واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرمايشات حضرت مهدي عليه السلام (دوران غيبت)- قسمت اول نويسنده:خدامرلد سلیمیانمنبع:درسنامه مهدویت2-ص94تاص100 آنگونه که پيش از اين نيز ياد شد، اين دوره به دو بخش متفاوت ـ با عنوان غيبت صغرا و غيبت کبرا تقسيم شده است. شکّي نيست که آن حضرت در دوران غيبت نخست، پيامها و سخنان فراواني به واسطة سفيران خاص، به يادگار گذاشته است؛ امّا از آنجا که ما دليل روشن و قابل اعتمادي بر پذيرش ادعاي ملاقات و نقل سخن از آن حضرت، در دوران غيبت کبرا در دست نداريم، فقط به بررسي آثار آن حضرت در دوران غيبت صغرا ميپردازيم.مجموعة آنچه در اين دوران به دست رسيده، به طور عمده به صورت توقيع بوده است؛ اگر چه مطالبي نيز به صورت شفاهي از آن حضرت نقل شده است. اكنون بحث را با عنوانهاي: توقيعات، دعاها و زيارتنامهها ادامه ميدهيم.توقيعات«توقيع» در لغت به معناي «نامه را نشان کردن»، «نوشتن عبارتي در ذيل نامه و نوشته» است. همچنين «پاسخهاي مكتوب بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهاي كتبي كه از ايشان ميشود.1از بررسي نوشتههاي تاريخي به دست ميآيد، از زمانهاي دور بين حاكمان و فرمانروايان، «توقيع نويسي» رواج داشته و موارد فراواني از توقيعات آنها در متنهاي تاريخي ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پيشين، در منابع روايي، فقهي و تاريخي شيعه نيز سخن از توقيع به چشم ميخورد. توقيع در اين کتابها به طور عمده، به قسمتي از نوشتههاي پيشوايان ديني(عليهم السلام) اطلاق شده است که براي پيروان خود مرقوم فرمودهاند. امروزه به سبب کاربرد بيشتر توقيعات در منابع مهدويّت، هنگامي كه سخن از «توقيع» به ميان ميآيد، ذهن به توقيعات واپسين پيشواي معصوم، حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) منصرف ميشود؛ اما از امامان(عليهم السلام) ديگر نيز نوشتههايي با عنوان «توقيع» صادر شده است.2 چگونگي صدور توقيعاتدربارة چگونگي صدور توقيعات از سوي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، به طور دقيق آگاهي روشني در دست نيست؛ اما بدون شك، بسياري از اين توقيعات، به گونهاي معجزه آسا صادر شده است؛ به گونهاي كه ميتوان گفت: صدور آنها به نحو عادي و از شخص معمولي صورت نگرفته است.براي نمونه، ميتوان به حکايتي که در اينباره رسيده است اشاره کرد. «محمد بن فضل موصلي» يکي از شيعيان بود که نيابت «حسين بن روح» را قبول نداشت. روزي هنگام بحث با يكي از دوستانش (حسن بن علي وجنا) و بنا به پيشنهاد او، در صدد آزمودن نايب امام برآمدند. آنان بر مطلبي كاملاً محرمانه توافق كردند. حسن بن علي وجنا كاغذي از دفتر موصلي جدا كرد و قلمي تراشيد. سپس با قلم بدون مركب، مطالبي را بر روي آن ورقه نوشت و آن كاغذ سفيد را مهر كرد و به وسيله خدمتكار نزد حسين بن روح فرستاد.ظهر همان روز در حالي كه محمد بن فضل مشغول غذا خوردن بود، پاسخ نامه وارد آمد كه دقيقاً در همان ورقه فرستاده شده، پاسخها با مركب نوشته شده بود. محمد بن فضل، در حالي كه سخت تحت تأثير قرار گرفته بود، همراه حسن بن وجنا به محضر حسين بن روح وارد شد و از آن حضرت به سبب گمان نادرست خود عذرخواهي كرد.3افزون بر کرامتهاي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در صدور توقيعات که به يک نمونه آن اشاره شد، در متن توقيعات نيز، موارد فراواني از کرامت به چشم ميخورد كه بيشتر به صورت آگاهيبخشي غيبي، از حوادث آينده، اتفاقات پنهاني، شفاي بيماران و مانند آن ميباشد.يك نمونه از اين توقيعات، آنگاه صادر شد كه دربارة وكلا و نمايندگان حضرت، نزد خليفه غاصب وقت، بدگويي شده بود. خليفه، براي شناسايي و دستگيري آنان، دستور داد افراد ناشناسي را همراه پول نزد وكلا به جاسوسي بفرستند. اگر كسي از آنها چيزي پذيرفت، او را دستگير كنند.حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در توقيعي خطاب به تمام وكيلها، دستوري فرمود از هيچ كس و تحت هيچ شرايطي چيزي نپذيرند و خود را بياطلاع نشان دهند.4در ماجراي ديگري حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، با صدور توقيعي، شيعيان را از زيارت كربلا و كاظمين برحذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد خليفه در آن موقع، دستور داده بود هر كس به زيارت رود، در كمينش باشند و او را دستگير كنند.5بيشتر توقيعات به خط حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)دربارة اين که آيا توقيعات به خط مبارك حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بوده بايد گفت: عدهاي از افرادي که توقيعها را روايت و نقل نمودهاند، تصريح کردهاند برخي از اين نوشتهها به خط شريف آن حضرت است. در ذيل، به نمونههايي از آن اشاره ميشود:1. شيخ طوسي به نقل از راوي يك توقيع، اين جمله را در كتاب خود نقل كرده است: در پاسخ نوشته آنان، به خط امام زمان(عليه السلام) وارد شده است كه: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهي و فتنهها سلامت بخشد و به ما و شما روح يقين عطا كند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد!...». 62. شيخ صدوق؛ نقل كرده است، محمد بن عثمان عمري ميگويد: خَرَجَ تَوقِيعٌ بِخَطِّهِ نَعْرِفُهُ... ؛ توقيعي به خطي كه ما آن را ميشناختيم، خارج شد....73. وي همچنين نقل كرده است؛ اسحاق بن يعقوب گويد: از محمد بن عثمان عمري خواهش كردم پاسخ نامهاي را كه در آن از مسايل مشكلي پرسش كرده بودم، به من برساند. پس در توقيع به خط مولايمان صاحب الزّمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وارد شده بود:اما آنچه دربارة آن پرسيدي ـ كه خدايت هدايت كند و پايدارت بدارد! ـ راجع به امر منكران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان كه ميان خدا و كسي خويشاوندي نيست و هركس مرا منكر باشد، از من نيست و راه او راه فرزند نوح(عليه السلام) است اما راه عمويم جعفر و فرزندانش، راه برادران يوسف است....8عبارتهاي يادشده بيانگر اين مطلب است كه بزرگان محدث، اطمينان داشتهاند همه توقيعات يا بيشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است.اين توقيعات، به وسيله نواب خاص در دوران غيبت صغرا، براي افراد صادر ميشد و ارتباط نوشتاري با حضرت، فقط از راه آنان امكانپذير بود؛ به صورتي كه حتي وكيلهاي آن حضرت، نامههاي خود و ديگران را نزد نايب امام ميفرستادند و از ايشان پاسخ دريافت ميكردند. به طور اساسي، فلسفة نيابت خاص نيز همين است؛ وگرنه چنانچه هر كس ميتوانست به شرف گرفتن توقيع نايل آيد، ديگر نيازي به نايب خاص نبود.يادآوري اين نكته لازم است که بيشتر دانشمندان ديني بر اين باورند كه توقيعات صادر شده از ناحية صاحب الامر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فقط در دوران غيبت صغرا و نيابت نواب خاص بوده است و بدينسان نميتوان به آن دسته از توقيعات صادر شده پس از اين دوران چندان اعتماد کرد و به صدور آنها از طرف حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اطمينان يافت.برخي از اين نوشتهها که پس از دوران غيبت صغرا به آن حضرت نسبت داده شده، از اين قرار است:1. نامههايي که گفته شده از طرف حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به شيخ مفيد رسيده است.اين توقيعات براي نخستين بار، به وسيله ابومنصور طبرسي (از عالمان قرن ششم)، بدون سند، افزون بر يک صد سال پس از وفات شيخ مفيد، در کتاب احتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وي، ابن شهر آشوب (متوفاي 588ق) به آن اشاره كرده و ابن بطريق (متوفاي 600ق) شاگرد ابن شهر آشوب آنها را مطرح كرده است. در آن کتاب گفته شده: اين نامهها به وسيله شخص مورد اعتمادي به شيخ مفيد ميرسيد؛ ولي نام آن شخص ذكر نشده است.9آنچه اين ترديد را جدّيتر ميکند اين است که شاگردان شيخ مفيد، از جمله آنها: سيّد مرتضي، ابن ادريس، نجاشي، شيخ طوسي، ابويعلي جعفري، ابوالفتح كراجكي، سلاربن عبدالعزيز ديلمي و... ـ با اين كه تأليفات فراواني داشته و بيشتر شرححالنگار بودهاند ـ هرگز به اين توقيعات اشاره نكردهاند10؛ در حالي که اگر چنين سخناني به شيخ مفيد رسيده بود، با توجه به اهميّت شايان آن، به طور حتم، شاگردان او، نقل ميکردند11 افزون بر آن، خود شيخ مفيد نيز در آثار ارزشمند و فراوان خود، هيچ اشارهاي به اين نامهها نکرده است. جاي تأمل است که چگونه برخي بر توقيعبودن اين سخنان پافشاري ميکنند.12 علّامه بحر العلوم طباطبايي نيز در كتاب رجالي خود و آقاي خويي در معجم رجالالحديث، در اين توقيعات، ترديد كردهاند. پيشبيني اين توقيعات از حوادث آينده دليل بر درستي آن نخواهد بود؛ زيرا آنچه به دست ما رسيده است پس از حوادث بوده كه امكان جعل آنها وجود دارد.2. برخي نويسندگان، پيامي را كه براي مرحوم آيتاللّه سيّد ابوالحسن اصفهاني به وسيله مرحوم شيخ محمد كوفي شوشتري نقل شده است، در شمار توقيعات و سخنان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ذكر كردهاند.در ايننامه چنين آمده است: خودت را در اختيار [مردم] بگذار و محل نشستن خويش را در محل در ورود خانه قرار بده [تا مردم سريعتر بتوانند با تو ارتباط پيدا كنند] و حوايج مردم را بر آور؛ ما تو را ياري ميكنيم.13در پايان بخش توقيعات و با اين توضيحات، نيازي به اين نيست که بگوييم برخي نوشتههايي که اين روزها به عنوان دست خط آن حضرت ارائه ميشود هيچ پايه و اساسي ندارد. و اين احتمال بعيد نمينمايد که ممکن است اين کارها، از طرف دشمنان و براي مخدوش ساختن چهرة تابناک شيعه انجام شده باشد.همانگونه که اشاره شد، دربارة چگونگي صدور توقيعات در عصر غيبت صغرا، سخن روشني در دست نيست؛ امّا از برخي نقلها استفاده ميشود، سفيران حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) پرسشها و درخواستهاي مراجعهكنندگان را در يك برگه به نوبت مينوشتند. آن گاه پاسخ آنها كه حداكثر ظرف سه روز صادر ميشد، يكجا ميآمد. گاهي نيز پاسخ پرسشها به صورت شفاهي، به نوّاب خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را مينگاشتند يا به صورت حضوري به پرسشكننده پاسخ ميدادند. در پارهاي از موارد نيز ـ به سبب مصلحتي كه حضرت ميدانستند ـ اصلاً پاسخي صادر نميشد. برخي از توقيعات نيز به صورت ابتدايي و بدون اينكه در پاسخ به پرسشي باشد، صادر شده است.موضوعات مندرج در توقيعات، گسترة وسيعي را در بر ميگيرد؛ از معارف و حقايق ديني گرفته تا امور تربيتي و برنامههاي زندگي فردي و اجتماعي و... .پي نوشت ها: 1. علی اكبر دهخدا، لغتنامه، ج 5، ص 7145.2. اربلي، كشف الغمة في معرفة الائمة(عليهم السلام) ، ج 3، ص 36؛ کلينی, كافی، ج 1، ص 145، ح.3. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 315، ح 264. 4. شيخ کلينی, كافی، ج 1، ص 525، ح 30. 5. همان، ح 31.6. همان، ص 285.7. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 160، ح 3. 8. همان، ح 4.9. طبرسي، احمدبن علي، الاحتجاج، ص 497.10. ر.ک: گروهی از نويسندگان, چشم به راه مهدی(عليه السلام)، ص 98. 11. ر.ک: مقالة: سفارت و نيابت خاصه, نجم الدين طبسی, فصلنامه انتظار, ش18, ص152.12. يادآوری اين مطلب ضروري است که اثبات نامه حضرت برای شيخ مفيد, فضل بزرگی برای شيخ محسوب میشود؛ اما نفی آن، هرگز چيزی از مقام رفيع و بلند آن شخصيت بزرگ اسلامی نمیکاهد. چه اينکه دانشمندان بسيار بزرگی از ميان علمای شيعه هستند که هرگز رسيدن نامه از سوي حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه شريف) برای آنها ادعا نشده است. 13. ر.ک: خادمی شيرازی، محمد، مجموعه فرمايشات حضرت بقيه اللّه(عجل الله تعالي فرجه شريف)، ص 170.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]