تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837578784
فرهنگ عاشورا(20)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرهنگ عاشورا(20) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی وارث ارث برنده،ميراث دار،كسى كه مال،خانه،زمين،صفات يا افتخاراتى را از پدر يااجداد و گذشتگان به ارث مىبرد.هم نام زيارتنامهاى است معروف،كه سيد الشهدا«ع»رابا آن زيارت مىكنند.مرحوم«ابن قولويه»سند آن را به جابر جعفى از اصحاب امام صادقعليه السلام رسانده كه وى آن را از آن حضرت روايت كرده است و با جمله«السلام عليكيا وارث آدم صفوة الله...»شروع مىشود.[1] و هم لقب سيد الشهدا«ع»است كه در ادعيه وزيارات،از آن حضرت به عنوان وارث آدم،وارث نوح،وارث ابراهيم،وارث موسى،وارث عيسى،وارث محمد،وارث على،و وارث حسين...ياد شده است.[2]وراثتحسين بن على«ع»از انبيا و اوصيا،براى آن است كه خط جهاد در راه حق و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت،سر لوحه دعوت همه انبياى الهى بوده است و«كربلا» تجلى اين خط ممتد درگيرى حق و باطل است.«عاشورا،حضور مجدد آدم و نوح وابراهيم و موسى و عيسى-على نبينا و آله و عليهم السلام-است در قله فريادگرى وهدايت.اين كه حسين را وارث آدم«ع»مىخوانيم و زيارت«وارث»را با سلام بر آنپيمبران الهى آغاز مىكنيم براى همين است،يعنى نقطه اتصال همه حركتهاى الهى وانقلابهاى خدايى،به صورت تجسم دوباره آدم و نوح و ابراهيم و اسماعيل و موسى وعيسى و محمد و على و فاطمه و امام حسن(عليهم السلام)در لحظههاى خورشيدىعاشورا و واقعيتسرشار كربلا....»[3]در متن زيارتنامهها نيز به وارث بودن حسين بن على«ع»نسبت به خط انبيا اشاره شدهاست:از جمله: «اكرمته بطيب الولادة و اعطيته مواريث الانبياء»[4] و بر اساس آيه«لقدارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط...»[5] چون بر پايىقسط و عدالت اجتماعى، رسالت همه انبيا و ميراث مشترك رسولان الهى است،حسين بنعلى«ع»هم كه وارث همه انبياست،پس وارث خط قسط و عدل آنان نيز مىباشد و قيامكربلا،از جمله دعوت به عدل و مبارزه با بى عدالتى و ستم را هم در سرلوحه دعوت واهداف خويش دارد.از اين رو،منكرهاى اجتماعى و اقتصادى را هم بايد در شمارمنكراتى كه آن حضرت براى مقابله با آنها قيام كرد، به حساب آوريم،كه لازمه وراثتعدل و قسط انبياست. *********واعظ موعظه كننده،سخنران،اندرزگو،كسى كه در مجالس حسينى و در مناسبتهاى مختلفدينى به منبر رفته و به موعظه و صحبت مىپردازد و در پايان هم مصيبتمىخواند.منبرى.اين لقب، همواره با احترام آميخته بوده است و خود واعظ،اهلتعهد و وارستگيهاى اخلاقى و تاثير گذارى در نفوس و دلهاى مستمعين بوده است. لقب واعظ،در آغاز نام تعدادى از خطباى گذشته به كار مىرفته است،مثل واعظ كاشفى، واعظ قزوينى و.... *********واقعه حره واقعه حره،قيام مردم مدينه بر ضد حكومتيزيد بود.پس از شهادت حسين بنعلى«ع»،ظلم و فسق يزيد فراگيرتر و آشكارتر شد و مردم فساد دستگاه حاكم و ظلمعمال او را ديدند و در مدينه،آگاهان از اوضاع،مردم را به زشتكاريهاى حكام آگاهساختند.والى مدينه در آن زمان، «عثمان بن محمد بن ابى سفيان»بود.اهل مدينه عليه اوشوريدند و او و مروان و ديگر امويان را از مدينه بيرون كردند و با«عبد الله بن حنظله» بيعت كردند.خبر قيام مردم مدينه،با گزارش مروان به گوش يزيد رسيد.وى سپاهى انبوهرا تحت فرمان«مسلم به عقبه»[6]به مدينه گسيل داشت.[7] مهاجمان در منطقه«حره واقم» فرود آمده،به مدينه تاختند و سه روز به كشتار و غارت پرداخته و به نواميس مسلمانانتجاوز كردند.مردم به حرم پيامبر«ص»پناه بردند.لشكريان يزيد،حرمتحرم را نگهنداشتند و با اسبها به داخل حرم آمدند و مردم را قتل عام كردند.كشتگان اين واقعه هزاراننفر بودند.از جمله«عبد الله بن جعفر نيز در اين حادثه شهيد شد.واقعه حره در 28 ذيحجهسال 63 هجرى اتفاق افتاد.يزيد،دو ماه نيم پس از اين حادثه مرد.[8]اين قيام كه به قيام حره،حره واقم،قيام اهل مدينه و...هم معروف است،از پيامدهاىحادثه عاشورا محسوب مىشود و افشاگريهاى اهل بيت و اقامه عزا در مدينه و انگيزشهاىزينب كبرى،در بذر پاشى آن مؤثر بوده است.[9] «حره»به سرزمينهاى پر سنگلاخ كه پر از سنگهاى سياه و سوخته باشد گفته مىشد. درمناطقى از جمله اطراف مدينه از اين حرهها وجود داشت و براى هر كدام نام بخصوصىهم بود،به تناسب كسانى كه در آن منطقه مىزيستند.[10] هم اكنون نيز در مدينه بزرگ،بقاياى اندكى از آنها به چشم مىخورد. *********وفا از الفباى فرهنگ عاشورا«وفا»است و در قاموس شهداى كربلا جايگاه بلندى دارد. وفا به معناى عمل به پيمان و ايستادگى بر سر قول و عهد و عمل به وظايف انسانى واسلامى در قبال ديگرى،بخصوص«امام»و از برترين خصلتها و نشانه جوانمردى،خداباورى،شرافت نفس و صدق و راستى است.به فرموده على«ع»:«اشرف الخلايقالوفاء».[11]عاشورا،صحنه وفا از يك سو و بى وفايى از سوى ديگر بود.سيد الشهدا«ع»در مسيركوفه،پس از شنيدن خبر شهادت نمايندهاش قيس بن مسهر،با خواندن آيه«رجال صدقواما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا»(احزاب/23) مقام وفاى او را بر شمرد.شب عاشورا نيز،ياران خويش را صادقترين و با وفاترين يارانمعرفى كرد(لا اعلم اصحابا اوفى و لا خيرا من اصحابى...).آنان نيز در چند نبوت،وقتىامام يعتخويش را برداشت و از آنان خواست كه بروند،يكصدا اعلام وفادارى كردند وامام خويش را تنها نگذاشتند.عباس بن على«ع»امان نامه دشمن را رد كرد و برادر را تنهانگذاشت.روز عاشورا نيز با لب تشنه به فرات رفت،اما با ياد عطش سيد الشهدا و اطفال،آب ننوشيد. بر خلاف جمعى از كوفيان كه بىوفايى كردند و پس از نامه نوشتن و دعوت كردن،بهجنگ آن حضرت آمدند،عدهاى هم جان بر سر پيمان باختند و فداى حسين«ع»شدند:وعلى الارواح التى حلت بفنائك...»[12] امام حسين«ع»در خطبههاى طول راه و روز عاشورابه«غدر»، «خذلان»،«نقض عهد»«خلع بيعت»،«نكث»«غرور»،و...كوفيان اشاره كرده،آنان را بر نقض بيعت و پيمان شكنى نكوهش كرده است. سيد الشهدا«ع»،خود بر پيمان خويش با خدا وفا كرد.در زيارتنامه او به تعبيراتىهمچون«اشهد انك قد بلغت و نصحت و وفيت و اوفيت»[13] بر مىخوريم.از زيارتنامهحضرت عباس«ع»نيز مىخوانيم:«و اشهد انك...ممن وفى ببيعته و استجاب له دعوتهو اطاع ولاة امره...»[14] و عاشورائيان ميثاق با خون شهدا مىبندند كه راه و پيامشان رافراموش نكنند. مبادا عهد خود را واگذاريمامام خويش را تنها گذاريم *********وقف در اصطلاح شرعى عبارت است از«تحبيس مال و تسبيل منفعت و ثمره»،يعنى منافعزمين، ملك يا وسيلهاى را به خاطر خدا براى مقصود معينى و استفاده خاصى اختصاصدهند و با نگهداشتن دائمى اصل مال،بهرهورى از منافع آن در جهتخيرات و خدماتصرف شود و نوعى كمك رسانى و خير انديشى نسبت به مردم است،با انگيزههاى دينى. چنين مال يا زمين يا جنسى را«موقوفه»مىنامند.منافع و استفاده از موقوفات،بايدطبق وقفنامه و نظر واقف انجام گيرد و تخلف از آن گناه و خيانت است.وقف،نوعى صدقه جاريه است كه براى دراز مدت،عموم مردم از آن بهرهمند مىشوند و حتىپس از فوت واقف نيز، ثواب آن به روح او مىرسد.همواره افراد متمكن براىباقى گذاشتن خيرات،اقدام به وقف مىكردند و از همين رهگذر،مساجد،مدارس،تكيهها،آب انبارها،كتابها،كتابخانهها، بيمارستانها و امور خيريه بسيار پديد مىآمد. براى اداره موقوفههايى كه وقف مساجد،مدارس،حرمها،زيارتگاهها و اقشار خاصىشده، تشكيلات ادارى پيدا شد تا آنها در مورد خود صرف شود و از حيف و ميل و سوءاستفاده جلوگيرى گردد.[15]علاقهمندان به اهل بيت و ائمه،بويژه محبان سيد الشهدا«ع»،مال و املاك بسيارى را درطول تاريخ بر اساس اين سنتحسنه،وقف ابا عبد الله«ع»كردهاند كه در آمد حاصله از ايناملاك،صرف امام حسين«ع»و برپايى مجالس عزاى حسينى،نوحه خوانى،بنا و تعميرحرمها و بقاع متبركه،زوار و خدام آن حضرت،كمك به بينوايان و اطعام مستمندان ومحرومان مىشود.موقوفات امام حسين«ع»،بودجه مردمى عظيمى است كه هميشه وهمه جا پشتوانه زنده نگهداشتن نام و ياد عاشورا و اهل بيت«ع»بوده است.به بركتمجالس حسينى و تبليغات دينى كه در آنها مىشود،اسلام و احكام الهى زنده مىماند وجانبازيها و ايثارگريهاى حسين بن على«ع»و يارانش،به مردم درس عزت و آزادگىمىدهد.اين گونه وقفها، كه با صدق نيت و خلوص و اعتقادى پاك انجام مىگيرد و تامينكننده هزينه بسيارى از مراسم و سنتهاى دينى است،هم روحيه ياريگرى و مردمدوستى وحب اهل بيت را تقويت مىكند و هم نشانه خلوص و عشق به خاندان پيامبر«ص»است وهميشه ارزش و داستخاصى داشته است.وقف،گاهى در حال حيات اشخاص انجاممىگيرد،گاهى وصيت مىكنند كه پس از فوتشان بخشى از مال،صرف عزادارى امامحسين«ع»يا امور خيريه ديگر شود.مبناى چنين كار خيرى،احاديثى است كه تشويق بهانجام كارهايى مىكند كه سود آن به مردم مىرسد.از قبيل:«اذا مات ابن آدم انقطع عمله الامن ثلاث:صدقة جارية،و علم ينتفع به او ولد صالح يدعو له»[16] و همين فرهنگ،سبب پديدآمدن مدرسههاى عظيم و كتابخانههاى غنى و مساجد و حسينيهها و مراسم پر شكوه گشتهاست.در آنچه به موقوفات ابا عبد الله«ع»و عاشورا مربوط مىشود،نكات جالبى وجوددارد كه مشاركت مردمى را در هزينه اقامه مجالس عزا براى آن حضرت مىرساند.دربرخى وقفنامهها مثلا در آمد املاكى در كاشان وقف شده است«براى تعزيه حضرتخامس آل عبا...كه همه ساله به مصرف تعزيهدارى آن سرور رسيده شود،از پولروضه خوان و آش و حلوا و تنباكو و قهوه و چاى به هر نحو كه صلاح دانند...».[17]*********هجرت در بسيارى از نهضتها«هجرت»،نقش عمده داشته است.در نهضت عاشورا نيزسيد الشهدا«ع»از مدينه جدش به مكه و از آنجا به كربلا هجرت كرد.همچنان كه رسولخدا از مكه به مدينه هجرت نمود و آن هجرت،مبدا تحول در وضع مسلمانان و سر آغازتاريخ گشت، هجرت امام حسين«ع»نيز در زنده كردن دين پيامبر تاثير بسزا داشت ومحرم آغاز سال هجرى قمرى حساب شد و هر دو هجرت بخاطر دين و بقاى رسالتبود.همچنانكه حضرت موسى هجرت كرد و از مصر با حالتخوف بيرون رفت(فخرجمنها خائفا يترقب-قصص/21) چون گروه فرعونى در فكر كشتن موسى بودند،سيد الشهدا«ع»نيز مخفيانه و خائفانه از جوار قبر رسول خدا«ص»كوچيد و راه مكه را درپيش گرفت،در حالى كه همان آيه را مىخواند.[18] هجرت از مكه نيز براى فرار از مرگتحميلى بود كه يزيد مىخواست بر او تحميل كند و رو به شهادتى رفت كه خونشثمر بخش باشد،آنگونه كه هجرت رسول خدا«ص»نيز،خنثى كننده توطئه كسانى بود كهدر«ليلة المبيت»به قصد كشتن او به خانهاش ريختند،اما آن حضرت راه غار ثور و سپسمدينه را پيش گرفته بود. هجرت،لازمه هر نهضت عاشورايى و انقلاب مكتبى است،هم دل كندن از زندگى وحيات مادى و دستشستن از جان در راه هدف،هم كوچيدن از خاك،خانه،اقوام و همهدلبستگيها و تعلقات است.هجرت،هم مهاجر را پخته و آبديده مىكند،هم افق افكار راگسترده مىسازد،هم مناطق هجرت را از تحول و دگرگونى برخوردار مىكند.هجرت امامخمينى نيز از نجف به فرانسه،انقلاب اسلامى را در سطح جهان مطرح ساخت و پيامنهضت را به همه جا رساند.امام امت تصميم داشت اگر هيچ كشورى اجازه ورود ندهد،سوار بر كشتى شده و درياها را در نوردد و پيام مظلوميت ملت ايران را به گوش جهانيانبرساند.سفرهاى تبليغى مبلغان دينى در طول سال،بويژه در ايام محرم و رمضان نيز نوعى هجرت است. *********هر روز عاشورا...كل يوم عاشورا هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله اين شعر كه در چاووش خوانيهاى كاروانهاى مسافر كربلا خوانده مىشد،بر گرفته ازكلام امام حسين«ع»هنگام خروج از مكه و حركت به سوى مسلخ عشق،كوفه وكربلاست:«الا...و من كان باذلا فينا مهجته موطنا على لقاء الله نفسه فليرحل معنا فانىراحل مصبحا ان شاء الله»[19] كه دعوتى بود به آنكه هر كس آماده فدا كردن خون و جان ومهياى ديدار خداست،سحرگاهان همراه امام حركت كند.دعوت به خط شهادت و ايثار،در مرام حسينيان و عاشورائيان نهفته است و كربلا و زيارت مرقد سيد الشهدا«ع»،رمز ايندل سپردن به كعبه عشق و مناى شهادت است. هر كه دارد هوس كرب و بلا،بسم اللههر كه دارد سر همراهى ما،بسم الله*********هفتاد و دو تن معروف است كه تعداد ياران و همراهان سيد الشهدا«ع»كه روز عاشورا در ركاب آنحضرت شهيد شدند،هفتاد و دو تن بود.اما در منابع مختلف،آمار كشته شدگان و سرهاىشهدا كه بين قبايل مختلف تقسيم و به كوفه حمل شد،بيش از آن را نشان مىدهد،حتى تانود نفر هم ياد شده است.در اسامى آنان نيز اختلافهايى ديده مىشود.اما در هر صورت،هفتاد و دو،رمز آن فدائيان راه خدا در ركاب حسين«ع»است و در زبان عارفانه شاعران،كربلا مناى عشق محسوب مىشود كه امام،هفتاد و دو قربانى به پيشگاه خدا هديه نمود وخود،قربانى عظيم آن قربانگاه بلا و ابتلا بود.در تاريخ انقلاب اسلامى نيز،تعداد شهداىدفتر حزب جمهورى اسلامى كه در هفتم تير سال 1360 ش.در كربلاى«سرچشمه»باانفجار بمب توسط منافقين به شهادت رسيدند،هفتاد و دو تن بود و سيد الشهداى آنگروه،شهيد مظلوم آية الله بهشتى بود. *********هل من ناصر آيا يارى كنندهاى هست؟فرياد استغاثه و ياريخواهى امام حسين«ع»در روز عاشوراپس از شهادت همه ياران،فرزندان و خويشاوندان است.چون دشمن قصد حمله بهخيمههاى اهل بيت را داشت و صداى آنان به گريه و فغان بلند بود،امام حسين«ع»اينگونهاستغاثه كرد،شايد غيرت شنوندگان را برانگيزد تا مانع هجوم لشكريان به حريم حرمشوند. نداى«هل من ناصر»حسين«ع»هنوز و هميشه در گوش تاريخ طنين انداز است ووجدانهاى بيدار و همه آزادگان را به مقاومت در برابر ستم فرا مىخواند و به نصرت دينخدا و يارى ولى خدا مىطلبد.كسى كه نداى نصرت خواهى و«استنصار»حجتخدا رابشنود ولى پاسخ ندهد، اهل دوزخ است.امام حسين«ع»در مسير كوفه به دو نفر برخوردو پس از گفتگو وقتى از آنان دعوت به يارى كرد،آنان كهنسالى و قرضهاى خود را بهانهآوردند تا همراه امام نشوند.حضرت فرمود:پس از منطقه دور شويد تا مرا نبينيد و صداىمرا نشنويد كه به عذاب الهى گرفتار مىشويد:«فانطلقا فلا تسمعالى واعية و لا تريالى سوادافانه من سمع واعيتنا او راى سوادنا فلم يجبنا و لم يغثنا كان حقا على الله عز و جل ان يكبهعلى منخريه فى النار».[20]«ز عاشوراى آن سال به خون آغشته تا اكنونهماره،همچنان فرياد«هل من ناصر»ش در سينه تاريخ،پا برجاستاز آن فرياد دعوتگر كه در«متن زمان»جارى استو پيغامش،شعار شور و بيدارى است، ميان حق و باطل،«داد»با«بيداد»،نبردى جاودان برپاست. در اين ميدان و اين پيكارنداى دعوتش چشم انتظار پاسخى از«ما»ست. اين جمله كه بصورت«هل من ناصر [21] ينصرنى»شهرت يافته است،در منابع تاريخىدقيقا به همين صورت نيست و با اندك تفاوتى يا با عبارتهاى ديگرى نقل شده است،ازقبيل:«هل من ذاب عن حرم رسول الله؟هل من موحد يخاف الله فينا؟هل من مغيثيرجو الله فى اغاثتنا،اما من طالب حق ينصرنا...»،[22]«هل من ذاب يذب عن حرمرسول الله؟»،[23]«اما من مغيثيغيثنا لوجه الله؟»،[24]«هل من ناصر ينصر ذريته الاطهار؟»[25] وعبارتهاى ديگر. *********هيئت نوعى تشكل مذهبى،بر محور عزادارى براى سيد الشهدا و ائمه عليهم السلام. مجموعههايى از مردم هر محله،در شهرها يا روستاها كه براى سوگوارى و روضهخوانىنسبت به امام حسين«ع»بويژه در ايام عاشورا تشكيل مىشود.هيئت،سنتى دير پا ومردمى است و با بودجه علاقهمندان به امام حسين«ع»تشكيل مىيابد.در طول سال همفعاليت مىكند و جلسات هيئت برگزار مىگردد.اما روز عاشورا،براى سينهزنى وعزادارى از حسينيه يا محله بيرون مىآيند و به حرمها و امامزادهها و تكيهها مىروند.هرهيئت،نام خاص و پرچم و علامت ويژه دارد.هيئتهاى عزادارى،گاهى متوسلين به يكىاز ائمه يا شهداى كربلا هستند.هيئت،كه نوعى سوگوارى گروهى است،در قديم هم رايجبوده و شيعيان بصورت جمعى نوحهخوان و با تشكيلات طعام،به زيارت قبر حسين«ع» مىرفتند.امام صادق«ع»به فائد حناط كه خبر اينگونه زيارتهاى جمعى را باز مىگفت،فرمود: هر كس قبر حسين«ع»را زيارت كند،در حالى كه به حق او آشنا باشد،خداوند،گناهان گذشته و آينده او را مىآمرزد.[26]*********هيهات منا الذلة شعار عاشورايى حسين بن على«ع»و شعار همه آزادگانى كه زير بار ظلم نمىروند وسلطه جباران را نمىپذيرند.به معناى«ذلت از ما دور است»و جملهاى است كه امامحسين«ع»در يكى از خطبههايش روز عاشورا بيان فرمود،خطبهاى با آغاز«تبا لكم ايتهاالجماعة...»كه چون همان روز نيز اصرار داشتند آن حضرت را به تسليم و بيعت وادارند،حضرت نپذيرفت و حيات ذلتبار در سايه حكومتيزيد و ابن زياد را با كرامت دودمانپيامبر و شرافت زندگى مؤمنانه منافى دانست و سر دو راهى مرگ شرافتمندانه يا زندگىذليلانه،«شرافتشهادت»را برگزيد: «الا و ان الدعى بن الدعى قد تركنى(ركزنى)بينالسلة و الذلة،و هيهات له ذلك منى،هيهات منا الذلة،ابى الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنونو حجور طهرت و جدود طابت و انوف حمية و نفوس ابية ان يؤثر طاعة اللئام على مصارعالكرام»[27]. اين نوع نگرش به زندگى،تعليم مكتب است كه انسان بايد سر دو راهى شهادت ياذلت،عزت شهادت را برگزيند و زندگى زير ستم را مرگ بداند.حضرت على«ع»درجنگ صفين،وقتى ديد كه سپاه معاويه بر شريعه فرات دستيافتند و ياران او در مضيقهآب قرار گرفتند و چه بسا ذليلانه تسليم شوند،در خطبهاى آنان را تشويق كرد كهشمشيرها را با خون دشمن سيراب سازند تا خود سيراب شوند،مرگ،در زندگى ذليلانهاست و زندگى در مرگ قاهر و پيروز«فالموت فى حياتكم مقهورين و الحياة فى موتكمقاهرين».[28] اين فرهنگ،در خط حماسه علوى و حسينى متبلور است و سرمايه زندگى باكرامت به شمار مىرود.امام خمينى«ره»نيز در برابر تهديدهاى استكبار جهانى،در پيامخويش فرمود:«هيهات كه امت محمد«ص»و سيراب شدگان كوثر عاشورا و منتظرانوراثت صالحان،به مرگ ذلت بار تن در دهند و هيهات كه خمينى در برابر تجاوز ديوسيرتان و مشركان و كافران به حريم قرآن كريم و عترت رسول خدا و امت محمد«ص»وپيروان ابراهيم حنيف،ساكت و آرام بماند و يا نظارهگر صحنههاى ذلت و حقارتمسلمانان باشد.»[29]از آستان همت ما ذلت است دورو اندر كنام غيرت ما نيستش ورود بر ما گمان بردگى زور بردهانداى مرگ،همتى كه نخواهيم اين قيود اكنون كه ديده هيچ نبيند به غير ظلمبايد ز جان گذشت،كزين زندگى چه سود؟[30]سيد الشهدا«ع»در پاسخ برخى از افراد سپاه كوفه كه از او مىخواستند گردن به حكومت وفرمان يزيد بنهد تا سالم بماند،فرمود:«لا و الله!لا اعطيكم بيدى اعطاء الذليل و لا اقر اقرارالعبيد(لا افر فرار العبيد)».[31] اينگونه تسليم شدن را ذلتى بردهوار مىداند و نمىپذيرد. ابونصر بن نباته،در باره اين ديدگاه حسين«ع»سروده است:«و الحسين الذى راى الموت فىالعز حياة و العيش فى الذل قتلا»[32]حسين«ع»كسى است كه مرگ همراه عزت را«زندگى» ديد و زندگى در ذلت و خوارى را«مرگ». *********يا حسين«علیه السلام» سوزناكترين ناله برخاسته از ژرفاى جان،كه شيعه كربلايى با آن ندا،سيد الشهدا راصدا مىزند،ندايى كه قلبهاى عاشق حسين«ع»را به هم متصل مىكند و حسينيان را زيرخيمه«ذكر»گرد مىآورد.شعارى كه بر پرچم عزاداران محرم،بر پيشانى رزمندگان اسلام،بر لبهاى نوحه سرايان عاشورا مىدرخشد و مىشكفد.نداى شوق آميزى كه صحابىبزرگوار، جابر بن عبد الله انصارى،وقتى همراه عطيه بر سر تربتحسين«ع»آمد و بيهوششد،چون عطيه آب به صورتش پاشيد و به هوش آمد،سه بار گفت:«يا حسين!يا حسين! يا حسين!»آنگاه گفت:«احبيب لا يجيب حبيبه؟»و سپس به زيارت ابا عبد الله عليه السلامپرداخت. *********ياد امام حسين«علیه السلام» ،هنگام آب نوشيدن شهادت تشنه كامانه امام حسين«ع»،چنان داغ و غم سنگينى بر دلها نهاده است كهمىسزد با ديدن هر نهر و چشمه و با نوشيدن هر آب و شربت گوارا،از لبهاى عطشان آنحضرت،ياد شود، چرا كه آب،ياد آور آن عاشوراى عطش ريز و آن كامهاى تشنهعاشورائيان شهيد است.امام صادق«ع»فرمود:«من هرگز آب سرد ننوشيدم مگر آنكهحسين بن على را به ياد مىآوردم»و نيز فرمود:«ما من عبد شرب الماء فذكر الحسين و لعنقاتله الا كتب له ماة الف حسنة و حط عنه ماة الف سيئة»[33] هر كه آب بنوشد و حسين«ع»را يادكند و قاتل او را لعن نمايد،براى او هزار حسنه نوشته مىشود و هزار گناه از او محومىگردد.از اين رو،شيعه،هنگام نوشيدن آب، بر حسين بن على سلام مىدهد و مىگويد: سلام بر لب تشنهات،يا حسين،سلام الله على الحسين و اصحابه.نيز در سقاخانهها ومنبعهاى آب خنك،در تابستان و در ايام محرم،مىنويسند:«آبى بنوش و لعنتحق بريزيد كن»يا«بنوش به ياد لبهاى تشنه حسين».از زبان خود سيد الشهدا هم نقل شده كهفرمود: شيعتى ما ان شربتم عذب ماء فاذكرونىاو سمعتم بغريب او شهيد فاندبونى[34]امام سجاد«ع»نيز سالهاى سال،از شهادت پدر با لب تشنه ياد مىكرد و مىگريست وهر گاه هنگام افطار غذا مىآوردند يا نگاهش به آب مىافتاد،مىگريست و مىفرمود:«قتلابن رسول الله جائعا،قتل ابن رسول الله عطشانا»[35] و نيز هر گاه قصابى را مىديد كهمىخواهد گوسفندى سر ببرد،مىگفت آبش بدهيد،پدرم را با لب تشنه سر بريدند.اينياد كرد پيوسته از شهادت مظلومانه حسين«ع»با لب تشنه،احياى خاطره آن روز پر حادثهاست. *********ياد يحيى«علیه السلام» ميان ماجراى شهادت امام حسين«ع»و برخى پيامبران،شباهتهايى وجود دارد.ازجمله ميان آن حضرت و حضرت يحيى بن زكريا،سر يحيى را در طشت طلا نهاده،نزد زنبد كارهاى هديه فرستادند.[36]سر سيد الشهدا را نيز پس از شهادت نزد ابن زياد و يزيدفرستادند،آن هم در طشت طلا.خداوند به انتقام خون يحيى،بخت النصر را بر آن قوممسلط ساخت كه هفتاد هزار از آنان را كشت.[37]خداوند به پيامبر اكرم«ص»وحى فرمود: در مقابل قتل يحيى هفتاد هزار را كشتم،در مقابل قتل پسر دختر تو دو برابر آن را خواهمكشت.[38] آنگونه كه سر يحيى را در طشت نهادند،حسين بن على را هم در كربلا ذبحكردند.[39]شايد به خاطر اين شباهتها با پيامبران و حضرت زكريا بود كه سيد الشهدا در مسيركربلا،در هر منزلى كه فرود مىآمد يا از آن كوچ مىكرد،از يحيى بن زكريا ياد مىكرد وروزى هم فرمود:از خوارى و پستى دنيا همين بس كه سر يحياى پيامبر،به يكى از زنانزنا كار بنى اسرائيل هديه مىشود![40]*********يا فتح يا شهادت در فرهنگ عاشورا،هم شهادت«فتح»محسوب مىشود،و هم فتح،فراتر از پيروزىنظامى است. بر اساس آموزش قرآنى«احدى الحسنيين»،مجاهدان راه خدا چه بكشند وچه كشته شوند، پيروزند و پيروزى در سايه عمل به تكليف است.شوق شهادت درابا عبد الله«ع»چنان بود كه به فرموده امام باقر«ع»روز عاشورا،نصرت الهى براى آنحضرت نازل شد و ميان زمين و آسمان بود.حسين بن على را مخير كردند كه پيروز شوديا شهيد گردد.وى شهادت و ديدار الهى را ترجيح داد:«لما نزل النصر على الحسين بن علىحتى كان بين السماء و الارض ثم خير:النصر او لقاء الله،فاختار لقاء الله».[41] آن حضرت،كشته شدن را هم پيروزى مىدانست،چون هم به رستگارى ابدى مىرسيد،هم دين رازنده مىكرد.امام حسين«ع»خود فرمود:«اما و الله انى لارجو ان يكون خيرا ما اراد اللهبنا،قتلنا ام ظفرنا»[42] به خدا سوگند،اميدوارم آنچه را خداوند براى ما بخواهد.«خير»باشد،چه كشته شويم،چه پيروز گرديم! گر چه از داغ لاله مىسوزيمما همان سر بلند ديروزيم چون به تكليف خود عمل كرديمروز فتح و شكست،پيروزيم[43]امام خمينى«ره»فرمود:«من اميدوارم به فوز«احدى الحسنيين»نائل شوم،يا پيشرفتمقصودو اقامه عدل و حق يا شهادت در راه آنكه حق است.[44] *********يا لثارات الحسين«علیه السلام»نداى خونخواهى حسين عليه السلام.اين جمله،شعار ياوران حسين«ع»و شعارفرشتگانى و اقامه عدل و حق،يا شهادت در راه آنكه حق است.» است كه كنار قبر او تا ظهور امام زمان«ع»مىمانند.[45] نيز،شعار حضرتمهدى«ع»است، هنگام قيام براى انتقام خون شهداى كربلا.[46] همچنين شعار ياورانشهادت طلب امام زمان«ع»كه آرزوى مرگ در راه خدا دارند«شعارهم:يا لثاراتالحسين».[47] در نهضت توابين به رهبرى سليمان بن صرد نيز كه در سال 65 هجرى در كوفهقيام كردند،شعارشان همين بود. در قيام مختار هم همين شعار مطرح بود.در برخى نقلها«يا اهل ثارات الحسين»آمده است.[48] نيز«يا لثارات الحسين»نام نشريهاى است كه به همت جمعى از نيروهاى بسيجى وحزب اللهى و دردمند،با انگيزه دفاع از ارزشهاى انقلاب اسلامى،از سال 1373 شمسىمنتشر مىشود و افشاگر برخى از برنامههاى تهاجم فرهنگى غرب،عليه اسلام و انقلاباست. *********يا ليتنا كنا معك آرزوى رستگار شدن و رسيدن به فوز و فيض شهادت در ركاب ولى خدا،براىكسانى كه در معركه كربلا نبودهاند،آرزوى شيرينى است.شهادت را رستگارى دانستن وآرزومندى براى درك آن فيض،هم خطى با سيد الشهداء«ع»است.اين آرزو درزيارتنامههاى آن حضرت با عبارتهاى مختلفى بيان شده است.از قبيل:«فزتم و الله فليتانى معكم فافوز فوزا عظيما»،[49] «يا ليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيما»،«فيا ليتنى كنتمعكم فافوز معكم».[50] جلوه اين آرمان والا،در هر عصرى مىتواند آشكار شود،چرا كهوقتى هر روز عاشورا و همه جا كربلا باشد و خط جهاد و شهادت به روى پيروان حقگشوده باشد،صداقت زائر در اين ادعا،در جبهههاى نبردش با ستمگران ديده مىشود واين آرزو به عمل مىرسد.نمونه آن در جبهههاى دفاع مقدس در جمهورى اسلامى مكررديده شد. آنان كه عمرى خطاب به مولايشان«يا ليتنا كنا معكم...»گفته و بر غربت و تنهايى مظلوميتحسين«ع»گريسته بودند،وقتى كربلاى جبهههاى حق،براى حسين زمان ناصرو ياور مىطلبيد،به ميدانهاى رزم شتافتند و جان فدا كردند و نشان دادند كه اگر در عاشوراهم بودند،همچون اصحاب شهيد آن امام،عاشقانه جان نثار مىكردند.جمله«يا ليتنا....» هم اعلام موضع و جانبدارى از برنامه و حركت عاشورايى شهداى كربلاست،هم اعلامآمادگى براى حضور در كربلاهاى مكرر تاريخ.شعار شهادت طلبان است و آرزوىوارستگان از تعلقات دنيوى.چرا كه نوع شهادتى كه حسين«ع»و اصحابش در كربلا پذيراشدند،غبطه همه انسانهاى آزاده در دورانهاست.در حديث مفصل امام رضا«ع»خطاب بهريان بن شبيب آمده است:«يا ريان!ان سرك ان يكون لك من الثواب مثل ما لمن استشهدمع الحسين«ع»فقل متى ما ذكرته:يا ليتنى كنت معهم فافوز معهم فوزا عظيما»[51].اگر دوستدارى كه ثواب شهيدان كربلا را داشته باشى،هر گاه به ياد آن حادثه افتادى بگو:كاش مننيز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مىرسيدم.اين آرزو،نشان دهنده زمينهتفكرات عاشورايى در دل انسان است. *********يزيديان وابستگان و پيروان يزيد،چه در فكر و چه در عمل،چه در گذشته و چه عصر حاضر. همه هواداران يزيد و عمل كنندگان در آن راه،از دودمان يزيد و«آل يزيد»محسوبمىشوند و مورد لعن خدا و نفرت مردمند.تعبير«آل يزيد»در برخى زيارتنامهها هم آمدهاست، همچون«زيارت عاشوراى غير معروفه»كه مىخوانيم:«اللهم العن يزيد و آل يزيدو بنى مروان جميعا»و همانجاست كه:روز عاشورا،روزى است كه خشم و لعنت الهى بريزيديان و آل زياد و شمر و عمر سعد،تجديد و نازل مىشود:«هذا يوم تجدد فيه النقمة وتنزل فيه اللعنة على اللعين يزيد و على آل يزيد و على آل زياد و عمر بن سعد و الشمر».[52]بعلاوه همه كسانى كه راضى به گفتار و رفتار يزيد باشند و از اولين و آخرين هر كس كه ازآنان پيروى و تبعيت نموده و با آنان بيعت كرده باشد و آن گروه را مساعدت كرده يارضايت داشته باشد،مورد لعن قرار گرفتهاند،نيز همه آنان كه ماجراى عاشورا را شنيده وبه آن راضى شدند،تا روز قيامت،همه آل يزيدند و ملعون خدا و خلق:«اللهم و العن كلمن بلغه ذلك فرضى به من الاولين و الآخرين و الخلايق اجمعين الى يوم الدين».[53]اين لعن و نفرينها نشان دهنده گستردگى جبهه يزيديان است كه همه زمانها و مكانها رافرا مىگيرد و هر كس كه حامى آن تفكر و مخالف و دشمن اهل بيت باشد و با داشتنماهيتى يزيدى به قلع و قمع مبارزان راه حق و آزادى بپردازد«آل يزيد»است.امروزصهيونيستها و عوامل استكبار جهانى از مصاديق روشن«يزيديان»اند.امام خمينى«ره» شهادت زائران خانه خدا را در«حجخونين»و در كربلاى حجاز و قتلگاه حرم،تكرارفاجعه همان يزيديان صدر اسلام مىداند كه شمشير كفر و نفاق را در لباس دروغين احرامپنهان كرده بودند.[54] و نسبت به جبهه متحد كفر بر ضد انقلاب اسلامى و مسلمانان مظلومايران مىفرمايد:«...شهداى ما مكرر شهداى كربلا و مخالفان ما مكرر يزيد و وابستگان اوهستند.»[55]*********يوم الطف طف،نام سرزمين كربلاست،به معناى سرزمين مرتفع و بلند.و«يوم الطف»،اشاره بهحادثه كربلا و شهادت امام حسين«ع»در آن سرزمين است.روز طف كه همانعاشوراست،در ادبيات، بويژه در اشعار عرب و مراثى شاعران شيعه بسيار به كار رفتهاست و از حسين«ع»بعنوان«قتيل الطف»ياد شده است. *********يوم الله از نامهاى روز عاشوراست،به معناى روز خدا.گر چه همه روزها و مكانها و زمانها ازآن خداست، ولى گاهى زمان و مكان خاصى به دليل اهميت آن يا عظمتحادثهاى كه درآن اتفاق افتاده و قدرت نمايى خداوند در آن روز،به خدا انتساب پيدا مىكند و«ماه خدا ياروز خدا»مىشود.در قرآن نيز از«ايام الله»ياد شده و به گراميداشت آن توصيه شدهاست،چرا كه در سرنوشت اقوام و ملل،تاثير عمده داشته است(ذكرهم بايام الله:ابراهيم،آيه 5).[56]در روز عاشورا،حوادث مهمى اتفاق افتاده كه مهمترين آن حماسه كربلا و شهادتامام حسين«ع»است.طبق روايات فراوان،بخصوص در كتب اهل سنت،عاشورا روزمهمى بوده كه پيشينيان آن روز را،روزه مىگرفتند و پيامبر«ص»هم روزه مىگرفت،ولىپس از شهادت حسين بن على«ع»در اين روز، بنى اميه بخاطر كينهاى كه با عترت پيامبرداشتند،آن روز را روز فرخنده و مبارك و عيد قرار دادند و به شادمانى پرداختند(اللهم انهذا يوم تبركت به بنو امية...و هذا يوم فرحت به آل زياد و آل مروان بقتلهم الحسين)[57] ازاين رو پس از آن حادثه،امامان شيعه آن را روز شومى دانسته و از روزه گرفتن در آن نهىكردند. در روايات عامه نقل شده كه از رسول خدا«ص»در باره عاشورا و روزه آن پرسيدند،فرمود:«ان يوم عاشورا يوم من ايام الله تعالى،فمن شاء صامه و من شاء تركه»[58] عاشورايكى از ايام الله است،هر كه خواست روزه بگيرد و هر كه خواست،نگيرد.از امامصادق«ع»روايت است كه آل اميه و شاميانى كه در كشتن حسين«ع»آنان را يارى كردهبودند،نذر كرده بودند كه اگر حسين«ع»كشته شود و سپاه كوفه سالم از جبهه كربلابرگردند و خلافت در دودمان آل ابى سفيان مستقر گردد،آن روز را روز عيد و جشنبگيرند و به شكرانهاش،آن روز،روزه بگيرند.از اين رو روزه گرفتن عاشورا تا امروز درميان آل ابى سفيان رسم شده است و مردم از آنان تبعيت مىكنند و روزه مىگيرند و در اينروز،به خانواده و بستگان خويش،شادى مىرسانند.[59] به هر حال،در تاريخ اسلام،واقعه خونين عاشورا عظيمترين جلوه فداكارى خالصانهدر راه دين و فدا شدن گراميترين انسان آن روزگار در راه حق و عدالت و احياى اسلام بودو تاثيرات مهمى در بيدارى ملتها در طول تاريخ و الهام گرفتن افراد و امتها در راه مبارزه باستم داشته است و اگر در اسلام،چند روز بسيار مهم و به ياد ماندنى و ستودنى داشتهباشيم،يكى هم عاشوراست،كه راز و رمز كرامت بخشيدن انسان بر فرشتگان از سوىخدا را نشان مىدهد و براى امت محمد«ص»همين بس كه اسوههايى چونسيد الشهدا«ع»و شهداى كربلا دارد كه جهان را در مكتب شرافت و آزادى خود،تربيتمىكند.در حديثى قدسى آمده است كه حضرت موسى به خداوند عرض كرد:پروردگارا،چرا و به چه خاطر امت محمد«ص»را بر ساير امتها فضيلت بخشيدى؟فرمود:به خاطر دهخصلت و ويژگى آنان را برترى دادم. موسى«ع»پرسيد:آن ده خصلت چيست كه امتمحمدى به آن عمل مىكنند،تا من هم بنى اسرائيل را فرمان دهم تا به آنها عمل كنند؟ خداى متعالى فرمود:«الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الجهاد و الجمعة و الجماعة و القرآنو العلم و العاشوراء...»[60] آنها عبارت است از:نماز،زكات،روزه،حج،جهاد،نماز جمعه،نماز جماعت، قرآن،دانش،و عاشورا!شگفتا كه عاشورا در كنار نماز و حج و جهاد وقرآن و...از خصلتهاى امتياز بخش امت اسلام بر امتهاى ديگر است.و اين راز عظمتعاشورا و يوم الله بودن آن است. در ادامه حديث فوق،حضرت موسى از مفهوم«عاشورا»مىپرسد،خداوند در پاسخ به روز گريه و تباكى بودن عاشورا در سوگ فرزندپيغمبر و فضيلت گريستن و اطعام و خرج در راه زاده زهرا و ماتم آن شهيد بزرگوار اشارهمىفرمايد و بر چشمهاى گريان در روز عاشورا و قطرات اشك،پاداش بهشت را وعدهمىدهد. امام خمينى«قدس سره»نيز روزهايى همچون 22 بهمن،15 خرداد،17 شهريور را«يوم الله»مىداند و به تكريم و احياى آنها دستور مىدهد و تعبير«عاشورا و 17 شهريور وديگر ايام الله...»[61] نشان مىدهد كه عاشورا را نيز از ايام الله مىداند و در جايى هم15 خرداد را با عاشورا مقايسه مىكند و هر دو را«روز الهى»مىداند كه همان يوم اللهاست:«بزرگداشت روز حماسه آفرين 15 خرداد،بزرگداشت ارزشهاى انسانى در طولتاريخ است،همان سان كه بزرگداشت روز سرنوشتساز عاشورا،بزرگداشت اسلام وقرآن كريم است.ملتشريف ما،بلكه ملتهاى مظلوم،از هر چه غفلت كنند،از اين دو روزالهى نبايد غفلت كنند.عاشورا با«نه»خود، يزيديان را در طول تاريخ نفى كرد و بهگورستان فرستاد،15 خرداد پهلويان و پهلوى صفتان و ابر قدرتها را مدفون كرد...»و درپايان اين پيام،مىفرمايد:«درود بر عاشورا،درود بر 15 خرداد و 22 بهمن،درود برايام الله»[62]پی نوشتها:1 مفاتيح الجنان و بحار الانوار،ج 101،ص 163. 2- مفاتيح الجنان:زيارت مطلقه سوم،زيارت وارث،زيارت امام حسين روز عرفه. 3- قيام جاودانه،محمد رضا حكيمى،نقل از چشمه خورشيد،ج 1،ص 330. 4- مفاتيح الجنان،زيارت امام حسين در عيد فطر و قربان(ص 48). 5- حديد،آيه 25. 6- مسرف بن عقبه. 7- مروج الذهب،مسعودى،ج 3،ص 69. 8- منتهى الآمال،محدث قمى،ج 2،ص 35(چاپ جاويدان)در حالات امام سجاد«ع». 9- براى تفصيل بيشتر قضيه ر.ك:«واقعه حره در تاريخ»،محمد جواد چنارانى،تاريخ الاسلام، ذهبى،ج 5،حوادثسال 68 هجرى. 10- دائرة المعارف الاسلامية،ج 7،ص 363. 11- غرر الحكم. 12- زيارت عاشورا،مفاتيح الجنان،ص 458. 13- زيارت مطلقه امام حسين،مفاتيح الجنان،ص 423. 14- مفاتيح الجنان،ص 435. 15- در زمينه وقف ر.ك:«مقدمهاى بر فرهنگ وقف».ابو سعيد احمد بن سلمان،«تاريخچه وقف در اسلام»،محمودشهابى،سلسله گزارشهاى«نگاهى به جايگاه وقف در جامعه ما»،روزنامه كيهان،10 اسفند 72،به بعد،«وقف»ميراثجاويدان»،فصلنامه سازمان اوقاف و امور خيريه. 16- نهج الفصاحه،ص 46. 17- وقف،ميراث جاويدان(مجله)،شماره 6،ص 142. 18- مقتل الحسين،مقرم،ص 15719- كشف الغمه،ج 2،ص 241،حياة الامام الحسين،ج 3،ص 48.20- موسوعة كلمات الامام الحسين،ص 369 به نقل از ثواب الاعمال 21- قبله اين قبيله،جواد محدثى،ص 74. 22- حياة الامام الحسين،ج 3،ص 274. 23- بحار الانوار،ج 45،ص 46،مقتل خوارزمى،ج 2،ص 32. 24- قمقام زخار،ص 404 25- ذريعة النجاة،ص 129. 26- بحار الانوار،ج 101،ص 25. 27- نفس المهموم،ص 131،مقتل خوارزمى،ج 2،ص 7،بحار الانوار،ج 45،ص 83،(با تفاوتهايى اندك در تعابير). 28- نهج البلاغه،صبحى صالح،خطبه 51. 29- صحيفه نور،ج 20،ص 113. 30- حسين پيشواى انسانها،محمود اكبرزاده،ص 27. 31- مقتل الحسين،مقرم،ص 280،تاريخ طبرى،ج 4،ص 323. 32- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد،ج 3،ص 245.در اين كتاب،اشعار،سخنان و حكايات تاريخى فراوانى در بارهروحيه عزت و بزرگوارى و جوانمردى،بويژه در ميدانهاى جنگ نقل شده است(ص 245 تا 331). 33- امالى صدوق،ص 122. 34- الخصائص الحسينيه،شوشترى،ص 99. 35- لهوف،ص 209. 36-بحار الانوار،ج 45،ص 299. 37- عوالم(امام حسين)،ص 607. 38- مناقب،ابن شهر آشوب،ج 3،ص 253. 39- عوالم،ص 608،بحار الانوار،ج 45،ص 298. 40- اصول كافى،ج 1،ص 465. 41- اعيان الشيعه،ج 1،ص 597. 42- از شعر«ياد»،جواد محدثى. 43- صحيفه نور ج 4،ص 279. 44- بحار الانوار،ج 44،ص 286 و ج 98،ص 103. 45- منتهى الامال(چاپ هجرت)ج 1،ص 542. 46- بحار الانوار،ج 52،ص 308. 47- همان،ج 45،ص 334،358،367. 48- مفاتيح الجنان،زيارت اول امام حسين،ص 424. 49- همان،زيارت ششم،ص 427. 50- همان،زيارت وارث،ص 430. 51- بحار الانوار،ج 44،ص 286. 52- مفاتيح الجنان،زيارت عاشوراى غير معروفه،ص 465. 53- همان،ص 466. 54- صحيفه نور،ج 20،ص 228. 55- همان،ج 9،ص 57. 56- در باره مفهوم و جايگاه ايام الله،ر.ك:«روايت انقلاب»،جواد محدثى،ج 1،ص 11، مقاله«نگاهى تازه به مفهومايام الله»و«صحيفه نور»،ج 9،ص 59. 57- مفاتيح الجنان،ص 451(زيارت عاشورا). 58- كنز العمال،علاء الدين على الهندى،ج 8،ص 658،المعجم المفهرس لالفاظ الحديث النبوى،ج 4،ص 224 واژه «عشر» 59- بحار الانوار،ج 45،ص 95 حديث 41. 60- مجمع البحرين،طريحى،واژه«عشر»،مستدرك سفينة البحار،نمازى شاهرودى،ج 7،ص 234. 61- صحيفه نور،ج 16،ص 181. 62- همان ج 14،ص 264. منبع: فرهنگ عاشورا
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]
صفحات پیشنهادی
فرهنگ عاشورا(20)
فرهنگ عاشورا(20)-فرهنگ عاشورا(20) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی وارث ارث برنده،ميراث دار،كسى كه مال،خانه،زمين،صفات يا افتخاراتى را از پدر يااجداد و گذشتگان به ...
فرهنگ عاشورا(20)-فرهنگ عاشورا(20) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی وارث ارث برنده،ميراث دار،كسى كه مال،خانه،زمين،صفات يا افتخاراتى را از پدر يااجداد و گذشتگان به ...
فرهنگ عاشورا(1 تا 20)
فرهنگ عاشورا(1 تا 20)-آب در حادثه كربلا،آب و عطش لازم و ملزوم يكديگرند.كاروان ابا عبد الله،كنار فراتفرود آمد، ليكن سپاه ابن سعد،فرات را به محاصره گرفت و آب را به ...
فرهنگ عاشورا(1 تا 20)-آب در حادثه كربلا،آب و عطش لازم و ملزوم يكديگرند.كاروان ابا عبد الله،كنار فراتفرود آمد، ليكن سپاه ابن سعد،فرات را به محاصره گرفت و آب را به ...
فرهنگ عاشورا(7)
فرهنگ عاشورا(7) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی خون آن روز كه جان خود فدا .... [20]البته بايد ذاكران و مرثيه خوانان،هم شايستگى اين منصب حساس را داشته باشند وهم در ...
فرهنگ عاشورا(7) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی خون آن روز كه جان خود فدا .... [20]البته بايد ذاكران و مرثيه خوانان،هم شايستگى اين منصب حساس را داشته باشند وهم در ...
فرهنگ عاشورا نسخه 5/1
به بهانه هفتمين هم انديشي رايزنان فرهنگي ايران درخارج ازكشور ... 20 آگوست 2008 – چهار رويداد اسلامي عيد قربان، عاشورا، ميلاد حضرت رسول اكرم (ص) وعيد .... شيعيان ...
به بهانه هفتمين هم انديشي رايزنان فرهنگي ايران درخارج ازكشور ... 20 آگوست 2008 – چهار رويداد اسلامي عيد قربان، عاشورا، ميلاد حضرت رسول اكرم (ص) وعيد .... شيعيان ...
ارزيابي مناسبات سوگواري و فرهنگ عاشورا
ارزيابي مناسبات سوگواري و فرهنگ عاشورا-ارزيابي مناسبات سوگواري و فرهنگ ... (20) فراتر از تحليل هاي استنباطي براي ماندگاري حادثه عاشورا صرفاً گزارش هاي ...
ارزيابي مناسبات سوگواري و فرهنگ عاشورا-ارزيابي مناسبات سوگواري و فرهنگ ... (20) فراتر از تحليل هاي استنباطي براي ماندگاري حادثه عاشورا صرفاً گزارش هاي ...
مقالات محرم
مقالات محرم-• نهضت كربلا از ديدگاه اهل سنت • عوامل تحریف در تاریخ عاشورا • ذلت ... فرهنگ عاشورا(17) • فرهنگ عاشورا(18) • فرهنگ عاشورا(19) • فرهنگ عاشورا(20) ...
مقالات محرم-• نهضت كربلا از ديدگاه اهل سنت • عوامل تحریف در تاریخ عاشورا • ذلت ... فرهنگ عاشورا(17) • فرهنگ عاشورا(18) • فرهنگ عاشورا(19) • فرهنگ عاشورا(20) ...
استاندارهرمزگان: انقلاب اسلامي براساس فرهنگ عاشورا بوجود آمد
استاندارهرمزگان: انقلاب اسلامي براساس فرهنگ عاشورا بوجود آمد-به گزارش ايرنا، حسين هاشمي تختي عصر ... و هيئت هاي مذهي جهت تبيين و انتقال فرهنگ و پيام عاشورا به نسل حاضر وآينده و مقابله با تهديدات و توطئه هاي د. ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 20] ...
استاندارهرمزگان: انقلاب اسلامي براساس فرهنگ عاشورا بوجود آمد-به گزارش ايرنا، حسين هاشمي تختي عصر ... و هيئت هاي مذهي جهت تبيين و انتقال فرهنگ و پيام عاشورا به نسل حاضر وآينده و مقابله با تهديدات و توطئه هاي د. ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 20] ...
فرهنگ عاشورا(5)
فرهنگ عاشورا(5) نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی تباكى خود را به گريه زدن،خود را .... يك بارهم«امير مسعود»در سال 1225 با سپاهى متشكل از 20 هزار جنگجوى وهابى به ...
فرهنگ عاشورا(5) نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی تباكى خود را به گريه زدن،خود را .... يك بارهم«امير مسعود»در سال 1225 با سپاهى متشكل از 20 هزار جنگجوى وهابى به ...
فرهنگ عاشورا(15)
فرهنگ عاشورا(15) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی كام برداشتن با تربت ..... جنگ تحميلى: و [20] درپيامى به مناسبت 17 شهريور فرمود:«عاشورا،قيام عدالتخواهان با عددى ...
فرهنگ عاشورا(15) نويسنده:حجت الاسلام جواد محدثی كام برداشتن با تربت ..... جنگ تحميلى: و [20] درپيامى به مناسبت 17 شهريور فرمود:«عاشورا،قيام عدالتخواهان با عددى ...
فرهنگ عاشورا(6)
فرهنگ عاشورا(6) نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی ثار خونخواهى،خون،قيام براى خونخواهى،«طلب ثار». .... [20] پس از برخورد با سپاه حر در«ذو حسم»:«ايها الناس!...انى لم اقدم ...
فرهنگ عاشورا(6) نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی ثار خونخواهى،خون،قيام براى خونخواهى،«طلب ثار». .... [20] پس از برخورد با سپاه حر در«ذو حسم»:«ايها الناس!...انى لم اقدم ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها