واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
سراسقف نارگ با اعضای هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران دیدار کرد
شناسهٔ خبر: 2899039 - یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷
دین و اندیشه > اندیشکده ها
سراسقف نارگ معاون سراسقف ارمنیان قبرس با اعضای هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران دیدار و گفتگو کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، سراسقف نارگ معاون سراسقف ارمنیان قبرس که به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به ایران آمد با حضور در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اعضای هیأت علمی مؤسسه دیدار کرد. در این دیدار ابتدا دکتر غلامرضا اعوانی درباره پیشینه مؤسسه نکات مهمی را کرد و سپس جلسه به گفتگو و پرسش و پاسخ با اساتید فلسفه درباره موضوعات مهم معنوی و فلسفی سپری شد.دکتر دینانی این پرسش را مطرح کرد که: جنابعالی به عنوان یک رهبر معنوی در دنیای امروز، پیش بینیتان برای معنویت؛ برای پیام آسمانی انبیاء در مقابل پیشرفت سریع مدرنیسم چیست؟ آیا معنویت در برابر این سیل بنیان کن مدرنیته اولاً منافاتی میبیند یا نه؟ و اگر میبیند چه راهکاری دارد؟سراسقف نارگ: در ابتدا خرسندی خود را از حضور در مؤسسه بیان میکنم. ما از کشور قبرس هستیم و از کلیسای ارامنه کشور لبنان و از کشیش آرام تبعیت میکنیم. وی نه تنها رهبر کلیساست بلکه متخصص در فلسفه هم هست. وی چندین بار به ایران سفر کرده و گفتگوهایی با مسئولان ایرانی داشتهاست.مؤسسه شما در خیابان آراکلیان است. آراکل در ارمنی به معنای مأموریت است. این نشان میدهد که مؤسسه شما رسالت یا مأموریت دارد و این رسالت محدود به تهران و ایران نیست، بلکه رسالت شما جهانی است. در مسیحیت و همین طور در اسلام فلسفه و الهیات در کنار هم هستند، چون مفهوم و قلب اینها متمرکز به ذهن انسان است.در خصوص دو وجه مدرنیته و معنویت؛ در حال حاضر، در قرن بیست و یکم، اگر نگاهی به جوامع غربی بیندازیم، میبینیم تمایز مشخصی بین معنویت و گرایش به مذهب وجود دارد. در دنیای مدرن و پستمدرن بسیاری از افراد خصوصاً نسل جوان بیشتر به معنویت گرایش دارند تا به مذهب. در واقع هیچ بشری بدون گرایش معنوی نمیتواند زندگی کند. ما به عنوان رهبران دینی وظیفه داریم که مردم را از بعد معنوی تغذیه و سیراب کنیم.روز گذشته به دیدار بیت امام رفتم. در دیداری که از آنجا داشتم آنچه بیشتر جلب توجه میکرد سادهزیستی ایشان بود تا الگویی برای همه باشد. آنچه توجه را جلب میکرد زندگی تجملاتی نبود؛ بلکه سادهزیستی و معنویتی بود که همچنان به بیرون انعکاس دارد.آنچه ما میتوانیم به مردم بگوییم این است که این زندگی هر چقدر هم که طولانی باشد، ولی بالاخره موقت و محدود است. بنابراین با توجه به این عناصر موقتی، اگر خودمان را محدود کنیم و به فکر تجمل و مصرفگرایی باشیم، این زندگی به جای آنکه مایه برکت باشد مایه نقمت و لعنت خواهد شد.مسیح در کتاب مقدس میگوید انسان فقط با نان زنده نیست بلکه با کلام خدا زنده است. بنابراین مدرنیته اگر در مسیر درست قرار گیرد حایز اهمیت است؛ زیرا زندگی انسان همواره در مسیر تکامل است. این تغییر در زندگی انسان یک هدیه الهی است؛ همان طور که به دنیا میآییم و جوان میشویم و پیر میشویم و در آخر میمیریم. چیزی که مهم است میراثی است که از خود باقی میگذاریم. اینجا نقطه کانونی معنویت است. معنویت به جای آنکه انسانمحور باشد، باید خدامحور باشد.ما به خدا تعلق داریم و به او باز میگردیم. زمانی که ما این پیام را درست انعکاس دهیم و ترویج کنیم، مردم میفهمند که زندگی بهتری هم وجود دارد. مردم خسته شدهاند از این تعارض فلسفی و معنوی و به دنبال یک نمونه عملی هستند که بتوانند در زندگی خود الگو قرار دهند.من با توجه مسئولیتی که در حوزه گفتگوهای بینالمللی دارم با رهبران مختلفی در تماس هستم. یکی از آنها پاپ فرانسیس رئیس کلیسای کاتولیک جهان است. من به ایشان گفتم شما به خاطر شیوه زندگیتان پاپ کل جهان هستید. چرا که اعمال این فرد گویاتر از سخن اوست. شاید شنیده باشید زمانی که وی انتخاب شد، او را برای اقامت به قصری بردند. وی از آن قصر بازدید کردند و گفتند صد نفر میتوانند اینجا زندگی کنند و ترجیح دادند در ساختمانی کوچک زندگی کنند. ایشان چون اسقف بوینوسآیرس هم بودند عدهای خواسته بودند به دیدنشان بروند. وی گفت آن پول بلیط هواپیما و هزینه سفر را بدهید به فقرا. اینها نمونههایی است در شیوه زندگی ایشان. به این خاطر من ایشان را پاپ کاتولیک نمیدانم و رهبر کل جهان میدانم. این معنویت زندگی است.در حقیقت ما باید توازنی بین معنویت و مدرنیته و گرایش به مذهب و فلسفه ایجاد کنیم.
ابراهیمی دینانی: اینکه معنای اسم آراکلیان را فرمودند، من هم بگویم او شهید است. شهید آراکلیان. سراسقف فرمایشات بسیار خوبی داشتند. اما ایشان لوگوس را به ذهن ترجمه کردند که این درست نیست. لوگوس عقل خالص است. من دینی، من مسلمان، شمای یهودی باید با اسلحه لوگوس به میدان برویم. همه ادیان الهی یهود و مسیحیت و اسلام همه در اعتقاد به خداوند یکتا یکساناند. اما اعتقاد به خداوند به چند جور قابل تفسیر است. من سه واژه میگویم؛ اول تعلق؛ همه عالم وابسته محض به خداوند است. دوم تحقق؛ یعنی حقیقت الهی را بفهمیم. سوم تخلق به اخلاق خدا؛ یعنی خلق الهی پیدا کنیم. اگر این سه مرحله درست شود و همه ادیان همکاری کنند، شاید بتوان در مقابل مدرنیته که منجر به شکاکیت میشود کاری کرد.سر اسقف نارگ: من تشکر میکنم از باب روشنگری در باب نام خیابان شهید آراکلیان. متأسفانه جوانان ما به ستارههای سینمایی بیشتر توجه دارند. هویت موضوعی مهم در جوامع است. در واقع مهم این است که هویت منشأیی برای غنی شدن ما نه تخاصم بشود. لغت تعلق بسیار مهم است ما همزمان، هم به خدا تعلق داریم و هم به یکدیگر.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]