محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831083430
مرز تقیه تا کجاست/ تقیه در آیات و روایات
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت/ بخش سوم
مرز تقیه تا کجاست/ تقیه در آیات و روایات
شناسهٔ خبر: 2937800 - شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۲
دین و اندیشه > سایر
انسان مؤمن به بهانه تقیه نمی تواند از فرامین پيشوای معصوم سرپیچی نماید؛ زیرا بهترین مرجع تشخیصِ محل تقیه، شخص معصوم است. پس فراخوانی او به امری، نشانگر شکسته شدن مرزهای تقیه است که باید مراعات شود. به گزارش خبرنگار مهر، در بخش قبلی این یادداشت حسن رهبری، آورده بود: به شهادت قرآن و ادله تاریخی، اهل مدینه و اطراف آن را منافقان تشکیل داده بودند؛ به گونه ای که در نبرد اُحُد بیش از سیصد نفر (یک سوم سپاه مسلمانان) اهل نفاق بودند و از نیمه راه بازگشتند. اکنون بخش سوم و پایانی این مقاله را با هم می خوانیم. مفهوم شناسی تقیه حال پس از آشنایی با معنا و مفهوم نفاق در قرآن و روایات، جای آن دارد که با معنا و مفهوم تقیه نیز از همان منظر نگاهی داشته باشیم تا حدود و مرزهای هر کدام در دایره اسلامی بر ما آشکار گردد. تقیه را دانشمندان اسلامی چنین تعریف می کنند: التقیة کتمان الحق و سرّ الاعتقاد فیه و مکاتمة المخالفین و ترک مظاهرتهم بما یعقب ضرراً فی الدّین أو الدّنیا ...»[۱] تقیه، پنهان داشتن حق و اعتقاد خود در مقابله با مخالفان و ظاهر نساختن اموری است که ضرر به دین یا دنیا را به دنبال داشته باشد. آلوسی هم از مفسران اهل سنّت چنین می گوید: «التقیة محافظة النفس أو العرض أو المال من شرّ الاعداء.[۲ تقیه، نگهداری نفس یا آبرو یا مال، از شرّ دشمنان است. شهید مطهری در تعريف روزآمدي چنين مينويسد: تقیه مطلقاً یک نوع تاکتیکی است برای حفظ هدف و رسیدن به هدف. تقیه قانونی است که عقل آن را میپذیرد، بلکه واجب می شمارد و در جهان سیاست بدون آن که نام آن را تقیه بگذارند آنرا می پذیرند.[۳] تعریف صحیح تقیه، «سپر به کاربردن است»[۴] برای حفظ نیروی مالی یا جانی یا اعتباری خود، که اگر صراحت به کار برده شود، طرف، ضربت خود را وارد میآورد. واژه ها با واژه ضد خود بهتر شناخته میشود. حضرت امام صادق (ع) در حدیثی، ضد تقیه را «اذاعه» فرموده که چنین است: «وَ التَّقِيَّةُ وَ ضِدَّهَا الْإِذَاعَة»[۵] و تقیه که ضد آن بیپروایی است (افشای مواردی که به ضرر انسان تمام می شود) تقیه در قرآن واژه تقیه در قرآن به همان شکل مصدری دیده نمی شود، بلکه آیاتی چند به مفهوم و حکم کلی آن دلالت می کنند، که عبارتند از: ۱- «لا یَتَّخِذِ المُؤمِنُونَ الکافِرینَ أولیاءَ مِن دُونِ المُؤمِنینَ... إلاّ أن تَتَّقُوا مِنهُم تُقاةً ...» (آل عمران۳، ۲۸). مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی و سرپرستی خود برگزینند مگر اینکه از آنان بپرهیزند و تقیه نمایند. ۲- «مَن کَفَرَ بِاللهِ مِن بَعدِ إیمانِهِ إِلاّ مَن اُکرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌّ بِالإیمانِ ...» (نمل۱۶، ۱۰۶). هر کس پس از ایمان به خدا، کافر شود (عذاب بزرگی در انتظارش است) مگر اینکه مجبور شود در حالی که قلبش به ایمان اطمینان دارد. مفسران در شأن نزول آیه می نویسند: ابی عبیده بن محمد بن عمار از پدرش عمار روایت میکند که: مشرکان، عمار یاسر را دستگیر کردند تا اینکه به رسول خدا (ص) دشنام داد و بتهای آنان را ستود، آن گاه رهایش کردند. چون به حضور رسول خدا (ص) رسید، از حال و ماجرای او پرسیدند. گفت: خیلی بد؛ زیرا تا به ساحت مقدس شما توهین نکردم و بتهای آنان را نستودم، آزادم نکردند. حضرت فرمود: دلت را چگونه یافتی؟ عرض کرد مطمئن به ایمان. حضرت فرمود: اگر بار دیگر هم چنین اتفاقی روی داد، همان را تکرار کن. در این جا بود که آیه «إلاّ من اکره و قلبه مطمئن بالإیمان» نازل گردید.[۶] ۳- «قالَ رَجُلٌ مؤمِنٌ مِن آلِ فِرعُونَ یَکتُمُ ایمانَهٌ ...» (غافر۴۰، ۲۸) [هنگامی که فرعونیان، کشتن موسی را پیشنهاد کردند] مرد مؤمنی از وابستگان فرعون که ایمان خود را پنهان (و کفر خود را آشکار) می کرد، (برای بازداری آنان از این کار) گفت: ... . مفضّل می گوید که از حضرت امام صادق (ع) از معنای آیه «... اَجعَل بَینَکُم و بَینَهُم رَدماً»[۷] پرسیدم، فرمود: منظور تقیّه است که «فَمَا اسطاعُوا اَن یَظهَروهُ و مَا استَطاعُوا لَهُ نَقباً» اگر تقیه کنی برای تو حیلهای نمیتوانند بکنند و خود قلعهای استوار است و میان تو و دشمنان خدا سد محکمی است که نمیتوانند آن را سوراخ بکنند.[۸] تقیه در روایات مشروعیّت تقیه و چه بسا وجوب آن، در زبان روایات به طور آشکار بیان شده و موارد آن نیز مطرح گردیده است. ما اجمالاً برخی از آنها را در زیر می آوریم. ۱- حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرماید: إِنَّ تِسْعَةَ أَعْشَارِ الدِّينِ فِي التَّقِيَّةِ وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَه.[۹] همانا نه دهم دین در تقیه است، و کسی که تقیه ندارد، دین ندارد. ۲- باز آن حضرت می فرماید: إِنَّ التَّقِيَّةَ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ، وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَه»[۱۰] تقیه سپر خدایی میان او و خلق اوست. ۳- لِلتَّقِيَّةِ مَوَاضِعَ مَنْ أَزَالَهَا عَنْ مَوَاضِعِهَا لَمْ تَسْتَقِمْ لَه.»[۱۱] تقیه مواردی دارد؛ هرکس آن را از مواردش خارج کند بر آن استوار نميباشد. ۴- حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود: «التَّقِيَّةُ فِي كُلِ شَيْءٍ وَ كُلُّ شَيْءٍ اضْطُرَّ إِلَيْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَه.»[۱۲] در هر موردی که آدمیزاد به تقیه ناچار شود، خدا آن را برایش حلال ساخته است. حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا يُعَيِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ[۱۳] وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْءِ[۱۴] قُلْتُ وَ مَا الْخَبْءُ قَالَ التَّقِيَّةُ.»[۱۵] ـ از کاری که موجب سرزنش ما شود بپرهیزید؛ همانا فرزند بد، موجب سرزنش پدر (از سوی مردم) میشود. (در مقابل مخالفان ما) مایه زینت ما باشید نه مایه سرافکندگی ما. در مساجد آنان نماز بگزارید و از بیماران آنان عیادت کنید؛ در تشییع جنازه آنان شرکت کنید؛ و در کارهای نیک پیشقدم شوید؛ به خدا سوگند که خداوند به چیزی بهتر از تقیه، عبادت نشده است. راوی میگوید. پرسیدم «خباء» چیست؟ فرمود: «تقیه». ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: اصحاب کهف، ایمان به خدا را پنهان و تظاهر به کفر کردند؛ و به همین جهت، خداوند پاداش آنان را دو برابر داد.[۱۶] در روایت دیگری از آن حضرت آمده است که میفرماید: اصحاب کهف در ظاهر زنّار میبستند و در مراسم و جشنهای مردم، شرکت میکردند.[۱۷] "درست ابی منصور" می گوید: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (ع) وَ عِنْدَهُ الْكُمَيْتُ بْنُ زَيْدٍ- فَقَالَ لِلْكُمَيْتِ أَنْتَ الَّذِي تَقُولُ: فَالْآنَ صِرْتُ إِلَى أُمَيَّةَ وَ الْأُمُورُ لَهَا مَصَايِرُ - قَالَ قُلْتُ: ذَاكَ وَ اللَّهِ مَا رَجَعْتُ عَنْ إِيمَانِي وَ إِنِّي لَكُمْ لَمُوَالٍ وَ لِعَدُوِّكُمْ لَقَالٍ وَ لَكِنِّي قُلْتُهُ عَلَى التَّقِيَّةِ قَالَ أَمَا لَئِنْ قُلْتَ ذَلِكَ إِنَّ التَّقِيَّةَ تَجُوزُ فِي شُرْبِ الْخَمْرِ.[۱۸] ـ من در خدمت امام موسی بن جعفر (ع) بودم و کمیت (شاعر اهل بیت) نیز آنجا بود. حضرت به کمیت فرمود: آیا این شعر را تو گفتهای؟ اکنون من به خاندان امیه رو کردهام؛ و کارهای آنان هم به من رو کرده است. گفت: آری! من این شعر را بدون اینکه از ایمان خود برگردم، گفتهام. من دوستدار شما و دشمن دشمنان شمایم! این را از روی تقیه گفتهام. امام فرمود: اگر چنین باشد، آن گاه تقیه، مجوز شراب خواری هم خواهد بود! با توجه به این روایات در مییابم که تقیه همچون زرهپوشی است که انسان مؤمن را از خطرات جانی و مالی دشمنان رهانیده و معاشرت مسالمتآمیز را با ادیان و مذاهب و اعتقادات گوناگون، تا فراهم شدن زمینههای خروج از آن وضعیت فراهم مینماید. تقیه، تا جایی مجاز است كه در نگاه دین اسلام با مصلحت بالاتری در تعارض نبوده باشد، و الاّ دیوار تقيه فروپاشیده و خطرپذیری را ضروری مینماید. مواردی که در روایات اسلامی، دستور پرهیز از تقیه داده شده عبارتند از: ۱- نافرماني از پیشوای معصوم انسان مؤمن، به بهانه تقیه نمی تواند از فرامین پيشواي معصوم سرپیچی نماید؛ زیرا بهترین مرجع تشخیصِ محل تقیه، شخص معصوم است. پس فراخوانی او به امری، نشانگر شکسته شدن مرزهای تقیه است که باید مراعات گردد و الاّ به وادی نفاق گرفتار خواهد آمد. حضرت امام صادق (ع) این مورد را چنین تبیین می فرماید: «... وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ دُعِيتُمْ لِتَنْصُرُونَا لَقُلْتُمْ لَا نَفْعَلُ إِنَّمَا نَتَّقِي وَ لَكَانَتِ التَّقِيَّةُ أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ وَ أُمَّهَاتِكُمْ وَ لَوْ قَدْ قَامَ الْقَائِمُ- مَا احْتَاجَ إِلَى مُسَاءَلَتِكُمْ عَنْ ذَلِكَ وَ لَأَقَامَ فِي كَثِيرٍ مِنْكُمْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ حَدَّ اللَّهِ.»[۱۹] به خدا سوگند! اگر برای یاری کردن به ما فراخوانده شوید به بهانه تقیه آن را رد میکنید؛ زیرا تقیه در نظر شما از پدران و مادرانتان محبوبتر است؛ ولی آن گاه که قائم ما قیام کند به نظرخواهی از شما نیازی ندارد؛ مجازات منافقان را برای شما اجرا خواهد کرد. ۲- در مقام خونریزی ناحق از دیدگاه اسلامی، خون انسان بسیار عزیز و محترم است؛ تا جایی که کشتن ناحق انسانی با کشتن همه مردم دنیا برابری مینماید.[۲۰] و جهنم همیشگی و خشم و نفرین الهی سزای او میباشد.[۲۱] از این رو، کشتن انسان بی گناهی با شمشیر تقیه و یا مباشرت در ریختن خون او به بهانه ترس از مجازات مقام ما فوق یا رده های فرماندهی، تعریفی در حوزه تقیه نداشته و محملی بر جواز قتل و خونریزی بشمار نمی رود. حضرت امام صادق (ع) در فرازی از حدیث قبلی می فرماید: إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدِّمَاءُ فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَا تَقِيَّةَ.[۲۲] تقیه برای آن قرار داده شده که خون ریخته نشود، پس هنگامی که به خونریزی کشید، دیگر تقیه جایز نمی باشد. ۳- تقیه در جایی که ضرورتی بر آن نیست: تقیه، وقتی است که به گمانی قوی بداند، ضرری در پی دارد، اما هر گاه گمان ضرری نمی دهد، تقیه هم جایی ندارد.[۲۳] این سخن، برگرفته از سخن حضرت امام صادق (ع) است که فرمود: التَّقِيَّةُ فِي كُلِ ضَرُورَةٍ وَ صَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِينَ تَنْزِلُ بِه.[۲۴]- تقیه در هر ضرورتی است، و شخص نیازمند به تقیه به مواردش داناتر است. رابطه تقیه با «دو رویی» برخی چنانکه نفاق را در مفهوم «دو رویی» به کار بردهاند، تقیه را هم نیز به همان مفهوم گرفتهاند. در حالی که معنای «دو رویی» در هر دو واژه از بار معنای حقیقی آنها میکاهد؛ زیرا دو رویی برای نفاق، آن قدر که معنای بسیار شرافتمندانهای است، برای تقیه هم کمال بیانصافی است. با چنین معنایی میتوان نتیجه گرفت که در دنیا همه انسانها به نوعی گرفتار «دو رویی»اند، و عالم خلقت هيچوقت انسان يكرنگي به خود نديده است. همچنين هر كسي در هر موقعيت و مقام مذهبی، اجتماعی و سیاسی میتواند کسانی را که با او هم عقیده، همراه، همگروه، هم حزب و همدل نیستند، با چوب و چماق نفاق و دو رویی، تکفیر نموده و آزادیهای شرعی و قانونی را از او سلب نماید. قرآن ـ چنان که در آیات قبلی دیدیم ـ و روایات معصومان (ع)، هر گونه دو رویی را مذموم و ناپسند نمیشمارند و چه بسا دو روییهایی که بدانها صحّه گذاشته و آنها را از اخلاق حمیده و فضایل انسانی شمردهاند. قرآن مجید در آیه دیگری به صراحت می فرماید: «لِلفُقَراءِ الّذینَ اُحصِرُوا فی سَبیلِ اللهِ لا یَستَطیعُونَ ضَرباً فِی الاَرضِ یَحسَبُهُمُ الجاِهلُ اَغنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّف ...»[۲۵] (نفاق) برای نیازمندانی است که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند و نمیتوانند دنبال روزی بگردند؛ به قدری عفیف و خویشندارند که افراد ناآگاه آنان را بینیاز میپندارند. و مصداق روایی آن، سخن حضرت امام علی (ع) است که درباره صفات مؤمنان به «همّام» فرمود: «یا همّام! المُؤمِنُ هُوَ الکيّسُ الفَطِنُ، بِشرُهُ فی وجهِهِ و حُزنُهُ فی قلبِه.[۲۶] ای همّام! مؤمن زیرک و هوشمند است، شادابیاش در چهره، و اندوهش در سینه است. پس، پنهان کردن اسرار یا مسائلی که افشای آن موجب حقارت و زبونی و بیآبرويی انسان در جامعه خواهد بود در آموزههای دینی نوعی فضیلت نگاشته شده است. اسلام در حالی که تظاهر در بسیاری از عبادات را همواره ممنوع و موجب شرکآلود شدن و نابودی آن اعلام مینماید، بر تظاهر به شادابی و جوانی به عنوان عبادت تأكید نموده و آن را جزو سنّت و روش پیامبر خدا (ص) و امامان معصوم (ع) قرار داده و از قول ششمین امام (ع) فرموده است: خِضَابُ الرَّأْسِ وَ اللِّحْيَةِ مِنَ السُّنَّةِ.»[۲۷] رنگ موهای سر و صورت سنّت است. و از هفتمین امام (ع) چنین نقل شده است که فرمود: فِي الْخِضَابِ ثَلَاثُ خِصَالٍ مَهْيَبَةٌ فِي الْحَرْبِ وَ مَحَبَّةٌ إِلَى النِّسَاءِ وَ يَزِيدُ فِي الْبَاهِ.[۲۸] ـ رنگ مو سه اثر دارد: مایه ترس دشمنان، مایه محبت و علاقه زنان (به همسران خود)، و مایه افزایش قوه جنسی است. گذشته از این روایات، روایات دیگری داریم که تقیه را به عنوان تغییر شکل مبارزه شیعیان لازم و ضروری دانسته و آنان را به کتمان و پوشیدهداری واقعیتها و اعتقادات تأکید و سفارش نمودهاند. حضرت امام صادق (ع) فرمود: كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ فَإِنَّهُ لَا يُصِيبُكُمْ أَمْرٌ تَخُصُّونَ بِهِ أَبَداً وَ لَا تَزَالُ الزَّيْدِيَّةُ لَكُمْ وِقَاءً أَبَداً.[۲۹] ـ زبان خود را نگهدارید و خانهنشین باشید، هرگز بلایی که مخصوص شما (شیعیان) است به شما نمیرسد (زیرا گمنامید و تقیّه میکنید). طایفه زیدیّه همواره سپر بلای شما باشند (زیرا آنان تقیه نمی کنند؛ از این رو سلاطین جور به دفع آنان میپردازند و از شما غفلت میکنند.) خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِيَّةِ إِذَا كَانَتِ الْإِمْرَةُ صِبْيَانِيَّة[۳۰] هرگاه فرمانروایی، مدیریت کودکانه (مستبدانه و از روی هوی و هوس) داشته باشد، با مردم در ظاهر آمیزش کنید و در باطن مخالف آنان باشد. «البته حفظ چنین رفتاری ـ آن هم در دراز مدت واقعاً برای مؤمنان و باورمندان به حقایق فطری و آسمانی بسیار دشوار و آزار دهنده بوده و دقت و صبر زیادی را میطلبد. دشواری آن تا آنجاست که شخصیت کاملی چون امیر مؤمنان علی (ع) دوران سکوت و تقیه ۲۵ ساله خود را این گونه ترسیم می نماید: «فَصَبَرتُ وَ فِیالعَین قَذیً وَ فِی الحَلقِ شَجاً»[۳۱] شکیبایی ورزیدم در حالی که کسی را میماندم که خاشاک در چشم و استخوان در گلویش مانده باشد. به خاطر همان سختی کار است که خداوند اهل تقیه را تکریم نموده و پاداش مضاعفی را برای آنان در نظر می گیرد. حضرت امام صادق (ع) فرمود: مَنْ كَانَتْ لَهُ تَقِيَّةٌ رَفَعَهُ اللَّهُ يَا حَبِيبُ مَنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ تَقِيَّةٌ وَضَعَهُ اللَّه[۳۲] هر که اهل تقیه باشد، خداوند مقامش را بالا میبرد و هر که اهل آن نباشد، خداوند او را پست می کند. و در حدیث دیگری فرمود: مَا بَلَغَتْ تَقِيَّةُ أَحَدٍ تَقِيَّةَ أَصْحَابِ الْكَهْفِ إِنْ كَانُوا لَيَشْهَدُونَ الْأَعْيَادَ وَ يَشُدُّونَ الزَّنَانِيرَ فَأَعْطَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ.[۳۳] تقیّه هیچ کس به تقیه اصحاب کهف نمیرسد، همانا آنان در مراسم (بتپرستی و اجتماعی) شرکت میکردند و زنّار به کمر میبستند؛ در نتیجه خداوند، پاداش آنان را دو برابر عطا کرد. پس تقیه، دو رویی نیست که خداوند پاداش مضاعفی را برای اهل آن در نظر میگیرد بلکه، آموزش و تمرین رفتار مسالمتآمیز و کوتاه آمدن در مقابل اعتقادات و رفتارهای صاحبان قدرت و گروههای فشار و دارندگان چماق تکفیر و تفسیق است تا موجب هدر رفتن جان و مال و عرض و آبروی مستضعفان در جامعه قرار نگیرد. ما در تاریخ شیعه و ادوار فقه و فقاهت، شواهد زیادی داریم که حتی در حوزههای دینی، اهل علم و فتوا، مدتی یا عمری را در لباس تقیّه سپري كرده و قدرت و موقعيت ابراز فتاوا و يافتههاي خود را نيافتهاند. روزگاری ـ بيش از یک ـ شخصیت علمی و شهرت فتوایی شيخ طوسی، اهل فتوای بعد از وی را به سکوت و توقف در آرای شیخ واداشته است. در روزگار دیگری ـ حدود سه قرن ـ تسلط و حاکمیت فقهی اخباریان در حوزههای دینی، اصولیان را به سکوت و انزوا و تقیّه ناگزیر ساخته و تعقل در فقاهت را به تعطیلی کشانده است. باید در نظر داشت ـ چنان که در قبل هم گفتیم ـ در جوامع اسلامی و بخصوص شیعه، تنها رعیت و مستضعفان جامعه در مقابل اصحاب زر و زور و تزویر، محکوم به تقیه نبودهاند، بلکه چه بسا دولتها و اصحاب قدرت، در برابر ملت خود ناگزیر از تقیه بودهاند. رعیّت اگر در مقاطعی و دورانی محکوم به تقیه باشد، دولتها همواره ناگزیر از آنند، تا بتوانند بیشترین مردم را هوادار خود داشته باشند و بدین طریق بر دوام حاکمیت خود بیفزایند. از این رو چه بسا ناگزیر از سکوت در برابر بسیاری از باورها و آیینهای خرافی یا مغایر با باورهای دینی و علمی خود میباشند؛ و همواره برای جلوگیری از خطر دشمنان داخلی و خارجی دارای تشکیلات و سازمانهای اطلاعاتی هستند که اساس مأموریت کارکنان آن را تقیه تشکیل میدهد؛ و اِلا امکان نفوذ در گروههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی زیرزمینی و کشف توطئهها و برنامههای آنها میسّر نمیباشد. نتیجه در قرآن مجید، تظاهر کافران در لباس اسلامیّت، به نفاق تعبیر شده است. نفاق در زبان قرآن، جز در دایره کفر مفهومی نداشته و هیچ گاه حریم مسلمان معتقد به اصول دین را در بر نمیگیرد؛ مگر لکههایی از آن، که گاه در اثر غفلت از مبدأ فیض و رفتار ریایی، دامنش را میآلاید. اما تقیه، سنگر مبارزه و استحکام دفاعی در مقابل دشمن یا مخالفان و دگراندیشانی است که مؤمنان برای حفظ جان و مال و موقعیت اعتقادی و اجتماعی خود و برای رسیدن به اهداف مقدس و ارزشهای والای الهی و اسلامی آن را برمی گزینند. تقیه، نوعی بسترسازی برای زندگی مسالمت آمیز در جامعههای مختلف و تحمّل آرا و اندیشه های مخالف است تا آن گاه که مخالفان مجاب گردند یا زمینه اختناق، تهدید و آزاررسانیها برطرف شده باشد. تقیه، هر چند امری واجب و منطقی است اما و جوب و ضرورت آن تا جایی است که با مصالح والای اسلامی در تقابل نبوده و به مقام خونریزی و فساد در دین نرسیده باشد، و الاّ حرمت، جایگزین وجوب خواهد بود. تقیه را با نفاق و دو رویی، فاصلهای از پنهان كردن کفر تا پنهان کردن ایمان است. به بیانی دیگر نفاق زاییده کفر و الحاد و تقیه زاییده ایمان است. فرق تقیه و نفاق از قبیل فرق توجیه ضرر به غیر و دفع ضرر متوجه به نفس است. توجیه ضرر به غیر، حرام است، اما دفع ضرر از خود، واجب مگر آنکه مصلحتی اقوی در کار باشد»[۳۴] در تاریخ مبارزات مذهبی، اجتماعی و سیاسی، زمانهایی بیش میآید که انسانهای حقطلب اگر به مبارزه آشکار دست بزنند، هم خودشان و هم مکتبشان را به دست نابودی میسپارند. در چنین شرایطی، عاقلانه آن است که شکل مبارزه را تغییر دهند و به مبارزه غیر مستقیم با دشمنان بپردازند، و تقیه در حقيقت مبارزه مخفیانه و غیرمستقیم است.[۳۵] تقیه هر چند در نمود قرآنی در رابطه با تقیة شخص مسلمان از گروهها، و حکومتهای کافر است ولی به تصریح فقیهان و دانشمندان اسلامی، در این مورد خلاصه نشده و تقیه مسلمانان از همدیگر را نیز شامل می شود. منابع: قرآن مجيد. نهج البلاغه. ابن منظور، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، قم، ۱۳۶۳ش. انصاري،سراج، نبرد با بيديني، چاپ دوم، كتابفروشي بنيهاشمي، تبريز، ۱۳۴۵ش. انيس ابراهيم و ...، المعجم الوسيط، مطابع دارالمعارف، مصر، ۱۹۷۲م. آلوسي، سيد محمود، روح المعاني، چاپ اول، دار الكتب العلميه، بيروت، ۱۴۱۵ق. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، چاپ: دوم، ۱۳۷۱ق. جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، چاپ ششم، مركز نشر اسرا، قم، ۱۳۸۶ش. سبحاني، جعفر، دشمنان دوستنما، كانون انتشارات جيبي، تهران، ۱۳۵۳ش. سبحاني، جعفر، منشور جاويد، دار القرآن الكريم، قم، ۱۳۷۴ش. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، چاپ چهارم، دار احياء التراث العربي، بيروت، ۱۳۹۱ش. شيخ طبرسي، مجمع البيان، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش. شيخ طوسي، التهذيب، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۶۵ش. شيخ مفيد، شرح عقائد الصدوق او تصحيح الاعتقاد (ضميمه اوائل المقالات)، تصحيح و تعليق: عباسقلي واعظ چرندابي، چاپ دوم، تبريز، ۱۳۷۱ق. طباطبائي، سيد محمدحسين، الميزان، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامي، قم، ۱۴۱۷ق. طبرسي، ابونصر حسنبن فضل، مكارم الاخلاق، ترجمه: سيد ابراهيم ميرباقري، فراهاني، تهران، ۱۳۵۵ش. عياشي، تفسير عياشي، تحقيق: سيد هاشم رسولي محلاتي، چاپ اول، موسسه العلميه للمطبوعات، بيروت، ۱۴۱۱ق. قرطبي، محمد بن احمد، الجامع لاحكام القرآن (تفسير قرطبي)، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ش. قمي، شيخ عباس، سفينه البحار، انتشارات فراهاني، تهران. دو جلدي. كشي، محمد بن عمر، رجال كشي، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلاميه)، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. كليني، ابي جعفر محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه و شرح: سيد جواد مصطفوي، علميه اسلاميه، تهران، ۱۳۴۸ش. كليني، ابي جعفر محمدبن يعقوب، فروع كافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۶۵ش. متقي هندي، كنز العمال، تحقيق: عمر الدمياطي، چاپ دوم، دار الكتب العلميه، بيروت،۱۴۲۴ق. مدني، سيد جلال الدين، تاريخ سياسي ايران، دفتر انتشارات اسلامي، قم، ۱۳۶۱ش. مطهري، مرتضي، يادداشتهاي استاد مطهري، انتشارات صدرا، قم، ۱۳۸۲ش. منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم عليه السلام، مصباح الشريعه، بيروت، چاپ اول، ۱۴۰۰ق. منابع: [۱]- شرح عقاید الصدوق او تصحیح الاعتقاد، ۶۰. [۲]- روح المعانی، ۱۱، ۲۰۷. [۳]- یادداشتهای استاد مطهری، ۲، ۲۴۲. [۴]- همان، ۲۴۷. [۵] - كافي، ۱، ۲۹. [۶]- مجمعالبیان، ۶،۵۹۷. [۷]- کهف ۱۸، ۹۵: «دو القرنین گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)، مرا بانیرویی یاری دهید تا میان شما و آنان سدّ محکمی قرار دهم». [۸]- تفسیر عیاشی، ۲، ۳۵۱. [۹]- کافی، ۲، ۲۱۷ [۱۰] - همان، ۲۲۰. [۱۱] - همان،۱۶۸. [۱۲] -همان، ۳، ۳۱۳. [۱۳] ( ۲) يعني عشائر المخالفين لكم في الدين. [۱۴] ( ۳) الخبء: الاخفاء و الستر. [۱۵] - وسایل الشیعه، ۱۱، ۴۷۱. [۱۶]- تفسیر عیاشی، ۲، ۳۲۱. ۳- اصول کافی، ۱، ۴۴۸، ح ۲۸. [۱۸]- رجال کشی، ۲۰۷. [۱۹]- تهذیب، ۶، ۱۷۲. [۲۰]- مائده/ ۵، ۳۲ (من قتل نفساً بغیر نفس او فساداً فی الارض فکانّما قتل الناس جمیعاً) [۲۱]- نساء/ ۴، ۹۳ (و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنهُ ...) [۲۲] - محاسن برقی، ۱، ۲۵۹. [۲۳]- شرح عقاید صدوق، ۶۶. [۲۴] - الکافی، ۲، ۲۱۹. [۲۵] - بقره/ ۲، ۲۷۳. [۲۶]- اصول کافی، ۳، ۳۲. [۲۷]- مکارم الاخلاق، ۱، ۱۵۴. [۲۸] - الکافی، ۶، ۴۸۱. [۲۹] - الکافی، ۲، ۲۲۵. [۳۰] - همان، ۲۲۰. [۳۱]- نهج البلاغه، خطبه ۳ [۳۲] - الکافی، ۲، ۲۱۷. [۳۳] - همان، ۲۱۸. [۳۴] يادداشتهاي استاد مطهري، ۲، ۲۴۵. [۳۵] - پايگاه اينترنتي حوزه.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]
صفحات پیشنهادی
منشأ عرفان اسلامی آیات و روایات است نه چیز دیگر
خسروپناه در گفتگو با مهر منشأ عرفان اسلامی آیات و روایات است نه چیز دیگر شناسهٔ خبر 2939930 - چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸ ۰۳ دین و اندیشه > اندیشمندان رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با انتقاد از اعتقاداتی که منشأ عرفان اسلامی را عرفان مسیحی یهودی یا ایرانی می داند گفتمسئله شناسی دروغ به کمک آیات و روایات
عباس خسروانی مسئله دروغگویی را می توان در حوزه سبک زندگی مورد مطالعه قرار داد به عبارتی نبود صداقت در روابط اجتماعی یکی از آسیب های جدی سبک زندگی ایرانی-اسلامی است که هیچ سنخیتی با ایرانیت و اسلامیت ما ندارد آیت الله خامنه ای از جمله شخصیت هایی هستند که آسیب شناسی و علت یابی دربهرهبرداری از پروژه گازرسانی به مرزنآباد در سفر هیات دولت
دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۷ فرماندار چالوس گفت با حضور معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی پروژه گاز مرزنآباد به بهرهبرداری میرسد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه مازندران محمد ناصر زندی در نشست خبری با رسانههای گروهی با اشاره به سفر هیئت دولت و رئیسبهبود وضعیت مرزهای مبادلاتی کرمانشاه تا ۴۵روز آینده
دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۶ استاندار کرمانشاه گفت با رفع موانع و مشکلات موجود در یک فاصله زمانی 45 روزه شاهد وقوع تغییرات محسوس و مثبتی در روند فعالیتهای مرزهای رسمی پرویزخان و خسروی خواهیم بود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه کرمانشاه دکتر رازانی از مرزهای رسم54 هزار خودرو در مرز صادرات متوقف شد
محسن صالحینیا 54 هزار خودرو در مرز صادرات متوقف شد معاون وزیر صنعت گفت کمتر از 16هزار دستگاه خودرو از مجموع 70هزار خودروی برنامه ریزی شده در نیمه نخست سال جاری به بازارهای خارج کشور صادر شده است به گزارش سرویس اقتصادی"جام نیوز" معاون امور صنایع وزارت صنعت معموشک بالستیک «عماد» ؛ دقت تا مرز صد درصد
کارشناس مسائل استراتژیک مطرح کرد موشک بالستیک عماد دقت تا مرز صد درصد شناسهٔ خبر 2938503 - دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۳ سیاست > امنیتی و دفاعی یک کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به ویژگی های موشک بالستیک دوربرد عماد گفت مهمترین مشخصه این موشک در اختیار داشتن سیستم هدایتبکارگیری پهپاد برای کنترل ترافیک زوار اربعین حسینی در مرز مهران
رییس اداره فناوری و ارتباطات یگان ویژه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران گفت یگان ویژه ناجا اربعین امسال در کنار موضوع خدمت رسانی با امکانات امداد و نجات هوایی از پهپاد برای کنترل ترافیک و امنیت زوار عتبات عالیات عراق در مرز بین المللی مهران استفاده می کند به گزارش خدمت سرهنگبرای رصد حملات روسیه در سوریه صورت گرفت حضور هیئت آمریکایی در مرزهای شمالی لبنان
برای رصد حملات روسیه در سوریه صورت گرفتحضور هیئت آمریکایی در مرزهای شمالی لبنانمنابع آگاه از حضور هیئتی آمریکایی در مناطق مرزی لبنان و سوریه به منظور رصد حملات روسیه در سوریه خبر دادند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس یک مقام سیاسی لبنان با بیان اینکه هیئتی از سفارت آمریکامازندران همواره در خط انقلاب و مرزدار کشور است
رئیس جمهور در فرودگاه ساری مازندران همواره در خط انقلاب و مرزدار کشور است شناسهٔ خبر 2938481 - دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۵۶ استانها > مازندران ساری - رئیسجمهور در بدو ورودش به فرودگاه دشت ناز ساری گفت مازندران استانی است که همواره در خط دفاع از انقلاب و دفاع مقدس بوده و مرزدرئیس دانشگاه آزاد قائمشهر: دانشجویان برای مرزشکنی دانش تلاش کنند
رئیس دانشگاه آزاد قائمشهر دانشجویان برای مرزشکنی دانش تلاش کنندرئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر گفت دانشجویان باید در صحنه مبارزه علمی برای مرزشکنی دانشی تلاش کنند به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری به نقل از روابط عمومی دانشگاه آزاد واحد قائمشهر محمدرضا باقرزاده د-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها