تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816661443




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زوایای پنهان فاجعه منا در بیان یک شاهد عینی/ قضا وقدر و فاجعه منا


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
زوایای پنهان فاجعه منا در بیان یک شاهد عینی/ قضا وقدر و فاجعه منا

مرتضی ترابی


شناسهٔ خبر: 2939274 - سه‌شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۵
دین و اندیشه > سایر

در چهارچوب تبلیغات فراوانی که برای کمرنگ کردن مسؤلیت مجریان حج در فاجعه منا انجام می گیرد برخی تلاش دارند این حادثه را تقدیر الهی بنامند و بگویند مفری از قضا و قدر الهی نیست. به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو گزارش و تحلیل فاجعه منا توسط حجت الاسلام مرتضی ترابی، روحانی شاهد و حاضر در این واقعه است که از نظر می گذرد؛ حادثه دلخراش منا که منجر به جان باختن هزاران انسان بی گناه و مهاجر الی الله در حرم امن الهی در حال احرام گردید قلوب همه مسلمانان را جریحه دار نموده است راه صحیح برخورد با آن انجام تحقیقات بی طرفانه و شناسایی عوامل به وجود آوردنده آن و اجرای حکم الهی در مورد آنان است ولی رسانه های زیادی در دنیا سعی می کنند با تبلیغات گمراه کننده واقعیت های تلخ مربوط به آن را پنهان نموده و آن را به فراموشی بسپارند. شرح واقعه در روز عید قربان سال جاری (سال ۱۳۹۴) هنگامی که حاجیان پس از طلوع آفتاب وارد سرزمین منا شدند و طبق روال پس از  گذاشتن کوله بار در خیمه های خود با حالت احرام برای رمی جمرات حرکت کردند کسی فکر نمی کرد که حادثه دردناکی در پیش است. اولین چیزی که برای کسانی که سالهای قبل نیز از ایران به حج مشرف شده بودند جلب توجه می کرد این بود که حاجیان منطقه ربوه منا که شامل حجاج ایران و آفریقای غیر عربی بود توسط مأموران سعودی تنها به یک مسیر سوق داده می شوند یعنی مسیر ۲۰۴ در حالی که در سالهای گذشته حجاج از مسیرهای موازی مانند سوق العرب و جوهره نیز می توانستند استفاده کنند. علاوه بر جمعیت منطقه ربوه حجاجی که در خود مسیر یاد شده خیمه داشتند مثل مصریها و الجزائریها نیز به این جمعیت اضافه می شدند لذا هرچه جلوتر می رفتیم جمعیت فشرده تر می شد و گرمای هوا از یک طرف و فشار جمعیت از سوی دیگر وضعیت سختی را به وجود آورده بود و جمعیت به سختی حرکت می کرد ولی با این همه هنوز مشکل حادی به وجود نیامده بود تا وقتی که به نزدیکی پل عبد الملک خالد رسیدیم حدود ساعت هشت و چهل وپنج دقیقه صبح جمعیت از حرکت ایستاد معلوم بود که جلوی حرکت حجاج گرفته شده است این در حالی بود که از عقب جمعیت مثل سیل در حال سرازیر شدن بودند و امکان برگشت وجود نداشت. و این جا بود که مردم در اثر فشار دنبال راه مفری بودند ولی متأسفانه هیچ راهی برای گریز و نجات از مهلکه نبود و خیمه های اطراف، ورودی های خود را به روی حجاج بسته بودند. و لذا ضعیفتر ها به زمین می افتادند. ابتدا حجاج سعی می کردند به هم دیگر کمک کنند ولی با وخیم تر شدن اوضاع و شدت یافتن فشار جمعیت و تبدیل آن به موج دیگر کسی قدرت کمک به دیگران را نداشت اگر کسی توانایی داشت سعی می کرد خودش را سر پا نگه دارد و عده ای کمی هم توانستند خودشان را به سختی به بالای خیمه ها برسانند و یا از بالای میله های داخل خود را به داخل خیمه های اطراف بیندازند. نگارنده سطور نیز با عنایت الهی توانستم جزء معدود افرادی باشم که خود را از بالای میله به داخل خیمه های الجزائر بیندازم. برخی هم که با زحمت خود را به درون راه روهای چادر های الجزائر رسانده بودند همان جا در اثر گرما زدگی جان دادند و ما که رمقی داشتیم سعی می کردیم با انداختن بطری آب به گرفتاران در ازدحام و همچنین دادن آب به افراد داخل راه روها به آنها کمک کنیم. کلا زمین خیابان ۲۰۴ پر از جنازه ها یا افراد بی هوش بود که روی هم افتاده بودند که در اثر کمبود اکسیژن و تشنگی و فشار فیزیکی از پا در می آمدند یا بی هوش می شدند. این وضعیت ناگوار حدود دو ساعت ادامه داشت در این مدت کمکی به حجاج نشد تا این که در اثر فشار جمعیت درب های ورودی خیمه های اطراف باز شد و مردم به راهروهای خیمه های اطراف پناه برده به این صورت برخی نجات یافتند و این در حالی بود که هزاران نفر به روی زمین افتاده بودند. یا جان داده بودند یا از هوش رفته بودند. پس از چند ساعت آمبولانس های سعودی و کشورهای دیگر آمدند و برخی از حجاج را به بیمارستان ها منتقل نمودند. تعداد جانباختگان به قدری زیاد بود که تا پاسی از شب تعدادی از جنازه ها روی زمین مانده بود. سوالاتی که باید پاسخ داده شود؟ در باره عملکرد ماموران سعودی در روز حادثه سوالات زیر مطرح است: به جای تخصیص یک راه (راه شماره ۲۰۴) اگر مسیرهای موازی آن مانند راه سوق العرب و جوهره که جمعیت خیلی کمتری در آنها بودند باز می کردند آیا این حادثه به وقوع می پیوست؟ متاسفانه پلیس سعودی همه کاروانهای منطقه ربوه را به یک مسیر باریک راهنمایی می کردند و از رفتن کاروانها به مسیر های موازی ممانعت می کردند. حال آن که در سال های قبلی چند راه موازی باهم مورد استفاده کاروان ها بودند. اگر پلیس سعودی و ماموران الدفاع المدنی که دارای برجهای مراقبت مشرف بر همه راههای منا است در حین وقوع ازدحام جلوی سر آزیر شدن جمعیت از خیابان عریض مناطق ربوه و اطراف به سوی خیابان ۲۰۴ می گرفتند آیا ابعاد این فاجعه به این گستردگی می شد؟ در حالی که بیش از دو ساعت حالت ازدحام شدید که موجب جان باختن می شد ادامه داشت و در این مدت اقدامی صورت نگرفت. اگر در ابتدای وقوع حادثه که توسط هزاران نفر توسط شماره ها اعلام شده وضعیت پیش آمده به ماموران سعودی اطلاع داده شد به چادرهای اطراف که مربوط به کشورهای الجزائر و … بود دستور داده می شد که ورودی های خود را به روی حجاج در محاصره قرار گرفته باز کنند یا حد اقل آب در اختیار حجاج در محاصره قرار گرفته قرار بدهند ابعاد فاجعه به این حد گسترده بود؟ و… سوال های بی پاسخ دیگر اما چرا سوال اساسی که در اینجا پاسخ می طلبد این است که چرا سعودی ها در این شرائط بحرانی خود را درگیر چنین قضیه ای بکنند؟ پاسخ این سوال را این گونه می توان داد: درگیری های درون خاندان آل سعود باعث به وجود آمدن چنین فاجعه ای شد با این توضیح که افتادن مراکز قدرت به دست پسر ملک سلمان باعث عکس العمل رقبای وی در این خاندان شده و آنها پنداشتند که با به وجود آوردن چنین صحنه های می توانند مشروعیت وی زیر سوال ببرند. آنها بر اساس تضادهای عقیدتی و سیاسی که با حجاج ایرانی دارند همواره در صدد تضییق و اذیت به حجاج ایرانی یوده و هستند و این امر خصوصا در سال های اخیر که اختلافات سیاسی بالا گرفته بود پر رنگ شده بود و چون این مسیر در منی عمدتا مربوط به حجاج ایرانی بود خواسته اند برای حجاج ایرانی تضییق ایجاد کنند ولی کنترل از دستشان خارج شده و حادثه یا این ابعاد به وجود آمد. قضا و قدر و فاجعه منا در چهارچوب تبلیغات فراوانی که برای کمرنگ کردن مسؤلیت مجریان حج در فاجعه روز عید قربان در وادی منی امسال (۱۳۹۴) انجام می گیرد برخی تلاش دارند این حادثه را تقدیر الهی بنامند و بگویند مفری از قضا و قدر الهی نیست. بر اساس گزارش خبرگزاری عربستان (واس) شیخ عبد العزیز عبد الله آل شیخ مفتی اعظم عربستان فاجعه منی را قضا و قدر الهی دانسته و مدعی شده است که مقامات عربستان دراین فاجعه مقصر نیستد. وی گفت: شما در حادثه ای که رخ داده مسوول نیستید چرا که تمام آنچه که در اختیار و توان داشتید ارائه کردید اما در مورد این حادثه کاری از عهده انسان برنمی آید چرا که قضا و قدر بوده که انسان در آن نقش نداشته و به هر حال رخ می داد. پاسخ این شبهه به صورت مختصر به شرح زیر است: قضا و قدر الهی به معنای نظام مند بودن حوادث عالم است به عبارت دیگر «قدر» به معنای اندازه گیری است به این معنی که خداوند هر چیزی را با اندازه و استعداد و قابلیت خاص آفریده است. خداوند متعال می فرماید: انا کل شیئ خلقناه بقدر. ما هر چيزى را به اندازه‏اى آفريده‏ايم. (سوره قمر آیه ۴۹) و «قضا» به معنای تحقق یکی از آن استعدادها و قابلیت هاست که بر اساس سنن الهی به فعلیت می رسد. مثلا یک قطعه چوب استعداد دارد که به شکل های مختلف در آید هر چه این استعدادها متعدد هم باشد ولی قطعا محدود است مثلا قابلیت های که در یک قطعه آهن هست در آن نیست به این استعداد و قابلیت ها «قدر» یعنی اندازه آن شیئ گفته می شود حال اگر یکی از آن استعداد ها در اثر عوامل ارادی یا غیر ارادی محقق شد تبدیل به قضا می شود. بنابر این اعتقاد به قضا و قدر اعتقاد به این است که در نظام هستی هر چیزی با محاسبه دقیق و معین به طور قانونمند و سازوار در چهارچوب نظام علت و معلول قرار داده شده است و این عقیده ربطی به عقیده نادرست جبر ندارد. تردیدی نیست که هیچ رخدادی در عالم جز به تقدیر الهی به معنای فوق رخ نمی دهد چه برگی که از درخت می افتد وچه کاری که از انسان سر می زند هر دو به تقدیر الهی است ولی جریان تقدیر در آن دو متفاوت است و آن وجود اختیار در افعال انسان است که آن هم جزء مشیت و تقدیر الهی است. یعنی خدا خواسته است که انسان مختار باشد و به اختیار خود کاری را انجام دهد. بنابر این برای تحقق افعال ارادی (که ویژگی انسان است) تحقق اسباب آن از جمله اراده لازم است که اگر آگاهانه باشد فعل عمدی خواهد بود و اگر نا آگاهانه باشد شبه عمد یا خطاست. که هر کدام آثار حقوقی خود را دارد. و قران کریم نیز بر اختیار و مسوولیت انسان در قبال افعال ارادیش تاکید دارد و می فرماید که: «إنّا هَدَيْناهُ السَّبْيلَ إمّا شاكِراً وإمّا كَفُوراً» ما به او راه را نشان داده‏ايم خواه سپاسگزار باشد يا ناسپاس. (سوره انسان: ۳) قرآن کریم با نقل منطق مشرکان که گمراهی خویش را به مشیت الهی پیوند می زدند و می گفتند «لو شاءَ اللَّه ما أَشْرَكْنا وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمنا مِن شي‏ءٍ». مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» این منطق را مردود شمرده و پاسخ می گوید که: «كَذلِكَ كَذَّبَ الّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّى ذاقوا بأسَنا». كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. (سوره انعام آیه ۳۵) عقیده جبر و نقش آن در عملکرد حاکمان هميشه در جامعه بشرى هر قدرت جابره‏اى هر اندازه زور داشته باشد بالأخره نياز به يك پشتوانه فكرى و فلسفى و عقيدتى دارد، که بتواند عملکرد خود را بر اساس آن توجیه کند یکی از اساسی ترین این فلسفه ها ترویج جبرگرائی و تحریف عقیده به قضا و قدر الهی بوده است. وقتى كه دستگاههاى جبّار مى‏ خواهند عملکرد خودشان را توجيه كنند، جبرگرا مى‏شوند يعنى همه چيز را مستند به خدا مى‏ كنند و می گویند: كار خدا بود كه اين‏جور شد، اگر مصلحت نبود كه اين‏جور نمى‏شد، خدا خودش نمى‏ گذاشت كه اين‏ جور بشود. ابن زياد بعد از شهادت اباعبداللَّه وقتى كه مردم را در مسجد بزرگ كوفه جمع كرد تا قضيه را به اطلاع آنها برساند، گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى اظْهَرَ الْحَقَّ وَ اهْلَهُ وَ نَصَرَ اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ اشْياعَهُ» خدا را شكر مى‏كنيم كه حقيقت را پيروز كرد و یزید و پیروانش را نصرت داد. باز ابن زیاد در مواجهه با حضرت زینب سلام الله علیها می گوید: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى فَضَحَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ…». خدا را شكر، اين خدا بود شما را رسوا كرد و شما را كشت… این منطق از آن روزگار در منظومه عقائد مسلمانان گنجانده شد و در طول تاریخ حاکمان ظالم عملکرد خویش را بر مبنای آن توجیه کردند. واهل بیت علیهم السلام همواره در مقابل این منطق ایستاده اند. نمونه آن مقابله امام زین العابدین با ابن زیاد است: ابن زیاد در مجلس کوفه به امام زین العابدین گفت «مَنْ انْتَ؟» تو كى هستى؟ فرمود: «ا نَا عَلِىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ» من على بن حسين هستم. گفت: «ا لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ؟» مگر على بن حسين را خدا در كربلا نكشت؟ فرمود: من برادرى داشتم، نام او هم على بودو مردم در كربلا او را كشتند. گفت: خير، خدا كشت. فرمود: البته كه قبض روح همه مردم به دست خداست، اما او را مردم كشتند.[۱] و امام صادق علیه السلام فرمودند که: مردم در باره قدر بر سه مرامند، برخی بر این گمانند که خدای متعال مردم را بر گناهان مجبور می سازد این نسبت ظلم دادن به خداست و در حد کفر است و برخی بر این باورند که همه چیز به آنها واگذار شده است. اینان سلطه پروردگار را موهون شمردند و این نیز در حد کفر است و گروه سوم آنانند که می گویند خداوند آنچه در حد طاقت بشر است بر عهده او نهاده و تکلیف مالایطاق را از عهده برداشته است اگر نیکی کند خدا را سپاس می گوید و اگر سرپیچی کند استغفار می کند و این گروه مسلمانان آگاه هستند. (التوحید، شیخ صدوق ص ۳۶۰) بنا بر این حادثه دردناک منا امر خارج از اراده بشری نبوده و با تدبیر صحیح قابل پیشگیری بوده و در صورت عدم وقوع نیز داخل قضا و قدر الهی بود نه مخالف آن مگر بر اساس منطق جبرگرائی که بطلان آن بر اساس تعالیم دین روشن است. فاجعه منا و چگونگی تحمل آن یک بعد فاجعه عظیم منا چگونگی مواجه شدن با آن برای کسانی که مستقیما نزدیکان خود را در آن از دست داده اند است. عمق مصیبت و غیر منتظره بودن آن، طوری است که تحمل آن را برای خیلی ها دشوار نموده است در این رابطه  شایسته است به حکمت مصیبتها در زندگی انسان و راه های که بزرگان دین برای کیفیت مواجه شدن با مصائب بیان نموده اند نگاهی داشته باشیم. نقش مصیبت ها در زندگی انسان مصیبت ها در زندگی بشر یک امتحان الهی است که در زندگی بشر جاری است حتی زندگی انبیاء و اولیاء و مومنان و اقعی در طول تاریخ آکنده از انواع مصائب و ابتلائات بوده است. و عمده حکمت و فلسفه آن بر اساس آیات قرآن و احادیث تربیت مومنان است که در روح آنها مقام صبر، استقامت و یقین و تسلیم و رضا به فعلیت برسد تا شایسته دریافت پاداش های قرارداده شده برای این مقام ها بشوند. قرآن می فرماید: و هر آينه شما را به چيزى از بيم و گرسنگى و كاهش مالها و جانها و ميوه‏ها مى‏آزماييم و شكيبايان را مژده ده. آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى‏رسد، مى‏گويند: «ما از آنِ خدائيم و به سوى او بازمى‏گرديم! اينها، همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدايت‏يافتگان! (سوره بقره آیه ۱۵۵- ۱۵۷) و در حدیثی از پیامبر گرامی چنین نقل شده است که فرمود: هرگاه خدا بنده ای را دوست داشته باشد او را مبتلا می کند پس اگر صبر پیشه کند او را برمی گیزند و اگر خوشنود باشد او را برتری داده و ممتازش قرار می دهد.[۲] و از  امام جعفر صادق علیه نقل شده است که فرمود: در بهشت مقامی است که بنده به آن نمی رسد مگر با درد و رنجی که در بدن او بر او عارض می شود.[۳] راه های رسیدن به آرامش در حین مواجهه با مصائب بر اساس آنچه روایات اهل بیت علیهم السلام می توان از راههای زیر را برای کاهش سختی بلا و تحمل پذیر بودن آن کمک گرفت: *یاد آوری مصائب پیامبر ص و اهل بیت علیهم السلام شایسته است یک فرد مومن در مواجهه با مصائب به یاد مصائب اولیاء الهی و ائمه اطهار ع بیفتد و با یاد آن مصائب  مصیبت های خود را قابل تحمل کند. امام رضا علیه السلام به فرزید شبیب فرمودند که: ای فرزند شبیب اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی بر حسین بن علی گریه کن چون که او را مانند سربریدن گوسفند سر بریدند و همراه او هیجده نفر از جوانان اهل بیتش شهید شدند که همانندی در روی زمین نداشتند.[۴] امام جعفر صادق فرمودند که هر که را مصیبتی رسد مصیبت از دست دادن پیامبر را یاد کند که از بزرگترین مصیبتهاست.[۵] لذا  علی علیه السلام وقتی خبر شهادت مالک اشتر به او رسید خود را با یادآوری مصیبت از دست دادن پیامبر (ص) تسلی می داد. شاید یکی از جهات آرامش بخش بودن یادآوری مصائب اهل بیت علیهم السلام این است که انسان در می یابد که دنیا جایی نیست انسان به آن دل ببندد در حالی که والاترین عزیزان انسان که همان پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) هستند در این دنیا خوشی ندیدند. *یاد آوری پاداشهای که خداوند برای صابران قرار داده است قرآن کریم می فرماید: آنان كه گفتند: «پروردگار ما خداوند است سپس پايدارى كردند، فرشتگان فرود مى‏آيند كه نهراسيد و اندوهناك نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند مژده باد!»[۶] امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید: «اگر مومن می دانست که در مصائب چه پاداشی هست آرزو می کرد که با مقراض ها بدن او را تکه تکه ی کردند.»[۷] *آنچه که انسان دارد امانت های خدا نزد اوست همه دارائی ها انسان، امانت های خدا در نزد اوست و خدا هر وقت خواست امانت خود را می گیرد. با چنین نگرشی به زندگی است که انسان با از دست دادن نزدیکان خود از نظر روحی آسیب نمی بیند. در نامه پیامبر ص به معاذ سوگ فرزند برای او گران آمده بود چنین آمده است:«جانها و اموال  فرزندان ما از مواهب و عاریه های خداوند است که تا مدتی مشخص در اختیار ما گذاشته و در وقت مشخصی آنهارا پس می گیرد.»[۸] امید است مومنان با تقویت دیدگاه توحیدی در خود و توجه بیشتر به عنایات خدا این حادثه تلخ و مصیبت بزرگ را وسیله ای برای رسیدن به همه پاداش های الهی که برای صابران قرار داده بسازند. منابع: [۲] َ قَالَ النَّبِيُّ ص إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِيَ اصْطَفَاهُ المستدرک ج ۲ ص ۴۲۷[۱]   مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏۱۷، ص: ۴۲۵. لازم به ذکر است این بخش از مقاله را با همفکری دوست فاضل جناب آقای خیاط از فضلا و اساتید مشهد نگاشته شده است. و به عبارتی این بخش مقاله اثر مشترک دو نفر است. [۳] عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِي الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا يَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالِابْتِلَاءِ فِي جَسَدِهِ الكافي ج : ۲ ص : ۲۵۵ [۴] عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ عَنِ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ. [۵] عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَمْرٍو النَّخَعِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أُصِيبَ بِمُصِيبَةٍ فَلْيَذْكُرْ مُصَابَهُ بِالنَّبِيِّ ص فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِب‏ [۶] فصلت ۳۰ [۷] لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ فِي الْمَصَائِبِ مِنَ الْأَجْرِ لَتَمَنَّى أَنْ يُقْرَضَ بِالْمَقَارِيضِ [۸]  إِنَّ أَنْفُسَنَا وَ أَمْوَالَنَا وَ أَهَالِيَنَا مَوَاهِبُ اللَّهِ الْهَنِيئَةُ وَ عَوَارِيهِ الْمُسْتَرِدَّةُ بِهَا إِلَى أَجَلٍ مَعْدُودٍ وَ يَقْبِضُهَا لِوَقْتٍ مَعْلُوم‏. بحارالأنوار ج : ۷۴ ص : ۱۷۴









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن