تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819911489




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرهنگ مقاومت، خط اصيل روحانيت شيعه


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرهنگ مقاومت، خط اصيل روحانيت شيعه
وقتي به بررسي علل يا نتايج يك پديده مي‌پردازيم ناگزيريم كه به تاريخ گذري داشته باشيم تا بتوانيم ريشه‌هاي آن موضوع را بهتر درك كنيم و بر اساس آن به تجزيه و تحليل بپردازيم.
نویسنده : پيمان محمودي 


بر همين اساس براي درك مفهوم مقاومت و جايگاه آن در بينش مردم ايران، به فرهنگ اصيل مقاومت كه ريشه در اعتقادات و سنت‌هاي ديرينه ديني و ملي مردم دارد رجوع كنيم. وقتي به شاهنامه و ذكر سلحشوري‌هاي مردمان باستان مي‌نگريم، مي‌بينيم اين فرهنگ در ايران باستان نيز قدمت و سبقه تاريخي داشته است. اما بروز حقيقي و آتشفشان‌گونه فرهنگ مقاومت در مردم ايران، با عجين شدن فرهنگ اسلامي و خصوصا شيعي، به ويژه نهضت امام حسين (ع) به اوج مي‌رسد كه نمادي قوي و گيرا در فرهنگ مقاومت كشور ايران به حساب مي‌آيد. در دوران پس از اسلام در كشور، مرجعيت و راهنماي ديني، در بزنگاه‌هاي تاريخي ايران كه مقاومت ايرانيان را طلب مي‌كرده ايفاي نقش كرده است كه در اين مقاله قصد داريم اين نقش مهم را مورد بررسي قرار دهيم.     ايرانيان در طول تاريخ خود در برابر هجوم بيگانگان تا پاي جان ايستادگي كرده و اجازه تعرض را به جان و ما و ناموس خود نمي‌دادند و اگر براي مثال در حمله مغول به ايران، شاهد اين همه كشته شدن و جان باختن ايرانيان هستيم علت آن مقاومت شهرهاي مختلف ايران در برابر اين هجمه است يا در حمله محمود افغان به ايران شاهديم كه مردم چقدر دربرابر وي مقاومت كردند تا جايي كه نهايتاً بسياري به سبب گرسنگي جان دادند. اما آن چه كه ما شاهد نقش و حضور قوي‌تر روحانيت در عرصه اجتماعي هستيم عمدتاً از زمان صفويه به بعد است. با روي كار آمدن حكومت صفويه فضاي مناسبي براي شيعيان و علماي شيعه به وجود آمد. حمايت وسيع آنان از علماي شيعه سبب رشد و گسترش اسلام شد. روحانيت و فقها در اين دوره به دنبال تثبيت تشيع و تبيين احكام الهي در همه ابعاد بودند و بااستفاده از موقعيت به‌وجود آمده و با فعاليت‌هاي فرهنگي منسجم و طاقت‌فرسا توانستند ايران را به كانون تشيع تبديل سازند. ارتقاي رابطه مريد و مرادي به «امام و مأموم» رابطه مردم و علما در ايران از زمان رسميت تشيع و چه بسا پيش از آن رابطه مريد و مرادي بوده است، اما در زمان قاجاريه و در كشاكش بي‌عرضگي و بي‌غيرتي شاهان اين سلسله، اين مردم بودند كه خود با تبعيت از اين فرهنگ مقاومت با راهنمايي ديني، جلوه‌هايي از سلحشوري را به نمايش گذاشتند. دستاورد جنگ‌هاي ايران و روس در فرهنگ مقاومت اين بود كه رابطه مريد و مرادي مردم با روحانيت را به رابطه امام و مأموم ارتقا داد كه بعدها در جنبش تنباكو به اوج خود رسيد. فقها بعد از جنبش تنباكو به قدرت بي‌نظير جريان‌سازي روحانيت در بسيج عمومي پي بردند و فهميدند به علت اقبال عمومي رسالتي جديد بر دوش آنها گذاشته شده و آن انجام مسئوليت در قبال حكومت و سياست روز است. آنان با قدرت وارد ميدان شدند و اين به ميدان آمدن آنها غالباً به سبب احساس تكليف بود. سرهنگ «گاسپار دروويل» در سفرنامه خود به ايران در خصوص نقش پررنگ روحانيت در اين مقطع مي‌نويسد: «روحانيون ايران در پيش بزرگان اين كشور اهميت و احترام خاص دارند، در تمام امور خانوادگي كه در اخذ تصميمات ترديدي پيش آيد از آن ياري مي‌طلبند. زيرا قرآن نه تنها كتاب احكام و دستورات مذهبي است بلكه اقدام به هر عملي را كه در آن احتمال نفع يا ضرري رود با مشورت قرآن و استخاره با آن شروع مي‌كنند و پيش از آن كه مرافعه‌اي را پيش قاضي برند، روحانيون تراز اول را دعوت مي‌كنند تا در امر دعوي ميانجيگري كند. اگر طرفين دعوي به قضاوت آنان رضايت ندهند آنگاه مرافعه را پيش حاكم شرع مي‌برند تا رأي نهايي درباره آن صادر شود. باتوجه به آنچه كه در بالا بيان شد مي‌توان به عمق نفوذ روحانيت در جامعه و زندگي مردم پي برد كه خود قدرت مضاعفي را به آنان مي‌بخشيد.» قدرت و امتيازات اجتماعي و فكري و اقتصادي روحانيون در دوران قاجار رو به ازدياد گذاشت. تصدي موقوفات، مدارس ديني، محاكم شرعي و برخي امور ديواني و دفتري از جمله كارويژه‌هاي عمده روحانيت بود. از لحاظ فكري به ويژه تكوين نهاد اجتهاد و تقليد و غلبه مجتهدان اصولي بر اخباريون بر قدرت و اقتدار علما در آن دوره افزود. شاهان قاجار نيز روحانيت رسمي خود را ايجاد كردند و به روحانيون وابسته القابي مانند صدر‌‌العلما و سلطان‌العلما مي‌دادند كه در مقابل جريان اصيل روحانيت كه مروج فرهنگ مقاومت و ضداستبداد بود، از لحاظ نظري مشروعيت لازم را براي پادشاه تأمين مي‌كردند. درمقابل برخي از روحانيون و علما درهمان مقطع داراي داعيه سياسي بودند و بر نظريه امامت و ولايت و نيابت در شيعه تأكيد مي‌كردند و معتقد بودند كه صاحب منصب سلطنت بايد پيامبر يا امام يا فقيه يا منتسب به امام باشد يا دست‌كم با اخذ اذن و اجازه از علما حكومت كند. برخي ديگر حكومت را ذاتاً متعلق به امام و در دوران غيبت از آن نيابت عامه مي‌دانستند. در مقابل بعضي از علما و فقها اعتقاد نداشتند و مخالف دخالت علما در سياست بودند. كوشش‌هاي حكام قاجار به ويژه از دوران ناصر‌الدين شاه به بعد براي نوسازي ايران به شيوه غربي، واكنش‌هاي نامساعدي در بين روحانيون برانگيخت. يكي از اهداف اصلاحات اميركبير آن بود كه از طريق تضعيف قدرت محاكم شرع و منع تعزيه و بست‌نشيني از قدرت روحانيت بكاهد. از زمان ناصرالدين شاه به بعد روابط ميان دربار و روحانيون رو به سردي گراييد و بي‌شك گسترش روابط با غرب يكي از دلايل آن بود. اهتمام روحانيت اصيل به پاسداري از فرهنگ و اقتصاد ملي در اواخر عصر قاجار در واكنش به نفوذ رو به گسترش تمدن مسيحي غرب و گرايش قاجاريه به نوسازي، نوعي واكنش شيعي- ايراني براي پاسداري از سنت‌ها و فرهنگ و اقتصاد ملي در بين روحانيون شكل گرفت كه بعد‌ها به يكي از گرايش‌هاي اصلي ايدئولوژيك در كشور تبديل شد. روحانيون در چند مورد مقابل تصميمات غلط حكومت مستبد وقت مقاومت نشان داده و قدرت‌نمايي كردند و به اين سان توانايي خود در بسيج مردم را به پادشاهان نشان دادند. انگيزه‌هاي مشابهي موجب مداخله و شركت علما و فقها در نهضت انقلاب مشروطه شد. اما پس از پيروزي آن انقلاب در خصوص ماهيت و مقصد آن در بين روحانيون ترديد‌هايي پيش آمد و به ويژه پارلمانتاريسم و قانونگذاري و مشكل رابطه ميان قانون موضوعه و قانون شرع مشاجراتي ايجاد كرد. يكي ديگر از جنبش‌هاي منحصر به فرد تاريخ معاصر ايران، نهضت اقتصادي تحريم تنباكو است. اين جنبش نمود بارزي از تقابل سنت يا فرهنگ تشيع با فرهنگ مدرن است كه نتيجه‌اش سرافكندگي بيشتر پيروان فرهنگ غرب و جهش فرهنگي مردم ايران به سوي فرهنگ تشيع در برهه‌اي از تاريخ اين سرزمين بود و عملاً نشان داد، روحيه مقاومت منبعث از هدايت اسلامي، در زمينه‌هاي مختلف مي‌تواند زمينه نصر و گشايش در ابعاد مختلف را فراهم كند. ويژگي خاص اين جنبش اين است كه بر خلاف جنبش‌هاي قبلي كه در آنها بخشي از فرهنگ بومي در گسترده‌ترين سطح ممكن با فرهنگ غرب درگير شد؛ تنها نهضتي كه با اين نهضت از اين حيث قابل قياس است انقلاب اسلامي ايران است. نفوذ فرهنگ مقاومتي كه روحانيت اصيل شيعه در اين برهه به جامعه منتقل كرده بود، آن چنان زياد بود كه حتي در كاخ سلاطين وقت نيز رايج بود. از همين رو است كه در ماجراي تحريم تنباكو، هنگامي كه ناصرالدين شاه از همسرش درخواست كرده بود كه برايش قليان بياورد، همسر او امتناع كرده و به شاه مي‌گويد تنباكو حرام است و وقتي كه شاه مي‌پرسد چه كسي آن را حرام كرده است در پاسخش مي‌گويد همان كسي كه مرا بر تو حلال فرموده است. مقاومت مقابل دنيازدگي پهلوي تا انقلاب خميني(ره) با نوسازي ايران در عصر پهلوي شكاف ميان روحانيت به‌عنوان پاسداران سنت اسلامي و پادشاهان به عنوان عوامل نوسازي اجتماعي و سياسي شدت بي‌سابقه‌اي يافت. از سوي ديگر نوسازي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي در سطح جامعه موجب پيدايش شكاف عميق‌تري ميان دين‌گرايي و دنياگرايي شده است. درواقع مقابله دولت پهلوي با نيروهاي اجتماعي سنتي از جمله روحانيت، عشاير و بازار و حمايت از فرايندهايي كه به پيدايش نيروهاي اجتماعي مدرن انجاميد، جامعه ايران را دوپاره كرد و طبقات و نيروهاي سنتي و مدرن را در مقابل هم قرار داد. روحانيت بعد از ماجراي مشروطه و به دار آويخته شدن شيخ فضل‌الله تا مدتي از حضور در عرصه سياسي كناره‌گيري كرد و تا بعد از شهريور 1320 اين كناره‌گيري به درازا كشيد. اما در اين زمان به بعد بار ديگر روحانيت پا به ميدان مي‌گذارد و از دل همين روحانيت در همين زمان است كه ميرزا كوچك‌خان‌ها، خياباني‌ها، از ميان آنان برخاستند و مردم نيز همواره از اينان حمايت مي‌كردند و حتي گاهاً به نحوي بوده است كه مردم اختلافات قومي و ايالتي را كنار گذاشته و يكصدا تحت لواي دين فرياد مي‌زدند. يكي از مراكز عمده فعاليت روحانيون در اين برهه، نهاد بازار بوده است چراكه بازار نهادي اساسي در پيوند بين روحانيت و مردم ايفاي نقش كرده است و نيروهاي بازاري نيز خود به عنوان بخش مهمي از جامعه به پشتيباني از روحانيت پرداختند. در طول تاريخ رابطه بين روحانيت و مردم به سبب اينكه روحانيت در جايگاه اساسي فرهنگ مقاومت در عمق زندگي مردم نفوذ داشته‌اند و بر همين اساس روحانيت همواره جلودار و رهبري حركت‌هاي مردمي را بر عهده داشته‌ و اين موضوع به واقع ريشه در فرهنگ شيعي و منبعث از قيام امام حسين بوده است كه تجلي خاص آن را در وقوع انقلاب اسلامي شاهد هستيم. امام خميني نيز درباره روحانيت چنين مي‌گويد: «بزرگ‌ترين فرق روحانيت و علماى متعهد اسلام با روحانى‏نماها در همين است كه علماى مبارز اسلام هميشه هدف تيرهاى‏ زهرآگين جهانخواران بوده‏اند و اولين تيرهاى حادثه قلب آنان را نشانه رفته است؛ ولى روحانى‏نماها در كنف حمايت زرپرستان دنياطلب، مروّج باطل يا ثناگوى ظلمه و مؤيد آنان بوده‏اند. از همين رو است كه تا به حال، در تاريخ نديده و نشنيده‌ايم كه يك «آخوند دربارى» يا «روحانى وهابى» در برابر ظلم و شرك و كفر، خصوصاً در مقابل شوروى متجاوز و امريكاى جهانخوار ايستاده باشد. همان گونه كه يك روحانى وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را نديده‏ايم كه براى يارى پابرهنگان زمين لحظه‏اى آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان عليه كفر و شرك مبارزه نكرده باشد. و عارف حسينى اين گونه بود. و ملت‌هاى اسلامى حتماً دليل اين واقعه را دريافته‏اند كه چرا در ايران «مطهرى»‌ها و «بهشتى»‌ها و شهداى محراب و ساير روحانيون عزيز، و در عراق «صدر»‌ها و «حكيم»‌ها و در لبنان «راغب حرب»‌ها و «كُرّيم»‌ها، و در پاكستان «عارف حسينى»‌ها، و در تمامى كشورها روحانيون درد‌آشناى اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه عليه و آله- هدف توطئه و ترور مى‏شوند.» همان گونه كه در بالا نيز آمده امام خميني(ره) نيز بين طبقه يا قشر روحانيت قائل به تمايز و تفاوت است و از روحاني‌نماها و آخوند‌هاي درباري كه پرچمدار اسلام امريكايي‌اند و روحانيت اصيل را روحانيت مبارز مي‌داند كه هيچ گاه دربرابر ظلم و كفر سكوت نمي‌كند. و اما در كنار هم بودن و پشتيباني دوطرفه مردم و روحانيت در انقلاب اسلامي به اوج خودش مي‌رسد چراكه ما تا قبل از اين انقلاب به معناي اجتماعي آن را در طول تاريخ كشور نداشته‌‌ايم و براي همين اولين ويژگي ايران انقلاب همان مردمي بودن آن در معناي وسيع كلمه است به نحوي كه ما در انقلاب حتي شاهد حضور بسيار پررنگ‌تر زنان در عرصه انقلاب و فرهنگ سلحشوري و مقاومت نيز هستيم. ظهور و تجسم اراده كاملاً جمعي مردم ايران كه به لحاظ سياسي كاملاً مستحكم شده است در برابر تمامي قدرت‌هاي رسمي و غير‌رسمي دنيا از ويژگي‌هاي منحصر به فرد انقلاب اسلامي ايران است. ويژگي ديگري كه براي هيچ كدام از متفكران غربي قابل هضم نيست آن است كه آنان در ايران ملتي را مي‌يابند كه با دستان خالي به مقابله با حكومتي برخاسته بود كه بدون شك يكي از مجهز‌ترين ارتش‌هاي دنيا را در اختيار داشت و پليسي كه غالباً خشونت و شكنجه را جايگزين ظرافت و مدارا مي‌كرد و در مقابل رژيمي با چنين جايگاهي مردم ايران جرئت مي‌كردند با دستان خالي به نحوي پيوسته اراده خود را به نمايش بگذارند. بي‌شك قدرت ناشي از اين اراده ريشه در اسلام شيعي داشته است و رهبري‌هاي روحانيت بالاخص امام خميني (ره). ميشل فوكو درباره مردم ايران مي‌گويد: ايرانيان با قيامشان به خود گفتند ما بايد همه چيز را در كشور تغيير دهيم اما به ويژه بايد خودمان را تغيير دهيم رابطه‌مان با ديگران و با خدا كاملاً تغيير كند و درست همين جاست كه اسلام ايفاي نقش مي‌كند و اين يعني اينكه اينان مي‌خواسته‌اند به بازسازي هويت خود بپردازند و در همين جاست كه امام خميني مي‌گويد: پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد و اين يعني كه اگر مي‌خواهيد هويتتان و ارزش‌هايتان خدشه‌دار نشوند همواره در كنار ولايت باشيد. منابع 1- صحيفه امام خميني(ره) 2- دروويل، سرهنگ گاسپار؛ سفرنامه دروويل، مترجم: جواد محيي، انتشارات نيك فرجام، چاپ اول 1389، تهران 3- فوران، جان؛ مقاومت شكننده؛ ترجمه احمد تدين؛ چاپ چهاردهم 1392 تهران 4- آبراهاميان، يراواند؛ ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمد‌ابراهيم فتاحي، نشر ني، تهران 1391چاپ نوزدهم 5- بشيريه، حسين؛ جامعه‌شناسي سياسي؛ نشر ني، تهران1391

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن