تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826662112




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهر و نقش آن در عقد نكاح(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون: مهر و نقش آن در عقد نكاح(1)   نویسنده : ايراندخت نظرى   عقد نكاح عقدى است‏كه با ويژگيهاى‏خود از ساير عقود و معاملات ممتاز ومتمايز است، به لحاظ جنبه‏هاى معنوى‏و فلسفه وجودى اين عقد، نمى‏توان آن رابا شائبه‏هاى مادى آميخته دانست;به اين‏ترتيب اين عقد را بايد با لحاظخصوصيت ويژه‏آن موردبررسى قرارداد. هرچند كه امروزه متاسفانه عقد نكاح‏با مسائل مادى آلوده گرديده و بعضى‏خانواده‏ها از جنبه معنوى و فلسفه اصلى‏نكاح دور افتاده‏اند، اما در حقيقت‏بايدگفت كه مسائل و تعهدات مادى در اين‏عقد، جنبه فرعى دارد و فلسفه اصلى درعقد نكاح همان جنبه معنوى و به عبارتى‏جنبه عبادى و مذهبى است و اصولى كه‏در معاملات معوض رعايت مى‏شود، دراين عقد ملحوظ نمى‏گردد. با توجه به ريشه‏هاى مذهبى و فقهى‏كه در عقد نكاح وجود دارد، يكى ازمسائل مطروح در آن، مهر است. هرچنددين مبين اسلام، مسلمانان را به رعايت‏جنبه‏هاى معنوى در عقودى نظير نكاح،بيش از جنبه‏هاى مادى سفارش كرده،مع‏الوصف امروزه يكى از مسائل اصلى واختلاف برانگيز و گاه لاينحل در عقدنكاح همان تعيين مهر است، كه گاه‏جوانان را از تشكيل خانواده منصرف‏مى‏سازد. باتوجه به اهميت مهر در روابطحقوقى بين زوجين و براى روشن شدن‏نقش آن در عقد نكاح، مناسب ديديم‏وضعيت مهر در عقد نكاح را صرفا ازجنبه و ديد حقوقى بررسى كنيم. در اين مقاله نقش مهر در عقد نكاح -دائم و منقطع - بررسى شده ماهيت وانواع آن تعيين و در آخر آيين دادرسى‏مربوط به وصول مهر و نحوه اقدامات‏حقوقى زوجه در اين خصوص موردبحث قرار گرفته است. قسمت اول - ماهيت مهر و اقسام‏آن   الف) ماهيت مهر: در عقد نكاح دائم به‏جهت وابستگى با احساسات و عواطف‏و روان اشخاص مسائل مادى داراى جنبه‏فرعى و تبعى است. اين ويژگى عقد نكاح‏هم در قانون و هم در فقه اماميه كه الهام‏بخش نويسندگان قانون مدنى بوده است،به چشم مى‏خورد. به همين علت آنچه درعقود معاوضى انگيزه و قصد اصلى‏طرفين محسوب مى‏شود، در عقد نكاح‏رعايت نمى‏گردد. با اين حال با توجه به‏سابقه فقهى و آنگونه كه بعضى‏حقوقدانان عقيده دارند، (۱) اصول و قواعدمعاوضات در اين عقد نيز تا جايى كه به‏حقوق عمومى و جنبه مذهبى آن‏لطمه‏اى وارد نيايد، رعايت مى‏شود. به‏همين خاطر گفته شده است كه در عقدنكاح ، مهر يكى از دو عوض معامله‏محسوب مى‏شود. تعيين ماهيت مهر در عقد نكاح از اين‏جهت اهميت دارد كه اگر آن را دقيقا ماننديكى از دو عوض در معاملات معوض‏بدانيم، ناچار بايد قواعد مربوط به موردمعامله در عقود معوض را در آن رعايت‏كنيم و در غيراين صورت چنين تكليفى‏نداريم. در اين مورد از توجه به قواعدحقوقى و فقهى در مى‏يابيم كه مهر درنكاح دائم از هر جهت عوض معامله‏محسوب نمى‏شود; به همين علت است‏كه عدم ذكر مهر در عقد نكاح دائم،لطمه‏اى به صحت آن وارد نمى‏كند; اما درنكاح منقطع كه داراى ويژگيها وخصوصيات نكاح دائم نيست و براى‏منظور ديگرى كه بيشتر داراى جنبه مادى‏است، تاسيس گرديده، مهر نقش اصلى راداراست و عقد نكاح بدون آن واقع‏نمى‏شود. به عقيده مشهور فقها منظور ازعقد نكاح ايجاد نسل است در حالى كه‏مراد از نكاح منقطع انتفاع و استمتاع‏است. فقها همچنين (۲) عقيده دارند، مهر(صداق)، مالى است كه در ازاى تفويت‏بضع به جهتى غير از زنا، نظير عقد نكاح‏يا وطى به شبهه، به زن پرداخت مى‏شود. از اين ديدگاه مهر عوضى است كه مردبه موجب عقد نكاح يا نزديكى با زن به اومى‏پردازد; بنابراين مهر يكى از دو عوض‏معامله محسوب مى‏شود. هرچند كه فقهااز اين ديد، مهر را عوض معامله دانسته‏انداما ايشان نيز تمام قواعد مربوط به عوض‏در معاملات معوض را در آن ضرورى‏ندانسته‏اند. بعضى از حقوقدانان (۳) عقيده دارند كه‏مهر عبارت از مالى است كه به موجب‏عقد نكاح مرد ملزم به دادن آن به زوجه‏مى‏شود. اين الزام يك تكليف قانونى‏است و ريشه قراردادى ندارد. هرچند كه‏مرد و زن با اراده خود عقد را منعقدمى‏سازند، اما قانون آثار مترتب بر آن رامعين مى‏سازد. از شباهت عقد نكاح باساير عقود معوض مثلا در حق حبس ،نبايد نتيجه گرفت كه عقد نكاح عقدمعوضى است كه مهر در آن در برابرتمكين زن قرار گرفته بلكه الزام مرد به‏دادن مهر يك تكليف قانونى است. اين نظر را بطور كامل نمى‏توان‏پذيرفت; زيرا درست است كه عقد نكاح باساير عقود معوض قابل قياس نيست والزام مرد به دادن مهر يك تكليف قانونى‏است، ولى بايد توجه داشت كه آثار وتكاليف ناشى از تمام عقود را قانون معين‏مى‏كند و از اين نظر فرقى بين عقودمعوض و غير معوض نيست; مثلا به‏موجب عقد نكاح، مرد مكلف به دادن مهربه زوجه مى‏شود; همچنان كه به موجب‏عقد بيع، بايع ملتزم به تسليم مبيع به‏مشترى مى‏گردد و همانطور كه تكاليف‏مستعير در عقد عاريه ناشى از قانون‏است، بنابراين با اين ضابطه نمى‏توان‏فرقى بين عقد نكاح و ساير عقود قايل‏شد; علاوه بر اينكه در تمام موارد،پرداخت مهر ناشى از عقد نكاح نيست،مثلا در نزديكى به شبهه نيز، مرد ملزم به‏پرداخت مهرالمثل به زن مى‏شود در حالى‏كه اصولا عقدى در اين مورد منعقد نشده‏است. در اين مورد مى‏توان گفت كه آثار وعقد و تكاليف متعاقدين را قانون معين‏مى‏كند. طرفين به اراده خود عقد را منعقدمى‏سازند; اما الزامات و تكاليف قانونى‏را بايد آنگونه كه قانون معين كرده است،انجام دهند. قانونگذار نيز ضمانت اجراى‏اين تكاليف را با توجه به نوع عقد وويژگى آن و اهميت عوضين در آن معين‏كرده است. مثلا چون در عقد بيع جنبه‏مالى، قصد اصلى طرفين است، معلوم ومعين نبودن مبيع يا ثمن سبب بطلان عقدمى‏شود; اما در عقد نكاح دائم كه اين‏انگيزه وجود ندارد، عدم تعيين مهر درصحت عقد اثر نمى‏گذارد; در حالى كه درنكاح منقطع همين امر سبب بطلان عقدمى‏شود. پس مهر يكى از دو عوض درعقد نكاح است; البته عقدى كه مى‏بايست‏آن را با خصوصيات و آثار خاص آن درنظر گرفت; نه مانند ساير عقود معوض.قانون آثار و تكاليف طرفين و نقش مهر رادر نكاح دائم يا منقطع، تعيين كرده است.به همين جهت در نكاح دائم، نزديكى درمالكيت مهر موثر است. ولى در نكاح‏منقطع كه مهر مى‏بايست هنگام عقدمعين باشد، بطور كلى ترتيب ديگرى‏اتخاذ مى‏شود. بنابراين اگر مهر بدون درنظر گرفتن اوصاف عقد نكاح، صرفا يكى‏از عوضين محسوب مى‏گرديد، درصورت عدم وقوع نزديكى نمى‏بايست‏پرداخت‏شود; در حالى كه مى‏دانيم درتمام موارد چنين نيست. اين است كه‏مى‏گوييم مهر عوضى است كه قانونگذارخصوصيات آن را با توجه به عقد نكاح‏تعيين كرده همچنان كه در ساير عقودعوضين را با توجه به خصوصيت همان‏عقد معين كرده است. قانون مدنى در تعريف عقد نكاح درماده ۱۰۶۲ چنين بيان داشته‏است: ""نكاح‏واقع مى‏شود به ايجاب و قبول به الفاظى‏كه صريحا دلالت‏بر قصد نمايد. و طبق‏ماده ۱۰۸۷: ""اگر در نكاح دائم مهر ذكرنشده يا شرط عدم مهر شده باشد، نكاح‏صحيح است ..."" از اين دو ماده بخوبى‏روشن مى‏شود كه مهر در نكاح جنبه‏فرعى دارد و مانند عوض در معاملات‏معوض نيست اما عوضى ، خاص عقدنكاح است. مالكيت مهر براى زوجه به وسيله‏عقد، به وجود مى‏آيد; اما شرط مالكيت‏زن نسبت‏به تمام مهر، وقوع نزديكى‏است. به عبارت ديگر، منشا مالكيت زن‏نسبت‏به مهر، عقد نكاح است; اما استقراراين مالكيت نسبت‏به تمام مهر وابسته به‏وقوع نزديكى است. ماده ۱۰۹۲ ق.م. دراين مورد اعلام مى‏دارد: « هر گاه شوهرقبل از نزديكى زن خود را طلاق دهد،زن مستحق نصف مهر خواهد بود...» ازمفهوم مخالف ماده استنباط مى‏شود كه‏پس از نزديكى، زن مستحق تمام مهراست; در صورتى كه اگر مهر، عوض‏نزديكى محسوب مى‏گرديد، زن قبل ازنزديكى، استحقاق نصف مهر را نيزنمى‏داشت. همچنين به‏موجب ماده‏۱۰۹۳«هر گاه مهر در عقد ذكر نشده باشد وشوهر قبل از نزديكى و تعيين مهر، زن‏خود را طلاق دهد، زن مستحق مهر المتعه‏خواهد بود...». پس روشن مى‏شود كه درعقد نكاح، مهر عوض نزديكى نيست هرچند كه با توجه به خصوصيات اين عقد،نوعى عوض محسوب مى‏شود. برعكس نكاح دائم كه مهر در آن نقش‏فرعى دارد، در نكاح منقطع كه انگيزه‏هاى‏مادى و تمتعات جسمى مورد نظر طرفين‏است، مهر نقش اصلى را ايفا مى‏كند به‏نحوى كه در نكاح منقطع عدم ذكر مهر درعقد موجب بطلان است(ماده ۱۰۹۵). ب ) اقسام مهر: از توجه به مواد قانون‏مدنى و توافقى كه طرفين در تعيين مهر به‏عمل مى‏آورند، سه نوع مهر را مى‏توان درنظر گرفت: ۱- مهر المسمى : مهرى است كه زن وشوهر قبل از انعقاد عقد نسبت‏به مقدار وميزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذكرمى‏كنند. تعيين مقدار مهر همانطور كه‏ماده ۱۰۸۰ ق.م. نيز تصريح نموده، منوطبه تراضى طرفين است و هيچ حداقل ياحداكثرى براى آن در قانون پيش‏بينى‏نشده است. در عين حال مهر بايد بين‏طرفين تا حدى كه رفع جهالت آنها بشود،معلوم باشد(ماده ۱۰۷۹). در فقه نيز عقيده فقها (۴) بر اين است كه‏در تعيين مقدار مهر از حيث‏حداقل ياحداكثر هيچ محدوديتى وجود ندارد، امااز قول سيد مرتضى و صدوق و اسكافى‏نقل شده كه مهر المسمى نبايد از پانصددرهم كه به مهر السنه معروف است،تجاوز نمايد و در صورت تجاوز، ميزان‏اضافى بايد به زوج مسترد گردد. از مفهوم ماده ۱۰۷۸ ق.م. استنباطمى‏گردد كه مهر بايد ماليت داشته باشد وقابل تملك نيز باشد، بنابراين هر گاه مالى‏كه فاقد ماليت است‏يا قابل تملك نيست- مثلا از اموال دولتى است - مهر قرار داده‏شود، مثل‏اين‏است كه مهر درعقد ذكرنشده‏و پس از نزديكى مهرالمثل تعيين‏مى‏شود. در صورتى كه ميزان مهر چندان زيادباشد كه با وضع مالى زوج و امكانات‏اقتصادى او متناسب نباشد، با توجه به‏مواد قانون مدنى در مورد قدرت بر تسليم‏در تعهدات، مى‏توان نسبت‏به صحت‏چنين تعهدى شك كرد. مثلا هر گاه‏شخصى كه در آمد سالانه او از يك صدهزار تومان تجاوز نمى‏كند، تعهد به‏پرداخت مهريه چند ميليونى كند، چنين‏تعهدى به علت عدم قدرت بر تسليم‏باطل است، زيرا عادتا ايفاى آن غيرمقدور است. (۵) در چنين موردى نيز ماننداين است كه مهر در عقد ذكر نشده است‏اما عقد نكاح صحيح مى‏باشد. ۲- مهر المثل : ذكر مهر در عقد نكاح‏شرط صحت عقد نيست، حتى اگر در عقدشرط عدم مهر شود باز نكاح صحيح‏خواهد بود، فقها (۶) نيز بر اين امر تاكيدكرده‏اند. اما پس از عقد مى‏توان مهر راتعيين نمود كه اين مهر پس از وقوع‏نزديكى، مهر المثل نام مى‏گيرد. مواردتعيين مهر المثل در مواد ۱۰۸۷، ۱۱۰۰ و۱۰۹۹ ق.م. بيان شده است. ضابطه تعيين‏ميزان مهر المثل را ماده ۱۰۹۱ به دست‏مى‏دهد. به اين ترتيب، هر گاه مهر در عقد ذكرنشده يا شرط عدم مهر شده باشد(ماده‏۱۰۸۷) پس از وقوع نزديكى مهر المثل‏تعيين مى‏شود. در صورتى كه مهرالمسمى به جهتى باطل بوده يا ماليت‏نداشته باشد، پس از نزديكى به زن مهرالمثل داده مى‏شود (ماده ۱۱۰۰ ) درصورتى كه نكاح به جهتى فاسد بوده مثلانكاح در زمان عده رجعيه واقع شده و زن‏جاهل به فساد باشد، پس از نزديكى به زن‏مهرالمثل پرداخت مى‏شود (ماده ۱۰۹۹). آنچه از مواد مذكور بر مى‏آيد، اين‏است كه شرط استحقاق زن نسبت‏به مهرالمثل وقوع نزديكى است، در غيراينصورت اگر قبل از نزديكى مبلغى به‏عنوان مهر تعيين گردد داراى هيچ يك ازعناوين مهر المثل يا مهر المسمى نيست;بلكه مالى است كه زوجين به جاى مهر برآن توافق مى‏كنند، حال اگر قبل ازنزديكى، زوجين مبلغى را به جاى مهرتعيين كنند، پس از نزديكى، حق زن‏نسبت‏به مطالبه مهر المثل از بين مى‏رود;زيرا با تعيين مبلغى به جاى مهر، درحقيقت زوجه از حق خويش نسبت‏به‏مهرالمثل گذشت كرده است. براى تعيين مهرالمثل ، وضعيت‏خانوادگى زوجه، صفات او از قبيل‏زيبايى، تحصيلات، بكارت، سن و سايرامتيازات با توجه به امثال و اقران وى وبسته به نظر عرف زمان و مكان در نظرگرفته مى‏شود. در تعيين مهرالمثل فقطوضعيت زوجه ملحوظ مى‏گردد ووضعيت زوج از حيث تمكن يا عدم‏تمكن مورد نظر نيست. بايد اضافه كرد كه هرگاه اختيار تعيين‏مهر به زن داده شده باشد، او نمى‏تواندميزان مهر را بيش از مهرالمثل تعيين كند.اما در صورت موافقت مرد، اگر زن‏مقدارى بيش از مهر المثل را تعيين كند،مازاد بر مهر المثل صحيح است و اگر مردموافقت نكند، فقط به ميزان مهرالمثل‏متعهد است و نه بيشتر. اين ترتيب را قانونگذار، به سود زوج‏اتخاذ نموده كه زن نتواند در صورتى كه‏اختيار تعيين مهر با اوست، مبلغى بيش ازآنچه با توجه به اقران و امثال خويش،مستحق است دريافت دارد، وگرنه هرگاه‏مرد به اراده خود از اين امتياز استفاده‏نكند، توافق ايشان محترم و معتبراست. ۳- مهر المتعه: مهر المتعه مالى است كه‏زوج به زوجه مطلقه كه با او نزديكى‏نكرده است مى‏پردازد. پس هرگاه در عقدمهر ذكر نشده و قبل از وقوع نزديكى‏طلاق واقع شود، به زن مهر المتعه‏پرداخت مى‏شود. در تعيين مهرالمتعه بر خلاف مهرالمثل، وضعيت مالى مرد از حيث غنا وفقر در نظر گرفته مى‏شود(۱۰۹۴). فقها،پرداخت مهرالمتعه را مطابق با ظاهر آيه‏كريمه "" لا جناح عليك ان طلقتم النساء (۷) ""و نصوص داشته‏اند. (۸) بعضى از حقوقدانان عقيده دارند كه‏مهرالمتعه براى جبران توهينى است كه‏نسبت‏به زن در امر طلاق قبل از نزديكى‏حاصل شده است. (۹) هرچند اين نظر با توجه به سوابق‏فقهى، بعيد به نظر نمى‏رسد اما بهتر است‏گفته شود نزديكى ، شرط استحقاق زن به‏مهر المثل است وگرنه هرگاه طلاق قبل ازنزديكى توهين تلقى شود، طلاق بعد ازيك بار نزديكى توهين آميزتر خواهد بودو مى‏بايست در برابر آن هم چيزى علاوه‏بر مهرالمثل رداخت‏شود، در صورتى كه‏مى‏دانيم چنين نيست و به محض وقوع‏نزديكى زن مستحق مهرالمثل مى‏شود ونه بيشتر حتى اگر طلاق بلافاصله پس ازنزديكى واقع گردد. پي‌نوشت‌ها:   ۱) امامى - سيد حسن: حقوق مدنى ، ج ۴ ، ص ۳۷۸ ۲) نجفى - شيخ محمد حسن: جواهر الكلام،ج‏۱۱ ، ص ۵ ۳) كاتوزيان - ناصر: حقوق مدنى، خانواده، ج ۱، ص ۸۴ ۴) نجفى - شيخ محمدحسن: همان منبع،ص ۱۳. شهيدثانى : شرح لمعه، ج ۵، ص ۳۴۴ ۵) شهيدى - مهدى : مجموعه مقالات حقوقى،ص ۵۱ ۶) نجفى شيخ محمدحسن: همان منبع،ص ۳۴ ۷) سوره بقره ،آيه ۲۳۶ ۸) شرح لمعه ، ج ۵ ، ص ۳۴۷ ۹) امامى - سيد حسين: همان منبع، ج ۴،ص ۱۲۴   منبع: www.lawnet.ir /ج مقالات مرتبط مهر و نقش آن در عقد نكاح(2)

مهر و نقش آن در عقد نكاح(2) نویسنده : ايراندخت نظرى قسمت دوم - آنچه مى‏تواند مهر قرارگيرد ونحوه مالكيت زن نسبت‏به مهر الف) آنچه مى‏تواند مهر قرار گيرد: هرچيزى كه داراى ارزش اقتصادى... ادامه...
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن