محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842025695
سازمان دین و نحوه برخورد با مشکلات آن/ نقد و بررسی و مهندسی گام به گام
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
دین و اندیشه
سازمان دین و نحوه برخورد با مشکلات آن/ نقد و بررسی و مهندسی گام به گام
خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: بهترین راه مواجهه با مشکلات سازمانها و نهادهای دینی، اصلاح تدريجی نقايص آنها از طریق نقد و بررسی مشکلات و مهندسی گام به گام در یک جامعه باز است. دستيابی به يک دنيای بهتر در گرو تکاپوی مستمر برای ارزيابی نقصها و اشتباهات در تراز انديشه ها و طرحها و نقشه ها و کوشش پيوسته برای کاستن از آلام قابل رفع ابناء بشر است.
دکتر مجید محمدی (جامعه شناس) در یادداشت "آیا بدون دین سازمان یافته، دنیای بهتری نمی داشتیم؟"[1] و دين سازمانيافته، مروج تنفر و تبعيض[2] مدعی شده است: 1- دنيا را بدون باورهای شخصی دينی يا غير دينی نمی توان تصور کرد. 2- دنيا را بدون دين سازمان يافته (اديانی که به نهاد سازی اقدام کرده و نهادهايی مثل روحانيت، مدارس مذهبی، اوقاف يا پرستشگاه تأسيس کردهاند) می توان تصور کرد. 3- بدون دين سازمان يافته دنيای بهتری می داشتيم. در این مختصر برانیم تا در قالب سؤالاتی چند به بررسی ادعاهای سه گانه محمدی بپردازیم، به این امید که ایشان با تفصیل بیشتری دیدگاه خود را روشن و ابهامات موجود در مقالات خود را برطرف سازند. امکان دنیایی با باورهای دینی یا غیر دینی 1- با دقت در ادعای اول محمدی می توان گفت که این ادعا مستلزم فرض وجود شخص اندیشنده است و با چنین فرضی، ادعای اول یک ادعای تحلیلی و البته صادق است. انسان اندیشنده بدون باور، قابل تصور نیست و باورهای فرد اندیشنده هم یا باورهای دینی است یا باورهای غیر دینی. بنابراین "دنيا را بدون باورهای شخصی دينی يا غير دينی نمی توان تصور کرد". بررسی ادعای امکان دنیایی با دین سازمان نایافته 2- برای بررسی اعتبار ادعای دوم باید تلقی محمدی را درباره دین و منشأ آن دانست. محمدی در مقاله مورد بحث، به اجمال دین را مبتنی بر امر مقدس می داند، اما این بیان اجمالی، با تلقیهای متفاوتی از دین قابل جمع است که مطابق با برخی از آنها ادعای محمدی درست، و مطابق برخی دیگر ادعای وی نادرست است. برای مثال: اگر دین را در تجربه بدون تعبیر امر قدسی خلاصه کنیم و تجربه بدون تعبیر امر قدسی را ممکن بدانیم و بر این باور باشیم که بدون داشتن هرگونه پیش زمینه ای می توان تجربه ای از امر قدسی داشت و ... می توان دین فردی بدون سازمان را تصور کرد. اما محمدی در این مقاله هیچ اشاره ای به پیش فرضها و به تعبیری شروط امکان دین فردی نداشته و گویا تمامی این پیش فرضها و شروط را بدیهی و تحقق یافته دانسته است. این در حالی است که مناقشات بسیاری درباره این پیش فرضها و شروط در فلسفه دین، ذیل موضوع تجربه دینی مطرح شده است. اما اگر دین را مجموعه ای از عقاید و مناسک معنادار بدانیم که منشأ آن وحی یا تجربه ای قدسی است یا 2. تجربه بدون تعبیر را ناممکن و تعبیر تجربه را فرایندی زبانی قلمداد کنیم یا 3. تجربه امر قدسی را مستلزم در اختیار داشتن پیش زمینه های آگاهانه یا ناخودآگاه بدانیم یا ... اصولا تصور دین شخصی، همچون تصور زبان فردی، غیر ممکن است و نتیجه اعتقاد به دین غیر فردی (دین اجتماعی) وجود سازمانی اجتماعی خواهد بود. به نظر می رسد در این مقاله محمدی اصرار زیادی هم برای معتبر نشان دادن ادعای امکان تصور دین شخصی و بدون سازمان ندارد. بررسی ادعای مطلوبیت دنیایی بدون دین سازمان یافته 3- اما ادعای سوم محمدی (بدون دين سازمان يافته دنيای بهتری می داشتيم.) ادعایی است که وی تلاش زیادی برای اثبات آن کرده است. روش محمدی برای اثبات این ادعا نشان دادن مشکلات ادیان سازمان یافته در تاریخ و جوامع است. قبل از بررسی ادله محمدی در این زمینه، اجازه دهید به تحلیل این ادعا بپردازیم:وقتی صحبت از "بهتری" به میان می آید، فرد در مقام مقایسه دو وضعیت قرار دارد و چنین مقایسه ای وقتی می تواند ارزشمند باشد که تصویر درستی از دو وضعیت مورد مقایسه و معیاری برای ارزیابی و تشخیص "بهتری" دو وضعیت مورد مقایسه در اختیار داشته باشیم. محمدی تلاش بسیاری انجام داده است که تصویری از جامعه انسانی با دین سازمان یافته ارائه کند. اما وی توضیح نداده است که در مقابل جامعه انسانی با دین سازمان یافته، اصولا چه جوامع دیگری قابل تصور است؟ بحث درباره این مسئله از آنجا اهمیت دارد که محمدی پس از ارائه تصویری سیاه از ادیان سازمان یافته در جامعه، بدون هیچ بحثی دین شخصی سازمان نایافته را به عنوان جایگزینی مطلوب معرفی کرده است. اما در صورتی که در مقابل جامعه انسانی با دین سازمان یافته بتوانیم جوامع جایگزین متعددی را تصور کنیم، استدلال محمدی نامعتبر خواهد بود. در موضوع مورد بحث به لحاظ منطقی ما با احتمالات مختلفی روبرو هستیم: 1- جهان انسانی بدون دین 2- جهان انسانی با دین شخصی بدون سازمان 3- جهان انسانی با اشکال مختلفی (الف، ب یا ج) از دین سازمان یافته تحقق یافته 4- جهان انسانی با دین سازمان یافته ای غیر از اشکال الف، ب یا ج تحقق یافته یا به تعبیر دیگر جهان انسانی ای با دین سازمان یافته قابل تصور ولی تحقق نیافته. 5- در مقاله مورد بحث، محمدی تنها درصدد بوده است که تصویری از جهان انسانی با دین سازمان یافته الف، ب یا ج، که تنها برخی از اشکال خاص دین سازمان یافته هستند را ارائه دهد و تصور کرده است از سیاه بودن این تصاویر، می تواند مطلوبیت جهان انسانی با دین بدون سازمان را اثبات کند. اما برای اعتبار این استدلال محمدی می بایست ابتدا نشان می داد: الف) حالات 1 و 4 غیر ممکن و حالت 2 ممکن هستند یا ب) در صورت ممکن بودن حالات 1 و 4 مطلوبیت آنها از حالت 2 کمتر است. بی شک محمدی در این موضع گیری در مقابل کسانی قرار خواهد گرفت که معتقدند: 1. حالات 1 و 2 امکان پذیر نیست یا 2. با قبول وجود عناصر نامطلوب در جوامع انسانی با ادیان سازمان یافته الف، ب یا ج، می توان از مطلوبیت جهان انسانی با دین سازمان یافته دیگری نسبت به بیدینی یا دین فردی دفاع کرد. به عبارت دیگر ميتوان دين سازمان يافتهاي را تصوير كرد كه در آن ضمن احترام به زندگی معنادار دیگران، کارکردهای مورد نظر محمدی از ادیان فردی نیز محقق شود. بر این اساس شایسته بود محمدی توضیح می داد: 1. چرا به جای دفاع از دین سازمان نایافته و شخصی، از بیدینی (سلسله ای از باورها و رفتارهای غیر مبتنی بر امر قدسی) دفاع نمی کند؟ 2. آیا واقعا برای دین (در یکی از دو شکل سازمان یافته یا سازمان نایافته) کارکردی ویژه و منحصر به فرد قائل است، ولی معتقد است که دین سازمان نایافته بهتر از دین سازمان یافته آن وظیفه را انجام می دهد؟ 3. یا آنکه گذر از دین سازمان یافته به دین شخصی و سازمان یافته را به عنوان گامی در مسیر بی دینی مطرح می سازد؟ با توجه به آنچه محمدی در مقاله مورد بحث به آن اشاره کرده است، می توان گفت وی معتقد است ادیان شخصی و سازمان نایافته بهتر از ادیان سازمان یافته به زندگی انسان امید و معنا می دهند. به عبارت دیگر محمدی به کارکرد امید معنادهی دین به زندگی اعتقاد دارد. 4. اما آیا در اختیار داشتن معنایی برای زندگی، برای تداوم حیات بشر لازم است؟ 5. آیا دین داری بشر (در اشکال گوناگون دین شخصی یا دین سازمان یافته) در طول تاریخ، نشان دهنده گرایش درونی(فطری) او به موجود برین و تلاش برای شناخت و ارتباط با او نیست؟ 6. آیا تنها دین (سلسله ای از باورها و رفتارهای مبتنی بر امر قدسی) میتواند زندگی انسان را معنادار سازد؟ یا سلسلهای از باورها و رفتارهای غیر مبتنی بر امر قدسی هم می تواند نیاز انسان به امید و معنا، برای زندگی را تأمین کند؟ محمدی در این مقاله به این سؤالات پاسخی نمی دهد. از این رو: 1- ممکن است دفاع او از مطلوبیت دین شخصی و سازمان نایافته را شاهدی بگیریم بر این که وی داشتن معنا را برای زندگی لازم می داند و به عبارت دیگر معتقد است نیاز انسان به معنا جزء نیازهای ذاتی (فطری) اوست و معتقد است دین بهتر از بی دینی به این نیاز پاسخ می دهد. 2- اما از آنجا که محمدی زندگی با باورهای غیر دینی را ممکن (قابل تصور) دانسته است و مقایسه ای بین دین شخصی سازمان نایافته با بی دینی انجام نداده است، برداشت فوق قابل مناقشه خواهد بود و نیاز است محمدی توضیحاتی در این زمینه ارائه کند. رقبای دین سازمان یافته در معنادهی به زندگی 4. در مقاله مورد بحث، محمدی تصریح کرده است: بدون اديان سازمان يافته، زندگی آدميان با هنر و ادبيات و عرفان (که همان دين سازمان نايافته است) پر از معنا میشد و خلايی باقی نمی ماند. در واکنش به این ادعا، از محمدی می پرسیم: 1- آیا هر هنر و ادبیاتی می تواند زندگی آدمیان را پر از معنا کند؟ آیا کم هستند فیلمها (مصداقی از هنر) و رمانهایی (مصداقی از ادبیات) که تنها به برانگیختن حس شهوت، خشونت و هیجان کمک می کنند یا به ترویج پوچی زندگی می پردازند؟ آیا می توان نسبت هنر و ادبیات معنوی و هنر و ادبیات پوچ گرایانه را با نسبت کارآمدی ادیان شخصی و ادیان سازمان یافته در معنادهی به زندگی، آن چنان که محمدی تصور می کند، مقایسه کرد؟ محمدی مولوی و حافظ را خالقان نمونه هایی از هنر و ادبیات معنادهنده به زندگی معرفی کرده است. اما به این مطلب اشاره ای نمی کند که آیا چنین هنر و ادبیاتی بدون وجود دین سازمان یافته می توانست شکل گیرد؟ آیا مولوی و حافظ بن مایه های هنر و ادبیات خود را از خلأ به دست آورده اند؟ آیا تمام بن مایه های آثار مولوی و حافظ مبتنی بر تجربه شخصی آنها از امر قدسی بوده است؟ آیا این دو بزرگوار بن مایه های آثار خود و غنای تجربه امر قدسی خود را وامدار معارفی نیستند که به واسطه دین سازمان یافته به آنها رسیده است؟ محمدی معتقد است: اميد دادن به زندگی منحصر به اديان سازمان یافته نيست و انسانها قادرند بدون اين اديان نيز در سياه ترين لحظات زندگی، نوری را در انتهای تونل مشاهده کنند. اما آیا مشاهده چنین نوری، آن هم تنها در چنین حالت خاصی، نیاز بشر به امید و معنای زندگی را به طور کامل پاسخ می دهد؟ یا آن که بشر انتظار دارد در تمامی لحاظ زندگی اش نوری هدایت گر راه او باشد؟ تحقق کارکرد ادیان سازمان نایافته در پرتو سازمان!؟ همان طور که اشاره شد محمدی معتقد است علم، هنر، ادبیات و عرفان (به عنوان مصادیقی از دین سازماننایافته) میتوانند به زندگی آدمیان امید و معنا دهند. برای روشن شدن این دیدگاه سVالات چندی باید پاسخ داده شود: آیا علم، هنر، ادبیات و عرفان، برای تداوم و کارآمدی بیش از پیش خویش در تحقق اهدافشان (برای مثال امید و معنا بخشی به زندگی) سازمان نیافته اند و نهاد سازی نکرده اند؟ آیا محمدی معتقد است که علم، هنر، ادبیات و عرفان بدون استاد و شاگرد، بدون کلاس و درس، بدون سلسله مراتب، بدون ارزشگذاری و داوری و ... توسعه یافته اند؟ آیا اینکه امروزه محمدی مولوی را به عنوان خالق دین غیر شخصی میشناسد به این خاطر نیست که نظم و نثر او به دست ما رسیده و توانسته است به زندگی ما معنا بخشد؟ آیا به این خاطر نیست که مولوی در کلاس درس خود شاگردانی را تربیت کرده است، کتابی نوشته است، بر آن کتاب شروحی نوشته شده است، در کلاسهای درس نظرات او تدریس شده است، کنگره های سالانه برای بزرگداشت او برگزار گردیده است و ... مگر هر یک از اینها، نهادها و سازمان هایی برای بازتولید اندیشه های مولوی در روزگار ما نیستند؟ اگر روزی، فردی، کلامی را بدون مدرک به مولوی نسبت دهد، آیا مولوی شناسان برنمی آشوبند و گفته های او را تکذیب نمی کنند؟ اگر کسی بدون مدارک لازم، قصد داشته باشد کتابی را، با این عنوان که اثری از مولوی است، منتشر کند، آیا مولوی شناسان از مجاری قدرت برای ممانعت از نشر این اثر بهره نمی گیرند؟ محمدی با کدامین معیار، عرفان مولوی را نمونه ای از دین شخصی و سازمان نایافته قلمداد می کند؟ بقا و بازتولید آثار مولوی در طول تاریخ را می توان بر اساس "رئالیسم انتقادی بسکار" چنین تبیین کرد: 1. نیازی (معنای زندگی) به صورت مشترک در انسانها وجود دارد. 2. آراء مولوی توانسته است به این نیاز پاسخ دهد. 3. در نتیجه گرایشی نسبت به آراء و آثار او در انسانها بوجود آمده است. 4. از آنجا که این آراء و آثار هنوز می توانند به نیاز مشترک آدمیان پاسخ دهد، آدمیان به آن مراجعه می کنند. 5. این مراجعه مکرر به آثار مولوی، به بازتولید آراء وی در طول تاریخ و در جوامع مختلف انجامیده است. همان طور که بسکار می گوید مردم برای بقای یک نهاد یا سازمان خاص (برای مثال نظام سرمایه داری، یا خانواده متمرکز، یا آثار مولوی و ...) از آن نهادها و سازمانها استفاده نمی کنند، بلکه آنها برای رفع نیازهای اقتصادی، جنسی و معنوی خود از ساختارهای موجود بهره می گیرند و این بهره گیری سبب بازتولید آنها در طول زمان می شوند. ادیان شخصی هم به کالایی بازاری تبدیل می شوند با توجه به آنچه محمدی در مقاله مورد بحث بیان داشته است، می توان گفت وی بر این باور است که 1. ادیان سازمانیافته امر قدسی را به کالایی بازاری تبدیل کرده اند و 2. امتیاز دین شخصی سازمان نایافته این است که امر قدسی را به کالایی بازاری تبدیل نمی کند و 3. عرفان از مصادیق دین شخصی است و 4. یکی از نظامات عرفانی، عرفان مولوی است. اما آیا عرفان مولوی در گذر زمان به کالایی بازاری تبدیل نشده است؟ آیا نمی توان گفت توانایی آثار مولوی در پاسخ به نیاز مشترک آدمیان به معنا، و استقبالی که برخی از بزرگان از آراء مولوی داشته اند و ... سبب شده است، داشتن برای مثال کتاب مثنوی معنوی مولوی در خانه و محل کار به مد روز تبدیل شود؟ آیا این امر سبب نشده است عده ای به قصد سود اقتصادی به نشر کتاب مثنوی اقدام کنند؟ آیا کلاسهای درس، کتابها، نوارها و سی دی هایی با موضوع شرح مثنوی معنوی به کالایی در بازار برای خرید و فروش تبدیل نشده است؟ کتاب مثنوی معنوی با قلم زرین، کاغذ گلاسه، جلد نفیس و ... برای خواندن و استفاده معنوی از آن است یا برای زینت منزل؟ آیا نمی توان مدعی شد در مراسم سالانه بزرگداشت مولوی در قونیه، مولوی و آثار او به کالایی برای جذب توریست و تجارت تبدیل شده است؟ و آیا این همان اشکالی نیست که محمدی به ادیان سازمان یافته گرفته است: در ادیان سازمان یافته امر مقدس به کالایی در بازار تبدیل شده است. آیا عرفان مولوی توانسته است خود را از کالایی بازاری شدن برهاند؟ به نظر می رسد دین شخصی و سازمان نایافته مورد نظر محمدی، زمانی که 1. درصدد پاسخ به نیاز مشترک آدمیان در امید و معنادهی به زندگی برآید و 2. بکوشد به بهترین شیوه، بیشترین تأثیرگذاری و کارآمدی را داشته باشد، ناچار است سازمان بیابد و متناسب با توسعه و پیچیدگی جوامع، توسعه یابد و در همین زمان عدهای هم خواهند کوشید تا نیازهای غیر معنوی خود را از طریق ظرفیتها و قابلیتهای این سازمان دنبال کنند. پس هر چند ممکن است برخی از نهادها و سازمانها در راستای پاسخگویی به نیازی معنوی شکل گیرند، اما این قابلیت را خواهند داشت که به کالایی بازاری هم تبدیل شوند. نگاه محمدی به مشکلات ادیان سازمان یافته تا بدین جا مشخص شد که محمدی معتقد است که 1. انسان برای تداوم زندگی خود نیازمند امید و معناست. 2. هم باورها و رفتارهای مبتنی بر امر مقدس (دین) میتواند به زندگی آدمی امید و معنا ببخشد، هم برخی باورها و رفتارهای غیر مبتنی بر امر مقدس. 3. در این میان ادیان سازمان یافته بنا به شواهد و ادله زیر، بیش از آنکه در زمینه امید و معنابخشی به زندگی نقش داشته باشند، آسیب زا بوده اند. 4. ادیان سازمان نایافته بهتر از ادیان سازمان یافته می توانند به زندگی آدمی امید و معنا ببخشند. 5. در نتیجه بدون ادیان سازمان یافته جهان بهتری می داشتیم. شواهد و ادله ای که محمدی به منظور نامطلوب بودن ادیان سازمان یافته به آنها اشاره کرده، به شرح زیر است: جنايت عليه بشر، پاکسازی مذهبی و کشتار جمعی از دستاوردهای اديان سازمان يافته است. نقطهای از تاريخ بشر را سراغ نداريم که اديان سازمان يافته موجب صلح و دوستی ميان ابنای بشر شده باشند. اديان سازمان يافته حتی قادر نبودهاند ميان پيروان خود وحدت ايجاد کنند. نهادهای دينی در جوامع استبدادی در کنار جباران می ايستادهاند تا به قول خود به ارزشی والاتر يعنی حفظ نهادهای دينی بپردازند. در جوامع دمکراتيک نيز نهادهای دينی بيشتر در کنار احزاب و گروههايی قرار گرفتهاند که از تبعيضهای جنسيتی، نژادی و طبقاتی دفاع می کردهاند. دولتهای عرفی دمکراتيک در روزگار ما بسيار فراتر از سازمانهای دينی به نيازمندان ياری رسانده اند. سازمانهای دينی بيش از خدماتی که به جامعه عرضه میکنند، برای آن هزينه دارند. نظام مالی ادیان سازمان یافته در برابر عموم شفاف و پاسخگو نيستند. تنها اخلاقی که اديان سازمان یافته عرضه کردهاند، اخلاق قدرت و کنترل اجتماعی است. اديان سازمان يافته به جای آن که نظامهای اخلاقی منسجمی به بشر عرضه کنند، موجب تشويش اخلاقی شدهاند. دين سازمان يافته عقول را زندانی میکند و فرديت را به زنجير می کشد. خطای دينداران وابسته به اديان سازمان يافته مبتنی بر عدم عقلانيت ساختاری است، در حالی که خطای غير دينداران و اهل معنا (که دين فروشی نمی کنند) مبتنی بر روش عقلانی سعی و خطاست. اديان سازمان يافته پيروان خود را به باورهای خيالی معتاد می سازند و چشمان آنها را برابر ايده های تازه می بندند. موارد فوق بخشی از حدود 40 مشکلی است که محمدی برای اثبات ادعای نامطلوبیت ادیان سازمان یافته به آنها اشاره می کند، که البته بسیاری از آنها قابل تحویل به همدیگر هستند. شایان ذکر است، محمدی بر این باور است که تحلیل او مبتنی بر رویکردی جامعه شناختی و ناظر به اديان سازمان يافته در دنيای واقعی و انضمامی است. در واکنش به این ادعای محمدی می توان از وی پرسید: آیا وی با استقراء تام، دریافته است که تمامی ادیان سازمان یافته در تمامی زمانها و مکانها یک چنین کارکردهایی را به همراه داشته اند؟ علی الظاهر پاسخ محمدی به این سؤال منفی خواهد بود. آیا محمدی می تواند ادعا کند که هیچ دین سازمان یافته ای نمیتواند بدون جنایت، تقلب و سیاه کاری انتظارات وی و جامعه انسانی را برآورده سازد؟ آیا چنین ادعایی می تواند مبتنی بر جامعه شناسی تجربی باشد؟ یا چنین ادعایی مبتنی بر تحلیلی فلسفی ارائه شده است؟ آیا ادعای محمدی مبنی بر این که "ادیان سازمان یافته همواره آثار سوء به همراه داشته اند." مبتنی بر نگاه ذات انگارانه به ادیان سازمان یافته نیست، به این معنا که ادیان سازمان یافته ذاتا مسئله دار هستند و تنها راه نجات از مشکلات مربوطه از بین بردن آنها (ادیان سازمان یافته) است؟ با وجود چنین رویکردی به ادیان سازمان یافته، محمدی برای نجات از آن، چه راهکاری را پیشنهاد می کند؟ آیا با از بین بردن افراد و سازمانهای مربوطه، ادیان سازمان یافته از میان می روند؟ یا چنین مواجه های با ادیان سازمان یافته، با وجود نیازهای مربوطه در جامعه، تنها حس نیاز به این افراد و سازمانها را تشدید می کند و به بازتولید شدیدتر آنها می انجامد؟ آیا محمدی با تمام ظرفیتها و قابلیتهای بدیلهای پیشنهادی خود (ادیان سازمان نایافته که علم، هنر، ادبیات و عرفان مصادیق آن به زعم محمدی هستند) آشناست و یقین دارد که جایگزینی آنها با ادیان سازمان یافته کنونی، مخاطراتی بیش از ادیان سازمان یافته کنونی به همراه نخواهد داشت؟ راه مناسبتر مواجهه با مشکلات سازمانهای دینی در پایان اجازه دهید راهکار پیشنهادی دکتر علی پایا[3] برای مواجهه با مشکلات سازمانهای دینی را به اختصار مرور کنیم. پایا بر این باور است: آدميان گريزی از زندگی اجتماعی ندارند. زندگی اجتماعی، به يک اعتبار محصول عمل نهادهای مختلف است.در نتیجه در غياب نهادها، زندگی اجتماعی، برای آدميان (به اعتبار انسان بودنشان) ناممکن می شود.هر اندازه زندگی اجتماعی پيچيده تر شود، تنوع ساختار و پيچيدگی کارکرد سازمانها و نهادهای آن نیز بيشتر می شود.سازمانها و نهادهای اجتماعی، از هر سنخ که باشند، نوعی تکنولوژی به شمار می آيند. تکنولوژی برساخته آدمی است با دو کارکرد: 1. پاسخگويی به نيازهای غير معرفتی آدميان و 2. ايفای نقش در مقام ابزار برای کمک به علم. سازمانهای دینی (نظير مساجد، خانقاه ها، حسينيه ها، مدرسه های علميه و ...) نیز نوعی تکنولوژي هستند که از درون مناسبات اجتماعی سر برآورده اند تا به نيازهای عاطفی، احساسی، معناشناسانه آدمی درباره واقعيت قدسی پاسخ دهند. سازمانهای دینی، مانند هر تکنولوژی دیگر می توانند کارآمد یا در مقابل نحيف، دارای کارکردهای نامطلوب و فاقد کارآيی مورد نظر در شکل دادن رويکرد صحيح به آموزه ها و رفتارهای دينی باشند.هيچ برساخته آدمی عاری از نقص نيست و سازمانهای دینی به عنوان برساخته های آدميان همواره قابل تصحيح و بهينه سازی هستند. تکنولوژی هايی که برای پاسخگويی به نيازهای غيرمعرفتی آدميان ابداع می شوند، اگر ناظر به نيازهای غير اساسی باشند، با انصراف افراد از آن نيازها، فلسفه وجودی خود را از دست می دهند و کنار گذارده می شوند. اما تکنولوژی هایی که ناظر به نيازی واقعی باشند، به تناسب شرایط دستخوش تغيير می شوند، اما شان کلی آنها که ناظر به رفع يک نياز واقعی است، تغيير نمی کند و با رفتن مصداقی، مصداق ديگری در جهت رفع همان نياز و احيانا با کارآيی بيشتر، برساخته می شود. نياز به دين، نيازی است که ريشه در وجود آدمی دارد و از اين رو با حذف يکی از مصاديق آن، مصداق ديگری جايش را پر خواهد کرد. بقاء سازمانهای دینی در طول تاریخ نشان می دهد که جنبه های مثبت و سازنده آنها بر جنبه های منفی و نامطلوبشان فزونی داشته است با وجود این تصور سازمانهای دینی با کارکرد بیشتر و نقص کمتر ممکن است. سازمانهای دینی، همچون سایر تکنولوژیها به خودی خود نه خوبند نه بد. نه شرند و نه خير. آنچه تکنولوژیها را خوب يا بد می کند، شيوه به کارگيری قابليتها و ظرفيتهای آن به وسيله کاربران است. در جوامع بسته اگر کاربران ظرفيتهای موجود در نهادها را در مسيرهای ناصواب به کار گيرند، چون صدای اعتراض و انتقادی به گوش نمی رسد نقايص و ضررها آشکار نمی شود. در جوامع باز، ديده بانی و نقادی مستمر موجب می شود که حتی اگر کاربرانی با ذهنيت بيمار و در انديشه سود و منفعت شخصی و گروهی، قصد استفاده سوء از ظرفيتهای سازمان دینی را داشته باشند، در برابر فشار افکار عمومی و خواست جامعه برای مسئوليت پذيری، نتوانند برای مدت زيادی به رويه نامطلوب خود ادامه دهند. بدیلهای پیشنهادی دین سازمان یافته (علم، ادبيات، هنر و عرفان) نیز در جوامع بسته می توانند به مخوف ترين ابزار سرکوب ابنای بشر تبديل شوند. تاريخ چند هزار ساله تمدن شاهد نمونه های دهشتناکی در این زمینه بوده است. بنابراین بهترین راه مواجهه با مشکلات سازمانها و نهادهای دینی، اصلاح تدريجی نقايص آنها از طریق نقد و بررسی مشکلات و مهندسی گام به گام در یک جامعه باز است. دستيابی به يک دنيای بهتر در گرو تکاپوی مستمر برای ارزيابی نقصها و اشتباهات در تراز انديشه ها و طرحها و نقشه ها و کوشش پيوسته برای کاستن از آلام قابل رفع ابناء بشر است. تکاپو برای اصلاح نهادها و از آن جمله نهادها و سازمانهای دينی يک وظيفه اخلاقی است.تلاش برای اصلاح و بهینه سازی سازمانها و نهادهای دینی توسط مصلحان دینی انجام گرفته است. برای مثال استاد مطهری، در سخنرانی تأثيرگذار خود کوشید "مشکل اساسی سازمان روحانيت" [4](نحوه تأمین مالی آن) را بررسی کرده و عوارض نامطوب آنرا شناسایی و راهکاری برای اصلاح آن پیشنهاد دهد. پی نوشتها: [1] http://news.gooya.com/politics/archives/2011/11/132058.php سه شنبه 8 آذر 1390
[2] . http://news.gooya.com/politics/archives/2011/12/132935print.php پنجشنبه 24 آذر 1390
[3] دکتر علی پایا در دو مقاله، اندر باب "نهاد دين سازمانيافته"، http://news.gooya.com/politics/archives/2011/12/132828.php سه شنبه 22 آذر 1390 و بدخوانی عامدانه يا بدفهمی ناآگاهانه، http://news.gooya.com/politics/archives/2011/12/133218print.php چهارشنبه 30 آذر 1390 به نقد دیدگاه محمدی پرداخته است.
[4] . این سخنرانی بعدها در قالب کتاب ده گفتار منتشر شد. *نویسنده: دکتر سیدمحمدتقی موحدابطحی، عضو شورای پژوهشی گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
۱۳۹۲/۱۱/۱۲ - ۱۰:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]
صفحات پیشنهادی
کتاب «نقدی بر خرد سیاسی» منتشر شد/ بررسی تحلیل فوکو از طرز تفکر دولت مدرن
دین و اندیشه کتاب نقدی بر خرد سیاسی منتشر شد بررسی تحلیل فوکو از طرز تفکر دولت مدرن توماس لمکه در کتاب نقدی بر خرد سیاسی به طرح و نقد و بررسي موضوعات مختلف در آثار فوکو پرداخته و در سه بخش اصلي طبيعتشناسي قدرت طرز تفكر حكومت و سياست و اخلاق آنها را مورد بررسي قرار داده اسآیا با نفی عقلانیت می توان به دین و معنویت رسید؟/ نقدی بر مقاله تأملی درباره پیدایش تاریخی فلسفه سعید زیباکلام
دین و اندیشه آیا با نفی عقلانیت می توان به دین و معنویت رسید نقدی بر مقاله تأملی درباره پیدایش تاریخی فلسفه سعید زیباکلام دکتر سیدمحمدتقی موحد ابطحی عضو شورای پژوهشی گروه فلسفه علوم انساني پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نقدی بر مقاله ما عوامان و مخلوقات حقایق یاب ما تأملی دربارهدر جلسه امروز ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح شد بررسی نحوه برخورد با مفسدین اقتصادی تحت نظر/ ارائه گزارش قو
در جلسه امروز ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح شدبررسی نحوه برخورد با مفسدین اقتصادی تحت نظر ارائه گزارش قوه قضاییهنماینده ناظر مجلس شورای اسلامی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به تشریح جلسه امروز این ستاد پرداخت رمضان شجاعی کیاسری نماینده ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقبرگزاری همایش نقد و بررسی فلسفه دین در قم
قم برگزاری همایش نقد و بررسی فلسفه دین در قم به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور جمعی از صاحبنظران حوزه و دانشگاه همایش علمی نقد و بررسی فلسفه دین برگزار میشود به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم با حضور جمعی از صاحبنظران حوزه و دانشگاه به همت قطب علمی فلسفرئيس سازمان محيط زيست كشور وارد زابل شدبررسي مشكلات تالاب بينالمللي هامون با حضور معصومه ابتكار در زابل
رئيس سازمان محيط زيست كشور وارد زابل شدبررسي مشكلات تالاب بينالمللي هامون با حضور معصومه ابتكار در زابل دقايقي پيش با هدف بررسي مشكلات تالاب هامون رئيس سازمان محيط زيست وارد زابل شد به گزارش خبرگزاري فارس از زابل با هدف بررسي مشكلات زيست محيطي منطقه سيستان و تالاب هامون معصومهگزارش فارس از تحولات بازار سرمايه در هفتهاي كه گذشتتداوم جذب نقدينگي با عرضههاي سنگين در بازار/ گامهاي جدي
گزارش فارس از تحولات بازار سرمايه در هفتهاي كه گذشتتداوم جذب نقدينگي با عرضههاي سنگين در بازار گامهاي جدي بورس انرژي احتمال تعديل منفي برخي نمادها تداوم جذب نقدينگيهاي بازار با عرضههاي سنگين گام جدي بورس انرژي ايران براي تأمين خوراك پالايشگاهها تعديل منفي پتروشيميهامعاون اجرایی سازمان نظام مهندسی ساختمان همدان مطرح کرد عدم آگاهی از نحوه انعقاد قراردادهای مشارکتی عامل اختلاف
معاون اجرایی سازمان نظام مهندسی ساختمان همدان مطرح کردعدم آگاهی از نحوه انعقاد قراردادهای مشارکتی عامل اختلاف طرفینمعاون اجرایی سازمان نظام مهندسی ساختمان همدان گفت به دلیل عدم آگاهی کامل از نحوه انعقاد قراردادهای مشارکتی اکثراً در حین اجرا و یا پایان ساخت اختلافاتی بین طرفین بهتحولات حوزه بانک و بیمه در هفتهای که گذشت آخرین ارقام نقدینگی، نحوه تامین مالی مسکن مهر و رد پیشنهاد افزایش س
تحولات حوزه بانک و بیمه در هفتهای که گذشتآخرین ارقام نقدینگی نحوه تامین مالی مسکن مهر و رد پیشنهاد افزایش سقف تسهیلات قرضالحسنهجزئیات تامین مالی مسکن مهر نحوه فعالیت صنعت بیمه در زمان تحریم اظهارنظرها راجع به پیشنهاد افزایش سقف تسهیلات قرضالحسنه و رد آن توسط قائم مقام بانک متامین نقدینگی بزرگترین مشکل واحدهای صنعتی است/ ارائه تسهیلات از سوی بانکها مشکلات را مرتفع میکند
استانها مرکز البرز موفق در گفتگو با مهر تامین نقدینگی بزرگترین مشکل واحدهای صنعتی است ارائه تسهیلات از سوی بانکها مشکلات را مرتفع میکند کرج - خبرگزاری مهر رییس سازمان صنعت معدن و تجارت استان البرز گفت تامین نقدینگی بزرگترین مشکل واحدهای صنعتی البرز از جمله کارخانه بستنکمبود نقدینگی از مشکلات شهرکهای صنعتی آذربایجانغربی
چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲ ۲۹ مدیر کل شهرکهای صنعتی آذربایجانغربی گفت با تلاش و کوشش صورت گرفته توانستیم رتبه هفتم کشوری را کسب کنیم صابر پرنیان در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه آذربایجانغربی با اعلام خبر فوق افزود در طی سال جاری شرکت شهرکنقد و بررسي نقش روابط عمومي در سازمان
نقد و بررسي نقش روابط عمومي در سازمان برنامه مهارت هاي اقتصادي به مبحث نقش روابط عمومي در سازمان اختصاص دارد به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی به عنوان یک نهاد ارتباطی متعلق به جامعه ی مدرن است این ساختار در بسیاری از کشورهای پیشرفتهفیلم سینمایی «اکباتان» نقد و بررسی میشود
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱ ۱۹ فیلم اکباتان با حضور مهرشاد کارخانی کارگردان شاهد احمدلو مزدک میرعابدینی و سحر قریشی در فرهنگسرای فردوس نقد و بررسی میشود به گزارش خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا سیوپنجمین جلسه نقد و بررسی فیلم اکباتان به همراه نمایش اینسازمان تبلیغات در مبارزه با اعتیاد پیشگام است
استانها جنوب خوزستان حجت الاسلام بلک سازمان تبلیغات در مبارزه با اعتیاد پیشگام است اهواز - خبرگزاری مهر مدیرکل تبلیغات اسلامی خوزستان گفت سازمان تبلیغات اسلامی همواره از طریق ائمه جماعت مساجد در مبحث مبارزه با مواد مخدر پیشگام بوده است به گزارش خبرنگار مهر حجت الاسلام وروشنگری در برابر فرقههای انحرافی از فعالیتهای سازمان تبلیغات
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴ ۴۲ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی پالایش فضای مجازی و بومیسازی نوشت افزارها را از برنامههای جدی سازمان تبلیغات اسلامی ذکر کرد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی در دیدار با آیتالله مکارم شیرازی به سوضعیت عامل اصلی تورم / آخرین میزان نقدینگی
وضعیت عامل اصلی تورم آخرین میزان نقدینگیتاریخ انتشار شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲ ۰۷ مدیرکل اقتصادی بانک مرکزی گفت رشد پایه پولی به عنوان عامل اصلی تورم در آبان امسال در مقایسه با اسفند سال قبل به صفر رسید و حجم نقدینگی در این ماه ۵۳۰ هزار و ۷۰۰میلیارد تومان شد به گزارش فارس ابتوصیه یک روانشناس به والدین هنگام افت تحصیلی فرزندمان چه کنیم؟
توصیه یک روانشناس به والدینهنگام افت تحصیلی فرزندمان چه کنیم یک روانشناس با اشاره به نحوه محاسبه افت تحصیلی در دانشآموزان کم شدن نمره در یک یا دو درس را افت تحصیلی ندانست و از والدین خواست تا در مواجهه با این پدیده شرایط عاطفی و ذهنی فرزند و جو حاکم در منزل را بررسی کنند مهردانمایش اقتدار فرهنگی ایران در دنیا اولویت برنامههای سازمان فرهنگ و ارتباطات است
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳ ۲۱ رئیس جدید سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معرفی اقتدار فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را اولویت برنامههای این سازمان دانست و گفت در این دوره تلاش میکنیم اقتدار فرهنگیمان را در دنیا به نمایش بگذاریم به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دا-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها