تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804305412




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هشتم محرم؛ گفت‌وگوی امام حسین (ع) با عمربن سعد و نایاب شدن آب در خیمه‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۶




abdollahi (16 of 17).jpg

محرم سال 61 هجری قمری است و در صحرای کربلا، روزها... ساعت‌ها... دقایق... و ثانیه‌ها می‌گذرند و امام حسین (ع) با وجود این‌که هدف‌شان محو باطل و منکر و جبهه آن است، تلاش می‌کند که افراد هرچه کمتری در این جبهه قرار گیرند. شاید بتوان تلاش‌های ایشان برای منصرف کردن افراد مختلف حاضر در سپاه عمر بن سعد و حتی خود وی را برای خروج از این مهلکه، از جمله این تلاش‌ها دانست. به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رخدادهای هشتم ماه محرم الحرام سال 61 ه-ق در ادامه می‌آید: 1- قحط آب در خیمه‌های امام حسین (ع) در این روز آب در خیمه‌های سیدالشهداء (ع) نایاب شد."خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته‏‌اند که در روز هشتم محرم امام حسین (ع) و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند، بنابراین امام (ع) کلنگی برداشت و در پشت خیمه‏‌ها به فاصله 19 گام به طرف قبله، زمین را کند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی که خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که: "به من خبر رسیده است که حسین چاه می‏‌کند و آب به دست می‏‌آورد، به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آن‌ها به آب نرسد و کار را بر حسین و یارانش سخت بگیر". عمر بن سعد به دستور وی عمل کرد. 2- در این روز "یزید بن حصین همدانی (حمدانی)" از امام (ع) اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفت‌وگو کند. حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد. عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی چه چیز تو را از سلام کردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان می‌‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آن‌ها گرفته‏‌ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می‏‌نوشند از آن‌ها مضایقه می‏‌کنی؟ عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی، من می‏‌دانم که آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفته‏‌ام و نمی‏‌دانم باید چه کنم، آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاقش می‏‌سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی که می‏‌دانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد همدانی، حکومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمی‏‌بینم که بتوانم از آن گذشت کنم. یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام حسین (ع) رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت ری به قتل برساند. امام (ع) مردی از یاران خود به نام "عمرو بن قرظه" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. شب هنگام امام حسین (ع) با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین (ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علی‏‌اکبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد. در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام (ع) که فرمود: آیا می‏‌خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد. یک بار گفت: می‏‌ترسم خانه‏‌ام را خراب کنند. امام (ع) فرمود: من خانه‏‌ات را می‏‌سازم. ابن سعد گفت: می‌‏ترسم اموال و املاکم را بگیرند. فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانواده‌‏ام از خشم "ابن زیاد" بیمناکم و می‏‌ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی‏‌گردد، از جای برخاست در حالی که می‌فرمود: تو را چه می‏‌شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند من می‏‌دانم که از گندم ری نخواهی خورد. ابن سعد با تمسخر گفت: جو، ما را بس است. پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه‌‏ای به عبیدالله‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین (ع) را رها کنند، چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمی‏‌گردم یا به مملکت دیگری می‏‌روم. عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند. منبع: - تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، انتشارات دلیل ما، 1387 - www.rasekhoon.net انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن