تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 22 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852060855




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سیاست‌ از دید نسبی‌گرا


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: ترجمه؛
سیاست‌ از دید نسبی‌گرا

نسبی


شناسهٔ خبر: 3822938 - جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۶
دین و اندیشه > اندیشکده ها

.jwplayer{ display: inline-block; } نوشته پیش رو بخشی از مقاله «فیض معرفتی» دیوید بلور، فیلسوف و جامعه‌شناس علم اسکاتلندی است. به گزارش خبرنگار مهر، نوشته حاضر بخشی از مقاله «فیض معرفتی» دیوید بلور، فیلسوف و جامعه‌شناس علم اسکاتلندی است که توسط شهرام شهریاری ترجمه شده است؛
امروزه استفاده از برچسب «نسبی‌گرا» با معنایی تحقیرآمیز، در صفحات روزنامه‌های روشنفکری بسیار رایج است. دانشمندان نیز در مقام متفکرانی اجتماعی در مجادلات ضدنسبی‌گرایانه‌شان سخت پرشور و حرارت‌اند. زیست‌شناس آکسفرد، ریچارد داوکینز، خودش را نه تنها وقف حمله به دین بلکه رد نسبی‌گرایانی کرده است که به ریاکاری و تفکر غیرعلمی متهم‌اند. این هشدار نکته‌ای است برای دلالت‌های منفی واژه نسبی‌گرا تا بفهماند که این واژه تاکنون برچسبی بوده است برای آنانی که می‌کوشند اهمیت کشتار جمعی مردان، زنان و کودکان یهودی در اتاق‌های گاز را در جنگ دوم جهان کوچک جلوه دهند. منتقدان می‌گویند نسبی‌گرایی به قبول مدارا با تقریباً همه مزخرفات منجر می‌شود؛ زیرا موقعیت نسبی‌گرا پیروانش را از اجرای معیارهای مناسب برای قضاوت ناتوان می‌کند یا در قبال اهمیت چنین معیارهایی بی‌تفاوت می‌سازد. در مقابل، ضدنسبی‌گرایان را کسانی می‌دانند که از چنین محدودیت‌هایی آزادند و می‌توانند بین درست و غلط یا خوب و بد تمایز بگذارند و ستایش یا نکوهش بجا نشان دهند. این کلیشه‌ها چرند است. برای توضیحش می‌خواهم به یک معضل اخلاقی مشخص نگاه بیندازم. می‌خواهم به واکنش‌ها به کاربرد شکنجه توجه کنم، گرچه موضوعی است واقعاً ناخوشایند. این موضوع را به خاطر سکوت فزاینده در مقابل شکنجه در سیاست زمانه و نیز در سیاست دولت بریتانیا انتخاب کردم. واکنش فردی جدی به کاربرد فزاینده شکنجه و مدارای رسمی در قبال آن از کجاها نشئت می‌گیرد؟ نخست ضدنسبی‌گرا را در نظر بگیریم. فردی که خاطرجمع است که ارزش‌های اخلاقی مطلقی هستند و او آن‌ها را به دست آورده‌است. آیا وضعیت چنین فردی از نسبی‌گرا بهتر است؟ شاید این‌گونه به نظر برسد؛ زیرا بنابر تصویر معمول، نسبی‌گرا زبان‌بازی است که هیچ مبنایی برای [ترجیح] یک پاسخ بر دیگری ندارد. اما مطلق‌گرا، باز هم بنابر تصویر معمول، این‌گونه نیست. فرض کنیم مطلق‌گرا به سراغ انبار ارزش‌های مطلقش می‌رود و (بگذار بگوییم) قاطعانه افزایش کاربرد شکنجه را محکوم می‌کند. تا اینجا خیلی خوب است؛ اما همین مطلق‌گرا به زودی با مطلق‌گرایی دیگر روبه رو می‌شود که به همان نحوِ مطلق، حس می‌کند که استفاده از شکجه درست است. شاید مدافعان شکنجه در کاربرد واژگان قدری ایهام به خرج دهند، اما واقعیت حمایتشان به زودی کاملاً روشن می‌شود. اینجا موقعیتی داریم که مطلق با مطلق مواجه می‌شود. هر طرف این مواجهه دیگری را برخطا می‌داند. ماهیتِ فرضاً مطلق ارزیابی‌هایشان کمکی به حل بحث نمی‌کند و برای هیچ‌کدام توجیهی برای نرمش و انعطاف نمی‌دهد. اگر این دو مطلق‌گرای مثال من نماینده قشر عظیمی از افراد با ذهنیتی مشابه باشند، جامعه‌ای داریم که ویژگی‌اش تفاوت‌هایی آشتی‌ناپذیر است. افراد سازنده آن شاید یقین اخلاقی داشته باشند، اما جامعه به عنوان یک کل از تعارض درونی می‌ترکد و فعالیت جمعی دچار تذبذب یا رخوتی فرساینده می‌شود. جامعه به شکل جمعی پذیرای تردیدی می‌شود که غالباً به فرد نسبی‌گرا نسبت می‌دهند. مطلق‌گرایی در سطح اجتماعی کاملاً مستعد ایجاد همان نقص‌هایی است که تصور می‌شود در سطح فردی قادر به درمانشان است. حال می‌خواهم کلیشه‌ها را تعدیل کنم. مسلماً مطلق‌گرایان لزوماً در وضعیت یقین ذهنی ابدی نیستند. چه بسا کسی در موردی باور به وجود یک درست و غلط مطلق را ابراز کند ولی اذعان کند که نمی‌داند ماجرا چیست. بهتر است که مطلق خیلی دور از دست نباشد وگرنه مانند چرخ‌دنده‌ای بیکار در یک ماشین خواهد بود. در مقابل، قرار نیست نسبی‌گرایان که حکم اخلاقی نداشته باشند، هرچند باید بیفزایند که برای حکم‌هایشان نمی‌توانند مبنایی غیر از عرف، قرارداد، احساس و تیزهوشی بیابند. برای مثال نسبی‌گرا شاید متنفر باشد از ملاحظة سیاستمداری مغرور که شکنجه را تشویق می‌کند، نقش قانون را ندیده می‌گیرد و افراد را بدون محاکمه زندانی می‌کند. چنین نسبی‌گرایی می‌داند که توجیهی قطعی برای این احساسش ندارد، اما از نداشتن چنین تأییدیه رسمی چه چیزی از دست می‌رود؟ آیا واژگانی که برای ملامت به کار می‌برد وجاهتی کمتر یا اعتباری کمتر از مطلق‌گرایی که همین واژگان را به کار می‌برد دارند؟ بدون ایضاح صریح مفروضات فلسفی چه کسی [بین این دو] تفاوتی می‌بیند؟ درست است که احساسات یکی ممکن است با احساسات دیگری مواجه شود، اما دقیقاً به همان نحو که یک مطلق با دیگری مواجه می‌شود. به این ترتیب نسبی‌گرا از این جهت بهتر از مطلق‌گرا نیست؛ اما بدتر هم نیست. احساس نفرت از اعمال شکنجه، فی‌نفسه، ارزیابی اخلاقی نمی‌دهد. احساسات نسبی‌اند و اخلاق عینی است. اما احساس می‌تواند هم نشانه پاسخی اخلاقی باشد و هم ابراز آن. اگر بخواهیم تصویر مطلق‌های مفروض را با تصویر احساسات مقایسه کنیم می‌بینیم که هردو به نحو قابل توجهی شبیه‌اند. هردو از دسته‌بندی‌ها و ارتباط‌هایی متأثرند که تحت عناوین «فرهنگ» و «ملت» می‌شناسیم و نیز از تقسیمات آشنای اجتماعی و سیاسی مبتنی بر آن‌ها. از خلال تجربه عضویت در گروه تبیین روشنی به دست می‌آید که مردم مطلق‌های مطلوبشان را از کجا می‌آورند. این شبیه احساسات اخلاقی است. این احساسات نیز چون نتیجة اجتماعی شدن در یک فرهنگ‌اند مطابق الگوهایی شکل می‌گیرند که احساسات را نسبی ولی در همان حال چیزی بیش از امری ذهنی می‌کند. این‌ها احساسات فردی‌اند اما چیزی غیرفردی را هم در بردارند. این‌ها مستلزم چیزی عینی‌اند، زیرا از شرکت در زندگانی و سنت‌هایی مشترک برخاسته‌اند. 










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن