تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838062329




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تأثیرات انقلاب اسلامی بر اندیشه الغنوشی/ فراز و فرود متفکر تونسی


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در گفتگو با مهر بررسی شد؛
تأثیرات انقلاب اسلامی بر اندیشه الغنوشی/ فراز و فرود متفکر تونسی

الغنوشی


شناسهٔ خبر: 3694702 - چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴
دین و اندیشه > اندیشمندان

.jwplayer{ display: inline-block; } صادق رمضانی گل‌افزایی، رایزن فرهنگی سابق کشورمان در تونس با بر شمردن فراز و فرود آرای راشد الغنوشی، متفکر تونسی به تاثیرات انقلاب اسلامی بر اندیشه های وی پرداخت خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه_خداداد خادم: شناخت و کار بر روی اندیشه و تفکر اندیشمندان جهان اسلام و به‌ویژه عرب‌زبان در ایران بسیار پراکنده و نامنسجم است. به این معنی که اندیشمندان ایرانی به‌صورت آکادمیک و منسجم بر روی اندیشمندان جهان عرب به‌ویژه اندیشمندان معاصر کار پژوهشی‌ای انجام نداده‌اند. به همین دلیل شناخت این اندیشمندان همواره به‌صورت ناقص و با مشکل مواجه است. یکی از این اندیشمندان که در ایران هر از چند گاهی به آن پرداخته‌شده است راشد الغنوشی است. با توجه به تحولاتی که در زندگی این اندیشمند و فعال سیاسی در دهه‌های گذشته رخ‌داده است، به نظر می‌رسد که تغییرات اساسی در تفکر این اندیشمند رخ‌داده باشد که بعضاً این تغییرات موجب جهت‌گیری‌های سیاسی وی و حزبش به‌ویژه درباره روابطش با ایران می‌شود. در این راستا با صادق رمضانی گل‌افزایی، رایزن فرهنگی سابق کشورمان در تونس به گفتگو درباره شخصیت راشد الغنوشی پرداخته‌ایم که در ادامه آمده است؛ *زندگی راشد الغنوشی را شاید بتوان در سه برهه تقسیم‌بندی کرد؛ راشد الغنوشی جوان‌، میان‌سال و متأخر. غنوشی جوان فردی است تحت تأثیر انقلاب ایران و به‌نوعی انقلابی است. غنوشی متأخر بعد از تبعیدش به لندن و برگشتش به تونس است. ابتدا لطفا ترسیمی از زندگی سیاسی و اندیشه‌ای ایشان را بفرمائید. چیزی که مسلم است وقتی از راشد الغنوشی صحبت می‌کنیم در واقع از تاریخ ۷۰ ساله تونس در مغرب عربی یا  شمال آفریقا صحبت می‌کنیم. ولادت وی در روستای حامه در جنوب تونس و نزدیک مرز لیبی در منطقه فقیرنشین تونس بوده است و طبیعی است که در شکل گیری شخصیت او تأثیرات فراوانی گذاشته است. در چهار دهه اول عمر این شخصیت یک دوره غربال گیری را به‌صورت کاملاً اسلامی شاهدیم. در حوزه فراگیری مبانی اسلام در میان‌هشت برادری که داشته‌ او یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فرهیخته خانواده خود است. پدرش بسیار محترم و متدین بود و سوابق مبارزاتی و نگرش اسلامی در حوزه اجتماعی دارد و شخصیت پدر بر پسر تأثیراتی داشته است. وی در چهار دهه زندگی‌اش یک درک والایی از اسلام با مفهوم اسلام سیاسی به دست آورد. راشد الغنوشی مبارزاتش را به‌صورت جدی بعد از سی‌سالگی با مشارکت در جلساتی در کشورهای همسایه ازجمله الجزایر آغاز می‌کند و حلقه دوستانی را در این نشست‌های اسلامی پیدا می کند که به‌نوعی نگرش حاکمیت اسلامی را در آینده ترسیم می‌کنند. در آغاز شکل‌گیری انقلاب اسلامی با تعبیری که خود راشد الغنوشی درباره انقلاب ما دارد، متوجه می‌شویم که خلائی در لابه‌لای این جلسات داشتند و مبارزاتشان تا سال ۱۹۸۱، مبارزاتی بدون نتیجه بود. هرچند که به دنبال حاکمیت اسلامی بودند، اما الگو و مدلی نداشتند. راشد الغنوشی مبارزاتش را به‌صورت جدی بعد از سی‌سالگی با مشارکت در جلساتی در کشورهای همسایه ازجمله الجزایر آغاز می‌کند و حلقه دوستانی را در این نشست‌های اسلامی پیدا می کند که به‌نوعی نگرش حاکمیت اسلامی را در آینده ترسیم می‌کنند احساسش این بود که باید با یک نگاه تک‌سویه و بسته که نوعی از افراطی‌گری دینی هم در آن جریان داشت، جریان اسلامی را مدیریت بکنند تا شاید بتوانند روزی یک جنبش اسلامی را رهبری بکنند. به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی تأثیر بسیار زیادی بر شخصیت سیاسی و اسلامی غنوشی به‌جای می‌گذارد. به‌طوری‌که در یکی از جملات معروفش در کتاب حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام می‌گوید: در سال ۱۹۸۱ میلادی و در چارچوب انتفاضه کارگران که در سال ۱۹۷۸ در تونس به نام نهضت حوض المنجنین یعنی کارگرانی که در معادن کار می‌کردند برگزار شد، ما خودمان را پیدا کردیم و به کشف ابعاد استوار در نفوس اسلامی، نظیر نص قرآنی که اندیشه امام خمینی آن را اصلاح کرد، اصطلاح جدیدی که برای اولین بار به گفتمان ما وارد شد، اقدام کردیم. در ادامه می‌گوید: اصطلاح مستضعفین در برابر مستکبرین اصطلاح جدیدی بود که ما از اندیشه امام خمینی که منبعث از نصوص قرآنی بود برداشت کردیم و این واژه ما را به سمت کشف احادیث نبوی هدایت کرد که باید به یاری فقرا و مستضعفین علیه مرفهین بی‌درد و استثمارگران اقدام کنیم. الغنوشی می گوید: اصطلاح مستضعفین در برابر مستکبرین اصطلاح جدیدی بود که ما از اندیشه امام خمینی که منبعث از نصوص قرآنی بود برداشت کردیم اگر بخواهیم راشد الغنوشی را شخصیت شناسی بکنیم دستمایه‌های اسلامی نظریه‌های وی یعنی تا سال شکل‌گیری انقلاب اسلامی مانند جلسات قرآن، انتخاب دوستان مبارز، فقط بن‌مایه نظری داشت و الگو و نقشه راهی برای ادامه این مبارزات به‌صورت علنی نداشتند. وی درباره امام می‌گوید که ما این معانی امام را در بیانیه تأسیس جنبش سیاسی نهضت الاتجاه الاسلامی که اسم اول النهضه است در سال ۱۹۸۱ گنجاندیم که در آن التزام کامل جنبش را به اندیشه دموکراسی و تعهد جنبش به سطح فقرا و حمایت از کارگران در مبارزاتشان علیه سرمایه‌داری را اعلام بکنیم. وی در ادامه می‌گوید که «این جهشی بزرگ در سطح اندیشه اسلامی و نهضت اسلامی بود، چرا که این ابعاد کاملاً از اندیشه اسلامی محو یا پنهان‌شده بود». این عبارات بیان از یک نوع شخصیت والایی از چهره غنوشی ترسیم می‌کند که هیچ‌گونه حساسیتی نداشته است. وی در ادامه می‌گوید که ما در انقلاب ایران یک روحانی معمم را یافتیم که توانست انقلاب مستضعفین را علیه نظام استعماری دست‌نشانده امپریالیزم و علیه طبقه متعفن سرمایه‌داری رهبری بکند. بعد می‌گوید که مهم‌ترین هدیه‌ای که انقلاب ایران به ما داد مقوله مبارزه میان مستضعفین و مستکبرین بود. در واقع این ادبیات انقلابی برگرفته از انقلاب اسلامی حضرت امام به‌قدری ذهن راشد الغنوشی را درگیر کرده بود که در عبارتی می‌گوید از این‌ رو بود که شور و اشتیاق ما به انقلاب ایران بالا گرفت و رسانه‌های ما تصاویر امام خمینی را پخش کردند و روح تازه‌ای در درس‌های ما دمیده شد. روح انقلابی که به یاری اتحادیه‌های مبارزه می‌پرداخت، فقرا را یاری می‌کرد و علیه مرفهین به مبارزه برمی خواست و روابط خارجی ذلیلانه تونس با امپریالیسم را مورد حمله قرار می‌داد. از آن به بعد نقد ما نسبت به حکومت به یک نقد صرفاً دینی و اخلاقی سابق فرا رفت و به تکفیر حکومت به خاطر عدم رعایت احکام و شریعت الهی محدود نماند. بلکه نقد ما نسبت به حکومت ژرفای بیشتری گرفته و شکاف ما و حکومت را عمیق‌تر کرده است.

تا آنجا اندیشه‌های امام موردتوجه راشد الغنوشی قرار می‌گیرد که یک‌لحظه به اندیشه‌های مذهبی خودش برمی‌گردد، چراکه او از نظر مذهبی سنی مالکی است وی جملات خودش را به این صورت تکمیل می‌کند: «با توجه به اینکه در تونس مذهب غالب شیعه نیست، ما با انقلاب ایران به‌عنوان یک انقلاب اسلامی تعامل می‌کردیم و نسبت به بعد شیعی آن ‌که می‌توانست مانعی میان آن و مسلمانان دیگر نقاط جهان باشد حساسیتی نشان ندادیم. بلکه با آغوش باز با آن تعامل کردیم». نکته مهم این است که امروز آقای راشد الغنوشی مواضعش را مقداری تغییر داده است. یعنی اگر ما بخواهیم مقایسه‌ای بین گذشته و امروز وی بکنیم باید بگوییم که زمانی که راشد الغنوشی قدرت تصمیم‌گیری فردی داشت و در واقع از سوی دیگران مدیریت نمی‌شد، به عنوان یک شخصیت مستقل و علاقه‌مند به دین قلم برمی‌داشت و کتابت می‌کرد و انقلاب‌های جهان را باهم مقایسه می‌کرد، انقلاب اسلامی ایران را به‌عنوان الگوی خودش برداشت و به آن تأسی کرد و بر اساس همین نگرش در چارچوب وحدت اسلامی و بدون حساسیت مذاهب اسلامی رفت و به امام(ره) اقتدا کرد. *درجایی این حالت را نقد می‌کند و می‌گوید که درست است در خیلی جاها انقلاب اسلامی را تائید کرده‌ایم و حتی در زمان تسخیر لانه جاسوسی هم تائید می‌کند اما در جایی می‌گوید که با جمله آمریکا شیطان بزرگ است مخالفیم، چراکه امریکا را به‌نوعی دیگر می‌بیند و در اینجا با آن الگو فاصله می‌گیرد و در ادامه می‌گوید که درست است که انقلاب را تائید می‌کنیم، اما این الگویی برای هر کشوری نمی‌تواند باشد و کشور تونس با توجه به شرایط خودش می‌تواند انقلاب داشته باشد. به‌هرحال راشد الغنوشی در واقع شخصیت فکور و فهیمی است و در تجارب حوادث پیرامونی جهان درس‌های فوق‌العاده‌ای گرفته است. اگر بخواهیم تعریفی امروزی از وی داشته باشیم می‌توانیم بگویم راشد الغنوشی در واقع توانست بین سنت و مدرنیته پیوندی را برقرار کند. او از سویی می‌گوید که انقلاب اسلامی توانست در برابر قدرت‌های بزرگ مقاومت بکند و به‌ویژه در دو حوزه تحریم ظالمانه علیه خودش مقاومت جدید از خودش نشان بدهد و از طرفی در فنّاوری‌های مختلف از جمله هسته‌ای به اوج اقتدار و استقلال برسد. این نشان‌دهنده این است که در نهان‌خانه ذهن راشد الغنوشی، ایران همچنان به‌عنوان مأمن انقلاب اسلامی جایگاه عظیمی دارد. من موافق کسانی نیستم که نقد منفی راجع به شخصیت وی دارند. راشد الغنوشی حرف‌های خودش را راجع به امام، رهبری و انقلاب اسلامی بارها زده است. وی در دیدار با سفیر جمهوری اسلامی ایران وقتی درباره شخصیت رهبری صحبت می‌کرد، بسیار آزادمنشانه تحلیل می‌کرد و مواضع ایشان را تمجید می‌کرد و این نشان می‌دهد که شخصیتی است که درست می‌بیند. اما این دلبستگی مانع از آن نشده است که به‌عنوان دلسوز نظام نقدهایی هم به ما نداشته باشد. آن‌هایی که نقدهای آقای غنوشی را نقدهای منفی برداشت می‌کنند، کسانی‌اند که از نزدیک به‌ویژه از سال ۲۰۱۱ به این‌طرف با بیداری اسلامی ارتباط برقرار نکرده‌اند. بنده این توفیق را داشته‌ام که از نزدیک با ایشان آشنا شوم. او بسیار متواضعانه از هیئت‌های ایرانی استقبال می‌کرد و حتی خود ایشان با همان شیوه‌ای که حضرت امام به پذیرایی مهمانانشان می‌پرداختند پذیرایی می‌کرد.  این اثبات می‌کرد که هیچ‌گونه تغییری در نگرش او نسبت به ایرانیان، نمایندگان و مدیران جمهوری اسلامی به وجود نیامده است. اما مانند هر دلسوز دیگری ایشان یک سری نقدها و تحلیل‌های ارائه می‌کردند که ممکن است ما با آن‌ها موافق نباشیم. مثلاً در جریان حزب‌الله لبنان و حرکت اخیری که در حاشیه اجلاس شورای خلیج‌فارس مطرح شد و به نحوی حزب‌الله را در لیست تروریست‌ها قرار دادند، موضع غنوشی موضع قابل‌توجهی است. ضمن اینکه کشور تونس و ریاست جمهوری تونس و بسیاری از احزاب به‌صراحت این مصوبه را نفی کردند. وی از نقش حزب‌الله لبنان به‌ویژه در مبارزه علیه صهیونیزم و حراست از سرزمین لبنان تجلیل می‌کند. اما از طرفی به دلایل مختلف از جمله اینکه اخبار درستی نسبت به مسئله سوریه در اختیار وی نیست، حضور حزب‌الله و مقاومت حزب‌الله را مورد نقد قرار می‌دهد. نسبت به انقلاب اسلامی ایران نقدهای مختلفی از او می‌شنویم. اما باید دید که  اخباری که به او رسیده از سوی چه کسانی است؟ مشاهده می‌کنید که بسیاری از افراد معاند جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کردند که با وی دیدارهایی داشته باشند و روی اندیشه او تأثیر بگذارند. اما بعد از هر ملاقات که با مسئولی از کشور ما داشتند آن را تصحیح می‌کرد. به نظر من راشد الغنوشی را باید درست شناخت. فشارهای زیادی از کشورهای مختلف بعد از پیروزی النهضه بر وی و حزبشان وجود داشت. چنانچه از اخبار می‌آید در واگذاری قدرت به جریان دیگری که پیروز میدان هستند راشد الغنوشی تلاش کرد که از تجارب مصر، ترکیه و... درس بگیرد و با جمع‌کردن بین سنت و مدرنیته و پرداختن به حوزه دموکراسی به آن سمت هدایت بکند که حزب النهضه حزب افراط‌گر و تک‌سونگر نیست و درواقع به آرا مردم احترام می‌گذارند. این روشن‌بینی وی سابقه تاریخی دارد که آقای خسروشاهی در بسیاری از مصاحبه‌های خودشان و در ترجمه کتاب‌های که از ایشان داشته‌اند، به این عمق بینش و نگرش ایشان اشاره می‌کند. اما یکی از اشتباهات بزرگی که راشد الغنوشی مرتکب شد این بود که در طول چندساله بعد از بیداری اسلامی علیرغم نگرش‌های مثبتی که نسبت انقلاب اسلامی داشت و خود را درس‌آموز این انقلاب می‌دانست، تاکنون سفری به جمهوری اسلامی ایران نداشته است. این عدم حضور در کارنامه سیاسی وی نمره منفی‌ای را به او می‌دهد و در واقع تحلیل‌ها را به این سمت هدایت می‌کند که راشد الغنوشی تحت تأثیر فشارهای غرب نتوانسته یک تصمیم سازی درستی را در حوزه ارتباطات خودش با انقلاب اسلامی ایران که مورد توجه مردم تونس هم هست داشته باشد. یکی از اشتباهات بزرگی که راشد الغنوشی مرتکب شد این بود که در طول چندساله بعد از بیداری اسلامی علیرغم نگرش‌های مثبتی که نسبت انقلاب اسلامی داشت و خود را درس‌آموز این انقلاب می‌دانست، تاکنون سفری به جمهوری اسلامی ایران نداشته است جالب این است که یکی از مطالبات مردم فهیم تونس چه آن‌هایی که پرچم‌داری حوزه اسلامی را بر عهده‌دارند و چه آن‌هایی که لائیک محسوب می‌شوند، توسعه روابط با ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی است.  چندین بار او خودش اذعان ‌کرد که تحت‌فشار جریان‌های مختلف از داخل و خارج از تونس است و نتوانسته‌ تا الآن به یک تصمیم منسجم برسد. تا جایی که جمعی درون حزب النهضه به او به‌شدت معترض بودند. وی هم از اینکه سفر نکرده بسیار ناراحت است اما به‌طورکلی عدم سفرشان به ایران با هر توجیهی که داشته باشند ازنظر انقلابیون و... قابل‌قبول نیست. *درجایی که بورقیبه را نقد می‌کند می‌گوید اگر سنت و برخی خصلت‌های دموکراتیک ما را نگه می‌داشت ما حداقل الآن مانند ترکیه بودیم و آرزوهایی این‌گونه دارد. نظرتان در این زمینه چیست؟ وقتی‌که راشد الغنوشی در سال ۲۰۱۱ بعد از بیداری اسلامی وارد تونس شد، جمله مشهوری گفت و آن این بود که من خمینی نیستم. به دنبال این عبارت گفت قبله‌گاه من ترکیه است. مدل و الگوی من ترکیه است و سیاست‌هایی که در ترکیه اعمال می‌شود. ترکیه را به‌عنوان یک نمونه موفق در آینده تونس پیش‌بینی می‌کند و برنامه‌ریزی می‌کند و بر اساس همین، بعدازاینکه به استقرار می‌رسد روابط خودش را با ترکیه بسیار توسعه می‌دهد و در جلسات مختلف دعوت می‌شود و نهایت اینکه اردوغان و دولت آن مواضع بسیار مثبت نسبت به راشد الغنوشی نشان می‌دهند. به دنبال این توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ترکیه افزایش پیدا می‌کند. اعتقاد راشد الغنوشی این است که مدل ترکیه که توانسته است بین سنت و مدرنیته پیوند برقرار کند، با مدل تونس نزدیک‌تر است و مدل انقلاب اسلامی به دلایل مختلف ازجمله مذهب نمی‌تواند، قابلیت تطبیق داشته باشد. راشد الغنوشی در چند مورد اشتباهات مختلفی را دارد؛ وی در مصاحبه‌ها، برنامه‌های مختلف تلویزیونی و مطبوعاتی به‌طور خواسته یا ناخواسته تاریخ را فراموش می‌کنند و بیان می‌کند که من‌ بعد از اینکه از تبعید برگشتم دو پدیده ناهمگون را در حوزه مذهبی و دینی در تونس دیدم. یکی سلفی‌ها و یکی هم شیعیان بودند و اظهار تعجب می‌کند که این دو پدیده در تونس مولود جدید هستند. اما افرادی که با تاریخ آشنا هستند به‌خوبی می‌دانند که بر اساس کتاب معروف الاتحاف نوشته ابن ابی ضیاف، شیعیان در تار و پود تاریخ تونس در همان عنفوان شکل‌گیری اسلام تنیده شده بودند. یعنی تا اندازه‌ای این امر وجود داشت که زنان تونسی در زمان تولد فرزندانشان و آسانی آن یا محمد و یا علی می‌گفتند. این کتاب مورد تائید تمام تونسی‌هاست و قابل رد نیست. تا جایی که این امر به‌صورت یک فرهنگ عمومی هم درآمده بود وزنان یهودی هم از این واژه‌ها برای سهولت زایمان استفاده می‌کردند.

*آیا این رویکرد چرخشی از موضع ابتدایی ایشان نیست؟ بله دقیقاً در واقع ما به دو صورت می‌توانیم این را مطالعه کنیم؛ اول تحلیل بر مبنای اعتقادی و اینکه راشد الغنوشی در ابتدا اعتقادی به تشیع نداشته و آن را پنهان می‌کرده و الآن که در حوزه سیاسی فرصت پیداکرده است آن را بیان می‌کند. دوم اینکه به لحاظ سیاسی، راشد الغنوشی به دلایل مختلف نگرشی را که برای خودش تعریف کرده، به عده‌ای ارائه می‌کند و یا به تعبیر بهتر آن را می‌فروشد. این پیام را باید عربستان سعودی، قطر و... بشنوند و در واقع همچنین مشکلی را وی با شیعیان دارد. به عنوان مثال، معاون راشد الغنوشی در مجمع علمای اسلامی قطعاً نمی‌تواند این نوع نظرات و دیدگاه ها را مطرح نکند. به‌ویژه بعد از اینکه قرضاوی تصمیم گرفت که علیه تشیع و آن چیزی که در جهان اسلام در حال رخ دادن است، مواضع شفافی بگیرد و فرافکنی بکند و فتوایی را صادر بکند که امروز شاهد آن‌ هستیم که شاید فتاوای قرضاوی یکی از دلایل شکل‌گیری داعش تلقی شود و همچنین یکی از دلایل توجیه قتل بی‌گناهان در عراق و سوریه را فراهم کند. راشد الغنوشی در این حوزه باید اعلام موضع صریح و شفافی می‌کرد که نه‌تنها هنوز اعلام نکرده بلکه نسبت به آنچه در سوریه و عراق می‌گذرد، هم جمهوری اسلامی ایران و هم‌ حزب‌الله و همه‌کسانی که به نحوی علیه داعش دارند مبارزه می‌کنند را ملامت می‌کند. در ۴۰۰۰ مسجدی که در کشور تونس وجود دارد، به دلیل عدم مدیریت صحیح، بیش از ۴۰۰ مسجد به پایگاه تربیت داعش تبدیل شد که خوشبختانه  رویکردهای دولت جدید تونس، دولت آقای سیسی توانست این نوع گرایش افراط گونه در مساجد را تعدیل بکند و مقابله‌ای در درون تونس با جبهه تکفیری انجام بدهد. همه این‌ها به نوعی به مواضع افراط گونه آقای راشد الغنوشی برمی‌گردد که نیاز به تعدیل و تنظیم دارد. اما من همچنان اصرار دارم که وی در دیدارهای خصوصی خود با مقامات ایرانی همچنان نسبت به جمهوری اسلامی، رهبری و حضرت امام(ره) ابراز ارادت می‌کند. اما انتظاری که ما داریم این است که ابراز ارادت‌های خصوصی در حضور مردم و در رسانه‌ها به‌صورت شفاف بیان بشود. جالب است که نسل جدید انقلاب بیداری اسلامی در تونس تصورشان بر این است که حزب النهضه می‌تواند مدلی برای توسعه روابط وحدت اسلامی باشد و معتقدند که راشد الغنوشی و افرادی که نسبت به جمهوری اسلامی ایران مواضع شفافی ندارند، اشتباه می‌کنند. حتی راشد الغنوشی و دوستانشان هنگامی‌که در سال ۲۰۱۱ بعد از بیداری اسلامی میزبان اولین اجلاس معرض دولت سوریه بودند، با این تحلیل که عصر عصر ماست و باید از دولت سوریه انتقام بگیریم، امروز مواضع خودشان را تعدیل کردند و بسیاری متوجه شدند که بعد از گذشت ۵ سال و شکست پی‌درپی داعش و نیروهای تکفیری دیگری که در سوریه علیه دولت سوریه هستند، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند که باید تعدیل شود. راشد الغنوشی با این تحلیل که عصر عصر ماست و باید از دولت سوریه انتقام بگیریم، امروز مواضع خودشان را تعدیل کردند و بسیاری متوجه شدند که بعد از گذشت ۵ سال و شکست پی‌درپی داعش و نیروهای تکفیری دیگری که در سوریه علیه دولت سوریه هستند، اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند که باید تعدیل شود خوشبختانه این مسائل امروز به‌جایی رسیده است که امروز در درون النهضه به این نتیجه رسیده اند که باید خودش را از یک جنبش اسلامی به شکل جدیدی که صرفاً یک سری اهداف سیاسی را به دنبال داشت تبدیل بکند. نتیجه‌گیری که من می‌توانم از رفتارهای متناقض و متعارض راشد الغنوشی داشته باشم این است که با توجه به اینکه وی بالای هفتادسال سن دارد، احساسش این است که می‌تواند با غیر شفاف برخورد کردن با جمهوری اسلامی محبوبیت بیشتری را در بین مسلمانان از یک‌سو و جهان غرب از سوی دیگر کسب بکند و این‌ اشتباه کاملاً استراتژیکی است. هرچقدر سریع‌تر و شفاف‌تر آن نگاه مثبتی که به‌صورت پنهانی نسبت به جمهوری اسلامی دارد را مطرح بکند، به همان مقدار بر محبوبیت او افزوده خواهد شد. یعنی انتظار جوانان بعد از سال ۲۰۱۱ تونس از راشد الغنوشی به‌عنوان یکی از رهبران جریان اسلامی این است که در برابر امریکا، صهیونیزم، داعش و جریان‌های تکفیری مواضع شفاف و صریح داشته باشد که امکان‌پذیری جدایی و تمییز حق از باطل برای این نسل فراهم بشود. همچنان مواضع ایشان نسبت به مسائل استکبار و امریکا و نسبت عربستان از جریان‌های تکفیری همه در پرده‌ای از ابهام باقی‌مانده است. پاسخ‌های دوگانه‌ای که وی نسبت به این نوع مسائل می‌دهد همه را نگران کرده است. دفاع مستقیم و شفاف از حزب‌الله لبنان به‌عنوان یکی از نیروهای مدافع حق و مبارزه علیه اسرائیل می‌تواند در ارتقا جایگاه وی کمک شایانی بکند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد. هرچند که وی درجاهای مختلف همراه با فلسطین است و همچنان از حقوق مردم فلسطین دفاع می‌کند. اما شناختش از جریان‌های فلسطینی جامع نیست. لذا حمایت وی از مبارزان، مدافعان و افرادی که در کنار فلسطین هستند یک ضرورت امروزی است. این جریان باید یک تغییر نگرشی را در سیاست‌های خودشان داشته باشند و فراموش نکنند که همچنان هم در تونس و هم در جهان اسلام  مقبول و محبوب هستند و می‌تواند با اتخاذ تصمیم‌های شفاف هم در حوزه سیاسی و هم حوزه دینی به یک رهبر وحدت اسلامی تبدیل شود. به نظرم راشد الغنوشی با توجه به جایگاهی که دارد، باید همایش‌ها و سخنرانی‌هایی را با دعوت از علمای جهان اسلامی برگزار کند تا بتواند نقشه راه وحدت اسلامی که در یک‌سوی آن جمهوری اسلامی ایران قرار دارد را به وجود بیاورند و ترسیم بکنند تا دشمن اسلام و جهان اسلام را به ضرس قاطع صهیونیزم و اسرائیل اعلام بکنند. همچنین نسبت به امریکا و استکبار جهانی مواضع شفاف داشته باشد تا برای کسی این ابهام به وجود نیاید که وی وام‌دار غرب و عربستان و جریان‌های مشکوک تکفیری است. راشد الغنوشی با توجه به جایگاهی که دارد، باید همایش‌ها و سخنرانی‌هایی را با دعوت از علمای جهان اسلامی برگزار کند تا بتواند نقشه راه وحدت اسلامی که در یک‌سوی آن جمهوری اسلامی ایران قرار دارد را به وجود بیاورند و ترسیم بکنند قانون اساسی تونس هم این امکان را به او می‌دهد که بتواند از این شفافیت دیدگاه برخوردار باشد. وی باید یک‌بار دیگر تاریخ کشور خودش را مطالعه کند و بر این نکته باور داشته باشد که تنوع مذهبی در تاریخ تونس یکی از ویژگی‌های تونس بوده و تشیع در تونس ریشه تاریخی دارد و وارداتی نیست. افرادی که به‌عنوان شیعیان در تونس هستند عناصر وارداتی و مرتبط با کشورهای دیگر نیستند. بلکه این‌ها تونسی‌های اصیلی هستند که یا به دلایل تاریخی شیعه بودند یا تحت تأثیر انقلاب اسلامی و پیروزی‌های حزب‌الله در جنگ سی‌وسه روزه مستبصر شده‌اند. این‌ها ضمن اینکه کشور خودشان را دوست دارند مایل‌اند که در چارچوب قانون اساسی تونس که یک‌بند آن به‌عنوان آزادی وجدان لقب گرفته است، فعالیت خودشان را انجام دهند و احساس نکنند که بیگانه هستند. بیداری تونس به دلیل نگاه جامعی که رهبران این کشور داشتند حفظ شد. یکی از ویژگی‌های بسیار خوب راشد الغنوشی این است که توانست در شرایط بسیار سخت بحران با نگاه کاملاً فرادستی، تونس و بیداری اسلامی را از شکست حتمی نجات بدهد. این قابل‌تقدیر است اما علاقه‌مندیم که به‌عنوان یکی از پیشکسوتان مبارزه علیه ظلم و استبداد با تأسی به آیت قرآن کریم و سیره ائمه در کنار انقلاب اسلامی به مبارزه با ظلم بپردازد و دشمن اصلی که صهیونیزم و استکبار جهانی است را در سیاست‌های خودش نشانه بگیرد و تا محو کامل اسرائیل پیش برود.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن