محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831818044
بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان (علیهمالسّلام) - بخش دوم و پایانی امام معصوم (ع)، عالمتر از تمام انسانها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان (علیهمالسّلام) - بخش دوم و پایانیامام معصوم (ع)، عالمتر از تمام انسانها
در بیشتر سلسله سند روایات عصمت، افراد موثّق قرار گرفتهاند. البتّه اندکی از آنان نیز بر طبق گفتههای رجالیّون موثّق نیستند.
بررسی سند حدیث 1ـ علیّ بن حسین بن محمّد: کنیه وی أبوالحسن و ثقه میباشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 12: 397 و جواهری، 1430ق.: 392). 2ـ هارون بن موسی تلعکبری: وی ثقه میباشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 586 و طوسی، 1420ق.: 439). 3ـ عیسی بن موسی: از اصحاب امام صادق (ع) میباشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 14: 218). 4ـ عبدالله بن محمّد بن عمر: در کاملالزّیارات در باب فضیلت خوردن آب فرات و غسل از طریق وی روایت نقل شده است (ر.ک؛ همان، ج 11: 333). 5ـ محمّد بن عمر بن علیّ الهاشمی: در کافی، جزء 7، کتاب ایمان و النّذور و کاملالزّیارات در باب فضیلت غسل از طریق وی نیز روایت نقل شده است (ر.ک؛ همان، ج9: 142). 6ـ عمر بن علیّ بن حسین الهاشمی: فاضل، جلیل و ولیّ صداقات پیامبر (ص) و علی (ع) بود (ر.ک؛ همان، ج14: 53). بنا بر آنچه گفته شد، میتوان گفت از آنجا که دو نفر اوّل ثقه میباشند و عمر بن علیّ بن حسین مورد مدح قرار گرفتهاند و نیز از آنجا که سه نفر بعدی در سلسله اسناد روایات کاملالزّیارات قرار دارند که بنا بر گفته ابنقولویه، همه راویان آن ثقه هستند، میتوان این حدیث را حدّاقل از احادیث «حَسَن» به شمار آورد. بنا بر آنچه گفته شد، میتوان گفت روایاتی که در این چهار کتاب روایی آمده یا به امامان معصوم (ع) یا به برخی از صحابه بزرگ پیامبر (ص) میرسد که فرد اوّل راوی اینگونه احادیث هستند. افزون بر پیامبر (ص)، دیگر ائمّه همچون حضرت علی (ع)، امام سجّاد (ع)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) از معصومانیاَند که نویسندگان این چهار کتاب، روایاتی را درباره «عصمت» گزارش کردهاند. روایاتی که به شخص اوّل میرسد، صحابی بزرگی همچون سلمان، ابوسعید خدری، واثله بن أسفع و... هستند. قبل از پرداختن به بررسی متنی روایات «عصمت» باید یکی از جنبههای مهمّ آن معلوم گردد که چگونگی اسناد آنها از لحاظ اتّصال یا ارسال احادیث است. چگونگی روایات عصمت از نظر مصطلح الحدیث احادیثی که در این چهار کتاب روایی در رابطه با «عصمت» آورده شده، غالباً و یا بهتر بگوییم، اکثراً با عبارت «حدثنا یا حدثنی» شروع میشود. این نوع عبارات که از جملات و صیغههای خاصّ ادای حدیث است، معمولاً زمانی به کار میرود که راوی، حدیث را به طریق سماع از شیخ تحمّل کرده است. گرچه برخی آن را از صیغههای حدیث به هنگام تحمّل به صورت قرائت میدانند و برخی نیز منکر آن هستند (ر.ک؛ شهید ثانی، 1404ق.: 291). بنابراین، راویان این قبیل روایات، احادیث را به صورت سماع تحمّل کردهاند. نکته دیگر آنکه در سلسله سند غالب احادیث «عصمت»، راویان حدیث، دیگر عبارت «حدثنی» یا «حدثنا» را نمیآورند، لذا از جایی به بعد حدیث، شکل حدیث معنعن را پیدا میکند (برای نمونه این احادیث، ر.ک؛ صدوق، 1362، ج 1: 304 و خزّاز رازی، 1401ق.: 124ـ29). در میان احادیث عصمت، 2 حدیث صحیح، 3 حدیث حَسَن، 3 حدیث موثّق، 2 حدیث مرسل و 7 حدیث را میتوان در حدّ احادیث حَسَن به شمار آورد. بنابراین در یک نگاه کلّی باید چنین گفت که اوّلاً درصدی از راویان احادیث «عصمت» که در این کُتُب چهارگانه حدیثی راجع به امامان (ع) آمده، هرچند مجهول میباشند، ولی حدّاقل ذمّ صریحی درباره آنان نیامده است. ثانیاً اکثر راویان این احادیث افراد ثقه و عینی میباشند که مورد وثوق رجالیّون شیعه میباشد. ثالثاً هرچه در مورد راویان این احادیث به معصوم نزدیکتر میشویم، افراد بیشتری در سلسله سند مورد وثوقتر نمایان میشوند. رابعاً از آنجا که برخی از راویان مجهول در سلسله اسناد کاملالزّیارات قرار دارند و از آنجا که در این کتاب بنا بر گفته ابنقولویه در مقدّمه (ر.ک؛ ابنقولویه، 1356: 4)، از ثقات نقل شده میتوان برای آن راویان درجهای از وثاقت را قایل شد. خامساً این معیارها، بهویژه از منظر عالمان متقدّم، در ارزیابی صحّت احادیث کافی نیست و به عبارت دیگر، اطمینان به صدور حدیث، از معصوم معیار صحّت احادیث میباشد. از این لحاظ، نمیتوان گفت روایات «عصمت» این چهار کتاب حدیثی به دلایلی که ذکر کردیم، قابل اعتنا و اعتماد نباشند. بررسی متنی روایات «عصمت» بیشتر مضمون این دسته از روایات «عصمت»، درباره شرایطی است که فرد (امام) معصوم لازم یا بهتر بگوییم واجب است که داشته باشد و این صفاتی که در این روایات ذکر شده به نحوی با مطالب و مضامین قرآن ارتباط تنگاتنگی دارند، هرچند که در خود این روایات به صفاتی که در قرآن درباره شخص امام و شرایط امام بودن وارد شده، اشاره شده است. به همین خاطر، میتوان به مضمون اینگونه روایات اعتماد کرد و آنها را پذیرفت؛ زیرا یکی از شرایط صحّت حدیث علاوه بر سند حدیث، متن و مضمون حدیث میباشد که باید با آیات و مضمون قرآن موافق باشد و مخالف با آن نباشد. اکنون به مطالبی اشاره میکنیم که در این روایات در باب شرایط امام بودن اشاره شده است و ارتباط ژرفی با «عصمت» امام به خصوص امامان «اثنی عشر» دارد و به نحوی با مضمون آیات قرآن ارتباط دارد: قبل از پرداختن به مضمون این روایات، لغاتی در اینگونه روایات وجود دارد که غریب به نظر میرسند و باید تبیین و مشخّص شوند که از جمله آنهاست: 1ـ «امین الله» یعنی امانتدار علم و دین خداوند (ر.ک؛ مجلسی، 1404ق.، ج 2: 386). 2ـ «عالم لا یجهل» یعنی امام عالمی که نادانی در او راه ندارد؛ به عبارت دیگر، امامی که در تمام طول عمر خود، عالم از طرف خداوند است (ر.ک؛ همان: 394). 3ـ عبارت «راع» سرپرست تمام موجودات از طرف خداوند، و عبارت «لا ینکل» یعنی سرپرستی که ضعف در او راه ندارد. عبارات «معدنالقدس، و الطّهاره، النّسک، الزّهاده» به ترتیب به معنی امامی که معدن (کانون) قدس، پاکی، طاعت، زهد و عبادت باشد (ر.ک؛ همان). 4ـ عبارت «مؤیّد» یعنی قوّت و تقویت شده به وسیله ملائکه و...، و عبارت «مسدّد» یعنی استوار گشته به وسیله روحالقدس (ر.ک؛ همان: 399). 5ـ عبارت «الإبلاج» یعنی دین و علم خداوند، به وسیله امام معصوم (ع) آشکار و روشن میشود و اضافه «سبیل» به «منهاج» یا برای بیان است یا مراد، راههای وصول به علوم الهی میباشد که امام معصوم (ع) به وسیله آن، راه وصول به قرب الهی را پیدا میکند (ر.ک؛ همان: 400). 6ـ عبارت «واجب حقّ امامه» یعنی هر کس که حقّ واجب امام خود را بشناسد، طعم و شیرینی ایمان خود را مییابد، ولی اکثر خلق این معرفت را نسبت به امام ندارند (ر.ک؛ همان). 7ـ عبارت «الهادی المنتجی»، یعنی امامی که رهبر محرم اسرار و امیدبخشی، خداوند است و کلمه «القائم» نیز به معنی امامی که به فرمان خداوند برای امر امامت قیام میکند و کلمه «المرتجی»، یعنی امامی که برای شفاعت و خیرخواهی در دنیا و آخرت قیام میکند و عبارت «واصطنعه علی عینه»، یعنی امامی که زیر نظر خداوند برای خیرخواهی اهل دنیا تربیت یافته است، همچنانکه خداوند در قرآن میفرماید: ﴿...وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی﴾ (طه/39) (ر.ک؛ همان: 402). 8ـ عبارت «و مصطفی مِن آل ابراهیم» اشاره به این آیه میباشد: ﴿إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ﴾ (آلعمران/33)، یعنی برگزیدن، و مراد از «عاهات و آفات»، یعنی امامی که از بلاها و امراضی همچون کوری، لنگ بودن، جُذام، بِرص و یا آفات نفسانی و امراض نفسانی معصوم و پاک باشد (ر.ک؛ همان: 404). 9ـ کلمه «خزّان» جمع «خازن» است که از ریشه «الخزن» گرفته شده است. این ریشه به معنای «حفظ کردن» است. بنابراین، «خزانه» آن مکانی است که محلّ نگهداری چیزی است و خازن، کسی است که نگهدارنده چیزی است (ر.ک؛ فراهیدی، 1409ق.: مادّه خزن؛ ابنمنظور، 1414ق.: مادّه خزن و راغب اصفهانی، 1362: مادّه خزن). 10ـ عبارت «حبل الله» که مراد از آن دین خدا میباشد و علّت تسمیه، آن است که دین واسطه بین خدا و مردم است، چنانکه به قرآن از آن جهت حبل گفتهاند. در حدیث ثقلین هست که یک طرف قرآن به دست خداست و طرف دیگر آن به دست شما (اهل بیت)، و در نهجالبلاغه درباره قرآن فرموده: «هَذَا القرآن فَإِنَّهُ حَبلُ اللهِ المَتِینِ» (نهجالبلاغه/ خ 174) و از آن جهت به امامان، پیامبران و قرآن آنگاه که حبلالله گفته شود، مراد آن است که واسطه میان خدا و خلق، و سبب نجات از گمراهیاَند (ر.ک؛ قرشی، 1412ق.: مادّه حبل). 11ـ عبارت «صنم» چیزی است که جز خدا معبود أخذ شود و به قولی، آن چیزی است که جسم یا صورت داشته باشد و اگر جسم یا صورت نداشته باشد، آن را وثن گویند (ر.ک؛ همان: مادّه صنم). 12ـ «وصایت» در لغت به معنای عهد است. گفته میشود: «أَوصی إِلَی فلان» یعنی به او عهد کرد. حال اگر متعلّق وصیّت معیّن گردد، بر همان مورد تعیین شده حمل میشود، ولی در صورتی که مورد وصیّت معیّن نگردد، حمل بر تمام مواردی میشود که تعلّق وصیّت به آن ممکن است (راغب اصفهانی،1362: مادّه وصی). اکنون به مهمترین نکات این احادیث میپردازیم: الف) امامت امامان معصوم (ع) کمال دین امام رضا (ع) در این مورد و در حدیث اوّل میفرمایند که در حجّهالوداع که سال آخر پیامبر (ص) بود، این آیه نازل شد: ﴿...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا...﴾ (المائده/3) و حضرت در ادامه فرمودند که موضوع امامت، از کمال دین است و پیغمبر از دنیا نرفت تا آنکه نشانههای دین را برای امّت خود بیان فرمود و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و علی (ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد، و همه احتیاجات امّت را بیان فرمود. پس هر که گمان کند خدای عزّ و جل دین خود را کامل نکرده، قرآن را رد کرده است و هر که قرآن را رد کند، به آن کافر شده است. در مورد کلمه «اکمال» باید گفت که گاهی به معنای اتمام ذات چیزی به کار میرود؛ مانند کامل شدن نوع به سبب فصل و کامل شدن خانه به وسیله ستونها و سقف، و گاهی در اتمام چیزی به سبب محسّنات و متمّمات زاید بر ذاتش استعمال میشود؛ مانند کامل شدن انسان به سبب مهارت او در علوم و صنایع، و مقصود از دین در اینجا عبارت از اسلام است که با بیعت عام نبوی و قبول احکام نبوی حاصل میشود و نیز مقصود از کامل شدن آن، اتمام ذاتی آن است؛ زیرا که اسلام بر پنج رکن بنا شده که رکن آخر آن ولایت است و آن بیعت با علی (ع) است به امامتریال چون ولایت به معنی محبّت یا اعتقاد ولایت علی (ع) خارج از اعمال قالبی اسلام است. پس نمیتواند از ارکان اسلام و متمّمات احکام قالب باشد، ولی به یک اعتبار در خارج ذات اسلام میتواند متمّم اسلام باشد؛ زیرا اسلام مانند مادّه ولایت است و چون باید ولایت را هم به آن معنی بگیریم که از ارکان اسلام است و آن عبارت از ایمانی است که در قلب داخل شده، به وسیله آن حرکت و سیر إلی الله حاصل میشود. در این صورت، ولایت به منزله صورت برای اسلام میشود و صورت، اگرچه حاصل از مادّه اسلام میباشد و با وجودی که قوام و بقای مادّه به آن است، ولی از ذات مادّه خارج است (گنابادی، 1372، ج 4: 283). علاّمه طباطبائی با نادرست دانستن سه احتمال که کلمه «یوم» به معنی دوره و ایّام باشد، نه یک روز خاص که آفتاب در آن طلوع و غروب کرده باشد، میفرمایند: «لاجرم و به ناچار باید بگوییم مراد از این کلمه، یک روز معیّن است؛ روزی است که خود آیه در آن روز نازل شده است و قهراً روز نزول این سوره است و این روز، روز غدیر خُم میباشد که در مورد ولایت علی (ع) نازل شد؛ یعنی روز هیجدهم ذیالحجّه سال ده هجرت میباشد» (طباطبائی، 1417ق.، ج 5: 285ـ275). ب) امام معصوم (ع)، عالمتر از تمام انسانها متکلّمان شیعه امامیّه، علم و کفایت در امامت را در عالیترین حدّ لازم از صفات امام دانستهاند. از آنجا که آنان «عصمت» را از صفات لازم امام میدانند و با وجود عصمت، علم و کفایت در عالیترین مرتبه آن تحقّق خواهد یافت، با این حال، در مواردی آشکارا از آن نام بردهاند؛ به عنوان نمونه، شیخ طوسی دومین صفت از صفات امام را علم دانسته، چنین گفته است: «دومین صفت از صفات لازم برای امام، علم به اموری است که به آگاهی از آنها در امامت خویش نیاز دارند؛ اعمّ از آگاهیهای دینی و دنیوی، مبارزه با دشمنان و جز آن؛ زیرا بدون داشتن چنین آگاهیهایی نخواهد توانست به امر امامت قیام کند» (طوسی، 1405ق.: 430). ابنمیثم بحرانی نیز درباره علم امام چنین گفته است: «امام باید به همه آنچه که در ایفای مقام امامت به آنها نیاز دارد، عالم باشد، خواه علوم دینی باشد یا علوم دنیوی؛ مانند علم به احکام شرعی، سیاست، آداب و فصل خصومتها؛ زیرا اگر در امور یاد شده جاهل باشد، به آنچه بر او واجب است، با عصمت منافات دارد» (بحرانی، 1406ق.: 179). ج) امام معصوم (ع)، معصوم از گناهان کبیره و صغیره در اندیشه متکلّمان امامیّه از جمله شیخ طوسی، امام از همه گناهان کبیره و صغیره معصوم است. ایشان در این باره میگوید: «وَ الأئِمَّه المُنتَجَبِینَ الَّذِینَ لاَ یَجُوزُ عَلَیهِمُ الخَطَاءِ وَ لاَ فِعلُ القَبِیحِ لاَ صَغِیراً وَ لاَ کَبِیراً...» (طوسی، بیتا، ج 8: 429). وی در این باره، میان پیش از امامت و پس از آن، تفاوتی نگذاشته است و در هر دو زمان، امام را از همه گناهان معصوم دانسته است، چنانکه میگوید: «الإِمَامُ مَعصُومٌ مِن أَوَّلِ عُمرِهِ إِلَی آخِرِهِ فِی أَقوَالِهِ وَ أَفعَالِهِ وَ تُرُوکِهِ... » (طوسی، 1410ق.: 98). استفاده از واژگانی همچون جواز و عدم جواز صدور گناه از امام، بیانگر اعتقاد به لزوم عصمت امام از گناه در اندیشه مرحوم شیخ است. د) منحصر یافتن خلافت و امامت پس از پیامبران (ع) به امامان معصوم (ع) از دیدگاه قرآن کریم، کسانی شایستگی پیشوایی بشر را دارند که به مقام خلیفهاللّهی برسند؛ یعنی مقام پیشوایی بشر ریشه در مقام خلافت الهی دارد. از جمله این آیات که به این مطلب اشاره دارد، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1ـ ﴿یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَه فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ...: اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم. پس در میان مردم به حق داورى کن...﴾ (ص/26). 2ـ درباره عموم پیامبران میفرماید: ﴿أُوْلَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّه...: آنها کسانى هستند که کتاب و حُکم و نبوّت به آنان دادیم...﴾ (الأنعام/ 89). 3ـ ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...: (به خاطر آورید) هنگامى که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!﴾ (البقره/124). 4ـ درباره پیامبران بنیاسرائیل میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّه یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ: و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مىکردند، چون شکیبایى نمودند و به آیات ما یقین داشتند﴾ (السّجده/24). از این آیات به روشنی به دست میآید که مقام امامت، مقام خلافت الهی و نبوّت، موهبتی الهی است و با جعل و نسب الهی تعیین میشود، نه با انتخاب و گزینش بشر. از مقامات و شئون یاد شده، دو مقام نبوّت و رسالت از ویژگیهای پیامبران بوده است و با ختم نبوّت و رسالت، کسی دارای چنین مقامی نخواهد بود. امّا مقام خلافت و امامت پس از پیامبران ادامه خواهد داشت و در روایات نیز به این مطلب که زمین خالی از حجّت و امام معصوم (ع) نمیباشد، اشاره شده است؛ مثلاً امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «إِنَّ الْأَرْضَ لاَتَخْلُو إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ: همانا زمین در هیچ حالی از امام خالی نگردد» (کلینی، 1407ق.، ج 1: 433). از آنجا که تا زمین باقی است و بشر در حیات دنیوی به سر میبرد، خلافت و امامت الهی نیز به مقتضای حکمت و هدایت الهی ضرورت دارد و با توجّه به آیه 124 سوره بقره که میفرماید: ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾؛ یعنی امامت که عهدی است الهی، نصیب ظالمان از ذریّه ابراهیم نخواهد شد و تنها به آن دسته از فرزندان او اختصاص دارد که از هر گونه ظلم پیراسته باشند. بنابراین، باید گفت تا هنگامی که ذریّه حضرت ابراهیم (ع) در دنیا باقیاَند، منصب امامت در بین امامان معصوم (ع) از ذریّه او ادامه خواهد یافت. و) امام معصوم (ع) خزّان (حافظ) علم خدا از واژگان و مفاهیمی که امامان معصوم (ع) بارها برای معرّفی خود، در مقام متصدّیان منصب امامت از آن بهره بردهاند، تعبیر «خزّان الله» است. این مفهوم که امامان (ع) بیش از بیست بار برای تبیین امامت به کار بردهاند، بیشتر به علم آن بزرگواران اشاره دارد. بر اساس آثار مکتوب و موجود به نظر میرسد که این مفهوم برای نخستین بار در دوران امام سجّاد (ع)، آن هم به گونهای مبهم، به کار رفته است. در روایت معتبر از ایشان نقل شده است: «إِنَّ مِنَّا لَخُزَّانُ اللهِ فِی سَمَائِهِ وَ خُزَّانِهِ فِی أَرضِهِ وَ لَسنَا بِخُزَّانِ عَلَی ذَهَبٍ وَ لاَ فِضَّه: همانا از ماست خازنان خدا در آسمان و خازنان او در زمین و ما خازنان بر طلا و نقره نیستیم» (صفّار، 1404ق.: 104). از جمله ویژگیهای «خزّان الله» این موارد است: 1ـ برخورداری از علم ویژه: امام صادق (ع) در این باره میفرمایند: «ما (أهل بیت) حجّتهای خدا میان بندگان او و خازنان او بر علم اوییم» (کلینی، 1407ق.، ج 1: 192). 2ـ عصمت: بر اساس مفهوم «خزان علم الله» امام (ع) نگهدارنده علم الهی است. این مفهوم به نوعی یادآور و بیانگر مفهوم امینالله و نیز صفت عصمت است؛ بدین بیان که خداوند حکیم متعال علوم خود را به کسی واگذار میکند که معتمد اوست و نسبت به آن علوم خیانت نمیکند و این فقط با دارا بودن عصمت محقّق میشود. 3ـ مالکیّت بر تمام اشیاء عالم: بر اساس روایاتی که مرحوم کلینی در کتاب شریف الکافی با عنوان «باب أنّ الأرض کلّها للإمام» گردآوری کرده است (ر.ک؛ همان، ج 1: 410ـ407)، خداوند متعال زمین را ملک امامان (ع) قرار داده است. 4ـ منصوب بودن به نصب الهی: از آنجا که گفته شد که «خزّان الله» امین و مورد اعتمادند بر آنچه در آسمان و زمین است که این امر ملازم با عصمت ایشان است. اگر عصمت را لازمه مقام «خزّان الله» دانستیم، نصب الهی نیز نتیجه آن خواهد بود، چراکه صفت عصمت امری نیست که مردم بتوانند آن را بشناسند. امام باقر (ع) در این باره میفرمایند: «إِنَّهُ جَعَلَ عَلِیّاً خَازِنَهُ عَلَی مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرضِ: همانا خداوند علی (ع) را خازن خود قرار داد بر آنچه که در آسمانها و زمین است» (صفّار، 1404ق.: 106). ز) معصوم بودن در تمام طول عمر با توجّه به آیه 124 از سوره بقره که میفرماید: ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾، امام باید در تمام طول عمر خود معصوم باشد؛ زیرا وجه استدلال این است که خداوند فرموده است عهد او، یعنی «امامت»، نصیب ظالم نمیشود و کسی که مرتکب گناه گردد، خواه آشکار یا پنهان، ظلم کرده است و فرد گناهکار حدود الهی را نقض کرده است و کسی که حدود الهی را نقض کند، ظالم است: ﴿...وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ (البقره/229). مرحوم طبرسی در این باره میفرماید: «کسی میتواند امام مردم باشد که از همه گناهان و زشتیها و پلیدیها پاک و به دور باشد؛ زیرا خدای سبحان رسیدن به مقام امامت را از ستمگر نفی کرده است و کسی که از هر گونه ستم و بدی پاک نباشد، به خود یا دیگران ستم کرده است و چنین شخصی شایسته رسیدن به مقام امامت نیست» (طبرسی، 1372، ج 1: 380). ح) عصمت، لطف و موهبت باطنی خداوند به امامان معصوم (ع) عدّهای از متکلّمان اسلامی بر این باورند که لطف خدای بزرگ منشأ اصلی ارتباط ناگسسته میان عصمت و عمل اختیاری حضرات معصومان (ع) است. مرحوم سیّد مرتضی در این باره گفته است: «إِعلَم! أَنَّ العِصمَه هِیَ اللُّطفُ یَفعَلُهُ تَعَالَی فَیَختَارُ العَبدُ عِندَهُ الإِمتِنَاعَ مِن فِعلِ القَبِیحِ: بدان که عصمت عبارت است از لطف خداوند بر بنده خود است و به واسطه آن، انسان از فعل قبیح امتناع میورزد». وی آنگاه به ریشه لغوی عصمت که به معنای منع است، اشاره کرده و گفته است: «در اصطلاح متکلّمان، این معنا کاربرد خاصّی پیدا کرده است و آن عبارت است از خودداری اختیاری انسان از گناه به واسطه لطفی که خداوند در حقّ او انجام داده است» (علمالهدی، 1405ق.، ج 3: 326). شیخ طوسی هم درباره عوامل عصمت گفته است: «بر مبنای عقیده معتزله، خداوند در حقّ معصوم لطفی را اعمال میکند که با وجود آن، داعی بر ترک واجب و فعل معصیت ندارد، اگرچه بر انجام آن تواناست» (طوسی، 1405ق.: 369). این تعریف یاد شده از خواجه، اختصاص به معتزله ندارد، بلکه مورد قبول متکلّمان امامیّه نیز میباشد (ر.ک؛ سیوری، 1422ق.: 343 و بحرانی، 1406ق.: 175). از جمله مطالب مهمّ دیگر (در باب صفات امام) که میتوان به آنها اشاره کرد، موارد ذیل میباشد: 1ـ امین خدا بودن. 2ـ مطهّر از ذنوب و عیوب. 3ـ معدن قداست، طهارت، زهد و عبادت بودن. 4ـ مورد تأیید خدا بودن به وسیله برگزیدن. 5ـ از عترت پاک پیامبر (ص) بودن. 6ـ تبیینکننده اوامر خداوند. 7ـ حجّت کامل خدا بودن (دارای علم و عصمت الهی). 8ـ معصوم از محارم خدا. 9ـ امر بر معصیت خدا نکردن. 10ـ امان بودن برای ساکنان اهل زمین. 11ـ اجرای تمام و کمال عدل الهی. 12ـ مطهّر شده از سوی خداوند (الأحزاب/33). بنابراین، در یک نگاه کلّی میتوان گفت که امامت و رهبری جامعه باید از آنِ کسی باشد که شرایط مذکور را که ارتباط عمیق با مسأله عصمت دارد، دارا باشد و آشکارا مشخّص شد که این مسئولیّت از آنِ امامان معصوم (اهل بیت) پیامبر (ص) میباشد. نتیجهگیری با توجّه به آنچه بیان شد، از 15 روایتی که در 4 کتاب روایی الکافی، الخصال، معانیالأخبار و کفایهالأثر ذکر شد، با بررسی سندی مشخّص میشود که این روایات، صحیح، حَسَن و یا موثّق میباشند؛ زیرا در اینگونه احادیث، بنا بر آنچه گفته شد، اکثر راویان افراد ثقه میباشند و اینکه در برخی از احادیث افراد مجهولالحالی وجود دارد، این دلالت بر ضعیف بودن حدیث نمیکند؛ زیرا در اینگونه احادیث: اوّلاً افراد ثقهای وجود دارند که مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه میباشند. ثانیاً اکثر راویانی که مجهولالحال میباشند، کسانی هستند که در اسناد روایات کاملالزّیارات قرار گرفتهاند و از آنجا که بنا بر گفته ابنقولویه، همه راویان این کتاب ثقه میباشند، میتوان برای این افراد درجهای از وثاقت قائل شد. درباره مضمون این دست از روایات باید گفت مضمون آنها درباره صفاتی میباشد که یک فرد معصوم برای هدایت انسانها ضرورت دارد آن صفات را دارا باشد و در غیر این صورت، شایسته مقام امامت نمیباشد؛ زیرا از جمله صفات ضروری، داشتن صفاتی همچون «عصمت، معصوم از گناهان، امین خدا بودن، مطهّر از ذنوب و عیوب و ...» میباشد که دارنده آن توان هدایت انسانها را دارد، در غیر این صورت، خود نیز نیازمند هدایت میباشد که با این وجود، توان هدایت دیگران را ندارد. نیز از آنجا که با بررسی انجام شده، مشخّص شد این صفات که ارتباط عمیق با مسأله عصمت دارد، از آنِ امامان معصوم (اهل بیت) پیامبر (ص) میباشند و در نتیجه، میتوان از این روایات بر عصمت امامان معصوم (ع) استدلال کرد. مراجع قرآن الکریم. (1415ق.). ترجمه محمّد مهدی فولادوند. تهران: دار القرآن الکریم. نهجالبلاغه. (1385). ترجمه محمّد دشتی. تهران: آدینه سبز. ابنداود، حسن بن علی. (1342). الرّجال. تهران: دانشگاه تهران. ابنفارس، احمد. (1404ق.). مقاییس اللّغه. قم: مرکز النّشر. ابنقولویه، جعفر بن محمّد. (1356). کاملالزّیارات. نجف: دار المرتضویّه. ابنمنظور، محمّد بن مکرم. (1414ق.). لسانالعرب. بیروت: دار صادر. اردبیلی، محمّد بن علی. (1403ق.)جامع الرواه. قم: مکتبه آیهالله العظمی المرعشی نجفی. بحرانی، میثم بن علی. (1406ق.). قواعد المرام فی علم الکلام. قم: مکتبه آیهالله المرعشی. تستری، محمّد تقی. (1410ق.). قاموس الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. جوادی آملی، عبدالله. (1381). وحی و نبوّت در قرآن. قم: اسراء. جواهری، محمّد. (1430ق.). المفید مِن معجم رجال الحدیث. بیروت: مؤسّسه التّاریخ العربی. حلّی، حسن بن یوسف. (1411ق.). رجال. نجف: دارالذّخائر. خزّاز رازی، علیّ بن محمّد. (1401ق.). کفایه الأثر فی النّص علی الأئمّه الإثنی عشر. قم: بیدار. خوئی، أبوالقاسم. (1371). معجم رجال الحدیث. تهران: مرکز اطّلاعات و مدارک اسلامی. ذهبی، محمّد بن أحمد. (بیتا). سیر أعلام النّبلاء. مصر: مؤسّسه الرّساله. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد. (1362). مفردات الفاظ القرآن. تهران: المکتبه المرتضویّه. زبیدی، مرتضی. (1414ق.). تاج العروس. بیروت: دارالفکر. سبحانی، جعفر. (1411ق.). بحوث فی الملل و النّحل. قم: مرکز مدیریّت حوزه علمیّه. سیوری، فاضل مقداد. (1422ق.). اللّوامع الإلهیّه. قم: مکتب الأعلام الإسلامی. شهید ثانی، زینالدّین بن علی. (1404ق.). الرّعایه فی علم الدّرایه. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی. صدوق، محمّد بن علی. (1400ق.). الأمالی. بیروت: انتشارات أعلمی. ــــــــــــــــــــــ . (1362). الخصال. قم: جامعه مدرّسین. ــــــــــــــــــــــ . (1395ق.). کمالالدّین و تمام النّعمه. قم: دارالکتاب الإسلامیّه. ــــــــــــــــــــــ . (1378ق.). عیون أخبارالرّضا علیهالسّلام. تهران: نشر جهان. ــــــــــــــــــــــ . (1361). معانی الأخبار. قم: جامعه مدرّسین. صفّار، محمّد بن حسن. (1404ق.). بصائر الدّرجات. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی. طباطبائی، محمّدحسین. (1417ق.). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: جامعه مدرّسین. طبرسی، فضل بن حسن. (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: ناصر خسرو. طوسی، محمّد بن حسن. (1373). الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. ــــــــــــــــــــــــ . (1420ق.). فهرست. قم: ستاره. ــــــــــــــــــــــــ . (1410ق.). الرّسائل العشر. قم: جامعه مدرّسین. ــــــــــــــــــــــــ . (1405ق.). تلخیص الشّافی. نجف: مکتبه العلمی الطّوسی و بحرالعلوم. ــــــــــــــــــــــــ . (بیتا). التّبیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التّراث العربی. ــــــــــــــــــــــــ . (1411ق.). الغیبه. قم: دارالمعارف الإسلامیّه. علمالهدی، سیّد مرتضی. (1405ق.). الرّسائل. قم: دار القرآن الکریم. فراهیدی، خلیل بن احمد. (1409ق.). العین. قم: نشر هجرت. قرشی، علیاکبر. (1412ق.). قاموس قرآن. تهران: دارالکُتُب الإسلامیّه. کلینی، محمّد بن یعقوب. (1407ق.). الکافی. تهران: دارالکتاب الإسلامیّه. گنابادی، سلطان محمّد. (1372). بیان السّعاده فی مقامات العباده. بیروت: الأعلمی. مجلسی، محمّدباقر. (1404ق.). مرآه العقول فی شرح أخبار الرّسول. تهران: دارالکُتُب الإسلامیّه. مصباح یزدی، محمّدتقی. (1376). راه و راهنماشناسی. قم: مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). مصطفوی، حسن. (1360). التّحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. نجّاشی، احمد بن علی. (1365). الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. نویسندگان: صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان جمشید بیات: کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان فصلنامه سراج منیر شماره 15 انتهای متن/
1395/06/01 :: 07:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]
صفحات پیشنهادی
بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان (علیهمالسّلام) - بخش اول عصمت امامان (ع) در آیینه روایات
بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان علیهمالسّلام - بخش اولعصمت امامان ع در آیینه روایات در بیشتر سلسله سند روایات عصمت افراد موثّق قرار گرفتهاند البتّه اندکی از آنان نیز بر طبق گفتههای رجالیّون موثّق نیستند چکیده در این نوشتار روایات عصمت که در کُتُب معتبر حدیثیسید احمد خاتمی: ولی فقیه مانند امامان معصوم (ع) بر مردم حاکم است
سید احمد خاتمی ولی فقیه مانند امامان معصوم ع بر مردم حاکم است امام جمعه موقت تهران گفت ولایت مطلقه فقیه به معنای دیکتاتوری و انجام دل به خواه امور نیست بلکه به معنی آزادی دیدگاه های گوناگون و جلوگیری از استبداد و آشفتگی در جامعه است آفتابنیوز عضو مجلس خبرگان رهبری و امابررسی حواشی جادوگری در فوتبال ایران (بخش دوم)
بررسی حواشی جادوگری در فوتبال ایران بخش دوم به این مطلب امتیاز دهید شما قبلا به این مطلب رای داده اید 0 0 بازدید دانلود کلیدواژه ها نظر متنی نام کامل ایمیل نظر شما لطفآ از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین فینگیلیش خودداری نمائید همزمان با تأیید انتشار نظر من به منابلاغ دومین بخشنامه مبارزه با فساد توسط شهردار تهران (+عکس)
ابلاغ دومین بخشنامه مبارزه با فساد توسط شهردار تهران عکس شهردار تهران ظهر امروز دومین بخشنامه خود را در راستای شفاف سازی مالی به شهرداران مناطق 22 گانه ابلاغ کرد به گزارش ایسنا شهردار تهران در این بخشنامه تأکید کرده است که بخشنامه فوق در راستای تحقق روشهای صدور پروانه ساختماصادق گلستانی بررسی تحلیلی سیر تفسیر اجتماعی قرآن کریم در قرن اخیر
صادق گلستانیبررسی تحلیلی سیر تفسیر اجتماعی قرآن کریم در قرن اخیر تفسیر اجتماعی از آغاز قرن چهاردهم توسط برخی مفسران مثل رشیدرضا در قالب تفسیر ترتیبی المنار شروع شده و سیر تکاملی آن را در قالب تفسیر ترتیبی و موضوعی تا به امروز ادامه داده است چکیده مسئله اصلی این پژوهش بررسی فراروایتی شنیدنی درباره امام حسین(ع)
روایتی درباره امام حسین ع از جمله ماجراهایی که با آن برخورد میکنیم ملاقات گروهی از ملائک و اجنه با امام حسین ع برای مبارزه با دشمنان حضرت است که در هر بار امام ع به آنها اذن ورود نداد به عنوان نمونه امام صادق ع طی روایتی فرمود زمانی که اجنه درخواست یاری امامماندانا رکنی، علی زاده محمدی، شکوه نوابی نژاد بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خلاقیت و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6
ماندانا رکنی علی زاده محمدی شکوه نوابی نژادبررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خلاقیت و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 ساله نقاشی درمانی از جمله روش های جذاب و موثر در افزایش خلاقیت در ابعاد ابتکار سیالی و انعطاف پذیری و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 سال است چکیده زمینه با توجه به اهمیتامام جمعه کازرون: مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شیراز توجه ویژهای به بخش اورژانس بیمارستان نمازی داشته باشند
امام جمعه کازرون مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شیراز توجه ویژهای به بخش اورژانس بیمارستان نمازی داشته باشند امام جمعه کازرون گفت کیفیت خدمترسانی در بیمارستان نمازی شیراز خوب نیست که مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شیراز باید توجه ویژهای به بخش اورژانس این بیمارستان داشته باشند بهامام جمعه سقز: مسجد پایگاه وحدتبخش مسلمانان و خنثیکننده توطئههای دشمنان است
امام جمعه سقز مسجد پایگاه وحدتبخش مسلمانان و خنثیکننده توطئههای دشمنان است امام جمعه سقز گفت مسجد پایگاه وحدتبخش مسلمانان و خنثیکننده توطئههای دشمنان است و همه به عنوان مسلمان وظیفه داریم برای تقویت این پایگاه همت کنیم به گزارش خبرگزاری فارس از سقز ماموستا عبدالرحمن حسیندومین بخشنامه شهردار تهران در راستای شفافسازی ابلاغ شد
دومین بخشنامه شهردار تهران در راستای شفافسازی ابلاغ شد دومین بخشنامه شهردار تهران با هدف تدقیق روشهای صدور پروانه ساختمانی و ایجاد شفافیت بیشتر در این امر ابلاغ شد به گزارش خبرنگار ایلنا دومین بخشنامه مهم شهردار تهران که روز گذشته ابلاغ شده بود در کانال رسمی وی منتشر ش-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها