و سؤال اصلی پژوهشگر دارد و راهی روشن برای هدایت و استخوانبندی تحقیق به شمار میرود. با اینکه فرضیه از اهمیت و ارجمندی بالایی برخوردار است؛ ولی به دلایل مختلف با ابهام، پیچیدگی و دشواریهایی روبهرو است. به همین جهت در پژوهشهای فعلی، جایگاه آن به خوبی تعریف و تبیین نشده است یا نبود آن بهتر از تدوین آن تلقی شده است. این مسأله در «مهدویت پژوهی» شکل خاصی پیدا کرده و به دلایل مختلف «فرضیه تحقیق» به خوبی طرح نشده است. نگارنده در این نوشتار میکوشد هم جایگاه و اهمیت «فرضیه» را بیان کند و هم امکان و چگونگی بهرهگیری از فرضیه را در «مهدویت پژوهی» بررسی نماید. به نظر میرسد با دقت و ژرفاندیشی، میتوان فرضیه را به عنوان زمینهای برای کیفی کردن پژوهشهای مهدوی و آغازی برای نظریهپردازی در ساحتهای مختلف آن قرار داد. پیش درآمد پژوهش و تحقیق در معارف دینی و کشف قواعد، نظرات و آموزههای بنیادین دین، راهی پر مایه در برابر پژوهشگران و جست و جوگران حقیقت است. شکوفایی علوم انسانی و بالندگی دانشهای معرفت افزا، با رجوع عالمانه و خردورزانه به گوهرهای ناب قرآن و حدیث و دیدگاههای عالمان دینی، امکانپذیر است. این رجوع و بهرهمندی، باید نظاممند، حساب شده و تولیدی باشد و به پرسشهای فراوان و نیازمندیهای گوناگون انسانها ـ آن هم متناسب با سطح شعور و آگاهی و رشد آنها و ضرورتهای جامعه ـ پاسخهای درخور و جامعی ارائه بدهد. اندیشه متعالی، زمانی شکل میگیرد که نگاهی جامع و راهبردی به انسان و حیات او بشود و نظریات سودمند و راهگشایی برای تحلیل درست پدیدهها و تجویز راهکارهای مناسب، ارائه گردد. این همان نظریه پردازی دینی است که مطلوب و بایسته همة جوامع ـ به خصوص جامعه دینی ـ است. این انگاره، اهمیت و ارجمندی ویژهای در اندیشه مهدویت دارد که میتوان براساس آن، هم نظریهای جامع و کامل برای تشکیل جامعهای مطلوب ارائه داد و هم نگرش راهبردی به حوزههای مختلف زندگی داشت. آموزة مهدویت، تصویر و طراحی کامل و فراگیر برای مدینة فاضله انسانی و بیان جامع و استراتژیک برنامهها، اهداف، خط مشیها، تعالیم و قوانین بایسته برای ادارة دنیا است. به همین جهت ما شاهد رویکرد جدّی و فراگیر به مهدویت پژوهی، آیندهپژوهی، دکترین مهدویت، اندیشهشناسی مهدویت، تاریخ پژوهی مهدوی، استراتژی انتظار، استراتژی انقلاب، دولت پژوهی، آرمان شهرشناسی و... هستیم. «آموزة مهدویت»، دارای ابعاد و زوایای مختلفی است که هم تاریخ گذشته بشر را به درستی تفسیر و تبیین میکند و هم بر وضعیت فعلی تأثیر میگذارد و زندگی سیاسی، اجتماعی و اخلاقی انسان را سامان میبخشد. فراتر از همه برنامهای روشن برای آیندة بشریت و ترسیم مسیر و هدف فرآیند تاریخ است. به همین جهت شامل معارف سرشاری در زمینههای سیاست، قضاوت، امنیت، فرهنگ، اخلاق، دین، اندیشه، تعلیم و تربیت، اجتماع، اقتصاد، صنعت، دانش و فنون، هنر، مهارت زندگی، بهداشت جمعی و روانی، مدیریت و... است و میتوان راه کارهایی روشن و جامع برای مشکلات و کاستیهای زندگی بشری از آن به دست آورد. همچنین خود این آموزه، دارای موضوعات و مباحث گوناگون تاریخی، کلامی، سیاسی، تفسیری و … است که میتوان بر اساس آن پژوهشهای مختلفی را سامان بخشید. «آموزة مهدویت»، میتواند یکی از شالودههای اساسی نظریه پردازی و تولید دانش دینی باشد. در واقع مسیر درست نواندیشی دینی و غنیترین منبع تولید نظریات مختلف، مراجعه به اندیشه سترگ مهدویت و پژوهش دانشمندانه و فیلسوفانه دربارة آن است. حداقل، این ظرفیت و غنای نظری در «آموزة مهدویت» وجود دارد که بتوان در گسترة آن، مولّفههای بی شماری در زمینه سیاست و حکومت، تاریخ، اجتماع و... بهدست آورد و فرضیات و نظامهای معنایی ارائه نمود. مهدویت پژوهی، بخش مهمی در دین پژوهی و اندیشه شناسی است که میتواند تأثیر به سزایی در رونق نظریه پردازی دینی ایفا کند و چشماندازی متعالی و بیکران فرا روی پژوهشگران و نظریه پردازان قرار دهد. علاوه بر این نکته زیربنایی و رویکرد کلان و تئوریک به اندیشة مهدویت، امروزه شاهد شکلگیری تحقیقات گوناگون و موضوع محور در این زمینه هستیم. یکی از بایستگیهای این پژوهشهای رسمی و نیمه رسمی، طراحی تحقیق و تبیین اصول ساختاری آن (چون مسأله علمی، مفروض، فرضیه، مفهوم، متغیّر، روش و...) است. فرضیه در این گونه تحقیقات، جایگاهی برجسته و در عین حال موقعیتی غریب و بیگانه دارد. شناخت اصولی فرضیه و اهمیت و بایستگی آن و نحوة ساخت فرضیه، کمک شایانی به شکلگیری مطلوب و درست یک تحقیق دارد؛ آن هم در زمینهای که دارای موضوعات و مسائل جدید و ناب است (اندیشه مهدویت). آنچه در این نوشتار در صدد بررسی آن هستیم، گامهای آغازین تولید دانش دینی (فرضیه سازی) و تبیین جایگاه «فرضیه» در مهدویت پژوهی است. یک پژوهش بایسته و نوآورانه، تحقیقی است که در آن تمرکز خاصّی بر مسائل علمی صورت گیرد و پاسخ یا پاسخهای سامان یافتهای به دست دهد. اصولاً هر پژوهشی، روحی دارد وجسمی. جسم آن، قالب و ظاهر کلمات و روشهای نظاممند تحقیق، گردآوری اطلاعات، ارزشیابی و سنجش و استدلال و استنتاج درست است. اما روح و باطن آن، دانش و نظام معنایی است که در کل تحقیق سریان دارد و هدایت و راهنمایی آن را عهدهدار است. آنچه امروز اهمیت دارد، همین روح و باطن (دانشسازی و نظریهپردازی) است که عموماً با فرضیهسازی و فرضیات پژوهش، پیوند خورده است. یک. چیستی فرضیه (HYPOTHESIS) فرضیه، پاسخی احتمالی به سؤال اصلی تحقیق است. فرضیههای مختلف در یک تحقیق، پاسخهای محتمل و رقیب به سؤال اصلی محقّق است[1]. فرضیه، بیانیهای احتمالی و حساب شده است که بارعلمی پژوهش را بردوش میکشد. فرضیه یک جمله خبری است که رابطة علّی و چگونگی تأثیرپذیری پدیدهها را مشخص میسازد. فرضیه نشانگر عمق بینش پژوهشگر است و دقّت او را در کشف علّت و معلول پدیدهها و بررسی فعل و انفعالات معرّفی میکند. به عبارت روشنتر فرضیه حدس یا گمان اندیشمندانه دربارة ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیدهها، اشیاء و متغیّرها است که محقّق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف مجهول کمک میکند. بر این اساس گمانی است موقّتی که درست بودن یا نبودنش، باید مورد آزمایش قرار گیرد. فرضیه براساس معلومات کلی و شناختهای قبلی یا تجارب پدید میآید[2]. این شناختها، ممکن است براساس تجارب یا مطالعات قبلی باشد، از منابع شفاهی به دست آمده باشد، یا در جریان مطالعة ادبیات تحقیق حاصل شده باشد. در هر صورت مجموع این منابع، میتواند ذهن محقّق را آماده نماید تا دربارة چگونگی متغیّرها و روابط آنها، در تحقیق مورد نظر، حدس بزند و پیشبینی به عمل آورد و حاصل آن را در قالب قضایای حدسی و خبری تدوین کند. به نظر ریمون کیوی و لوکوان کامپنهود: یک فرضیه رابطهای را میان دو عبارت برقرار میکند که برحسب مورد، ممکن است مفاهیم یا پدیدهها باشند. لذا فرضیه یک قضیه موقّتی یا یک گمانه است که میباید مورد رسیدگی قرار گیرد. روی این اصل فرضیه در مرحلة بعدی تحقیق با دادههای مشاهده مقابله داده میشود. (از منظر ابطال گرایی) برای آنکه فرضیه بتواند مورد بازبینی قرار گیرد، باید بطلان پذیر باشد. در این معنا که باید بتوان آن را به دفعات آزمود. برای این منظور فرضیه باید اولاً عمومیت داشته باشد و ثانیاً به گونهای مطرح شود که قابلیت پذیرفتن گزارههای مخالف راـ که از لحاظ نظری قابل بازبینیاند ـ داشته باشد و تنها رعایت این ضوابط روششناختی است که اجازه میدهد روحیة تحقیقی را پرورش داد و یافتههای موقّتی شناخت را دائماً به زیر سؤال برد[3]. تعاریف مختلف و گاهی متفاوت دربارة فرضیه ارائه شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: 1-1. در دائرة المعارف تطبیقی علوم اجتماعی آمده است: «فرضیه، پاسخ احتمالی، اما سنجیده و بخردانه به مسأله تحقیق است که درستی و نادرستی آن، در مراحل بعدی تحقیق مورد آزمایش و بررسی قرار میگیرد».[4] 1-2. در فرهنگ و بستر آمده است: «فرضیه عبارت است از حالت یا اصلی که اغلب بدون داشتن اعتقادی نسبت به آن، پذیرفته میشود تا بتوان از آن، نتایج منطقی استخراج کرد و بدینترتیب مطابقت آن را با واقعیتهایی که لزوماً معلوم است یا میتوان آنها را معلوم ساخت، آزمود».[5] 1-3. «فرضیه، حدسی آزمایشی، هوشمندانه یا استنباطی، تعمیم آزمایشی و تجربی پیشبینی رویدادها یا پیشبینی نتایج یک بررسی است».[6] 1-4. «فرضیه (فرض تحقیق)، عبارت است از یک تصوّر ذهنی، حدسی یا احتمالی که محقّق در مورد نتایج ویژة تحقیق، پیش از آزمایش و تجربه، پیشبینی میکند و یا به طور موقّت قبول مینماید».[7] 1-5. پاسخ اولیه و مقدماتی به سؤال تحقیق یا راهحل پیشنهادی مسأله را فرضیه میگویند. )براین اساس( فرضیه حسّ بخردانهای است که راهحلهای احتمالی مسأله را پیشنهاد میکند و رابطة بین متغیرهای موجود در سؤال تحقیق را پیشبینی میکند».[8] 1-6. بیکر، فرضیه را حدسی آزمایشی دربارة چیستی پدیدهها، تغییر امور یا نحوة متقابل رویدادها میداند. [9] 1-7. گودس و اسکارت، فرضیه را «گمانی هوشمندانه یا استنباطی تعریف میکنند که به منظور توضیح واقعیات یا شرایط مشاهده شده و هدایت پژوهشهای آینده، به طور مشروط تنظیم و پذیرفته میشود».[10] 1-8. مولی، فرضیه را «نوعی تعمیم آزمایشی دربارة مسأله پژوهش و فرض قضیهای میداند که قابل دفاع بودن آن براساس سازگاری مفاهیمش با شواهد علمی و تجربی و دانش، پیش آزمون میشود».[11] 1-9. تاکمن، فرضیه را، پیشبینی رویدادها براساس تعمیم روابط مفروض بین دو متغیّر تعریف میکند.[12] 1-10. فوکس، فرضیه را ایجاد فرصت و موقعیّتی برای پژوهشگر میداند تا پیش از گردآوری واقعی دادهها، نتایج بررسی را پیشبینی کند. این پیشبینیها را فرضیه پژوهش مینامیم[13]. در مجموع در منابع معتبر و فرهنگنامهها فرضیه چنین تعریف شده است: «فرض عبارت از بیانیّه ظنّی و حدسی، یا یک پیشنهاد آزمایشی و احتمالی دربارة چگونگی روابط بین دو یا چند متغیر است[14]». به عبارت سادهتر میتوان گفت که ترکیب و ساختمان یک بیانیة فرضی این گونه است: «اگر چنین و چنان رخ دهد، نتیجه چنین و چنان خواهد شد». اندکی تأمل در تعریف یاد شده، نکاتی چند را به ذهن میرساند: الف. فرضیه از نظر ساختار و جمله پردازی، جملهای بیانی یا خبری است. به سخن دیگر به لحاظ قواعد دستور زبان، در آخر جمله فرض، «نقطه» قرار دارد. ب. این جملة خبری در خصوص چگونگی روابط متغیّرهای مورد مطالعه، ظنّی و گمانی است. این ظنّ و گمان، مأخذ و مرجع عقلی و استثنایی دارد و وهمی و پنداری نیست. ج. این جملة خبری ظنّی عقلی، اشارة مستقیم به توضیح و تبیین چگونگی رابطة بین دو یا چند متغیر مورد نظر محقّق دارد. با توجه همة این تعاریف و توضیحات میتوانیم فرضیه را چنین تعریف کنیم: «فرضیه، پاسخی حدسی و احتمالی برای کشف مجهول یا بیان رابطه بین پدیدهها و متغیرهای تحقیق است که به صورت بیانیه موقّتی و مقدماتی ارائه شده و راهنمایی پژوهش را بر عهده دارد». دو. جایگاه فرضیه در پژوهش فرضیهسازی، به رغم پندارهای برخی از منکران و مخالفان آن، گامی مهم در نظریهپردازی است و بدون آن، نظام معنایی جدید به صورت اصولی و درست شکل نمیگیرد. مشکلی که در اینجا رخ نموده، نگاه پوزیتیویستی[15] و تجربیگرایانه به «فرضیه» است که آن را منفی و ناموجّه جلوه داده است. این ابهام و منفی نگری، تا حدودی درست است؛ اما فراگیر نیست؛ زیرا میتوان بر اساس نیازها و گونههای مختلف پژوهشی، فرضیه یا فرضیاتی ارائه داد و به آموزههای پوزیتیویستی بیتوجه بود. در واقع معادل قرار دادن فرضیه با پوزیتیویسم، اشتباه بزرگی است که مانع ارائه نظاممند و علمی دانشها و معارف نو است. پیش از بیان جایگاه «فرضیه» بهتر است بدانیم که: هر تحقیقی بسته به موضوع خود، میتواند یک یا بعضی از خصلتهای زیر را در خود منعکس نماید: 1. تحلیل: جستوجو در اجزای یک کلّ و توصیف روابط متقابل آن اجزا با یکدیگر؛ 2. مقایسه: بررسی ویژگیهای مشترک و وجوه شباهت یا افتراق یک موضوع؛ 3. تعریف: به دست دادن تعریفی جامع از طریق توضیحات و بر شمردن مختصّات شیء یا پدیدة مورد نظر؛ 4. توصیف: معرّفی بسط یک امر از طریق بر شمردن ویژگیها، جوانب و حدود موضوع؛ 5. نقد و داوری: سنجیدن ارزش و عیار یک امر (موضوع) و کوشش به منظور صدور حکم و ارزشگذاری دربارة آن؛ 6. استشهاد: به دست دادن نمونههای مشابه برای تأیید و اثبات یک موضوع به منظور توضیح هرچه بیشتر؛ 7. اثبات حکم: حکم به درستی یک امراز طریق برهان منطقی و استدلال عقلی.[16] با توجه به این خصلتها، میتوانیم بگوییم که تحقیق انواع مختلفی دارد؛ از جمله: الف. تحقیق بنیادی (نظری)؛ تحقیقی است که از نظر زمانی دید بلند مدت داشته باشد، از حالت انتزاعی و قیاسی برخوردار باشد و در صدد گسترش شناخت و دانش بشری در دراز مدت باشد و نه ارائه راه حلهای آنی و کوتاه مدت. لذا دامنه این نوع تحقیقات وسیع و گسترده است و به مسائل کلی و انتزاعی میپردازد. ب. تحقیق علمی (یا کاربردی)؛ تحقیقی است که از نظر زمانی، دید محقق یک دید کوتاه مدت است و مسائل از نوع مسائل مبتلا به جامعه و از حالت عینی و استقرایی و مشاهدهای برخوردار است و در صدد حل مسائل و مشکلات فعلی و موجود و ارائه راهحلها برای رفع آنها است. بنابراین مسائل آن از مسائل خاص و موردی است و کاربرد آنی و فوری دارند. ج. تحقیق توسعهای؛ تحقیقی است که علم را از دید توسعه مینگرد. به سخن دیگر، علم را به صورت فرآیندی مینگرد که دائماً باید در تکاپو و پویایی به سر برد و هیچگاه در نقطة ثابتی توقّف نکند. لذا از این دیدگاه کشف علمی، گامی است در جهت توسعه بعدی و کشف دیگر. در انواع سه گانه تحقیق (بنیادی، توسعهای و عملی) ملاک کاربردی بودن مسأله، یعنی، راه حلهای صاحب نظران و دست اندرکاران کاملاً رعایت میشود.[17] مهمترین گام در تولید علمی و پژوهش بایسته و مطلوب و درک ضرورت «فرضیه»، تعیین مسیر و نوع تحقیق است. پس از آنکه پژوهشگر رویکرد پژوهشی خود را انتخاب و مسائل علمی را مشخص کرد، توجّه خود را به بایستههای آن ـ به ویژه وجود فرضیه ـ معطوف میدارد. فرضیه پاسخ حدسی و احتمالی به سؤال اصلی است که رابطه و تأثیرپذیری پدیدهها را در یک پژوهش به صورت ذهنی بیان میکند. در کنکاش مقدّماتی محقق، این سؤال مطرح است که: پژوهش وی، نیاز به فرضیه دارد یا نه؟ به نظر برخی: تحقیقات علمی از هر نوعی که باشند، نیاز به تدوین فرضیه دارند؛ زیرا تحقیق علمی، تلاشی است برای معلوم کردن مجهول یا حلّ مسأله و مجهول ممکن است ماهیت یا شیء یا پدیده باشد، یا ممکن است وضعیت و حالات آن باشد، یا ممکن است از سنخ رابطة بین پدیدهها، اشیاء و متغیّرها باشد. همچنین ممکن است این مجهولات، مربوط به گذشته باشند و ممکن است مربوط به حال یا آینده… . در هر حال همة آنها روش تحقیق علمی را طلب میکنند. پس در تحقیقات علمی پژوهشگران ناگزیرند نسبت به ساختمان و پردازش فرضیه اقدام کنند[18]. به عبارت روشنتر، در تحقیقات توصیفی، فرضیهها مبیّن وجود حالات، شرایط، صفات، ویژگیهای اشیاء و اشخاص، موقعیتها، پدیدهها و رخدادهایی هستند که نسبت وقوع رویدادها، صفات، ویژگیهای اشیاء و پدیدهها را توضیح میدهند. این دیدگاه هرچند به پارهای از حقایق و ضرورتهای پژوهش اشاره دارد؛ اما نمیتوان به طور مطلق آن را پذیرفت؛ زیرا با اینکه فرضیه یکی از قویترین ابزارهای تحقیق است؛ اما همیشه وجود آن در پژوهش ضروری نیست و به رغم آنکه تدوین فرضیات مناسب، کیفیت پژوهش را افزایش میدهد، در موارد زیر نیازی به فرضیه نمیباشد: الف. در مطالعاتی که به منظور بررسی وضعیت پدیدهای انجام میگیرد، فرضیهها ضرورت اساسی ندارند؛ هرچند یک فرضیة آزمایشی، میتواند در هدایت پژوهشگر به قلمروهایی که ارزش تحقیق دارند، مفید واقع شود. ب. در پژوهشهای پیمایشی ـ توصیفی که با هدف بررسی وضعیت انجام میگیرد (برای توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا موضوع)، فرضیهها ضرورت بنیادی ندارند و به جای ساختن فرضیهها، میتوان با تنظیم سؤالهای پژوهشی، تحقیق را انجام داد. ج. در پژوهشهای میدانی (تحقیق تجربی دربارة پدیدة کنونی یا زمان معاصر در چارچوب یا بستر زندگی واقعی) و اکتشافی نیز فرضیه ضرورت ندارد وبیان فرضیههای رسمی در این نوع پژوهشها، میتواند باعث سوگیری محقّق میشود. بنابراین در پژوهشهای اکتشافی، هر قدر اندیشههایی که قبلاً پژوهشگر به آنها اندیشیده کمتر باشد، پژوهش موفقتر خواهد بود و بهتر است به منظور اجتناب از سوگیری پژوهشگر، روابط بین متغیرها پیشبینی نشود[19]. به طور کلّی در پژوهشهایی که به بررسی روابط بین متغیّرها[20] پرداخته میشود، استفاده از فرضیات استنباطی ضروری است. فرضیات نقش مهمی در جهت دادن به فرآیند تحقیق بر عهده دارند و به پژوهشگر در تعیین روشها، فنون و ابزار گردآوری دادهها، نحوة تحلیل و تفسیر نتایج و نهایتاً تدوین ساختار اصلی گزارش تحقیق کمک میکنند؛ با این وجود تنظیم و تدوین آن در همة تحقیقات ضروری نیست[21] و متناسب با نوع پژوهش، باید به دنبال طرح فرضیه بود. همچنین تدوین فرضیات بر اساس مشاهدات خاص، ممکن است به تحلیلها و تفاسیر نادرستی بینجامد. البته ساختن فرضیههای اضافی بعد از گردآوری ـ به شرط آنکه فرضیات بر اساس دادههای جدید آزمون شوند ـ اشکالی ندارد. با این حال هر پژوهشی با موانع و کاستیهایی روبهرو است که محقّق باید با دید باز، با آنها برخورد کرده و راهکار مناسبی برای حلّ آنها بیابد. یکی از این مشکلات، بنبست در فرضیهها است که از شتابزدگی در کار تحقیق به وجود میآید و آن وقتی است که محقّق قبل از تدوین فرضیههای تحقیق و قبل از آنکه دقیقاً بداند در جستوجوی چیست، شتاب زده به جمعآوری اطلاعات و انتخاب و آمادهسازی فنون تحقیق بپردازد!! بارها از زبان پژوهشگران تازه کار شنیده شده که میخواهند به بررسی فلان مطلب بپردازند؛ بدون آنکه هنوز فرضیه تحقیق آنها معلوم باشد. به عبارت دیگر، بدون آنکه بدانند دنبال چه هستند، پژوهش را شروع میکنند؟! تنها وقتی میتوانیم فن یا فنون پرسو جو را انتخاب کنیم که پیشتر از ماهیت اطلاعاتی که میخواهیم جمعآوری کنیم، مطلع باشیم. لذا قبل از هر اقدامی برای جمعآوری اطلاعات، باید طرح تحقیق را آماده و براساس آن، فرضیه را تدوین کرد.[22] برخی فکر میکنند برای کشف پاسخهایی که در جستوجوی آن هستند، همین کافی است که حداکثر اطلاعات را جمعآوری کرده، آنها را به کمک بعضی از فنون شناخته شده تحقیق، تجزیه و تحلیل کنند. آنان در این صورت به نتایجی میرسند که نه تنها فاقد ارزش علمی است؛ بلکه مایة سرخوردگی نیز میشود. از آنجایی که پژوهشگران ـ به خصوص در عرصه مهدویتپژوهی ـ عموماً با مباحث جدیدی روبهرو هستند و در ضمن میخواهند به درستی از فرضیه استفاده کنند؛ باید ابتدا بینش و نگرش درستی نسبت به اهمیت و چیستی آن داشته باشند و در صورت امکان و ضرورت از فرضیات متناسب در پژوهش خود استفاده کنند. سه. ارجمندی و کارکردهای فرضیه فرضیه ـ چه از نظر موافقان آن و چه از نظر مخالفان آن ـ ارزش بسیار مهم و حیاتی در تحقیقات علمی دارد و موجب سامانبخشی پژوهش و شکلگیری اندیشهها و ایدههای نو است. فرضیه، توجیه و تبیینهای حدسی معیّنی را دربارة واقعیّات عرضه میکند و پژوهشگر را در بررسی این واقعیات و تجارب کمک و هدایت میکند. فرضیه یک پیشنهاد توجیهی و به زبان دیگر راهحل مسأله است که هم به یافتن نظم و ترتیب در بین واقعیات کمک میکند و هم باعث استنتاج میشود. یافتههای علمی دانشمندان، معمولاً در پی یک «فرضیه و حدس و گمان علمی» مقدور شده است. آنها ابتدا به صورتبندی فرضیه اقدام کرده و سپس در مورد آن به تحقیق و جستوجو پرداختهاند[23]. فرضیهها ضمن اینکه برای پیگیری و انجام دادن امور تحقیق، به طور کلّی به محقق جهت میدهند؛ باعث میگردند که مطالعة منابع و ادبیات مربوط به موضوع تحقیق جهتدار شود و از مطالعة منابعی که ربطی به پژوهش ندارند، جلوگیری به عمل آید. همچنین پژوهشگر را نسبت به جنبههای موقعیتی و معنیدار مسأله پژوهش حساستر مینمایند و باعث میشوند محقّق، مسأله پژوهش را بهتر درک کند و روشهای جمعآوری اطلاعات را بهتر تعیین نماید. فرضیهها، مانع پراکندهکاری، زیادهنویسی، خروج از مسیر تحقیق و مبهم گزینی هستند. فرضیهها یکی از نیرومندترین ابزار تحقیق به شمار میآیند که برای «رسیدن به دانش قابل اطمینان» ابداع شدهاند. فرضیهها دارای کارکردهای متعددی در فرآیند تحقیقاند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 3-1. فرضیه ها پژوهشگر را هدایت میکنند تا پژوهش به دقت انجام شده و به نتایج ثمربخش برسد. 3-2. فرضیه ها هدف نیستند؛ بلکه بیشتر وسیلههایی هستند که پژوهشگر را در درک روشنتر مسأله مورد بررسی و مسائل فرعی وابسته یاری میکنند. 3-3. فرضیهها به پژوهش جهت میدهند، مانع مرور مطالعات و متون نامربوط میشوند و برای پژوهشگر مشخص میکنند که چه مطالبی نامربوط است. 3-4. فرضیهها به پژوهشگر کمک میکنند روشها، فنون و ابزارهای گردآوری دادهها را ـ که باید در خدمت حل مسائل باشندـ مشخّص نموده و روشها و فنون و ابزارهایی را که فراهم آورنده دادههای لازم برای آزمون فرضیهها نیستند، کنار بگذارد[24]. 3-5. فرضیهها امکان گردآوری دادههای مربوط به پژوهش و مسأله را فراهم کرده، مانع گردآوری دادههای بیفایده و اضافی میشوند. در واقع تعریفی از دادههای مربوط و نامربوط به محقّق میدهند و بدیهی است که واقعیتها، تنها زمانی معنا و مفهوم مییابند که در پرتو فرضیههای معقول، مورد توجه و بررسی قرار گیرند. 3-6. فرضیهها، پژوهشگر را یاری میکنند تا اطلاعاتی را که با توجه به میزان ارتباط با موضوع و نظاممند بودن گردآوری شده، ردهبندی کند. اطلاعات مربوط به هر فرضیه جداگانه دستهبندی میشود و در نتیجه ساختار تحلیل آماری به دست میآید[25]. 3-7. فرضیهها، امکان تفسیر دادههای گردآوری شده را در پرتو راهحلهای بالقوه، فراهم میآورند. همچنین نقش چارچوبی برای بیان منطقی و معقول نتایج پژوهش دارند و به عبارتی پاسخی مستقیم به فرضیههای آزمون شدهاند. 3-8. فرضیهها، ساختار اصلی گزارش بدون تحلیل دادهها میباشند و نتایج احتمالی را فراهم میکنند و موجب میشوند خواننده گزارش پژوهش، بداند پیشبینیها و انتظارات پژوهشگر پیش از آغاز بررسی، چه بوده است. 3-9. فرضیهها، محقق را در شناختن بیش از پیش حقایق و پدیدهها و گسترش و افزایش هر چه بیشتر اطلاعات و دانش او نسبت به آنها یاری میدهند. ردّ یا پذیرش هر فرضیه پس از آزمون، دانش و اطلاعات جدیدی را برای پژوهشگر به ارمغان میآورد که این اطلاعات تا پیش از آزمون فرضیه مورد نظر، جنبه فرض، حدس و گمان را دارد[26]. به هر حال رابطة فرضیه با تحقیق، مثل رابطة راه و جاده با مسافرت است. هرچه راه و جاده، هموارتر و مطمئنتر باشد، مسافرت راحتتر و بیخطرتر میشود. بنابراین در تحقیقی که فاقد فرضیه باشد، محقّق سرگردان و بلاتکلیف است. اما پرسش این است که فرضیه یا فرضیات پژوهش چگونه شکل میگیرند؟! چهار. مسألة علمی (سؤال) و ارتباط آن با فرضیه یکی از انگارههای اساسی تحقیق پیش از پردازش فرضیه، شکلگیری مسأله علمی در آن است. در واقع هر تحقیق و پژوهش علمی، با یک سری دغدغهها، ابهامها و پرسشها شکل میگیرد که به آن «مسأله تحقیق» گفته میشود. وظیفة محقّق پس از مشخص کردن هدفهای تحقیق، تبدیل یا انتقال هدفها، به مسائل علمی است. معمولاً در هر جامعه، مسائل و مشکلات مختلف و عدیدهای وجود دارند که هر یک از آنها و علل و چگونگی آنها، میتواند هم به بیان و تعبیر مردم عامی طرح شود و هم از دیدگاه علمی یک محقّق. برای مثال پدر و مادری که در اطراف طلاق فرزند خود صحبت میکنند، ممکن است علّت جدایی را «وصلة ناجور بودن» همسر او، تعبیر کنند. این تعبیر یک تعبیر غیر علمی است که ممکن است پژوهشگر، با دید وسیعتر و علمیتر خود آن را با اصطلاح «اختلاف فرهنگی» در زوجین مطرح کند. بنابراین، هر علمی زبان خاص خود را دارد و هر زبان علمی، از تعدادی اصطلاحات، مفاهیم، واژگان، علایم و سمبلها به وجود میآید. در زمینه «اندیشة مهدویت» نیز این بحث به روشنی دیده میشود و دغدغهها و مسائل علمی گاهی به زبان غیرعلمی و به گفتار عامیانه طرح میشود؛ در حالی که هر پژوهشگر با دقت و تأمل در مفاهیم و روابط پدیدهها، باید بتواند سؤالات و موضوعات خود را با اصطلاحات علمی و روشمند مطرح کند. برای مثال در بحث آثار «انتظار» ممکن است به طور ساده و ابتدایی گفت: انتظار، ایجاد امید و سرزندگی میکند؛ اما با نگاه علمی و درست، میتوان از اصطلاح «تأثیر روانشناختی انتظار» استفاده کرد؛ آنگاه معیارها و شاخصهایی برای آن برشمرد. برای رسیدن به این رویکرد علمی، نیازمندیم که دغدغهها، پرسشها و موضوعات خود را تبدیل به «مسألة علمی» کنیم. مسأله علمی، دغدغه و پرسشی است که در ذهن پژوهشگر دربارة یک پدیده، مشکل یا معضل مطرح میشود. هدف وی از طرح این سؤال ذهنی، ریشهیابی علّت یا علل به وجود آمدن آن پدیده، مشکل یا معضل است. چه چیزی این پدیده یا مشکل را به وجود آورده است و چرا؟ به سخن دیگر، محقّق با طرح چنین سؤالی، به دنبال راهحلها و چارهیابیها است و از این نظر هر پدیده یا مشکلی که به نحوی ذهن پژوهشگر و توجّه او را به خود جلب کند، میتواند موضوع تحقیقش قرار گیرد. منتها لطافت و ظرافت کار پژوهنده در آن است که موضوع تحقیق مورد نظر را ـ که با تعبیرات عامیانه و غیر علمی در سطح جامعه یا یک گروه خاص مطرح است ـ به زبان علمی و تحقیقی تبدیل کند. پس از مهمترین وظایف محقّق است: «انتخاب یک معضل عمومی با بیان عامیانه، تبدیل آن به زبان و مسألة علمی، بررسی و مطالعة آن با استفاده از روشهای علمی و تحقیقی، نیل به شناخت علمی در مورد علل و روابط مربوط به مسأله مورد نظر و در پایان برگرداندن آن از زبان علمی به زبان عامیانه، به منظور ارائه راهحلها و چارهسازیها».[27] پس بیان موضوع تحقیق به زبان علمی، در واقع همان طرح مسألة تحقیق در قالبی روشن و دقیق براساس ضوابط علمی است. هرتحقیقی به دنبال طرح مسألهای آغاز میشود. اگر این مسأله در ذهن محقّق از وضوح و روشنی لازم برخوردار نباشد، محقّق اجباراً به کلیات میپردازد و به این ترتیب، خود را از علم و روش علمی دور میسازد. لذا برای جلوگیری از کلی بافی و نتیجتاً کلّی گویی، لازم است که پژوهشگر در مورد پدیده یا مسألة مورد نظر، به تفکّرات بیشتری بپردازد و در قدم بعدی، از طریق بررسی ادبیات و منابع مربوط، ذهن خود را در مورد مسألة مزبور روشن میسازد. و پس از آن از مشورت با صاحب نظران و کسب نظرات دیگران دریغ نورزد. پژوهشهای کاربردی، مسأله محوری دارند؛ بدین معنا که تمام فرآیند پژوهش از اولین گامهای آن تا آخرین مراحل استنتاج، میباید پیرامون یک یا چند مسأله یا مشکل دور بزند. بنابراین روشن کردن مشکل یا مسأله در اینگونه تحقیقات، یکی از ضروریترین و اولین گامهای پژوهش است. همچنین در تحقیقات بنیادی، به لحاظ داشتن ماهیت انتزاعی، تعیین محدودههای آن لازم است. بنا به نوشتة برخی از نویسندگان، یکی از اصول پژوهش «مسأله محوری» است؛ یعنی، تحقیق اساساً با درگیری محقّق با یک مسأله یا حداقل مواجهة او با یک مشکل آغاز میگردد. پژوهش چیزی جز تلاش روشمند محقّق برای حل مسأله نیست. تفاوت عمدة اطلاع رسانی یا آموزشی با پژوهش در همین نکته است. پژوهشگر کسی است که با معضلهای نظری یا عملی رو به رو میشود و در مقام حلّ آن، به پژوهش میپردازد. همه گامهای تحقیق و مباحث آن به سوی حل مسأله جهتگیری میشود …. مراد از مسأله در تحقیق غیر از پرسش در برنامة آموزشی است. پرسش لزوماًَ مسبوق به مطالعة نظاممند نیست؛ بلکه مواجهة دانشاموز یا دانشجو با امر مبهمی است که قبلاً جواب یافته است و الهام صرفاً به مقام یادگیری متعلق است؛ اما مسأله در گام نخست معضلهای است مسبوق به مطالعة نظاممند که پاسخ به آن، نه به آموزش که به پژوهش محتاج است. مسأله، بر خلاف پرسش، محفوف به مطالعههای نظام مند است...».[28] بر این اساس طرح مسأله و آنگاه طرح فرضیه، برای تحقیق، مهمترین رکن آن محسوب میشود و با نگرش به هدفهای تحقیق، صورت مسأله باید برای محقّق روشن شود؛ زیرا به عنوان یک اصل اساسی، حلّ مسأله نیازمند شناخت خود مسأله است و بدون شناختن و روشن کردن صورت مسأله، هیچ مسألهای قابل حلّ نخواهد بود. یکی از مشکلاتی که در «مهدویت پژوهی» مشاهده میشود، ابهام در موضوع پژوهش برای خود محقّق است؛ زیرا عرصه مهدویت، عرصهای حسّاس، ظریف و دقیق بوده و بسیاری از موضوعات و معارف آن بکر و دست نخورده است. به همین جهت شناخت دقیق مسأله علمی و تبیین درست آن، راه را برای شکلگیری پژوهشی نظاممند و متمرکز فراهم میسازد. پس از انتخاب و تعریف و تبیین مسأله، محقّق باید تصویری ذهنی از چگونگی متغیّرها و نحوة ارتباط آنها با یکدیگر ارائه دهد تا بر اساس آن، تلاش کاوشگرانة خود را آغاز کند و از صحّت و سقم آن اطمینان حاصل نماید. برای این کار به بیان سؤالات اصلی و فرعی تحقیق میپردازد. آنگاه وارد مرحله بعدی میشود و اقدام به تدوین فرضیه و تبیین قضایای فرضی و پیشنهادی در چارچوب مسأله تحقیق خود مینماید؛ به نحوی که چگونگی متغیّر یا پدیده و نیز روابط آنها را به یکدیگر توضیح دهد.[29] فرضیهها به محقّق کمک میکنند تا از بین طرق فراوان رسیدن به مقصد، تنها چند مورد آن را که بیش از همه نزدیکتر به مقصد به نظر میرسد، برگزیند و سهل الوصولترین راهها و محتملترین جهتها را برای رسیدن به هدف تحقیق انتخاب کند. این کار پس از طرح و تبیین دقیق و روشن مسألة علمی و سپس طرح سؤالات مختلف صورت میگیرد. پی نوشت: [1]. محمود سریعالقلم، روش تحقیق در علوم سیاسی و روابط بینالملل، تهران، فرزان،1384ش، ص110. [2]. محمدرضا حافظنیا، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی تهران، سمت، چاپ یازدهم، 1384ش، ص110. [3]. ریمون کیوی و لوک وان کامپنهود، روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه عبد الحسین نیک گهر، تهران، توتیا، چاپ دوم،1386ش، ص156. [4]. علیرضا شایان مهر، دائرة المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1377ش، ج1، ص397. [5]. به نقل از: مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، روشهای کاربردی تحقیق، تهران، کیهان، 1382ش، ج1، ص171. [6]. همان. [7]. عزتالله نادری و مریم سیف نراقی، روشهای تحقیق در علوم انسانی، تهران، بدر، چاپ بیستوششم، 1384ش، ص37. [8]. رمضان حسنزاده، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران، ساوالان، چاپ ششم، 1387ش، ص59. [9]. به نقل از: مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، پیشین، ص171. [10]. همان. [11]. همان. [12]. همان. [13]. همان. [14]. به نقل از: عزتالله نادری و مریم سیف نراقی، پیشین، ص 35. [15]. پوزیتیویسم یا اثباتگرایی، اصطلاحی فلسفی است که به آن مکتب تحقّقی یا اثباتی نیز گفتهاند. این مکتب تنها تجربه را منبع واقعی معرفت میداند!! در قرن 18 توسط فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی اگوست کنت، ساخته و به کار رفته شد. کنت بر این باور بود که جبری تاریخی، بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرش دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکلی از اندیشهکه باقی میماند، متعلق به اندیشه قطعی و تجربی علم است!! در واقع به نظر پوزیتیویستها، تنها روش علمی، اثبات گرایی تجربی است. پوزیتیویسم دارای شاخههای گوناگون است که مهمترین آن پوزیتیویسم منطقی است. این رویکرد در سال 1929 به صورت رسمی از سوی حلقه وین به جهانیان اعلام شد. پوزیتیویسم مورد نقد بسیاری از دانشمندان و متفکران قرار گرفت و بعد از مدتی شالودههای آن فرو ریخت. جان پاسمور، مورخ تاریخ فلسفه معاصر در سال 1972 در مقالهای پوزیتیویسم منطقی را مکتبی مرده اعلام کرد. استاد مصباح یزدی در مورد این مکتب میگوید: «یک مکتب افراطی به نام پوزیتیویسم (اثباتی، تحصلی، تحققی) که اساس آن را اکتفا به دادههایی بیواسطه حواس تشکیل میداد و از یک نظر، نقطه مقابل ایده آلیسم به شمار میرفت. کنت حتی مفاهیم انتزاعی علوم را که از مشاهده مستقیم به دست نمیآید، متافیزیکی و غیر علمی میشمرد و کار به جایی رسید که اصولاً قضایای متافیزیکی، الفاظی پوچ و بی معنا به حساب میآمد (آموزش فلسفه، ج1، ص50). در مجموع میتوان پوزیتیویسم را چنین تعریف کرد: «فلسفهای است که چون معرفت واقعی را معرفتی مبتنی بر تجربه حسی میداند که فقط با آزمایش و مشاهده مسیر است، هرگونه مساعی نظری را برای کسب معرفت با عقل محصل، بدون مداخلة تجربه، خطا میداند. (آرن نائس، کارناپ، ترجمة منوچهر بزرگ مهر، تهران، انتشارات خوارزمی،1352ش) ص21. ویژگیهای پوزیتیویسم را میتوان اینگونه بیان کرد: 1. منکر وجود هر نوع دریافت اشراقی یا ادراک عقلانی کلّی است؛ 2. به اصالت ذرّه و جزئینگری معتقد است؛ 3. تنها روش ادراک امور را روش تجربی ـ آزمایشگاهی میداند؛ 4. هر نوع قضیه معرفت شناسانه را که از طریق روش حسّی ـ تجربی قابل مطالعه نباشد، مهمل یا غیر علمی مینامد!!؛ 5. اساس رویکرد علوم جدید پوزیتیویستی است!!. [16]. محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، راهنمای نگارش و ویرایش، مشهد، به نشر، چاپ پنجم، 1386ش، ص104. [17]. مهدی ساده، روشهای تحقیق با تأکید بر جنبههای کاربردی، تهران، مؤلف، 1375ش، ص30. [18]. حیدر علی هومن، پایههای پژوهش در علوم رفتاری، تهران، بی جا، چاپ سوّم، 1380، ص43. [19]. کومار، کریشان، روشهای پژوهش در کتابداری و اطلاع رسانی، ترجمه فاطمهدوست، تهران، انتشارات کتابخانه ملّی ایران، 1374ش، ص25 و 34. [20]. متغیّر به ویژگی یا صفتی یا عاملی اطلاق میشود که بین افراد جامعه مشترک بوده، میتواند مفاد کمّی و ارزشهای متفاوتی داشته باشد. [21]. مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، پیشین، ص167. [22]. ریمون کیوی و لوک وان کامپنهود، پیشین، ص9و10. [23]. محمدرضا حافظنیا، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، سمت، چاپ یازدهم، 1384ش، ص111. [24]. ر.ک: کومار کریشان، پیشین، ص54. [25]. مصطفی ازکیا و علیرضا دربان آستانه، پیشین، ص172و173. [26]. مهدی ساده، پیشین، ص37. [27]. همان، ص26. [28]. ر.ک: احد فرامرز قرا ملکی، اصول و فنون پژوهش در گستره دین پژوهی، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ دوم، 1385ش، ص70 و 71. [29]. محمد رضا حافظ نیا، پیشین، ص19. حجت الاسلام و المسلمین رحیم کارگر ماهنامه انتظار موعود - شماره 27 ادامه دارد......
93/02/07 - 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]
صفحات پیشنهادی
تربیت شاگرد در عرصه علوم دینی از برترین برکات عالمان دین است
یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹ ۲۵ دبیر شورای عالی حوزههای علمیه گفت آیتالله ملکوتی توانست شاگردان بسیاری را در حوزههای علمیه تربیت کرده و این مهم از برترین آثار و برکات عالمان دین است به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم آیتالله رضا استادی در مراسم بزرگدچهار گام ارتقاء فرهنگ دینی با توجه به خطبه فدکیه/ باید سایه تظاهر و دروغ را از حوزه فرهنگ دینی زدود
دین و اندیشه در گفتگو با مهر عنوان شد چهار گام ارتقاء فرهنگ دینی با توجه به خطبه فدکیه باید سایه تظاهر و دروغ را از حوزه فرهنگ دینی زدود یک پژوهشگر دینی با تشریح بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا س به تبیین چهار گام اصلی در ارتقاء فرهنگ دینی جامعه پرداخت و گفت اگر جایی غلط و شطط اسمینار جایگاه زن در ادیان الهی در اتيوپي برگزار شد
دین و اندیشه سمینار جایگاه زن در ادیان الهی در اتيوپي برگزار شد به مناسب ولادت حضرت فاطمه زهرا س سمینار جایگاه زن در ادیان الهی به همت رايزني فرهنگي كشورمان در آديس آبابا برگزار شد به گزارش خبرگزاری مهر رایزنی فرهنگی ايران با همکاری دانشگاه مسیحی مکانیسوس و با حضور جمعی ازباید ارزشهای دینی و حجاب در کشور اسلامی حاکم باشد
چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۳ ۳۱ آیتالله نوریهمدانی گفت در یک کشور اسلامی باید ارزشهای دینی و حجاب در جامعه و نهادها حاکم باشد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مرجع تقلید در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با تاکید بر اینکه مساله عفاف و حجاب و امرتاکید آیتالله مکارمشیرازی بر تقویبت باورهای دینی مردم
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲ ۲۵ آیتالله مکارمشیرازی با بیان اینکه راه حل مشکلات فرهنگی تقویت باورهای دینی مردم است گفت متأسفانه حرکت جدی و مهم فرهنگی در کشور دیده نمیشود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مرجع تقلید در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد ازنان به جایگاه و عظمت مادری خود واقف باشند
شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۴ آیتالله جوادیآملی گفت زنان باید به جایگاه و عظمت مادری خود واقف باشند چراکه روحیات و خلقیات مادر تاثیر انکارناپذیری بر فرزند دارد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مرجع تقلید در درس تفسیر خود با اشاره به میلاد با سعادنشست منابع تفکر دینی در اندیشه امام موسی صدر برگزار می شود
دین و اندیشه نشست منابع تفکر دینی در اندیشه امام موسی صدر برگزار می شود نشست منابع تفکر دینی در اندیشه امام موسی صدر دوشنبه اول اردیبهشت ماه در مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر نهمین نشست از سلسله نشست های "اندیشه و عمل"مردان باید به جایگاه زن در خانه احترام بگذارند
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۸ ۱۶ مدیر حوزه علمیه خواهران کهگیلویه و بویراحمد گفت اشتغال زنان در بیرون از خانه آنها را از وظیفه اصلی خود در خانه دور کرده است حجتالاسلام محمد جواد جعفری مهر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه کهگیلویه و بویراحمد افزود زمتاسفانه ما ایرانی ها بررسی نمی کنیم که کجا ایستاده ایم/ طباطبایی بدترین نوع خوانش از نظریه اصلاح دینی را دارد
دین و اندیشه نشست نقد و بررسی آثار سید جواد طباطبایی متاسفانه ما ایرانی ها بررسی نمی کنیم که کجا ایستاده ایم طباطبایی بدترین نوع خوانش از نظریه اصلاح دینی را دارد سید جواد طباطبایی در نشست بررسی و نقد آثار خود گفت مسئله ایران جدی است و این مسئله منبع یا چند نفر نیز نیست هر ملطلاب باید قدردان موقعیت و جایگاه خود باشند
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰ ۳۷ 15 نفر از رهپویان فقه و فقاهت و طلاب مدرسه علمیه حقانی به دست آیتالله شبیری زنجانی معمم شدند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم مراسم جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا س و عمامهگذاری طلاب مدرسه علمیه حقانی با حضور آیتالله شبیریزنجانیدشمنان، عامل اصلی اختلافات دینی هستند
سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۳ تولیت آستان حضرت رقیه س با تأکید بر اینکه اقوام دینی و مذهبی در سوریه مشکلی با هم ندارند گفت دشمنان با راهاندازی جنگ در این کشور سعی میکنند میان مردم اختلاف ایجاد کنند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجتالاسلام والمسلمیانقلاب اسلامی جایگاه زن را در جامعه احیاء کرد
شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۵ ۳۷ رئیس دفترمقام معظم رهبری گفت انقلاب اسلامی به مقام و جایگاه زن ارزش و بهای واقعی بخشید به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجتالاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی در جلسه معارفه رئیس جامعة الزهرا س افزود بانوان ایرانیبرگزاری سمینار تبیین جایگاه زن مسلمان ایرانی و اندونزیایی در جاكارتا
دین و اندیشه برگزاری سمینار تبیین جایگاه زن مسلمان ایرانی و اندونزیایی در جاكارتا سمینار تبیین جایگاه زن مسلمان ایرانی و اندونزیایی از سوي رايزني فرهنگي كشورمان در دانشکده اصول الدین دانشگاه شریف هدایت الله جاکارتا برگزار شد به گزارش خبرگزاری مهر این سمينار كه 2 ارديبهشت مانشست جایگاه زنان در اسلام و ایراندر قرقيزستان برگزار شد
دین و اندیشه نشست جایگاه زنان در اسلام و ایران در قرقيزستان برگزار شد به مناسبت ميلاد حضرت فاطمه زهرا س نشست جایگاه زن در اسلام و ایران از سوي رايزني فرهنگي كشورمان در بيشكك برگزار شد به گزارش خبرگزاری مهر این نشست با مشارکت بنیاد مادر جمهوری قرقیزستان وبا حضور جمعی از روسابهائیت هیچ گونه اصول دینی مدونی ندارد/ پیدایش و توسعه بهائیت تحت حمایتهای استعمار بوده است
دین و اندیشه یک کارشناس دینی بهائیت هیچ گونه اصول دینی مدونی ندارد پیدایش و توسعه بهائیت تحت حمایتهای استعمار بوده است حجت الاسلام مهراب صادق نیا گفت بهائیت معتقد است در هر دوره دین جدیدی باید بیاید و دوره اسلام و مسیحیت و یهودیت به پایان رسیده است اما با این وجود معتقدند دورپلورالیزم دینی ناسازگار با قرآن
پلورالیزم دینی ناسازگار با قرآننکته ظریف در اسلام صِرف ختم نبوت نیست بلکه نکته مهم دیگر نسخ شرایع پیشین است به این معنی که ظهور اسلام به عنوان صِرف دین آسمانی نیست بلکه به عنوان دین کامل و مهیمن بر ادیان و کتب پیشین است که لازمه آن نسخ شرایع پیشین است بخش اول چکیده این مقاکتاب در انتشار معارف اسلامی جایگاه بیبدیلی دارد
سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۱ ۵۰ رئیس هیئات مذهبی کشور گفت کتاب مهمترین وسیله انتقال دانش و دانایی است و در انتشار معارف اسلامی جایگاه بیبدیلی دارد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه لرستان حجتالاسلام والمسلمین روحالدین دریکوند در دیدار با سرپرست اداره کل کتابخ-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها