تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836353287




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تشکیل حکومت جهانی، چرا و چگونه؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تشکیل حکومت جهانی، چرا و چگونه؟
با چشم انداز دینی آیندة جهان که در متون دینی ما هست و تطبیق سنّت‌های تغییرناپذیر تاریخ بشر و تاریخ دین داری بشر به روشنی می‌توان تغییر ساختار یکپارچه‌ای را در آینده‌ای نه چندان دور بر محور دین و خداپرستی یافت.

خبرگزاری فارس: تشکیل حکومت جهانی، چرا و چگونه؟


بخش اول چکیده می‌توان دلایلی یافت که پیروزی حضرت مهدی صاحب زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، نه با قدرت خارق‌العاده و نه با کشتار و خون‌ریزی، بلکه با شیوه‌های معمولی و طبیعی، انجام خواهد یافت. برخی از آن‌ها که در این مقاله آمده است، عبارتند از: 1. سیر طبیعی بشری از نظر اعتقادی و باورهای دینی، از شرک به سوی توحید. 2. فراگیری شر و فساد، جنگ‌های عمومی. 3. امیدواری به آینده‌ای درخشان و ظهور دولت حق و عدالت و تأسیس حکومت فراگیر، توسط انسانی الهی. 4. ظهور دولت حق و برقراری عدالت مطلق، مورد انتظار مردم و از خواست‌های فطری انسان است. 5. بشریت، از نظر فکری و فرهنگی، به سوی هماهنگی و وحدت پیش می‌رود. 6. پیشرفت اختراعات خطرناک، گسترش سلاح‌های ویرانگر، تنزل اخلاق و فقدان معنویت، کره زمین را در آستانة انفجار قرار داده و تمدن بشری را به نابودی تهدید می‌کند؛ از این رو، مصلحان دلسوز برای از بین بردن خصومت‌های جنگ افروز، تنها راهی را که برای نجات بشریت پیدا کرده‌اند، در هم ریختن مرزهای جغرافیایی و تشکیل حکومت جهانی است. 7. آغاز اصلاحات آن مصلح بزرگ، تربیت عقول و نفوس بشری است. 8. آن‌چنان‌که پیامبران الهی، با ابزار و وسائلی از سنخ ابزار و وسائل آن روز، به پیروزی رسیدند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز با وسایل و ابزار متناسب با اسلحه روز، به پیروزی می‌رسد. 9. آن‌چنان‌که حضرت محمد صلی الله علیه و آله  با رهبری خود از جاهل‌ترین مردم، متمدن‌ترین امت‌ها را ساخت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز جاهلیت نوین را به تمدن انسانی و خدایی می‌رساند؛ تمدنی متکی بر ایمان و اخلاق که دیگر قدرت خود را در جهت نابودی یک‌دیگر به کار نبرند. 10. چیره شدن گروه‌های اندک و بدون ساز و برگ نظامی، اما با اعتقاد و ایمان قوی، بر گروه‌های بسیار و با ساز و برگ نظامی، ولی فاقد ایمان و عقیده، در تاریخ مبارزات بشری زیاد تجربه شده است. زمینه‌ها و زمینه‌سازی‌های تسهیل پیروزی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف راه‌ها و شیوه‌های گوناگونی، وجود دارند که پیروزی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر دنیایی که مردمش به آخرین و پیشرفته‌ترین اسلحه روز مسلح هستند، به طریق عادی و معمولی، ممکن و بلکه قطعی توجیه می‌کند. بخش عمدة این طرق، ناشی از تغییراتی است که در اوضاع اعتقادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه بشری، در امتداد تاریخ به وجود آمده است و همچنان ادامه خواهد داشت. بخش دیگری از این راه‌ها ناشی از نحوه رهبری، راهکارهای مناسب و تدابیر حکیمانه، شیوه‌های مبارزاتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و ایمان و صلابت لشکریان آن‌حضرت می‌باشد. وقوع حوادث و رویدادهای تلخ و فراگیری که هردم، پیام مرگ و نابودی جوامع انسانی را رسانده و تمدن بشری را به انهدام و درهم‌فروریزی تهدید می‌کند، در پدید آمدن اندیشة تشکیل حکومت جهانی واحد، اثر عمده دارد. بروز چنین رویدادهای ناگواری که زندگی را در کام جهانیان تلخ می‌کند، بشریت را ناگزیر می‌سازد که در راه و روش زندگی خود تجدید نظر کرده و مسیر صحیح و انسانی را پیش گیرند. پیروزی گروه‌های اندک بدون ساز و برگ نظامی، بر قدرت‌های مجهز با ساز و برگ پیشرفته، پدیدة نوظهوری نیست اما مشروط به بسترها و زمینه‌هایی است. برخی از این‌ زمینه‌ها در انقلاب پیروز مهدوی عبارتند از: 1. سیر طبیعی بشر برابر دین، حرکت از شرک به سوی توحید بوده است. 2. گسترش ظلم و فقر و فساد، عامل اقبال به حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. 3. انتظار، فرهنگ و استراتژی آینده همه ادیان است. 4. حرکت به سوی وحدت فکری و فرهنگی، استراتژی تمدن غالب امروزی است. 5. مسابقات تسلیحاتی و گسترش سلاح‌های هسته‌ای، نماد فساد می‌باشد که در خود وعده اصلاح را پنهان داشته است. 6. مصلحان دلسوز در اندیشه حکومت جهانی و زمینه سازی‌های اسلام برای حکومت جهانی هستند. 7. برنامه‌های تربیتی صحیح و دگرگون‌ساز. در این مقال برخی از این عناوین را بررسی کنیم: 1. سیر طبیعی بشر به سمت پذیرش توحید الف. از منظر قرآن و باورهای اعتقادی و دینی، سیر طبیعی، از شرک به سوی توحید است: خداوند، به کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است که آن‌ها را در زمین، جانشین قرار دهد، همان‌گونه که مردمان پیشین را جانشین قرار داد، و دینی را که برای آن‌ها پسندیده است، به قدرت برساند، و خوف و وحشت آن‌‌ها را به امنیت بدل کند، تا آن‌که همه مردم، او را پرستش نمایند و چیزی را شریک او قرار ندهند.[1] در این آیة نوید بخش، به چهار چیز، وعده قطعی داده شده است: 1. صالحان را وارث ستمکاران قرار می‌دهد؛ آن‌چنان‌که فرعونیان را هلاک کرد، باغ و کنوز و جایگاههای پر نعمت‌شان را، بنی‌اسرائیل به ارث بردند. 2. دینش را به قدرت می‌رساند؛ به گونه‌ای که همه مردم فقط از دین او پیروی کنند. 3. خوف‌ها، نگرانی‌ها و اضطراب‌های ناشی از حاکمیت جور، به امنیت تبدیل می‌شود. 4. همه مردم روی زمین، فقط او را می‌پرستند و چیز دیگری را شریک وی قرار نمی‌دهند. از منظر استقرای تاریخی هم سیر طبیعی جوامع بشری، از شرک به سوی یگانه پرستی است. گذری به تاریخ دین‌باوری انسان، به اثبات می‌رساند که سیر طبیعی جامعه‌های انسانی، از شرک و پرستش چهره‌ها و سنگ‌ریزه‌ها، ارواح و ارباب انواع مجسمه‌ها، به سوی یگانه‌پرستی است. انسان‌های اولیه، «فیتیش» یعنی چیزهایی مثل مهره‌ها، سنگ‌ریزه‌ها و دیگر چیزهایی که متبرک می‌دانستند را می‌پرستیدند. معابد انسان‌های اولیه و عبادتگاه آن‌‌ها شکاف‌های کوه بوده است که پس از کشف آن‌ها مهره‌هایی یافتند که با دقت تراشیده و سوراخ شده بود؛ سپس با ریسمان‌های مخصوصی به رشته درآورده و در اشکال مختلف در آن معابد نگهداری می‌شده است. بدوی‌ها با دست زدن و مسح کردن یا بوسیدن آن‌ها به پرستیدنشان می‌پرداختند. «فیتیش» یعنی اعتقاد به تقدس بعضی چیزها. روح پرستی، مرحله‌ای دیگر از مذاهب ابتدایی یا ابتدایی‌ترین مذهب عالم است. قبایل ابتدایی، به وجود ارواح نامرئی خاصی معتقد بودند؛ چون روح را دارای خصوصیات انسان، یعنی آگاهی و اراده، کینه، تقرب، عشق و محبت می‌دانستند که خدمت می‌کنند یا خیانت، شومند یا مقدس، خیرند یا شر. این‌ها هم صفات انسان است که به ارواح داده شده است. دومین خصوصیت روح، ماندگاری آن است. انسان بدوی می‌گوید: انسان وقتی مرد، روحش باقی می‌ماند و به آسمان برمی‌گردد یا در تاریکی‌ها زندگی‌ را ادامه می‌دهد، یا در اعماق جنگل‌ها و زوایای شهر‌ها یا کنار جنیان می‌ماند و حافظ جنیان است. «توتم» پرستی نیز مرحله‌ نادر دیگری از مذاهب انسان‌های ابتدایی است. هر یک از قبیله‌های بدوی، چیزی را که بیشتر حیوانی بود، می‌پرستیدند، برای نمونه طوطی را پرستش می‌کردند. بدین جهت که جد اعلایشان است و همه از او منشعب شده‌اند. و جدّ، روح مشترکشان است که در همه افراد وجود دارد. هر قبیله «توتمی» دارد و افراد قبیله در مراسم عبادی، در لباس پوشیدن، در آرایش و حرکا‌تشان، می‌کوشند تا ادای توتم خود را دربیاورند؛ برای مثال موهایشان را به شکل سر او یا پرهای او بسازند. و بدین وسیله، پیروی و اطاعت از جد اعلایشان را نشان دهند و حلال‌زادگیشان را برای جامعه‌‌ خود اثبات کنند. قبلیه، خوردن گوشت «توتم» را برای خود حرام می‌داند؛ ولی برای قبیله‌ای دیگر، نه.[2] اصل عبودیت و پرستش، یک نیاز ثابت در انسان است که با ذات وی عجین شده است؛ ولی اقوام و انسان‌های ابتدائی، با پرستش سنگ‌ریزه و مهره و توتم، روح خود را آرام و به نیاز درونی خود پاسخ می‌دادند. امت حضرت نوح علیه السلام ـ که از قدیم‌ترین امت‌ها است ـ مجسمه‌های گوناگون را می‌پرستیدند. از بزرگ‌ترین آن‌ها به نام‌های ودّ، سواع، یعوق، یغوث و نسر یاد می‌شود. پرستش چنین مجسمه‌های بی‌روح و بی‌شعوری، آن‌چنان در روح و جان آن مردم درآمیخته بود که از درک خدای واحد ناتوان بودند؛ به گونه‌ای که برهان‌های قطعی و استدلال‌های منطقی حضرت نوح در آنان نفوذ نکرد و فطرت آن‌ها هرگز بیدار نشد تا آن‌که در کام امواج آب فرو رفتند. با آن‌که حضرت نوح علیه السلام پیامبر اولوالعزم بود، طی 950 سال دعوت بی‌وقفه خود، نتوانست بیش از هشتاد نفر را یگانه‌پرست کند. سفاهت و بلاهت، بی‌شعوری و جمود فکری، سراسر وجود مردم زمان حضرت نوح علیه السلام را احاطه کرده بود؛ آن‌چنان‌که انگشتان خود را در گوش‌هایشان فرو می‌بردند تا سخنان حضرت نوح علیه السلام را نشنوند. بت‌های سنگی، چوبی و فلزی را در سرنوشت و زندگی خود مؤثر می‌دانستند؛ اما خدای یکتا را به خدایی و جناب نوح علیه السلام را به پیامبری قبول نداشتند. اما به مرور ایام و روزگاران، به تدریج شکوفایی‌‌هایی در عقول و اندیشه‌های بشری پدید آمد و نفوس تاریک بشری برای پذیرایی دعوت حق مستعد و آماده شدند. برخلاف موانع و مزاحماتی که از سوی دشمنان حق موجود بود، دعوت پیامبران در دل توده‌ها اثر گذاشت؛ چنان‌که امروز می‌بینیم پیروان آیین توحیدی حضرت ابراهیم علیه السلام (کلیمی‌ها، مسیحی‌ها و مسلمانان) اکثریت مردم روی زمین را تشکیل می‌دهند؛ زیرا حس دینی و پاسخ یافتن به نیاز‌های معنوی یک نیاز طبیعی و قطعی است. پیشرفت سریع اسلام در روزگارانی که حضرت رسول اکرم  صلی الله علیه و آله ، میان دره‌های مکه و سرزمین مدینه با چند تن ژنده پوش و گرسنه و بی‌پناه، نوید پیروزی بر عرب و عجم را می‌داد، در کار حفر خندق، خود شخصاً کلنگ را گرفته و بر فرق صخره‌ای کوفت؛ برقی جستن کرد و آن‌حضرت فرمود: «مناطق حیره، شامات و یمن را مشاهده کردم». بار دیگر کلنگ را به شدت بر فرق آن سنگ فرود آورد و برق جستن کرد؛ فرمود: «کاخ‌های مداین و کسرا را دیدم». آن‌گاه فرمود: «امت من، به همه این سرزمین‌ها غلبه می‌یابد»؛ اما، مردم به ویژه مشرکان و اشراف قریش باور نمی‌کردند و فرموده‌های پیامبر صلی الله علیه و آله  را به مسخره می‌گرفتند؛ زیرا اهمیت قدرت حق و نیروی حقیقت را نمی‌دانستند. ولی چندی نگذشت که عرب بت‌پرست، بت‌شکن شدند و کشورهای رنج دیده، تسلیم آن‌ها گردیدند. شرق و غرب عالم که در تاریکی محض به سر می‌بردند، به این نور هدایت، روی آوردند. همین مردم خودبین و خودپرست، خضوع عرب سرکش و جنگجو و شکست دولت‌های پوشالی را به چشم خود دیدند. این سیر طبیعی همچنان ادامه می‌یابد، و مخالفان اسلام و پیروان ادیان دیگر ـ به ویژه جهان مسیحیت ـ به اسلام که حقیقت فطری دارد، روی می‌آورند. گروهی از غیر مسلمانان که دربارة جامعیت اسلام تحقیق کرده‌اند، اسلام را بهترین و کامل‌ترین دین معرفی می‌کنند؛ مانند دکتر لورا واکسیاواگلیری، گوستا ولوبون، جان دیون پورت، توماس کارلایل، لادین کوپولا که در کتاب به سوی خدا، از آنان نام برده شده است. نیز مانند دکتر ماردریل، و بلر (خاورشناس معروف)، ناپلئون در کتابناپلئون و اسلام و کنت فرانسوی، تولستوی روسی در کتاب حکم النبی محمد صلی الله علیه و آله  مسیو سدیو (مورخ فرانسوی)، ویل دورانت، شبلی شمیل، ولتر، برنارد شاو در کتاب دخترک سیاه در جست وجوی خدا، گوته ریاضی‌دان و شاعر معروف آلمانی، ژول لابوم، نولد که، دوزی هلندی و ... .[3] «ستوارد» آمریکایی که در موضوع «امروز مسلمین» بحث می‌کند، جنبش جدید عالم اسلام را از قرن هجده به دنیا گوشزد می‌نماید. و با این جمله کتاب خود را پایان می‌برد: پس حقیقت معرفت، تأمل و امیدواری است. چون معرفت یافتی، تأمل کن و امیدوار باش که این درد مخاضی است که آن را جز کسانی که در آن؛ علم فراوان و عقل فروزان و قلب حق‌پذیر دارند، درنمی‌یابند. این نیست، مگر آن‌که شرق جدیدی در عالم جدید به وجود خواهد آمد (شاید منظور نویسنده نظم نوین جدید می‌باشد) و یک ژنرال اسپانیایی به صراحت اعلام کرد که از یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.[4] وانگهی اندیشه قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که یک تفکر مسلّم اسلامی است، مورد قبول همه خواهد بود. خصوصاً با توجه به آن‌که در روایات معتبر آمده است که حضرت مسیح علیه السلام، پشت سر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به اقتدا می‌ایستد. وقتی دنیای مسیحیت ـ همین صاحبان صنعت و فن‌آوری پیشرفته ـ آن را ببینند، آیا با حضرت مسیح علیه السلام مخالفت خواهند کرد یا آنان نیز همانند حضرت عیسی علیه السلام به حضرت مهدی اقتدا خواهند نمود؟ و اینک دو روایت: 1. حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: «به درستی که عیسی علیه السلام پیش از روز قیامت، به سوی دنیا فرود می‌آید، پیرو هر دینی ـ یهود و غیره ـ باقی نمی‌مانند جز آنکه پیش از مردنشان به او ایمان می‌آورند و عیسی علیه السلام پشت سر مهدی علیه السلام به نماز می‌ایستد.[5] 2. امام محمد باقر علیه السلام می‌فرماید: : قائم ما، با ترسی که در دل دشمنان جای می‌گیرد، پیروز می‌گردد و با نصرت الهی یاری می‌شود. زمین، زیر پای او در هم می‌پیچد. گنج‌های زمین برای او آشکار می‌شود و قدرت او، مشرق و مغرب عالم را فرا می‌گیرد. خداوند که شأن او بزرگ و عزیز است، به سبب او دین خود را بر همه دین‌ها چیره می‌کند؛ هر چند مشرکان را خوش نیاید. در زمین خرابی باقی نمی‌ماند، مگر آن‌که آن را آبادان می‌کند، و روح‌الله عیسی بن مریم ـ از آسمان فرود می‌آید و پشت سر او نماز می‌خواند.[6] 2. گسترش شر و فساد، زمینه‌ساز پذیرش حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف طبق پیش‌بینی‌ها جهان برای زندگی تنگ می‌شود؛ نه شهوات و سرگرمی‌ها تسکین‌بخش است و نه تکنیک‌های علمی و تفنن‌های نظام بشری، نهاد تشنه و نیازهای بشری را می‌تواند اشباع و ارضا نماید. فشارها و سختی‌ها، در اثر استفادة نابجا از پیشرفت فن‌آوری هسته‌ای در مغز و اعصاب همه اثر می‌گذارد و وسایل تعدی و تجاوز و تخریب افزوده می‌شود. علم خشک و بی‌روح، در ارضای خواسته‌ها و تمنیات اصیل انسانی ناتوان می‌ماند. تناقض و عجز سیستم‌های بشری، در اصلاح اوضاع نابسامان بشری، به خوبی آشکار می‌شود. و عموم مردم، از اصلاح و تدبیر عاجز می‌شوند و کار اداره امور از دست زمامداران سیاست بیرون می‌رهد و .... بنابراین زمانی فرا می‌رسد که همه مردم، بر اثر تجربه‌های تلخ گذشته و سرخوردگی از رژیم‌های ساختگی بشری، آماده قبول چنین حکومتی خواهد شد. پس از آن‌که ظلم و بیداد و نگرانی، همه جا و همه کس را فرا بگیرد، تازیانه‌های بیداد، حواس و مشاعر خفته عموم بشر را بیدار نماید و عموم خلق به خود آیند و متوجه شوند که باید به کمک یک‌دیگر، زمین را از لوث بیدادگران پاک کنند؛ به ویژه وقتی ببینند شخصی که پرچم انقلاب را برافراشته است، می‌تواند اصول و قوانینی را در جهان حاکم نماید که مورد قبول و به مصلحت همه است.[7] در روزگارانی که وسائل ارتباطی بین کشورهای جهان، چارپایان بودند و حکومت‌ها محدود و محصور به حد و مرز معینی بر اساس تعصبات پوچ و نژادی بود، پیشنهاد حکومت جهانی و شکستن حد و مرزها و به وجود آوردن هماهنگی و وحدت جهانی، پیشنهادی پیش از موقع بود؛ اما ‌اکنون که بشر، سنگلاخ‌ها را پیموده و با فساد و تبعیض گسترده دست و پنجه نرم می‌کند و فقر سازمان یافته بیداد می‌کند، هضم و قبول حکومت جهانی آسان است. اگر در چنین موقعیتی که بشر از وضع خود ناراضی و از نگرانی‌های خود هراسان است، مصلح راستینی به پا خیزد، و درمان و راه چاره را همراه داشته باشد، و بر بشریت عاقل و اندیشور امروزی عرضه کند، آنان، از صمیم دل می‌پذیرند و به پیشواز آن می‌شتابند؛ چون بشر امروز، تشنه حقیقت و اصول انسانی است.[8] 3. مسابقات تسلیحاتی و جنگ‌های ویرانگر پیشرفت اختراعات خطرناک، گسترش سلاح‌های ویرانگر، مسابقة جنون‌آمیز تسلیحاتی، تنزل اخلاق و فقدان معنویت، کره زمین را در آستانه انفجار قرار داده است. کابوس وحشتناک جنگ، تمدن‌های بشری را به نابودی تهدید می‌کند. جریان وحشتناک جنگ، آینده جهان را چنان می‌نمایاند که دول بزرگ و استعماری، در اثر خودخواهی و استیلا طلبی، به جان هم افتاده، بسیاری از جهانیان را قربانی مطامع و خودخواهی خود می‌کنند. مطابق بعضی آمار، هفتاد درصد نیروی فکری و علمی بشر، صرف امور تسلیحاتی و جنگ می‌شود. یک محاسبه دیگر نشان می‌دهد با پولی که در نیمه اول قرن بیستم، صرف جنگ و تسلیحات شده است، امکان داشت پنجاه سال، به تمام افراد روی زمین، غذا داد و برای پانصد میلیون خانواده، خانه‌های راحت ساخت.[9] مورخان، ضمن تحقیق و بررسی در تاریخ پنج هزار ساله اخیر بشر (از سپیده دم پیدایش خط) دریافته‌اند که بیش از 14500 جنگ در کره خاکی زمین، میان آدمیان درگرفته، و به از میان رفتن چهل میلیارد نفر منتهی شده است. طی این پنج‌هزار سال، کمتر از سیصد سال، صلح برقرار بوده است. در قاره اروپا به تنهایی در قرن‌های هفدهم پنج میلیون و چهارصد هزار نفر از بین رفتند. در قرن هجدهم، میزان تلفات انسانی این قاره به 5/5 میلیون نفر و در قرن نوزدهم، به نه میلیون انسان و 260 میلیارد دلار خسارت مالی رسیدند. در جنگ جهانی دوم، هفده میلیون سرباز و 33 میلیون غیر نظامی کشته شدند و هزینه‌ها و خسارات به 3300 میلیارد دلار رسید. هزینه نظامی در سال 1960م بالغ بر چهارصد میلیارد دلار و در سال 1980م، هشتصد میلیارد دلار رسید. علاوه بر این، بیش از شصت میلیون نفر، در زمینه‌های مختلف نظامی مشغول به جنگ بودند. بیش از پانصد هزار نفر از دانشمندان و یک چهارم محققان دنیا، با هزینه‌ای معادل 25 میلیارد دلار، در کارهای نظامی به کار گماشته شده‌اند. این هزینه سرسام‌آور می‌تواند مشکلات اقتصادی جهان را حل کند. هر روز چهل هزار کودک در کشورهای در حال توسعه از گرسنگی و سوء تغذیه می‌میرند. قیمت یک فروند زیر دریایی تریندندنت، شانزده میلیون کودک را در کشورهای جهان سوم، به مدت یک سال آموزش می‌دهد، یا چهار صد هزار دستگاه خانه برای دو میلیون نفر تأمین می‌کند. بیش از %20 مردم جهان، در پنجاه جنگی که پس از 1945 م در دنیا رخ داده است، کشته شده‌اند. در سال 1982، کشورهای در حال توسعه، 500 میلیارد دلار صرف هزینه نظامی کرده اند، در حالی‌که کمک‌های اقتصادی به آن‌ها 20 میلیارد دلار بوده است. %70 هزینه نظامی نگهداری ارتش‌های بزرگ، مربوط، به شش قدرت بزرگ جهانی بود. تنها %15 هزینه‌های نظامی را کشورهای دیگر صنعتی و %15 هزینه‌های نظامی را کشورهای در حال توسعه می‌پرداختند. با یک میلیارد دلار می‌توان 28000 شغل در تولید کالا و خدمات نظامی ایجاد کرد و با یک میلیارد دلار می‌توان 57000 شغل در کارهای صنعتی به وجود آورد و 71000 شغل آموزشی فراهم کرد. برای هر سرباز به طور متوسط در دنیا 20000 دلار هزینه، و برای هر کودک دبستانی در نظام آموزشی همگانی، 380 دلار هزینه لازم است. درست یک پنجم هزینه‌های نظامی دنیا می‌تواند همه گرسنگان جهان را تا چند دهه سیر کند و گرسنگی را ریشه کن نماید. برابر هر صدهزار مردم جهان، 556 سرباز و 85 نفر پزشک وجود دارد. مساحت معادل بیش از پانصد هزار کیلومتر مربع زمین در اختیار تأسیسات نظامی دنیا است.[10] بیش از پنجاه میلیون نفر در خدمت تولیدات مهمّات جنگی هستند. مواد اولیه مصرفی تسلیحات (آلومینیوم، مس، نیکل و پلاتین) که در سطح جهان برای مقاصد نظامی مصرف می‌شود، از مجموع نیازهای قاره‌های آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین بیشتر است. در سال‌های هفتاد %20 دانشمندان و مهندسان دنیا، در تحقیقات نظامی شرکت داشتند. به علاوه جنگ یک عامل استرس‌زای شدید بر ساختار روانی است؛ انرژی روانی را تحلیل می‌برد، عملکرد را ضعیف می‌کند، و اغلب مردم را با احساس پوچی و بی ارزشی، همراه ناامیدی و بی‌هدفی و اهداف دست‌نیافتنی مواجه می‌کند. در بیشتر جنگ‌ها بیش از %90 از کسانی‌که در جبهه بوده‌اند، دچار اختلالات شدید رفتاری شده‌اند. در سال 1988 م در جنگ‌های داخلی لبنان %90 آواره و %68 بی‌خانمان شدند. % 68 فقر مطلق و % 54 شاهد اعمال خشونت‌آمیز گردیدند.[11] در سال 1986 م در هر ثانیه، یک دلار خرج تسلیحات شده؛ آن هم به مدت سی و شش سال؛ یعنی آنچه بشر صرف تسلیحات کرده، در هر دقیقه دو میلیون دلار بوده است؛ در حالی‌که میلیارد‌ها انسان در فقر می‌زیسته و پانصد میلیون نفر آن‌ها دچار سوء تغذیه بوده‌اند. دبیر سابق سازمان ملل (اوتانت) می‌گفت: هزینه‌های نظامی به نحو عجیبی، ثروت بشر را می‌بلعد. بهای یک زیردریایی اتمی، بیش از بودجه آموزش سالانه بیش از دوازده دولت روبه رشد است، به عبارت دیگر، هزینه تسلیحات در سال، چند برابر هزینه تعلیم و تربیت است.[12] شوروی، آمریکا، چین، بریتانیا و عربستان سعودی، بیش از دیگر کشورها هزینه نظامی دارند. دولت‌های مقروض، پیوسته پولی که به تسلیحات اختصاص می‌دهند، بیش از پولی است که صرف بنای مدارس می‌کنند. اتیوپی از کشورهایی است که مردمش از گرسنگی رنج می‌برند و متوسط درآمد هر نفر، 110 دلار در سال است. در این کشور هر 69000 نفر دارای یک پزشک هستند و %20 اطفال، پیش از رسیدن به پنج سالگی می‌میرند؛ اما یک چهارم بودجه‌ این کشور صرف تسلیحات و امور نظامی می‌شود. کارشناسان گفته‌اند هزینه دفاعی اتیوپی، نیمی از بودجه دولت است. روسیه، سه میلیارد دلار اسلحه به آن‌ها فروخته است. اتیوپی قریب 250000 سرباز برای مقابله با جنبش‌های ضد دولتی آماده دارد. سایر دولت‌های جهان هم وضعیت مشابهی دارند. سطح هزینه‌های نظامی در سال، به اشل تریلیون سنجیده می‌شود و در قرن بیستم، صد میلیون نفر در جنگ کشته شده‌اند. بعد از جنگ جهانی دوم، صد جنگ دیگر رخ داده است و هفت میلیون نفر در جنگ‌های داخلی، در خلال پانزده سال، کشته شده‌اند.[13] هم اکنون از مجموع ساکنان زمین، از هر سه نفر، یک نفر سرگرم نبرد مسلحانه است. یک مسلسل 600 دلاری معادل 82 شنکش آهنی است و یک تانک 2800000 دلاری، معادل 6222 گاو 450 دلاری است. همچنین یک هواپیمای 27000000 دلاری، معادل 1350 تراکتور 78 اسبی 200000 دلاری است و یک زیر دریایی 2000000000 دلاری، معادل 25000 خانه 80000 دلاری است.[14] می‌گویند اگر روزی جنگ اتمی در گیرد، میلیاردها انسان در جهان سوم خواهند مرد. حتی تغییرات در مسیر وزش بادهای موسمی رخ خواهد داد. خورشید، در پرده‌ای ستبر از دود سیاهی که از سوختن شهر‌ها به هوا بر خواهد خاست، پوشیده خواهد شد. چهار پنجم ساکنان زمین کشته خواهند شد و آن‌ها که زنده می‌مانند، به انواع بیماری‌های هسته‌ای مانند سرطان و ایدز، دیوانگی و امراض عصبی دچار خواهند شد؛... اما خطری که هم اکنون بشر را تهدید می‌کند، آلودگی اجتماعی است.[15] آلودگی زمین، به گونه‌ای است که حتی با حادثه بوپال هند هم قابل مقایسه نیست و آن، در اثر سوراخ شدن لایه ازن است که به سبب گازهایی که انسان تولید می‌کند، خطر آن هر بار بیشتر و بیشتر می‌شود. می‌گویند: آمریکایی‌ها روزانه ، 1/5 میلیارد کیلو زباله تولید می‌کنند، و این، سبب از بین رفتن محیط زیست می‌شود. محققان در باب آلودگی محیط زیست آمریکا گفته‌اند: صد میلیارد دلار و پنجاه سال وقت لازم است، تا بتوان مواد سمی را از ایالات متحده پاک کرد.[16] اما خسارات جنگ جهانی اول در طول 1565 روز: 1. بودجه نظامی:219 میلیارد دلار. 2. خسارات مالی:278 میلیارد دلار. 3. تلفات جانی: 9 میلیون نفر. خسارات جنگ جهانی دوم: 1. بودجه نظامی: 167 میلیارد دلار. 2. خسارات مالی، 000/300/316 دلار. 3. تلفات جانی:23 میلیون نفر 4. فاقد الاعضا: 20 میلیون نفر. 5. سقط جنین: دوازده میلیون. 6. تخریب دبستان و دبیرستان: 130 واحد. 7. تخریب دانشگاه: 6 واحد. تنها در انگلستان یک میلیون نفر از چشم مصنوعی استفاده می‌کردند. و شوروی از آمریکا چهار میلیون پای مصنوعی درخواست کرد.[17] در یک کلمه می‌توان گفت: فساد در خشکی و دریا به سبب اعمال مردم بیداد می‌کند. [18] تباهکاری و ویرانی در دریا و خشکی به سبب انتشار آدم کشی و تخریب، از سلاح‌های معمولی و هسته‌ای و شیمیایی پدیدار گشته است. «جان کندی» حدود پنجاه سال پیش که سلاح‌های اتمی تولید نشده و به آزمایش گذاشته نشده بود، و بیشترکشورهای توسعه‌یافته جهان به خانواده تولید‌کننده سلاح‌های اتمی نپیوسته بودند، طی نطقی گفت: هم اینک ظرفیت انهدام کننده‌ای که در اختیار ما است، می‌توانیم دشمن را 25 بار نابود کنیم و نیروی مقابلی که در دست خصم است، می‌تواند ما را ده بار نابود کند و هر دو نیرو اگر جایی به کار افتد، می‌تواند هفت بار کره زمین را نابود کند.[19] چنین سلاح‌هایی اگر به کار افتد، اول گریبان تولیدکنندگان آن را می‌گیرد. امروز جهان به صورت باروت آمادة انفجار است که فشار دادن یک دکمه، مساوی است با ویرانی یک کشور. وقوع چنین جنگ‌های فراگیر جهانی در سخنان پیشوایان دین هم پیش‌بینی شده است؛ چنانچه حضرت امیرمومنان علیه السلام می‌فرماید: «در آستانه ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم با مرگ سرخ و مرگ سفید هلاک می‌شوند. ملخ‌ها در موقع و در غیر موقعش، کشت‌ها و زراعت‌های مردم را تباه می‌سازد. مرگ سرخ، جنگ است و مرگ سفید، طاعون».[20] منظور از طاعون، همان ایدز، سرطان، دیوانگی و امراض عصبی است که امروزه زندگی را در ذائقه مردم تلخ کرده است و نیز ده‌ها بیماری که تا هنوز کشف نشده است. وضعیت مرارت باری که مدام، پیام مرگ و نابودی بشر را سر می‌دهد، اندیشه تشکیل حکومت جهانی واحد را تقویت کرده و ایمان و اعتقاد به ظهور و پیروزی مصلح راستین را، روز به روز قوی‌تر می‌کند. 4. مصلحان دلسوز و اندیشه حکومت جهانی راسل می‌گوید: دولت مرکزی جهانی، باید تمام سلاح‌های عظیم جنگ را منحصر به خود کند و نیروی مسلح لازم برای به کار بردن آن سلاح‌ها را فراهم نماید؛ تا از اعمال زور دولت‌ها به یک‌دیگر جلوگیری کند. سازمان‌های دیگری برای قوه مقننه و قوه‌ قضائیه نیز لازم است. تصور نمی‌کنم نژاد انسان، آن سیاستمداری و قابلیت را داشته باشد که تنها به میل و رضای خود، به تأسیس دولت جهان گردن‌نهد ... و مادام که دولت جهانی تشکیل نشده، وقوع جنگ‌های عظیم اجتناب‌ناپذیر است.[21] راسل برای اجتناب از جنگ و فساد، تشکیل حکومت جهانی واحد را ضروری می‌داند. وی در جای دیگر می‌گوید: چون هم اکنون خرابی جنگ، بیش از قرون گذشته است، یا باید حکومت جهانی را بپذیریم و یا باید به عهد بربریت برگردیم و به نابودی انسانی راضی شویم.[22] پروفسور آرنولد توین‌بی، فیلسوف و مورخ انگلیسی ضمن نطقی در کنفرانس صلح نیویورک گفت: تنها راه حفظ صلح و نجات نسل بشر، تشکیل یک حکومت جهانی و جلوگیری از گسترش سلاح‌های اتمی است.[23] انشتین می‌گوید: یا باید حکومت جهانی با کنترل بین المللی انرژی اتمی تشکیل شود یا حکومت‌های جداگانه محلی، همچنان باقی بمانند و منجر به انهدام تمدن بشری گردد[24]. البته اعتقاد به تشکیل حکومت جهانی واحد، پیشینه دیرینه دارد؛ ولی از روزی که بشریت با حوادث خطرناک رو به رو شد، این فکر قوت گرفت. زیو ـ فیلسوف یونانی (350 ق .م) ـ گوید: «همه مردم باید از نظام جهانی واحد پیروی کنند، تا به خوشبختی برسند».[25] بلوتاک ـ مورخ یونانی (46 ـ 120 م) ـ گوید: «همه مردم، باید یک نظام را تشکیل دهند و از یک قانون پیروی کنند؛ مانند گله‌ای که تحت اداره یک چوپان است و در یک مرتع به سر می‌برد».[26] مقالات زیادی حول جمهوری جهانی واحد، در آثار ویکتورهوگو ـ فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم ـ نیز دیده می‌شود.[27] اما اشکال این‌جا است که در جهانی که مسابقه قدرت بر آن، استیلا یافته و فضای جهان را عربدة جنون‌آمیز ستمکاران و قدرتمندان پر کرده است، کدام مرجع بین‌المللی می‌تواند مسابقه تسلیحات و اعمال قدرت قدرتمندان را به خوبی اداره کند؟ و نیچه می‌گوید: «آن‌ها که درک صحیح دارند، می‌توانند مژده دهنده ظهور شخصی باشند و زمینه را برای ظهور او هموار کنند».[28] چاره‌ای نیست جز آن که همه دستگاه‌ها و سیستم‌های حاکم بشری برابر یک مرکز و مبدأ که فارغ از تعصبات و علایق محلی، ملی، مسلکی، نژادی و ... باشد، گردن نهند؛ مرکزی که برای او، فقط بشریت به صورت یک مجموعه متشکل و مرتبط مطرح باشد. اما در تفکر اسلامی و شیعی، کسی عهده‌دار ایجاد حکومت جهانی و سیستم عادلانه بشری می‌شود که از هرگونه علایق و تعصبات ملی، حزبی، نژادی و ... عصمت دارد و فقط برای او اجرای عدالت جهانی و نجات بشریت مطرح است. 5. ادیان و انتظار ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق، نوید دادن به اجرای کامل عدالت و تأسیس حکومت فراگیر و ظهور شخص خدا‌ساخته و بارزی که مؤسس و اداره‌کننده آن حکومت است، از تعالیم عموم ادیان است. در تمام ادیان و مذاهب مختلف (کلیمیت، مسیحیت، مجوسیت و اسلام) از مصلحی که در آخرالزمان ظهور کرده و به جنایت‌ها و ستم‌ها پایان دهد و شالوده حکومت جهانی را، بر اساس عدالت و آزادی استوار کند، گفت و گو شده و نوید آن مصلح در همه کتاب‌های آسمانی آمده است. این نویدها و پیشگویی‌ها، از یک حقیقت مسلم حکایت می‌کند که عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر در آخرالزمان، میان پیروان همه ادیان و مذاهب جهان موجود است، هر چند در نام و مصداق آن، دچار اشتباه شده‌اند. این گفته‌ها و پیشگویی‌ها چون در وحی ریشه دارد، از این جهت از دستبرد انسان‌ها در طول تاریخ مصون مانده است. در متن زبور آمده است: زیرا که شریری منقطع خواهد شد. و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان! بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، حلیمان، وارث زمین خواهند شد ... زیرا که بازوان شریر، شکسته خواهد شد، و اما صالحان را خداوند تأیید می‌کند. در فصل دیگری می‌گوید: قوم‌ها را به انصاف داوری خواهد کرد، آسمان شادی کند و زمین مسرور شود. دیو و پری آن، غرش نمایند، صحرا و هر‌چه در آن است، به وجد آید. آن‌گاه تمام درختان جنگل، ترنم خواهند کرد به حضور خداوند؛ زیرا برای داوری جهان می‌آید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد.[29] در عهد جدید (اناجیل) آمده است: همچنان که برق، از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد. آن‌گاه علامت پسر انسان در آسمان پدید شود. و آن وقت، جمیع طوایف زمین، سینه‌زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می‌آید ... اما از آن روز و ساعت، هیچ کس اطلاع ندارد حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس ... لهذا شما نیز حاضر باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می‌آید.[30] علاوه بر آموزه‌های ادیان الهی، باورهای اعتقادی مردم و اقوام مختلف جهان نیز حکایت از این می‌کند که همه اقوام دنیا، چشم به راهند؛ چشم به راه منجی و مصلحی که ظلم و فساد را خاتمه دهد و سعادت بشری را تأمین کند. در کتاب باسک از کتب مورد احترام هندیان آمده است: دور دنیا تمام می‌شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای ملائکه، پریان و آدمیان باشد و حق و راستی با او باشد. آنچه در دریاها، زمین‌ها و کوه‌ها پنهان باشد، همه را به دست آورد، و از آسمان‌ها و زمین، هر چه باشد، خبر می‌دهد و از او بزرگ‌تر، کسی به زمین نیاید.[31] در کتاب شاکمونی که کتاب مقدس دیگر هندیان است، آمده است: پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان «کشن»[32]تمام شود. و کسی باشد که بر کوه‌های مشرق و مغرب دنیا حکم کند و فرمان براند. و بر ابرها سوار شود، و فرشتگان کارکنان او باشند، و جن و انس در خدمت او شوند، از «سودان» که زیر خط استوا است، تا سرزمین «تسعین» که زیر قطب شمال است. ماورای بحار را صاحب شود، و دین خدا زنده گردد و نام او ایستاده باشد. و خدا‌شناس باشد.[33] تقریبا مضمون روایت‌هایی که از امامان معصوم علیهم السلام درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده، چنین است. در کتاب «دید» از کتاب‌های هندیان آمده است: پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخرالزمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد، و نام او «منصور» )= از القاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف( باشد. تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد. و هرچه از خدا بخواهد بیاورد.[34] در کتاب «وشن جوک» از کتب هندیان آمده است: «سرانجام، دنیا به کسی برگردد که خدا را دوست دارد، و از بندگان خاص او باشد، و نام او، خجسته و فرخنده )= یعنی محمد و محمود( باشد».[35] جاماسب زرتشتی، در کتاب معروف خود، « جاماسب نامه» می‌نویسد: از فرزندان دختر پیامبر که خورشید جهان و شاه زنان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیامبر باشد. مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر، بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جد خویش باشد. با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند. [36] و نیز در جاماسب‌نامه آمده است: «از فرزندان پیامبر، شخصی در مکه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و بر دین جد خود می‌باشد. از عدل او، گرگ با میش آب می‌خورد و همه جهان به آیین مهرآزمای[37] خواهد گروید».[38] پی نوشت: [1]. (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ). نور(24): 55. [2]. دکتر علی شریعتی، تاریخ و شناخت ادیان، ج1، ص60 ـ 65. و ر.ک: ویل دورانت، لذات فلسفه، تهران، نشر اندیشه، چاپ چهارم، 2537 طاغوتی، ص408 ـ 430. [3]. محمد رضا حکیمی، در فجر ساحل، تهران، شرکت سهامی انتظار، چاپ اول، ص135، (به نقل از المعارف العالمیه؛ کاظمینی، اسلام و دیگران ؛ شیخ کاظم آل نوح، محمد و قرآن ؛ ابوالفضل مجتهد زنجانی، تاریخ قرآن). [4]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: آینده بشریت از نظر مکتب ما نوشته سید محمود طالقانی و ر.ک: امر عرب، المهدی المنتظر حقیقه ام خرافه؟، چاپ اول، بیروت، 1371ش، ص254. [5]. «اِّنَ عِیسی علیه السلام یَنْزُلُ قبْلَ یَوْمِ الُقِیمَهِ الِیَ الدُّنیا، فَلا یبَقی اهْلُ مِلَّهٍ ـ یَهُودِّیٌ وَ لا غیرُه ـ اِلّا آمَنُوا بِهِ قَبُلَ موتِهِمْ وَ یُصَلّی عِیسَی علیه السلام خلفَ المَهدِی». لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص479. [6]. «الَقائِمُ مِنّا منصُورٌ بِالرُّعبِ، مُؤَیَّدٌ بِالنُصِّر، تطویُ لَهُ الارضُ، وَ تظهُرُ لَهُ الُکُنُوُزُ، یبلُغُ سُلطانُه المشِرقَ وَ الْمغرِبَ، وَ یظهُرُ اللهُ ـ عَزَّوَجّلً ـ بِه دَیِنَهُ عَلَی الِدِّین کُلِّه وَ لوکَرِهَ المُشْرِکُونَ، فَلا یبقی فْی الارضِ خَرابٌ اِلاّ وَ عَمُرَ، و یَنزُلُ روُحُ اللهِ ـ عیِسَی بنِ مریَمَ فَیْصَلّی خلفَهُ...» همان، ص292؛ تفسیر صافی، ج2، ص333؛ کشف الغمه، ج3، ص312. [7]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: سیدمحمود طالقانی، پیشین. [8]. در فجر ساحل ص126، به نقل از مشکلات اجتماعی و نابسامانی‌های قرن بیستم، ص32 به بعد؛ سید صدرالدین صدر، المهدی، قم، انتشارات انصاریان،ص223. [9]. عبدالحسین سعیدیان، دائرة المعارف بزرگ نو، ج3، تهران، چاپ ماه منتظر، 1358ش، ص2192، به نقل از مجله علم و زندگی. [10]. دایره المعارف بزرگ نو ، ج3، ص2176. [11]. محمدتقی مدرسی، تفسیر هدایت، ترجمه: احمد آرام و عبدالمحمد آیتی، مشهد، چاپ آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1377ش، ج10، ص117. [12]. همان، ج10، ص118. [13]. همان. [14]. همان،ص95، به نقل از: مجله الحقیقة الواضحه، مورخ 1/2/1982 م. [15]. همان، ص66؛ امر عرب، پیشین، ص586 ـ 588. [16]. عقیقی بخشایشی، دشمنان بشر، ص50 ـ 51، به نقل از: آمار سازمان ملل، انتشارات نسل جوان، 30. [17]. دشمنان بشر، ص18 ـ 19، به نقل از تاریخ جنگ جهانی دوم، سپهبد نخجوانی، ص71 و روزنامه اطلاعات 19/9/39. [18]. (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ)؛ روم (30): 42. [19]. جان کندی، استراتژی صلح، ص66، ترجمه عبدالله گله داری، چاپ سوم، 1342ش. [20]. «بینَ یَدَی المهدی موتُ اَحمَر وَ موتُ أبیَض وَ جَرادٌ فی حِینِه وَ جَرادُ فی غیِرحِینِه فالمَوتُ الاحْمَرُ فَالسَّیفُ وَ امّا الاُبیضُ فَالطّاعُونُ». شیخ طوسی، غیبت، ص267؛ نعمانی، غیبت، ص278؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ص655؛ مجلسی،بحارالانوار، ج52، ص207. [21]. برتراند راسل، امید‌های نو، ترجمه دکتر علی شایگان، تهران، 1336ش، ص134 ـ 137. [22]. سید عبدالکریم هاشمی نژاد، مشکلات مذهبی روز، موسسه انتشارات فراهانی، 1352، ص23، به نقل از تاثیر علم بر اجتماع، ص199. [23]. همان، ص24، به نقل از روزنامه اطلاعات شماره 11617 و سیدمحمود طالقانی، پیشین، ص53. [24]. همان، ص21، به نقل از مفهوم نسبیت انیشتین، ص35. [25]. امر عرب، پیشین، ص213. [26]. همان. [27]. همان. [28]. همان، ص214. [29]. علی اکبر مهدی پور، او خواهد آمد، موسسه انتشارات رسالت، چاپ دهم، 1379، ص95، به نقل از کتاب مزامیر. [30]. انجیل متی، فصل24، بند‌های 27، 30، 35، 37و 40. [31]. علی‌اکبر مهدی‌پور، پیشین، ص102. [32]. کشن در زبان هندی نام پیامبر اسلام است. [33]. همان. [34]. همان. [35]. همان. [36]. همان، ص106. [37]. مهر آزمای به زبان زردتشتیان، محمد است. [38]. همان، ص104 ـ 103. حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله علیزاده مالستانی ماهنامه انتظار موعود - شماره 27 ادامه دارد...

92/12/28 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن