تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830555489




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اخبارى گرى ؛ پيدايش و پيامدها (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اخبارى گرى ؛ پيدايش و پيامدها (1)
اخبارى گرى ؛ پيدايش و پيامدها (1)   نويسنده:على اكبر ذاكرى   با نگاهى به دوره صفويه به اين نتيجه مى رسيم: از آغاز اين دوره تا نيمه نخست قرن يازدهم انديشه حاكم بر حوزه ها انديشه اجتهاد و گرايش به فلسفه و علوم عقلى بوده است. محقق كركى (م.940هـ.) از مجتهدان اصولى و بنام بود. پس از وى محقق اردبيلى (م.993هـ.) با مسلك اجتهادى و گرايش عرفانى عرصه را در دست داشت. شاگردان بنام وى مانند: صاحب معالم (م.1011هـ.) صاحب مدارك (م.1009هـ.) و ملاعبدالله شوشترى (م.1021هـ.) نيز همين روش را پى گرفتند. در نخستين سالهاى قرن يازده شيخ بهائى (952 ـ 1030هـ.) با گرايش اجتهادى فلسفى و عرفانى در پهنه اصفهان بلكه جهان اسلام درخشيد. همزمان با وى ميرداماد (970 ـ 1041هـ.) ميرفندرسكى (م.1050هـ.) و ملاصدرا (م.1050هـ.) با انديشه هاى قوى فلسفى با پديد آوردن آثار افتخارآميز سكه فلسفه را به نام خود زدند. با خالى شدن حوزه انديشه از اين متفكران بزرگ و عرصه داران حوزه انديشه ابرهاى تيره آسمان شفاف مدرسه فلسفه و اجتهاد را فراگرفته و در غيبت خورشيدها انديشه هاى ضد فلسفى و اصولى ميدان دار شدند. محمد امين استرآبادى در پيشاپيش همه بر طبل ضد اصولى مى كوبيد. در اين عصر تنها به نام چند تن بر مى خوريم كه داراى مشرب اصولى و گرايش فلسفى بوده و فلسفه و اصول تدريس مى كرده اند: آقا حسين خوانسارى (1016 ـ 1098هـ.) محقق خراسانى (م.1090هـ.) آقا جمال خوانسارى (م.1125هـ.) فاضل هندى (م.1137هـ.) و فيض كاشانى (م.1091هـ.) با داشتن مشرب فلسفى با اجتهاد سرسختانه مخالفت مى ورزيد1 و به مجتهدان طعن مى زد.2 امّا در برخورد با صوفيه با اين كه با آنان به مخالفت برخاست ولى از حدّ اعتدال بيرون نرفت و آنان را خارج از دين و مذهب نينگاشت و از كتابى كه در باب محاكمه بين صوفيه و متشرعه نگاشته: (المحاكمة بين الطائفتين من المؤمنين)3 بر مى آيد آنان را مؤمن مى دانسته است. علامه مجلسى نيز با اين كه اخبارى مسلك و مخالف صوفيه بود ولى با فلاسفه اسلامى محترمانه برخورد مى كرد. پس بدون درك و فهم گرايشها و آگاهى از آنها نمى توان درباره درگيريها و بگومگوهاى علمى در باب نماز جمعه تقليد از ميت و… سخنى ترازمند گفت. در اين عصر دو مكتب در علوم عقلى و نقلى با دو گرايش به طور كامل جداى از هم; در ساحت انديشه پا به عرصه گذاشته: 1. صدر المتألهين با توجه به فلسفه مشاء و اشراق و با الهام از روايات اهل بيت حكمت متعاليه را بنيان نهاد: (فلسفه صدرا از يك نظر به منزله چهارراهى است كه چهار جريان; يعنى حكمت مشائى ارسطويى و سينايى و حكمت اشراقى سهروردى و عرفان نظرى محيى الدينى و معانى و مفاهيم كلامى با يكديگر تلاقى كرده و مانند چهار نهر سر به هم آورده رودخانه اى خروشان به وجود آورده اند.)4 2. مكتب اخبارى گرى كه آن را محمد امين استرآبادى بنيان نهاد و از همين دريچه به نقد علم اصول و مشرب اجتهادى پرداخت و اين انديشه سه قرن در حوزه هاى تشيع نقش آفرين و ميدان دار اصلى بود. آقا حسين خوانسارى كه از او با عنوان: (استاد الكل فى الكل) و يا (استاد الحكماء والمتكلمين و مربى الفقهاء والمحدّثين)5 و (جامع معقول و منقول) ياد مى شود با هيچ يك از اين دو مكتب ميانه خوبى نداشت. در حاشيه اشارات بدون ذكر نام به نقد انديشه هاى ملاصدرا پرداخت و استاد وى محمد باقر سبزوارى در حاشيه خود بر اشارات از اشكالهاى وى پاسخ داد.6 محقق خوانسارى در (رساله وضع شبهه استلزام) به رد نظر سبزوارى در اين موضوع پرداخت و محقق سبزوارى پس از آگاهى از نقد خوانسارى رساله مستقلى در ردّ خوانسارى نوشت و خوانسارى دوباره به سبزوارى پاسخ داد.7 خوانسارى در رساله مقدمه واجب نظر سبزوارى فاضل قزوينى و نائينى را مورد نقد قرار داد.8 وى در فلسفه مشايى مى انديشيد و در اين علم تخصص داشت. نوشته اند: ملا خليل قزوينى وقتى متوجه شد كه نظر وى درباره ترجيح بلامرجح و فاسد بودن شكل اول در منطق از سوى آقاحسين خوانسارى نقد شده از قزوين به اصفهان رفت تا با وى به گفت وگو پردازد. از باب اتفاق با يكى از شاگردان خوانسارى برخورد كرد و انگيزه خود را از سفر بيان كرد. شاگرد براى وى نادرستى ديدگاهش را نمود و ديدگاه استاد خود محقق خوانسارى را باز گفت. ميرزا خليل در همين ديدار پى به اشتباه خود برد و به سوى قزوين بازگشت.9 درباره اخبارى گرى نظر خاصى از خوانساريها گزارش نشده است. آنچه مسلم است آقا حسين و آقا جمال و برادرش آقا رضى از مكتب اصولى و اجتهادى پيروى مى كردند. (حاشيه شرح مختصر الاصولِ)10 ايجى و ديدگاه وى درباره (اجماع) كه اخباريان آن را حجت نمى دانند در مشارق الشموس بيان گر اين نكته است. درگيرو دار گسترش انديشه اخبارى گرى آقا حسين توانست با تربيت شاگردان برجسته و آگاه انديشه اصولى را به نسلهاى ديگر انتقال دهد و از نابودى كامل روش اجتهاد در حوزه اصفهان به سهم خود جلوگيرى كند. گويا تا زمان آقا حسين(1098) انديشه اخبارى گرى انديشه چيره و برتر نبوده است; زيرا استاد وى محقق سبزوارى (م.1090هـ.) نيز روش اجتهادى داشته اما بعد از محقق خوانسارى انديشه اخبارى گرى بر حوزه اصفهان سايه افكنده و اصول گرايان: آقا جمال و فاضل هندى در اقليت بوده اند. امّا گفت وگوها و بگومگوها و برخوردهاى تند بين اصوليان و اخباريان در زمان حيات محقق خوانسارى بوده است. جريان ديگرى كه در دوران حيات آقا حسين آغاز و در دوران آقا جمال ادامه يافت جريان مبارزه با صوفيه است. موضع دقيق خوانساريها در اين باره روشن نيست; ولى از نوشته هاى برجاى مانده بر مى آيد در اين درگيريها كسى با آقا حسين خوانسارى در نيفتاده كه گويا اين از صراحت لهجه دقت و باريك انديشى و حاضر جوابى او ناشى مى شده است: (ولايتفوّه ابداً الاّ بما لم يتيسّر لأحد ردّه.)11 سخنى بر زبان جارى نمى كرد مگر به گونه اى كه كسى امكان رد آن را نداشته باشد. روى هم رفته محقق خوانسارى در اين گير و دارها و درگيريها ميانه روى را پيشه كرده كه اين را مى شوداز تذكره نصرآبادى كه گرايش به صوفيه دارد و از آقا حسين با احترام فراوان ياد مى كند فهميد.البته از اين روش و منش خوانسارى نمى توان برداشت كرد كه وى با صوفيه موافق بوده كه اين برداشتى است نادرست. اگر مخالفت با غنا را نوعى مبارزه با صوفيه بدانيم مى توان گفت: ادعاى وحيد بهبهانى در نگارش بيست رساله به خامه شاگردان آقا حسين در ردّ محقق سبزوارى حكايت از موضع متعادل محقق خوانسارى در اين باره دارد. از پاره اى از نوشته هاى ضد صوفيه آن زمان استفاده مى شود: مخالفان صوفيه در مواردى نظر به نقد انديشه هاى محقق خوانسارى نيز داشته اند كه به آن اشاره خواهد شد. از آن جا كه جريان اخبارى گرى و مبارزه با صوفيه در دوران خوانساريها رخ داده و آنان سعى در داشتن موضعى مناسب و به دور از تنش داشته اند از اهميت زيادى برخوردار است و اين موضع مناسب و خردمندانه در قرنهاى بعدى اثر گذاشت كه به آن خواهيم پرداخت. محمد امين استرآبادى (م.1033 يا 1036) با نگارش فوائد المدنيه در ربيع الاول 1031 درحجاز12 و فرستادن آن به نجف و ايران مكتب اخبارى گرى را بنياد نهاد. بيش تر علماى ايران از انديشه هاى استرآبادى استقبال كردند. محمد تقى مجلسى در فائده ششم از شرح فارسى من لايحضره الفقيه به نام: لوامع صاحبقرانى در اين باره مى نويسد: (ديگر [از] امورى كه ذكر آن لايق نيست اختلافاتى كه در ميان به هم رسيده و هر يك به موجب يافت خود از قرآن و حديث عمل مى نمودند و مقلدان متابعت ايشان مى كردند تا آن كه سى سال تقريباً قبل از اين فاضل متبحر مولانا محمد امين استرآبادى رحمة الله مشغول مقابله و مطالعه اخبار ائمه معصومين(ع) شد و مذمت آراء و مقاييس را مطالعه نمود و طريقه اصحاب حضرت ائمه معصومين(ع) را دانست (فوايد مدنيه)را نوشته و به اين بلاد فرستاد. اكثر اهل نجف و عتبات عاليات طريقه او را مستحسن دانستند و رجوع به اخبار نمودند و الحق آنچه مولانا محمد امين گفته است حق است. مجملاً طريق اين ضعيف وسطى است ما بين افراط و تفريط و آن طريق را در روضة المتقين مبرهن ساخته ام….)13 اين اثر را محمد تقى مجلسى در حدود سال 1065 نگاشته است پس از نگارش روضة المتقين به سال 1063. اين گزارش به خوبى جايگاه انديشه استرآبادى را در حوزه هاى نجف و ايران مى نماياند. انديشه هاى استرآبادى   استرآبادى در اين انديشه خود را اثر پذيرفته از استاد و پدر خانم خود14 ميرزا محمد استرآبادى (م.1028) صاحب منهج المقال معروف به رجال كبير مى داند. مى گويد: به سفارش او بوده كه به اخبار تمسك جسته و آنها را محور كار قرارداده است.15 صاحب فوائد المدنيه افتخار مى كند كه پس از سالها تلاش و استفاده از محضر عالمان بزرگ اصولى با تهجد و عبادت بسيار به اين مهم دست يافته است. موجى را كه محمد امين استرآبادى آفريد چند قرن حوزه هاى علميه را در عراق اصفهان قم و كاشان در بر گرفت و در اين مدت اصول از عرصه خارج شد. استرآبادى بر اين باور بود: با بودن احاديث ما نيازى به اجتهاد و تقليد نداريم هر كس مى تواند به طور مستقيم تكليف خود را از اخبار بيرون بكشد و برابر آن عمل كند. فهم افراد از اخبار گرچه هميشه يقين آور و برابر واقع و رضاى الهى نيست ولى پديد آورنده علم عادى هست و در انجام تكليف علم عادى شرعى كافى است. و اين برتر از گمانى است كه اصوليان آن را حجت و نزديك به علم و يقين مى دانند.16 محمد تقى مجلسى در ترجمه و شرح فقيه شاهدى بر اين نظر ارائه مى دهد كه مردم خود براى فهم تكليف به احاديث رجوع مى كرده اند: (و در كتابى ديدم كه در زمان على بن بابويه از محدثين قم دويست هزار بودند و ظاهراً وجهش اين بوده كه عوام و خواص همه عمل به حديث مى كردند و احاديث را حفظ مى نمودند.)17 ييادآور مى شود: مراجعه به روايات از آن روى بايسته است كه در سخنان گوناگونى كه از امامان(ع) به ما رسيده به آن سفارش گرديده و در اخبار بسيارى از تقليد و اجتهاد باز داشته شده است. فائده ديگر مراجعه به اخبار و بهره از آنها در امان ماندن احكام الهى است از تحريف و اختلاف نظر در اين جا استفاده از ديدگاههاى علماى پيشين در فهم اخبار مشكلى پديد نمى آورد بلكه يكسانى و يگانگى در فهم روايات را پديد مى آورد. استرآبادى در يكى از فايده هاى كتاب خود مى نويسد: (امام ثقة الاسلام كلينى قدس سرّه در كتاب كافى بابى را آورده كه امامان ما را به تمسك به احاديث موجود در كتابهاى روايى زمان غيبت كبرى سفارش كرده اند. سپس دو باب آورده كه در يكى تقليد و در ديگرى رأى يعنى اجتهاد را باطل دانسته است; اما علامه حلى و موافقان وى از اين سه باب و مانند آن غفلت كرده اند.)18 وى دو فصل مهم در اين كتاب بنيان نهاد: فصل اول: در باطل بودن تمسك به استنباطهاى گمان آور در نفس احكام الهى.19 وى در اين فصل از زاويه هاى گوناگون بر گمان آور بودن اجتهاد استدلال كرده و راه اجتهاد را باطل دانسته است. فصل دوم: در بيان منحصر بودن مدرك آنچه از ضروريات دين نيست از مسائل شرعى اصلى يا فرعى در شنيدن از ائمه(علیه السّلام) .20 بر اين اساس اخباريان مدارك احكام را منحصر در آيات و روايات مى دانند و عقل و اجماع را مدرك ادله نمى شمارند و اجماع را حجت نمى دانند.21 استرآبادى درباره عمومات آيات قرآن مانند: (اوفوا بالعقود)22 و ظواهر آن مانند: (اولامستم النساء)23 و (اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم)24 و ظواهر سنن پيامبر مانند: (لاضرر ولاضرار فى الاسلام) بر اين باور است براى فهم آنها ما بايد جست وجو كنيم و به كلام ائمه(ع) مراجعه كنيم اگر چنانچه رواياتى از امامان به دست آورديم برابر آن عمل مى كنيم در غير اين صورت توقف مى كنيم و روا نيست كه ما به آنچه اهل سنت در تفسير قرآن تمسك جسته اند تمسك بجوييم.25 بنابراين در حقيقت منابع احكام منحصر مى شود در رواياتى كه از ائمه نقل شده است. شمارى بر اين باورند: ابن ابى جمهور احسائى از جمله كسانى است كه راه را بر اخباريان هموار گردانيد و پيش از استرآبادى در رساله اى با عنوان: (العمل باخبار اصحابنا)26 به اقامه ادله اى در اين زمينه پرداخته بود. و استرآبادى آن را كامل و به سامان رساند. مخالفان استرآبادى   اشاره شد كه بسيارى از علما از انديشه هاى استرآبادى استقبال كردند امّا بودند شمارى از علماى برجسته كه به پيامد زيانبار اين ديدگاه پى بردند و از همان اوان به مخالفت برخاستند و رساله هايى بر رد ديدگاه وى نگاشتند. از جمله: 1. سيد نورالدين على بن على بن الحسين عاملى (م.1068) (الفوائد المكية فى مداحض حجج الخيالات المدنيه و نقض ادلة الاخباريه).27 2. مولانا دلدار على نقوى هندى (م.1235هـ.) (على اساس الاصول).28 3. شيخ فخرالدين بن محمد على طريحى نجفى (م.1087هـ.) (جامعة الفوائد).29 4. افزون بر رساله هايى كه به آن اشاره رفته انديشه هاى استرآبادى را گروهى از صاحب نظران و عالمان به بوته نقد گذاشته اند از جمله: شيخ على سبط شهيد ثانى صاحب در المنثور در نوشته خود به نام: سهام المارقه انديشه هاى وى را نقد كرده و نوشته است: (استرآبادى كلام شهيد را درك نكرده و براى شهرت اين گونه از عالمان پيشين خرده مى گيرد.)30 * سيد احمد علوى نقد وى گرچه مربوط به فوائد المدنيه نمى شود ولى در شمار نقادان انديشه هاى استرآبادى به شمار مى آيد; زيرا وى رساله اى را كه در باب پاك بودن خمر نگاشته به نقد كشيده است. استرآبادى افزون بر رساله ياد شده نامه اى در همين باره يعنى پاك بودن خمر به ايران مى فرستد و به دست سيد احمد علوى عاملى مى رسد و وى بر اين نامه نيز نقدى مى نگارد. اين نقد كه به گونه ٌرساله درآمده دو فصل و يك خاتمه دارد و سال 1034 تاريخ نگارش آن است. وى در آغاز اين رساله مى نويسد: (چنين گويد… احمد بن زين العابدين علوي… مخفى نخواهد بود كه بعضى فاضل نمايان اين زمان از ساكنان مكه… عريضه اى مشتمل بر طهارت خمر نوشته ارسال به اين بلاد نمود….)31 دارابى در مقامات السالكين به اتكاى سخن استرآبادى در نامه اى كه به شاه عباس نوشته درباره پاكى خمر بر اين باور است كه روايات كتابهاى چهارگانه: كافى فقيه استبصار و تهذيب قابل استنادند گرچه ضعيف باشند. استرآبادى در آن نامه يادآور مى شود روايات نيازى به تصحيح سندى ندارد: (و در كتاب تهذيب مذكور است كه حكم خمر اين است.) وى در اين جا اشاره به رواياتى دارد كه در آنها خمر سُحت دانسته شده و به نجاست آن اشاره نگرديده است.32 دارابى از نامه استرآبادى اين گونه ياد مى كند: (مولانا محمد امين استرآبادى در باب استفتاى نجاست خمر مكتوبى به خديو زمان و خاقان اوان… شاه عباس ماضى انارالله برهانه نوشته….)33 از اين فراز بر مى آيد نامه استرآبادى در پاسخ به پرسش شاه بوده است و بعيد به نظر نمى رسد كه فتواى استرآبادى در پاك بودن خمر در گسترش انديشه وى اثر نداشته باشد; زيرا او هم با افكار اهل سنت مخالف بود و هم با مسلك اخبارى گرى مى توانست پاره اى از مسائل مشكل آفرين را كه برخاسته از ناتوانى اجتهاد انگاشته مى شد از سر راه بردارد. درگيرى و بگو مگو بين اخباريان و اصوليان حدود دو قرن به درازا كشيد. وحيد بهبهانى پيشقراول حركت ضد اخبارى بود و با تلاش علمى خود ضربه سهمگين بر اين انديشه وارد ساخت. كاشف الغطاء آخرين سنگرهاى اخباريان را درهم نورديد و با به زانو درآوردن محمد اخبارى جلو پيشروى اين انديشه را گرفت و اين مكتب را به انزوا راند.34 شيخ عبداللّه صالح سماهيجى اخبارى (م.1071هـ.) در (منية الممارسين فى اجوبة سؤالات الشيخ ياسين)35 چهل فرق بين اخبارى و اصولى بر مى شمارد كه در روضات نقل شده است.36 زمينه و انگيزه هاى گسترش مكتب اخبارى   مكتب اخبارى كه اركان آن به ابتكار استرآبادى سامان يافت بخش در خورى از حوزه هاى شيعه را فرا گرفت و تا چند قرن بر فقه و حوزه ها چيره بود. اكنون بايد ديد چه انگيزه هايى در گسترش اين مكتب نقش داشته اند: 1. گردآورى منابع روايى: صفويان خود را پاى بند به شيعه و باورمند به آن مى دانستند و حكومت خود را حكومتى شيعى قلمداد مى كردند; از اين روى به علماى شيعه و انديشه هاى شيعى آزادى عمل مى دادند. علماى شيعه از اين مجال به بهترين گونه بهره بردند و به گردآورى منابع و احاديث شيعه پرداختند. نويسندگان و نسخه برداران در نسخه بردارى از كتابهاى شيعه سنگ تمام گذاشتند و به خاطر علاقه اى كه داشتند و يا بازارگرم و پرسودى كه اين حرفه داشت نسخه هاى گوناگون از كتابهاى روايى از عراق هند جبل عامل و… به ايران آوردند و از آنها نسخه بردارى كردند و به كتابخانه حديثى شيعه غنا بخشيدند. برابر گزارش محمد تقى مجلسى روزى شيخ بهايى در بين درس گفت: كسى كه كتابهاى حديث را به ايران آورد پدر من بود. من عرض كردم: در كتابخانه جدّ بنده و كتابخانه هاى ميرزا ابوالفتوح و ميرشجاع الدين نيز بوده است.37 گفته اند: علاّمه مجلسى بهترين نسخه هاى خطى را در دست داشته است. بسيارى از عالمان شيعه با دسترسى به منابع روايى معتبر به اين نتيجه رسيدند: با توجه به منابع فراوان روايى ما نياز به اجتهاد كه اساس آن برگرفته از اهل سنت است نداريم و با شناختِ درست روايات پاسخ گوى تمام پرسشها و شبهه ها خواهيم بود. اين نگرش و آن پشتيبانى گسترده حكومت سبب شد گردآورى و نشر كتابهاى حديثى در حوزه تشيع اوج بگيرد و افزون بر كتابهاى چهارگانه حديثى دائرة المعارفهاى بزرگ حديثى نگاشته شود و در اختيار همگان قرار گيرد: الف. كتاب وافى از فيض كاشانى (م.1091). ب . وسائل الشيعه از شيخ حرعاملى (م.1104). ج. بحارالأنوار از علامه محمد باقر مجلسى (م.1110) محمد امين استرآبادى در يكى از فايده هاى كتاب خود به اين نكته اشاره مى كند: (من هميشه در شگفت بودم كه كسى غير از سه محمّد: شيخ صدوق كلينى و شيخ طوسى موفق به گردآورى و باب بندى احاديث نشده است. به اين نتيجه رسيدم: اين سه از اولاد عجم هستند و در روايات از اين مردم تجليل شده است. مردم ايران هميشه به سخنان اصحاب عصمت تمسك مى جستند چرا كه اينان از ذهن مستقيم و زيركى استوار برخوردارند.)38 2. بى نيازى از غير روايات: در پاره اى از روايات بر اين نكته تأكيد شده است: پيامبر و امامان آنچه را كه مورد نياز بوده آورده و حتى حكم (ارش خدش)39 را بيان فرموده اند. با توجه به اين روايات و فراهم شدن مجموعه هاى معتبر روايى شيعه اين نظر تقويت شد كه با وجود اين همه روايت نيازى به استدلالهاى گمان آور اجتهادى نيست و حكم را بايداز متن روايات گرفت و برابر آن عمل كرد بويژه كه تمام اخبار كتابهاى چهارگانه و ديگر كتابهاى شيعه درخور عمل و استنادند. پي نوشت ها :   1.فيض كاشانى در (الشهاب الثاقب) چنان عليه فقها و مجتهدان سخن گفته است كه صاحب جواهر كتاب او را در حدّ كتابهاى ضلال مى شمارد: (جواهر الكلام) ج178/11 داراحياءالتراث العربى بيروت. 2. (مفاتيح الشرايع) ج10/1. 3. (الذريعه) ج136/20. 4. (مجموعه آثار) شهيد مطهرى ج512/14 صدرا. 5. (فوائد الرضويه) شيخ عباس قمى153/. 6. (منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران) سيد جلال الدين آشتيانى ج364/1 دفتر تبليغات اسلامى; (فهرست كتابهاى خطى مجلس) ج167/5 174. 7. (الذريعه) ج230/8. 8. همان مدرك ج106/22; (روضات الجنات) خوانسارى ج356/2. 9. (قصص العلماء) تنكابنى264/ علميه اسلاميه تهران. 10. (فهرست كتابخانه مجلس) ج245/1. 11. (روضات الجنات) ج357/2; (تذكره نصرآبادى)168/ 175 194 280 و…. 12. (دايرة المعارف تشيع) ج8/2. 13. (لوامع صاحبقرانى) محمد تقى مجلسى ج48/1 اسماعيليان قم 14. (سلافة العصر فى محاسن الشعراء بكلّ مصر) سيد عليخان مدنى491/ مكتبة مرتضويه تهران. 15. (الفوائد المدنية) محمد امين استرآبادى12/ مقدمه به نقل از: (دانشنامه شاهى) استرآبادى دارالنشر لاهل البيت. 16. (فوائد المدنيه)90/; (دايرة المعارف تشيع) ج9/2. 17. (لوامع صاحبقرانى) ج477/1. 18. (الفوائد المدنيه)127/. 19. همان مدرك90/. 20. همان مدرك128/. 21. همان مدرك250/. 22. سوره (مائده) آيه 1. 23. سوره (مائده) آيه 6. 24. سوره (مائده) آيه 6. 25 . (الفوائد المدنيه)164/. 26. (امل الآمل) شيخ حرّ عاملى ج253/2; (دائرة المعارف بزرگ اسلامى) ج160/7. 27. (الذريعه) ج359/16. 28. (دايرة المعارف تشيع) ج8/2; (كشمكش اخباريون و اصوليون در هند و پاكستان) سيد اطهر عباس رضوى هندى 16/ ـ 17 كنگره شيخ اعظم انصارى. مولانا دلدار به خاطر رواج اخبارى گرى در هند در سال 1193هـ. به عراق رفت و در نجف به مولانا سيد محسن بغدادى برخورد و گفت: نفوذ فوائد المدنيه علماى هند را اخبارى ساخته است. وى كتاب فوائد الملكيه عاملى را به او داد قانع نشد. 29. (فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آيت اللّه نجفى) ج213/2. 30. (السهام المارقه) شيخ على كركى عكس نسخه خطى كتابخانه آيت اللّه نجفى به شماره 1576 برگ 9. 31. (فهرست نسخه هاى خطى مدرسه سپهسالار ـ شهيد مطهرى ـ) ج283/3. 32. (تهذيب الاحكام) ج368/6. 33. (غنا موسيقى) ج1; (مقامات السالكين)402/. 34. (دايرة المعارف تشيع) ج8/2. 35. (روضات الجنات) ج246/4. 36. همان مدرك ج127/1. 37. (لوامع صاحبقرانى) ج538/8. 38. (الفوائد المدنيه) 277/. 39. (المعجم المفهرس لالفاظ احاديث بحارالانوار) ج283/4 دفتر تبليغات اسلامى قم. ادامه دارد ...... ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :sm1372  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 334]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن