واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ماه رمضان، اقتصاد در كنار معنويت بخشي از دعاهاي اهلبيت عليهم السلام در ماه مبارك رمضان، درخواست رزق و روزي از خداوند است. بيان اينگونه درخواستهاي اقتصادي در كنار خواستههاي معنوي، نشانه اهميت اقتصاد در زندگي انسان و نقش آن در سامان دادن به امور معنوي است. در دعاي ابوحمزه ثمالي ميخوانيم: «پروردگارا! از فضل گستردهات به من رزق و روزي عطا فرما!» در دعاي هر روزه ماه مبارك رمضان نيز ميخوانيم: «اللهم اني اسئلك... ان توسع علي رزقي؛ پروردگارا! از تو درخواست ميكني... كه به من روزي گسترده عطا فرمايي!» بيشك، رزق و روزي، از امور آرامشبخش در وجود انسان است، چنانكه سعدي گفته است: خداوند روزي، به حق مشتغل پراكنده روزي، پراكنده دل امام رضا عليه السلام نيز ميفرمايد: «ان الانسان اذا ادخر طعام سنته، خف ظهره و استراح؛ چون آدمي خوراك ساليانه خويش را ذخيره كند، بارش سبك ميشود و آسايش مييابد».1 با فراهم بودن رزق و روزي، راه بندگي و عبادت خدا نيز هموارتر ميشود. امام سجاد عليه السلام در دعاي مكارم الاخلاق، در اينباره ميفرمايد: «خدايا! از پي روزي ميروم و از تو ميخواهم، مرا در سختيها و گرفتاريهاي آن كفايت فرمايي تا از بندگي تو باز نمانم!»2 در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله در اينباره آمده است: «اللهم بارك لنا في الخبز و لا تفرق بيننا و بينه! فلولا الخبز، صلينا و لا صمنا ولا ادينا فرائض ربنا عزوجل؛ پروردگارا! نان را بر ما مبارك گردان و ميان ما و نان جدايي مينداز، كه اگر نان (غذا) نبود، بر انجام دادن نماز و روزه و واجبات پروردگارمان توانا نبوديم.»3 بنابراين، ماه مبارك رمضان هم تجلي دنياست و هم تجلي آخرت، هم رو به سوي معنويات دارد و هم رو به سوي اقتصاد؛ زيرا در بيشتر موارد، گرههاي اقتصادي و مادي به گرههاي معنوي ميانجامد. از اين رو، دعاي روزهدار براي گشايش اقتصادي و مادي، ميتواند دعا براي گشايش معنوي باشد. ماه رمضان و قرآن قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده است، پس ماه رمضان، ماه قرآن است. بنابراين، روزهدار در اين ماه، بيش از هر ماه ديگر بايد با قرآن مانوس باشد و با تامل و تدبر، آن را قرائت كند. نقل شده است امام خميني رحمه الله «در ماه رمضان، هر روز ده جزء قرآن ميخواند؛ يعني هر سه روز، يك مرتبه قرآن ختم ميكرد. بعضي از برادران خوشحال بودند كه دو دوره قرآن را در اين ماه خواندهاند، ولي بعد متوجه ميشدند كه امام، ده يا يازده دور قرآن را در طول اين ماه شريف خوانده است».4 «امام در ماه مبارك رمضان، وقتي نجف بودند، هر سه روز يك دوره قرآن را ختم ميكردند و زماني كه در جماران بودند، به خاطر كهولت سن، هر ده روز يك بار، قرآن را ختم ميكردند. در ايام سال، ماهي يك بار قرآن را ختم ميكردند. ايشان همواره با قرآن مانوس بودند. يك جزء قرآن را هشت قسمت كرده و هر قسمت را در زمان خاصي قرائت ميكردند. گاهي مدتها روي يك ايه قرآن، مكث ميكردند».5 امام خميني رحمه الله درباره اهميت قرآن كريم ميفرمايد: «اين كتاب شريف، چنانچه خود عجل الله تعالي فرجه الشريف خدا] بدان تصريح فرموده، كتاب هدايت و راهنماي سلوك انسانيت و مربي نفوس و شفاي بيماريهاي قلبيه است. خداي تبارك و تعالي، به واسطه رحمت بر بندگان، اين كتاب شريف را از مقام قرب و قدس خود نازل فرموده و برحسب تناسب عوالم، تنزل داده است تا در اين زندان تاريك دنيا، دست انسانهايي كه در غل و زنجير ارزوها و شهوات به سر ميبرند، گرفته، آنها را از حضيض نقص و ضعف و حيوانيت، به اوج كمال و قوت و انسانيت و از همنشيني با شيطان، به مصاحبت با مقربين الهي برساند. از اين جهت، اين كتاب، كتاب دعوت به حق و سعادت است و بيان چگونگي وصول به اين مقام است و انچه در آن آمده است، چيزي است كه سالك و مسافر اليالله را كمك ميكند تا به مقصودي كه سزاوار آن است، برسد».6 روزه اوليها از زيباترين و به يادماندنيترين ماههاي رمضان، ماه رمضان روزه اوليهاست؛ كساني كه تازه به سن تكليف رسيدهاند و نخستين ماه رمضاني است كه روزه ميگيرند. نخستين روزه، بهويژه براي دخترها كه زودتر از پسرها به بلوغ ميرسند و سن و سال كمتري دارند، لذت و خاطره بيشتري دارد. آنها هيچگاه نخستين ماه رمضان خويش را از ياد نخواهند برد و براي آنها شيرينترين ماه رمضان خواهد بود. از اين رو، پدر و مادر بايد براي شكل گرفتن بهترين و خاطرهانگيزترين ماه رمضان براي فرزند نو بالغشان، همه شرايط را فراهم آورند، تا در ذهن آنان هيچ خاطره ناگواري از اين ماه عزيز بر جاي نماند. پدر و مادر بايد زمينهاي فراهم كند تا فرزندش هم استراحت كافي داشته باشد و هم به اندازه كافي از غذاي سالم و مقوي استفاده كند. بسياري از بزرگان براي بلوغ فرزندشان جشن ميگيرند تا فرزندشان را از اين موهبت خداوندي آگاه كنند و فرزندشان از موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، با خبر شود و قدر همه لحظههاي آن را بداند. عالم بزرگ، سيد بن طاووس براي فرزندش مينويسد: اينك اي فرزند من ـ كه خداوند بزرگ به همه اوصاف و كمال الطاف خود، تو را جمال بخشد ـ وقتي تو را به شناخت خداوند و شناخت جدت حضرت رسول صلي الله عليه و آله و به شناخت عترت او آگاه كردم، شرح دريچهاي از دانش را كه خداوند به روي من گشود، براي تو بيان ميكنم تا هنگام بلوغ، به محض آنكه حقتعالي خرد را در تو برانگيزد و آن را فرستاده خود و راهنماي تو به سوي خويش قرار دهد، تو را سودمند افتد... . پس وقتي به لحظهاي رسيدي كه خداوند بزرگ، تو را به كمال عقل، مشرف فرمود و به تو چنان اهليتي داد كه با مجالست و گفتوگو در ساحت قدس او سربلند گردي و به طاعت مقدس حضرتش وارد شوي، تاريخ چنان لحظهاي را نزد خود به ياد دار و آن را برترين زمانهاي جشن زندگي خويش به شمار آور و همه ساله، وقتي عمر مباركت به آن تاريخ رسيد، خدا را از نو سپاس گوي و به پيشگاه بخشنده خرد كه تو را به شرف دين و دنيا رسانده است، صدقات و خدمات تقديم كن! اگر من در روز بلوغ تو زنده بمانم، آن روز را به خاطر مشرف شدن تو به شرف تكليف الهي، جشن خواهم گرفت و در آن روز، به مقدار سن و سالي كه از تو گذشته، بابت هر سال، ده دينار تصدق خواهم داد... . اي فرزندم! اميدوارم خداي بزرگ، تو را مانند كساني كه عزيزشان ميدارد، حفظ نمايد. بكوش در تاريخي كه بالغ شدهاي، از آنجا كه خداوند، تو را با كمال عقل افريد و تشرف تكليف ارزاني داشت، از هر چه جز ياد مولاي خود فارغ باشي و به ياد داشته باشي كه او تو را ميبيند. پس پيش از لحظه بلوغ، به غسل توبه، بدن را پاكيزه گردان و خانه دل را از آنچه تو را از مولاي تو مشغول دارد، پيراسته دار و قلب و همه اعضاي خود را با ادب و فروتني در محضر خداي عزوجل آماده ساز... و اگر لحظهاي كه بالغ شدهاي، با وقت نماز واجب يا نافله يا عبادتي ديگر همراه گردد، با سپاس و ثناي الهي و شادماني و صفا و وفا با آن روبهرو شو. پس نعمتهاي گذشته و فعلي خود را كه داري، به ياد آور و به خاطر آور كه خداوند بزرگ، پيش از آنكه تحفه سعادت خدمتگزاري خود را به تو عنايت نمايد، تو را به شرف معرفت خود رساند و آسمانها و زمين را به دست قدرت خود، براي تو به وجود آورد و او اين اكرام را نه در حق فرشتگان خود كرد و نه درباره هيچ يك از آفريدگان خود. پس همواره به ياد او باش و از نعمتهاي بيشمار او سپاسگزاري نما!7 پينوشتها: 1. محمدرضا، محمد و علي حکيمي، الحياة، ج6، صص 180 و 181. 2. صحيفه سجاديه، دعاي بيستم. 3. کليني، کافي، ج6، صص 286 و287. 4. برداشتهايي از سيره امام خميني، به کوشش: غلامعلي رجايي، ج3، ص8. 5. همان. 6. امام خميني رحمه الله ، آداب الصلوة، صص 184 و 185 (با اندکي تغييير). 7. سيد بن طاووس، کشف المحجة الثمرة المهجه، ترجمه: علي نظري منفرد، صص 158 ـ 161. منبع: www.pajuhesh.irc.ir /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 754]