تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835402492
شش فرضیه در نسبت علم و دین
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
شش فرضیه در نسبت علم و دین
شناسهٔ خبر: 2987788 - شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۳
دین و اندیشه > اندیشمندان
برخی متفکران قائلند که علم غربی، همانند دیگر علوم، مبتنی بر نظام ارزشی مخصوص و هستی شناسی و جهانبینی خاصی است و مسلمانان باید متافیزیک پسزمینه علم جدید را بشناسند. به گزارش خبرگزاری مهر، در زمینه هویت دینی علم و ملاک دینی شدن علم، نظریات گوناگونی وجود دارد یا فرض های مختلفی قابل طرح است: الف) یک فرض مشهور آن است که ما راساً گزاره های علمی را از متون، نصوص، منابع و مدارک دینی استنباط کنیم ولی این موضوع به صورت وسیع و جامع ممکن است مقدور بشر عادی غیرمعصوم یا بشر کنونی نباشد. از کجا که نسلهای آتی بشر نتواند از همین متون مقدس، علوم را استفاده و اصطیاد کند، کما اینکه مسلمین صدر اسلام بسیاری از معارف را حتی نمی توانستند از متون استخراج و استفاده کنند، ولی امروز اهل نظر نسل ما می توانند؛ این فرض را در حد احتمال مفتوح باید گذاشت. به هر حال معرفت دینی ما از ساده به پیچیده و از سطح به عمق حرکت کرده و این بدان معناست که ما رفته رفته مفاهیم بیشتری را از دین دریافت کرده ایم. ب) فرض دیگر این است که مبانی و مبادی متافیزیکی علم از دین أخذ شود. در این صورت حاصل تلاش علمی که برآیند آن تولید مبانی خواهد بود، علم دینی قلمداد می شود. اگر ما با نگرش دینی به طبیعت نگریستیم، هرچند کار علمی ما مبتنی بر تجربه باشد نتیجه آن علم دینی خواهد بود؛ یعنی اگر طبیعت را ربط محض به مبدأ انگاشتیم، اگر تصور کردیم این طبیعت جسد نیست؛ دارای روح است و بر این باور بودیم که بر این طبیعت و تکوین، یک نظام اخلاقی و تشریعی حاکم است و اگر گفتیم این طبیعت، امانت الهی است و طرز مواجهه ما با آن باید امانت دارانه باشد و براساس این مبادی و مبانی کار علمی کردیم، حاصل کار می تواند علم دینی نامیده شود. ج) فرض سوم این است که روش شناسی و متدولوژی را از دین اخذ کرده باشیم و با کاربست آن روش، گزاره های علمی را کشف کنیم آنچه به دست می آید چون با روش شناسی پیشنهادی دین به دست آمده، دینی است. د) فرض چهارم این است که کار علمی براساس دواعی و انگیزه های دینی صورت گیرد و درمقام کارکرد یا غایت علم، ملتزم به کارکرد و غایتی باشیم که مرضی و مناسب دین است. دین به ما می گوید که علم نافع باید اینگونه باشد و معنی منفعت را می گوید، دراین صورت علم بدست آمده، علم دینی خواهد بود. ه) فرض پنجم آن است که غیر از مبانی متافیزیکی، عوامل دیگری که می توانند در شکل گیری و تکون باورهای علمی دخیل باشد دینی باشند و علم تحت تاثیر آنها پدید آید، مثلاً تاثیرات اجتماع، سیاست و قوانین و امثال اینها بر تکون، تطوّر و تحول علم، از مباحث مطرح در فلسفه علم است و احتمالاً اگر علم یا علومی در بستر فرهنگ دینی و در جامعه دینی تولید شود احتمالاً مغایر و متفاوت با علمی خواهد بود که در یک جامعه غیردینی و سکولار تولید می شود و می-تواند مصداق یا درجه ای از علم دینی قلمداد شود؛ این هم یک فرض در دینی بودن علم است. و) فرض ششم آنست که پاسخ پرسشهای علمی با محاسبات دینی ارائه شود. در غرب رشته های علوم انسانی با محاسبات غیرانسانی و سودمدارانه در اولویت قرار گرفته اند چرا که در آنجا پرسشهای اساسی و ارزشی کنار رفته است اما توقعات دینی ما در علوم انسانی کاملاً متفاوت و عمیق است. وجود یک سؤال دینی، مقدمه تولید علم دینی است. فرهنگی که درباره مسائل کلان هستی سوال ندارد دنبال تولید علم در این عرصه هم نمی رود البته علوم انسانی، به دلیل ارادی بودن ساخت دیالکتیک و دیالوگی که با موضوع خود دارد باعث تغییر موضوع آن می شود در حالی که ممکن است چنین تاثیری در علوم طبیعی وجود نداشته باشد. احیاناً و بسا که جز اینها فرضهای دیگری هم متصور باشد. بنابراین ما می توانیم بگوییم که تعبیر و ترکیب علم دینی به معانی مختلف می تواند به کار رفته باشد، یا علم دینی مراتب گوناگونی می تواند داشته باشد و بسته به اینکه کدامیک از این معانی و مراتب تحقق یافتنی باشد، علم دینی معنی می شود. در هر حال امکان یا عدم امکان تحقق علم دینی با هرکدام از فرضیات ششگانه فوق، مدخل مهمی در مفهوم شناسی و واژه شناسی مقوله تولید علم است. تفاوتهای علوم انسانی و علوم تجربی لازم است همین جا به چالش جدی در مقوله تحول در متون دانشگاهی و وجه متنی انقلاب فرهنگی بپردازیم و آن اختلاف نظر در نگاه به علوم انسانی و علوم تجربی است. علی رغم اجماعی که اکنون در علوم انسانی بر لزوم تحول بنیادین آنها وجود دارد در سایر علوم (ریاضیات و طبیعت) بحثهای مبسوطی در جریان است. در طیف معتقدان به امکان دینیکردن علم طبیعی و تجربی، ۱) برخی معتقدند که علم جدید اصلا با اسلام ناسازگار است. بنابراین باید آن را طرد کرد یا حداکثر برای استفادههای ضروری عملی اندکی از آن استفاده کرد. ۲) طیفی دیگر، علم جدید را کاملا با اسلام سازگار دانستهاند به طوری که حتی در تفسیر برخی از آیات قرآنی به یافتههای علوم جدید استناد جستهاند؛ برخی نیز در این راستا فراتر رفته و ادعا کردهاند که همه یافتههای علوم جدید را میتوان در کتاب و سنت یافت منتها چون کتاب و سنت ذوبطوناند و علم آنها برای عوام حاصل نمیشود ناگزیر نمیتوان بدان معلومات رسید. ۳) برخی نیز در پی تأسیس یک الهیات طبیعی بودهاند و ۴) نظریه مشهوری است که ادعا می کند باید پیرایههای فلسفی و متعلقات فکری و ارزشی غربی را از علوم جدید زدود و آنگاه آنها را با جهانبینی اسلامی وفق داد. این نظریه بین محصولات و خروجی های تکنولوژیک و نظام تکنولوژی، تفکیک را امکان پذیر می داند (که این موضوع بحث مفصلی می طلبد.) برخی متفکران قائلند که علم غربی، همانند دیگر علوم، مبتنی بر نظام ارزشی مخصوص و هستی شناسی و جهانبینی خاصی است و مسلمانان باید متافیزیک پسزمینه علم جدید را بشناسند و دریابند که چقدر با متافیزیک و جهانبینی اسلامی متفاوت است و آنگاه که ناسازگاری آن را با اسلام دریافتند بکوشند که یک علم طبیعی اسلامی تدارک ببینند. این دیدگاه، علم جدید را برآمده و مایه گرفته از فلسفهای خاص میداند که به دورهای از تاریخ غرب اختصاص دارد ولی میکوشد خود را به طور جهانی تعمیم دهد و دیگر جهانبینیها را به چالش بکشد. همچنین این دیدگاه، علم جدید را محصول عقل مدرن (Reason) و متفاوت با عقل پیشامدرن (Intellect) میداند و معتقد است که عقل پیشامدرن از وحی و الهام و وحدتنگری سیراب میشده در حالیکه عقل مدرن از این سه بریده است و سرانجام نتیجه میگیرد که ارزش اساسی یا غایت علم جدید همانا تسلط بر طبیعت است و اگر علم طبیعی در دامان جهانبینی سنتی پیشامدرن پرورش یابد میتواند به یک علم دینی منتهی شود. در نقد مختصری بر این دیدگاه میتوان گفت که قائل بدان هرچند به رابطه متافیزیک و علوم طبیعی معتقد است – که البته این نیز خود فقط یکی از نظریههای موجود در فلسفه علم است – در کلیگویی باقی می ماند و حتی آنجا که از هندسه، نسبتهای ریاضی و هماهنگی و وحدت یا حتی زمان یا جسم متحرک سخن میگوید، بیشتر در حیطه هنر و بهویژه هنر شرقی سیر میکند تا در علوم دقیقهای نظیر فیزیک یا مکانیک. مدافعان این دیدگاه، پیشفرض اصلی متافیزیکی علم جدید را همانا انحصار واقعیت در واقعیت مادی و ماتریالیسم میداند در حالی که این حرف با رویه برخی بنیانگذاران علم جدید نظیر نیوتن، دکارت و لایبنیتس متفاوت است. بحث پرمناقشه ی دیگر، مساله ارزشهای منضم به علم جدید است. آیا به واقع میتوان گفت که همه انگاره ها، پیش فرضها و ارزشهای مدنظر پیشروان، طراحان، نظریهپردازان، آزمایشگران و فناوران علم جدید با ارزشهای جهانبینی اسلامی، مغایرت، تعارض و یا تضاد مبنایی دارد؟ قائل این دیدگاه گویی بیشتر به فناوریهای مخرب نظامی یا آسیبهای وارده به محیطزیست نظر داشته است؛ اما آیا به آسانی می توان پیشرفتهای پزشکی و رهایی از رنجهای بیماریهایی که سدهها آدمیان را به تحمل دردهای طاقتفرسا و مرگ درافکنده بود را مغایر با ارزشهای جهانبینی اسلامی دانست؟ آیا معماری، راهسازی، دریانوردی و هوانوردی جدید که تا این اندازه قدرت تحرک، شناخت دیگر اقوام و آسایش و امنیت را به ارمغان آوردهاند را میتوان با ارزشهای جهانبینی اسلامی مغایر دانست؟ علی رغم نقدهای بنیادینی که به علوم جدید و بیکن داریم در تفسیر آنچه فرانسیس بیکن در خصوص تسلط بر طبیعت گفته است نباید اغراق کرد. دکارت نیز به منفعتهای علوم طبیعی در نیل انسان به حقیقت و صحت و تندرستی پی برده بود و ۳شاخه اصلی درخت معرفت او – پزشکی، اخلاق، مکانیک – گویای این امر است. ۵) دیدگاه دیگری در مورد دینیکردن علم طبیعی وجود دارد که بر آن است که جهانبینی و پیشفرضهای کلامی و فلسفی دانشمند میتواند بر نحوه نگاه به طبیعت، سمتگیری نظریهپردازیهای وی و انتخاب روشهای آزمایشی او موثر باشد. این دیدگاه، واقعنگری و حقیقتیابی علم جدید را (البته در حوزه خاص خویش که همانا طبیعتشناسی است) میپذیرد و بر آن برای بهبود زندگی آدمیان و پیبردن به سازوکار و اسرار طبیعت صحه میگذارد اما معتقد است که به هر حال ذهن دانشمند از پیشفرضها و رویکردهای متافیزیکی و ارزش گذارانه و زیباشناسانه خالی نیست و اینها میتواند در نظریهپردازی و سمتوسوی تحقیقات او تاثیر بگذارد. از اینرو دانشمند دیندار یا مسلمان که مثلا به توحید باور دارد و دست خداوند را در طبیعت باز میبیند و آنرا صنع و تجلی او میداند، ناگزیر شیوه علمورزی خود را در همین راستا عرضه میکند و پرورش میدهد؛ مثلا چهبسا دانشمند فیزیک مسلمان که در باب وحدت نیروهای بنیادی کار میکند حتی کمابیش ناآگاهانه تحت تاثیر دیدگاه توحیدی اسلامی خود باشد؛ یا دانشمندی که جهان را مخلوق خداوندی حکیم مینگرد، در بحث از «اصل عدم قطعیت» در فیزیک ذرات بنیادی، به گونهای جانب وجود یک طرح کلی و فراگیر در طبیعتِ این طرح را بگیرد. این دیدگاه را میتوان به صواب نزدیک دانست اما به نظر میرسد که نباید در تعمیم آن به افراط گرایید؛ چه بسا دانشمندان علوم طبیعی که دیندارند اما مواضع علمی غیردینی گوناگونی را اتخاذ میکنند. برهمین اساس می توان بین «تمدن مسلمانان» و «تمدن اسلامی» تفاوت قائل شد. همه آن چیزی که در دوره اوج تمدن اسلامی به نام دستاوردهای علمی اسلامی تلقی می شود الزاماً اسلامی نیست همان طور که همه خروجی های علمی و تمدنی غرب بخصوص در حوزه ی ریاضیات و طبیعیات را ضداسلامی و غیراسلامی نمی دانیم. جالب آنکه غربیها چون در ظاهر برنده تمدنی بودند برگهایی از شناسنامه تاریخ علم را حذف و محو کرده اند و مشهور و درست است که برخی از دستاوردهایی که بنام دانشمندان غربی ثبت شده است متعلق به دوره اوج تمدن اسلامی است. همان دوره ای که غرب در قرون وسطی و تاریکی مطلق به سر می برده است. ۶) دیدگاه دیگری نیز در مورد دینی کردن علم طبیعی مطرح شده است که اساسا آن را غیرضروری یا حتی غیرممکن میداند. براساس این دیدگاه، علم طبیعی، مفاهیم، منطق و روشهای خاص خویش را دارد و غالبا محک آزمایش است که نظریههای آنرا تایید یا ابطال میکند. طراحی نظریههای علمی توام با نظریههای دیگر حوزههای معرفت، از جمله الهیات، اصلا ممکن نیست و حتی به کارگیری مفاهیم مربوط به آن حوزهها در علم، غیرممکن است. اگر هم برخی گرایشهای دینی در دانشمند باشد، آن گرایشها و پیشفرضها، هیچ نقشی در کار علمی او نخواهد داشت بلکه دست آخر میتوان گفت که این گرایشها میتواند بر بینش دانشمند در تفسیر طبیعت به طور کلی تاثیر بگذارد. به نظر می رسد این دیدگاه با مثال های نقض متعدد، باطل شده باشد. به عقیده نگارنده باید بحثی مبسوط در نسبت هستی شناسی (ثبوت) و معرفت شناسی (اثبات) صورت پذیرد تا مساله نسبت دینی و علوم جدید حل شود که این بحث، مقال دیگری می طلبد. * .......................... *نویسنده: علیرضا معاف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
صفحات پیشنهادی
نشست علمی «نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان»
انجمن کلام اسلامی حوزه برگزار می کند نشست علمی نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان شناسهٔ خبر 3037393 - شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۳ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها نشست علمی نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان از سوی انجمن کلام اسلامی حوزه وکارگاه نیم روزه «نظریه پیوندی در باب علم دینی» برگزار می شود
با ارائه حجت الاسلام قائمی نیا کارگاه نیم روزه نظریه پیوندی در باب علم دینی برگزار می شود شناسهٔ خبر 3040483 - سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۵ دین و اندیشه > اندیشکده ها معاونت آموزش پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کارگاه نیم روزه اعضاء هیأت علمی با عنوان نظریه پیوندی در باعلم نافع بر مدار هدایت توحیدی میچرخد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی علم نافع بر مدار هدایت توحیدی میچرخد شناسهٔ خبر 3036429 - جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲ ۰۳ دین و اندیشه > اندیشمندان حجت الاسلام حسامی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خصوص علم نافع و علمی که جامعه اسلامی از آن سود می بردنسبتشناسی تأثیر اندیشه دینی در جنگطلبی ترکیه چرا ترکیه و داعش هر دو یک چیز را میخواهند
نسبتشناسی تأثیر اندیشه دینی در جنگطلبی ترکیهچرا ترکیه و داعش هر دو یک چیز را میخواهنداسلام مدنی ترکیه در سطح سیاستگذاری و تجربه عملی حکومتداری اشتباهات فاحشی انجام داده است به نحوی که در شکلگیری گروههای تروریستی متغیری اثرگذار به حساب میآید به گزارش خبرنگار آیین و انعلما و اندیشمندان با اقدامات فرهنگی چهره رحمانی دین اسلام را نمایان کنند
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر لزوم فعالیت فرهنگی علمای اسلام برای معرفی چهره رحمانی دین اسلام گفت علما و اندیشمندان جهان اسلام وظیفه دارند اسلامی که جامعیت دارد و در کنار قاطعیت فرهنگ محبت و تعاون و حرکات علمی را به جهانیان نشان دهند آیت الله محمود عبداللهی در گفت و گو با خبآیتالله تحریری معلم و آیندهساز بود
شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲ ۲۳ خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت هرکه اهل تقوا باشد خدا او را در عرش خود قرار میدهد و یک نوری به او عطا میکند که راه را برای خود و جامعه روشن کند به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حجت الاسلام والمسلمین صدیقی امشب شنبه دمبانی تفسیر اجتماعی قرآن کریم مجله قرآن و علم
مبانی تفسیر اجتماعی قرآن کریم مجله قرآن و علمیکی از تحولات بسیار مهم قرآنپژوهی در دوران معاصر پیدایش گرایش تفسیر اجتماعی است که در آن مفسّران به پیامهای اجتماعی قرآنکریم میاندیشند چکیده یکی از تحولات بسیار مهم قرآنپژوهی در دوران معاصر پیدایش گرایش تفسیر اجتماعی استالمیادین: جمعیت علمای عراق، حمله تروریستی به مسجد الاحساء را محکوم کرد
شفقنا- شبکه خبری المیادین ساعتی پیش گزارش داد که جمعیت علمای عراق حمله تروریستی به مسجد امام رضا ع در استان الاحساء در منطقه شیعه نشین شرق عربستان سعودی را محکوم کرد لازم به ذکر است که بنا بر اعلام وزارت کشور عربستان سعودی حمله تروریستی به مسجد امام رضا ع در منطقه محاسن پستطبیق کادر آموزشی دانشگاه فنی و حرفهای با هیات علمی وزارت علوم از فروردین 95
یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۰ رییس منطقه 5 دانشگاه فنی و حرفهای با اشاره به شرایط استخدام اعضای هیئتعلمی در این دانشگاه گفت برنامه تطبیق وضعیت کادر آموزشی دانشگاه فنی و حرفهای با وزارت علوم در فروردینماه سال 95 اجرا خواهد شد سید بهزاد علوی در گفتوگو با خبرنگار دانشگاهی خبرگزاستاد شیخ حسین انصاریان: اهل مسجد کم شود، فساد زیاد میشود/ با «اخلاق» متدین میشویم نه با علم
استاد شیخ حسین انصاریان اهل مسجد کم شود فساد زیاد میشود با اخلاق متدین میشویم نه با علماستاد شیخ حسین انصاریان گفت اگر امروز مساجد ما جمعیتش کم میشود به دلیل این است که فسادها گناهها و طلاقها در جامعه بیشتر میشود به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس چهاردهمین-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها