تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس در روز جمعه ناخن‏هايش را كوتاه كند، عمر و مالش زياد مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820552091




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مقتلی به قلم مرحوم محدث قمی


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
نفس المهموم مقتلی به قلم مرحوم محدث قمی

سیری در مقاتل(6)
مقتلی به قلم مرحوم محدث قمی
کتاب "نفس المهموم" شيخ عباس قمي در مقتل ابي عبدالله الحسين (ع) کتابي جامع و موجز و مشتمل بر اکثر روايات صحيح و منقولات تواريخ معتبره از عامه و خاصه است



به گزارش سرویس دینی جام نیوز، کتاب "نفس المهموم" شيخ عباس قمي در مقتل ابي عبدالله الحسين (ع) کتابي جامع و موجز و مشتمل بر اکثر روايات صحيح و منقولات تواريخ معتبره از عامه و خاصه است، چنانکه مانند آن تا کنون نوشته نشده است.
در این نوشتار ابتدا به معرفی اجمالی "مرحوم شیخ عباس قمی" و در ادامه به معرفی اجمالی کتاب "نفس المهموم" می پردازیم. معرفی اجمالي شيخ عباس قمی ‏
تولد و تحصيلات‏
عباس ابن محمد رضا بن ابو القاسم از علما و محدثان معروف عصر حاضر بود. در قم متولد شد و معلومات ابتدايی را در آن شهر فرا گرفت و به سال 1316 ق به نجف رفت و از محضر درس حاج ميرزا حسين نوری محدث استفاده‏ ها برد.
در سال 1320 ق پس از وفات استاد خود به قم مراجعت كرد، آنگاه از قم به مشهد رفت و چندی در مشهد بسر برد و سرانجام به نجف رفت. شيخ عباس قمی در نگاه ديگران‏
دانشمندان و بزرگان علم و عمل به فراخور شناختی كه از اين عالم برجسته داشته ‏اند، به توصيف وی پرداخته‏ اند:
مرحوم علامه شيخ آقا بزرگ طهرانی درباره دوست صميمی و هم درس و هم حجره ‏ای دانشمند خود می ‏نويسد:
من سه سال جلوتر از محدّث قمی به نجف اشرف وارد شدم، و دو سال زودتر از ايشان به حوزه درس محدّث نوری راه يافتم، از همه عالمان بيشتر، با محدّث قمی مأنوس و محشور بودم و مدتها در حجره يكی از مدارس علمی نجف اشرف، زندگی می ‏كرديم، در اين مدت او را انسانی نمونه، كامل، دانشمند و فاضل يافتم. و به راستی كه عنصری ارزشمند، پرواپيشه، فروتن، خوش ‏اخلاق، پارسا ... و سليم النفس بود ... او همواره مشغول نوشتن بود، عشق فوق العاده ‏ای به نوشتن و تحقيق و تدوين داشت به ‏طوری كه هيچ امری نمی ‏توانست او را از اين كار باز دارد، تا اينكه پس از مراجعت از سومين سفر روحانی حج بعضی از علما از معظم ‏له خواستند تا برای تحكيم و گسترش حوزه علميه قم در كنار آيت اللّه العظمی شيخ عبد الكريم حائری بماند، او اجابت كرد و در قم ماند و از اصحاب آيت اللّه حائری رحمه الله بود و به‏ عنوان يكی از ياران مخلص و باوفای او خوانده می ‏شد.
علامه سيد محسن امين رحمه اللّه وی را به‏ عنوان: عالم، فاضل، محدّث، واعظ، عابد و زاهد ياد كرده است.
مرحوم آيت اللّه مرعشی نجفی او را اين‏گونه ستوده است:
علّامه بحّاثه نقاد، مؤلف و نويسنده كتب بسيار، دانشور بزرگوار و بلند مرتبه، راهنمای آگاه در علم حديث ... دانا و متبحّر در نقل احاديث ....
مرحوم علامه امينی (م 1390) در كتاب گرانقدر الغدير به مناسبت ذكر كتاب فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير اثر مرحوم محدّث قمی می ‏نويسد:
... مؤلّف از نوابغ و بزرگان علم حديث است و در عصر حاضر در فن تأليف، مقام ارجمندی را احراز نموده و خدمات او در اين راه بر احدی پوشيده نيست.
مؤلّف كتاب معارف الرجال درباره ايشان می ‏نويسد:
عالم عامل، ثقه عدل متتّبع بحاثه عصر، امين مهذّب، زاهد عابد صاحب مؤلفات مفيده ...
مرحوم مدرس تبريزی در كتاب ريحانه الادب می ‏نويسد:
از افاضل علمای عصر حاضر ما كه عالم، فاضل، كامل، محدّث، متتبع ماهر بوده و ....
مرحوم علامه حاج ميرزا علی اكبر نوقانی نويسنده كتاب ارزشمند و شيرين سه مقاله نوقافی در مقدمه مفاتيح الجنان می ‏نويسد:
كتاب مفاتيح الجنان كه از قلم حضرت مستطاب عماد العلما، زين الاتقيا، العالم العامل الجليل، و المحدّث الكامل النبيل، البحر الخبير و النقاد البصير، حامل لواء الحديث و كوكب سمائه، ثقة الاسلام و المسلمين مولانا الحاج شيخ عباس قمی متّعنا اللّه ببقائه ...
محقّق گران‏ قدر آيت اللّه حاج ميرزا ابو الحسن شعرانی قدّس سرّه ايشان را اين‏گونه توصيف كرده است:
وی اديبی بارع و محدّثی خبير و مطّلع و در ضبط مطالب دقيق و در فارسی و عربی فصيح و مردی باذوق و خالی از تعصّب و شجاع بود و مايل بود از آثار خود مردم را بهره‏ مند گرداند و از ضبط مطالبی كه فايده كمتر داشت احتراز می ‏جست و در نقل حديث و تواريخ به طريقيت قدما می‏ رفت و به مضمون "الحكمه ضالّه المؤمن حيثما و جدها أخذها"، "حكمت گمشده مؤمن است هرجا كه پيدايش كند دريافت می‏ كند" سخن حق را از هر كس می ‏شنيد می‏ گرفت و جمود نداشت. تحصيلات
محدّث بزرگوار و تاريخ‏ نگار نامدار، مرحوم حاج شيخ عباس قمی حدود سال 1294 هـ. ق. در شهر جهاد و اجتهاد (قم) به دنيا آمد و دوران طفوليت و جوانی را در اين شهر مذهبی گذرانيد و به تحصيل علوم مقدماتی و فقه و اصول پرداخت. وی بخشی‏ از علوم حوزوی را از محضر مرحوم آيت اللّه حاج ميرزا محمد ارباب قمی (م 1341 هـ. ق.) آموخت.
معظم له در سال 1316 هـ. به منظور تكميل معلومات و اندوخته ‏های علمی خويش به نجف اشرف مهاجرت كرد و در درس علما و مراجع بزرگ آنجا همچون مرحوم آيت اللّه سيد محمد كاظم يزدی صاحب عروه الوثقی (م 1337 هـ.) حاضر شد، اما به سبب علاقه زياد به علم الحديث و رجال و درايه، بيشتر ملازم درس مرحوم علامه حاج ميرزا حسين نوری (م 1320 هـ.) بود و از آن بزرگوار فراوان استفاده كرد. دو سال بعد (به سال 1318) به زيارت خانه خدا مشرف شد و بعد به قم آمد و پس از توقفی كوتاه، مجددا به نجف اشرف بازگشت و تا پايان حيات مرحوم نوری رحمه الله ملازم محضر پرفيض اين محدّث عالی‏ مقام بود و در استنساخ كتاب گران ‏قدر مستدرك الوسائل ايشان را ياری می ‏كرد. و در اواخر عمر استاد، به افتخار دريافت اجازه از او مفتخر شد. و از علمای بزرگ ديگر همچون مرحوم سيد حسن صدر مؤلف تأسيس الشيعه، و مرحوم ميرزا محمد ارباب و ديگران نيز به دريافت اجازه موفق گرديد. آشنايی و تحقيق و تتبع او در علم حديث و نيز دقت و امانت در نقل آن به جايی رسيد كه از اركان علم حديث و روايت در اعصار اخير به ‏شمار می ‏رفت. اساتيد و شاگردان
الف: اساتيد
از اساتید ایشان فقط نام میرزا حسین نوری بدست آمده است. ب: شاگردان
افراد بسیاری در محضر شیخ عباس کسب فیض نموده و یا از ایشان اجازه نقل روایت گرفته اند که به برخی از آنها اشاره می کنيم:
1-  شيخ آقا بزرك طهراني.
2-  سيد احمد موسوي مستنبط.
3-  سيد احمد مشهور به سيد آقا تستري جزائري.
4-  شيخ حسين مقدس مشهدي.
5-  شيخ ميرزا حيدر قلي خان سردار كابلي.
6-  سيد شهاب الدين نجفي مرعشي.
7- شيخ عبد الحسين رشتي.
8-  حاج ملا علي واعظ خياباني تبريزي.
9-  سيد علي مدد قائني خراساني.
10-  سيد علی نقي فيض الاسلام طهراني.
11-  شيخ محمد تقي مقدس طهراني.
12-  شيخ محمد صادق صدر الشريعه تنكابني.
13- شيخ محمد علی اردوبادي.
14-  شيخ محمد مهدي شرف الدين واعظي تستري.
15-  سيد محمد هادي ميلاني.
16-  سيد مصطفی صفائي خوانساري.
17-  سيد ميرزا مهدي شيرازي.
18-  شيخ يوسف بيارجمندي حائري.
19- شيخ يوسف بن عبد علي رجائي مغزي. تأليفات شيخ عباس قمی
اين دانشور فرزانه و محدّث بزرگوار بسی پربرگ و پربار است و بيش از يكصد اثر از او به يادگار مانده است كه از اتقان و استحكام خاصّی برخوردار است. برخی از تألیفات ایشان عبارت است از:
1- الأنوار البهيه في تواريخ الحجج الإلهيه 2- الباقيات الصالحات في الأدعيه و الصلوات المستحبات 3- بيت الأحزان في مصائب سيده النسوان 4- تحفه الأحباب 5- التحفه الطوسيه 6- الحكمه البالغه، در شرح صد كلمه از كلمات امير المؤمنين عليه السلام 7- الدره اليتيمه في تتمات الدره الثمينه، كه شرح نصاب الصبيان معروف و تتمه شرح فاضل يزدی است.
8- الدر النظيم في لغات القرآن العظيم 9- سفينه البحار و مدينه الحكم و الآثار، كه بمنزله فهرست و ملخص مجلدات بحار الأنوار است.
10- شرح وجيزه شيخ بهايی 11- علم اليقين، ملخص حق اليقين مجلسی است 12- غايه المرام في مختصر دار السلام 13- الفصول العليه في المناقب المرتضويه 14- الفوايد الرجبيه فيما يتعلق بالشهور العربيه 15- الفوايد الرضويه في أحوال العلماء الإماميه 16- فيض العلام في وقايع الشهور و عمل الأيام 17- فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير 18- قره الباصره في تاريخ الحجج الطاهره 19- كحل البصر في سيرت سيد البشر 20- الكُنی و الألقاب 21- مختصر الشمايل ترمذي 22- مفاتيح الجنان 23- مقامات عليه، مختصر معراج السعاده است 24- معراج الآخره 25- منتهی الآمال في مصائب النبي و الآل 26- نفثه المصدور 27- نفس المهموم 28- نقد الرسايل 29- هديه الأحباب 30- هديه الزائرين و غير اينها كه اغلب به طبع رسيده‏ اند. مراجعت به قم‏
بعد از درگذشت مرحوم محدّث نوری، محدّث قمی بيش از دو سال در نجف اشرف نماند و به علت عارضه تنگی نفس ناچار آنجا را به قصد وطن اصلی خود ترك كرد و در سال 1322 به قم بازگشت و در طول مدت اقامت خود به تأليف و ترجمه و ارشاد مردم همت گماشت.
در سال 1329 برای دومين ‏بار موفق به زيارت خانه خدا شد، پس از انجام مناسك حج به قم بازگرديد. اين عالم بزرگوار همواره برای خدمت به انسان و اسلام قلم در دست داشت و كتاب در پيش رو. سكونت در مشهد مقدس‏
علامه شيخ عباس قمی در سال 1332 شهر قم را ترك و در ارض اقدس رضوی رحل‏ اقامت افكنده، به تدوين و تأليف و تدريس اخلاق و ارشاد مردم پرداخت.
اين فرد خود ساخته و مربّی اخلاق در سال 1341 به درخواست طلاب حوزه علميه مشهد شبهای پنج‏ شنبه و جمعه در مدرسه ميرزا جعفر، درس اخلاق می ‏گفتند نزديك به هزار نفر از حوزه علميه مشهد و شهرهای اطراف در درس او شركت می ‏كردند.
و آن بزرگوار، نزديك سه ساعت يك‏ سره به افادات خود ادامه می ‏داد و مستمعان با اقبال تام و توجه كامل، سخنان او را استماع می ‏كردند.
شادروان استاد محمود شهابی می‏ نویسد:
مرحوم حاج شيخ عباس قمی بی‏ اغراق و مبالغه، خود چنان بود كه برای ديگران می ‏خواست، و چنان عمل می ‏كرد كه به ديگران تعليم می ‏داد. سخنان و مواعظ او چون از دل خارج می‏ شد و با عمل توأم بود، ناگزير بر دل می‏ نشست، و شنونده را به عمل وامی ‏داشت. هركس او را با آن حال و صفا و خلوص می ‏ديد، عالم بود يا جاهل، عارف بود يا عامی، بازاری بود يا اداری، فقير بود يا غنی، و سخنان سر تا پا حقيقت را از او می ‏شنيد، بی ‏اختيار انقلابی در حال وی پديد می ‏آمد و تحت تأثير بيانات صادقانه و نصايح مشفقانه او واقع می ‏شد و به فكر اصلاح خويش می ‏افتاد. حج دوباره‏
معظم له برای سومين ‏بار به سفر حج موفق شد و پس از مراجعت به قم با تأسيس حوزه به دست توانای آيت اللّه مؤسس حائری رحمه الله مواجه شد. برخی از علمای شهر از ايشان تقاضای اقامت و همكاری با آيت اللّه حائری كردند و ايشان اين دعوت را اجابت كرد و در مرجعيّت تامه آيت اللّه حائری و تأسيس حوزه نقش مؤثر و مؤيّد و همكاری مستمر و قاطع داشت. بازگشت به نجف‏
معظم‏ له پس از فاجعه تأسف ‏بار مسجد گوهرشاد و تبعيد آيت اللّه مجاهد حاج آقا حسين قمی، به نجف اشرف هجرت كرد و تا پايان عمر در آن سامان رحل اقامت افكند. معظم ‏له از مشايخ بسياری از بزرگان در روايت بوده است. غروب نور
مرحوم حاج شيخ عباس قمی پس از يك عمر زندگی پربار و پرتلاش و باعزّت، در شب سه‏ شنبه 23 ذی حجه سال 1359 هـ. ق. به ملكوت اعلی شتافت و مرحوم آيت اللّه آقا سيد ابو الحسن اصفهانی رحمه اللّه بر پيكر پاكش نماز گزارد و بعد از تشييع بسيار مفصل و باشكوه كه با حضور علما و طبقات مختلف مردم در نجف اشرف انجام شد، در صحن مطهّر حضرت امير المؤمنين علی (ع) در ايوان سوم از ايوان ‏های شرقی باب القبله كنار تربت شريف استادش مرحوم محدّث نوری به خاك سپرده شد. معرفی کتاب "نفس المهموم"
شهادت امام مظلوم كه روشی از قرآن و سنّت است، درسهای عميق و پرمعنا دارد كه در هر قرن به شرحی روح جامعه بشری را پرورش داده و محيط را به جنبش آورده و با آنكه صدها سال است‏ گفته ‏اند و شنیده ‏اند و نوشته اند و گذشتند، هنوز در اول وصف آن مانده ‏اند؛ نه كهنه شده است و نه رموز و اسرار آن به پايان رسيده، امام مظلوم برای برقراری نظم قرآن و زنده كردن روش پيغمبران، نهضت نمود و از يك عدالت و دادگستری عمومی طرفداری كرد و با خون پاك خود، تخت و تاج يزيد را كه از امپراطوران سركش و ستمگران بشر كش يادگار بود غرقه نمود و درس مفيدی به طرفداران عدالت و حافظين حقوق انسانيّت داد و ثابت كرد كه در تنگ ‏ترين حلقه‏ های زنجيروار ظلم و بيدادی، مبارزه؛ امری است ممكن و لازم و آنجا كه نتوان خون دشمن حق و عدالت را ريخت بايد خون پاك عدالت خواه خود را در سر راه او ريخت و او را در يك لغزشگاهی قرار داد كه پياپی به زانو درآيد تا جانش برآيد.
برای شرح رموز نهضت حسينى، متن جامع و معتبر و كاملی لازم بود كه در ضمن آن، اسرار وقايع مو به مو شرح گردد و در هر جا به مناسبت، توضيحی داده شود؛ با وفور كتب مقابل، كتابى كه جامع اين شرائط باشد كمتر ديده می ‏شود.
كتاب نفيس "نفس المهموم" كتابی است كه تأليف و تنظيم آن از متن اخبار و تواريخ و سير معتبره است. زيرا مؤلف جامع و متتبع آن تا آنجا كه ميسور است در تصحيح اسناد اخبار اين كتاب كوشيده و تا آنجا كه در دسترس است، كتب تواريخ معتبره را زير نظر گرفته و عين عبارات آنها را در نظم كتاب به هم پيوسته و كتابى در اين‏ موضوع فراهم كرده كه نزد ارباب فن، شاهكاری محسوب است. انگيزه تأليف کتاب
مرحوم شیخ عباس قمی در مقدمه کتاب در مورد انگیزه خویش از تألیف این کتاب می نویسد: "مجرم گنهكار، متمسّك به ذيل عنايت اهل بيت رسالت (عباس بن محمد رضا قمی) مدّتها در دل داشتم، رساله مختصری در مقتل مولای ما حسين (ع) بنگارم و اخبار معتبره‏ ای كه از موثّقين رسيده و سند روايت من بدان پيوسته است جمع ‏آوری كنم تا در رديف نوحه‏ سرايان سيّد مظلومين أبى عبد الله عليه آلاف التحية و الثناء درآيم، ولى موانعی در بين بود و شواغلی در ميان، حائل می ‏شد تا زيارت سلطان أبو الحسن علي بن موسی بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبى طالب صلوات اللَّه عليهم أجمعين نصيب شد و به آستان‏ بوسی عتبه منيفه مشرف در ملك مجاوران آستانش درآمدم و دست نياز به حضرت او دراز كردم و درخواستم مرا به اين آرزو برساند كه منتهی الآمال است و از خدای بزرگ متعال خير خواستم و بر سبيل شتاب تأليف اين كتاب را آغاز نموده و آن را از كتب معتبره جمع‏ آوری كردم".‏   مدارک کتاب
شیخ عباس قمی در مورد منابع و مدارک این کتاب می نویسد: "اين را از کتب معتبره فراهم کردم که بر آنها اعتماد بايد کرد و بدانها استناد بايد جست مانند:
ارشاد تأليف شيخ ابي عبدالله محمد بن محمد بن نعمان معروف به مفيد که در سال 413 در بغداد درگذشت. و کتاب ملهوف علي قتلي الطفوف سيد رضي الدين ابي‏القاسم علي بن موسي بن جعفر بن طاووس متوفي به بغداد در سال 664. کتاب التاريخ محمد بن جرير طبري متوفي به بغداد سال 310 و تاريخ کامل مورخ نسابه، حافظ عزالدين ابي ‏الحسن علي بن محمد معروف به ابن اثير جزري متوفي به موصل سال 630.  مقاتل الطالبيين مورخ اديب علي بن الحسين اموي معروف به ابي‏ الفرج اصفهاني متوفي به بغداد سال 356. و مروج الذهب و معادن الجوهر از ابي ‏الحسن علي بن حسين بن علي مسعودي معاصر با ابي ‏الفرج و تذکره خواص الامه في معرفت الائمه از ابي ‏المظفر يوسف بن قزواغلي بغدادي معروف به سبط ابن جوزي متوفي به دمشق سال 654 که در جبل قاسيون مدفون است. و مطالب السؤل في مناقب آل الرسول کمال الدين محمد بن طلحه شافعي. و الفصول المهمه في معرفت الائمه لنور الدين علي بن محمد مکي معروف به ابن صباغ مالکي متوفي به سال 855. و کشف الغمه في معرفت الائمه از بهاء الدين ابي ‏الحسن علي بن عيسي اربلي امامي که در سال 687 از تأليف آن فراغت يافت. و العقد الفريد شهاب الدين ابي عمرو احمد بن محمد قرطبي اندلسي مالکي معروف به ابن عبد ربه متوفي در سال 328. و کتاب الاحتجاج علي اهل اللجاج از احمد بن علي بن ابي‏ طالب طبرسي از مشايخ ابن شهر آشوب. و کتاب المناقب رشيد الدين محمد بن علي بن شهر آشوب سروي مازندراني متوفي به حلب در سال 588 و مدفون در جبل جوشن نزد مقام معروف به مشهد السقط و روضه الواعظين از ابي‏ علي محمد بن حسن بن علي فارسي معروف به فتال نيشابوري از مشايخ ابن شهر آشوب و مثير الاحزان نجم الدين جعفر بن محمد علي معروف به ابن نما از مشايخ علامه حلي رحمهما الله و کامل بهائي في السقيفه از عماد الدين حسن بن علي بن محمد طبري معاصر محقق و علامه و اين کتاب را براي بهاء الدين محمد بن شمس الدين جويني معروف به صاحب ديوان تأليف کرد و به سال 765 از تأليف آن فارغ شد. و روضه الصفا في سيره الانبياء و الملوک و الخلفا از محمد بن خاوند شاه متوفي به سال 903. تسليه المجالس محمد بن ابي ‏طالب حسيني حائري و غير اينها از کتب مقاتل.
و از اين کتاب اخير به توسط عاشر بحار نقل مي‏کنم، و از مقتل هشام بن سائب کلبي به توسط تذکره‏ سبط. و تاريخ طبري و از مقتل ابي‏ مخنف به توسط طبری".   رموز کتاب
شیخ عباس قمی در مورد رموزی که برای این کتاب استفاده نموده می نویسد: "و از سيد بن طاووس تعبير مي‏کنم به سيد، و از ابن‏ اثير به جزري، و از محمد بن جرير طبري به طبري، و از ابي ‏مخنف به ازدي تا مردم گمان نبرند از اين مقتل معروف به ابي ‏مخنف که با عاشر بحار به طبع رسيده است آن را نقل کرده ‏ام، چون نزد من ثابت و محقق گرديده است که اين مقتل از آن ابي ‏مخنف معروف و يا مورخ معتبر ديگري نيست، و چيزي که در آن مقتل يافت شود و ديگري نقل نکرده باشد اعتماد را نشايد".
رموز دیگری که در کتاب به کار رفته عبارتند از:
(د) ارشاد مفيد.
(ف) ملهوف.
(ط) تاريخ طبری.
(مل) كامل التواريخ ابن اثير جزری.
(قب) مناقب ابن شهر آشوب.
(ج فى) مقاتل الطالبيين أبو الفرج.
(مح) مقتل محمّد بن ابى طالب.
ساختار کلی کتاب
اين کتاب در یک مقدمه، پنج باب و یک خاتمه که مشتمل بر اکثر روايات صحيح و منقولات تواريخ معتبره از عامه و خاصه در مورد زندگی و مقتل سید الشهدا (ع) است تنظیم گردیده است.   محتوای کتاب
باب اول: در مناقب حسين و ثواب گريستن بر آن حضرت و لعن بر کشندگان او و...
این باب در دو فصل مرتب شده است: 1) در مختصري از مناقب آن حضرت. 2) در ثواب گريستن بر مصيبت حسين و ثواب لعن بر قاتلان او و اخباري که در شهادت آن حضرت وارد شده است‏. باب دوم: در ذکر وقايع پس از بيعت مردم با يزيد بن معاويه تا هنگام شهادت.
این باب در چند فصل مرتب شده است: شهادت حسن بن علي، فرستادن نامه به وليد بن عتبه،  مجلسي در بحار مي گويد، در توجه حسين به مکه و نامه نوشتن مردم کوفه براي او، مسعودي مي گويد‏، سيد در ملهوف گفته است، برگزيدن مردم پس از رسيدن نامه يزيد به عبيدالله‏، شيعي بودن شريک ابن اعور، قتل مسلم بن عقيل، شهادت دو فرزند مسلم بن عقيل، در توجه حضرت امام حسين از مکه به عراق، حضرت سيد الشهداء روز ترويه از مکه آهنگ عراق فرمود،‏ در ذکر ديدار حر بن يزيد رياحي حضرت سيدالشهداء را و بازداشتن آن حضرت از رفتن به کوفه، رفتن حضرت تا قصر بني مقاتل‏، روايت کردن شيخ صدوق به اسناد خود، در نزول حضرت سيد الشهداء به زمين کربلا و ورود عمر بن سعد و آنچه ميان آن حضرت و ابن ‏سعد رخ داد، در ورود شمر به کربلا و وقايع تاسوعا، در ذکر وقايع شب عاشورا، ذکر وقايع عاشورا و صف آرايي لشکر از دو جانب و احتجاج امام بر اهل کوفه، در چگونگي جنگ اصحاب امام حسين و کشته شدن آنان‏، به ميدان رفتن اهل بيت امام حسين و کشته شدن آنها در ذکر ابوالحسن علي بن الحسين، در شهادت سيدنا ابي ‏عبدالله الحسين المظلوم و طفل شير خوار و عبدالله بن الحسن.   باب سوم: وقايع پس از شهادت.
این باب در چند فصل تنظیم شده است: در تاراج کردن اثاث و شيون کردن حرم محترم بر آن حضرت، غارت کردن ورس و حله ها و شتران، در ذکر وقايع عصر عاشورا، روانه کردن عمر سعد اهل بيت را از کربلا به کوفه، در دفن مولانا الحسين، ورود اهل بيت به کوفه، در ورود اهل بيت به مجلس عبيدالله، در کشته شدن عبدالله بن عفيف، در فرستادن ابن ‏زياد عبدالملک سلمي را به مدينه و خطبه‏ ابن ‏زبير در مکه، فرستادن عبيدالله زياد سرهاي طاهره را به شام، در ذکر چند واقعه در راه شام، در ورود اهل بيت به شام، فرستادن يزيد حرم محترم حضرت سيدالشهداء را به مدينه‏ رسول و وارد شدن ايشان به آن شهر و ماتم گرفت ايشان. باب چهارم: در آنچه ظاهر شد پس از شهادت حضرت ابي‏ عبدالله الحسين از گريستن آسمانها و زمين و...
این باب در سه فصل تنظیم شده است: در گريه‏ آسمان و زمين، در ناله و زاري کردن فرشتگان سوي خداي تعالي در امر آن حضرت و گريستن ايشان، در ذکر بعض مراثی آن حضرت. باب پنجم: در ذکر فرزندان حسين و زوجات آن حضرت و فضل زيارت و ستم خلفاء بر قبر شريف او.
این باب در سه فصل تنظیم شده است: در ذکر فرزندان و بعض زوجات آن حضرت در فضيلت زيارت حضرت سيدالشهداء، در ستم خلفا بر قبر شريف آن حضرت. خاتمه: در شرح حال توابين و خروج مختار.
خاتمه در چند فصل تنظیم شده است: ذکر آمدن مختار به کوفه، داستان بيرون رفتن سليمان بن صرد و توابين به جنگ اهل شام، خروج مختار در کوفه، کشتن مختار کشندگان حسين را، کشتن عمر سعد و چند تن ديگر، ذکر رفتن ابراهيم اشتر به قتال ابن‏ زياد، کشته شدن ابن‏ زياد. ترجمه‏ فارسي کتاب
این کتاب چند بار ترجمه شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) ترجمه آقای ابوالحسن شعرانی با نام "دمع السجوم" در 727 صفحه ترجمه و توسط انتشارات ذوی القربی چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
2) ترجمه آقای ابوالحسن شعرانی با نام "دمع السجوم" در 587 صفحه ترجمه و توسط انتشارات هجرت قم در سال 1381 شمسی چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
3) ترجمه آقای محمد باقر کمره ای  با نام "در کربلا چه گذشت" در 920 صفحه ترجمه و توسط مسجد مقدس جمکران در سال 1381 شمسی چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
4) ترجمه آقای جواد قیومی اصفهانی با نام "بر امام حسین چه گذشت" در 752 صفحه ترجمه و توسط انتشارات دارالثقلین تهران در سال 1387 شمسی چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. نسخه های چاپی کتاب
این کتاب چندین بار چاپ شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) چاپ المکتبه الحیدیه، نجف اشرف در سال 1422 قمری در 644 صفحه.
2) چاپ دارالمحجه البیضاء و دار الرسول الأکرم در 646 صفحه.  



۲۶/۰۷/۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن