تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835679347
مقایسه دو آموزه؛ جهانى سازى غربى و جهانى سازى مهدوى - بخش اول ابعاد و دستاوردهای منفی جهانی سازی غربی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مقایسه دو آموزه؛ جهانى سازى غربى و جهانى سازى مهدوى - بخش اول
ابعاد و دستاوردهای منفی جهانی سازی غربی
میتوان به روشنی ادعا نمود که حکومت جهانی و جهان شمول حضرت مهدی(عج) هیچکدام از شاخصههای منفی جهانی سازی غربی را ندارد و ضمن برخورداری از زوایا و ابعاد مثبت "جهانی سازی"، راهبردی حقیقی، متعادل برای این طرح فراگیر است.
اشاره: این مقاله با تبیین مفهوم و برداشتهای مختلف از پدیده روزافزون جهانی شدن یا جهانی سازی به مقایسه دو آموزه "جهانی سازی مهدوی" با "جهانی سازی غربی" پرداخته و با تشریح ویژگی و شاخصهها، و تبعات هر یک، ـ بویژه در آموزه دولت جهانی مهدی(عج) ـ برتری الگوی آرمانی جهانیسازی مهدوی برای نجات بشریت و حیات هستی را به شیوه مستدل و طی سه گفتار نمایان میسازد و آموزه جهانیسازی غربی یا آمریکایی را به دلیل ماهیت مادی، یک طرفه، سلطهگرانه، استکباری و امپریالیستی، مردود میشمارد و آن را نفی میکند. مقدمه جهانی شدن یا جهانی سازی، پدیدهای انکار ناپذیر در عالم امروز است و با پیشرفتهای روزافزون بشری بویژه در عرصه علوم، فناوری، ارتباطات و اطلاعات، حمل و نقل و... جهان هر روز بیش از پیش به سوی تحقق تدریجی این امر گام بر میدارد. نوشتار حاضر در سه گفتار اصلی، با تبیین مفهوم و برداشتهای مختلف از این فرایند، معتقد است که در حال حاضر، ماهیت اصلی پدیده جهانی شدن، "غربی" و به ویژه "آمریکایی" است که در بطن آن سلطهگری، استکبارورزی، استثمار و امپریالیسم جدید نهفته است و اگرچه نمیتوان از بسیاری جوانب مترقی و ایجابی آن چشم پوشید اما تبعات و پیامدهای منفی و ویرانگر آن نیز برای بشریت و آحاد جامعه جههنی غیرقابل انکار است. مقاله حاضر با اشاره به این پیامدهای منفی، معتقد است آموزه و پدیده جهانیسازی در اساس، پدیده لازم و مثبتی است و باید از این راهبرد به نحو احسن سود جست و با اصلاح آفات و اعمال صحیح، آن را در خدمت بشریت قرار داد، همانطور که ادیان الهی و بویژه اسلام و حتی مصلحین بشری، جملگی جهانی اندیشیدهاند و همچنانکه آموزههای قرآنی و روایی اسلامی نیز خود را به صورت جهانشمول مطرح کردهاند. طرح حکومت حضرت مهدی و جهانیسازی مهدوی نیز در حقیقت راهبرد آرمانی و نهایی جهان وطنانه اسلامی و نسخه درمان جامعه بشری از آلام، حرمانها و تنگناهای بیشمار خویش است. مقاله حاضر، با مقارنه جهانیسازی مهدوی با جهانیسازی غربی، ویژگیها و شاخصههای هر دو ـ بویژه عصر مهدوی ـ را تبیین نموده و با استدلالهای لازم، برتری بیچون و چرای الگوی جهانیسازی مهدوی را برای نجات بشریت و حیات هستی، نمایان میسازد. در این راستا پژوهش حاضر قصد دارد به پرسشهای زیر پاسخ گوید: 1. جهانی شدن یا جهانیسازی به چه مفهومی است و چه برداشتهایی از آن وجود دارد؟ تبعات مثبت و منفی آن کدام است؟ و ماهیت واقعی جهانیسازی امروزی چیست؟ 2. آیا اسلام و ادیان الهی نیز دارای رسالت جهانشمول و جهانگرا بودهاند؟ 3. نهضت و آموزه جهانیسازی مهدوی واجد چهویژگیها وشاخصههایی است؟ و وجوه تمایز و برتری آن نسبت به سایر آموزههای جهانی سازی در چه شاخصهها و خصائصی نهفته است؟ مفروض این نوشتار را نیز به اجمال میتوان اینگونه طرح نمود: "با وجود جوانب مثبت پدیده جهانیسازی، ماهیت اصلی و فعلی این پدیده؛ غربی و بخصوص آمریکایی، سلطه ورزانه و استکباری است، در حالیکه نهضت و آموزه جهانی مهدوی، الگوی آرمانی و راهبردی برتر و متعالی است و نجات بشریت و حیات هستی را با خواست و اراده الهی به ارمغان خواهد آورد". گفتار اول ـ مفهوم جهانی شدن و برداشتهای مختلف از آن مبحث اول ـ مفهوم جهانی شدن یا جهانی سازی جهانی شدن بدون شک یکی از متداولترین اصطلاحات دهه حاضر در جهان و پدیدهای جدی، جاری، در عرصه کنونی و دهههای آینده است. روزنامهنگاران، سیاستمداران، مدیران تجاری، دانشگاهیان و سایرین با به کار بردن این اصطلاح قصد دارند نشان دهند که پدیدهای ژرف در حال وقوع است، جهان در حال تحول است و نظمی نو در عرصه اقتصاد، سیاست و فرهنگ جهانی ظهور مییابد. اما به کارگیری این اصطلاح در موارد بسیار مختلف، توسط افراد متفاوت و برای اغراض گوناگون، چندان فراوان است که تعیین موضوع مورد بحث در جهانی شدن، کارکردهای این اصطلاح و اثراتش بر نظریه و سیاست معاصر را دشوار نموده است. بنابراین به رغم تداول مصطلح جهانی شدن یا جهانی سازی، هنوز تعریف جامع و مانع و با زوایا و ابعاد روشن و محسوس برای این مفهوم جدید و دستخوش تحول که عمر آن نیز کمتر از دو دهه است ارائه نشده است. البته تعاریف متعددی در این باب عرضه شده مثلاً در تعریفی بسیط، جهانی شدن را با چرخش آزاد سرمایه، نیروی کار و اطلاعات تعریف کردهاند یا آن را برای توصیف روندی به کار میبرند که در آن اقتصاد جهانی، نیروهای سیاسی و فرهنگی به سرعت کره زمین را زیر نفوذ قرار میدهند و به خلق یک بازار تازه جهانی، سازمانهای سیاسی فراملی و فرهنگی جهانی تازه دست میزنند. به نظر اینان دورنمای جهانی شدن، گسترش بازار جهانی سرمایهداری، زوال دولت ملت، گردش پرشتابتر کالاها، انسانها، اطلاعات و قالبهای فرهنگی است و از منظری دیگر، به معنای شکوفایی جوامع مدنی، عامل کاهش موانع در راه تجارت آزاد و تعمیق وابستگی متقابل است و به یکسان سازی و یا مشابه کردن کشورها و فرهنگهای جهان میانجامد. در این راستا با توسعه ماهوارهها، گسترش نظامهای ارتباطی و الکترونیکی و افزایش رسانهها و کاربرد اینترنت و ازدیاد کانالهای تلویزیونی و نفوذ فرامرزی آنها، مرزهای ملی از بین رفته و یا کمرنگ میشود. کشورها نقش گذشته خود را از دست میدهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بینالمللی حاکم میشود. طی همین فرایند، قید و بندهای جغرافیایی، فرهنگی، مذهبی و... که بر روابط انسانی سایه افکنده، از بین میرود. بدین ترتیب میتوان جهانی شدن را به فرایندهایی تعریف کرد که بر اساس آن همه مردم جهانی در جامعهای واحد و فراگیر به هم میپیوندند و این مفهوم در نمایی عام عبارت است از "در هم ادغام شدن" بازارهای جهانی در زمینههای تجارت و سرمایهگذاری مستقیم و جابهجایی و انتقال سرمایه، نیروی کار و فرهنگ در چارچوب آزادی بازار و شکافته شدن مرزهای ملی، رقابت بیقید و شرط در سطح جهانی، بویژه در سطح قدرتهای بزرگ، گسترش نوآوریهای تکنولوژیک، رشد روز افزون تجدد و نوگرایی، جهانی شدن تولید و مبادله و در این راستا گذر از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی، حرکت از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، تمرکز زدایی، توسعه فضای رقابتی مبتنی بر ائتلاف و ادغام، یکپارچگی بازارهای مالی جهانی و گسترده شدن مبادلات تجاری، مقررات زدایی و برداشته شدن ضوابط حمایت گرایانه بازرگانی داخلی و ملی. بدین ترتیب میتوان جهانی شدن را بر حسب تعاریف موجود، شکلگیری شبکهای دانست که در چارچوب آن، اجتماعاتی که پیش از آن در کره خاکی دور افتاده و منزوی بودند، بر پایه وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام میشوند و ارتباط آنها با یکدیگر چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، بسیار نزدیک و متقارن و حتی چهره به چهره میگردد و هویت انسانها از سیطره یک جامعه و یک ساختار اجتماعی ثابت خارج شده و هر یک از هویت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در عرصه بینالمللی متأثر خواهد گشت. کوتاه سخن آنکه بسیاری از صاحبنظران، ویژگیهای عصر جهانی شدن را در مفاهیمی چون ظهور دهکده الکترونیکی جهانی، انقلاب اطلاعاتی، فشردگی زمان و مکان، گسترش جهان آگاهی، پایان جغرافیا و عصر سیبرنیتیک خلاصه کردهاند. دورهای که روابط "فراملی" جایگزین "روابط بینالمللی" میگردد و جامعه مدنی جهانی به عنوان شبکهای از سازمانهایی که اهداف و آرمانهایش مرز نمیشناسد، به عنوان مظهری از روابط فراملی آشکار میگردد. مبحث دوم ـ برداشتهای مختلف از جهانی شدن دیدگاهها و دریافتهای متنوعی درباره مسأله جهانی شدن وجود دارد. برخی جهانی شدن را چیزی فراتر از مرحلهای گذرا و موقت در تاریخ بشر نمیدانند. برعکس، عدهای دیگر آن را تبلور رشد سرمایهداری غرب و نوسازی تلقی میکنند. گروه سوم، جهانی شدن را یک تحول اساسی در سیاست جهانی قلمداد میکنند که فهم آن نیازمند تفکر جدیدی است. از منظر برخی صاحب نظران، در رهیافتهای مختلف، سه نوع جهانی شدن ملحوظ است: یکی جهانگرایی راستین، کامل که هم مادی و هم معنوی است و علاوه بر توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و اجتماعی و تعالی فرهنگی و انسانی را در بردارد. دیگری جهانیگرایی ناقص و نارسا که صرفاً اقتصادی و تک ساحتی است و سوم جهانیگرایی کاذب و سلطه جویانه و تنازعی که همان جهانیسازی آمریکایی با ماهیتی سیاسی و سلطهجویانه و انحصارطلبانه است که با لحاظ آمریکا در رأس قدرت جهانی، یکه تازانه به دنبال افزایش قدرت این کشور و افزایش وابستگی جهانی به آمریکا است. اما شاید بتوان گفت که درباره فرایند جهانی سازی یا جهانی شدن دو دیدگاه اساسی وجود دارد: یکی دیدگاه مثبتنگر و دیگری منفینگر. از دیدگاه مثبت، جهانیسازی میتواند با استفاده از عرصه فنآوری اطلاعات (IT) همانند پلی تمام دنیا و شهروندان آن را متحد کرده و محرومیتهای علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را از بین ببرد یا کاهش دهد. هنجارهای پسندیده دینی، اخلاقی یا دست کم انسانی را بر جهان حکمفرما کند و نوعی وحدت بهینه، مثبت و متکامل را در میان بشریت ایجاد نماید. جهانیسازی میتواند مردم دنیا را هم پیکر نماید تا همانند یک اندامواره در فکر صلاح و اصلاح یکدیگر برآمده و در سنگری واحد علیه تمام عوامل مُخل تکامل بشری مبارزه کنند. اما بر مبنای دیدگاه دوم، متأسفانه فرایند جهانیسازی فعلی اگرچه دارای برخی فواید از موارد پیش گفته بوده است، ولی در حقیقت هدف اصلی آن، چیزی نیست جز یکپارچه کردن جهان و ادغام آن در بازار مشترک جهانی به رهبری دنیای سرمایهداری به سردمداری آمریکا. بازاری که همه مؤلفههای حیات اجتماعی، از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ، به زبان منفعت طلبی و استکبارورزی ترجمه میشود و سلطه بی چون و چرای تمدن غرب و استیلای بیشتر کشورهای دارا علیه کشورهای فقیر را به دنبال دارد. امروزه حتی برخی از اندیشمندان غربی از جهانی شدن به عنوان یک خطر و تهدید بالفعل و بالقوه در راستای "آمریکایی شدن" جهان، نام میبرند. به همین دلیل، برخی همانند والرشتاین، دان دویچ ولستی، با نگاهی بدبینانه، جهانیسازی را اقتصادی سازی جهان و استثمارگری ـ استعمار شوندگی جهانی میدانند، چرا که نظریه آنان به جوهره هژمونیک، تنازعی و هابسی ـ داروینیستی این فرابرد معطوف شده است؛ فرایندی که در حقیقت، داروینیسم جهانی را ترویج میکند. نظریه "سیاست قدرت" هانس مورگنتا، نظریه و بلکه راهبرد و دکترین تنازع تمدنهای هانتینگتون، سیاست جنگ صلیبی نو محافظهکاران آمریکایی، اشغال، یکهتازی، یک جانبهگرایی، نظامیگری آنان تحت عنوان مبارزه با تروریسم، تهدید و ارعاب نظامی و امنیتی و براندازی یا اشغالگری و تجزیه کشورها و دولتها از جمله آثار و عوامل تحقق جهانیسازی غربی است که مدعی جامعه جهانی تک قطبی و سرمایه سالارانه با سلسله مراتب قدرت و سلطه بوده و علاوه بر استفاده از میلتیاریسم، از شیوهها و ابزارهای تازه تحمیق علمی و فرهنگی و تطمیع اقتصادی و تکنولوژیکی بهره میگیرد. بیدلیل نیست که اندیشمندانی مانند پولانی، اسکاتگری، هوتن و فرکلا نیز از این فرابرد جهانی سازی، با تعابیری مانند غربیسازی، آمریکاییسازی، وگاه نئوامپریالیسم در قالب نظام تازه تک قطبی و دهکده جهانی یاد کردهاند. جهانی سازی از نوع غربی یک پروژه تحمیلی و یک طرح مهندسی اجتماعی در سطح کلانسیستمی است که ایدئولوژی غربی را تحمیل میکند و با تکیه بر بنیادهای نئولیبرالیستی و سرمایهداری، در صدد فراگیرکردن شیوه زندگی آمریکایی و غربی کردن انسانها و ترویج فرهنگ مصرف و اصالت سرمایه است. پیروان این نگرش، جهانی شدن را مقولهای ارادی و در کنترل عدّهای خاص میدانند. به زعم آنان، این اراده درحالحاضر در اختیار جهان سرمایهداری است میتوان گفت که از این دیدگاه، جهانی شدن مرحله تازهای از امپریالیسم است که در آغاز به صورت همبستگی ظاهر شده و اخیراً خود را در چهره جهانی نمایانده است. "شون هیلی"، به عنوان یکی از مخالفان جهانی شدن، آن را پروژهای تحمیلی میداند و عقیده دارد که تنها حوزههای بخصوصی جهانی شده است. به گفته وی در خلال دهه 90 نه تنها "ثروت"، جهانی نشده است، بلکه در دست عدهای خاص متمرکز گردیده است. تکنولوژی با آنکه بسیار تواناتر از گذشته گشته، اما جهانی نشده است و حتی رشد اقتصادی که پایه و اساس برتری تاریخی سرمایهداری است، صورت جهانی نیافته است. مبحث سوم ـ ابعاد و دستاوردهای منفی جهانی سازی غربی (بطور اخص) بدین ترتیب و به باور بسیاری و همانطور که مذکور شد جهانی سازی غربی یکی از غالب ترین برداشتهای نظری و عملی از اصطلاح و مفهوم جهانی شدن است به اعتقاد بسیاری، جهانیسازی در اساس خود مستلزم غربی شدن جهان و پوششی برای سلطه سرمایهداری است. لذا این اصطلاح به طور غالب، واژهای جایگزین برای گفتمانها و مصطلحاتی کهنهتر همانند "امپریالیسم" و نیز "نوگرایی" است. جهانی شدن به عنوان مفهوم جایگزین "امپریالیسم"، توجه ما را به سلطه کشورهای بسیار توسعه یافته بر کشورهای در حال توسعه یا سلطه شرکتهای فراملیتی بر اقتصادهای ملی و محلی معطوف میکند. از این گذشته جهانی شدن میتواند به عنوان مفهومی پوششی، وحشت جهانیان را از استعمارگرایی خنثی کند. این مفهوم میتواند در قالب گفتمان امپریالیسم نو، استثمار دائمی بسیاری از کشورهای دنیا توسط ابرقدرتها و شرکتهای غولپیکر فراملی را پنهان سازد و لذا برخی ابعاد مخرّبتر و وحشیانهتر توسعه معاصر را مخفی نگاه دارد. حتی کلیت جهانی شدن از نگاه منتقدان، نابودی سنن محلّی، وابستگی مستمر کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند، نابودی محیط زیست، همگون شدن فرهنگها و شیوه زندگانی روزمره را به همراه میآورد. دامنه این منتقدان بسیار وسیع است حتی مارکسیستها، لیبرالها و هواداران چند فرهنگی بودن جهان که بر تهدید حاکمیت ملی، سنن محلی و دموکراسی مشارکتی از سوی نیروهای جهانی انگشت میگذارند یا هواداران محیط زیست که از پیامدهای اکولوژیک مخرّب جهانی شدنِ عنان گسیخته هراس دارند و محافظه کاران که جهانی شدن را تهدیدی برای فرهنگهای ملّی و محلی و تقدس سنت به شمار میآورند. جهانی سازی غربی با سلطه بر اقتصاد و سیاست جهانی به دنبال امحاء ادیان و فرهنگهای بومی رقیب و جلوه دادن فرهنگ غربی به عنوان فرهنگ برتر بوده و بحران هویت را در عرصه سایر دول و ملتها دامن زده است. یکی از اندیشمندان غربی به نام پتراس" تصویری که از شکل و شمایل جهانی شدن به تصویر میگذارد، چهرهای از یک نظام مبتنی بر امپریالیسم فرهنگی متکی بر سیطره مطلق اقتصادی غرب است از منظر وی اینگونه امپریالیسم فرهنگی به مفهوم اعمال نفوذ دائم و تسلط فرهنگی بر تودهها توسط طبقه حاکم غرب به منظور نظام بخشی مجدّد به ارزشها، رفتارها، نهادها و هویت مردم استثمار شده برای همسویی با منافع طبقات استثمارگر است. دو اندیشمند دیگر یعنی لایبز" و کاتز"، که جهانی شدن را به مثابه سلطه بیچون و چرای تمدن غرب میدانند بر این باورند که استیلا همان چیزی است که در لوس آنجلس بسته بندی میشود و سپس به دهکده جهانی ارسال میگردد وآنگاه درمغز انسانهای بیگناه مینشیند. گفته رابرتسون" نیز همان نگرانیها را تشدید میکند: جهانی شدن متضمن فشار بر جوامع، تمدنها و سنتها از منظر نمایش آنها روی صحنه جهانی ـ فرهنگی و با هدف توجه به هویت اندیشهها و نمادهای مربوطه است. شایان ذکر است که جهان سرمایهداری به رهبری آمریکا، نیز از اندیشمندان و نظریه پردازان پر و پا قرصی نیز سود میبرد که بشدت طرفدار نظریه جهانی سازی آمریکایی و در سایه مکتب لیبرال دموکراسی میباشند. از جمله به عقیده بارکر، جهانی شدن با توجه به گسترش سلطه سرمایهداری آمریکا، امری طبیعی و تحقق آن به سود همه مردم جهان است لذا سرمایهداری آمریکایی میبایست مردم تحت سلطه خود را قانع کند که راه و رسم آمریکایی همان پدیدهای است که آنان مطالبه میکنند و در این گیر و دار البته هژمونی آمریکا امری طبیعی و به سود همه مردم جهان است. همچنین فرانسیس فوکویا که فرجام تاریخ را در غلبه تمدن و فرهنگ آمریکایی و مکتب لیبرال دموکراسی میبیند با نخوتی آشکار منظر خود را از جهانی شدن آمریکایی چنین بیان میکند: فرایندی بنیادی در کار است تا الگوی تکاملی مشترکی برای کلّ جوامع انسانی دیکته کند. به طور فشرده، جهانی شدن چیزی شبیه تاریخ جهانی بشر در راستای دستیابی به لیبرال دموکراسی است. جالب اینجاست که این ادعاهای مغرورانه در حالی صورت میگیرد که امروزه شاهد بحرانهای متعددی در دنیای غرب (امریکا و اروپا) هستیم که از جمله آنها بحران معنویت، بحران مشروعیت، بحران هویت، بحرانهای اخلاقی و فساد اقتصادی، و بحران محیط زیست میباشد. عارضههای این بحرانها نیز ظهور گستردهایی یافته است که از جمله آنها: آلودگی محیط زیست، ماشینی شدن و مادی شدن سپهر زندگی انسان غربی، افول نظامهای تعلیم و تربیت، بیمعنی شدن و یا کاهش معنای زندگی، از خودبیگانگی افراد و جوامع، ناهنجاری و گسیختگی خانوادهها، فقدان عدالت اجتماعی، کنترل احزاب سیاسی، محدودیت آراء و عقاید عمومی و اعمال آن، ظهور تعصبات نژادی و ملی، عدم عاطفه و روابط صمیمانه میان افراد، بیاحترامی به قانون و ظهور و ندالیسم اجتماعی، تقلیل امنیت اجتماعی و رفاه اجتماعی، گسترش بیحد و مرز بیبند و باریهای جنسی و خشونتهای فردی و اجتماعی. بدیهی است چنین حقایقی بیانگر آن است که نه جهان غرب و نه الگوی جهانیسازی غربی نه توانسته و نه میتواند در پرتو مکتب مادی گرایانه لیبرال دموکراسی برای بشر به ارمغان آورنده معانی جدید و آرمانی برای حیات بشری باشد. امروزه اگرچه جامعه غرب از لیبرالیسم به لیبرالیسم نو گرایش یافته است اما حتی برجستهترین فیلسوف جهان معاصر یعنی یورگن هابرماس" این گرایش تازه غرب را به "لیبرالیسم وحشی" تعبیر نموده است. لیبرالیسمی که برای جهانیان چیزی جز افزایش جنگ، فقر و نابرابری به بار نیاورده است هرچند برای غربیها نتیجهایی جز افزایش قدرت، ثروت و شکاف بیشتر کشورهای فقیر و غنی در برنداشته است و هژمونی آنها را بر جهان افزوده است و به جای صلح جهانی، ناامنیهای بینالمللی را دامن زده است. در سایه جهانی سازی غربی، وقتی صاحبان قدرتمند کارتل ها و تراستها، که در عین حال نظام اطلاع رسانی جهانی را نیز در اختیار خود گرفتهاند، در شرایطی نابرابر راه بر چشمان ملتهای فقیر میبندند و از رهآورد این کورچشمی تحمیلی و ارتباطات یک سویه دست در جیب رقیب ناتوان میکنند، آیا میتوان مانند فوکویاما همچنان خوشبینانه از "اعتماد متقابل" سخن گفت؟ امروزه پنج غول اقتصادی، یعنی آمریکا، ژاپن، فرانسه، انگلیس و آلمان از جمع دویست کارتل و تراست بزرگ جهان، یکصد و هفتاد مورد از آنها را زیر یوغ خود گرفتهاند. برپایه یک گزارش سازمان ملل متحد، اندازه منابع مالی و نقدینگی 358 نفر از اعضای الیگارشی قماربازان جهانی مساوی منابع مالی دو و نیم میلیارد انسان است. از سویی حجم شگفتانگیز قدرت و ثروت در قالب شرکتهای چند ملیتی، به سادگی مرزهای دولتی و هویتهای ملی را در هم میشکند و ارزشهای مورد نظر را ـ که همان لیبرالیزم نو میباشد ـ بر جهان حاکم میکند. اندیشمندی بنام "خوزه دو کاسترو" در آثار گوناگون خود با آمار و ارقام ثابت کرده است که همین کره خاکی میتواند چند برابر جمعیت کنونی خود را نان دهد و جهان هم در آرامش و صلح دائم به سر بَرَد. وی در کتاب "سیاه گرسنگی" جهان معاصر را چنین ترسیم کرده است: "در عصر ما اکثریتی هستند که خوراک ندارند و اقلیتی که خواب ندارند". آیا چنین وضعیتی، دستاوردهای مستقیم جهانی سازی به شیوه غربی نیست؟ البته این ابعاد منفی تنها به حوزه اقتصادی و رفاه زدگی کشورهای "دارا"; و فقرزدگی کشورهای "ندار" ختم نشده است و تخریب بنیادهای فرهنگی، ارزشی و اخلاقی آنها را نیز به دنبال داشته و دارد. از دید هورکهایمر، جهانی شدن برای بورژوازی، حکم آب برای ماهی را دارد. بنابراین بورژوازی ناگزیر است زمینههای فرهنگی مورد نیاز را در کشورهای مختلف بسترسازی کند، و چنین است که میبینیم جهانی شدنِ اقتصاد، از جهانی شدنِ فرهنگ و فروریختن ارزشها و باورها و خرده فرهنگهای محلّی، بومی و ملی سر در میآورد. بدیهی است نتیجه و ابعاد منفی چنین جهانی شدنی به رفع فقر، نابرابری، تبعیض، جنگ و خشونت و... نیانجامد. باید پرسید چگونه چنین امری متوقع میتواند باشد؟ در حالیکه امروزه کشورهای توسعه یافته صنعتی و فراصنعتی، کمتر از بیست درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، حال آنکه بیش از هشتاد درصد ثروت جهان را به کیسه کارتل ها و تراستهای خودی ریختهاند؟! باید اذعان نمود که متأسفانه دیانت حاکم مسیحی و ارباب کلیسا در جهان غرب نیز نتوانستهاند به مقابله لازم با تبعات منفی اینگونه جهانیسازی یکسویه و امپریالیستی بپردازند همچنانکه فیلسوف فرانسوی یعنی "پیربوردیو" فراتر از این ادعا، کلیسای مسیحی را به همسویی با این روند و منفعتخواری ازاین جریان ناسالم جهانی متهم کردهاست به عقیده وی: کلیسای کاتولیک دشمن سرمایهداری نیست. این کلیسا مایل است مشتی از مزایای نئولیبرالیسم را از آن خود سازد و از اروپا میخواهد نئولیبرالیسم را با کاتولیسیسم در هم آمیزد. این همان سرمایهداری "کشیش زده" است. جالبتر آن است که بدانیم که متأسفانه امروزه بسیاری از تجاوزطلبیهای آمریکا و تهاجمات این کشور به سایر کشورهای مستقل با آموزههای "مسیحیت بنیادگرا" و همراهی کشیشان و کلیسای این نحله از مسیحیت میباشد که به آن "صهیونیزم مسیحی" نیز گفته میشود که در همگرایی با صهیونیزم، معتقد به ظهور دوباره حضرت مسیح در بیتالمقدس و نجات یهودیان و انهدام سایر ادیان، تمدنها و فرهنگهای متعارض خویش و از جمله مسلمانان بدست این منجی بوده و در این راستا هر گونه اعمال جنایت و سرکوب و قساوت را برای صهیونیزم به عنوان زمینهساز ظهور منجی موعود مسیحی و ابزار دست آن توجیه مینمایند. بنابراین هم پیمایی و همپیوندی مستحکم زمامداران آمریکایی با صهیونیسم در این راستا توجیهپذیر است. با تبیین برداشتهای مختلف جهانی شدن، و بویژه ابعاد منفی پروژه جهانی سازی غربی، میتوان به روشنی ادعا نمود که حکومت جهانی و جهان شمول حضرت مهدی(عج) هیچکدام از شاخصههای منفی پیشگفته را ندارد و ضمن برخورداری از زوایا و ابعاد مثبت "جهانی سازی"، راهبردی حقیقی، متعادل برای این طرح فراگیر است. دکتر بهرام اخوان کاظمی ماهنامه انتظار موعود - شماره 16 ادامه دارد ...
94/07/30 - 00:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]
صفحات پیشنهادی
مقایسه کامل درایو SSD در برابر هارد دیسک HDD ؛ یک بار برای همیشه/ بخش اول
خبرگزاری میزان -در این مطلب قصد داریم مقایسه ای میان این دو نوع درایو ذخیره سازی اطلاعات و البته بررسی نقاط مثبت و منفی هریک انجام دهیم به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان امروزه اکثر افراد به منظور برآورده کردن نیاز به رایانه از لپ تاپ ها استفاده می کنند انتخاب لپ تاپی منلزوم ورود "کمکهای اولیه" به فضای مجازی/"توانبخشی از بازوهای قدرتمند هلال احمر
شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱ ۵۳ معاون آموزش پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر ضمن اشاره به اینکه ایمن بودن شهرها و محکم بودن بنیان خانوادهها از ویژگیهای مهم شهر سالم است شهرستان بم را دارای ظرفیت تبدیل شدن به شهر ایمن خواند و در عین بر لزوم ورود آموزش کمکهای اولیه به فضای مجازی تاکچرا مراسم عزاداری برای اباعبدالله(ع) از اول دهۀ محرم آغاز میشود؟
پرسمان عاشورایی چرا مراسم عزاداری برای اباعبدالله ع از اول دهۀ محرم آغاز میشود از اول دهۀ محرم حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده میشد و حالت عزادار به خود میگرفتند به گزارش سرويس ديني جام نيوز حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در یادداشتی اختصاصی به سئوال باشگاه خبرنگارانتوریسم درمانی اولویت بخش دولتی نیست
وزیر بهداشت توریسم درمانی را اولویت بخش دولتی در حوزه سلامت ندانست و گفت اول باید مردم خودمان را احترام کنیم و بهتر است بخش خصوصی به توریسم درمانی بپردازد سید حسن قاضی زاده هاشمی در حاشیه همایش نکوداشت ارتقای کیفیت خدمات هتلینگ درباره رضایت از اجرای طرح ارتقای طرح هتلینگ گفت رضمراسم شب اول محرم/ حاج محمود کریمی +فیلم
محرم سال 94 مراسم شب اول محرم حاج محمود کریمی فیلم برنامه چیذر جام دینی 501 لینک لینک ۲۳ ۰۷ ۱۳۹۴ - ۱۸ ۵۱مسئلهشناسی مهدویتپژوهی - بخش دوم و پایانی گونهشناسی مسائل مهدویتپژوهی
مسئلهشناسی مهدویتپژوهی - بخش دوم و پایانیگونهشناسی مسائل مهدویتپژوهیمسائل جزئی مهدویتپژوهی که بیشتر حول مسائل کلی شکل میگیرد دارای تفاوتهای ماهیتی روشی و تباری هستند که این تفاوتها و گوناگونی را میتوان در سه الگوی گونهشناسی مسائل بر اساس روششناختی گونهشناسی مسائل برونق بخشیدن به صنعت یکی از اولویت های اصلی استان باشد
نایب رییس اتاق کرمان گفت با توجه به سرمایه تجربه و بازار مطلوب نسبی که در بخش صنعت وجود دارد پرداختن و رونق بخشیدن به آن باید یکی از اولویت های اصلی استان باشد به گزارش خبرگزاری برنا از کرمان سید مهدی طبیب زاده در نشست اعضای کمیسیون صنعت و معدن اتاق با عضو هیات علمی دانشکده کقدم به قدم تا کربلا / اول محرم امام حسین (ع) در منزل قصر بنی مقاتل در مسیر کربلا
قدم به قدم تا کربلا اول محرمامام حسین ع در منزل قصر بنی مقاتل در مسیر کربلااول محرم سال شصت و یک امام حسین ع و یارانش وارد منزل قصر بنی مقاتل در مسیر کربلا شدند و با عدهای برای یاری طلبیدن شور کردند به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس روز اول محرم سال شصت و یکم هجری قمطنز؛ عادى سازى انگلیسى
طنز عادى سازى انگلیسى مسعود مرعشی در وبسایت چیزنا نوشت شنیده بودیم بعد از تحریم یه چیزایی آزاد میشه مردم با شلوار آستین کوتاه میان تو خیابون دولت هر ماه ۶۰ لیتر بنزین میریزه تو کارت سوخت مخصوص دور دور توی بلوار اندرزگو و سعادت آباد باباها داوطلبانه کولرها رو روشن میکنندبالا بردن سطح و كيفيت بخش اخبار در اولويت رئيس رسانه ملي
بالا بردن سطح و كيفيت بخش اخبار در اولويت رئيس رسانه ملي محمد سرافراز رئيس رسانه ملي طي بازديدي كه از خبرگزاري صداوسيما داشته مهمترين علت چنين بازديدهايي را پيدا كردن راهحلي براي داشتن يك خبرگزاري به معناي واقعي در سطح داخلي و بينالمللي عنوان كرده است نویسنده مصط-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها