تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821265518




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بهترین راه برای معرفی اسلام به غرب، هنر است


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سیدسلمان صفوی:
بهترین راه برای معرفی اسلام به غرب، هنر است

مصاحبه با سید سلمان صفوی


شناسهٔ خبر: 2888863 - پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۶
دین و اندیشه > اندیشکده ها

سلمان صفوی گفت: زبان کلامی و فقهی برای معرفی اسلام به غرب مناسب نیست. اما زبان هنر، یک زبان مشترک میان ما و آنهاست که می توانیم عمق معارف اسلامی را از زبان هنر به آنها معرفی کنیم. به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو، مشروح نشست «وضعیت مطالعه و تدریس هنر اسلامی در اروپا» در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، که با سخنرانی دکتر سید سلمان صفوی* برگزار شده است؛مسئله هنر اسلامی به این دلیل مورد توجه من واقع شد زیرا بعد از سال ها زندگی در غرب به این نتیجه رسیدم که بهترین راه برای معرفی اسلام به غرب، هنر است. زبان کلامی و فقهی برای معرفی اسلام به غرب مناسب نیست. اما زبان هنر، یک زبان مشترک میان ما و آنهاست که می توانیم عمق معارف اسلامی را از زبان هنر به آنها معرفی کنیم. از این جهت در تماس و ارتباط با دپارتمان های هنر واقع شدم.هنر اسلامی عمدتاً در سه دانشگاه مهم بریتانیا تدریس می شود: دانشگاه سواس (که بخشی از دانشگاه لندن است)، دانشگاه ادینبرو (که در پایتخت کشور اسکاتلند هست) و دانشگاه آکسفورد که در شهر آکسفورد قرار دارد.انگلستان از چند کشور تشکیل می شود و خودشان به آن یونایتد کینگدام یا بریتانیا می گویند. ما در اینجا به آن انگلیس می گوییم. اما در حقیقت انگلیس یکی از کشورهای یونایتد کینگدام است. کشورهایی مثل: انگلند (به پایتختی لندن)، ولز(به پایتختی کاردیف)، نورث ایرلند (به پایتختی بلفاست) و اسکاتلند (به پایتختی ادینبرو). پایتخت سیاسی این چهار کشور نیز لندن است.در این سه دانشگاه، سه دانشکده اصلی هستند که هنر اسلامی در آنها تدریس می شود. از لحاظ تاریخی اول آکسفورد است و بعد ادینبرو و بعد سواس.سواس بعد از جنگ جهانی اول تأسیس شده است تحت عنوان «مدرسة الدراسات الشرقیه و الإفریقیة» و به مرور تکامل و توسعه پیدا کرده است. سواس مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی است و تمرکزش «مطالعات منطقه ای» در این حوزه جغرافیایی است که عرض کردم. و روشش روش کاربردی است.آکسفورد و ادینبرو دانشگاه های بزرگی هستند که رشته های مختلفی در آنها تدریس می شود و یکی از دانشکده هایش مربوط به رشته مطالعات هنر اسلامی است.دوره های تدریس و درجات مدارک علمی در رشته هنر دانشگاه های آنجا سه مرتبه است: لیسانس، فوق لیسانس و پی اچ دی.در دوره لیسانس، عموماً راجع به هنر بحث می شود و برخی از واحدهای تدریسی راجع به هنر اسلامی است.پس از لیسانس وارد فوق لیسانس هنر اسلامی می شوند که در هر سه دانشگاه وجود  دارد. و همچنین پی اچ دی در هر سه تا هست.لیسانس سه سال، فوق لیسانس یک سال و پی اچ دی سه سال است. اما دوره پی اچ دی تدریس ندارد و عمدتاً تحقیق هست. برخلاف روش آمریکایی که ساعاتی را به تدریس اختصاص می دهند.موضوعات تدریس در حوزه مطالعات هنر اسلامی در وهله اول عبارتند از تئوری و متود. اینکه کلاً برای مطالعات هنر ما از چه تئوری ها و روش هایی بایستی برای تحلیل و شناخت یک موضوع هنری استفاده کنیم. به این مسئله بسیار اهمیت داده می شود و این کلید اصلی هرگونه فهم هنری در دانشگاه های انگلیس و کلاً غرب است. بدون فهم تئوری و کاربرد آن کسی نمی تواند یک نوشتار یا مقاله یا یک تز علمی ارائه کند.پس از آن بحث تاریخ  ظهور و پیدایش هنر اسلامی است که خواستگاه هنر اسلامی چیست. ریشه اش کجاست. از چه موقعی شروع شده و به مرور دوره های توسعه و تکامل آن بررسی می شود.پس از آن دوره های تاریخی و جغرافیایی تدریس می شود. دوره های تاریخی غالباً از قرن هفتم تا هفدهم است در برخی از دانشگاه ها تا قرن نوزدهم را هم تدریس می کنند. از جهت جغرافیایی عمدتاً خاورمیانه عثمانی و خاور دور مورد تجزیه و تحلیل واقع می شود.از جهت موضوعات بیشتر معماری مساجد و قصرها تحلیل می شود. در مساجد از ایران، مسجد شیخ لطف الله تدریس و تحلیل می شود. در قصرها قصر عالی قاپو و چهل ستون را بحث می کنند. در بیرون از ایران از میان مساجد، مسجدالاقصی مورد بحث است.مسجدالنبی و مسجدالحرام هم کار می شود اما چون اینها کافر هستند واجازه ورود به اینجا را ندارند، لذا کارهای فنی که بر روی آثار دیگر انجام شده است، در آن حدش برای این دو مسجد انجام نشده است. دکتر جفری کینگ که استاد هنر اسلامی در سواس است، او با اجازه دولت آنجا به مدینه و مکه رفته و عکاسی کرده و دو کتاب علمی در این زمینه منتشر کرده است.یکی هم مساجد مراکش است. چند تا مسجد عثمانی است در استانبول و اخیراً مسجدهای مدرن در خاور دور (اندونزی و مالزی) مورد بحث و بررسی واقع می شود.از جمله جاهای دیگری که مورد بحث واقع می شود خانقاه ها هستند که مهمترین خانقاه، خانقاه حضرت شیخ صفی الدین اردبیلی در ایران است که در غرب، این خانقاه بزرگ را به خوبی می شناسند. از جهت هنری به عنوان دومین اثر هنری مهم ایران تلقی می شود. اولین معماری مهم را تخت جمشید (دوره قبل از اسلام) می دانند و دومین اثر را خانقاه مذکور می دانند و سومی اش مسجد شیخ لطف الله است.در این مساجد و خانقاه ها، اینها معماری اش را که تحلیل می کنند به کتیبه ها خیلی توجه می کنند. در این کتیبه ها رنگ و خطاطی و جنسی که در آنها به کار رفته است را به طور دقیق تحلیل می کنند.به جز حوزه معماری بحث سکه ها در آنجا تدریس می شود. انواع سکه ها در دوره دول اسلامی (از دوره امویان تا عباسیان و در ایران تا دوره قاجار) را بحث می کنند. انواع فلزکاری بحث می شود. نقاشی های دیواری روی این کاخ ها و مساجد مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد.مورد بعد نسخ خطی عربی و فارسی که بیشتر در حوزه قرآن شناسی است و سپس شاهنامه و حافظ و مقداری هم کارهایی را که در آثار نظامی گنجوی صورت گرفته. سپس منسوجات مورد بررسی قرار می گیرد. اینها موضوعات تدریس است.روش تدریس در این دانشگاه ها، روش تاریخی-توصیفی است. در روش توصیفی اول از جهت تاریخی می آیند وضع تاریخی آن را مورد بررسی قرار می دهند که چه دوره ای هست و شرایطش چگونه است. بعد این آثار را از جهت کمی بررسی می کنند. تمام این کتیبه ها، آینه کاری ها، صحن ها، شبستان ها، اتاق ها و ... همه اینها دقیقاً اندازه گیری می شود. ارتفاع طول عرض حجم. بعد اینها را از لحاظ تاریخی بررسی می کنند و سپس اینها را به نحو دقیق توصیف می کنند.مشکلی که وجود دارد این است که اینها چون فلسفه هنر اسلامی را کمتر می فهمند، متوجه تفاوت معماری یک مسجد یا یک قصر نمی شوند. یک کاروانسرا یا یک خانقاه را تفاوت قائل نمی شوند. تفاوت کاربرد کتیبه ها در محراب و خانقاه و کاروانسرا را نمی دانند. کاربرد این آیات و اشعار و احادیث را کسی می فهمد که فلسفه و عرفان اسلامی را بشناسد و گرنه در نگاه غربی ها این نوشته تنها نقش دکوراتیو دارد و نقش هدایتی و انتقال یک پیام را ندارد. این یک مشکل بسیار جدی است.به هر حال به طور عمومی اشکالی که در آنجا وجود دارد این است که هرمنیوتیک مقدس مقبول دانشگاه های آنجا نیست. در دوره فوق لیسانس، هرمنیوتیک هم تدریس می کنند. هرمنیوتیک یعنی تفسیر. آیا فقط توصیف می شود یا تفسیر هم می شود؟ آنها می گویند ما هرمنیوتیک هم داریم اما هرمنیوتیک مقدس ندارند. هرمنیوتیک مقدس یعنی تأویل. یعنی ارجاع یک اثر به آن معنای اصلی اش و به خاستگاه اصلی اش. یعنی یک خطاط و نقاش مسلمان که این فضا را ایجاد کرده این خیالی که در او ایجاد شده و این اثر حاصل تصور و خلقت اوست و برگرفته از مکنونات قلبی حاصل از مکاشفاتش است این انعکاس در متون علمی آنها وجود ندارد.می گویند ما به این دسترسی نداریم و کاری هم به این نداریم. در حالی که یکی از فصل های جداکننده هنر سکولار و هنر اسلامی یا هنر مقدس همین بحث است. یعنی بحث عالم خیال هنرمند و بحث خلقت هنرمند. هنرمند مقدس و هنرمند مسلمان و هنرمند سکولار از دو جهان هستند. دو نوع خاستگاه هم دارند. این خاستگاه و این مکنونات قلبی در اثر هنری منعکس می شود. مشکلی که وجود دارد این ست است که به این مسئله آنجا اعتقادی ندارند.برخی نویسندگان غربی مثل بوکهارت به این موضوع اعتقاد دارند و درباره اش مطلب نوشته اند. منتهی این گفتمان غالب دانشگاه های آنجا نیست. یکی از چالش ها و بحث هایی که ما آنجا داریم همین است. که این آثار هنری همگی دارای یک بعد عرفانی و معنوی هستند.بدون فهم این خاستگاه ها و جنبه باطنی این اثر ما متوجه نمی شویم که این اثر دارای چه زیبایی ای است و تفسیری که ارائه می شود یک تفسیر کمی است.هدف آموزش در این دوره ها: آگاهی از روش ها و رویکردهای مورخان، باستان شناسان و متخصصین که تاریخ شکل گیری و توسعه هنر و معماری اسلامی را تفسیر کرده اند.هنر با فلسفه ارتباط عمیق دارد. در انگلستان فلسفه آمپریستی حاکم است و فلسفه عقلی جریان ندارد. گفتمان غالب، فلسفه تجربی است. از این جهت در فلسفه هنر نیز اینها همین روش تجربی و تاریخی را به کار می برند. در مقابل آن روش تأویلی و هرمنیوتیک که در برخی از دانشگاه های اروپایی وجود دارد. بنابراین جنبه تاریخی برای اینها بسیار حائز اهمیت است.هزینه ثبت نام در این سه دوره (لیسانس و فوق لیسانس و دکترا) برای اروپایی ها و انگلیسی ها چهار هزار پوند است و برای خارجی ها ۱۳ هزار پوند است. یعنی برای یکسال چنین هزینه ای باید پرداخت شود. مثلاً برای سه سال پی اچ دی باید سه تا ۱۳ هزار پوند پرداخت شود.برای دوره لیسانس اگر دانشجو انگلیسی باشد به او یک وام و یک کمک هزینه تحصیلی داده می شود که وقتی می رود سر کار از حقوقش به مرور کم می شود.کمبودها و ضعف هاعدم آشنایی با هنرهای ظریف نظیر تذهیب، مینیاتور، خطاطی و عدم آشنایی با هنرهای معاصر اسلامی. آنها کمتر با انواع خطاطی ها و مینیاتور و تذهیب آشنایی دارند. آشنایی مختصری دارند، اما متخصص ندارند. در رابطه با پس از دوره کلاسیک عدم آشنایی با هنر معاصر اسلامی از کمبودها و ضعف های آنهاست. اینکه در دوره معاصر در هنر اسلامی چه اتفاقاتی دارد رخ می دهد و به چه سمتی پیش می رود، آنها خبر درستی ندارند.عدم معرفی سینما، تئاتر و موسیقی جهان اسلام. این کمبود و ضعف دیگری است که در دپارتمان هنر به آن پرداخته نمی شود. وجه غالب عمدتاً معماری است و به دیگر هنرها توجه نمی شود. مثلاً در آنجا تعزیه مطرح نمی شود و مورد بحث واقع نمی شود.ما چندین بار گروه های تعزیه را دعوت کردیم و آنجا اجرا کردند و اساتید هنر را دعوت کردیم و آمدند و دیدند. بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند و برایشان جالب بود. در رابطه با موسیقی هم چنین است.مشکل دیگر عدم تعامل با ایران به عنوان مهمترین کشور آفرینش های هنر اسلامی است. از انقلاب تا امروز یک انقطاع مبادلات فرهنگی وهنری بین ایران و انگلیس ایجاد شده است و اینها دیگر هیچ کار تحقیقاتی جدیدی راجع به این هنرهای ایرانی انجام نداده اند و این یک خسارت بزرگی هم برای آنهاست و هم برای ما.از طرف دیگر عدم متخصص هنر اسلامی-ایرانی است. در هر سه دانشگاهی که گفتیم، اصلا متخصص هنر اسلامی-ایرانی وجود ندارد. یعنی یا متخصص هنر اسلامی و معماری عثمانی هستند که رفته اند به ترکیه و کارهای تحقیقاتی شان را در آنجا انجام داده اند. سوریه و عراق و مراکش و مصر و اخیراً خاور دور را مورد بررسی قرار داده اند. در مورد ایران هیچ متخصصی ندارند. وقتی متخصص وجود نداشته باشد دانشجو هم نمی تواند سوپروازینگ بکند و بنابراین تولید اثر علمی درباره هنر اسلامی-ایرانی روز به روز با کاهش بیشتری رو به رو می شود.عدم آشنایی با فلسفه هنر اسلامیاینها اصولاً شناختی راجع به فلسفه هنر اسلامی ندارند. در گذشته اساتید باتجربه ای در این دانشگاه ها وجود داشتند که امروز رفته رفته بازنشسته شده اند و نیروی جدیدی جای آنها تربیت نشده و جایگزین نشده است. به خصوص از زمان سر کار آمدن محافظه کارها در انگلیس، بودجه های عمومی و دانشگاه ها یک سوم کاهش پیدا کرده است و این باعث شده اینها نتوانند اولاً نیروی جدید استخدام کنند و ثانیاً بودجه های تحقیقاتی و مطالعات میدانی را به شدت کاهش داده اند.ضعف دیگر نیز این است که ادبیات در دپارتمان های دیگر تدریس می شود. هنر اسلامی یکی اش ادبیات است که ادبیات هم شامل شعر و داستان است. شعر و داستان در دپارتمان های هنر بحث نمی شود. ممکن است بگویید در ایران هم همین طور است. اما در عوض ما در ایران دپارتمان های ادبیات فارسی داریم و اینها این نقص را پوشش می دهند. اما در آنجا که دپارتمان ادبیات فارسی وجود ندارد و شما که می خواهید شرق شناسی کنید و در بسته هنر اسلامی شما از یک بخش مهم هنر اسلامی غفلت کرده اید و دانشجویان شما شناخت ناقصی نسبت به هنر اسلامی پیدا می کنند.در برخی از دانشگاه ها و دپارتمان های دیگر ادبیات، چند واحدی درباره ادبیات فارسی هست. اما این ادبیات فارسی در دوره کلاسیک مثنوی و حافظ و فردوسی بررسی می شود و از ادبیات معاصر جهان اسلام، ادبیات سکولار را معرفی می کنند. مثلاً از ایران یک نفر از این هنرمندانی که یک نسبتی با دین دارند و ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت یا شعر عرفانی-دینی آنجا مطرح نمی شود. مثلاً فروغ فرخزاد و شاملو بحث می شود. من هم آنجا انتقادی نمی کنم که چرا اینها را می گویید. اما شما باید شاعران دیگر را هم معرفی کنید و تدریس کنید. حالا اخیراً کمی قیصر امین پور را مطرح کردند. ولی دیگر شاعران زنده یا متوفای ما که در آنها جنبه های دینی قوی است اینها بیان و معرفی نمی شوند. این به نظر می رسد که مقداری گرایشات غیر علمی در آن مدخلیت دارد.راهکارهایی برای برطرف شدن این ضعف ها۱- برگزاری سمینارهای معرفی هنر اسلامی-ایرانی در غرب: ما برای معرفی هنر اسلامی-ایرانی به غرب باید یک دیپلماسی هنری سازمان یافته تدوین بکنیم تا بتوانیم این هنرهای خودمان را به جهان غرب معرفی کنیم، تا ایران اسمش با تروریسم و سلاح هسته ای گره نخورد. در رسانه های غربی دائما اسم ایران با این واژه ها مترادف نشان داده می شود. ولی ما اگر یک دیپلماسی هنری سازمان یافته داشته باشیم، اسم ایران مترادف خواهد شد با شعر ما، با ادبیات ما، با تئاتر ما، با موسیقی ما و معماری ما و ... این راهش این است که ما سمینارها فصلی مستمر در آنجا برگزار کنیم.۲- برگزاری نمایشگاه هنرهای ایرانی معاصر: یک مشکل این است که آنها با هنرهای ما با نگاه باستان شناسی هنر برخورد می کنند. باستان شناسی برای یک امر مرده صورت می گیرد که تمام شده است و به پایان رسیده. حرف ما این است که این هنر اسلامی- ایرانی زنده است. ما حامل ۱۴۰۰ سال هنر و تمدن اسلامی هستیم. ما با معرفی هنر معاصر ایرانی این استمرار حیات معنوی هنر اسلامی را بتوانیم به جهان غرب معرفی بکنیم. که این میراث معنوی از گذشته به هنرمند امروز ما رسیده است. چون بخش زیادی از این میراث ها، میراث شفاهی است و اصولاً یک اشتراک ذهنی است. این اشتراک ذهنی از طریق فرهنگی و عوامل دیگر به هنرمند معاصر رسیده است. در حوزه نقاشی، شعر، تئاتر، خطاطی و ... بنابراین شما در چهره همین شاعر یا خطاط امروز ما می توانید یک نمونه ها و نشانه هایی از هنرمندان کلاسیک ما را که با آنها آشنا هستید را ببینید.۳- قراردادهای فلوشیپ تدریس هنر ایرانی در غرب: می شود با این دانشگاه ها قرارداد کرد که اساتید اعزام بشوند و اینها هنرهای اسلامی-ایرانی را به هزینه ایران تدریس بکنند. ما با دانشگاه سواس و کمبریج و پرینستون  در حوزه ادبیات و فلسفه اسلامی سه دوره سه ساله فلوشیپ امضا کردیم و اجرا شد.۴- پشتیبانی از تزهای دکترا و فوق لیسانس در رابطه با هنر ایرانی: این باعث می شود که یک نسل جدید در غرب تربیت بشوند که با هنر اسلامی بیشتر آشنا و مأنوس شده اند و به معرفی آن می پردازند.۵- دعوت از دانشجویان و اساتید هنر برای بازدید از ایران: ما این ضعف را داریم. آن زمان هم که رایزنی داشتیم این کار به خوبی انجام نشد. با باز شدن سفارت می شود که یک چنین بازدیدهایی را انجام داد. آمدن اینها و بازدید از ایران و جنبه های هنری ایران اسباب معرفی و تعامل هنری بین ایران و بریتانیا باشد.در دانشگاه سواس یک دپارتمان وجود دارد به نام دپارتمان «تاریخ هنر و باستان شناسی». این در ساختمان برونئی گالری واقع شده است که دوره فوق لیسانس و دکترا در آنجا برگزار می شود. این گالری را سلطان برونئی با پرداخت سی میلیون پوند ساخته است و در آن نمایشگاه دائمی آثار هنر اسلامی برقرار است. این دپارتمان در همکاری با موزه ها و گالری های دیگر شرایط تحقیقات را برای دانشجویان پی اچ دی فراهم می کند.ساختار واحدهای درسی سه سال لیسانس رشته هنر اسلامی در دانشگاه سواس انگلیس: سال اول: تئوری و متود تدریس می شود. ترم دوم سال اول راجع به معرفی اجمالی باستان شناسی و هنر اسلامی در خاورمیانه مواردی گفته می شود. سپس هنر آفریقایی با گرایش مطالعات اسلامی هست. هنر و فرهنگ در جهان اسلام. واحد دیگر، هنر اسلامی و باستان شناسی در دوره میانی قرن ۱۲ تا ۱۵ در حوزه مدیترانه. پس از آن شهرسازی هست از مدینه تا دبی. و جالب است که دبی شده است سنبل معماری امروز، در حالی که دبی هیچ ربطی به معماری اسلامی ندارد. ولی پول این کار را می کند که در آنجا هم نفوذ می کند.بعد بحث نسخ خطی و نقاشی های دیواری در هنر اسلامی است. مسجد و قصرها در جهان است. هنر عثمانی و باستان شناسی عثمانی از قرن ۱۴ تا ۱۷ است.اینها مواد اصلی تدریس در دوره لیسانس دانشگاه سواس هست که بیشترین واحدها را دارد. در کمبریج و آکسفور و ادینبرو این مقدار درباره هنر اسلامی تدریس نمی شود.در دوره فوق لیسانس دانشگاه سواس: در سال اول بحث زیباشناسی و تئوری هایش تدریس می شود. بحث معماری و رابطه اش با هنرهای دیگر، نسخ خطی و تصاویری که در آنها هست، فرهنگ در خاور دور (مالزی و اندونزی و برونئی مورد توجه است)، هنر و معماری در دوره عثمانی (قرن ۱۳ تا ۱۵)، نقاشی های عرب، رابطه هنر اسلامی و غرب و روابط و تعاملات فرهنگی بین این دو منطقه (بده بستان هایی که بین هنرمندان غربی و اسلامی صورت گرفته است)، نقاشی ایرانی و بحث شمال آفریقا.در آکسفورد هم همین دوره فوق لیسانس هست. عمدتاً راجع به معماری، سکه شناسی، سرامیک، بازدید از موزه ها با توجه به هنر اسلامی، نسخ خطی هست. در آکسفورد کمتر تدریس می شود و بیشتر به نوشتن تز توسط دانشجو پرداخته می شود.در دانشگاه ادینبرو در دوره لیسانس کمتر راجع به هنر اسلامی بحث می شود. اما در دوره فوق لیسانس بیشتر به این موضوع پرداخته می شود. بیشتر به معماری، نسخ خطی، کاشی ها و مساجد و قصرها و ... پرداخته می شود.دانشگاه ادینبرو یک مزیت دارد و آن این است که این دانشگاه یک سری منشورات دارد که اینها به طور مرتب کتاب های علمی خوبی را درباره هنر اسلامی منتشر می کنند. از بهترین کارهایی که انجام شده، کتابی در مورد مسجد الاقصی هست. کتاب دیگری در مورد انواع نقاشی های موجود در لندن است. کتاب دیگری در مورد مقابر متبرکه در سوریه است که متأسفانه با این وضعی که در سوریه پیش آمده است، بسیاری از آثار به طور کامل توسط این افراطیون بی عقل از بین رفت و دیگر به خاطر عدم امنیت، کار جدید تحقیقاتی در آنجا صورت نمی گیرد. *سیدسلمان صفوی دارای دکترای فلسفه دین و فوق دکترای فلسفه هنر از دانشگاه لندن است و حوزه مطالعات و تحقیقات وی در رابطه با فلسفه هنر اسلامی. از وی آثار متعددی به زبان فارسی و عربی و انگلیسی منتشر شده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن