واضح آرشیو وب فارسی:مهر: غفاری در همایش «حکمت و معنویت»:
نظریه اخلاقی کانت کلاه برداری است/هر انسان اخلاقی، معنوی نیست
شناسهٔ خبر: 2970796 - سهشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۶
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران گفت: نظریه اخلاق کانت یک ترفند و نوعی کلاه گذاشتن سرمردم است چون اخلاق کانت الزام وجودی ندارد. این حرف های به نوعی کلاه گذاشتن عالمانه است. به گزارش خبرنگار مهر، همایش یک روزه «حکمت و معنویت» به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و به مناسبت روز جهانی فلسفه ظهر روز گذشته (دوشنبه ۲۵ آبان ماه) در محل این موسسه با حضور اساتید، بزرگان و چهره های ماندگار فلسفه برگزار شد. حسین غفاری، در این همایش درباره موضوع « عشق، نقطه تلاقی حکمت و عرفان» سخنرانی کرد. وی گفت: من یک عادتی دارم و آن هم اینکه گاهی یک کتاب را از آخر به اول می خوانم حالا می خواهم این عادتم را به سخنرانی ام هم تسری بدهم و اینگونه سخنرانی کنم. رابطه بین حکمت و معنویت چارچوب اصلی بحث است؛ حکمت یک روش است ولی در پاسخ به اینکه معنویت چیست، باید بگویم که معنویت نقطه مقابل مادیت است. وی افزود: یک زمانی انسان خودش را موجودی مادی تلقی می کند و مادیت یعنی اینکه انسان اعمال ورفتارش براساس خودخواهی و منافع شخصی باشد، اما زمان دیگری فرد خودش را به عنوان یک موجود معنوی معرفی می کند. حالا اینکه فرد چه چیز دارد که خودش را اینگونه معرفی می کند معلوم نیست. نمی توانیم هم اینگونه بگوئیم که چون آن فرد، اخلاق مدار زندگی می کند، پس یک انسان معنوی است چون اخلاق او باعث نمی شود که او بتواند قلوب را فتح کند. غفاری با اشاره به اینکه نظریه اخلاق کانت هیچ تاثیری در عالم نداشته ادامه داد: براین اساس می توانیم بگوئیم که نظریه اخلاق کانت یک ترفند و نوعی کلاه گذاشتن سرمردم است چون اخلاق کانت الزام وجودی ندارد. این حرف های به نوعی کلاه گذاشتن عالمانه است. از همین جا نتیجه می گیریم که اگر شما در وجود به امری ورای ماده قائل نباشید، توجیهی وجود ندارد که چرا من باید ورای منافع مادی باشم. بنابراین اخلاق بدون پشتوانه متافیزیکی جواب منطقی نمی دهد به بیان دیگر اخلاق باید مبنای آنتولوژیک داشته باشد. دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران گفت: مدتینین سه گونه هستند: برخی خدا را برای منافع می خواهند مثل عبادت تجار، برخی از سرترس و جهنم به خدا روی می آورند همان چیزی که عبادت عبید می گویند. دسته سوم هم افرادی هستند که خدا را عبادت می کنند چون خدا را لایق عبادت می دانند. در این میان معنویت یعنی عبور از خود و منافع خود پس اگر کسی بخشش کند، کار خیر بکند و... ممکن است کار دینی انجام داده باشد ولی کارش حتما معنویت نیست. بنابراین تفکر بسیاری از ما دینی است ولی معنوی نیست. ما اگر بخواهیم زندگی معنوی داشته باشیم باید از ورای آب، نان، پوشاک و ... به دین نگاه کنیم. نویسنده «فلسفه عرفانی شیعه» اضافه کرد: برای اینکه به معنویت برسیم نباید به دین تاجرانه و برده وارانه داشته باشیم؛ خدایی که با من هیچ رابطه وجودی نداشته باشد، خدای واقعی نیست. خدا باید باشد و در همه عالم هم باشد. خدا باید اسماءالحسنی و با من ارتباط وجودی داشته باشد. تنها راه مسیر و نزدیکی به خداوند این است که بپذیریم خداوند در ما هست. به عبارتی باید قائل باشیم که خدا یک حقیقت در عالم است و به وجود ما کشیده شده است. غفاری افزود: تفکر عرفانی و وحدت وجود معنایش این است که حقیقت عالم یکی است، به عبارت دیگر تفکر عرفانی یعنی اینکه همه کمالات یکجا جمع شده و به درون ما کشیده شده است.همه این حقایق تام هم خدا هم می تواند در انسان به ظهور برسد. خد اوند هم در قرآن ما را اینطور معرفی کرده و شان ما را در این حد دانسته است. وی در پایان گفت: اگر چنین عقایدی داشته باشید و فکر کنید الگو هم دارید، انسان حب پیدا می کند. عشق چیزی است که فقط انسان می تواند به دست بیاورد. هیچ عاشقی، عاشق مجهول نمی شود. عشق امری است که از معرفت معشوق پیدا می شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]