واضح آرشیو وب فارسی:مهر: استاد فلسفه دانشگاه دوستی ملل روسیه عنوان کرد:
انواع مختلف متناقض نماها در فلسفه/ جهان بینی عبدالجبار نفاری
شناسهٔ خبر: 3671376 - یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۱
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
پسخو، استاد فلسفه دانشگاه دوستی ملل روسیه در همایش « فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» درباره امر متناقض نما و انواع آن از منظر عبدالجبار نفاری، عارف ایرانی اهل بصره سخنرانی کرد. به گزارش خبرنگار مهر، همایش «فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» صبح امروز در سالن شهید مطهری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد. در نوبت صبح این همایش که مدیریت آن به عهده بیژن عبدالکریمی بود. افرادی چون رضا سلیمان حشمت، آندره اسمیرانف، غلامرضا اعوانی، روزانا پسخو، کریم مجتهدی و غلامحسین ابراهیمی دینانی سخنرانی کردند. روزانا پسخو استاد فلسفه دانشگاه دوستی ملل روسیه گفت: می دانیم که واژه «متناقض نما» دارای معانی متعددی است. تناقض منطقی معنای متداول آن است، به بیان دیگر یعنی در یک تصدیق، بخش نخست، رد یا انکار بخش دوم است. در این مورد لفظ «متناقض نما» را می توان چنین تفسیر کرد: امری که در تناقض با عقیده عام و رای مورد اجماع عام است و یا عقیده ای که مخالف شعور متعارف می باشد. وی افزود: دو نوع اصلی متناقض نما در فلسفه وجود دارد: نوع منطقی و نوع معناشناختی. جستجوی کوتاه در دایره المعارف ها و واژه نامه های فلسفی نتایج کاملا مورد انتظار ما را نشان می دهد، گرچه این مفهوم و معنا در میان فلاسفه متداول نیست: برخی واژه های فلسفی تنها از آن عبور می کنند و برخی دیگر معنای آن را به لغت نامه های دیگری ارجاع می دهند. برای نمونه، در دایره المعارف فلسفی آمریکا، مفهوم پارادکس ذیل دو قسمت «متناقض نمای منطقی» و «متناقض نماهای زنونی» می آید. در قسمت نخست – متناقض نمای منطقی- به قلم (ون مک گی) گفته می شود که متناقض نما در حکم برهانی است که به بطلان می انجامد و این به روش قیاسی متشکل از مقدمات صادق روی می دهد. پسخو اضافه کرد: در عمل تمام تعاریف فلسفی (که یکدیگر را تکرار می کنند) توجهات را به ارتباط میان «متناقض نما» و «تناقض» سوق می دهد که «در سطح نظر روی می دهد، یعنی زمانی که سعی بر صحت منطقی فکر است». به عنوان یک استنثاء می توان به لغت نامه فلسفی فرانسوی به نام «قاموس فلسفه» (کریستین گودین، فرانسه ۲۰۰۴) رجوع کرد که در برگیرنده کامل ترین فهرست از تعاریف متعدد «متناقض نما» می باشد.در میان این تعاریف، «متناقض نما» به عنوان «یک سخن خلاف انتظارم برای این مقاله از اهمیت بسیاری برخوردار است. ابزار همه دیگر در تحلیل ما از متون نفاری، قضیه «نقصان» گودل (متناقض نمای خود ارجاع) است که به ما کمک می کند تا اصل عام جهان بینی نفاری را در یابیم. استاد فلسفه دانشگاه دوستی ملل روسیه گفت: نخستین مرحله در پژوهش، طبقه بندی تمام گزاره های ممکن است که می تواند تعریفی از دیدگاه منطقی، معناشناختی و سبک شناختی از لفظ متناقض نما به دست دهد، به دیگر سخن آنچه که به لحاظ زبانی خلاف انتظار است ولی به لحاظ معنایی این گونه نیست.از این روی تمامی انواع متناقض نمای نفاری را می توان این گونه دسته بندی نمود:متناقض نمای منطقی، متناقض نمای معناشناختی و متناقض نمای سبک شناسی. این فیلسوف روسی در ادامه به نمونه هایی درباره هرکدام از این دسته بندی ها اشاره کرد و گفت: نمونه ذیل از متناقض نمای منطقی در متن نفاری به شمار می آید: «من قریبم و دورم، قربتی که به معنای دوری است و دوری که به معنای نزدیکی است» (موقف دوم در «کتاب المواقف» بر گردان الف. آربری). شاهد هستیم که در این گزاره خداوند همزمان با دو صفت متناقض «قریب» و «بعید» تعریف می گردد. در یک زمان مفهوم «نزدیکی» با استفاده از برابر آن، مفهوم «دوری» تعریف می گردد و برعکس.نمونه متناقض نمای معناشناختی در متن نفاری چنین است: «من در جلوتم، جلوتی که پرده از او بر نمی گیرد: و من در خفا هستم، در برابر معرفت کسی که قوای درونی اش را یارای (شناختن من) نیست.» (موقف سوم در «کتاب المواقف» بر گردان الف. آربری). وی افزود: نفاری از متناقض نمای سبک شناسی به کرات استفاده می کند. می توان گفت که ساختار متون نفاری از متناقض نمای سبک شناختی تبعیت می کند. بهترین نمونه از این نوع در متون نفاری چنین است: «انوار از روشنای جلوت من برآمده و در آن غوطه ور می گردند: تاریکی ناشی از ناکامی در یافتن من است و عزیمت در مسیر ناکامی در جستن من.» (موقف دوم در «کتاب المواقف» بر گردان الف. آربری). پسخو در پایان گفت: تحلیل ما از متناقض نماهای نفاری نشان می دهد که جهان بینی وی در کل بر مفهوم خداوند وصف ناشدنی و ناشناختنی مبتنی است: در مرتبت «روح خدایی»، خداوند همان جوهر متعین یا عنصری است که انسان را هدایت می کند همچنان که دست، قلم را (به هنگام نوشتن). برای فهم بهتر و درک جهان بینی عرفانی نفاری می توان از قضیه گودال (پارادکس خودارجاع) بهره جست: نفاری باید به هنگام سخن گفتن از خداوند شیوه تناقض آمیز در پیش گیرد چرا که این خداوند است که با زبان وی سخن می گوید و این یعنی خداوند است که از خود می گوید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]