تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829850219




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

علمای معتدل شیعه و سنی باید با هم گفتگو كنند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: حجت الاسلام قدردان قراملکی در گفتگو با مهر:
علمای معتدل شیعه و سنی باید با هم گفتگو كنند

قدردان


شناسهٔ خبر: 3010861 - یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۰
دین و اندیشه > اندیشمندان

حجت الاسلام محمد حسن قدردان قراملكی، صاحب اثر برگزیده پنجمین جشنواره كتاب دین و پژوهش‌های برتر گفت: علمای معتدل شیعه و سنی باید با هم گفتگو كنند. به گزارش خبرنگار مهر، كتاب «درباره پیامبر اعظم(ص)» نوشته حجت الاسلام والمسلمین، محمد حسن قدردان ملكی اثر برگزیده در گروه فلسفه، کلام، عرفان و اخلاق اسلامی پنجمین جشنواره كتاب دین و پژوهش‌های برتر از معدود كتاب‌هایی است كه موضوعش بررسی و پاسخگویی به شبهات مطرح شده در مورد شخصیت حضرت محمد(ص) است. این كتاب از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول عهده‌دار تحلیل و نقد شبهات کلامی و اعتقادی درباره صفات پیامبر اسلام(ص) و بخش دوم به شبهات تاریخی و اجتماعی درباره شخصیت پیامبر(ص) ناظر است. با مطالعه این کتاب با توجه به منابع و مستندات تاریخی و نیز تحلیل عقلی آن بر خواننده روشن می‌شود که حضرت محمد(ص) یک شخصیت و الگوی آسمانی دارای صفات اخلاقی در حد کمال در عرصه‌های فردی و اجتماعی و سیاسی بوده است و شبهات وارده بر آن حضرت از سوی مخالفان و منتقدان اتهامی بیش نیست. با توجه به شخصیت محوری حضرت محمد (ص) از نظر وحدت میان مذاهب اسلامی در آستانه هفته وحدت با حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسن قدردان قراملكی از صاحب‌نظران علم كلام اسلامی گفتگویی پیرامون كتاب درباره پیامبر اعظم (ص) و مسائل مبتلابه جوامع اسلامی انجام داده‌ایم كه در ادامه می‌خوانید؛ *به عنوان اولین سوال بفرمایید شما چه انگیزه‌ای داشتید که پیرامون این بحث قلم بزنید و به فکر تألیف کتاب «درباره پیامبر اعظم (ص)» بیفتید؟ ابتدا لازم می‌دانم از یک برنامه خوب سازمان تبلیغات اسلامی تشکر و قدردانی کنم؛ آن برنامه هم برنامه‌ای به نام جشنواره کتاب دین است که ظاهراً هر دو سال یک بار برگزار می‌شود. همان‌طور که از اسمش معلوم است این جشنواره درباره کتاب‌هایی است که در زمینه دین در قالب موضوعات مختلف طی دو سال گذشته نوشته شده‌اند. این کتاب‌ها جمع‌آوری می‌شوند و هر کتابی در رشته خاص خودش به عنوان اثر شایسته تقدیر یا برگزیده معرفی می‌شود که کار خیلی خوبی است باعث تشویق نویسندگانی می‌شود كه در حوزه مسائل دینی قلم‌فرسایی می‌كنند. من هم به نوبه خود به دست اندرکاران این برنامه خدا قوت می‌گویم. اما درباره انگیزه تألیف کتاب درباره پیامبر اعظم(ص) باید عرض کنم که بنده در همین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یک پروژه تقریباً کلیدی یا سنگین به نام پاسخ به شبهات کلامی داشتم که ۶ جلد بوده است. ما در نظر داشتیم این مجموعه را در ۵ جلد چاپ کنیم که اصول دین ما هم ۵ اصل دارد به نوعی از مبدأ شروع کنیم تا معاد و برای هر اصلی یک کتابی اختصاص دهیم؛ یعنی جلد اول پاسخ به شبهات کلامی در حوزه خداشناسی، جلد دوم نبوت و جلد سوم امامت و همین طور الی آخر اما وقتی به بحث نبوت رسیدیم، دیدیم شبهات درباره نبوت و پیامبران خیلی زیاد، متنوع و متعدد است. علاوه بر این، پیامبر اسلام (ص) که محور اشتراک و وحدت مسلمانان است متأسفانه از صدر اسلام تا امروز در ابعاد  مختلفی ترور شخصیتی شده‌اند. در اخلاق فردی، اجتماعی، زندگی خصوصی شبهات مختلفی بر آن حضرت مطرح شده است. این شبهات همان‌طور که عرض کردم از صدر اسلام شروع شده اما در این سده‌های اخیر این شبهات خیلی زیادتر شده‌اند. در سایت‌های مختلف، روشنفکران الحادی، چه آن‌هایی که شاید بگوییم از دین برگشتند، شبهات مختلفی علیه پیامبر اعظم (ص) مطرح کرده‌اند. خودتان هم خبر دارید در غرب فیلم‌های سینمایی مختلفی علیه شخصیت پیامبر اسلام (ص) یا تخریب شخصیت ایشان به تماشا گذاشته‌ شده است.ما لازم دیدیم این بحث را که درباره نبوت بوده به دو بخش تقسیم کنیم. یک کتاب به نام دین و نبوت شامل بحث در زمینه نبوت عامه و پاسخ به شبهات کلامی در حوزه دین و نبوت  و كتاب دیگر مشخصاً در مورد شبهات پیرامون شخصیت والای پیامبر اسلام (ص). این مسئله به خاطر این عرض شد که بحث در مورد پیامبر اسلام (ص) واقعاً یک پروژه خاصی می‌طلبد و لازم است ما یک جلد ـ که شاید هم کم باشد ـ مستقلاً در دفاع از شخصیت پیامبر اسلام (ص) و پاسخ به شبهاتی که علیه آن حضرت مطرح است، تالیف كنیم؛ چه شبهات داخلی چه  شبهات خارجی مثل فیلم‌های سینمایی یا رمان. *چه تعداد از این شبهات را در این کتاب مورد بررسی قرار دادید و فکر می‌کنید ریشه این شبهات در مورد وجود مبارک حضرت محمد (ص) از کجاست؟ شبهاتی که ما در کتاب مطرح کردیم دو بخش دارد؛ یکی شبهات اعتقادی و دیگری شبهات تاریخی است. ما  شش، هفت فصل را به شبهات اعتقادی اختصاص دادیم و اینكه آیا اصلاً پیامبر اسلام(ص)  پیغمبر امّی بوده است؟ این قرآن را که خودشان سوادی نداشتند و مکتبی نرفته‌اند، چگونه آورده‌اند؟ بعضی‌ها می‌گویند پیامبر(ص)  امّی نبوده، با سواد بوده و قرآن را از جاهای مختلف و از کتاب‌های آسمانی پیشین اقتباس کرده است. در حالی که پیامبر(ص) امی بوده است. یک بحث هم در زمینه شبهه‌های اعتقادی این بوده که اگر پیامبر(ص)  امّی بوده است آیا علم غیب داشته است یا خیر؟ بعضی‌ها منکر شدند. بحث است كه آیا پیامبر معجزه داشته یا نداشته است؟عده‌ای به ظاهر آیات قرآن استناد می‌کنند و می‌گویند پیامبر خودشان گفته‌اند من مثل شما انسان معمولی هستم اصلاً معجزه ندارم، آیا معنای آیه این است یا معنای دیگری دارد؟ یا اینكه آیا پیامبر (ص)  معصوم بوده یا معصوم نبوده است؟ بعضی‌ها به ظواهر آیات استناد می‌کنند یا شبهات دیگری می‌آورند كه آیا پیامبر (ص)  واقعاً نبی بوده است یا خیر؟ اصلاً بعضی‌ها آمدند در خود نبوت پیامبر (ص) هم تشکیک کردند و گفتند از طرف خداوند واقعاً وحی بر آن حضرت نازل نشده بلکه در عالم رویا خواب دیده است که فرشته‌ای بر او نازل  شده است. از خواب بیدار می‌شود و فکر می‌کند که پیامبر بوده در حالیكه نبوتش همه تخیلی و خواب و خیال بوده است. بعضی‌ها یك كم عقب‌نشینی می‌کنند و می‌گویند نه خواب نبوده یک تجربه دینی بوده است. تجربه دینی با وحی یا نبوت خیلی تفاوت دارد. شبهات دیگری هم هست مثلا اینكه آیا پیامبر اسلام (ص) خاتم پیامبران بوده است یا نه؟ ما معتقد هستیم که پیامبر اسلام (ص) خاتم انبیا است. بابیون و بهائیت می‌گویند پیامبر(ص) ، پیامبر بوده اما نه خاتم پبامبران بلکه پیامبر دیگری هم هست كه از طرف خدا نازل بشود. یک بحث دیگر بحث حکومت و مشروعیت است که آیا حکومت پیامبر(ص)  آسمانی بوده یا زمینی ؟ یا اینكه آیا پیامبر (ص) حق حاکمیت الهی داشته است یا نه. عده‌ای می‌گویند این حاکمیت را مردم پیشنهاد دادند و پیامبر(ص)  هم پذیرفته است پس با این وجود در قرآن یا اسلام حقی به نام حاکمیت دین نداریم. این‌ها شبهات اعتقادی و کلامی‌اند. بخش دوم کتاب ما درباره شبهات تاریخی است. بعضی‌ها می‌گویند پیامبر(ص)  در دوره کودکی و جوانی در اخلاق و رفتار فردی‌اش دچار تزلزل‌هایی شده است. از خودشان تاریخ می‌نویسند می‌گویند پیامبر(ص)  این اخلاق ناشایسته را برخلاف نبوت داشته است. این‌ها اصلاً منابع معتبری ندارند یا به ازدواج‌های پیامبر(ص)  شبهه وارد می‌کنند، در زندگی خصوصی پیامبر(ص)  دست می‌برند و می‌گویند پیامبر اسلام(ص)  نعوذبالله انسان زن‌باره‌ای بوده و ازدواج‌های متعددی داشته است و نباید با زنانی که از نظر سنی از خودش كوچكتر بوده ازدواج می‌کرده است. ما سند آوردیم گفتیم نه این طور نیست. فاصله حضرت پیامبر اسلام (ص) و حضرت خدیجه حدوداً ۲۵ سال بوده، پیامبر (ص) زنی را انتخاب می‌کند که ازخودش دو دهه بزرگتر است. یا با زنان بیوه ازدواج می‌کند. پس این تهمت‌هایی بوده که به حضرت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) وارد شده است و ما به صورت مستند و تاریخی در كتاب آورده‌‌ایم. ما گفتیم ازدواج‌های متعدد پیامبر اسلام (ص) به خاطر انگیزه شخصی و جنسی نبوده، بلکه به خاطر اسلام و مصلحت‌هایی بوده است كه در كتاب آورده‌ایم. همان طور كه گفتم این بحث دو بخش بوده است؛ یکی بخش شبهات تاریخی و بخش دوم شبهات و کلامی. *شما دقیقا در كتاب چند شبهه را بررسی كردید؟ كتاب «درباره پیامبر اعظم (ص)» چه فرقی با سایر كتاب‌های نوشته شده در این زمینه دارد؟ این دو بخش را در نظر بگیریم حدوداً ۵۰ شبهه اعم از اعتقادی و کلامی در این کتاب پاسخ داده شده است. از مزایا و نوآوری‌هایی که این کتاب داشته این است كه اصل موضوع، نو بوده است .درباره زندگی پیامبر اسلام (ص) کتاب‌های زیادی نوشته شده است اما در مورد شبهات مطرح شده علیه آن حضرت كتابی در دسترس نیست. کتابی که مستقل باشد و شبهات مختلف کلامی و تاریخی را مجموعاً جمع کند و به ۵۰ شبهه بپردازد، تا به حال نوشته نشده است. مزیت دوم جامع بودن شبهات بوده است. سعی کردیم آن شبهاتی را که در همین عصر ما در فضاهای مجازی و عامه مردم مطرح بوده‌ است، پاسخ بگوییم. نوآوری یا مزیت سوم کتاب ما این است که پاسخ‌های متعددی اعم از پاسخ علمی، تاریخی، فلسفی در این كتاب مطرح شده و هرکجا لازم شده است حتی از علم كلام و عرفان هم استفاده كرده‌ایم. مزیت چهارم كتاب مستند بودن مطالب آن است. جواب‌هایی که داده‌ایم منابع تاریخی‌اش موجود است که محققان می‌توانند از این منابع برای مقاله یا کتابی که می‌خواهند بنویسند استفاده کنند. بخش دوم کتاب به کمک دوست حاذقم آقای دکتر غلامحسن محرمی که دارای دکترای تاریخ هم هست تدوین شده است  كه در اینجا ما از ایشان تشکر و قدردانی می‌کنیم. *برگردیم به بحث شبهاتی که پیرامون پیامبر اسلام(ص)  وارد شده است، به نظر حضرت عالی بزرگترین شبهه‌ای که در عصر ما بر زندگی پیامبر گرامی اسلام(ص)   وارد می شود، چه شبهه‌ای است؟ شاید نشود یک شبهه را بزرگترین شبهه بدانیم با این حال اگر به جهان غرب مراجعه کنیم شاید شبهه‌ای که الان مطرح است این است كه پیامبر اسلام (ص) اهل خشونت بوده است یا دینش متأثر از دگماتیسم است. طالبان و داعشی‌ها را مثال هم می‌زنند. اینها شبهاتی هستند كه در فضای مجازی و در میان سیاستمداران ‌های غربی مطرح است ؛می‌گویند ببینید اسلامی که شما می‌خواهید مروجش باشید، خشن است. همین اسلام داعش است. می‌دانند که مسیحیان زیادی در معرض ایمان آوردن به آیین اسلام هستند، برای اینکه آن‌ها را بترسانند شبهه وارد می‌کنند كه پیامبر اسلام (ص) دین خشونت باری را آورده که محصولش طالبان و داعشی‌ها هستند. مردم مسیحی را می‌ترسانند در حالیكه در قرآن آمده است«وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ».   خود مسلمانان و ما هم یک مقدار مقصر هستیم. به جای آنکه طبق نص آیه بگوییم پیامبر اسلام (ص) رحمةً للعالمین بوده است، چه بسا گفته‌ایم پیامبر (ص) کشورها را با شمشیر فتح كرده است در حالیكه ویژگی اصلی پیامبر اسلام در قرآن رحمةً للعالمین است. این خصلت پیامبر را خود ما كمرنگ جلوه می‌دهیم و دشمنان هم از این کمرنگی سوء استفاده می‌کنند و می‌گویند اسلام دین خشونت و تروریسم است. یک شبهه دیگر همان شبهه‌ای است كه در مورد نبوت پیامبر (ص) مطرح می‌شود و این كه می‌گویند  ایشان خواب دیده و فكر كرده پیامبر است. یا شبهات دیگری که هیچ کدام از این شبهات بر ساحت کبریایی پیامبر اسلام وارد نیست و ما همه آنها را پاسخ داده‌ایم. *به نظر حضرت‌عالی  چرا مخالفان اسلام خیلی اصرار دارند به اینکه چهره خشنی از اسلام و پیامبر معرفی کنند؟ آیا این كار صرفاً برای جلوگیری از گرایش مسیحیان و سایر ادیان به اسلام بوده است یا دلایل دیگری هم دارد؟ بله، دشمنان اسلام اصرار دارند چهره خشنی از پیامبر اسلام (ص)  و دین اسلام ارائه بدهند. یک علتش همان طور كه گفتم این است که مردم خودشان، مسیحیان یا پیروان ادیان دیگر را از اسلام بترسانند بگویند شما اصلاً به طرف اسلام نزدیک نشوید، اسلام دین خشونت است، حتی فرقه‌های داخل اسلام  هم با هم جنگ می‌کنند و نزاع دارند. انگیزه دومی هم كه به ذهن من می‌رسد این است که این‌ها بر بعضی از فرقه‌هایی كه متاثر از دگماتیسم هستند القا كنند که پیامبر اسلام (ص) رفتاری و شخصیت خشونت‌باری داشته است و با مخالفینش جنگ می‌کرده است تا آنها مثل اعضای طالبان و داعش به نوعی خودشان هم بپذیرند که پیامبر اسلام (ص) پیامبری بوده که چهره خشونت‌باری داشته است و اینها از پیامبر الگو بگیرند. بعد همین رفتار خشونت‌آمیز را با فرقه‌های دیگر داشته باشند و مسلمانان به جای آنکه به تبلیغ پیامبر اسلام (ص) و آیینشان بپردازند به دعوا و خون‌ریزی همدیگر مبتلا شوند. پس دو انگیزه وجود دارد؛ یکی انگیزه اول که مردم دیگر ادیان اعم از مسیحی و هندو و یهودی را از اسلام بترسانند و انگیزه دیگر اینكه این طرز تفکر را در خود مسلمانان القا كنند که اسلام و پیامبر خشن بوده‌اند تا آنها به جنگ و نزاع و مناقشه با یكدیگر مشغول شوند. خب قطعاً وقتی که داعش را مصداقی از اسلام و مسلمان بودن تعبیر می‌کنند، وقتی کشتار و خونریزی را به نام مسلمانان جا می‌زنند، بدیهی است که گرایش افکار عمومی به همین سمت و سو، جهت‌دهی می‌شود. از طرفی نام پیامبر گرامی اسلام (ص) روی پرچم سیاه داعش نقش بسته است. حضرتعالی چنین چیزی را چطور تفسیر می‌کنید؟ آیا نمی‌شود به جاهای دیگر حق داد این تصور در ذهنشان ایجاد شود که مسلمانان با این شکل و شمایل هستند؟ یا آنکه مسلمان‌ها باید چه کار کنند که این لکه ننگ را از خودشان دور کنند و رحمةً للعالمین بودن پیامبر اسلام (ص) را به جهانیان نشان بدهند؟ این که امثال داعش در اذهان دیگر پیروان ادیان اعم از آسمانی، ادیان شرقی، هندو یک تأثیر منفی دارد و در مقابل این تاثیر نمی شود كاری كرد، تفكر درستی نیست.  باید ببینیم این تأثیر یك تأثیر عقلانی است یا یك تأثیر زودگذر است. به نظر من باید با نوشتن همین کتاب‌ها، مقالات یا با سیره عملی خود مسلمانان جوامع اسلامی به پیروان ادیان دیگر پیام بدهیم. همین پیام اخیری که مقام معظم رهبری به جوانان کشورهای اروپایی داده‌اند، خیلی خوب است. رهبر معظم ما یک پیام صلحی داده‌اند به جوانان اروپایی که‌ ای جوانان اروپایی شما كه می‌خواهید دنبال اسلام باشید، باید بدانید پیام پیامبر اسلام (ص) چیست. این‌ها را از خود کتاب خداوند، از احادیث درستی که از پیامبر (ص) نقل شده است از اینجا یاد بگیرید. داعش و طالبان ربطی به اسلام ندارند. پس اولین کار ما در عرصه تئوری‌پردازی این است كه  بیاییم مبانی صلح طلب بودن پیامبر اسلام(ص) ، مبانی رحمةً للعالمین بودن پیامبر اسلام را از خود قرآن استخراج كنیم و بگوییم یک مقام نظر، تئوری و عقیده است و مقام دیگر مقام عمل است. این دو فرق می‌کنند. ما از آن عملی كه یك داعشی مرتكب می‌شود، برائت می‌جوییم. در مقام اعتقاد هم چه از نظر  قرآن، چه احادیث پیامبر(ص)  و  چه از نظر روایت‌هایی که از ۱۲ امام  نقل شده همه دلالت بر رحمةً للعالمین بودن پیامبر اسلام(ص)  دارد. اسلام مدعی همزیستی مسالمت‌آمیز با همه ادیان است. ما مبانی همزیستی مسالمت‌آمیز حتی با مشرکان و کفار را از آیات و روایات درآوردیم. در مقام دیگر هم باید با خود داعشی‌ها اگر اهلش باشند جلسات بحث و گفتمان علمی راه بیندازیم. باید مبانی اعتقادی آنها را از خودشان بگیریم و نقد کنیم. اشاره خوبی داشتین به اینکه توجه به شخصیت و وجود مبارک پیامبر گرامی اسلام (ص)  می‌تواند اصلی‌ترین عامل وحدت جوامع اسلامی باشد. چرا چنین اتفاقی آن طور كه باید و شاید هنوز در بین مسلمانان نیفتاده است؟ همانطور كه در میان سنی‌ها افراطیون وجود دارند اخیرا تشیع لندنی شكل گرفته است. افراطی‌هایی كه در میان شیعه و سنی وجود دارند مانع وحدت می‌شوند. رسانه‌های غربی هم به این اختلاف‌ها دامن می زنند و سخنان افراطیون شیعه و سنی را به خوبی پوشش می‌دهند.  این‌ها را كه به اصطلاح عملیات انتحاری می‌كنند، شستشوی مغزی می‌دهند. چند فیلم از خود شیعیان مستند گرفته‌اند، از خطبای شیعه یا از مجالسی که در  محله‌ای، روستایی یا شهری برگزار شده و به مقدسات اهل سنت اهانتی شده است فیلم گرفته‌اند و برای جوان داعشی می‌گذارند و می‌گویند شیعه هم کافر است برای اینكه به مقدسات اسلام و اهل سنت توهین می‌كند. آن جوان این فیلم را می‌بیند، احساس تکلیف شرعی می‌کند که برود چند نفر شیعه را بکشد. برای رسیدن به وحدت واقعی باید از توهین و اهانت به بزرگان اهل سنت، توسط بعضی از افراطیون که بیشتر آنها عوام هستند، جلوگیری كنیم. در زمان آیت‌الله بروجردی اهل سنت پیشنهاد دادند که امامیه و شیعه فرقه پنجم باشد. شیخ الازهر فتوا صادر کرد که ۴ مذهب حقه نداریم بلكه پنج مذهب حقه داریم. فقه امامیه و شیعه هم جزء مذاهب حقه است که حتی اگر یك سنی به فقه امامیه استناد كند، اشکالی ندارد. این خود عاملی شد برای وحدت مسلمین. به نوعی هم در ما و هم در آنها عده‌ای افراطی وجود دارند. باید با آنها جلسات علمی برگزار كنیم تا این فضا كمی تعدیل شود. در یک کلام؛ مدیریت اهل سنت و تشیع در دست همین خط اعتدال باشد نه افراطی و تفریطی‌ها. بعد از این قضیه كه اشاره فرمودید تا همین چند سال پیش ما شاهد یک نوع افتراق بین علمای شیعه و سنی بودیم یعنی شاید به صورت غیر رسمی دیدارها یا مناظره‌ها یا همایش‌هایی بوده است اما به صورت رسمی آن مؤلفه‌هایی که وحدت علمای شیعه و سنی را نشان بدهد، مشاهده نمی‌کردیم. در چند سال اخیر یک گرایش‌هایی به این صورت از دو طرف ایجاد شده مخصوصاً نامه نگاری‌های مراجع و آن کنگره بزرگ قم که با وجود علمای صد کشور برگزار شد. حضرتعالی این طور حرکات را تا چه اندازه در تقویت نگاه وحدت آمیز بین علمای شیعه و سنی موثر می‌بینید؟ از آن طرف آیا وقتی که علمای این دو مذهب باهم کنار بیایند و بتوانند فرهنگ وحدت‌بخش را تقویت کنند، این امید هست که در بین بدنه جامعه اسلامی هم این وحدت شكل بگیرد و گسترش یابد؟ بله؛ همان طور كه قبلا گفتم مدیریت چه مذهب تشیع چه مذهب اهل سنت را باید  بسپاریم به آن جریانی که عقل‌گرا، اعتدال‌گرا و به دور از افراط و تفریط هستند. اگر موقعیت شیعه در دست مراجع باشد بزرگانی مانند مقام معظم رهبری، آیت‌الله‌العظمی سبحانی، آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی  و... بیایند با علمای بزرگ اهل سنت چه مکتوب چه شنیداری به انواع مختلف مکالمه داشته باشند، مشكل حل می شود. از آن طرف مخاطب ما آنجا همان علمای بزرگی باشند که به نوعی آنها هم از افراط و تفریط دور هستند، با آنها مکالمه داشته باشیم، نقاط اشتراك خودمان را بگوییم و آن‌ها هم همین‌طور بگویند، بعد از گفتن نقاط اشتراکمان همایش‌هایی برگزار کنیم  از  نسبت‌های ناروایی که به شیعه می‌دهند اعلام برائت ‌کنیم. مثلاً توهین به صحابه، توهین به همسران پیامبر اسلام (ص) این‌ها اصلاً کار علمای ما و کار شیعه واقعی نیست بلکه یک عده افراطی هستند. پس ما مکالمه‌ای را که با آنها داریم باید حفظ کنیم و این‌ها را بیشتر کنیم بعد به اهل سنت، به علمایشان و به مردمشان بگوییم امثال داعش، این تندروی‌هایی که در میان اهل سنت می‌گویند هست،  اینها را علمای بزرگ اهل سنت اصلاً قبول ندارند. این افراطی‌هایی که به عنوان داعش فعالیت می‌كنند، مورد تأیید علمای خود شما هم نبوده است. از این راه بیایم بگوییم هم بین ما و هم بین شما عده کمی افراطی هستند. کشورهای مسلمان مختلف به شیعه خیلی نزدیک هستند. در این بین یک عده به عنوان وهابیت در كشوری مثل عربستان فعالیت می‌كنند كه مانع وحدت می‌شوند. ما با بقیه کشورهایی که طرفدار وحدت هستند، می‌توانیم به راحتی صحبت کنیم. نکته دیگر که نمی‌دانم كه گفتنش لازم است یا خیر این است كه این  قدرت گرفتن وهابیت برای تخریب شیعه مرهون این است که ما الان با دولت‌های آنها رابطه خوبی نداریم. من یک جایی بودم یکی از مسئولان در جلسه‌ای صحبت می‌کرد می‌گفت هر وقت رابطه ما با کشورهایی فرضاً مثل عربستان نزدیک باشد و به طرف حسنه برود ما می‌توانیم راحت افراطیون اهل سنت امثال طالبان و داعش را کنترل کنیم. اگر رابطه سیاسی ما با آنها بد بشود این‌ها اگر از افراطیون حمایت هم نکنند آنها را آزاد می‌گذارند. وقتی آزاد گذاشتند مردم خودشان را علیه شیعه تحریک می‌کنند و شستشوی مغزی می‌دهند و ممكن است مسائل امنیتی پیش بیاید؛ این هم یک نکته‌ای است که مسئولان سیاسی ما باید دقت کنند. *برگردیم به بحث شبهات که بحث محوری ما هم هست، به نظر حضرتعالی با توجه به مطالعات وسیعی که در این زمینه داشته‌اید بر کدام یک از ابعاد شخصیتی پیامبر (ص) در حال حاضر شبهه وارد شده است؟ چرا این شخصیت بزرگ هنوز هم آن طور كه باید و شاید توسط مسلمانان به جهانیان شناسانده نشده است؟ پیامبر اسلام(ص) در تمام زمینه‌ها واقعاً الگو و اسوه برای تمام نسل‌ها و جوامع است. به عنوان یک مثال می‌توانیم همان رحمة للعالمین بودن را ذکر کنیم. پیامبر اسلام (ص) به عنوان یک حاکم با تواضع با مردم برخورد می‌كرده‌اند. با جان و دل حاضر بودند در راه دین قربانی بشوند. آن رفتاری که داشته با همین شهروندان خودش رفتاری پدرگونه بوده است. هر مجلسی که می‌رسیدند به جای آنکه در صدر بروند همان پایین می‌نشستند. با فقرا می‌نشستند و غذا می‌خوردند. این تواضع بی‌نهایت ایشان به مردم و شهروندان مسلمان‌ اختصاص نداشت. با یهودیان و مسیحیان هم  چنین برخوردی داشتند. اگر شخصیت بی‌نظیر حضرت محمد (ص) با این اخلاق و با این تواضع در رفتار را ما به همان مسلمانان حتی به آنهایی که در مسئولیت‌های مختلف در کشورهای دیگر هستند، معرفی كنیم و اعلام کنیم كه پیامبر ما چنین شخصیتی بوده است و همه باید از این رفتار پیامبر(ص) الگو بگیریم چنین كاری بسیار تاثیرگذار است. در مرحله بعدی این الگو را ارائه بدهیم به مردمان و پیروان ادیان دیگر بگوییم پیامبری که ما می‌شناسیم چنین شخصیتی بوده،  پیامبر متواضعی بوده، پیامبر رحمت و صلحی بوده است. اگر اول خودمان این را عمل کنیم کشورهای مسلمان عمل کنند، مسئولان حکومتی عمل کنند، بعد از عمل ارائه بدهیم به کشورهای دیگر ـ این نسخه‌ای که نسخه اخلاقی پیامبر است ـ شاید تأثیرش بیشتر از مسائل دیگر باشد. با وجود اینکه تعدادی از بزرگان حوزه نسبت به تقویت دروس کلامی در حوزه تأکید دارند ولی تا حالا قدم‌های جدی برای این اقدام برداشته نشده است به جز در سال تحصیلی جدید که تعدادی از اساتید شناسایی شدند و زمینه‌هایی را ایجاد کردند و توانستند این درس را یک مقداری پیش ببرند. به نظر حضرتعالی چه زمینه‌هایی لازم است تا دروس  اعتقادی یا کلامی در حوزه علمیه تقویت شود که نتیجه و خروجی آن به جامعه اسلامی برگردد؟ زمینه‌های مختلفی لازم دارد. یک طلبه‌ای که می‌آید سال اول و دوم درس حوزه را شروع می‌کند، در کنار دروس اصلی که ادبیات ، منطق و مباحث اخلاقی است باید زمینه چینی بشود یك كتاب آموزشی مناسب هم در مورد كلام در اختیار او باشد. علاوه بر متون آموزشی، وجود استاد مجربی كه فارغ التحصیل رشته کلام باشد و سال‌ها در علم کلام کار کرده باشد، لازم است. بعد اگر این دو بستر فراهم شود، علاقه و انگیزه و هدف طلبه برای اینکه دوره‌های کلامی بالاتری را بخواند، بیشتر می‌شود. رشته كلام اسلامی باید در حوزه مورد حمایت قرار بگیرد.  برگزاری همایش‌هایی با موضوع علم کلام نیز می‌تواند موثر باشد. این‌ها را  باید به همین متخصصان علم کلام و کسانی که سالها در این زمینه کتاب‌ نوشته‌اند و تحقیق کرده‌اند بسپارند. همایشی اخیراً در حوزه در حمایت از علم کلام برگزار شد که بنده که ۲۰ سال در محضر علم کلام هستم ، می‌نویسم، تدریس می‌کنم اصلاً برگزیدگانش را نمی‌شناختم، از عرصه علم کلام نبودند. از رشته‌های دیگر بودند. نمی‌دانم خبر دارید یا نه اولین رشته‌ای که در حوزه علمیه به عنوان رشته تخصصی مطرح شد همین رشته تخصصی کلام بوده است. همان طور كه می‌دانید سازمان تبلیغات اسلامی برای تکریم مؤلفان کتاب‌های دینی جشنواره کتاب دین و پژوهش‌های برتر را هر دو سال یک بار برگزار می‌کند. اثرحضرتعالی هم در واقع در این جشنواره  حائز رتبه برتر شده است.  این جشنواره را چطور دیدید؟ آیا طبق نیازهای روز کتاب‌های دینی طراحی شده است؟ آیا بازخوردی داشتید بین مولفان آثار و بین پژوهشگران حوزه دینی که این جشنواره را ارزیابی کرده باشند؟ من اول مصاحبه هم عرض کردم این کار خیلی خوبی است چون این جشنواره کتاب دین اختصاص به یک رشته خاص ندارد و به حوزه و به دانشگاه هم برمی‌گردد. شاید در حوزه جشنواره‌ای به نام کتاب سال حوزه برگزار می‌شود این به همین فارغ التحصیلان حوزه اختصاص دارد. مثلاً در دانشگاه‌ها همایش‌ها و تکریم‌هایی كه برگزار می‌شود اختصاص به همان دانشگاه‌ها دارد. اما یک حسنی که جشنواره کتاب دین سازمان تبلیغات اسلامی دارد این است که به یک مرکز، حوزه یا دانشگاه اختصاص ندارد. مخاطبانش تمام کسانی هستند که در رشته‌های دینی و در تقویت بنیه‌های دینی قلم زده‌اند. فرقی نمی‌کند دانشگاهی باشد، حوزوی باشد یا اصلاً کسی باشد كه به صورت سنتی خودش این كار را پیگیری كرده باشد. این حركت خیلی خوبی است.   در سومین دوره جشنواره كتاب دین و پژوهشهای برتر سازمان تبلیغات اسلامی هم كتاب «آیین خاتم» تالیف بنده به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد. الان هم اثر دیگری از من تحت عنوان « درباره پیامبر اعظم (ص)» برگزیده این جشنواره شده است. آن وقت‌ها تبلیغات گسترده داشتند، بحث فراخوان جشنواره گسترده بود. از رسانه‌های مختلف مجازی، روزنامه، رادیو و تلویزیون دعوت می‌كردند. نمی‌دانم مسائل مالی بوده یا چیز دیگر اما یک مقدار تبلیغاتشان کم شده است. یک مقدار اینها را گسترش بدهند تا طلاب انگیزه داشته باشند کتابی را که نوشته‌اند، برای جشنواره ارسال كنند.  دانشجویان هم همین طور. بازخوردهای جشنواره هم مثبت بوده است. اساتید حوزه و دانشگاه هم این جشنواره را تایید و تشویق كرده‌اند.  من هم به همه دست‌اندرکاران این جشنواره دست مریزاد می‌گویم.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن