واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مغز متفکر گردانندگان شهريور 1320 است و بهشتي 14 ساله اشغال ايران به دست متفقين ، فعاليت وسيع حزب توده و رواج تفکر مارکسيستي او را به انديشه مبارزه اي فکري و ريشه اي در برابر ظلم و دفاع از اسلام مي اندازد. سال 1333 است و بهشتي 26 ساله ... دبيرستان «دين و دانش» را براي دانش آموزان و مدرسه «حقاني » را براي طلاب به منظور پرورش نيروهاي مذهبي مبارز نخبه تاسيس مي کند و سال هاي بعد با تشکيل جلسات قرآن به تحليل مسائل سياسي و مباني فکري مبارزه تحت پوشش هيات «مکتب قرآن» مي پردازد. سال 1343،اروپا طوفان فکري ضد اسلامي دانشجويان مسلمان به شدت در معرض حملات فکري گروه هاي غيراسلامي قراردارند! مراجع وجود دانشمند مبارز، کاردان و اسلام شناس را در اروپا ضروري مي دانند. بدين ترتيب فصل جديدي در زندگي دکتر بهشتي آغاز مي شود: «پذيرفتن مسئوليت مسجدي در آسمان» دکتر بهشتي با تغيير نام از «مسجد ايرانيان» به «مرکز اسلامي هامبورگ» دعوت علني خود را از کليه مسلمانان اعلام مي کند.او به اتحاد جهان اسلام فراتر از مرزها مي انديشد. شون آوسيتشت :منظره زيبا بناي بيروني مسجد که تکميل شد، عابران آسماني که از آنجا عبور مي کردند، مي گفتند:به به! شون آوسيتشت ما يک شون آوسيتشت اضافه هم پيدا کرده! در صورتي که قبلاً با نيش زدن و ريشخند، مسلمانان آنجا را ناراحت کرده مي گفتند: اين مسجد خرابه با اين منظره زشتش به منظره زيباي کنار درياچه آلستر آسيب مي رساند. سال هاي 1356 و 1357 است و بهشتي 49 ساله (ايران) به ساماندهي و کنترل تظاهرات و اعتصابات و حرکت انقلابي مردم پرداخته است.به طوري که ساواک اعلام مي کند: مغز متفکر گردانندگان فعاليت هاي آيت الله العظمي خميني (ره) در ايران دکتر بهتشي است.او همچنين با حضور در شوراي انقلاب و کميته استقبال امام(ره)به مشاور و رابط امين امام و امت تبديل شده است و تحليل ساواک اين بود که اگر بخواهد به آقاي بهشتي دست بزند ،يک خميني دوم در ايران ظهور خواهد کرد. و سال ها از پيروزي انقلاب گذشت. نقش محوري هدايت و حراست از انقلاب پس از حضرت امام با اوست. نود درصد جلسات تصويب قانون اساسي را تحت رياست خود برگزار نموده و با مديريت خاص،نظرات مختلف را جمع بندي و مجلس را اداره کرد که سرآغاز دشمني ها با وي شد. دبيرکل حزب جمهوري اسلامي و رئيس ديوان عالي کشور با تشکيل شوراي عالي قضايي قوانين را از شرع مقدس اسلام استخراج،تدوين و سپس به عنوان طرح تصويب و اجرا به مجلس ارايه مي کند. و اما قصه مظلوميت ... بهشتي از ابتدا مظلوم بود.مذهبيون که تفکرات خاص سنتي داشتند به روشنکفري هاي بهشتي ايراد مي گرفتند و روشنفکراني که تقيدي به دين نداشتند بهشتي را روشنفکري مي دانستند که يک سري تفکرات سنتي دارد.با تبليغات سوء چهره بهشتي در بين بسياري از مردم مخدوش شد. آنقدر گفتند و گفتند که بهشتي چنين است و چنان کرده است و چنين. همه اش دروغ بود و تهمت. دشمنان مي خواستند بهشتي را خراب کنند، بعضي ها هم باور کردند به طوري که برخي از مردم از وفات آيت الله طالقاني در کوي و برزن در سخنراني هاي بهشتي، روي ديوارها و... شعارهاي مرگ بر بهشتي، بهشتي بهشتي طالقاني را تو کشتي و ... سر مي دادند. در ميان همه مخالفان از همه تندتر بني صدر بود... بني صدر در هر جايگاهي به وي اهانت مي کرد اما بهشتي نه تنها خودش، بلکه به ديگران هم اجازه صحبت در مورد بني صدر را نمي داد تا جايي که امام (ره)به بني صدر گفت: اين قدر که شما از آقاي بهشتي غيبت مي کنيد، والله والله آقاي بهشتي تا اين ساعت حتي يک کلمه پشت سر شما با من صحبت نکرده است... منبع: ويژه نامه بزرگداشت هفتم تير/ ضميمه روزنامه اصفهان زيبا/ تيرماه 1389
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]