تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836358730
نقش انسان در اعمال خود - بخش دوم و پایانی رابطه خالقیت خداوند با خالقیت و اختیار انسان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش انسان در اعمال خود - بخش دوم و پایانی
رابطه خالقیت خداوند با خالقیت و اختیار انسان
اگرچه ظاهر برخی آیات بر عدم خالقیت انسان و اجبار دلالت دارند، آیات فراوانی نیز اختیار انسان را مطرح میسازند.
ج) جدایی امر و اراده خداوند بهاعتقاد فخر رازی در جهان آفرینش هیچ چیزی، بدون اراده خدا صورت نمیگیرد. پس همه پدیدهها و رخدادها، ازجمله افعال براساس اراده ازلی تحقق مییابند. چون اراده خداوند بر فعل انسان بوده است، تحقق آن ضروری و واجب است و با اختیار سازگار نیست. تفسیر برخی آیات، امر خداوند را از اراده او جدا کرده است. مانند: 1. در تفسیر آیه 176 از سوره اعراف (1) مینویسد: «خداوند فرمود: اگر میخواستیم، بلعم باعورا را توفیق اعمال صالحه عطا مینمودیم و او را همچنان رفعت میدادیم. یعنی خدا نخواسته او را رفعت دهد و درنتیجه رفعتی هم تحقق نیافته است. پس خداوند گاهی ایمان آوردن فرد را اراده نمیکند، بلکه از او کفر را میخواهد.» (همان: 15 / 405) 2. در تفسیر آیه سی و ششم از سوره نحل (2) مینویسد: «این آیه دلالت دارد که خداوند گاهی به چیزی امر میکند یا از چیزی نهی میکند، درحالیکه ارادهاش به آن تعلق نگرفته است.» (3) (همان: 20 / 205) 3. در تفسیر آیات 24 ـ 23 سوره کهف (4) مینویسد: «اگر کسی بگوید فلان کار را فردا انجام میدهم، ولی پیش از آن مرگ او فرا رسد، آن شخص کاذب تلقی خواهد شد و این امر مناسب شأن انبیا نیست ... پس 4. کفر به اراده خدا بسته است نه به رضای او. زیرا رضایت، حاکی از مدح و ستایش فعل و فاعل است. حتی اگر رضا همان اراده باشد. به نظر فخر آیاتی از قبیل آیه هفتم از سوره زمر عام بوده و با آیاتی مانند: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلأَ أَنْ یَشاءَ اللَّه» (انسان / 30) تخصیص خوردهاند. (همان: 26 / 426 ـ 425) فخر در جایی گفته است: «انسان مضطری در شکل مختار است.» (همان: 21 / 459) (5) همچنین مینویسد: «آدمی در حال انجام کار، چنانچه قدرت ترک آن کار را نداشته باشد، مضطر خواهد بود نه مختار.» (همو، 1353: 145) وی در این سخن خود دچار تناقضگویی شده است؛ زیرا اگر انسان بهناچار مختار باشد، دیگر نمیتوان افعالش را جبری دانست. جبری بودن اختیار انسان، اراده و اختیار را از او سلب نمیکند. اگر انسان در انجام افعالش اختیار نداشته باشد، لازم میآید اراده خداوند محقق نشده باشد؛ زیرا اراده خداوند به اختیاری بودن افعال انسان تعلق گرفته است. وی در تفسیر آیه 23 از سوره حدید (6) مینویسد: «انسان از چگونگی تعلق این آیات به جبر و قدر و گرایش دو گروه به هریک از این اندیشهها، شگفتزده میشود.» (همان: 29 / 468) وی مینویسد: از یکسو با مراجعه به فطرت سلیم خود، درمییابیم که چیزی که نسبتش با وجود و عدم یکسان است، برای ایجاد، نیازمند مرجح است و این مرجح در بیتفاوتی کامل ظاهر نمیشود، پس خدا باید دخالت کند. ازطرف دیگر بین حرکت اختیاری و اضطراری تفاوت وجود دارد ... این مسئله هم از دیدگاه علوم بدیهی و نظری، هم براساس تجلیل و تعظیم خداوند، همچنین براساس توحید و تنزیه او و هم براساس دلایل سمعی در موضع تعارض است. (همو: 1353: 295 ـ 294) همچنین فخر مینویسد: «این مطالبی که شرح دادیم و اسراری که از حقایق آن پرده برداشتیم، مسئله سخت، غامض و عظیم است.» (همان: 48) د) اختیار انسان فخر رازی در برخی موارد بر قدرت انتخاب انسان تصریح کرده و مینویسد: «هرکس بگوید همه افعال بنده از خود اوست، به قدر و هرکس بگوید بنده را فعلی نیست، به جبر مبتلا شده و این دو راه کژ و نادرست است.» (همو، 1407: 1 / 164) به عنوان نمونه میتوان به تفسیر وی از این آیات اشاره کرد: 1. در تفسیر آیه 129 از سوره بقره (7) مینویسد: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) قدرت تصرف در باطن افراد مکلف را ندارد ... زیرا لازمه آن خلع اختیار و تزکیه اجباری آنان است.» (همو، 1420: 4 / 59) 2. در تفسیر آیه 272 از سوره بقره (8) مینویسد: «هدایت به اختیار انسان تحقق مییابد، ولی این هدایت اختیاری به تقدیر، تکوین و تخلیق خداوند است.» (همان: 7 / 66) 3. در تفسیر آیه 159 از سوره آلعمران (9) مینویسد: «معنای توکل آن است که انسان اسباب ظاهری را رعایت کند، ولی به آنها اعتماد نکند، بلکه تکیهگاه اصلی او حفاظت خداوند باشد.» (همان: 9 / 410) تحلیل و نقد فرضیههای فخر رازی در آرای فخر رازی، نظریه اختیار تا حدودی با امر بین الامرین همراه است، گرچه بین این دو تفاوت فاحشی وجود دارد. نظریه کسب، نیز دارای تفاسیر مختلف میباشد که بررسی آن نیازمند مقالهای مستقل است. ما در این تحقیق به بررسی و تحلیل نظریه رابطه خالقیت، علم ازلی و رابطه امر و اراده خداوند، با خالقیت و اختیار انسان میپردازیم. رابطه خالقیت خداوند با خالقیت و اختیار انسان اگرچه ظاهر برخی آیات بر عدم خالقیت انسان و اجبار دلالت دارند، آیات فراوانی نیز اختیار انسان را مطرح میسازند. بنابراین، باید آیات مطلق و مقید را کنار هم گذاشت و آنگاه به داوری نشست. برخی از این آیات عبارتند از: (مائده / 16؛ بقره / 26؛ ابراهیم / 27 و ...) اقتضای حکمت خدای سبحان آن است که سعادت و شقاوت انسان براساس اختیار باشد. استناد هدایت و گمراهی به خداوند سبحان، هرگز موجب عدم تأثیر اراده انسان بر اعمال اختیاری او نیست و اگر چنین بود، دعوت انبیا و اساس رسالت بیهوده و باطل میشد. بهزعم برخی از اشعریان، در قرآن مسئله جبر، نخست توسط شیطان مطرح شد، (حجر / 39) و در ادامه آیه، سخنی مبنیبر انکار حرف او نیامده است. این سخن دقیق نیست. زیرا در آیه بعد آمده است: «إِلأَ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ» (حجر / 40) و لازمه پذیرش جبر درباره ابلیس، اسناد اضلال ابتدایی به خداوند و خلاف عدل است. اما اینکه خداوند حرف شیطان را انکار نفرمود، به این دلیل بود که اضلال، اضلال ابتدایی نبوده و خود شیطان آن را برگزیده است. مهلت شیطان ازباب سنت ابتلاء و امتحان الهی است. زیرا به ملائکه هم مهلت داده شده است؛ لذا مهلت دادن ابلیس، ازباب تقدیم مرجوح بر راجح و یا ابطال قانون علیت نیست. آن ضلالتی که به خدا نسبت داده شده، ضلالتی است که اشخاص به کیفر نافرمانیهایشان و ازجهت استحقاقی که دارند به آن مبتلا میشوند، نه ضلالت ابتدایی. (طباطبایی، 1417: 12 / 361) در تفسیر نمونه، ذیل آیه 108 سوره هود (10) آمده است: «آیات، بهوضوح ثابت میکنند که سعادت و شقاوت اکتسابیاند؛ زیرا آیه میگوید: «و اماالّذین شَقوا» یعنی آنان که شقی شدند و راه شقاوت را پیشه کردند و اگر ذاتی بود، میبایست «اما الاشقیاء و اما السّعداء» گفته میشد.» (مکارم شیرازی، 1374: 9 / 236) رابطه خالقیت انسان با خالقیت مطلق خداوند تبیین دقیق خالقیت انسان، از اراده خداوند منشأ میگیرد و هرگز خدشهای بر توحید وارد نمیکند. این امر بنابر دلایل زیر است: نوع خالقیت انسان؛ حقیقتِ توحید خالقیت آن است که تنها خداوند سبحان، خالق مستقلی است که بدون نیاز به اذن و اجازه موجودات دیگر، دست به آفرینندگی میزند. ازاینرو، توحید در خالقیت با این مدعا که موجودات دیگر، با اذن الهی و در چارچوب قوانین و سنتهایی که او وضع کرده است، منشأ خلق و ایجاد باشند، منافاتی ندارند. امام خمینی دراینباره مینویسد: همانگونه که انسان در وجود خود همانند سایر ممکنات، مظهر و آینه وجود حق تعالی است، در افعال و حرکاتش نیز مجلی و مرآت فعل خداوند است. فعلی که از انسان صادر میشود، جلوهای از فعل خداوند است، نه اینکه فعل انسان حقیقتی جدا از فعل الهی داشته باشد ... اثبات و نفی در آیه «و ما رمیت إذ رمیت ولکن الله رمی»، اشاره به مقام امر بین الأمرین است. یعنی رمی نکردی به انانیت و استقلال خود ... پس تو، رامی هستی و درعینحال حق ـ جلّ وعلی ـ رامی است. (1371: 586) علامه طباطبایی نیز دراینباره مینویسد: «مالکیت خدای تعالی، اعتباری نیست، بلکه واقعی و حقیقی است؛ زیرا عالم و هرچه در آن است، همه فعل خداوند است و هیچ موجودی نه در ذاتش و نه در توابع ذاتش و نه در قوا و نه در افعالش، از خداوندی که عالم را آفریده و نظام آن را در دست دارد، بینیاز نیست.» (طباطبایی، 1417: 7 / 242) بنابراین، خدا تنها مالکی است که با ملک خود، هرچه بخواهد میکند و غیر از او، هیچکس جز به اذن او چنین مالکی ندارد؛ این امر برخاسته از ربوبیت اوست. (همان: 1 / 149) رابطه علی و معلولی؛ نسبت افعال انسان به خداوند، استناد علی و معلولی است. تمام افعال و حرکات عالم، ازطرفی مخلوق خدا و ازطرف دیگر مخلوق موجودی دیگر است، که با قدرت الهی ایجاد شده است. جبریان توحید در خالقیّت را بهمعنای این میدانند که خداوند خود جانشین علل و اسباب است. درحالیکه فاعلیت سایر مخلوقات در طول فاعلیت بالاصاله خداوند قرار دارند و نیرو و تأثیر آنها وابسته به اوست. انسان بهصورت مباشری، خالق فعل خود است و فعل انسان بهصورت تسببی، مخلوق خداست و به حول و قوّه الهی فعل خود را انجام میدهد. پس انسان فاعل بالاستقلال نیست، زیرا حیات و قدرت او ازطرف خداوند افاضه شده و اگر لحظهای فیض الهی قطع شود، از بین میرود. امّا بالتبع فاعل مختار است، زیرا اختیار او نیز از اراده خداوند سرچشمه میگیرد. هر کاری نسبت به هریک از اجزای علتش ازجمله اختیار انسان، ممکن است، ولی آنگاه که تمام علت و مجموع اجزای علت تامهاش فراهم شود، ضروری و حتمیالوقوع خواهد شد. پس علم خداوند به تمام اجزای علت تامه ازجمله اختیار انسان، با قدرت و اختیار انسان مغایرت ندارد. نقش انسان در هدایت و اضلال؛ انسان با تمسک به سنن الهی هدایت و ضلالت خود را رقم میزند. در تفسیر المیزان آمده است: «انسان فینفسه حر و بالطبع مختار است تا زمانی که به اختیار خود، از خود سلب حریت نکرده باشد. ولی چون خداوند مالک مطلق هستی است، انسان نسبتبه آنچه خدای تعالی از او بخواهد، اختیاری ندارد. ازاینرو قرآن میفرماید: «مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَه» (قصص / 68) انسانها درمورد خواست او اختیاری ندارند، تا چیزی مخالف خواسته خدا برای خودشان اختیار کنند.» (طباطبایی، 1417: 16 / 98 ـ 97) برخی از «یشاءها» در قرآن، تعابیر بیواسطهای هستند که به مشیت تکوینی الهی اشاره دارند. این کار از شئون الوهیت خداست. (رعد / 26) اما آیاتی است که تنها به هدایت و اضلال نظر دارد، مانند: (نور / 46؛ بقره / 26) مفید مالکیت مطلق خداوند نسبتبه کل هستی میباشد. پس هر نوع تصرفی در موجودات متعلق به خداوند و از نوع تصرف مالک حقیقی در مملوک است. (همان: 6 / 464) خالقیت انسان و علم ازلی خداوند؛ یقیناً خداوند از ازل میداند که فاعلهای مختار و آزاد، کارهای خود را آزادانه و براساس انتخاب و اختیار انجام میدهند. در صورتی که افعالی که خدا میداند که با اختیار از انسان سر میزنند، بدون اختیار از انسان سر بزنند، علم ازلی واقعنمایی خود را از دست میدهد. حکیم سبزواری دراینباره مینویسد: «انسان مظهر اسما و صفات خدای قادر و مختار بالذات است، پس چگونه میشود مظهر او، فاعل مجبور باشد؟» (1369: 36) خدا نهتنها از صدور فعل انسان آگاه است، بلکه ازمبادی و مقدمات دور و نزدیک آن نیز آگاه میباشد، و یکی از مقدمات و اسباب فعل توانایی و انتخاب انسان است. اختیار برای انسان یک امر ضروری و حتمی است و این ضرورت از قدرت و اختیار وی نشئت گرفته و هرگز با اختیار او منافات ندارد. خالقیت انسان و قضا و قدر؛ خداوند حکیم، انسان را به کاری که خود ایجاد کرده، امر و از کاری که متعلق قضای او است، نهی نمیکند. امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) در پاسخ به مرد شامی، فرمود: «وای بر تو! شاید قضای لازم و قدر حتمی را گمان کردهای؟ اگرچنین بود، پاداش و کیفر، بشارت و تهدید الهی بیهوده بود!» (نهجالبلاغه، حکمت 78) توجه به امور زیر میتواند در تبیین رابطه خالقیت انسان با قضا و قدر الهی مفید باشد: رابطه طولی؛ فعل انسان در طول فعل خداوند قرار دارد. یعنی فعل انسان که معلول معلول خداست، مخلوق او نیز هست، ولی درعینحال به اراده انسان و قدرت او مستند است. اگر قدرت انسانی هیچ نقشی در تحقق فعل صادره از وی نداشته باشد، اثبات یا نفی چنین قدرتی، فرقی نمیکند. (غزالی، 1993: 93 ـ 92) فقر ذاتی؛ ازطرف دیگر ملاک نیازمندی فعل به فاعل، منحصر به مرحله حدوث نیست، بلکه همه ممکنالوجودها، از فقر ذاتی برخوردارند و چون ملاک نیاز به علت، امکان است، این نیاز، پیوسته با او هست. ازاینرو، قرآن کریم میفرماید: «ای انسانها! شما نیازمند به خدا هستید و تنها خدا، ستوده و بینیاز است.» (فاطر / 15) (11) چنانکه وجود واجب، دارای تأثیر و ایجاد است، موجود ممکن نیز، پس از وجود یافتن، همان تأثیر و ایجاد را خواهد داشت. زیرا مرتبه نازله وجود برای او محقق شده است. پس وقتی میگوییم: «بحول الله و قوته اقوم و اقعد»، یعنی ما برمیخیزیم و مینشینیم، ولی به حول و قوه الهی. پس ازطرفی فعل ماست و ازطرفی فعل خداست و معنای (امر بین الامرین) همین است. وجدان اختیار؛ هرکس وجدان خواهد کرد که علم پیشین الهی، هیچ دخالتی در اراده انسان ندارد. حتی آنان که مردم را در انجام نیک و بد مجبور میدانند، در عمل، چنین عقیدهای ندارند. زیرا اگر به حقوق آنان تجاوز شود، متجاوز را مستحق توبیخ میدانند. جدایی اراده و امر خداوند؛ فخر رازی خالقیت انسان را نفی کرده است. درحالیکه انسان، علت تامه ایجاد نیست؛ بلکه اراده انسان بهعنوان علت ناقصه در فاعلیت نقش دارد. اندیشمندان در باره اراده الهی اختلافنظر دارند. برخی اراده الهی را علم به نظام «اتم و احسن» دانستهاند. (صدرالدین شیرازی، 1377: 6 / 315) (12) حکیم سبزواری، واقعیت اراده الهی را ابتهاج و رضای ذاتی او دانسته است. (سبزواری، 1369: 108) علامه طباطبایی دراینباره مینویسد: «اراده پس از تجرید و پیراستگی از نواقص در شمار صفات فعل خداوند قرار میگیرد. براساس براهین حکمای اسلامی، همه پدیدههای هستی مستند به قدرت و علم مطلق خدای سبحان، مبتنی بر نظام خیر و اصلح است.» (طباطبایی، 1360: 264) اگر فعلی که از انسان صادر میشود، غیر ارادی باشد، اراده خدای تعالی، تحقق نیافته و این امر محال است. حقیقت این است که افعال انسان ازجهتی به خود او منسوب است و ازجهتی به خدای سبحان و این دو یکدیگر را نفی نمیکنند. زیرا طولی هستند نه عرضی. (همو، 1417: 1 / 109) علامه طباطبایی میان اراده و مشیت خداوند، تمایز قائل شده است، ولی این امر را موجب نفی خالقیت انسان ندانسته است و مینویسد: «همه رویدادها بد و خوب جهان، حتی مشیت و خواست خود انسانها که در وجودشان به ودیعت نهاده شده، مربوط به مشیت خداوندی است. اما مقصود از مشیت الهی غیر از اراده حتمی اوست مشیت الهی، تنها سلسله مطلقه الهی در جهان هستی را اثبات میکند؛ به این معنا که هرکس هرچه انجام دهد، در قلمرو حکومت مشیت الهی است.» (همان: 12 / 347 و 13 / 114) اراده فعل نفس است و فاعلیت نفس نسبتبه اراده، فاعلیت بالتجلی است. پس خود اراده اختیاری است؛ یعنی مسبوق به اراده دیگری نیست. میگویند: اگر اراده مسبوق به ارادهای دیگر باشد، تسلسل لازم میآید و اگر نباشد، اختیاری نیست؛ چون فعل اختیاری چیزی است که مسبوق به اراده باشد. اگر اراده غیر اختیاری باشد، متعلق آن نمیتواند اختیاری باشد. این معمای غامضی در فلسفه است. ما فکر میکنیم که اراده، اختیاری است، ولی ارادی نیست. یعنی اراده مسبوق به اراده دیگری نیست، اما اختیاری است، چون نفس نسبتبه ایجاد اراده، فاعلیت بالتجلی دارد. بنابراین، معنای اختیار اوسع از اراده میشود. (مصباح یزدی، 1370: 128) بر این اساس یقیناً افعال انسان، مانند همه پدیدههای ممکنالوجود، متعلق قدرت و اراده خدا میباشد و آنچه متعلق اراده تکوینی او باشد، بهطور قطع تحقق میپذیرد، ولی اراده خدا بر صدور فعل از هر موجودی براساس خصوصیات و ویژگیهای او تعلق گرفته است. از آنجاکه او برای انسان، قدرت اختیار را اراده کرده است، عمل انسان بدون اختیار او تحقق نخواهد یافت. تعلق چنین ارادهای نهتنها موجب جبر نیست، بلکه پشتوانه اختیار است. فعل ارادی انسان، فعل ارادی خدا نیز میباشد. انسان هر کاری را به اراده خود انجام میدهد ولی اراده او از اراده خداوند منشأ میگیرد. اراده و قدرت انسان در انجام هر فعلی با فاعل الهی قابل جمع است، زیرا دو فاعل، در طول هم هستند نه در عرض هم. آنچه در جهان تحقق میپذیرد، خارج از قلمرو اراده خدا نیست. پیشوایان دین با تبیین نظریه امر بین الامرین، بسیاری از غوامض این اندیشه را حل کردهاند. رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکس چنین پندارد که خیر و شر از حوزه مشیت الهی بیرون است، خداوند را از حوزه حاکمیتش بیرون رانده و کسی که گمان کند معاصی بدون قوه الهی انجام میشود، به خدا نسبت دروغ داده است.» (کلینی، 1362: 1 / 158) (13) لذا مسئولیت فعل انسان با خود اوست. زیرا حول و قوه الهی، بهصورت توانایی جسمانی، نیروی اندیشه، سنتهای حاکم بر عالم آفرینش، نوامیس طبیعت و ... که همگی مخلوق پروردگار است، سازمان یافته تا او بتواند، کاری را انجام دهد. نتیجه فخر رازی در عقیده خود، درباره خالقیت و اختیار، ثابتقدم نیست و چهار نظریه جبر، کسب، تمایز اراده و اراده خداوند و اختیار را مطرح کرده است. فخر رازی خالقیت انسان را موجب نفی یا تضعیف خالقیت خداوند، نفی علم ازلی خداوند و مغایر با قضا و قدر الهی معرفی میکند و با طرح نظریه جدایی امر و اراده خداوند، به مناقشه در خالقیت انسان میپردازد. این اندیشه، موجب خدشه در عدالت و حکمت خداوند، بیهوده بودن ارسال پیامبران و انزال کتب و عدم مسئولیت انسان در برابر اعمال اوست. درحالیکه خالقیت انسان، به اراده خداوند و جزیی از علت و اسباب تحقق فعل و در رابطه طولی با خالقیت خداوند تبیین میشود و هیچیک از اشکالات مطرحشده بر آن وارد نیست. شیعه با پیروی از پیشوایان دین به اصل امر بین الامرین اعتقاد دارد. بدین معنا که انسان به اختیار خود در هر راهی گام مینهد و ناچار به پذیرش نتیجه آن است. بهعبارت دیگر انسان مسئول و در گرو اعمال خویش است و نمیتواند از پذیرش نتیجه عمل شانه خالی کند. پی نوشت: 1. وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بـِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إلَی الْأَرْض. 2. فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْه الضَّلالَهُ فَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبینَ. 3. خداوند به شیطان امر کرد که بر آدم سجده کند و آدم را از خوردن میوه شجره ممنوعه منع کرده بود، ولی ارادهاش به آن تعلق نگرفته بود. 4. وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ ءٍ إنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً إلأَ أَنْ یَشاءَ اللَّه. 5. فالإنسان مضطر فی صوره مختار. 6. لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بـِما آتاکُم. 7. یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ یُزَکِّیهمْ إنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیم. 8. لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاء. 9. شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّه. 10. فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهیقٌ، وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّه خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتْ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ. 11. یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ اِلَی اللّه وَ اللّه هُوَ الْغَنِی الْحَمیدُ. 12. بل الحق فی معنی کونه مریداً انه سبحانه و تعالی یعقل ذاته و یعقل نظام الخیر الموجود. 13. مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ بغَیْرِ مَشِیَّه اللَّه فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِه وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْمَعَاصِیَ بغَیْرِ قُوَّه اللَّه فَقَدْ کَذَبَ عَلَی اللَّه. منابع و مآخـذ قرآن کریم. نهجالبلاغه، 1378، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی. اشعری، ابوالحسن، 1389، مقالات الاسلامیین، قاهره، مکتبه النهضه. ـــــــــــــــ ، 1955 م، اللمع فی الرد علی اهل الزیغ و البدع، بیروت، مطبعه معینه. امام خمینی، سید روحالله، 1371، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمه الله علیه). تفتازانی، سعدالدین، 1897 م، شرح عقائد النسفی، قاهره، مکتبه الشاکر. جوادپور، غلامحسین، 1389، «سنجش و سازش عقل و ایمان از منظر فخرالدین رازی»، اندیشه نوین دینی، قم، دانشگاه معارف اسلامی، سال ششم، ش 20، ص 138 ـ 121. خطیب، عبدالکریم، 1989، القضا و القدر بین الفلسفه و الدین، بیروت، دارالفکر العربی. دهدار، محمد، 1372، قضا و قدر، قم، انتشارات قیام. رازی، فخرالدین، ابوعبدالله محمد بن عمر، 1341، البراهین در علم کلام، تهران، نشر دانشگاه تهران. ـــــــــــــــ ، 1353، الاربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبه الکلیات الازهریه. ـــــــــــــــ ، 1396 ق، لوامع البینات، قاهره، المکتبه الکلیات الازهریه. ـــــــــــــــ ، 1404 ق، معالم اصول الدین، بیروت، دارالکتاب العربی. ـــــــــــــــ ، 1407 ق، المطالب العالیه فی العلم الالهی، بیروت، دارلکتاب العربی. ـــــــــــــــ ، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ـــــــــــــــ ، 1989 م، مسائل الخمسون فی اصول الدین، قاهره، المکتبه الثقافی. ربانی گلپایگانی، علی، 1388، جبر و اختیار، (بحثهای آیتالله سبحانی)، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام). سبحانی، جعفر، 1369، «جبر و اختیار از دیدگاه وحی و خرد»، کیهان فرهنگی، شماره 11 (مسلسل 47)، ص 16 ـ 8.. سبزواری، ملاهادی، 1369، شرح منظومه، تهران، نشر ناب. شاهنظری، جعفر، محمود آهسته، 1390، «بررسی تطبیقی جبر و اختیار»، معرفت کلامی، ش 6، ص 184 ـ 165. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، 1350، الملل و النحل، تهران، اقبال. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1377، الاسفار، تهران، انجمن حکمت و فلسفه. طباطبایی، سید محمدحسین، 1360، نهایه الحکمه، قم، دارالتبلیغ. ـــــــــــــــ ، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین. غزالی، ابوجامد، 1993، الاقتصاد فی الاعتقاد، لبنان، مکتبه الهلال. کلینی، یعقوب، 1362، اصول کافی، تهران، اسلامیه. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، انتشارات وفاء. مصباح یزدی، محمدتقی، 1370، دروس فلسفه اخلاق، تهران، اطلاعات. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، اسلامیه. علیاکبر شایستهنژاد: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی 36 انتهای متن/
94/05/27 - 03:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]
صفحات پیشنهادی
نقش انسان در اعمال خود - بخش اول اندیشه فخر رازی در مصاف با نقش انسان در اعمال
نقش انسان در اعمال خود - بخش اولاندیشه فخر رازی در مصاف با نقش انسان در اعمالتبیین صحیح محدوده خالقیت انسان قاعده علیت شمول اراده و حاکمیت قضا و قدر بر پدیدهها و رابطه انسان با افعال و آثار خیر و شرِ خود از امور بسیار حساس و دقیق علم کلام و تفسیر است چکیده نقش انسان در افعقلانیت در دکترین مهدویت - بخش دوم و پایانی معیار عقل و سفاهت در دکترین مهدویت
عقلانیت در دکترین مهدویت - بخش دوم و پایانیمعیار عقل و سفاهت در دکترین مهدویتمعیار عقل و سفاهت و میزان عقلانیت و سفاهت در اطاعت از خداست براساس این دکترین مخالف فرمان خدا سفیه است مدرنیزاسیون عقلانى شدن بىنیازى از وحى مدرنیزاسیون مستلزم یک فرآیند دنیوى سازى است یعنىچیستی و هستی جامعه همکنشی آن با اجزای تشکیل دهندهاش - بخش دوم و پایانی تاثیرات متقابل فرد و جامعه
چیستی و هستی جامعه همکنشی آن با اجزای تشکیل دهندهاش - بخش دوم و پایانیتاثیرات متقابل فرد و جامعهبحث از هویت اصالت و ترکیب جامعه از مباحث درخور تأملی است که در شمار مبادی فلسفه نظری تاریخ قلمداد میشود و رهیافتهای مختلفی درباره آن وجود دارد تأثیر جامعه بر فرد از جملهآیه فی، از قوی ترین مستندات قرآنی در زمینه توازن اقتصادی - بخش دوم و پایانی تداول ثروت میان اغنیا به معنای گرد
آیه فی از قوی ترین مستندات قرآنی در زمینه توازن اقتصادی - بخش دوم و پایانیتداول ثروت میان اغنیا به معنای گردش سلطه و استیلا بر اموال جامعه استبا تحقق شرایط الغای خصوصیت و تنقیح مناط در آیه شریفه فیء به طور کلی می توان ممنوعیت تداول اموال و دارایی های جامعه را در میان عده ای ثروشناسایی مؤلفههای سبک زندگی اسلامی در حوزه کسبوکار - بخش دوم و پایانی شناسایی شیوهها و راهکارهای نهادینهساز
شناسایی مؤلفههای سبک زندگی اسلامی در حوزه کسبوکار - بخش دوم و پایانیشناسایی شیوهها و راهکارهای نهادینهسازی مؤلفههای سبک زندگیاگرچه شاخصهای گوناگون سبک زندگی اسلامی در آیات و روایات متعددی تبیین شده است عدم تعمیق و تدقیق اندیشمندان اسلامی در این حوزه و نیز توأم نشدنِ آن باحرکت و زمان در مجرّدات - بخش دوم و پایانی آیا مجرّد از مادّه الزاما فاقد حرکت و زمان است؟
حرکت و زمان در مجرّدات - بخش دوم و پایانیآیا مجرّد از مادّه الزاما فاقد حرکت و زمان است تقریبا همه حکما در اینکه حرکت و زمان از ویژگیهاى موجودات مادّى بوده و عالم تجرّد و موجودات مجرّد کاملاً منزّه و برتر از آنها هستند اتفاق نظر دارند مجرّد و مراتب آن واژه مجرّد در اصطلاحراهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با تفسیر قرآن - بخش دوم و پایانی یافتن جایگاه برخی آیات در زندگی روزمره
راهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با تفسیر قرآن - بخش دوم و پایانییافتن جایگاه برخی آیات در زندگی روزمرهعلی رغم سیاستگذاری های انجام یافته در زمینه روش های ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در جامعه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی راهبردها و راهکارهایجایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران - بخش دوم و پایانی فهم صحیح از دلایل پیروزی زودهنگام فا
جایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران - بخش دوم و پایانیفهم صحیح از دلایل پیروزی زودهنگام فاتحانمسئله فتح ایران توسط مسلمانان از مسائلی است که هنوز ابعاد آن بهطور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است پرسشهای بسیاری درباره این فتوحات وجود دارد خوابهانقدهاى پوپر و مشکلات ابطال پذیرى - بخش دوم وپایانی دیدگاه ابطال پذیرى توصیف درستى از حوزه علم ارائه نمى کند
نقدهاى پوپر و مشکلات ابطال پذیرى - بخش دوم وپایانیدیدگاه ابطال پذیرى توصیف درستى از حوزه علم ارائه نمى کندپیش فرض امثال بیکن و دکارت و در نهایت پوزیتیویست ها این بود که روشى براى صید حقیقت وجود دارد یافتن و بیان چنین روشى هدف فلسفه آنها بود امّا از نظر پوپر براى کشف نظریه اعالم عقول از منظر فلاسفه - بخش دوم و پایانی شاهکار فلسفى و شهودى شیخ اشراق
عالم عقول از منظر فلاسفه - بخش دوم و پایانیشاهکار فلسفى و شهودى شیخ اشراقبرخى بر این عقیدهاند که سهروردى جز تغییر اصطلاحات کار دیگرى در فلسفه نکرده است بر این اساس اختلاف و افتراقى با مشّاء ندارد عالم انوار قاهره عرضیه پس از اثبات سلسله انوار قاهره طولیه نوبت به بررس-
گوناگون
پربازدیدترینها