تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس در روز جمعه ناخن‏هايش را كوتاه كند، عمر و مالش زياد مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798111975




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان (علیهم‌السّلام) - بخش اول عصمت امامان (ع) در آیینه روایات


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی متنی سندی روایات عصمت امامان (علیهم‌السّلام) - بخش اولعصمت امامان (ع) در آیینه روایات
خبرگزاری فارس: عصمت امامان (ع) در آیینه روایات
در بیشتر سلسله سند روایات عصمت، افراد موثّق قرار گرفته‌اند. البتّه اندکی از آنان نیز بر طبق گفته‌های رجالیّون موثّق نیستند.

  چکیده در این نوشتار، روایات عصمت که در کُتُب معتبر حدیثی شیعه، همچون «الکافی، معانی‌الأخبار، الخصال و کفایهالأثر» وجود دارند، مورد بررسی سندی متنی قرار گرفته است و مشخّص شده که مهم‌ترین مستند عصمت امامان (ع)، وجود نصوص قرآنی و روایاتی است که در میان امامیّه بر آنها اتّفاق نظر وجود دارد. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی روایاتی است که لفظ «عصمت» در آنها به کار رفته است و با بررسی انجام گرفته، این روایات حدوداً 47 حدیث می‌باشد که با حذف احادیث تکراری، نزدیک به 15 حدیث می‌باشد. در حالت کلّی می‌توان گفت وضعیّت راویان بر مبنای آراء رجالیّون شیعه بررسی گردید و معلوم شد که در بیشتر سلسله سند روایات عصمت، افراد موثّق قرار گرفته‌اند.  البتّه اندکی از آنان نیز بر طبق گفته‌های رجالیّون موثّق نیستند، ولی درصدی از این راویان مجهول، افرادی هستند که در سلسله سند روایات «کامل‌الزّیارات» قرار گرفته‌اند و از آنجا که ابن‌قولویه، در مقدّمه این کتاب، همه راویان این کتاب را ثقه معرّفی کرده، می‌توان برای این افراد درجه‌ای از وثاقت قائل شد. در بین این روایات، اکثر آنها از نوع احادیث مُعَنعَن هستند که شامل احادیث صحیح، حَسَن و موثّق می‌باشند. بررسی محتوایی این روایات بیانگر آن است که محور غالب این احادیث، فضایل و صفاتی است که یک فرد معصوم ضرورت دارد که داشته باشد؛ از جمله این صفات: معصوم بودن از گناهان، امین خدا بودن، مطهّر از ذنوب و عیوب و ... و با بررسی‌های انجام شده ثابت شده که این صفات مختصّ امامان معصوم (اهل بیت) پیامبر (ص) هستند که از سوی خداوند معصوم می‌باشند. کلیدواژگان امام؛ عصمت؛ روایت؛ أهل بیت (ع)؛ متن؛ سند مقدّمه یکی از بحث‌های دیرینه در عقاید اسلامی، بحث و گفتگو درباره ضرورت یا عدم ضرورت عصمت در امام است. قرآن کریم، سنّت نبوی و سیره صحابه پیامبر اکرم(ص) در سال‌های آغازین ظهور اسلام تا زمان وفات ایشان، همگی از این واقعیّت پرده برمی‌دارند که مسأله عصمت در آن زمان نیز مطرح بوده است و مسلمانان گفته‌های آن حضرت را واقعی و وحیانی و وی را از گناهان معصوم می‌دانستند، اگرچه شاید همه آنان در این باره اندیشه‌ای یکسان نداشتند. جامعه شیعه پس از پیامبر اکرم(ص) با توجّه به روایات متعدّدی که از آن حضرت درباره عصمت امامان (ع)، به‌ویژه امیرالمؤمنین(ع) صادر شده بود، غالباً عصمت امیر مؤمنان(ع) را پذیرفته بود.  اگرچه در قلمرو عصمت وی میان اصحاب وفاقی وجود نداشت، درباره عصمت امام علی(ع) از گناه و نیز از اشتباه در تبیین دین، در بدنه اصلی جامعه شیعی تردیدی نبود. امامان پاک (ع) نقش انکارناپذیری در ترویج اندیشه عصمت امام داشته‌اند و از آنجا که در مذهب شیعه بر ضرورت وجود عصمت در امام اتّفاق نظر می‌باشد، چراکه مقام امامت بسیار حسّاس و دقیق می‌باشد، از این روی، همواره متکلّمان امامیّه در کُتُب کلامی، فقهای امامیّه در کُتُب فقهی، اصولیّون امامیّه در کُتُب اصولی، مفسّران امامیّه در کُتُب تفسیری و محدّثان امامیّه در کُتُب روایی، جَسته و گریخته در این باره نظریّه‌پردازی کرده‌اند. بر همین اساس، علمای امامیّه از جمله دلایلی که برای اثبات اعتقاد خود می‌آورند، آیات، و روایاتی است که از پیامبر اکرم (ص) و ائمّه معصومین (ع) رسیده است و در این تحقیق ضمن بررسی سندی روایات «عصمت» در چهار کتاب روایی، که دلالت بر عصمت ائمّه (ع) می‌کنند، به وجود صفاتی که در امام معصوم (ع) ضرورت دارد نیز می‌پردازیم. امّا قبل از پرداختن به احادیث «عصمت» لازم است که مفهوم واژه «عصمت» تبیین شود. بدین صورت که عصمت از کلیدواژه‌های ریشه‌دار در ادبیّات بیانی و فرهنگ دینی مسلمانان به شمار می‌رود و این واژه با دیگر هم‌ریشه‌های اسمی و وصفی خود، 13 بار در آیات قرآن کریم به کار رفته است. عصمت از نظر لغت‌شناسان عالمان لغت‌دان و زبان‌شناس عصمت را اسم مصدر از ریشه «عصم» به معنای «نگه داشتن» و «بازداشتن از چیزی که زیان می‌رساند» تعریف کرده‌اند (ر.ک؛ ابن‌فارس، 1404ق.: مادّه عصم؛ راغب اصفهانی، 1362: مادّه عصم؛ زبیدی، 1414ق.: مادّه عصم و مصطفوی، 1360: مادّه عصم). از این رو، گاه به وسیله و ابزاری که سبب نگهداری انسان از فرو افتادن و به هلاکت رسیدن باشد، «عصام» گفته می‌شود. در اصطلاح دینی مسلمانان نیز عصمت، حالتی توانمند در انسان است که وی را از انجام کار گناه‌آلود، خطا و اشتباه باز می‌دارد (ر.ک؛ سبحانی، 1411ق.، ج 4: 288؛ جوادی آملی، 1381: 197؛ مصباح یزدی، 1376: 199 و طباطبائی، 1417ق.، ج 2: 138). عصمت امامان (ع) در آیینه روایات مهم‌ترین کُتُب روایی که به عصمت امامان (ع) پرداختند، و به‌ویژه خود لفظ «عصمت» در آن روایات ذکر شده، عبارتند از: الکافی مرحوم کُلینی، معانی‌الأخبار و الخصال شیخ صدوق و کفایهالأثر خزّاز رازی که به مهم‌ترین این روایات می‌پردازیم: الف) امام رضا (ع) در حدیثی درباره امامت به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند: «یَا عَبْدَ الْعَزِیزِ... أَنْزَلَ فِی حَجَّه الْوَدَاعِ وَ هِیَ آخِرُ عُمُرِهِ (ص) «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً» (الأنعام/3) وَ أَمْرُ الْإِمَامَه مِنْ تَمَامِ الدِّینِ... وَ أَقَامَ لَهُمْ عَلِیّاً (ع) عَلَماً وَ إِمَاماً... الْإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلاَدِهِ... الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیُوبِ... عَالِمٌ لَا یَجْهَلُ وَ رَاعٍ لَا یَنْکُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَه وَ النُّسُکِ وَ الزَّهَادَه وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَه... فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ...: ای عبدالعزیز!... در آخر عمر پیامبر (ص) در حجّهالوداع این آیه بر پیامبر (ص) نازل شد (آیه 3 سوره انعام) و همانا امامت از شرایط کمال و اتمام دین می‌باشد... و پیامبر (ص) علی (ع) را به عنوان امام مشخّص کردند... همانا امام امین خدا در میان خلق اوست و حجّت او بر بندگانش و خلیفه او در بلادش است... از گناهان پاک و از عیب‌ها بر کنار است... عالمی است که نادانی ندارد، سرپرستی است که عقب‌نشینی ندارد، کانون قدس، پاکی، طاعت، زهد، علم و عبادت است... پس او معصوم است و تقویت شده و با توفیق و استوار گشته، از هر گونه خطا، لغزش و افتادنی در امان است...» (کلینی، 1407ق.، ج 1: 199). بررسی سند حدیث 1ـابومحمّد قاسم بن علاء از اهالی آذربایجان (اردبیلی، 1403ق.، ج2: 19)و از وکلای ممدوحمی‌باشدکه به انحراف نرفته است(ر.ک؛ طوسی، 1411ق.: 308). همچنین وی جلیل‌القدر می‌باشد(همان، 1373: 436)2ـ عبدالعزیز بن مسلم: از وی در باب نادر درباره فضایل امام (ع)، از امام رضا (ع) روایت شده است (ر.ک؛ اردبیلی، 1403ق.، ج 1: 459 و خوئی، 1371، ج11: 39). این حدیث مرفوع می‌باشد، ولی در جهت تقویت باید گفت که این حدیث با سند کامل توسّط شیخ صدوق بدین صورت نقل شده است: «حدثنا محمّد بن موسی بن المتوکّل قال حدثنا محمّد بن یعقوب قال حدثنا ابومحمّد القاسم بن العلاء، قال حدثنی القاسم بن مسلم عن أخیه عبدالعزیز بن مسلم» (صدوق، 1395ق.، ج2: 675). از آنجا که کسانی چون محمّد بن یعقوب بن اسحاق کلینی» و محمّد بن موسی بن متوکّل از ثقات می‌باشند (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 377 و خوئی، 1371، ج 19ـ18: 300ـ54) و این که قاسم بن مسلم نیز از اصحاب امام صادق (ع) و فاضل و ممدوح می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 15: 62)، بنابراین، می‌توان این حدیث را در شمار احادیث «حَسَن» به شمار آورد. ب) امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْضَحَ بِأئمّه الْهُدَی مِنْ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّنَا عَنْ دِینِهِ وَ أَبْلَجَ بِهِمْ عَنْ سَبِیلِ مِنْهَاجِهِ وَ فَتَحَ بِهِمْ عَنْ بَاطِنِ یَنَابِیعِ عِلْمِهِ فَمَنْ عَرَفَ مِنْ أُمَّه مُحَمَّد (ص) وَاجِبَ حَقِّ إِمَامِهِ وَجَدَ طَعْمَ حَلاَوَه إِیمَانِهِ... فَالْإِمَامُ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضَی وَ الْهَادِی الْمُنْتَجَی وَ الْقَائِمُ الْمُرْتَجَی... وَ مُصْطَفًی مِنْ آلِ إِبْرَاهِیمَ وَ سُلاَلَه مِنْ إِسْمَاعِیلَ وَ صَفْوَه مِنْ عِتْرَه مُحَمَّد (ص)‌... مُبْرَأً مِنَ الْعَاهَاتِ مَحْجُوباً عَنِ الْآفَاتِ مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ کُلِّهَا...: همانا خدای عزّ و جل به وسیله ائمّه هدی از اهل بیت پیامبر ما (ص) دینش را آشکار ساخت و علم خود را روشن نمود و برای آنان باطن چشمه‌های علم خویش را گشود. پس هر که از امّت محمّد (ص) حقّ واجب امام خود را شناسد، طعم و شیرینی ایمانش را بیابد... پس امام همان برگزیده پسندیده و رهبر محرم اسرار و امیدبخش است... برگزیده خاندان ابراهیم و اسماعیل و انتخاب شده از عترت محمّد (ص)... از آفت‌ها پنهان و از لغزش‌ها نگهداری شده و از تمام زشتی‌ها معصوم است...» (کلینی، 1407ق.: 203). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن یحیی القمی، ثقه، عین و کثیرالحدیث می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 353). 2ـ أحمد بن محمّد بن عیسی، دارای وجه، فقیه، ثقه، و دارای کُتُب می‌باشد (ر.ک؛ همان، 1365: 82 و حلّی، 1411ق.: 13). 3ـ حسن بن محبوب، مولی، ثقه و جلیل‌القدر می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 334 و جواهری، 1430ق.: 152). 4ـ اسحاق بن غالب، از اصحاب امام صادق (ع)، ثقه و دارای کتاب می‌باشد (ر.ک؛ تستری، 1410ق.: 770 و جواهری، 1430ق.: 57). بنابراین، این حدیث از احادیث «صحیح» می‌باشد، همچنان‌که علاّمه مجلسی نیز این حدیث را صحیح دانسته است (مجلسی، 1404ق.، ج 2: 400). ج) امام صادق (ع) در روایتی در رابطه با وظیفه امام به سدیر فرمودند: «نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ نَحْنُ تَرَاجِمَه أَمْرِ اللَّهِ نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّه تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِطَاعَتِنَا وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِنَا نَحْنُ الْحُجَّه الْبَالِغَه عَلَی مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ: ما (اهل بیت) خزانه‌دار علم خداییم. ما مترجم امر خداییم. ما مردمی معصوم هستیم که خدای تبارک و بلندمرتبه مردم را به فرمان‌ بردن از ما امر فرموده است و از نافرمانی ما نهی کرده است. ما حجّت کامل هستیم بر هر که زیر آسمان و روی زمین است» (کلینی، 1407ق.: 269). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن یحیی القمی و أحمد بن محمّد بن عیسی، قبلاً ثقه بودنشان مشخّص شد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 353ـ82). 2ـ أحمد بن محمّد بن خالد برقی: بنا به گفته شیخ طوسی و علاّمه حلّی وی ثقه می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1420ق.: 503 و حلّی، 1411ق.: 14). 2ـ أبوالطالب: در روایتی که کشّی با چنین سندی آورده، گفته است که وی همان أبوالطالب القمّی می‌باشد که از حنان بن سدیر روایت می‌کند. در رجال کشّی سند چنین است: «... مُحَمَّد بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیِّ، عَنْ أَبوطَالِبٍ الْقُمِّیِّ، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ، قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ قَوْماً...» (کشّی، 1363: 306). نجّاشی نیز درباره وی گوید: «وی عبدالله بن الصّلت أبوطالب القمّی، ثقه و معروف است که وی دارای کتاب در تفسیر می‌باشد» (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 217).  3ـ سدیر بن حکیم بن صهیب الصّیرفی: آقای خوئی گوید که کشّی حدیثی از امام صادق (ع) درباره مدح وی آورده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 9: 39ـ37). بنابراین، این حدیث از احادیث «موثّق» می‌باشد، چراکه سدیر واقفی‌مذهب است. د) امام سجّاد (ع) در حدیثی فرمودند: «الْإِمَامُ مِنَّا لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ العِصمَه فِی ظَاهِرِ الخِلقَه فَیُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِکَ لاَ یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَی الْمَعْصُومِ؟ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ القرآن لاَ یَفْتَرِقَانِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه، وَ الْإِمَامُ یَهْدِی إِلَی القرآن وَ القرآن یَهْدِی إِلَی الْإِمَامِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ هذَا القرآن یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم» (الإسراء/9): از ما خاندان جز معصوم شخص دیگری نمی‌تواند امام باشد و عصمت صفتی نیست که در ظاهر بدن باشد، تا به چشم دیده شده و شناخته گردد، و به همین دلیل، امکان ندارد معصوم بودن کسی را به دست آورد، مگر خدا به وسیله پیغمبرش آن را صریحاً فرموده باشد.  شخصی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! معنی معصوم چیست؟ فرمود: معصوم کسی است که به ریسمان الهی چنگ زند و رشته محکم خداوند قرآن است که آن دو (قرآن و امام معصوم) تا روز قیامت از یکدیگر جدا نگردند و تا رستاخیز امام به قرآن هدایت می‌کند و قرآن به امام راهنمایی می‌نماید و این است فرموده خدا «إِنَّ هذَا القرآن یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم: همانا این قرآن مردم را به راست‌ترین و استوارترین طریقه هدایت می‌کند» (صدوق، 1361: 132). بررسی سند حدیث 1ـ أحمد بن محمّد بن عبدالرّحمن المقری، از مشایخ شیخ صدوق در کتاب معانی‌الأخبار می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371،ج 3: 74 و جواهری، 1430ق.: 43). 2ـ أبو عمرو محمّد بن جعفر المقری الجرجانی: وی نیز از مشایخ شیخ صدوق می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 16: 169). 3ـ أبوبکر محمّد بن حسن موصلی: وی فردی فاضل، صالح و فقیه می‌باشد (ر.ک؛ همان، 16: 267). 4ـ محمّد بن عاصم الطریفی: در کامل‌الزّیارات درباره ثواب زیارت امام حسین (ع) از وی روایت نقل شده است (ر.ک؛ همان، ج 17: 206). 5ـ عبّاس بن یزید بن الحسن الکحّال: وی کوفی و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج10: 273). از آنجا که شیخ صدوق برای بسیاری از مشایخ خود طلب مغفرت کرده است و نیز بنا به گفته ابن‌قولویه همه راویان کامل‌الزّیارات ثقه می‌باشند (ر.ک؛ ابن‌قولویه، 1356: 4)، بنابراین، می‌توان، این حدیث را از احادیث «حَسَن» به شمار آورد. و) هشام بن حکم در رابطه با سؤال محمّد بن أبی‌عمیر مبنی بر اینکه «آیا امام معصوم است؟»، از امام صادق (ع) روایت می‌آورد که امام فرمودند: «نَعَمْ، فَقُلْتُ فَمَا صِفَه العِصمَه فِیهِ وَ بِأَیِّ شَیْ‌ءٍ تُعْرَفُ، فَقَالَ إِنَّ جَمِیعَ الذُّنُوبِ لَهَا أربَعَه أَوْجُهٍ وَ لاَ خَامِسَ لَهَا: الْحِرْصُ وَ الْحَسَدُ وَ الْغَضَبُ وَ الشَّهوَه، فَهَذِهِ مَنْفِیَّه عَنْهُ...: فرمود: بلی، گفتم: حقیقت بی‌گناهی چه چیز است؟ و معیار شناخت عصمت چیست؟ پاسخ دادند: تمامی گناهان برخاسته از چهار چیز است و پنجمی ندارد: حرص، حسد، خشم و خواهش‌های نفسانی که هیچ یک از اینها در امام نمی‌باشد» (صدوق، 1361: 132). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن علی ماجیلویه: از مشایخ شیخ صدوق، ثقه، عالم و فقیه می‌باشد (ر.ک؛ حلّی، 1411ق.: 157 و خوئی، 1371، ج 18: 57). 2ـ علی بن ابراهیم قمی: وی ثقه و معتمد می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 260). 3ـ إبراهیم بن هاشم القمّی: أصله کوفی، سپس به قم مهاجرت کرد، فیه نظر (همان: 16). 4ـ محمّد بن أبی‌عمیر: وی کوفی، از اصحاب امام صادق (ع) و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ همان: 326 و جواهری، 1430ق.: 488). 5ـ هشام بن حکم: ثقه و از اصحاب خاصّ امام کاظم (ع) می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 434). بنا بر آنچه گفته شد، هرچند ابراهیم بن هاشم توثیق نشده است، ولی می‌توان این حدیث را در شمار احادیث «صحیح» به شمار آورد، چراکه این حدیث با سند صیحیح دیگری از هشام به نقل از امام صادق (ع) وارد شده است (ر.ک؛ صدوق، 1361: 133). ز) مفضّل بن عمر گوید از امام صادق درباره آیه 124 سوره بقره که می‌فرماید: ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾ پرسیدم. حضرت فرمودند: «أَنَّ الْإِمَامَ لَا تَصْلُحُ لِمَنْ قَدْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً أَوْ أَشْرَکَ بِاللَّهِ طَرْفَه عَیْنٍ وَ إِنْ أَسْلَمَ بَعْدَ ذَلِکَ... وَ کَذَلِکَ لاَ تَصْلُحُ الإِمَامَه لِمَنْ قَدِ ارْتَکَبَ مِنَ الْمَحَارِمِ شَیْئاً صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً وَ إِنْ تَابَ مِنْهُ بَعْدَ ذَلِکَ... فَإِذاً لاَ یَکُونُ الْإِمَامُ إِلاَّ مَعْصُوماً وَ لاَ تُعْلَمُ عِصْمَتُهُ إِلاَّ بِنَصِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ عَلَی لِسَانِ نَبِیِّهِ (ص): هر کسی که بُتی و معبودی را پرستد، یا یک چشم به هم زدن مشرک به خدا بوده، شایسته امامت نیست، اگرچه بعد از آن هم مسلمان شود... و نیز کسی که مرتکب حرامی‌شود، چه کوچک باشد، چه بزرگ، شایستگی و لیاقت امامت را ندارد و اگرچه بعد از آن هم توبه کند... بنابراین، امام جز معصوم نمی‌باشد و عصمت او جز به نصّ خدا از زبان پیغمبرش معلوم نمی‌شود» (صدوق، 1362، ج 1: 304). بررسی سند حدیث 1ـ علیّ بن احمد بن موسی: بر طبق نظریّه آقای خوئی، علی بن أحمد بن موسی (با لقب الدقّاق یا بدون آن) همان علیّ بن احمد بن محمّد بن عمران الدقّاق است و هر سه عنوان به یک نفر برمی‌گردد و صدوق بارها بر او ترحّم کرده است (خوئی، 1371، ج 18: 277). 2ـ حمزه بن قاسم علوی عبّاسی: ثقه، جلیل‌القدر، کثیر‌الحدیث و از مشایخ شیخ صدوق می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 140 و حلّی، 1411ق.: 53). 3ـ جعفر بن محمّد بن مالک کوفی فزاری: نجّاشی گوید وی ضعیف در حدیث می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 122)، ولی شیخ طوسی درباره وی گفته که وی کوفی و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 418). با وجود این، از وی محمّد بن همام در کامل‌الزّیارات درباره زیارت امام حسین (ع) حدیث نقل کرده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 5: 88). 4ـ محمّد بن حسین بن زید الزّیات: ثقه و جلیل‌القدر می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 17: 27 و جواهری، 1430ق.: 520). 5ـ محمّد بن زیاد أزدی: وی نیز ثقه و جلیل‌القدر می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 326 و حلّی، 1411ق.: 159). 6ـ مفضّل بن عمر: وی از اصحاب امام صادق (ع) و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ جواهری، 1430ق.: 617 و خوئی، 1371، ج 19: 318). از آنجا که ابن‌قولویه در مقدّمه کامل‌الزّیارات تصریح کرده که همه راویان این کتاب از ثقات می‌باشند و برای همه آنها طلب مغفرت کرده (ر.ک؛ ابن‌قولویه، 1356: 4)، بنابراین، می‌توان، این حدیث در شمار احادیث «حَسَن» قرار می‌گیرد. ح) امیر مؤمنان (ع) فرمودند: «وَ لَا طَاعَه لِمَنْ عَصَی اللَّهَ إِنَّمَا الطَّاعَه لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلاَه الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَه الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لاَ یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِِطَاعَه أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لاَ یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِه: اطاعت مکنید کسی را که معصیت خدا می‌کند، همانا فقط اطاعت خدا و رسول به خاطر اینکه ایشان معصوم و پاک هستند و نیز والیان امر، واجب است و سرِّ اینکه خدای عزّ و جل امر به اطاعت اولوالأمر فرموده، این است که ایشان معصوم از گناه و پاکیزه‌اَند و هیچ گاه امر به معصیت نمی‌کنند» (صدوق، 1362: 139). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن علیّ بن حسین بن موسی بن بابویه القمّی (شیخ صدوق): دارای وجه نزد اهالی خراسان و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 393 و خوئی، 1371، ج 17: 340). 2ـ علیّ بن حسین بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق): شیخ القمیین، فقیه و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 261). 3ـ سعد بن عبدالله: شیخ‌الطّائفه، فقیه، دارای وجه و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ همان: 177 و طوسی، 1420ق.: 215). 4ـ أحمد بن محمّد بن عیسی: چنان‌که قبلاً درباره وی ذکر شد، از بزرگان قم، از اصحاب سه امام رضا، جواد و هادی (علیهم‌السّلام)، دارای وجه، فقیه و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 82 و طوسی، 1373: 351). 5ـ محمّد بن عیسی: شیخ‌القمیّین، و نزد اشاعره دارای وجه بود (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 338). 6ـ حمّاد بن عیسی: وی از اصحاب امام صادق (ع) و ثقه می‌باشد (طوسی، 1420ق.: 156 و جواهری، 1430ق.: 195). 7ـ عمر بن أُذینه: ثقه و دارای کتاب می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1420ق.: 324). 8ـ أبان بن أبی عیّاش: وی ضعیف در حدیث می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 126). 9ـ سلیم بن قیس هلالی: از اصحاب امام علی (ع) و از سلف صالح می‌باشد (ر.ک؛ همان: 66). بنا بر آنچه گفته شد، حدیث از نظر سند در شمار احادیث «ضعیف» قرار می‌گیرد، ولی به جهت قرار گرفتن در سند روایات شیخ صدوق و قرار گرفتن محتوای این حدیث در کُتُب معتبر شیعی که روایان آن (ثقه و ممدوح) می‌باشند (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 1: 295 و صدوق، 1378ق.، ج 1: 54)، می‌توان این حدیث را تقویت کرد و حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» قرار داد. خ) پیامبر (ص) فرمودند: «یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ وَارِثِی قَدْ أَعْطَاکَ اللَّهُ عِلْمِی وَ فَهْمِی... وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ یُخْرِجُ اللَّهُ الْائمّه التِّسْعَه مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِی: ای علی! تو وصیّ و وارث منی. خداوند علم و فهم مرا به تو عنایت فرموده است و خداوند تعالی از صلب حسین، امامان نه‌گانه پاکیزه و معصوم را بیرون می‌آورد و مهدی این امّت از ماست» (خزّاز رازی، 1401ق.: 124). بررسی سند حدیث 1ـ علی بن حسن بن محمّد: الطائی الجرمی، فقیه و ثقه در حدیث می‌باشد و واقفی‌مذهب می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 254 و طوسی، 1420ق.: 272). 2ـ هارون بن موسی: تلعکبری، ثقه، معتمد و طعنی بر او نیست (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 439). 3ـ محمّد بن علی بن معمر: وی ثقه، عین و صحیح‌الإعتقاد می‌باشد (ر.ک؛ همان: 385). 4ـ عبدالله بن معبد: وی مجهول‌الحال می‌باشد. 5ـ موسی بن ابراهیم ممتع: از أبی‌الحسن (ع) در کافی و تهذیب روایت کرده است (ر.ک؛ جواهری، 1430ق.: 621). وی معلّم پسرش بود (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 407). 6ـ عبدالکریم بن هلال: وی کوفی، ثقه و عین می‌باشد (همان: 246).  7ـ أسلم: از سلف صالح و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 1: 159 و جواهری، 1430ق.: 3). 8ـ أبی‌الطّفیل: عامر بن واثله، وی از خواصّ علی (ع) می‌باشد (ر.ک؛ حلّی، 1411ق.: 192). 9ـ عمّار بن یاسر: وی از اصفیاء (فوق توثیق) و از اصحاب علی (ع) می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 13: 282). این حدیث از احادیث «موثّق» به شمار می‌رود، چراکه علی بن حسن بن محمّد واقفی‌مذهب می‌باشد. ق) پیامبر (ص) در حدیث دیگری فرمودند: «أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَالْأَئِمَّه بَعْدَکَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ؟ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّه بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَه مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّه أَلاَ إِنَّهُمْ أَهْلُ بَیْتِی وَ عِتْرَتِی مِنْ لَحْمِی وَ دَمِی مَا بَالُ أَقْوَامٍ یُؤْذُونَنِی فِیهِمْ لاَ أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِی: اهل بیت من امانند برای اهل زمین؛ چنان‌که ستارگان امانند برای اهل آسمان. به آن حضرت عرض شد: ای رسول خدا! امامان بعد از تو از اهل بیت تو؟ فرمود: بلی، امامان بعد از من دوازده نفرند؛ نُه نفر از صلب حسین (ع) هستند که امین و معصوم‌اَند و مهدی این امّت از ماست. هرآیینه ایشان اهل بیت من و عترت من هستند و از گوشت و خون مَنَند. چیست مردمانی را که مرا درباره آنها اذیّت می‌کنند، خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند» (خزّاز رازی، 1401ق.: 29). بررسی سند حدیث 1ـ علیّ بن حسین بن موسی بن بابویه القمّی: فقیه، جلیل‌القدر و ثقه است (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 261). 2ـ أبوجعفر محمّد بن حسن برقی: فقیه، دارای وجه، ثقه و عین می‌باشد (ر.ک؛ همان: 383). 3ـ أبواسماعیل جعفر بن حسین بلخی: وی نیز ثقه می‌باشد (ر.ک؛ همان: 123). 4ـ شقیق البلخی: وی مجهول‌الحال می‌باشد. 5ـ سماک بن حرب: از اصحاب امام سجّاد (ع)، از وی أبان بن تغلب روایت نقل کرده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 9: 318). 6ـ زید بن أسلم: أبواُسامه، مدنی و از اصحاب امام باقر (ع) می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 22: 14). 7ـ أبی‌هارون عبدی: ثقه و از راویان احادیث کامل‌الزّیارات می‌باشد. (ر.ک؛ همان، ج 23: 81 و جواهری، 1430ق.: 727).  8ـ سعید خدری: از اصفیاء (فوق توثیق) و از اصحاب علی (ع) می‌باشد (ر.ک؛ حلّی، 1411ق.: 193 و جواهری، 1430ق.: 702)، بنا بر آنچه گفته شد، این حدیث از نظر سندی «ضعیف» می‌باشد، ولی مضمونی شبیه به این حدیث، در منابع حدیثی معتبر شیعه نقل گردیده است (ر.ک؛ صدوق، 1378ق.، ج 2: 27؛ همان، 1395ق.، ج 1: 205؛ طوسی، 1414ق.: 259 و ابن ‌شهرآشوب، 1379ق.: 285). از آنجا که این روایت را از اهل سنّت، کسانی چون احمد بن حنبل، طبرانی، حاکم و دیگران روایت نموده‌اند (ابن‌حنبل، 1424ق.، ج 2: 671؛ طبرانی، 1404ق.، ج 7: 22 و حاکم نیشابوری، بی‌تا، ج 2: 448). حاکم نیشابوری بعد از نقل این حدیث گوید: «هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه» (همان، ج 3: 149). می‌توان این حدیث را تقویت کرد و حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» به شمار آورد. ط) در حدیث دیگری آن حضرت به علی (ع) فرمودند: «أَنْتَ الْوَصِیُّ عَلَی الْأَمْوَاتِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی وَ الْخَلِیفَه عَلَی الْأَحْیَاءِ مِنْ أُمَّتِی حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلْمِی أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأئمَّه الْإِحْدَی عَشْرَهَ مِنْ صُلْبِکَ ائمّه مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا فَالْوَیْلُ لِمُبْغِضِکُمْ یَا عَلِیُّ... وَ أَنْتَ قَسِیمُ الْجَنَّه وَ النَّار: تو وصی بر مردگان از اهل بیت منی و جانشین بر زندگان از امّت من هستی، جنگ با تو، جنگ با من و تسلیم بودن برای تو، تسلیم شدن برای من است، تو امام و پدر امامان هستی که یازده تن از صلب تو پیشوایانی هستند پاکیزه و معصوم، و ازایشان است مهدی، آن کس که زمین را پر از عدل و داد کند. پس وای به حال کسی که شما را دشمن دارد... و تو تقسیم‌کننده بهشت و جهنّم هستی» (خزّاز رازی، 1401ق.: 151). بررسی سند حدیث 1ـ قاضی معافی بن زکریّا: معروف به ابن‌طرّار از بزرگان و استادان علمای شافعی بود و در فقه، ادب، حدیث، نحو و لغت تبحّر داشت (ر.ک؛ ذهبی، بی‌تا: 23). 2ـ علیّ بن عتبه: در عدّه برقی از اصحاب امام صادق (ع) ذکر شده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 12: 262). 3ـ حسین بن علوان: الکلبی عامی، ثقه می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 5: 376). 4ـ أبی علی خراسانی: همه اتّفاق نظر دارند که وی از ثقات می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 9: 178 و جواهری، 1430ق.: 257). 5ـ معروف بن خرّبوذ: از اصحاب امام سجّاد (ع) و امام باقر (ع) و نیز ثقه می‌باشد (ر.ک؛ ابن‌داود، 1342: 348 و خوئی، 1371، ج 19: 252).  6ـ أبی طفیل: عامر بن واثله، وی از اصحاب رسول خدا (ص) و از خواصّ اصحاب علی (ع) جلیل‌المنزله، از سلف صالح و نیز ثقه می‌باشد. بنا بر آنچه گفته شد، این حدیث از نوع احادیث «مرسل» به شمار می‌رود، ولی مضمونی شبیه به این روایت در کُتب حدیثی معتبر شیعه نیز ذکر شده است (ر.ک؛ کشّی، 1363، ج 1: 200؛ صدوق، 1400ق.: 561 و طوسی، 1414ق.: 486) که اکثر راویان آن ثقه می‌باشند و می‌توان این حدیث را تقویت کرد و حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» به شمار آورد. ظ) پیامبر اکرم (ص) در حدیثی به سلمان درباره حبّ امام حسن (ع) و امام حسین (ع) فرمودند: «یَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّهُمْ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی کَتِفِ الْحُسَیْنِ (ع) فَقَالَ إِنَّهُ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ تِسْعَه مِنْ صُلْبِهُ أَئِمَّه أَبْرَارٌ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ التَّاسِعُ قَائمُهُم: ای سلمان! هر که ایشان را دوست دارد، مرا دوست داشته است و هر که مرا دوست دارد، خدا را دوست داشته است. سپس دستش را روی کتف حسین گذاشت و فرمود: این امام فرزند امام است، نُه نفر از صلب او امامان نیکوکار امین و معصوم‌اَند و نهمین آنها قائم ایشان است» (ر.ک؛ همان: 45). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن عامر بن سائب سقفی: از اصحاب امام صادق (ع) می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 17: 114). 2ـ عامر بن سائب سقفی: أبو عامر السقفی، از اصحاب رسول خدا (ص) می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 12: 220). 3ـ سلمان فارسی: وی از أصفیاء (فوق توثیق) و از اصحاب علی (ع) می‌باشد، ممدوح و جلیل‌القدر می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 9: 194 و حلّی، 1411ق.: 84). بنا بر آنچه گفته شد، این حدیث از نوع احادیث «مرسل» به شمار می‌رود، ولی مضمونی شبیه به این روایت در کُتُبی حدیثی معتبر شیعه نیز ذکر شده است (ر.ک؛ ابن‌شعبه حرّانی، 1404ق.: 459؛ صدوق، 1400ق.: 561؛ مفید، 1413ق.: 77 و ابن شهرآشوب، 1379ق.، ج 3: 13) که اکثر راویان آن ثقه می‌باشند و می‌توان این حدیث را تقویت کرد و حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» به شمار آورد. ص) پیامبر (ص) در حدیثی از قول خداوند فرمودند: «...یَا مُحَمَّد إِنِّی اطَّلَعْتُ إِلَی الْأَرْضِ اطِّلَاعَه فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا فَجَعَلْتُکَ نَبِیّاً ثُمَّ اطَّلَعْتُ ثَانِیاً فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً فَجَعَلْتُهُ وَصِیَّکَ وَ وَارِثَ عِلْمِکَ وَ الْإِمَامَ بَعْدَکَ وَ أُخْرِجُ مِنْ أَصْلَابِکُمَا الذُّرِّیَّه الطَّاهِرَه وَ الْأَئِمَّه الْمَعْصُومِینَ خُزَّانَ عِلْمِی...: ای محمّد! بر زمین توجّهی کردم و تو را برگزیدم و پیغمبر قرار دادم. باز توجّهی کردم و علی را برگزیدم و او را وصیّ تو و وارث علم و امام پس از تو کردم و از صلب شما دو نفر ذریّه پاکیزه و امامان معصومی که خزانه‌های علم من هستند، بیرون ‌آوردم» (خزّاز رازی، 1401ق.: 69). بررسی سند حدیث 1ـ أبوالحسن علیّ بن حسن بن محمّد: الطائی الجرمی، چنان‌که شرح حال وی قبلاً ذکر شد، فقیه و ثقه در حدیث می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 254 و طوسی، 1420ق.: 272). 2ـ هارون بن موسی تلعکبری: شرح حال وی نیز قبلاً ذکر شد و وی ثقه، جلیل‌القدر و عظیم‌المنزله می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 586 و طوسی، 1420ق.: 439). 3ـ محمّد بن همام: از مشایخ جعفر بن محمّد بن قولویه، ثقه و جلیل‌القدر می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1420ق.: 586 و ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 379). 4ـ عامر بن کثیر البصری: ثقه، از وی در کامل‌الزّیارات روایت نقل شده است (ر.ک؛ همان: 294 و خوئی، 1371، ج10: 218). 5ـ حسن بن محمّد بن أبی شعیب الحرّانی: وی از اصحاب امام رضا (ع) می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج10: 218). 6ـ مسکین بن به کیر: ثقه و از اصحاب امام باقر (ع) می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 145). 7ـ سعد بن الحجّاج: وی مجهول‌الحال می‌باشد. 8ـ هشام بن زید: وی نیز مجهول‌الحال می‌باشد. 9ـ أنس بن مالک: وی خادم رسول خدا (ص) و نیز از اصحاب آن حضرت می‌باشد (ر.ک؛ جواهری، 1430ق.: 77). با توجّه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت با اینکه سند حدیث مورد بحث، ضعیف می‌باشد، ولی مضمونی شبیه به این حدیث در کُتُب روایی نقل شده است (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 2: 8 و صفّار، 1404ق.، ج 1: 70) که اکثر راویان آن ثقه می‌باشند و می‌توان این حدیث را حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» قرار داد. ض) پیامبر (ص) در حدیث دیگری از قول خداوند فرمودند: «یَا مُحَمَّد... مَا أَرْسَلْتُ نَبِیّاً فَانْقَضَتْ أَیَّامُهُ إِلَّا أَقَامَ بِالْأَمْرِ بَعدِه وَصِیَّهُ فَاجْعَلْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ الْإِمَامَ وَ الْوَصِیَّ مِنْ بَعْدِکَ فَإِنِّی خَلَقْتُکُمَا مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ وَ خَلَقْتُ الْأئِمَّه الرَّاشِدِینَ مِنْ أَنْوَارِکُمَا... أُمَنَاءُ مَعْصُومُون: ای محمّد! من هیچ پیغمبری را نفرستادم که روزگارش سپری شود، مگر اینکه پس از او وصی وی به امر امامت قیام کرده است. بنابراین، تو پس از خود، علی بن أبی طالب را امام و وصیّ خود قرار ده؛ زیرا من، تو و او را از نور واحدی آفریدم و امامان راهنما را از نور شما دو نفر آفریدم که امامان امین و معصوم پس از تو هستند» (خزّاز رازی، 1401ق.: 110). بررسی سند حدیث 1ـ أبوالحسن علی بن حسن بن محمّد: الطائی الجرمی، ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 254 و طوسی، 1420ق.: 272). 2ـ هارون بن موسی تلعکبری: وی نیز ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 586 و طوسی، 1420ق.: 439). 3ـ جعفر بن علیّ بن سهل دقّاق الدُّوری: حافظ، کُنیه وی أبامحمّد و هارون بن موسی از وی روایت شنیده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 5: 53 و جواهری، 1430ق.: 109). 4ـ علیّ بن حارث مروزی: در کامل‌الزّیارات درباره فضیلت زیارت امام حسین (ع) از وی روایت نقل شده است (ر.ک؛ همان، ج 12: 326 و همان: 287). 5ـ أیّوب بن عاصم همدانی: وی مجهول‌الحال می‌باشد. 6ـ حفص بن غیاث: ثقه و عامی‌مذهب می‌باشد (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 7: 159).  7ـ یزید بن مکحول: وی نیز مجهول‌الحال می‌باشد. 8ـ واثله بن الأسفع: وی از اصحاب رسول خدا (ص) می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 51)، ولی از آنجا که مضمونی شبیه به این حدیث، در کُتُب روایی معتبر شیعه از جمله کامل‌الزّیارات روایت شده است (ر.ک؛ ابن‌قولویه، 1356: 283 و 255 و 175). از آنجا که بنا بر گفته ابن‌قولویه، همه راویان کامل‌الزّیارات ثقه می‌باشند (ر.ک؛ ابن‌قولویه، 1356: 4)، می‌توان این حدیث را تقویت کرد و از جمله احادیث «موثّق» به شمار آورد، چراکه حفص بن غیاث عامی‌مذهب می‌باشد. س) پیامبر (ص) در حدیث دیگری به علی (ع) فرمودند: «یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنزِلَه هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعْدِی... وَ لَقَدْ نَبَّأَنِیَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُ یُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تِسْعَه مِنَ الْأَئِمَّه مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّه: ای علی! مقام و منزلت تو نسبت به من، منزلت هارون از موسی است، جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست... و خداوند لطیف و خبیر مرا آگاه فرموده که از صلب حسین (ع)، نُه تن امامان معصوم و پاکیزه بیرون آورد و مهدی این امّت از ایشان است» (خزّاز رازی، 1401ق.: 134). بررسی سند حدیث 1ـ محمّد بن وهبان بن محمّد البصری: وی ثقه و ساکن بصره بود (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 396). 2ـ حسین بن علی البزوفری: وی متکلّم، ثقه، دارای کتاب در امامت و ساکن بصره بود (ر.ک؛ همان: 66). 3ـ عبدالعزیز بن یحیی: ثقه و از اصحاب امام محمّد باقر (ع) می‌باشد (ر.ک؛ همان: 240 و جواهری، 1430ق.: 319). 4ـ محمّد بن زکریا: وی از جمله أصحابی بود که در بصره دارای وجه و دارای کُتُب بسیار بود (ر.ک؛ نجّاشی، 1365: 346 و جواهری، 1430ق.: 527). 5ـ أحمد بن عیسی بن زید: از عباد بن صهیب البصری روایت می‌کرده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 2: 198). 6ـ عمر بن عبدالغفّار: وی مجهول‌الحال می‌باشد. 7ـ أبی‌بصیر: از اصحاب امام باقر (ع) و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ نجّاشی، 1365س، 441 و جواهری، 1430ق.: 660). 8ـ حکیم بن جبیر: در کامل‌الزّیارات از وی در باب فضیلت غسل روایت شده است (ر.ک؛ خوئی، 1371، ج 7: 194).  9ـ علیّ بن زید بن جذعان: وی نیز مجهول‌الحال می‌باشد (ر.ک؛ همان، ج 9: 142). 10ـ سعید بن مسیّب: وی أبومحمّد مخزومی از اصحاب امام سجّاد (ع) و ثقه می‌باشد (ر.ک؛ طوسی، 1373: 114). بنا بر آنچه گفته شد، باید گفت که هرچند سند حدیث به جهت وجود افراد مجهول، ضعیف است، ولی مضمونی شبیه به این حدیث در کُتُب روایی ذکر شده است (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 8: 107 و صدوق، 1378ق.، ج 1: 232ـ54) که اکثر راویان آن ثقه می‌باشد. بنابراین، می‌توان این حدیث را حدّاقل در شمار احادیث «حَسَن» به شمار آورد. ش) پیامبر (ص) درباره آیه 33 از سوره احزاب به علی (ع) فرمودند: «یَا عَلِیُّ هَذِهِ الْآیَه نُزَلَتْ فِیکَ وَ فِی سِبْطَیَّ وَ الْأَئِمَّه مِنْ وُلْدِکَ... مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ أَعْدَاؤُهُمْ مَلْعُونُون: ای علی! این آیه درباره تو و دو سبط من و امامان از فرزندانت که پاکیزه و معصوم‌اَند، نازل شده است و دشمنانشان ملعون‌اَند» (خزّاز رازی، 1401ق.: 155). مراجع قرآن الکریم. (1415ق.). ترجمه محمّد مهدی فولادوند. تهران: دار القرآن الکریم. نهج‌البلاغه. (1385). ترجمه محمّد دشتی. تهران: آدینه سبز. ابن‌داود، حسن بن علی. (1342). الرّجال. تهران: دانشگاه تهران. ابن‌فارس، احمد. (1404ق.). مقاییس اللّغه. قم: مرکز النّشر. ابن‌قولویه، جعفر بن محمّد. (1356). کامل‌الزّیارات. نجف: دار المرتضویّه. ابن‌منظور، محمّد بن مکرم. (1414ق.). لسان‌العرب. بیروت: دار صادر. اردبیلی، محمّد بن علی. (1403ق.)جامع الرواه. قم: مکتبه آیهالله العظمی المرعشی نجفی. بحرانی، میثم بن علی. (1406ق.). قواعد المرام فی علم الکلام. قم: مکتبه آیهالله المرعشی. تستری، محمّد تقی. (1410ق.). قاموس الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. جوادی آملی، عبدالله. (1381). وحی و نبوّت در قرآن. قم: اسراء. جواهری، محمّد. (1430ق.). المفید مِن معجم رجال الحدیث. بیروت: مؤسّسه التّاریخ العربی. حلّی، حسن بن یوسف. (1411ق.). رجال. نجف: دارالذّخائر. خزّاز رازی، علیّ بن محمّد. (1401ق.). کفایه الأثر فی النّص علی الأئمّه الإثنی عشر. قم: بیدار. خوئی، أبوالقاسم. (1371). معجم رجال الحدیث. تهران: مرکز اطّلاعات و مدارک اسلامی. ذهبی، محمّد بن أحمد. (بی‌تا). سیر أعلام النّبلاء. مصر: مؤسّسه الرّساله. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد. (1362). مفردات الفاظ القرآن. تهران: المکتبه المرتضویّه. زبیدی، مرتضی. (1414ق.). تاج العروس. بیروت: دارالفکر. سبحانی، جعفر. (1411ق.). بحوث فی الملل و النّحل. قم: مرکز مدیریّت حوزه علمیّه. سیوری، فاضل مقداد. (1422ق.). اللّوامع الإلهیّه. قم: مکتب الأعلام الإسلامی. شهید ثانی، زین‌الدّین بن علی. (1404ق.). الرّعایه فی علم الدّرایه. قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی. صدوق، محمّد بن علی. (1400ق.). الأمالی. بیروت: انتشارات أعلمی. ــــــــــــــــــــــ . (1362). الخصال. قم: جامعه مدرّسین. ــــــــــــــــــــــ . (1395ق.). کمال‌الدّین و تمام النّعمه. قم: دارالکتاب الإسلامیّه. ــــــــــــــــــــــ . (1378ق.). عیون أخبارالرّضا علیه‌السّلام. تهران: نشر جهان. ــــــــــــــــــــــ . (1361). معانی الأخبار. قم: جامعه مدرّسین. صفّار، محمّد بن حسن. (1404ق.). بصائر الدّرجات. قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی. طباطبائی، محمّدحسین. (1417ق.). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: جامعه مدرّسین. طبرسی، فضل بن حسن. (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: ناصر خسرو. طوسی، محمّد بن حسن. (1373). الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. ــــــــــــــــــــــــ . (1420ق.). فهرست. قم: ستاره. ــــــــــــــــــــــــ . (1410ق.). الرّسائل العشر. قم: جامعه مدرّسین. ــــــــــــــــــــــــ . (1405ق.). تلخیص الشّافی. نجف: مکتبه العلمی الطّوسی و بحرالعلوم. ــــــــــــــــــــــــ . (بی‌تا). التّبیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التّراث العربی. ــــــــــــــــــــــــ . (1411ق.). الغیبه. قم: دارالمعارف الإسلامیّه. علم‌الهدی، سیّد مرتضی. (1405ق.). الرّسائل. قم: دار القرآن الکریم. فراهیدی، خلیل بن احمد. (1409ق.). العین. قم: نشر هجرت. قرشی، علی‌اکبر. (1412ق.). قاموس قرآن. تهران: دارالکُتُب الإسلامیّه. کلینی، محمّد بن یعقوب. (1407ق.). الکافی. تهران: دارالکتاب الإسلامیّه. گنابادی، سلطان محمّد. (1372). بیان السّعاده فی مقامات العباده. بیروت: الأعلمی. مجلسی، محمّدباقر. (1404ق.). مرآه العقول فی شرح أخبار الرّسول. تهران: دارالکُتُب الإسلامیّه. مصباح یزدی، محمّدتقی. (1376). راه و راهنماشناسی. قم: مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). مصطفوی، حسن. (1360). التّحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. نجّاشی، احمد بن علی. (1365). الرّجال. قم: مؤسّسه النّشر الإسلامی. نویسندگان: صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان  جمشید بیات: کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان فصلنامه سراج منیر شماره 15 ادامه دارد...

1395/05/31 :: 07:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن