تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831000367




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ماجراي شيخ محمد حسن سريره


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ماجراي شيخ محمد حسن سريره
ماجراي شيخ محمد حسن سريره شيخ نوري در کتاب «جنه المأوي» ماجرايي نقل کرده است که يکي از علماي نجف گفت: در نجف اشرف مردي از طلاب علوم ديني به نام شيخ محمد حسن سريره بود که وي را سه مشکل پيش آمده بود: خون از سينه اش فرو مي ريخت؛ در تنگدستي شديدي زندگي مي کرد و دوست داشت با زني ازدواج کند که خانواده ي زن، به دليل فقرش ، با ازدواج مخالفت مي ورزيدند.وقتي از حل مشکلات مأيوس شد، قرار گذاشت که چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه (1) برود؛ زيرا ميان مؤمنين معروف بود که هر کس چهل شب چهارشنبه به زيارت اين مسجد رود، حتما حضرت مهدي صاحب الزمان عليه السلام را خواهد ديد.وقتي آخرين شب چهارشنبه فرا رسيد- که شبي بس تاريک و سرد و طوفاني بود- شيخ حسن در بيرون مسجد بر سکوي در مسجد نشسته بود؛چرا که به دليل خوني که از سينه اش به هنگام سرفه کردن فرو مي ريخت، نمي توانست داخل مسجد بماند. در اين فکر بود که سرانجام به زيارت حضرت مهدي عليه السلام موفق نشده است با اين که آن چهارشنبه چهلمين چهارشنبه است.شيخ حسن به نوشيدن قهوه عادت داشت. مقداري آتش برافروخت تا قهوه اي درست کند. در اين هنگام مردي را ديد که به سويش مي آيد. ناراحت شد و با خود گفت: اين اعرابي همه ي قهوه را خواهد نوشيد و هيچ چيز باقي نخواهد گذارد.شيخ حسن گويد: مرد به من رسيد و با نامم به من سلام گفت: از اين که او مرا مي شناسد، بسيار در شگفت شدم. پرسيدم:«از کدام طايفه ايد؟ آيا از طايفه ي فلاني هستي؟» وي فرمود: «خير». نام طوايف زيادي را بردم و اومرتب مي گفت:«نه». سرانجام از من پرسيد: « چرا اينجا آمده اي؟»عرض کردم: «چرا اين مطلب را از من مي پرسي؟» فرمود: «تورا چه زيان که اين پاسخ را به من بدهي؟!»براي وي در فنجاني قهوه ريختم و تقديمش کردم. اندکي ميل کرد و آن را به من برگرداند و فرمود:« تو آن را بنوش».فنجان را از او گرفتم و باقي را نوشيدم . آن گاه شروع کردم به بيان مسايل و مشکلاتم و عرض کردم که من در نهايت فقر و نيازم . در عين حال سالياني هاست که از سينه ام خون مي چکد. با اين اوضاع و احوال دل به مهر زني سپرده ام، ولي خانواده ي زن از اين که وي را به ازدواج من درآوردند امتناع مي ورزند. برخي از اهل علم مرا فريب دادند و گفتند:در نيازهاي خود متوجه حضرت صاحب الزمان عليه السلام شو و چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه برو که حاجتت برآورده خواهد شد. در اين مدت سختي ها و ناراحتي ها را تحمل کردم و به اينجا آمدم . امشب آخرين شب است و کسي را نديده ام. آن بزرگوار به من- که غافل بودم- رو کرد و فرمود:سينه ات که بهبود يافت... اما زن را به زودي به عقد ازدواج درخواهي آورد... ولي فقرت تا به هنگام مرگ با تو خواهد ماند.وقتي صبح شد، دريافتم که سينه ام بهبود يافته و پس از يک هفته با آن زن ازدواج کردم، ولي فقرم بر حال خود ماند.(2)پي نوشت : 1.مسجد کوفه مسجدي بزرگ و پربرکت است که در شهر کوفه نزديک نجف اشرف واقع شده و اميرالمؤمنين عليه السلام با مردم در آنجا نماز مي خواند و در آن شهيد شد. بناي اين مسجد تاکنون چند بار تجديد گرديده است.2جنه المأوي، حکايت 15.منبع: کتاب باز شناختي از يوسف زهرا عليه السلام
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن