تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845686329




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مجازگویی و رمزگرایی در متون مقدس دینی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مجازگویی و رمزگرایی در متون مقدس دینی
مجازگویی و رمزگرایی در متون مقدس دینی نويسنده: حمید آریانمنبع:فصلنامه معرفت مقدمه زبان به دو نحو مستقیم و غیرمستقیم می‏تواند به كارگرفته شود. «نظر به این‏كه یك كلمه برای چندین تصور ذهنی به كار می‏رود، اسبابی برای كمك به انتقال معنی نظیر آهنگ یا هیات، استعاره یا كنایه، تشبیه، مجاز و جز آن پدید آمده است‏» . (1) تنوع اسباب و راه‏های انتقال معنی، كاربرد و كاركرد زبان را نیز چند وجهی نموده و قابلیت آن را به میزان نامحدودی افزایش داده است.اما مشكلاتی را نیز در پوشیده ماندن معنی و عدم تعین مراد و مقصود متكلم موجب شده است. این مشكلات محدود به حوزه مفاهمه و ارتباط زبانی انسان با انسان نبوده و نیست، بلكه در فهم و تحلیل زبان دین و متون مقدس دینی یعنی حوزه ارتباط زبانی خدا با انسان به صورت پیچیده‏تری رخ می‏نمایاند. مساله در متون مقدس ادیان ابراهیمی ظرافت و غموض مضاعفی یافته است.بدان جهت كه از سویی جامه زبان بشری چندان نارسا به قامت پیام وحیانی است كه به تعبیر برخی اندیشمندان «گویی زبان مفلوك و شكسته بشر فانی، زیر سیطره و فشار هائل كلام آسمانی به هزاران تكه تقسیم شده است.یا گویی خداوند برای آن‏كه هزاران حقیقت را بیان كند، جز مشتی كلمات در اختیار نداشته و ناگزیر بوده از اشارات و تلویحاتی استفاده كند كه سرشار از معنی، التفات و تغییر لحن و خطاب، اختصار و ایجاز، و تعابیر كنایی [و مجازی ] است‏» . (2) و از سوی دیگر، «اعتقاد به صدق دعاوی دینی در متون مقدس و پرهیز از انسان‏وار انگاری نسبت‏به خداوند» (3) و درك و دریافت صحیح حقایق و آموزه‏های وحیانی، از دغدغه‏های اساسی فكری انسان‏های حقیقت‏جو و كمال‏طلب در طول تاریخ این ادیان بوده است.از این‏رو، همواره و به قدمت عمر ادیان ابراهیمی، شاهد تلاش‏های گسترده‏ای در جهت تحلیل متون مقدس و فهم زبان آن‏ها از سوی عالمان و اندیشمندان بوده‏ایم.اگرچه این تلاش‏ها با انگیزه‏های متفاوت و رهیافت‏های متعدد به انجام رسیده است. (4) بدیهی است كه پرداختن به ابعاد و زوایای گوناگون موضوع از حوصله و ظرفیت این مقاله، بلكه یك كتاب فراتر است.آنچه در این مختصر تقدیم می‏گردد، بررسی مساله مجازگویی و رمزگرایی در متون مقدس دینی (عهدین و قرآن) در محدوده دیدگاه دو تن از دانشمندان برجسته مسیحی و مسلمان یعنی پل تیلیش Pool Tillich (1886- 1965 م) و علامه طباطبایی‏رحمه الله (1281- 1360 ش) است; با تذكار این نكته كه تكیه و تاكید اصلی این نوشتار بیش‏تر بر زبان قرآن می‏باشد. نظریه مجازهای تحویل‏ناپذیر این نظریه به طور مشخص از سوی برخی از فیلسوفان دین و متكلمان مسیحی در سده اخیر در مغرب زمین ابراز شده است، اما محدود به كتاب مقدس و زبان آن نمی‏شود، بلكه با ملاكی كه ارائه كرده‏اند قابل تطبیق بر زبان قرآن هم می‏تواند باشد. این عده معتقدند كه كلام ناظر به خداوند، اساسا نمادین و به نحو تحویل ناپذیری استعاری است (5) و در نتیجه، به احكام حقیقی قابل ترجمه نیست.این دیدگاه در آرا و آثار پل تیلیش (6) متكلم پروتستان مذهب آلمانی به گونه‏ای روشن مشهود است.مقصود از مجاز تحویل‏ناپذیر، آن گونه كه ویلیام آلستون (7) ، از منتقدان آراء تیلیش، توضیح داده است، جمله‏ای است كه نتوان تمام یا بخشی از مفاد آن را در قالب واژه‏های حقیقی [غیرنمادین] بیان كرد. (8) از نظر تیلیش، تفاوت خداوند با مخلوقات چندان بنیادین است و زبان [بشر ] برای سخن گفتن از خداوند چندان نامناسب، كه حمل حقیقی [محمول بر خداوند ] ناممكن است.حداكثر می‏توان تعدادی از كلمات را به نحو نمادین به كار گرفت. (9) به نظر تیلیش نماد قابل ترجمه به زبان حقیقی نیست، (10) و تنها یك گزاره حقیقی و غیرنمادین وجود دارد كه می‏توان در باب واقعیت غایی بر زبان آورد و آن این است كه «خداوند صرف الوجود است.» ورای این، تمام گزاره‏های كلامی نظیر: خداوند سرمدی، حی، خیر محض و متشخص است، خداوند خالق است و همه موجودات را دوست دارد، نمادین هستند. (11) لذا زبان دینی و گزارهای مطرح در الهیات كاملا نمادین (رمزی) و به نحو تحویل‏ناپذیری مجازی هستند. ویلیام آلستون قائلین به این نظریه را «همه - نمادگرا» ها، (Pan - symbolists) می‏خواند. (12) وی با رد دیدگاه مجازهای تحویل‏ناپذیر، درباره زبان ناظر به خداوند، نظرگاهی شبیه آكوئیناس دارد: «او می‏پذیرد كه زبان ما برای سخن گفتن از خداوند قاصر است اما از سوی دیگر، استدلال می‏كند كه الفاظ بشری ما برای بیان مضمون خاص خود قاصر نیستند.یعنی ممكن است واقعیتی اصیل وجود داشته باشد كه واژه‏های زبان ما ناظر به آن باشد...ممكن است‏بتوانیم مفاهیمی نظیر عشق، علم و قدرت را پالایش كنیم; یعنی آن‏ها را از تمامی ویژگی‏های مخلوقانه‏ای كه متناسب با زمانمندی، جسمانیت و غیره است، بپیراییم و هسته‏ای از معنی را باقی نگاه داریم كه قابل اطلاق بر خداوند باشد.چنین واژه‏های پیراسته‏ای را می‏توان به نحو حقیقی بر خداوند اطلاق كرد و با استفاده از آن‏ها گزاره‏هایی صادق درباره خداوند پدید آورد.به این ترتیب، ما می‏توانیم به نحو حقیقی از خداوند سخن بگوییم و مفاهیم پیراسته را بر وجود الوهی اطلاق كنیم‏» . (13) با این‏كه نقد آلستون بر نظریه تیلیش، استعاره‏گرایی مطلق و مجازهای تحویل‏ناپذیر را كاملا زیر سؤال می‏برد، اما خود دچار اشكالاتی است (14) كه ذكر آن‏ها مجالی دیگر می‏طلبد. به نظر می‏رسد، مشكل اساسی دیدگاه امثال تیلیش در استعاری قلمداد كردن گزاره‏های الهیات به نحو تحویل‏ناپذیر، این باشد كه این طرز تلقی مستلزم یا منتهی به تعطیل شناخت در باب خداوند و صفات الهی می‏گردد.لذا تمام ایرادات و مشكلات «نظریه تعطیل‏» در پیش روی این نظریه هم هست. علاوه براین، نظریات و دیدگاه‏های بدیلی وجود دارند (15) كه بر حقیقی بودن و تحویل‏پذیری بیانات موجود در متون دینی تاكید دارند.این نظریات ضمن این‏كه در باب زبان متون دینی راه‏گشایی می‏كنند از چالش‏هایی كه نظریه مجازهای تحویل‏ناپذیر با آن روبه‏رو بود تقریبا مصون‏اند. حقیقت و مجاز در بیانات قرآنی مساله حقیقت و مجاز در آیات قرآنی از مباحث‏بسیار مهم و تعیین‏كننده در باب زبان قرآن است.در این‏جا سؤال اساسی این است كه آیا تمام بیانات قرآنی به نحو حقیقی القاء شده است‏یا این‏كه مجاز هم در قرآن راه یافته است؟ و در صورت پذیرش ورود مجاز در قرآن، میزان و محدوده آن چه اندازه است و چه تاثیری بر زبان قرآن دارد؟ این موضوع تقریبا مورد توجه غالب قرآن‏پژوهان در سده‏های گذشته بوده است. جلال‏الدین سیوطی، قرآن‏پژوه معروف، در این‏باره می‏نویسد: "اختلافی در [ورود ] حقیقت، یعنی لفظی كه در موضوع له خود استعمال شده، در قرآن نیست.بلكه اكثر [بیانات و الفاظ] قرآن به نحو حقیقی استعمال شده‏اند.اما درباره مجاز، جمهور علما قائل به وقوع مجاز در قرآن‏اند و عده‏ای هم مثل ظاهریه، برخی از شافعیه و مالكیه منكر وقوع مجاز در قرآن‏اند." (16) وی، سپس با رد دلیل منكرین مبنی بر هم ارزی مجاز با كذب اضافه می‏كند: «اگر مجاز را از قرآن سلب كنیم.بخشی از حسن و زیبایی آن را گرفته‏ایم.چه، اهل بلاغت‏بر این نكته اتفاق دارند كه مجاز بلیغ‏تر از حقیقت در افاده مقصود است.به علاوه، اگر قرآن خالی از مجاز باشد، باید از حذف و تاكید و این‏گونه امور هم خالی باشد (كه منكران مجاز نمی‏پذیرند)» (17) سیوطی سپس با برشمردن اقسام مجاز، آیات زیادی را به عنوان شاهد می‏آورد.و برای تكمیل باب مجازات قرآن نوع پنجاه و سوم از كتاب الاتقان را به بیانات استعاری و اقسام آن و نوع پنجاه و چهارم را به كنایات قرآنی اختصاص داده است. مرحوم بحرانی نیز در مقدمه تفسیر خود سه روایت راجع به كنایی بودن زبان قرآن از امام صادق علیه السلام نقل می‏كند.مفاد این روایات بیان «نزول قرآن از باب ایاك اعنی و اسمعی یا جارة‏» است (18) كه در یك برداشت و تلقی مجازی بودن بیانات قرآنی را القاء می‏كند. دیدگاه علامه طباطبایی مرحوم علامه طباطبائی در میان اندیشمندان اسلامی، در باب حقیقت و مجاز، به ویژه نسبت‏به عناوین و صفاتی كه بر خداوند حمل می‏شود، دیدگاه جالب توجهی دارند كه به لحاظ اهمیت و اتقان در این‏جا طرح می‏گردد: (19) از نظر علامه، سخن گفتن نیازی فطری و زبان امری اجتماعی است كه اساس آن بر وضع و قرارداد می‏باشد. (20) ابتدا انسان به معانی منتقل و متوجه شد، بعد الفاظی را برای آن معانی وضع و سپس در آن‏ها استعمال نمود.این كار در آغاز، در امور جسمانی و مادی بود.سپس با انتقال و التفات ذهنی به امور معنوی، همان الفاظ سابق به صورت مجازی در معانی معقول استعمال گردید، و اندك اندك استعمال آن الفاظ در معنای دوم جا افتاد و به مرحله تبادر رسید و در معنای جدید به صورت حقیقت درآمد. (21) الفاظ براساس فایده معینی كه اشیا و مسمیات برای ما دارند وضع شده‏اند و مادام كه آن فایده و غایت و غرض حاصل باشد، هرچند شكل و ظاهر مسمی تغییر كند، اطلاق لفظ بر مسماهای جدید به قوت خود باقی است.رمز بقای نام‏ها با وجود تغییر كلی ذات و اوصاف مسمیات اولیه، جز این نیست كه در نامگذاری (وضع الفاظ) از روز اول، نظر به فایده و غرض خاصی بوده كه از مسماها عاید ما می‏شدند نه شكل و صورت آن‏ها (22) به همین دلیل، با وجود تبدل و تكامل ابزار و وسایل زندگی به تبع پیشرفت و ترقی حیات جمعی و مدنی، اسما و نام‏ها همچنان بدون تغییر باقی مانده و بر مصنوعات و فرآورده‏های جدید بدون هیچ تفاوتی و بدون هیچ عنایت و مجازی اطلاق می‏شوند. (23) ایشان برای نمونه و مثال از الفاظ چراغ (سراج)، ترازو (میزان) و اسلحه (سلاح) یاد می‏كند.این الفاظ نخست‏به عنوان اسامی برای ابزار و وسایلی خاص، (به لحاظ شكل و ساختار،) وضع شده بودند، ولی با گذشت زمان، این ابزارها متكامل شده و تماما تغییر شكل یافتند، اما چون آن فایده و اثری كه بر مصادیق اولیه و ابتدایی آن‏ها بار بود تا به امروز هم چنان حاصل و محقق و باقی است، در صحت اطلاق این الفاظ و اسامی بر مصادیق نوین آن‏ها به صورت حقیقی هیچ‏تردیدی روانمی‏داریم. (24) یعنی‏الفاظبرای حقیقت معنی وضع شده نه مصادیق خاص اولیه.لذا تحمل مصادیق مختلف را دارند. ایشان از این مبنای زبان‏شناختی خود در فهم و تحلیل بیانات قرآنی، خصوصا در باب حقیقت و مجاز به نحو مقتضی سود جسته و از مجازگویی مفرط و نیز ظاهرگرایی سطحی نگرانه برخی از اهل كلام و تفسیر، در تبیین و تحلیل بسیاری از مفاهیم و مقولات قرآنی، به ویژه درباب اسما و صفات الهی، مصون مانده است. برای نمونه، وی اطلاق لفظ "متكلم" و انتساب "كلام" و "قول" به خداوند را استعمالی حقیقی، و نه مجازی و استعاری، شمرده‏اند و معتقدند در سایر الفاظ مشتركی كه بر خدا و انسان حمل می‏شود مثل حیات، علم، اراده، و اعطاء نیز مساله به همین صورت است. (25) ایشان در جای جای كتاب شریف المیزان بر این مطلب تاكید كرده‏اند و گاه بحث مستقلی را برای آن گشوده‏اند. (26) وی در مفهوم «تسبیح‏» و «تسبیح زمین و آسمان و جمادات‏» (27) و نیز «سجده‏» آن‏ها (28) قائل به حقیقی بودن این اسنادها و استعمال‏ها است. به نظر علامه، كلمات و آیات قرآن دارای معانی مختلفی است كه به صورت طولی بر هم ترتب دارند و لفظی كه برای آن‏ها استعمال شده بر همه آن معانی به صورت مطابقی و حقیقی بر حسب مراتب فهم انسان‏ها دلالت دارد، بی‏آن‏كه استعمال لفظ در اكثر از معنای واحد، یا عموم مجاز و امثال آن پیش آید. (29) براساس این دیدگاه، ادعای مجازی یا استعاری و تمثیلی بودن بسیاری از تعابیر و عبارات قرآن، بی‏اساس خواهد بود و استعمال مجازی منحصر به مواردی خواهد شد كه حمل حقیقی ناممكن و چاره‏ای جز تمسك به مجاز نباشد. مرحوم علامه با تخطئه دیدگاه تمثیل‏گرایی و مجازگرایی افراطی و بی‏ضابطه، كه مستلزم رمزی شمردن اكثر یا تمام بیانات متون مقدس از جمله قرآن است و تحدید قلمرو مجاز می‏نویسد: «تكلم و سخن گفتن خدا با انسان بدین معنی است آنچه را كه خدا آن را به پیامبران اختصاص داده و سایر مردم از درك آن عاجزند همچون وحی، سخن گفتن با خدا، روح، ملائكه...همگی از امور حقیقی و واقعی هستند و پیامبران وقتی از این امور سخن گفته‏اند، بر سبیل مجاز نبوده است.پس چنین نبوده است كه مثلا از قوای عقلی داعی به خیر مجازا به ملائكه، و آنچه را قوای عقلی به ادراك انسان القا می‏كنند، از آن مجازا به وحی تعبیر كرده باشند.یا از مرتبه عالی این قوی به روح‏القدس و روح‏الامین و از قوای شهویه و غضبیه به شیاطین و جن و افكار پست و فاسدكننده به وسوسه، تعبیر كرده باشند; بلكه آیات قرآنی و بیانات انبیای سلف ظهور در آن دارد كه آنان از این سخنان معنای مجازی آن‏ها را اراده نكرده و از باب تمثیل سخن نگفته‏اند، اگر چنین بود آنگاه تمام حقایق الهی موجود در قرآن را می‏توانستیم به امور مادی صرف كه نافی هرگونه ماورای ماده باشد، تاویل كنیم. (30) با تبیینی كه مرحوم علامه از رابطه لفظ و معنی و به دنبال آن مساله حقیقت و مجاز در بیانات قرآنی، ارائه دادند، راه بر هرگونه نمادگرایی غیر موجه و بی‏دلیل بسته می‏شود و قلمرو بیانات مجازی و استعاری نیز بسیار محدود می‏گردد. نسبت مجاز و كذب (یك بحث استطرادی) همان‏گونه كه اشاره شد، سیوطی در كتاب الاتقان آورده است: دلیل منكرین ورود مجاز در قرآن این است كه مجاز از جنس دروغ است (برادر دروغ است) و انتساب كذب به خداوند هم قبیح و محال است. (31) به‏هرحال، اگر مجاز و استعاره ازجنس دروغ و كذب باشد، آیا بازهم می‏توان قائل به مجازی بودن برخی بیانات قرآنی شد؟ برخی از نویسندگان با طرح این مطلب، كه علامه طباطبائی از نظرگاه فلسفی همه مجازها و استعارات را دروغ می‏شمارند، گفته‏اند: (پس علامه یا باید قائل به عدم ورود مجاز در قرآن شوند و یا) ایشان هم با حفظ نظرگاه فلسفی خویش باید از كذب و قبیح و باطل تفسیر تازه‏ای به دست‏بدهند تا در آرایشان ناسازگاری پدید نیاید و قرآن نیز متضمن هزل و باطل نگردد. (32) برای روشن شدن مطلب ابتدا لازم است ادعای هم جنس بودن كذب و مجاز را ارزیابی گردد.به نظر می‏رسد این ادعا بی‏اساس باشد چون «مبنای استعاره (مجاز) بر تاویل است‏بنابراین، از ادعای باطل و كذب متمایز است; زیرا آن كس كه دعوای باطل می‏كند در گفتارش از تاویل پرهیز و برائت دارد.همچنین استعاره (مجاز) با كذب فرق دارد و از آن متمایز است; زیرا در استعاره شخص مجازگو، با قرینه‏ای كه نصب می‏كند مانع از جریان كلام بر معنای ظاهری است، اما در كذب قرینه‏ای در كار نیست‏» . (33) اما درباره آنچه به علامه نسبت داده‏اند باید گفت: ایشان بین "مجاز و استعاره" و "غلط و دروغ حقیقی" فرق می‏گذارد.چه، اولی هرچند از نقطه نظر واقع‏بینی غیر مطابق با مصادیق واقعی است، اما آثار حقیقی و واقعی دارد.زیرا تهییج احساسات درونی، و آثار خارجی مترتب بر آن را به دنبال دارد، ولی قسم دوم (غلط و دروغ) علاوه بر عدم مطابقت‏با واقع، بی‏اثر و لغو است.بنابراین، مجاز (و استعاره) با كذب و دروغ اثر و نتیجه واحد و یكسانی ندارند. (34) علاوه بر آن، «صدق قضیه مجازی با بیان حقیقی قابل القا نیست، بلكه با همان بیان مجازی معلوم می‏شود.مثلا كسی كه می‏گوید: "علی علیه السلام شیر است" و "عمروعاص شیر است"، هر دو قضیه، اگر بیان حقیقی باشند، هر دو دروغند، ولی اگر بیان مجازی باشند اولی صادق و دومی كاذب است، نه این‏كه اولی كذب مستحسن و دومی كذب مستقبح باشد.یكسان شمردن صدق و كذب حقیقت‏با صدق و كذب مجاز درست نیست‏» (35) بلكه ملاك و ظرف صدق و كذب حقیقت‏با مجاز متفاوت است. حاصل این‏كه، ادعای ورود مجاز در قرآن به معنای جواز ورود كذب در آن، و انتساب این مطلب به علامه طباطبائی نادرست است و با توجه به تفاوت كذب و مجاز، نیازی هم به توسعه در مفهوم كذب، باطل و قبیح و یا ارائه تفسیری تازه از آن‏ها نیست و هیچ‏گونه منافاتی هم بین حق و صدق بودن آیات قرآن و ورود مجاز در آن نیست. «به هر حال، مجاز و استعاره پلی است‏برای گذر به سوی حقیقت، نه مجاز (المجاز قنطرة الحقیقة)، منتهی، ساحت صدق و نحوه القای معنی در آن با بیانات غیرمجاز فرق دارد.ضمن این‏كه، زبان مجاز و استعاره و كنایه در بیان حقیقت در بسیاری از مواقع نافذتر است‏» . (36) ارزیابی و جمع‏بندی نهایی «نماد (رمز) از این نظر كه به معنی مجازی، یعنی معنایی غیر از معنای ظاهری، اشاره دارد به استعاره نزدیك است و چون علاوه بر معنای مجازی، اراده معنای واقعی هم در آن امكان دارد به كنایه شباهت می‏یابد.اما با وجود این شباهت‏ها و احیانا شباهت‏های دیگر، نماد از هر دو متمایز است.و چون در آن قرینه صارفه‏ای وجود ندارد، تا خواننده را به مفهومی روشن، معین و محدود به زمینه‏های خاص رهنمون شود، از استعاره و كنایه مبهم‏تر و پیچیده‏تر است.پس خاصیت اصلی نماد در رابطه با صور خیال این است كه به یك معنای مجازی مشخصی محدود نمی‏شود و امكان شكوفایی چندین معنای مجازی را بالقوه در خود نهفته دارد» . (37) «وجود قرینه در استعاره سبب می‏شود كه امكان اراده معنی حقیقی كلمه منتفی گردد و معنای مجازی كلمه واضح و تنها همان باشد كه متكلم اراده كرده است.در نتیجه، خوانندگان همه و همیشه تنها یك معنی مجازی معینی از كلمه دریابند.اما عدم وجود قرینه در رمز، به عكس، سبب می‏شود كه امكان اراده معنی حقیقی كلمه وجود داشته باشد، معنی مجازی رمز واضح نباشد و مراد متكلم مكتوم بماند، در نتیجه، خوانندگان چه در یك زمان و چه در زمان‏های مختلف، معانی مجازی گوناگون از كلمه دریابند» . (38) از سوی دیگر، «رمز اصولا با احوال و عوالم و تجارب و حقایقی ارتباط پیدا می‏كند كه از نوع تجربه‏های واقعی و مادی و معمولی و مشترك میان افراد نیست‏» . (39) اما مجاز (در حوزه بلاغت) بیش‏تر با تجارب طبیعی و مفاهیم و مضامین زمینی و ادراكات عادی مرتبط است، بنابراین، یكی شمردن یا هم ارز قراردادن بیانات مجازی و زبان رمزی امری ناصواب خواهد بود.این‏ها تقریبا دو مقوله متفاوتند. (40) با توجه به نكات فوق، به نظر می‏رسد با پذیرش مبنای مرحوم علامه طباطبایی میزان و دایره كاربرد مجاز در قرآن چنان محدود و ضیق است كه می‏توان گفت: نه تمام و نه اكثر، بلكه تنها بخش اندكی از آیات و كلمات قرآن بدین شیوه القا شده‏اند. لذا مجازی قلمداد نمودن عموم یا اكثر بیانات قرآنی به هیچ روی موجه نمی‏نماید; چرا كه اصل در مفاهمه و تخاطب عقلایی دلالت كلمات و جملات بر مفاهیم حقیقی و اراده مدلول ظاهری آن‏هاست.مگر زمانی كه گوینده با لفظی یا اشاره‏ای یا قرینه‏ای دیگر، بفهماند كه ظاهر، مراد او نیست و معنای دیگری را اراده كرده است.در آیات قرآنی هم كه مقاصد و مرادات خداوند را القا و تفهیم می‏كنند همین اصل جاری است و تنها اگر در جایی قرینه‏ای برخلاف ظاهر باشد، پای مجاز و استعاره در میان می‏آید و بالتبع محدوده اندك مجازگویی قرآن به هیچ وجه مجوز رمزی تلقی كردن زبان این كتاب مقدس نمی‏تواند شد. گذشته از آن، بدون داشتن یك نظریه روشن زبان‏شناختی - معرفتی هرگز، نمی‏توان مجازگویی اندك یك متن مقدس همچون قرآن را مساوی یا ملازم با رمزی بودن زبان آن دانست.مخصوصا، اگر تلقی ما از رمزی بودن همان باشد كه برخی فیلسوفان دین و متكلمان مسیحی در غرب ابراز كرده‏اند، مساله در باب زبان قرآن بسیار غامض و غریب خواهد باشد. بنابراین، مجازی و استعاری دانستن عمده یا جملگی آیات قرآن و به تبع آن رمزی تلقی نمودن زبان قرآن مبنای منطقی و نظری منقح و روشنی ندارند و از پشتوانه استدلالی محكمی برخوردار نیست.پس طرفداران دیدگاه رمزگرایی زبان دین حل مشكل فهم و تحلیل زبان متون مقدس، به ویژه قرآن را در جای دیگری باید جست‏وجو كنند. پی‏نوشت‏ها: 1- ر.ك: منصور اختیار، معنی‏شناسی، چ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1348، ص 184 2- نقل از بهاءالدین خرمشاهی، ذهن و زبان حافظ، تهران، انتشارات معین، 1374، ص 52 و 53، این سخن از آن فریتیوف شوآن Fritthof Schuon در كتاب: trans. D.M.Matson (London. Allen Unwind ltd. 1963)p. 45 Understanding Islam & است. 3- محمدلگنهاوسن، گفتار دینی، مجله معرفت‏شماره 19، ص 31 4- برای نمونه در حوزه ادیان یهودی و مسیحی ر.ك.به: مقاله "Exegesis and Hermeneutics Biblical در Encyclopedia Britannica Vol. 8 pp. 951 - 952 همچنین به: نگارنده، درآمدی بر زبان قرآن، پایان‏نامه كارشناسی ارشد، تربیت مدرس دانشگاه قم، 1376، ص 27- 39 5- قائلین به نمادین بودن زبان دینی در این‏كه گوهر اصلی گفتار دینی چیست، ایده واحدی ندارند.عده‏ای گوهر اصلی گفتار دینی را مدلول‏های دینی، برخی آن را حكایات، بعضی دیگر استعاره‏ها و جمعی هم تمثیل‏ها می‏دانند. (ر.ك: مایكل پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، 1376، ص 275) 6- ر.ك.به: مایكل پیترسون و دیگران، پیشین، ص 276، علاوه بر تیلیش، افراد دیگری چون كارل بارت، جان مگواری، امیل برونر و رودلف اتو، چنین دیدگاهی دارند. (همان، ص 285) 7- ویلیام آلستون در مقاله‏ای با عنوان مجازهای تحویل‏ناپذیر در الهیات به تحلیل و بررسی این دیدگاه پرداخته است.این مقاله توسط آقای ابوالقاسم فنایی ترجمه و تلخیص شده است و همراه با شرح و توضیحاتی كوتاه‏واحیانانقدوانتقاد درمعرفت، شماره 19، ص 49 تا 56 چاپ شده است. 8- آلستون، مقاله مجازهای تحویل‏ناپذیر در الهیات، ابوالقاسم فنایی، مجله معرفت، ش 19، ص 50 9- عقل و اعتقاد دینی، ص 281، آلستون در مقاله خود، علاوه بر استدلال تیلیش از عام‏ترین دلیل متكلمان و نیز استدلال هواداران سنت عرفانی بر امتناع گفت‏وگو درباره خداوند در قالب گزاره‏های حقیقی (غیرمجازی) یاد می‏كند، بنابر استدلال عام متكلمان، خداوند متعالی كاملا موجود دیگر است و تعالی و غیریت محض خداوند از تطبیق و كاربرد حقیقی گزاره‏های كلامی كه مشتمل بر اوصافی هستند كه از عالم طبیعت و عالم انسانی برگرفته می‏شود، در مورد خداوند جلوگیری می‏كنند، لذا چاره‏ای نیست جز این‏كه بگوییم این اوصاف نه به صورت حقیقی، بلكه به صورت مجازی بر خداوند اطلاق می‏شوند.هواداران سنت عرفانی هم می‏گویند وحدت خداوند توصیف‏ناپذیر و تمایزناپذیر است. (ر.ك.به: مقاله مجازهای تحویل‏ناپذیر در الهیات، مجله معرفت، ش 19، ص 49- 50) 10- همان، ص 277.البته وی اعتقاد دارد كه زبان نمادین دینی هرچند بر واقعیتی در خداوند دلالت نمی‏كند (همان، ص 281) اما راهی برای مكاشفه، شیوه‏ای برای توجه به پروای واپسین و فرصتی برای مواجهه با خداوند است. (همان، ص 277) 11- ر.ك.به: جان هیك، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، ص 176، تهران، انتشارات بین‏المللی هدی، 1372 12- See: M. Legenhausen, Religios Discourse, Al - Tawhid (qurterly Journal) Vol 12. No 2, oct - Dec 1994. 13- ر.ك.به: مایكل پیترسون و دیگران، پیشین، ص 228- 279; همچنین ر.ك.به: محمد لگنهاوسن، مقاله گفتار دینی، مجله معرفت، ش 19، ص 32- 33، مقاله‏مجازهای‏تحویل‏ناپذیردرالهیات، مجله‏معرفت، ش‏19، ص‏52 14- برخی از نقطه ضعف‏های نظریه آلستون در مقاله «كاركردگرایی و زبان الهیات‏» به قلم احمد واعظی (مجله معرفت، شماره 19، ص 62 و 63) و نیز مقاله «مجازهای تحویل‏ناپذیر در الهیات‏» ابوالقاسم فنایی (مجله معرفت، شماره 19، ص 55 و 56) نشان داده شده است. 15- مثلا آلستون و علامه طباطبائی قائل به حقیقی بودن حمل بسیاری از محمولات در گزاره‏های الهیات می‏باشند، كه در ادامه مقاله به دیدگاه علامه طباطبایی اشاره خواهیم كرد. 16و17- جلال‏الدین السیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دار ابن‏كثیر، 1996، نوع 52، ج 2، ص 753.همچنین برای اطلاع بیش‏تر از آراء سایر مفسران ر.ك.به: علوم القرآن عندالمفسرین، ج 1، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 100- 127 18- ر ك.به: السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1392 ق.چ دوم، ج 1، باب نهم از مقدمه، ص 22 19 الی 23- ر.ك.به: علامه طباطبائی، المیزان، ج 2، ص 315/ص 316/همان/همان، ج 1، ص 9/همان، ج 2، ص 316 24و 25- ر.ك.به: همان، ج 1، ص 9- 11/ج 2، ص 320 26- راجع به اطلاق قول و كلام بر فعل الهی ر.ك.به: المیزان، ج 2، ص 314- 320/ج 8، ص 244- 245 27و28- ر.ك.به: المیزان، ج 13، ص 108- 112/ج 11، ص 320- 324، ج 12، ص 265، ج 14، ص 359، ج 19، ص 96 29- 30- ر.ك.به: المیزان، ج 3، ص 164/همان، ج 2، ص 314 31- ر.ك.به: السیوطی، الاتقان، ج 2، ص 753 32- عبدالكریم سروش، قبض و بسط تئوریك شریعت، تهران، موسسه فرهنگی صراط، 1373، چ سوم، ص 122 33- ر.ك.به: سكاكی، مفتاح العلوم، ص‏198 (ط.مصر: المطبعة الادبیة) 34- ر.ك.به: علامه طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم (مقاله ششم: ادراكات اعتباری)، قم، انتشارات اسلامی، ص 283، 284 و 288 35- مصطفی ملكیان، جزوه «شرح و بررسی نظریه قبض و بسط، ص 25» غیر مطبوع، كتابخانه مؤسسه آموزشی‏وپژوهشی‏امام خمینی، شماره 973 36- ر.ك.به: بهاءالدین خرمشاهی، ذهن و زبان حافظ، ص‏31و32 37- حسن انوشه و دیگران، فرهنگنامه ادبی فارسی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1367، ص 1383 38و39- تقی پو نامداریان، رمز و داستان‏های رمزی در ادب فارسی، تهران، علمی‏وفرهنگی، 1364، ص‏30/المیزان، مقدمه، ص 9 40- البته در استعاره تمثیلی فاصله بین مجاز و رمز بسیار كم‏تر می‏شود.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن