تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867275835

پندار تعارض در نصوص امامت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
پندار تعارض در نصوص امامت
هیچ دلیلی بر این که وعده الهی به مؤمنان صالح، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله تحقق یافته و در زمان آن حضرت واقع نشده است، وجود ندارد؛ بلکه قراین و دلایل بیانگر آن است که این وعده در عصر رسالت تحقق یافت.

بخش اول چکیده امامت امیر المؤمنین، علی علیه السلام بر پایه نصوص بسیاری از کتاب و سنت استوار است؛ آیاتی چون آیه ولایت (مائده(5):55)، آیه اکمال دین (مائده(5):3)، آیه تبلیغ (مائده(5): 67)، آیه مباهله (آل عمران(3):61)، آیه اولی الامر (نساء(4):59) و روایاتی مانند حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث الدار، حدیث ثقلین، حدیث نور، حدیث مشابهت با پیامبران، حدیث مدینة العلم و آیات و روایات بسیار دیگری که در کتابهای کلام و عقاید شیعه بیان شده است. در این میان، عدهای از اهل حدیث و گروهی به نام «بکریه»[1] آیات و روایاتی را به عنوان نصوص خلافت ابوبکر مطرح کردهاند و شماری از متکلمان اهل سنت نیز- با این که به نص دربارة خلافت ابوبکر معتقد نیستند ـ این آیات و روایات را به عنوان معارض با نصوص امامت علی علیه السلام برشمردهاند. در این نوشتار، به تبیین و نقد این نصوص ادعایی خواهیم پرداخت. کلیدواژهها: امامت، خلافت، نص، بیعت، قرآن، سنّت، صحابه. 1. آیه استخلاف[2] خداوند، به مؤمنان و صالحان از شما وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد؛ همان گونه که پیشینیان را جانشینان بر زمین قرار داد، و ترس آنان را به امنیت مبدل سازد، تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من قرار ندهند و هر کس پس از این، کفر ورزد، فاسق خواهد بود.عدهای از متکلمان و مفسران اهل سنت، آیه یاد شده را دلیل بر خلافت خلفای سه گانه یا چهارگانه نخست دانستهاند. مؤلف و شارح مواقف گفتهاند: خطاب آیه به صحابه است و کمترین مرتبه جمع سه است و وعده خداوند نیز حق است؛ پس باید خلافت وعده داده شده در آیه بر تعدادی از صحابه منطبق گردد که به وسیله آنان امنیت محقق شده و دین اسلام استقرار یافته است. این ویژگی، جز بر خلفای چهارگانه منطبق نمیباشد؛ پس خلافت آنان مدلول و موعود این آیه است.[3] تفتازانی نیز گفته است:خداوند، خلافت را به جماعتی از مؤمنان که مخاطب آیه بودهاند وعده داده است. این وعده، جز در مورد خلفای چهارگانه تحقق نیافته است؛ پس خلافت آنان به ترتیب مفاد آیه خواهد بود.[4] فخر الدین رازی، در آغاز، آیه را دلیل بر خلافت خلفای چهارگانه دانسته است؛ ولی در تقریر استدلال، آن را مخصوص سه خلیفه اول دانسته و خلافت علی علیه السلام را مشمول آن ندانسته است. وی گفته است: آیه، بر امامت امامان چهارگانه دلالت میکند؛ زیرا خداوند به مؤمنان و صالحان حاضر در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وعده خلافت بر زمین و استقرار دین مورد رضای الهی و امنیت کامل داده است. مقصود از این وعده، زمان پس از پیامبر است و چون پس از او پیامبری نخواهد آمد، این وعده به باب امامت اختصاص دارد و در این خصوص، وعده مزبور جز در زمان ابوبکر به عمر و عثمان تحقق نیافته است؛ زیرا در زمان آنان، فتوحات بزرگی برای مسلمانان حاصل شد و دین اسلام ظهور و غلبه یافت و امنیت حاکم گردید؛ ولی در زمان علی علیه السلام به دلیل فتنههای داخلی، وی مجال جهاد با کفار را نیافت؛ بنابراین، آیه بر خلافت آنان دلالت میکند.[5] ارزیابی و نقد مبنای این استدلال، این است که مقصود از استخلاف در آیه، اعطای مقام خلافت الهی به افرادی است که آنان رهبری جامعه را بر عهده داشته و به تدبیر امور مردم قیام میکنند. همان گونه که در مورد داود پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: ای داود ما تو را جانشین )خود( در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حق داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن.[6] بر این اساس، مفاد آیه این است که خداوند به عدهای از مؤمنان و صالحان از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله وعده داده است که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را خلیفه خود در زمین قرار دهد و چنان اقتدار سیاسی به آنان عطا نماید که بدون هیچ گونه ترس و نگرانی از قدرت یا حکومتی دین اسلام را اجرا کنند. در این صورت، مخاطب ضمیر «منکم» صحابه پیامبرند و کسانی که مقام خلافت الهی به آنان اعطا میشود، عدهای از صحابهاند و ضمیر جمع در «لیستخلفنهم» به آنان بازمیگردد. این مطلب با مدلول ظاهری آیه سازگاری ندارد؛ زیرا مرجع ضمیر جمع در «لیستخلفنهم» با مرجع ضمایر جمع در جملههای >لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهملیبدلنهم من بعد خوفهم امناًیعبدوننی لایشرکون بی شیئا بدیهی است این ضمایر، به خلفای سه گانه یا چهار گانه اختصاص ندارد؛ بلکه عموم مؤمنان صالح را شامل میشود. به عبارت دیگر، مفاد ظاهری آیه این است که مسلمانان مخاطب آیه، دو گروهند؛ گروهی که از ایمان خالص برخوردارند و کارهای شایسته که همان دستورات اسلامی است را انجام میدهند و گروهی دیگر کسانی که یا از منافقانند یا از مؤمنانی که در عمل به دستورات اسلامی جدیت و اهتمام لازم را ندارند. خداوند به گروه نخست وعده داده است ناامنیهایی که از سوی کافران و منافقان برای آنها ایجاد میشود و در نتیجه شرایط مطلوب برای عمل به احکام اسلامی برای آنان فراهم نیست برطرف شده، خلافت و وراثت زمین به آنان اعطا شود. همچنین از اقتدار سیاسی کافی برخوردار شوند، و ترس و ناامنی حاصل از رفتار کافران و منافقان به امنیت و آرامش خاطر بدل گردد؛ بنابراین، کسانی که از خلافت الهی بر زمین برخوردار شوند، همان کسانیاند که اقتدار سیاسی لازم برای آنان حاصل خواهد شد. دین آنان که مورد رضایت الهی است، استقرار کامل خواهد یافت، و آنان در کمال امنیت و آرامش خاطر و بدون ترس و وحشت از کافران و منافقان، به دستورات دین اسلام عمل خواهند کرد. بنابراین، مقصود از خلافت در آیه، معنای خاص آن، یعنی رهبری و تدبیر امور مسلمانان که در بحث امامت مورد بحث است نمیباشد؛ بلکه مقصود، تسلط و اقتدار و سیادت در زمین است؛ چنان که فرموده است: «زمین ملک خداوند است و هر کس را که بخواهد وارث آن خواهد ساخت و فرجام نیکو به پرهیزگاران اختصاص دارد».[7] نیز فرموده است: «بندگان صالح من وارث زمین میباشند»[8]و نیز فرموده است: «خداوند، شما را جانشین (گذشتگان) در زمین قرار داده است؛ پس هر کس کفر بورزد، پیامدش به او بازخواهد گشت».[9] این مطلب، علاوه بر اینکه از ظاهر آیه به دست میآید، سیاق آیات نیز آن را تأیید میکند؛ زیرا در آیات قبل، یادآوری شده است که در جامعه مسلمانان، دو گروه زندگی میکنند: الف. مؤمنان مخلص و فرمانبردار: «سخن مؤمنان، هنگامی که به سوی خدا و پیامبرش فراخوانده شدند تا میان آنان داوری کند، جز این نبود که میگفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم» و آنان همان رستگارانند».[10] ب. بیماردلان و منافقان: میگویند به خدا و پیامبر ایمان آوردیم و اطاعت کردیم، سپس گروهی از آنان روی برمی گردانند و آنان مؤمن نیستند. هنگامی که به سوی خدا و پیامبر دعوت میشوند، تا میان آنان داوری کند، گروهی از آنان روی برمی گردانند. آیا در دل هایشان بیماری است یا تردید کردهاند؟[11] مؤمنان مخلص و فرمانبردار در عصر رسالت از دو سو در فشار و اذیت بودند؛ یکی از سوی کافران و مشرکان، و دیگری از سوی منافقان و بیماردلان. خداوند، به آنان خلافت و وراثت بر زمین و اقتدار و سیادت را وعده داده است؛ بنابراین، وعده مزبور، نه شامل عموم مسلمانان است و نه به خلفای چهارگانه اختصاص دارد؛ بلکه عموم مؤمنان مخلص و فرمانبردار را شامل میشود، در نتیجه مقصود خلافت، معنای مورد بحث در مسأله امامت نیست. نکته دیگر اینکه هیچ دلیلی بر این که وعده الهی به مؤمنان صالح، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله تحقق یافته و در زمان آن حضرت واقع نشده است، وجود ندارد؛ بلکه قراین و دلایل بیانگر آن است که این وعده در عصر رسالت تحقق یافت؛ هرچند پس از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز استمرار پیدا کرد و توسعه یافت. مفسران از ابوالعالیه روایت کردهاند که گفته است: پیامبر صلی الله علیه و آله سیزده سال در مکه اقامت گزید و با بیم و ترس به صورت آشکار و پنهان مردم را به آیین اسلام دعوت میکرد؛ سپس به مدینه هجرت کرد. او و اصحابش با ترس و بیم زندگی میکردند و شب و روز مسلح بودند. فردی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «آیا روزی برای ما فرا نمیرسد که امنیت یابیم و سلاح را زمین بگذاریم؟» پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «طولی نخواهد کشید که از چنان امنیتی برخوردار شوید که یکی از شما میان جمع و بدون سلاح حضور یابد و خطری او را تهدید نکند». در این هنگام، آیه >وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات … ابن کثیر در تفسیر آیه گفته است: این آیه، وعده الهی به پیامبر صل الله علیه و آله است به این که امت او را جانشینان زمین، یعنی پیشوایان و والیان آن قرار دهد، و به واسطه آنان سرزمینها را اصلاح کند، افراد بشر را خاضع آنان سازد و ترس آنان را به امنیت مبدل نماید. خداوند، این وعده خود را تحقق بخشید؛ زیرا پیامبر اکرم صل الله علیه و آله از دنیا نرفت تا اینکه خداوند، مکه، خیبر، بحرین و دیگر نواحی جزیرةالعرب و سرزمین یمن را برای او فتح کرد، و آن حضرت از مجوس هجر و برخی نواحی شام جزیه گرفت. پادشاه روم، فرمانروای مصر و اسکندریه و پادشاهان عمان و نجاشی برای او هدایایی فرستادند. ابن کثیر سپس از ادامه فتوحات در زمان خلافت ابوبکر، عمر و عثمان به عنوان استمرار وعده الهی به پیامبر صل الله علیه و آله و سیادت امت اسلامی بر جهان سخن گفته است.[13] بدیهی است خلافت مؤمنان در زمین در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله به معنای خلافت مورد بحث در مسأله امامت نیست. ابن کثیر در این که خلافت در آیه را در خلفای سه گانه یا چهارگانه منحصر ندانسته، درست اندیشیده است؛ ولی در این که آن را شامل عموم امت اسلامی دانسته، به خطا رفته است؛ زیرا چنان که گفته شد، وعده خلافت در زمین و سیادت و امنیت، مخصوص برخی از امت اسلامی، یعنی مؤمنان مخلص و صالح است.[14] اشکال مدلول مطابقی آیه، خلافت به معنای مورد بحث در مسأله امامت نیست، بلکه به معنای سیادت مؤمنان صالح و وراثت آنان بر زمین است؛ ولی سیادت و وراثت آنان در پرتو رهبری پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینان او تحقق یافته است؛ بنابراین، خلافت به معنای خاص را میتوان مدلول التزامی آیه دانست. بر این اساس، مدلول مطابقی خلافت در آیه خارج از موضوع بحث است؛ ولی مدلول التزامی آن، موضوع بحث را شامل میشود. پاسخ این سخن که سیادت و اقتدار مسلمانان و خلافت آنان در زمین در عصر رسالت به رهبری پیامبر صلی الله علیه و آله تحقق یافته، و پس از آن حضرت در زمان خلفا تداوم و توسعه یافته است، درست است؛ ولی دلیل بر این نخواهد بود که مقصود از خلافت در آیه معنای اصطلاحی آن باشد؛ زیرا این خلافت چنان که بیان گردید در عصر رسالت نیز تحقق یافت و خلافت مصطلح در آن زمان معنا ندارد. اگر مقصود این است که پیامبر نیز خلیفه الهی بوده است، خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله با نبوت و رسالت او آغاز شد، و بر تسلط او بر جزیرة العرب متوقف نبود. اصولاً خلافت به معنای رهبری الهی دایر مدار خلافت بر زمین به معنای تسلط سیاسی و فرمان روایی ظاهری نیست. نسبت آن دو عموم و خصوص من وجه است. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله قبل از آن که بر جزیرة العرب مسلط شود خلیفه الهی در زمین بود. از سوی دیگر، معاویه دارای خلافت به معنای سلطه ظاهری بود و بسیاری از فتوحات اسلامی در زمان او تحقق یافت؛ ولی خلیفه الهی نبود؛ زیرا مطابق حدیث نبوی که اهل سنت روایت کردهاند، دوران خلافت، سی سال بوده است.[15] از این جا میتوان به نادرستی این سخن ابن کثیر پی برد که گفته است: «احادیث دوازده خلیفه را نمیتوان بر امامان دوازدهگانه شیعه منطبق ساخت؛ زیرا بسیاری از آنان زمام رهبری سیاسی جامعه را در دست نداشتند». خطای ابن کثیر این است که خلافت به معنای رهبری الهی را با خلافت به معنای فرمانروایی سیاسی یکسان انگاشته است، با اینکه هیچ ملازمهای میان آن دو وجود ندارد. آیا میتوان یزید را که فرمانروایی سیاسی جهان اسلام را در دست داشت، خلیفه خدا و پیامبر و رهبر الهی دانست و رهبری او را مایه عزت و شوکت اسلام به شمار آورد؟ مطابق معیاری که ابن کثیر و فخر الدین رازی و همفکران آنان برگزیدهاند، خلافت در آیه شامل امیر المؤمنین علی علیه السلام نخواهد شد؛ چرا که در زمان آن حضرت، به دلیل منازعههای داخلی، فتوحات و کشورگشاییها متوقف شد. این مطلبی است که وی آشکارا آن را بیان کرده است؛[16] ولی با معیار مزبور، خلافت در آیه زمامداری معاویه را شامل میشود؛ چرا که بخشی از فتوحات اسلامی در زمان او رخ داده است[17] و پس از وی نیز ادامه یافت و این برخلاف اعتقاد آنان است که دوران خلافت سی سال بیش نبوده است. سید محمود آلوسی، استدلال عدهای از متکلمان و مفسران اهل سنت به آیه بر درستی خلافت خلفا را نقل و تقریر کرده است؛ ولی در پایان، دیدگاه خود را یادآور شده و گفته است: ظاهر آیه بر پیراستگی خلفای سه گانه از اتهام ظلم و جور و تصرف ناحق در زمین دلالت میکند که از سوی شیعه به آنان وارد شده است؛ زیرا استقرار دین و امنیت کامل در برابر دشمنان اسلام در زمان آنان تحقق یافت و نیکو نیست که چنین امتنانی از جانب خداوند با تصرف و تدبیر باطل که عذاب اخروی را به دنبال دارد، انجام شود؛ در حالی که تدبیر امور در آن زمان توسط خلفای سه گانه انجام میگرفت. هر گاه شیعه به این مطلب اذعان نماید ما به آن اکتفا میورزیم، و چنین اذعانی جز بر اتصاف خلفای سه گانه به ایمان و عمل صالح در زمان نزول آیه متوقف نمیباشد، و انکار آن از قبیل انکار ضروریات است.[18] در حقیقت آلوسی پذیرفته است که استخلاف در آیه، مربوط به خلافت خلفای سه گانه یا چهار گانه نیست؛ بلکه مربوط به وراثت مؤمنان و صالحان از امت اسلامی بر زمین و سیادت و اقتدار دینی و سیاسی آنان است؛ ولی از آنجا که بخشی از این وراثت و سیادت که مورد اهتمام و امتنان الهی است، در زمان خلفای سه گانه و به زعامت و مدیریت آنان تحقق یافته است، بر مشروعیت تصرفات و تدابیر سیاسی آنان دلالت میکند؛ زیرا فرض نامشروع بودن آن با مورد اهتمام و امتنان بودن وراثت و سیادت مؤمنان بر زمین سازگاری ندارد؛ بنابراین آیه به صورت التزامی بر مشروعیت خلافت خلفای سه گانه دلالت میکند. هر چند خلافت آنان از طریق بیعت و انتخاب جمعی از مسلمانان ثابت شده است، نه از جانب خداوند. ولی استدلال آلوسی تمام نیست؛ زیرا میتوان گفت خلیفه بر حق و بلافصل پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام بود؛ بنابراین، مشروعیت و عدم مشروعیت تصرفات و تدابیر سیاسی و اجتماعی و دینی خلفا دایرمدار رضایت و عدم رضایت امیرالمؤمنین علیه السلام است و به عبارت دیگر، بر مبنای نظریه انتصاب و نص در امامت، از آنجا که خلافت خلفای سه گانه منصوص نیست، به خودی خود مشروعیت ندارد؛ ولی آن دسته از تصرفات آنان که با رضایت امیرالمؤمنین علیه السلام انجام گرفته، مشروعیت داشته است. حاصل آنکه آیه استخلاف نه بر منصوص بودن خلافت خلفا دلالت دارد و نه بر مشروعیت تصرفات و تدابیر سیاسی و اجتماعی آنان، و برای اثبات دو مطلب مزبور به دلایل دیگری نیاز است. در پایان یادآور میشویم وعده الهی که در آینة استخلاف به مؤمنان و صالحان از امت اسلامی داده شده، تاکنون به صورت کامل و همه جانبه واقع نشده است، و با توجه به حقانیت وعدههای خداوند قطعاً روزی این وعده به صورت کامل و در سرتاسر کره زمین تحقق خواهد یافت. آن، روزی است که مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کرده و پرچم عدالت گستر اسلام را بر بام جهان به اهتزاز درآورد؛ چنان که در حدیث متواتر نبوی صلی الله علیه و آله به آن بشارت داده شده است. بر این اساس است که در روایات اهل بیت علیهم السلام آیه استخلاف، بر حضرت مهدی علیه السلام و یاران او تطبیق شده است.[19] این روایات؛ چنان که گفته شد، ناظر به مصداق کامل خلافت مؤمنان و صالحان در زمین است و با تحقق نسبی آن در گذشته منافات ندارد؛ چنان که از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: «بر روی زمین، هیچ خانهای نخواهد بود، مگر اینکه خداوند اسلام را داخل آن خواهد کرد، یا عزتمندانه به آن ایمان خواهند آورد و یا از روی ذلت تسلیم احکام آن خواهید بود».[20] 2. آیه مخلَّفین به اعراب متخلف از جنگ بگو: به زودی به جهاد با قومی نیرومند و مجهز فراخوانده خواهید شد. یا با آنان میجنگید یا آنان اسلام میآورند، اگر گروه متخلف، فرمان جنگ را اطاعت کنند، خداوند پاداش نیکو به شما خواهد داد و اگر روی بگردانند ـ چنان که قبلاً تخلف کردید؟ ـ به عذاب دردناکی عذاب خواهید شد.[21] برخی از اهل حدیث و متکلمان معتزلی و اشعری با این آیه بر خلافت ابوبکر (و گاهی نیز خلافت عمر) استدلال کردهاند. استدلال در شرح مواقف چنین تقریر شده است: کسی که متخلفان از جنگ را به مبارزه با گروهی نیرومند و مجهز فراخونده، پیامبر صل الله علیه و آله نبوده است؛ زیرا در آیه قبل، آمده است که متخلفان وقتی پیروزی مسلمانان و غنایم جنگی را مشاهده کنند، از پیامبر خواهند خواست که به آنان اجازه دهد با آنان همراه شوند؛ ولی خداوند به پیامبر فرموده است که به آنان بگوید: «خداوند، پیشتر به ما گفته است که شما هرگز پیرو ما نخواهید بود»؛[22] بنابراین، پیامبر صل الله علیه و آله میدانست که آنان هرگز از او پیروی نخواهند کرد. در این صورت چگونه آنان را به جنگ با سپاهیان نیرومند دعوت کرده است؟ از طرفی دعوت کننده متخلفان به جنگ با کافران و مشرکان، علی علیه السلام هم نبوده است؛ زیرا در دوران خلافت او با کافران و مشرکان جنگی رخ نداد؛ بلکه جنگها با مسلمانان و دربارة امامت بود. این دعوت، پس از علی علیه السلام هم نبوده است؛ زیرا حکام پس از او (حکام بنی امیه و بنی عباس) از نظر ما ستمکار و از نظر شیعه کافر بودهاند. در نتیجه عبارت «فان تطیعوا یؤتکم الله اجرا حسناً» با آنان سازگاری ندارد؛ بنابراین، دعوت کننده به چنین مبارزهای یکی از خلفای سه گانه بوده است. در نتیجه خلافت ابوبکر ثابت میشود؛ بلکه ظاهر این است که مقصود ابوبکر است و مراد از قوم مذکور (اولی بأس شدید) بنی حنیفه اصحاب مسیلمه کذاب میباشد.[23] ابن حزم نیز آیه متخلفان را دلیل بر خلافت خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر، عثمان) دانسته است.[24] شیخ طوسی نیزاستدلال به آیه مزبور بر خلافت ابوبکر و عمر را از گروهی از مخالفان شیعه نقل کرده است که ظاهراً مقصود ابوعلی جبایی و پیروان او است.[25] نقد استدلال یاد شده بسیار سست و بی اساس است؛ زیرا تخلف کنندگانی که در این آیه مورد بحث قرار گرفتهاند، کسانیاند که در سال ششم هجری که صلح حدیبیه در آن واقع شد، از حرکت به سوی مکه تخلف کردند چنانکه میفرماید:>سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و أهلونا فاستغفر لنا یقولون بألسنتهم ما لیس فی قلوبهم… مقصود از این غنایم ـ چنان که مفسران گفتهاند ـ غنایم خیبر است. خداوند، مقرر کرد که غنایم خیبر به کسانی داده شود که در حدیبیه شرکت داشتند، و مقصود از جمله >قل لن تتبعونا کذلکم قال الله من قبل بنابراین مدلول جمله مزبور این نیست که آنان هیچگاه از پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی نخواهند کرد و در هیچ جنگی با او نخواهند بود. بر این اساس، مقصود از آیه>قل للمخلفین من الاعراب ستدعون الی قوم اولی بأس شدید … . روشن است که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از ماجرای حدیبیه مسلمانان را به مبارزههای بسیاری با دشمنان اسلام فرا خواند.[28] پس این سخن که پیامبر صلی الله علیه و آله متخلفان از حدیبیه را به جنگ با دشمنان قدرتمند و شوکتمندِ اسلام دعوت نکرده، نادرست است.[29] نادرستی این استدلال، تا حدی است که فخرالدین رازی نیز آن را نقد کرده و پس از نقل اقوال درباره این که مقصود از قوم نیرومند (اولی بأس شدید) چه کسانی بودهاند و چه کسی تخلف کنندگان را به جنگ با آنان دعوت کرده،گفته است: قویترین وجوه این است که پیامبر صل الله علیه و آله آنان را به جهاد با کافران و مشرکان دعوت کرده است…. اگر مقصود کسانی که گفتهاند ابوبکر آنان را به مبارزه با بنی حنیفه دعوت کرد، این است که وی پس از پیامبر صل الله علیه و آله این کار را انجام داد، سخن درستی است و اگر مقصودشان این است که پیامبر صل الله علیه و آله آنان را دعوت به جنگ نکرده است و این کار نخست، توسط ابوبکر انجام گرفت، سخن درستی نیست.[30] آلوسی از ابوحیان نقل کرده که گفته است:این سخن که تخلف کنندگان در زمان پیامبر به هیچ جنگی دعوت نشدند، درست نیست؛ زیرا بسیاری از آنان با جعفر بن ابی طالب در جنگ موته شرکت کردند، و نیز در جنگ با هوازن همراه پیامبر صل الله علیه و آله بودند، و در غزوه تبوک نیز حضور داشتند. … انصاف این است که آیه بر امامت ابوبکر دلالت ندارد.[31] در پایان یادآور میشویم برخی از استدلال کنندگان به «آیه مخلفین» بر خلافت ابوبکر و دو خلیفه پس از وی، برای اثبات این ادعا که تخلف کنندگان هیچگاه از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ با کافران و مشرکان فراخوانده نشدند، به آیه 83 سوره توبه استدلال کرده است.[32] آیه چنین است: >فَإِن رَّجَعَکَ اللّهُ إِلَى طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُواْ مَعِیَ أَبَداً وَلَن تُقَاتِلُواْ مَعِیَ عَدُوّاً این استدلال، بسیار بی پایه است؛ زیرا آیه توبه مربوط به جنگ تبوک است که در سال نهم هجری رخ داد، و آیه فتح (آیه مورد بحث) مربوط به ماجرای حدیبیه است که در سال ششم هجری واقع شد. ربط دادن این دو آیه به یکدیگر ناشی از بی توجهی به وقایع تاریخی است.[33] منابع [1]. پیروان بکر بن اخت عبدالواحد، وی معاصر واصل بن عطای معتزلی بود و آرای کلامی شاذی داشت. ذهبی او را بکر بن زید باهلی نامیده و از ابن حبان نقل کرده که درباره اش گفته است: «دجال یضع الحدیث»؛ دجال و جعل کننده حدیث بود (ر.ک: مقالات الاسلامیین، ج1، ص342؛ الفَرق بین الفِرق، ص212-213؛ محمد بن احمد ذهبی، میزانالاعتدال، بیروت، دارالفکر، بی تا. [2]. «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم أمنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون»؛ نور(24):55. [3]. میر سید شریف جرجانی، شرح المواقف، قم، منشورات شریف الرضی، 1412ق، ج8، ص363 ـ 364. [4]. سعد الدین تفتازانی، شرح المقاصد، قم، منشورات شریف الرضی، 1409ق، ج5، ص265. [5]. فخر الدین رازی، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج24، ص25. [6]. «یا داود انا جعلناک خلیفة فی الأرض فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوی»؛ ص(38): 26. [7]. «ان الأرض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین» ؛ اعراف(7):128. [8]. «ان الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ انبیاء(21):105. [9]. «هو الذی جعلکم خلائف فی الارض فمن کفر فعلیه کفره»؛ فاطر(35):39. [10]. «انما کان قول المؤمنین اذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم بینهم ان یقولوا سمعنا و اطعنا و اولئک هم المفلحون» ؛ نور(24):51. [11]. «و یقولون آمنا بالله و بالرسول و اطعنا ثم یتولی فریق منهم من بعد ذلک و ما اولئک بالمؤمنین ٭ و اذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم بینهم اذا فریق منهم معرضون ٭ افی قلوبهم مرض ام ارتابوا»؛ نور(24):47-50. [12]. محمد بن جریر طبری، جامع البیان (تفسیر طبری)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق، ج18، ص190؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1421ق، ج6، ص198؛ عمادالدین ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، بیروت، دارالاندلس، 1416ق، ج5، ص120-121. [13]. ابن کثیر، پیشین، ج5، ص119. [14]. احمد مصطفی مراغی در تفسیر آیه گفته است: «خداوند وعده کرده است که پیامبر و مومنان مطیع پروردگار را خلفای در زمین قرار دهد و با نصرت و عزت خود آنان را تأیید کند، ترس و بیم آنان را به امنیت تبدیل نماید تا خدای یکتا را پرستش کنند، خداوند به وعده خود عمل کرد و هنوز پیامبر از دنیا نرفته بود که مکه، خیبر، بحرین و سایر جزیرة العرب را فتح کرد. از مجوس هجر و برخی نواحی شام جزیه گرفت، پادشاهان روم، مصر و حبشه برای او هدیه فرستادند و.....(احمد مصطفی المراغی، تفسیر المراغی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج18، ص125-126). [15]. امام احمد، ابوداود، ترمذی و نسایی از سعید بن جهمان از سفینه خدمتگزار پیامبر صل الله علیه و آله روایت کرده اند که پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: «الخلافة بعدی ثلاثون سنة ثم تکون ملکا عضوضا». (ابن کثیر، پیشین، ج5، ص120). [16]. و معلوم ان بعدالرسول الاستخلاف الذی هذا وصفه انما کان فی ایام ابی بکر و عمر و عثمان و لم یحصل ذلک فی ایام علی (رضی الله عنه) لانه لم یتفرغ لجهاد الکفار لاشتغاله بمحاربه من خالفه من اهل الصلاة. (مفاتیح الغیب، ج24، ص25). [17]. ر.ک: عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، موسسه التاریخ العربی، 1414ق، ج2، ص479و ص504؛ گوستاولوبون، ترجمه سید هاشم حسینی، تمدن اسلام و عرب، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1358ش، ص165. [18]. سید محمود آلوسی، روح المعانی، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج10، ص302. [19]. سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیه، 1375ق، ج3، ص146؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1379ق، ج7-8، ص152. [20]. تفسیر قرطبی، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دارالکتاب العربی، 1423ق، ج 12، ص275. [21]. «قُل لِّلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ فَإِن تُطِیعُوا یُؤْتِکُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَإِن تَتَوَلَّوْا کَمَا تَوَلَّیْتُم مِّن قَبْلُ یُعَذِّبْکُمْ عَذَاباً أَلِیماً»؛ فتح(48): 17. [22]. «لن تتبعونا کذلکم قال الله من قبل»؛ فتح(48):15. [23]. میر سید شریف جرجانی، پیشین ج8، ص364، نیز ر.ک: سعد الدین تفتازانی، پیشین، ج5، ص266. [24]. علی بن احمد ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق، ج3، ص27-28. [25]. محمد بن الحسن (شیخ الطائفه)، التبیان فی تفسیر القرآن، قم المقدسه، مکتب الاعلام الاسلامی، 1409ق، ج9، ص324. [26]. فتح(48):11. [27].فتح(48):15. [28]. مانند جنگ موته، غزوه ذات السلاسل، جنگ حنین، غزوه طائف و غزوه تبوک. [29]. و الصحیح ان المراد بالداعی فی قوله ستدعون هو النبی صل الله علیه و آله، لانه قد دعاهم بعد ذلک الی غزوات کثیرة و قتال اقوام ذوی نجدة و شدة مثل اهل حنین و الطائف و مؤتة الی تبوک و غیرها فلا معنی لحمل ذلک علی ما بعد وفاته. فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج9-10، ص115. [30]. فخرالدین رازی، پیشین، ج28، ص92. [31]. آلوسی، پیشین، ج14، ص159. [32]. ابن حزم اندلسی، پیشین، ج3، ص27. [33]. شیخ الطائفه، پیشین، ج9، ص325. حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 28 ادامه دارد......
92/12/25 - 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
صفحات پیشنهادی
حضرت فاطمه(س): خداوند امامت را محوری برای جلوگیری از تفرقه قرار داد
حضرت فاطمه س خداوند امامت را محوری برای جلوگیری از تفرقه قرار داد فرهنگ > دین و اندیشه - حضرت فاطمه که درود خدا بر او باد فرمود خدا اطاعت ما اهل بیت را واجب کرد چون موجب نظم شریعت و ملت می گردد و امامت ما را محوری برای جلوگیری از تفرقه قرار داد خواندن گفتهآغاز بهره برداري از فاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه
۲۲ اسفند ۱۳۹۲ ۱۳ ۴۶ب ظ آغاز بهره برداري از فاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه فاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه که با صرف 200 ميليارد ريال اعتبار به اجرا در آمده است به بهره برداري رسيد به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج استاندار آذربايجان غربي در آيين بهره برداريامام جمعه گلپایگان: حضرت زینب (س) سنگربان حریم امامت بود
امام جمعه گلپایگان حضرت زینب س سنگربان حریم امامت بود گلپایگان اصفهان– ایرنا- امام جمعه گلپایگان گفت حضرت زینب س قبل و بعد از واقعه عاشورا بهترین نقش را به عنوان سنگردار و سنگربان در حمایت و پاسداری از حریم امامت و ولایت در جامعه توحیدی ایفا کرد به گزارش خبرنگار ایرنا حجعصر امروز فاز نخست تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیه افتتاح شد
عصر امروزفاز نخست تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیه افتتاح شدفاز نخست تقاطع غیر همسطح امامت ارومیه عصر امروز با حضور استاندار آذربایجان غربی افتتاح شد به گزارش خبرگزاری فارس عصر امروز فاز نخست تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیه با حضور استاندار آذربایجان غربی نماینده ولی فقیه در آذربایجان غرشهردار ارومیه اعلام کرد هزینه کرد 200 میلیارد ریالی تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیه
شهردار ارومیه اعلام کردهزینه کرد 200 میلیارد ریالی تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیهشهردار ارومیه گفت برای بهرهبرداری از تقاطع غیرهمسطح امامت ارومیه 200 میلیارد ریال هزینه شده است به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه محمد حضرتپور عصر امروز در مراسم افتتاح فاز نخست تقاطع غیرهمسطح امامتالگوي امت - امامت در برابر سازوكارهاي حكومتي جهان
الگوي امت - امامت در برابر سازوكارهاي حكومتي جهان به راستي الگوي امت ـ امامت چه كاركردي دارد و چرا بايد از عنوان امام براي ولي امر جامعه اسلامي استفاده نمود در بخشهاي پيشين اين نوشتار از محوريت بندهاي اصل دوم قانون اساسي به عنوان پايههاي ايماني جمهوري اسلامي ايرانکریم مجتهدی در گفتوگو با فارس: متأسفانه میان تعالی فرهنگ و پیشرفت اقتصادی تعارض به وجود آمده است
کریم مجتهدی در گفتوگو با فارس متأسفانه میان تعالی فرهنگ و پیشرفت اقتصادی تعارض به وجود آمده استچهره ماندگار فلسفه ایران پیشرفت کشور را در گروی شکوفایی فرهنگ و ارزشهای معنوی دانست و گفت ایران امروز در شرایطی متعارض بین ارزشها و سنتهای اخلاقی و توجه به مسائل اقتصادی قرار دارفاز اول تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه به بهرهبرداري رسيد
استانها شمال آذربایجان غربی با حضور استاندار فاز اول تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه به بهرهبرداري رسيد ارومیه - خبرگزاری مهر فاز اول تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه با 200 ميليارد ريال اعتبار با حضور استاندار نماينده ولي فقيه و امام جمعه اروميه معاون سياسي و امنيتي معاون امورپندار اکبری: معراجیها مردم را به سمت گیشهی مرده سینما کشاند
پندار اکبری معراجیها مردم را به سمت گیشهی مرده سینما کشاند پندار اکبری گفت معراجیها به عنوان یک اتفاق مثبت در اسفند مردم را به سمت گیشهی مرده سینما کشاند پندار اکبری بازیگر فیلم معراجیها در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما باشگاه خبرنگاران گفت حضور پنج فیلم با پنحضرت فاطمه (س) حافظ نبوت و امامت است/ برخیها از فضای موجود در کشور سوء استفاده می کنند
استانها غرب زنجان امام جمعه ابهر حضرت فاطمه س حافظ نبوت و امامت است برخیها از فضای موجود در کشور سوء استفاده می کنند زنجان - خبرگزاری مهر امام جمعه ابهر گفت حضرت فاطمه س حافظ نبوت و امامت است و تعظیم حضرت فاطمه س تعظیم همه خوبیها و در رأس آن مسئله نبوت و امامت استحضرت زهرا (س) با نثار جان خود از ولایت و امامت دفاع کردند
امام جمعه موقت تهران حضرت زهرا س با نثار جان خود از ولایت و امامت دفاع کردند مشهد-ایرنا- امام جمعه موقت تهران گفت حضرت فاطمه زهرا س مدافع راستین ولایت و امامت بودند و با شهادت و نثار جان خود در این زمینه نقش آفرینی کردند یه گزارش ایرنا حجت الاسلام والمسلمین محمد کاظم صدصدیقی: حضرت فاطمه زهرا(س) مدافع راستین ولایت و امامت بودند
صدیقی حضرت فاطمه زهرا س مدافع راستین ولایت و امامت بودند مشهد - ایرنا - امام جمعه موقت تهران گفت حضرت فاطمه زهرا س مدافع راستین ولایت و امامت بودند و با شهادت و نثار جان خود در این زمینه نقش آفرینی کردند حجت الاسلام والمسلمین محمدکاظم صدیقی روز شنبه در مراسم عزاداری سالروزفاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه با 200 ميليارد ريال اعتبار به بهره برداري رسيد
۲۴ اسفند ۱۳۹۲ ۱۴ ۲۳ب ظ باحضور استاندار آذربايجان غربي فاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه با 200 ميليارد ريال اعتبار به بهره برداري رسيد با حضور سعادت و جمعي از مديران و مسئولان استاني فاز اول پروژه تقاطع غيرهمسطح امامت اروميه با 200 ميليارد ريال اعتبار به بهره برداري رحضرت فاطمه (س) حافظ نبوت و امامت و شهید راه ولایت است
حضرت فاطمه س حافظ نبوت و امامت و شهید راه ولایت است پلدختر- ایرنا - مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران خمین گفت حضرت فاطمه س حافظ نبوت و امامت و شهید راه ولایت او لگوی کاملی برای زنان عالم است به گزارش خبرنگار ایرنا حجت الاسلام داوود حبیبی روز شنبه در جمع عزنماینده ولی فقیه در لرستان: فاطمه زهرا(س) حلقه وصل نبوت و امامت است
نماینده ولی فقیه در لرستان فاطمه زهرا س حلقه وصل نبوت و امامت است گرگان - ایرنا - نماینده ولی فقیه در استان لرستان و امام جمعه خرم آباد گفت حضرت فاطمه زهرا س حلقه وصل نبوت و امامت است و اگر آن حضرت نبود نبوت کامل نبود و امامت آغاز و پایان نداشت حجت الاسلام والمسلمین سیداحم-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها