واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک استاد دانشگاه:
ناسازگاری علوم انسانی با فضای فرهنگی مهمترین مشکل است
شناسهٔ خبر: 2940614 - چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۹
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
محسن جاجرمی زاده با بیان اینکه علوم انسانی چارچوب سایر علوم را مشخص میکند گفت: مهمترین مشکل در عرصه علوم انسانی در کشورناسازگاری علوم انسانی با فضای فرهنگی و نیازهای عینی جامعه دینی است. به گزارش خبرگزاری مهر، محسن جاجرمی زاده استاد دانشگاه درباره تفاوت علوم انسانی اسلامی با سایر علوم گفت: علوم انسانی با توجه به اینکه به روابط اجتماعی میپردازد نقش اساسی در ساختن فرهنگ و تمدن جامعه دارد. سایرعلوم در بستری که علوم انسانی میسازد، مسیر پیشرفت خود را فراهم می کنند. روابط اجتماعی حاکم بر جامعه است و تمام ابزارها و روش هایی که در بستر علوم اجتماعی و فرهنگی است را شکل می دهند. جاجرمی زاده با بیان اینکه علوم انساني ماهيت و كاركرد راهبردي دارد و چارچوب ساير علوم را تعيين ميكند، اظهار داشت: در واقع، علوم انساني معطوف به غايت است و هدف نهايي جامعه و جهت ساير علوم را مشخص ميسازد. این کارشناس علوم انسانی با تأکید بر اینکه علوم انسانی نسبت به سایر علوم از اهمیت بیشتری برخوردار است، افزود: علوم انساني در مقايسه با ساير علوم از اهميت و اولويت بيشتري برخوردار است. علوم غيرانساني، كاربردي، فني و تكنيكي هستند و در قالب علوم انسانيِ جهتدار و معنادار ميتوانند كاركرد خود را به خوبي ايفا نمايند. جاجرمی زاده اظهار داشت: براين اساس، تلاش و برنامهريزي براي توسعه كيفي و ارتقاي سطح و جايگاه علوم انساني براي توسعه بومي، هماهنگ و متوازنِ ساير علوم ضروري است. وی بیان کرد: به تبع اراده ها، افکار و ارزش هایی که یک جامعه میتواند جریانی را ایجاد کند، نیازهای انسان پاسخ داده میشود. در همین راستا جهت گیری های مطلوبی در نظام اجتماعی ایجاد می شود و در سطوح پایین تر کالا و مجموعه هایی شکل میگیرد که پاسخگوی نیاز و مطالبه انسانها باشد. جاجرمی زاده عنوان کرد: نگاه انسان به ارزش هایی منتهی میشود که آن ارزشها میتواند مصنوعات و نمودهایی را در عالم خارج پیدا کند که منجر به ساختن رفتارهای اجتماعی شود. بنابر این زیرساخت مصنوعاتی که بشر می سازد مبتنی بر ارزش هایی است که آن ارزش ها مبتنی بر مفروضات و نگرش هایی است که انسان ها در جامعه دارند. به عبارت بهتر جهان بینی یک ایدوئولوژی را شکل میدهد و ایدوئولوژی رفتارها و نیازهای انسان درعالم خارج را رقم می زند. وی مراد از تحول در علوم انسانی را کنار گذاشتن علوم انسانی رایج ندانست و افزود: منظور این نیست که علوم انسانی رایج کنار گذاشته شود، بلکه مراد این است که علوم انسانی را به مسیر صحیح آن و بر اساس معرفتشناسی و هستیشناسی و جهانبینی که در جامعه و در اندیشه اسلامی و علوم اسلامی وجود دارد هدایت شود. اگر بخواهیم جهان بینی ما اسلامی باشد، باید مفروضات ما به سمت اسلامی هدایت شود؛ یعنی آنچه در باورهایمان ترسیم میکنیم در شکل خارجی ویژگی خاصی به خود میگیرد که متفاوت است. وی با اشاره به موانع ذاتی وعرضی تولید دانش در علوم، گفت: بحث علوم به معنای علوم انسانی رایج یا دانشی که در غرب مطرح است. هنوز به صورت کامل شناسایی نشده است. آنچه به عنوان دانش در غرب مطرح است، یک پشتوانه نظریهای دارد که آن نظریه ها قدرت تفهیم و کنترل پدیده خارجی را به ما می دهد. در داخل کشور هنوز یک نظریه که قدرت توصیف، تفهیم و پیشبینی و کنترل پدیده خارجی را بدهد شناسایی نشده است. جاجرمی زاده اظهار داشت: یکی از مواردی که ما میتوانیم انجام دهیم تا تولید دانش در مسیر علوم انسانی محقق شود، روش شناسی در این زمینه است. یعنی روش شناسی در نظریه پردازی حائز اهمیت است. وی با تأکید بر اینکه روش شناسی باید در تعامل بین دانشگاه و حوزه شکل گیرد، افزود: تمام پارادایم روش شناسی که در دانشگاه مورد توجه قرار میگیرد، هنوز در حوزه ناشناخته است و موانع فلسفی و دینی ما که در حوزه وجود دارد در بین دانشگاهیان ناشناخته است. طرفین هر کدام در فضای ذهنی خود سیر میکنند و امکان ارتباط معانی و مشکلات منطقی را به وجود نمی آورند. جاجرمی زاده گفت: یکی از مهمترین موانع در مسیر تولید دانش در حوزه علوم انسانی، نبود فهم مشترک بین حوزه و دانشگاه است. روش مناسب می تواند قدرت مفاهمه و فهم مشترک را ایجاد کند. همیشه نتیجه استنتاج های حوزه و دانشگاه با هم یکسان نیست. بنابر این باید روشی یافت شود که حوزه و دانشگاه در زمینه های مختلف اشتراک داشته باشند. مبانی در حوزه و دانشگاه باید به هم نزدیک شود. جاجرمی زاده در توضیح اینکه آیا تحول در علم امکان پذیر است، گفت: ابتدا باید نگاه صحیحی بر علم داشته باشیم. اینکه بدون پیش فرض و نقطه مطلوبی به سراغ این برویم که تحولی ایجاد و نقطه ای از علم را کشف کنیم امکان پذیر نیست. جاجرمی زاده در تعریف علم گفت: علمی که در غرب از آن یاد میشود بر اساس پیش فرض های هستی شناسی است که در نظام فکری ما این تعریف متفاوت است. این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: در علم غربی پیش فرض های هستی شناسانه و معرفت شناسانه اومانیستی حاکم است. بر این اساس اگر با این پیش فرض ها به علم توجه کنیم، قطعاًم ا را به مسیر درستی هدایت نمی کند. به عبارت بهتر تعریفی که از علم می کنیم باید بدون پیش فرض های هستی شناسانه و معرفت شناسانه غربی باشد. وی با تأکید بر اینکه تحول در علم باید با نگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه کشورمان سازگارباشد، گفت: سازگاری هستی شناسانه و معرفت شناسانه میتواند کارآمدی علم را مبتنی بر معرفت در عالم خارج محقق کند. این چنین علمی، اسلامی است. در علوم اجتماعی انسانی علم مستقل از نظام ارزشی موضوعیت ندارد. تحول در علوم با تحول در ارادهها، جهان بینیها و ارزش ها شروع میشود. وی گفت: مهمترین مشکل در عرصه علوم انسانی در کشور، ناسازگاری علوم انسانی با فضای فرهنگی و نیازهای عینی جامعه دینی است. هم اسلام برای زندگی دنیوی انسانها برنامه دارد و هم این علوم ادعای چنین برنامهای را دارند. جابری زاده در پایان سخنانش تصریح کرد: تولید علم دینی تنها درصورتی مهمترین نیازدرعلوم انسانی است که در عرصه علوم انسانی مقصود از علم دینی را دیدگاهی بدانیم که خواهان گسترش اندیشه هایی حاصل تعامل معرفتی بین آموزه های علوم جدید و آموزه های اسلامی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]