واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پرسش و پاسخ؛
آیا با انجام هر گناهی اعمال نیک انسان ازبین می روند؟
شناسهٔ خبر: 3760164 - یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی
.jwplayer{ display: inline-block; } مشهور میان متکلمان امامیه بطلان احباط و تکفیر است، آنها می گویند ثواب مشروط به آن است که انسان با ایمان از دنیا برود، و عقاب مشروط به این است که به هنگام مرگ با اسلام و توبه از دنیا نرود. به گزارش خبرگزاری مهر، آیا با انجام هر گناهی اعمال نیک انسان از بین می روند؟ پس عدل خدا چه می شود؟ چون انسان جایز الخطاست. پاسخ: در تفسیر نمونه چنین آمده است: «حَبْط» در اصل به گفته «راغب» در «مفردات» به معنی این است: چهارپائی آن قدر بخورد که شکمش باد کند و چون این حالت سبب فساد غذا و بی اثر بودن آن می گردد، این واژه به معنی باطل و بی خاصیت شدن، به کار می رود، لذا «معجم مقائیس اللغة» معنی آن را «بطلان» ذکر کرده است و به همین دلیل، در آیه ۱۶ سوره «هود» هم ردیف باطل ذکر شده، می فرماید: «دنیاپرستان کسانی هستند که در آخرت جز آتش بهره ای ندارند و آنچه را در دنیا انجام داده اند بر باد می رود و اعمالشان باطل می شود». و اما «اِحباط» در اصطلاح متکلمان و علماء عقائد، عبارت از این است که ثواب اعمال پیشین بر اثر گناهان، از بین برود، نقطه مقابل تکفیر که به معنی از بین رفتن کیفر و آثار گناهان پیشین، به خاطر اعمال نیک آینده است. در این که آیا احباط و تکفیر در مورد ثواب اعمال صالح و کیفر گناهان صحیح است، یا نه؟ در میان علماء عقائد بحث و گفتگو است. به گفته مرحوم «علامه مجلسی» مشهور میان متکلمان امامیه بطلان احباط و تکفیر است، آنها فقط می گویند: ثواب مشروط به آن است که انسان با ایمان از دنیا برود، و عقاب مشروط به این است که به هنگام مرگ با اسلام و توبه از دنیا نرود. بحار الانوار ج ۵، ص ۳۳۲. ولی علماء معتزله نظر به ظواهر بعضی از آیات و روایات، معتقد به صحت احباط و تکفیرند. همان مدرک «خواجه نصیر الدین طوسی» در کتاب «تجرید العقائد» احباط را باطل شمرده و با دلیل عقل و نقل بر آن استدلال کرده است. دلیل عقلی او این است که: احباط مستلزم ظلم است (زیرا کسی که ثواب کمتری داشته و گناه بیشتری، پس از احباط به منزله کسی خواهد بود که اصلاً کار نیک نکرده است و این یک نوع ستم در حق او خواهد بود) و اما دلیل نقلی، این است که قرآن با صراحت می گوید: «هر کس به مقدار سنگینی ذره ای کار خیر کند آن را می بیند * و هر کس به مقدار سنگینی ذره ای کار شرّ کند آن را می بیند». زلزال ۷-۸ در میان دانشمندان معتزله «ابو هاشم» احباط و تکفیر را به هم آمیخته و عنوان موازنه را به وجود آورده است به این معنی که گناه و ثواب را با هم می سنجد و از یکدیگر کسر می کند. ولی حق این است که: احباط و تکفیر امری ممکن می باشد و هیچ گونه ظلمی از آن حاصل نمی گردد، و آیات و روایاتی صریحاً بر آن دلالت دارد و به نظر می رسد مخالفتِ منکران، به یک نوع «نزاع لفظی» می کند. توضیح این که: گاه، می شود انسان سالیان دراز زحمت می کشد و با مشقت فراوان سرمایه ای می اندوزد، ولی با یک ندانم کاری و یا یک هوسبازی آن را از دست می دهد، یعنی «حسنات» سابق «حَبط» می شود. و یا به عکس، مرتکب اشتباهات و خسارت های زیادی شده و با یک عمل عاقلانه و حساب شده همه را جبران می کند، این یک نوع «تکفیر» است (تکفیر یک نوع پوشانیدن و جبران کردن است) در مسائل معنوی نیز همین اصل، صادق می باشد. تفسیر نمونه ج ۲، ص۱۱۳.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]