تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835062589
نقش انسان در اعمال خود - بخش اول اندیشه فخر رازی در مصاف با نقش انسان در اعمال
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش انسان در اعمال خود - بخش اول
اندیشه فخر رازی در مصاف با نقش انسان در اعمال
تبیین صحیح محدوده خالقیت انسان، قاعده علیت، شمول اراده و حاکمیت قضا و قدر بر پدیدهها و رابطه انسان با افعال و آثار خیر و شرِ خود، از امور بسیار حساس و دقیق علم کلام و تفسیر است.
چکیده نقش انسان در افعال خود، از مباحث مهم کلامی و تفسیری است. فخر رازی همه اعمال انسان را منسوب به خدا میداند و انتساب خالقیت اعمال، توسط انسان را موجب نفی یا تضعیف قدرت خداوند دانسته و کفر و ایمان انسان را ناشی از خلقت خدا شمرده است. اما نظریه متقن و استواری ارائه نکرده، گاه انسان را مجبور شمرده، گاه به آزادی انسان تمایل نشان داده و گاه با طرح نظریه کسب و تمایز بین اراده و خلق خداوند، از پذیرش جبر شانه خالی کرده و گاه انسان را مضطری در صورت اختیار معرفی کرده است. نگارنده به روش تحلیل محتوا به کنکاش آرای فخر رازی پرداخته و نظریه وی را موجب تضعیف جایگاه انسان و نفی مسئولیت او، نفی قاعده علیت و نسبت آفرینش شرور بـه خـداونـد دانسته است. از نتایج این پژوهش میتوان به تبیین رابطه طولی خالقیت خدا و خالقیت انسان و تعلق اراده خداوند بر خالقیت اعمال توسط انسان، تفاوت اراده تکوینی و تشریعی خداوند اشاره کرد. واژگان کلیدی افعال انسان، فخر رازی، جبر و اختیار، نظریه کسب، امر و اراده خداوند. طرح مسئله نقشِ انسان در آفرینش افعال خود، از مسائل مهم و ظریف کلامی و تفسیری است. تبیین صحیح محدوده خالقیت انسان (بهگونهای که بر خالقیت مطلق خداوند خدشه وارد نکند)، قاعده علیت، شمول اراده و حاکمیت قضا و قدر بر پدیدهها و رابطه انسان با افعال و آثار خیر و شرِ خود، از امور بسیار حساس و دقیق علم کلام و تفسیر است. این مطلب علاوهبر ارزش ذاتی فهمِ تعالیم دین، نقش مهمی در شناخت عظمت خداوند، جایگاه واقعی انسان، میزان احساس مسئولیت او و پذیرش نظام کیفر و پاداش دارد. اشعریان با توجه به آیه «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ» (انسان / 30) معتقدند خدا فرمان میدهد و میخواهد که از فرمانش اطاعت شود. ازاینرو انسان، فاعل اصلی عمل خود نیست؛ بلکه از روی مجاز فاعل اعمال خویش خوانده میشود. بهعقیده جبریون، خدا آفریننده همه چیز، اعم از افعال خیر و شراست. هر کاری که بکند از روی عدل است و از هرچه نهی کند، بد است و هیچکس نمیتواند او را نهی کند. (ر.ک: سبحانی، 1369: 5) معتزله معتقدند خدا انسان را از ایمان و کفر آگاه میکند و او را آزاد میگذارد تا هرکدام را که بخواهد اختیار کند. آنان میگویند: عقل، میان همه انسانها، بهطور مساوی تقسیم شده و اساس فعلِ انسان، انگیزه اوست. برای دفاع از عدل و حکمت خداوند، افعال اختیاری انسان را، از قلمرو قدرت الهی بیرون دانسته و خود انسان را خالق افعال میشناسند. (ربانیگلپایگانی، 1386: 269) شیعه به پیروی از پیشوایان دین معتقد به امر بین الامرین است و اختیار انسان را ناشی از اراده خداوند و در طول آن میبیند. امام «ابوعبدالله محمد بن عمر رازی» ملقب به فخر رازی و مشهور به «ابن خطیب» و «امام المشککین» از بزرگترین دانشمندان اشعری است. (جوادپور، 1389: 125) فخر رازی متکلم و مفسر برجسته در تفسیر کبیر و سایر آثار خود، دراینباره سخن گفته، ولی در ارائه مفهومی دقیق از نقش انسان در خالقیت اعمال خود و جبر و اختیار او، دچار شک و تردید میباشد؛ لذا محتاج تدبّر و تعمّق است. از آنجا که رفع ابهام از میزان نقش انسان در افعال او، تأثیر بسزایی در تبیین منزلت انسان، مسئولیت او و ... دارد، پژوهشهایی از این دست ضروری است. این نوشتار با استفاده از آثار فخر رازی و سایر منابع کتابخانهای، به توصیف و نقد افکار او و تبیین نظر مختار خود، در زمینه نقش انسان در آفرینش اعمال خویش پرداخته است. اندیشه فخر رازی در مصاف با نقش انسان در اعمال خویش امام فخر رازی در تبیین رابطه انسان با اعمال خویش، چهار نظریه مختلف را مطرح کرده است. اکنون به توصیف اندیشه فخر رازی میپردازیم. الف) جبر گرایی فخر رازی همه حوادث خیر و شر، معارف و عقاید، کفر و ایمان را وابسته به قضا و قدر و مخلوق به اراده او میداند. (رازی، 1420: 6 / 173؛ 7 / 17؛ 9 / 51؛ 10 / 129؛ 12 / 14؛ 13 / 11؛ 16 / 174؛ 18 / 135؛ 19 / 14؛ 21 / 108) برخی از آرا وی عبارتند از: 1. در تفسیر آیه چهارم سوره فاتحه (1) مینویسد: «اگر اعمال بندگان، به تقدیر و ترجیح خدا واقع نشود، خداوند مالک اعمال انسان نیست، درحالیکه مسلمانان اجماع دارند که خداوند مالک بندگان و اعمال آنان است.» (همان: 1 / 208) 2. در تفسیر آیه ششم سوره بقره (2) مینویسد: «خداوند از کفر آنان به صیغه ماضی خبر داده و لازمه فعل ماضی آن است که مفهوم کفر قبل از خبر آن، محقق شده باشد.» (همان: 2 / 284) 3. در ذیل آیه هفتم از سوره بقره مینویسد: «آنگاه که قدرت و داعی حاصل شد، فعل انسان تحقق مییابد و این مستلزم جبر است.» (همان: 2 / 292) 4. در تفسیر آیه سی و چهارم سوره بقره (3) مینویسد: «خداوند فعال ما یشاء است و هر کاری که بخواهد انجام میدهد.» (همان: 447) 5. در تفسیر آیه 253 از سوره بقره (4) مینویسد: «خداوند خالق ایمان مؤمنان و کفر کافران است.» (همان: 6 / 530) 6 . در تفسیر آیه 257 از سوره بقره (5) مینویسد: «بهتصریح این آیه خدا انسان را از کفر خارج و به ایمان داخل میکند. پس اگر ایمان به خلق بنده باشد، با آیه تناقض دارد.» (همان: 7 / 17) 7. وی در تفسیر سوره بقره، ذیل آیه 286 (6) مینویسد: «وقوع و عدم وقوع امور وابسته به علم خداوند است و هرچه را او بداند، واقع میشود.» (همان: 117) 8 . در تفسیر آیه هشتم از سوره آلعمران (7) مینویسد: «قلب انسان صلاحیت تمایل به ایمـان و کفر را دارد. لازمـه میل به یکی از اینـها داعی و ارادهای است که خـداوند در آن ایجاد میکند.» (همان: 7 / 148) سپس با استناد به سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که فرمود: «قلب مؤمن بین دو انگشت رحمان است» (8) مینویسد: منظور از دو انگشت، دو نوع انگیزه انسـان است. پس همـانطور که اگر چیزی بین دو انگشت انسان قرار بگیرد، انسان میتواند آن را به هر صورتی درآورد، قلب نیز بین این دو انگیزه در تغییر است. و اگر حدوث یکی از دو انگیزه بدون محدث و مؤثر جایز باشد، نفی صانع لازم میآید. لذا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در دعایشان میفرمود: یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبـِی عَلَی دِینِک.(9) (همان) 9. در تفسیر آیه 26 سوره آلعمران (10) مینویسد: «خداوند برخی از بندگان خود را با ایمان و معرفت عزیز میدارد و برخی را با کفر و ضلالت، ذلیل میکند»، آنگاه برای سخن خود سه دلیل میآورد: اول: عزت و ذلت بهناچار فاعلی دارد. این فاعل یا عبد است یا خدا. اولی باطل است، زیرا هیچکس کفر را برای خود انتخاب نمیکند. ازطرف دیگر گاهی بنده، اراده ایمان و معرفت میکند، ولی برای او حاصل نمیشود، پس معلوم میشود که حصول آنها ازطرف خداوند است. دوم: جهلی که برای عبد حاصل میشود یا در اثر شبهه است، یا اینکه بنده ابتدائاً آن را انجام داده است. اولی باطل است؛ زیرا اگر جهلی سبب جهل دیگر و مسبوق بر آن باشد، تسلسل لازم میآید، و اگر دومی را بپذیریم، باید به جهلی منتهی شود که بنده عامل آن باشد، بدون اینکه موجبی داشته باشد و چون عاقل هرگز برای خودش راضی به جهل نیست، اذلال و خذلان از جانب خداست. سوم: هر فعلی بهناچار باید داعی و مرجحی داشته باشد. این مرجح خداست. مفهوم «بِیَدِکَ الْخَیْر» این است که کل برکات بهدست خداست. زیرا تقدم «بیدک» افاده حصر میکند. لذا همه خیرات به تکوین، تحقیق، ایجاد و ابداع خداوند است. (همان: 8 / 190) سپس میافزاید: «اگر ایمان بهواسطه عبد خلق شود، براساس اینکه هر فاعلی که فعل او اشرف و افضل باشد، بر سایر فاعلها برتری دارد، لازم میآید که عبد بر خدا افضل باشد. درحالیکه این سخن قبیح و کفر است. پس ایمان باید مخلوق خدا باشد.» (همان) 10. در تفسیر آیه 129 سوره آلعمران (11) مینویسد: «اگر خداوند همه کافران را به بهشت و همه مقربان و راستگویان را به جهنم ببرد، هیچ اعتراضی بر او نیست. زیرا طاعت و نافرمانی بنده، فعلِ خود اوست و فعل خداوند چیزی را بر او واجب نمیکند.» (همان: 358) 11. در تفسیر آیه 191 سوره آلعمران (12) مینویسد: «تصرف خداوند هرگونه که باشد در حیطه ملک اوست، لذا نمیتواند مصداق باطل باشد.» (همان: 9 / 463) 12. در تفسیر سوره نساء، ذیل آیه 79 (13) مینویسد: «هر حسنهای از ناحیه خداست، پس ایمان مخلوق خداست.» (همان: 10 / 147) 13. در تفسیر آیه 41 از سوره مائده (14) مینویسد: «این آیه دلالت دارد که خدا اسلام آوردن کافران را نخواسته و قلوبشان را از شک و شرک پاک نمیکند و اگر چنین میکرد، ایمان میآوردند.» (همان: 11 / 360) وی در تأیید علم ازلی خداوند به دو حدیث از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اشاره میکند که عبارتند از:«فقد جف القلم بما هو کائن الی یوم القیامه» (همان: 12 / 526؛ 13 / 52؛ 13 / 125 و 13 / 153)؛ و «السعید من سعد فی بطن امه و الشقی من شقی فی بطن امه». (همان: 15 / 153) بر اساس استناد این دو روایت، فخر رازی اختیار انسان و نقش او را در سرنوشت خویش نفی کرده است. 14. در تفسیر سوره انعام ذیل آیه 102 (15) مینویسد: «خدای تعالی خالق اعمال بندگان است، زیرا اعمال بندگان شیءاند و خداوند خالق همه چیز است.» (همان: 13 / 94) 15. در تفسیر آیه 132 از سوره انعام (16) مینویسد: «در اینجا خداوند به درجه خاصی براساس زمان معین و به فعل مشخص برای هرکسی حکم میکند و علم به این درجه در لوح محفوظ ثبت شده و اگر این درجه برای این فرد در وقت خود حاصل نشود، حکم باطل میگردد و علم خدا جهل میشود و این محال است.» (همان: 13 / 153) 16. در تفسیر آیه 179 از سوره اعراف (17) مینویسد: «همه افعال جوارح، به احوال قلب مربوط میشود و قلب انسان در اختیار خداوند است، پس انسان در افعال خود محکوم به جبر است.» (همان: 15 / 411) 17. فخر رازی در تفسیر آیه 188 از سوره اعراف (18) نوشته است: «وجود کفر و ایمان به اراده و خلق خداوند منتهی میشود.» (همان: 426) 18. در تفسیر آیه 61 سوره یونس (19) مینویسد: «هیچ خالق و آفرینندهای جز خدا وجود ندارد و هرچه موجود شود، حتی اعمال ظاهری و باطنی انسان به ایجاد خداست.» (همان: 17 / 273) 19. در تفسیر آیه 107 سوره یونس (20) مینویسد: «اگر در قضا الهی خیر یا شرّی برای فردی رقم خورده باشد، احدی جز خدا کاشف آن نخواهد بود.» (همان: 17 / 310) 20. فخر رازی در تفسیر آیه33 سوره یونس (21) نوشته است: «زیرا لازمه ایمان آوردن آنها این است که اخبار خداوند، کاذب گردد و این امری محال است و مستلزم امر محال، خود امر محال است.» (همان: 248) 21. در تفسیر سوره هود ذیل آیه 32 (22) مینویسد: «گاهی خداوند از بندهای کفر را میخواهد و در این صورت ایمان آوردن او محال است.» (همان: 342) 22. در تفسیر آیه 23 سوره یوسف (23) مینویسد: «داعی فعل و ترک جز به خلق خداوند انجام نمیشود و معاذالله گفتن یوسف روشنترین دلیل تأیید گفتار ماست.» (همان: 18 / 439) 23. در تفسیر آیه 67 همین سوره یوسف (24) فخر مینویسد: «حصول همه خیرات و دفع همه آفات تنها از ناحیه او امکانپذیر است و همین عقیده بنده خـدا را به مقام توکل میرساند.» (همان: 484 ـ 483) 24. در تفسیر سوره رعد ذیل آیه 16 (25) مینویسد: «براساس نظر مفوضه، هرجا نکوهش یا ستایشی صورت گرفت، لازم میآید که عبد در فعل خویش مستقل باشد و این ادعا باطل است. زیرا خداوند ابولهب را بر کفرش مذمت کرده، با وجود اینکه میدانست که او بر کفر خواهد مُرد.» (همان: 19 / 28) 25. در تفسیر آیه پنجم از سوره حجر (26) مینویسد: «مخصص تقدیر و تعیین عمل بنده، خداوند است.» (همان: 121) 26. در تفسیر آیه 109 از سوره آلعمران (27) و آیه 85 حجر (28) مینویسد: «اعمال بندگان نیز در زمره چیزهایی است که در آسمانها و زمین موجودند. پس اعمال انسان نیز مخلوق خداست.» (همان: 8 / 332؛ 19 / 158) 27. در تفسیر آیه چهلم از سوره نحل (29) مینویسد: «لازمه توحید خالقیت، نفی خالقیت بندگان است و اگر انسان قدرت خلق داشته باشد، شرک است.» (همان: 20 / 207) 28. در تفسیر آیه چهارده سوره مؤمنون (30) نظر کسانی را که با استناد به آیه چهل و نه سوره آلعمران (31) برای انسان سهمی در خالقیت قائل شدهاند، مردود شمرده و نوشته است: «این با آیه 62 سوره زمر (32) معارض است و باید تأویل شود.» (همان: 23 / 266) 29. در تفسیر سوره صافات ذیل آیات 96 ـ 95 (33) نوشته است:« «ما» در «ما تعلمون» مصدریه است. یعنی خداوند خالق شما و اعمالتان است.» (همان: 26 / 344) 30. وی در تفسیر آیات 78 ـ 77 از سوره ص (34) مینویسد: «1. صدور ایمان از ابلیس بهدلیل اخبار الهی محال است. 2. ابلیس گفت: «قالَ فَبـِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ» (ص / 82)، خدا درحالیکه بر منع ابلیس قادر بود، او را منع نفرمود. 3. خداوند گفته است که جهنم را از کفار پر میکند و اگر چنین نشود، کذب و جهل به ساحت ربوبی راه مییابد و این امری محال است. 4. اگر خدا میخواست که کافر کفر نورزد، واجب بود انبیا و صالحان را نگه دارد و ابلیس و شیاطین را فانی سازد.» (همان: 26 / 415) 31. فخر در تفسیر آیه بیست و سه سوره حدید (35) مینویسد: «عدم وقوع چیزی که خداوند به آن علم دارد، و آن را اراده کرده و بر آن قدرت دارد، موجب تضعیف قدرت اوست.» (همان: 29 / 468) 32. در تفسیر آیه دوم از سوره تغابن (36) مینویسد: «یحیی در شکم مادر مؤمن و فرعون کافر بوده است.» (همان: 30 / 552) 33. در تفسیر آیه سوم از سوره انسان (37) شکرگزاری یا کفر را نتیجه هدایت خداوند و ارشاد او میداند. (همان: 742) 34. در تفسیر سوره شمس، ذیل آیات 9ـ 7 (38) مینویسد: «خداوند خالق فعل خیر در مؤمن و خالق فعل شر در کافر است.» (همان: 31 / 177) 35. در تفسیر آیه دوم از سوره فلق (39) آفرینش امور شر را نیز بهطور مستقیم به خدا نسبت میدهد. (همان: 32 / 373) فخر کتاب مستقلی درباره جبر و اختیار نگاشته (همان: 13 / 95) (40) ولی متأسفانه بهدست ما نرسیده است. او در آثار خود به معتزلیان سخت حمله کرده و آنان را دشمن خدا خوانده است. (همان: 2 / 6 ؛ 13 / 184؛ 11 / 56؛ 26 / 201) وی مینویسد: «اگر انسان موجود و خالق فعل خود باشد، باید به تفاصیل (چگونگی انجام فعل) عالم باشد، پس خالق فعل خود نخواهد بود.» (همو،1341: 220؛ همو، 1353: 281؛ همو، 1353: 232؛ همو، 1989: 59؛ همو، 1407: 84) وی با استناد به آیه چهاردهم از سوره ملک مینویسد: «هر خالقی به فعل خود و چگونگی انجام آن علم دارد.» (همو، 1989: 59؛ همو، 1407: 281) عکس نقیض آن هم درست است که هرکسی که به فعل خود عالم نیست، خالق نیست. (همو، 1341: 222 ـ 221) وی در کتاب المطالب العالیه با ذکر ده برهان نتیجه میگیرد که بنده خالق و موجد افعال خود نیست و تصریح میکند که همه اعمال انسان، حتی کفر و ایمان مخلوق خداوند است. (همو، 1407: 9 / 198 ـ 135) (41) از نظر فخر رازی، اختیار انسان و نقشآفرینی او در خالقیت اعمال خود، به تالی فاسدهای زیر منتهی میشود: یک. نفی یا تضعیف توحید؛ وی مینویسد: «بنده موجد فعل خود نبوده و فرض قدرت بنده بر ایجاد محال است. زیرا اگر کارهای ارادی انسان به اراده او انجام شوند، کار به تسلسل ارادهها میانجامد. کردارهای ارادی انسان را خدا میآفریند، اما بنده آنها را کسب میکند.» (شاه نظری و آهسته، 1390: 168) از نظر فخر رازی اختیار انسان، قدرت و ربوبیت مطلق خداوند را خدشهدار میکند. بهعقیده وی ملاک مخلوق بودن اشیا، ممکن بودن آنهاست. اعمال انسان نیز همانند خود او فی حد ذاته، از ممکنات است. پیدایش اعمال انسان، نیازمند ارادهای خارج از وجود و مرجع دیگری است. (همان) دهدار مینویسد: «اگر انسان قدرت بر خلق داشته باشد، خدا از فعل عاجز یا ممنوع خواهد بود، زیرا: الف) اگر خالقیت را منحصر به خداوند ندانیم، قدرت خداوند مشروط به این است که انسان با آفرینش فعل مخالف، خدا را عاجز یا ممنوع نسازد و این محال است. ب) هر انسانی دوست دارد کارهای خود را به بهترین وجه خلق کند، اما کارها براساس برنامهریزی او تحقق نمییابد، پس معلوم میشود، دست دیگری در کار است.» (دهدار، 1372: 32 ـ 25) ج) اگر انسان خالق فعل خود باشد، میان فعل او و فعل خداوند مشابهت پدید خواهد آمد. درحالیکه خداوند در آیه شانزدهم سوره رعد (42) مشابهت آفرینش خود با بندگان را نفی کرده است.» (ر.ک: دهدار، 1372: 32 ـ 25) دو. خدشه بر علم ازلی خداوند؛ قدرت گزینش کفر و ایمان توسط انسان با علم الهی ناسازگار است. زیرا علم خداوند به تمامی کائنات و ازجمله افعال انسان تعلق گرفته است. در صورت تخلف، علم الهی جهل میشود. فخر رازی مینویسد: «اگر خداوند بداند که شخص کافر ایمان نخواهد آورد، ایمان آوردن او مستلزم تبدیل علم خدا به جهل خواهد بود که بیشک امری محال است و از آنجا که امر مستلزم محال، خود محال است، صدور ایمان از شخص کافر در فرض بالا ممتنع خواهد بود.» (رازی، 1407: 154) همچنین مینویسد: «خدای تعالی همه احوال را در لوح محفوظ نوشته و به همهچیز عالم است، اگر امری خلاف آن رخ دهد، لازم میآید علم خداوند به جهل تبدیل شود و همه اینها محال است.» (همو، 1396: 70) سه. قضا و قدر؛ فخر رازی مینویسد: «افعال بندگان به قضا و قدر الهی است و انسان ناچار مختار است؛ و این چیزی جز جبر نیست.» (همو، 1404: 26) ب) نظریه کسب اشاعره معتقدند پدیدآورنده تمام اعمال و کردار انسان، اعم از کفر، ایمان، اطاعت و عصیان، خداوند متعال است و انسان فقط کسبکننده است. کسب بهمعنای آن است که قدرت و اراده انسان به عمل و کاری که مقدور اوست و از جانب خداوند آفریده و خلق شده، تعلق میگیرد. بر این اساس، هرگاه انسان انجام کاری را اراده نماید، خداوند آن را میآفریند و انسان آن را کسب میکند. (تفتازانی، 1898: 135) البته همه کسانی که به نظریه کسب روی کردهاند، در تعریف آن متفقالقول نیستند. آرا برخی از آنان به شرح زیر است: 1. اشعری میگوید: «ما در وجود خود دو نوع عمل را وجدان میکنیم: حرکت اضطراری و اکتسابی. چون در اعمال نوع دوم، قدرت انسان نقش دارد، پس قهراً انسان کاسب است.» (اشعری، 1955: 76) 2. باقلانی فقط عناوین عارضی فعل مانند:«صلی» «صام» و «قعد» و «قام» را به انسان نسبت میدهد. بهعقیده او معنای کسب آن است که فعل انسان، فقط با نیت و قصد او رنگآمیزی میشود. زیرا خوبی و بدی عمل انسان به نیت او وابسته است. (ر.ک: شهرستانی، 1367: 1 / 97098؛ اشعری، 1389: 559) 3. ماتریدی نوشته است: «خداوند به کسانی که در دنیا از او اطاعت کنند وعده ثواب، و به کسانی که از او نافرمانی کنند، وعده عقاب داده است. پس اگر اطاعت و معصیت کار خود خداوند باشد، کیفر و پاداش معنایی نخواهد داشت.» (تفتازانی، 1897: 117 ـ 115) (43) تفتازانی، این عقیده را برای فرار از تعارض تأثیر قدرت و اراده انسان و خالقیت ذات حق، ضروری میداند. و اصالتی برای آن قائل نیست. فخر رازی در برخی مواضع با طرح نظریه کسب بر اندیشه جبرگرایی، خدشه وارد کرده است. وی در مواردی به قدرت انسان در افعالش اشاره کرده و تنها استقلال در فاعلیت را از او سلب میکند. (رازی، 1420: 1 / 75، 216، 232 و ...) او معتقد است قرآن کریم، انسان را کاسب افعال خود نامیده است. در تفسیر آیه پنجم از سوره حمد، (44) پس از استناد به آیه 185 از سوره بقره و آیه 78 از سوره حج مینویسد: «من نه معتقد به جبر هستم و نه قدر، بلکه نظریه کسب را برمی گزینم.» (همان: 1 / 74) وی در تفسیر آیه هفتم از سوره بقره (45) مینویسد: «خداوند در انسان انگیزهای خلق میکند که با قدرتی که دارد موجب کفر شود.» (همان: 2 / 291) ذیل آیه شصت و چهارم از سوره نساء (46) مینویسد: «منظور از اذن، نمیتواند امر به طاعت باشد. زیرا در این صورت معنا چنین میشود: ما اذن ندادیم در طاعتِ کسانی که ارسال نمودیم، مگر به اذن ما و این تکرار قبیح است.» (همان: 10 / 126) همچنین در تفسیر آیه سی و پنجم از سوره انعام (47) مینویسد: «اگر خدا میخواست آنها را هدایت کند، آنان را بر هدایت جمع میکرد و چون آنان بر هدایت جمع نشدند، خداوند از کافر ایمان را نمیخواهد؛ بلکه ابقا بر کفر را میخواهد ... و در حالتی که قدرت نسبتبه طرفین دو حالت مساوی باشد، رجحان یکی از طرفین محال است، مگر اینکه داعی و مرجحی باشد و لازمه حصول داعی از بنده، تسلسل است. پس خداوند مجموع قدرت و داعی را که مستلزم کفر است، اراده کرده است.» (همان: 12 / 171) (48) وی با استناد به آیه سی و هشتم از سوره مدثر (49) مینویسد: «نماز و قتل نفس، هر دو حرکتی است که از بنده حادث شده، اما فرقشان در این است که یکی طاعت خدا و دیگری معصیت اوست و پیداست که مابهالاشتراک غیر از مابهالامتیاز است. پس اصل حرکت به قدرت خدای تعالی و خصوصیت وصف طاعت و معصیت به قدرت بنده است و این صفت کسب نامیده میشود.» (همو، 1404: 65) فخر رازی بر اندیشه کسب نیز خدشه وارد کرده و آن را منتهی به جبر یا تفویض دانسته و نوشته است: «در صورتی که بپذیریم خلق اعمال ازسوی خدا و کسب ازسوی بنده است، این فرض از سه وجه خارج نیست: اول اینکه ابتدا خدا عمل را خلق و بنده آن را کسب کند. در این صورت بنده مجبور به کسب آن است؛ دوم اینکه خلق و کسب همزمان رخ دهند. در این صورت باید بین خدا و عبد توافق حاصل شود، این توافق و نیاز به توافق دیگری دارد و تا بینهایت استمرار مییابد؛ و سوم اینکه ابتدا بنده کسب کند و سپس خدا آن را خلق کند. در این صورت خدا مجبور به خلق آن میشود. و هر سه صورت به جبر یا تفویض برمیگردد.» (همو، 1420: 1 / 74؛ 2 / 373) پی نوشت: 1. مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ. 2. إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُون. 3. وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَه اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إلأَ إبْلیسَ أَبی وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین. 4. فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ کَفَر. 5. اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إلَی النُّور. 6. لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إلأَ وُسْعَها. 7. رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَه إنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب. 8. این روایت در منابع شیعی نیز وجود دارد: قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَیْنَ إصْبَعَیْنِ مِنْ أَصَابـِعِ الرَّحْمَنِ. (مجلسی، 1404: 67 / 51) 9. این دعا نیز در منابع شیعی وجود دارد. (همان: 52 / 148) 10. تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بـِیَدِکَ الْخَیْر. 11. وَ لِلَّه ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم. 12. رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا. 13. ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَه فَمِنَ اللَّه. 14. وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّه شَیْئاً أُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهرَ قُلُوبَهُم. 15. ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إلهَ إلأَ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْ ءٍ فَاعْبُدُوه. 16. وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّکَ بـِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ. 17. لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بـِها. 18. قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إلأَ ما شاءَ اللَّه. 19. وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إلأَ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودا. 20. وَ إنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بـِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إلأَ هُوَ وَ إنْ یُرِدْکَ بـِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِه یُصیبُ بـِه مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِه وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ. 21. کَذلِکَ حَقَّتْ کَلِمَه رَبِّکَ عَلَی الَّذینَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا یُؤْمِنُون. 22. وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحی إنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إنْ کانَ اللَّهُ یُریدُ أَنْ یُغْوِیَکُم. 23. قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللَّه. 24. إنِ الْحُکْمُ إلأَ لِلَّه عَلَیْه تَوَکَّلْتُ وَ عَلَیْه فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون. 25. قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْء. 26. ما تَسْبـِقُ مِنْ أُمَّه أَجَلَها وَ ما یَسْتَأْخِرُون. 27. وَ لِلَّه ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْض. 28. وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إلأَ بـِالْحَق. 29. إنَّما قَوْلُنا لِشَیْ ءٍ إذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ. 30. فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقین. 31. أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَه الطَّیْر. 32. اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْء. 33. قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُون. 34. قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإنَّکَ رَجیمٌ وَ إنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتی إلی یَوْمِ الدِّینِ. 35. لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بـِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُور. 36. هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِن. 37. إنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إمَّا کَفُورا. 38. وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها. 39. مِنْ شَرِ ما خَلَق. 40. و اعلم أنا أطنبنا الکلام فی هذا الدلیل فی کتاب «الجبر و القدر». 41. براهین دهگانه فخر عبارتند از: 1. فعل العبد ممکن و کل ممکن واقع بقدره الله تعالی؛ 2. مقدور العبد مقدروه الله تعالی و مقدوره الله تعالی لا یحصل الا بقدره الله تعالی؛ 3. عدم امکان حصول المرادین (التمانع)؛ 4. عدم علم العبد بتفاصیل افعال نفسه؛ 5. وجود الغفله مع الفعل؛ 6. لو صحّ منه ایجاد بعض الممکنات، لصح منه ایجادها کلها و هو محال؛ 7. ان القدره علی الایجاد هی قدره علی الاعاده؛ 8. لو کان موجدا لفعله لکان اما ان یقصد ایجاده فقط او یقصد ایجاده فی الوقت المعین؛ 9. لو کان قدره العبد مؤثره لکان اثرها فی حدوث ذلک الفعل إما ان یکون بترکه من محل تلک القدره او لا بترکه من محلها و القسمان باطلان؛ 10. لو کان فعل العبد محدث بایجاد العبد لوجب ان لا یجد الا ما اراده العبد و لازم باطل فالملزوم مثله. 42. أَمْ جَعَلُوا لِلَّه شُرَکاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِه فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّار. 43. مشهور است که سه اندیشه محال از سه دانشمند صادر شده است. یکی «حال» ـ (حقیقتی بین وجود و عدم) ـ «از ابوهاشم جبائی» و «طفره» از نظام و «کسب» از اشعری (خطیب، 1989: 185) 44. إیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إیَّاکَ نَسْتَعِین. 45. خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبـِهمْ وَ عَلی سَمْعِهم. 46. وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إلأَ لِیُطاعَ بـِإذْنِ اللَّه. 47. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی. 48. فخر در تعریف داعی مینویسد: «داعی علم و اعتقاد یا ظنی است که شمول فعل بر نفع زائد و مصلحت راجح را دربر دارد.» (همو، 1404: 66 ؛ 1421: 13 / 116) 49. کُلُّ نَفْسٍ بـِما کَسَبَتْ رَهینَه. منابع و مآخـذ قرآن کریم. نهجالبلاغه، 1378، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی. اشعری، ابوالحسن، 1389، مقالات الاسلامیین، قاهره، مکتبه النهضه. ـــــــــــــــ ، 1955 م، اللمع فی الرد علی اهل الزیغ و البدع، بیروت، مطبعه معینه. امام خمینی، سید روحالله، 1371، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمه الله علیه). تفتازانی، سعدالدین، 1897 م، شرح عقائد النسفی، قاهره، مکتبه الشاکر. جوادپور، غلامحسین، 1389، «سنجش و سازش عقل و ایمان از منظر فخرالدین رازی»، اندیشه نوین دینی، قم، دانشگاه معارف اسلامی، سال ششم، ش 20، ص 138 ـ 121. خطیب، عبدالکریم، 1989، القضا و القدر بین الفلسفه و الدین، بیروت، دارالفکر العربی. دهدار، محمد، 1372، قضا و قدر، قم، انتشارات قیام. رازی، فخرالدین، ابوعبدالله محمد بن عمر، 1341، البراهین در علم کلام، تهران، نشر دانشگاه تهران. ـــــــــــــــ ، 1353، الاربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبه الکلیات الازهریه. ـــــــــــــــ ، 1396 ق، لوامع البینات، قاهره، المکتبه الکلیات الازهریه. ـــــــــــــــ ، 1404 ق، معالم اصول الدین، بیروت، دارالکتاب العربی. ـــــــــــــــ ، 1407 ق، المطالب العالیه فی العلم الالهی، بیروت، دارلکتاب العربی. ـــــــــــــــ ، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ـــــــــــــــ ، 1989 م، مسائل الخمسون فی اصول الدین، قاهره، المکتبه الثقافی. ربانی گلپایگانی، علی، 1388، جبر و اختیار، (بحثهای آیتالله سبحانی)، قم، موسسه امام صادق(علیه السلام). سبحانی، جعفر، 1369، «جبر و اختیار از دیدگاه وحی و خرد»، کیهان فرهنگی، شماره 11 (مسلسل 47)، ص 16 ـ 8.. سبزواری، ملاهادی، 1369، شرح منظومه، تهران، نشر ناب. شاهنظری، جعفر، محمود آهسته، 1390، «بررسی تطبیقی جبر و اختیار»، معرفت کلامی، ش 6، ص 184 ـ 165. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، 1350، الملل و النحل، تهران، اقبال. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 1377، الاسفار، تهران، انجمن حکمت و فلسفه. طباطبایی، سید محمدحسین، 1360، نهایه الحکمه، قم، دارالتبلیغ. ـــــــــــــــ ، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین. غزالی، ابوجامد، 1993، الاقتصاد فی الاعتقاد، لبنان، مکتبه الهلال. کلینی، یعقوب، 1362، اصول کافی، تهران، اسلامیه. مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، انتشارات وفاء. مصباح یزدی، محمدتقی، 1370، دروس فلسفه اخلاق، تهران، اطلاعات. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، اسلامیه. علیاکبر شایستهنژاد: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی اندیشه نوین دینی 36 ادامه دارد...
94/05/26 - 03:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]
صفحات پیشنهادی
عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده - بخش اول اندیشه از خود دانستن وجود فرزند
عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده - بخش اولاندیشه از خود دانستن وجود فرزندروابط عاطفی میان والدین در خانواده که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده میشود اثرگذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوه زندگی اسلامی است چکیده روابط عاطفی ممدیر عامل آبفار گیلان: خبرنگاران نقش اطلاعرسانی حضرت زینب را تداوم بخشیدند
مدیر عامل آبفار گیلان خبرنگاران نقش اطلاعرسانی حضرت زینب را تداوم بخشیدندمدیر عامل شرکت آب و فاضلاب روستایی گیلان گفت امروز خبرنگاران نقش اطلاعرسانی حضرت زینب را تداوم بخشیدند به گزارش خبرگزاری فارس از رشت محمدعلی فرامینی عصر امروز در جلسه تجلیل از خبرنگاران حوزه آبفار گیلانتوافق خودروسازان آلمانی برای خرید نقشه نوکیا
توافق خودروسازان آلمانی برای خرید نقشه نوکیاتاریخ انتشار سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۴۰ گروهی از خودروسازان آلمانی با هدف گسترش دسترسی به خدمات دیجیتالی برای خودروهای متصل برای خرید سرویس نقشه Nokia Here به توافق رسیدند به گزارش ایسنا این گروه که شامل ب ام و و آئودی است موچرا سه خودروساز غول آلمانی، نقشه های نوکیا را خریدند؟ |اخبار ایران و جهان
چرا سه خودروساز غول آلمانی نقشه های نوکیا را خریدند هرچند نوکیا اخیرا خبر داده است که وارد حوزه ای جدید به نام واقعیت مجازی شده است اما دیگر دستی در نقشه های دیجیتال و نرم افزارهای مربوط به آن ندارد کنسرسیومی از سه خودرو ساز غول آلمانی یعنی BMW Audi و شرکت مادر Mercedes Benzچرا سه خودروساز آلمانی، نقشه های نوکیا را خریدند؟
چرا سه خودروساز آلمانی نقشه های نوکیا را خریدند شناسهٔ خبر 2874530 - سهشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۱۱ مجله مهر > دیگر رسانه ها دومین فروش بزرگ نوکیا در یک سال گذشته مربوط به نقشههای دیجیتال این شرکت میشود که سه خودروساز آلمانی آن را خریدهاند تکهتکه شدن نوکیا به همین ختم مکمک داور اول در گل های دریافتی استقلال اهواز نقش داشت
سرمربی تیم استقلال اهواز کمک داور اول در گل های دریافتی استقلال اهواز نقش داشت شناسهٔ خبر 2882822 - پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۲ ۲۴ استانها > گیلان انزلی- سرمربی تیم استقلال اهواز پس از شکست در مقابل ملوان گفت نحوه دریافت گل ها به شکلی نبود که ما مغلوب شویم و کمک اول داوری باهنوز روزنامه نگاران بیچشمداشت نقش اول را بازی میکنند
خانیکی هنوز روزنامه نگاران بیچشمداشت نقش اول را بازی میکنند شناسهٔ خبر 2877281 - جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰ ۴۹ فرهنگ > رسانه رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات گفت متاسفانه هنوز در جامعه روزنامه نگاری ما نقش اول را روزنامه نگاران عاشق و بی چشمداشت ایفا می کنند درنشست خبری سخنگوی قوه قضاییه/5 نقش رئیس دفتر رئیس جمهور سابق و معاون اول وی در پروندههای 3 هزار میلیاردی و ارز
نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه 5نقش رئیس دفتر رئیس جمهور سابق و معاون اول وی در پروندههای 3 هزار میلیاردی و ارزی اثبات نشدسخنگوی قوه قضاییه با اشاره به مهیا شدن دیدار نمایندگان مجلس با متهم نفتی در صورت قانونی بودن خواستهشان گفت که نقش رئیس دفتر رئیس جمهور سابق و معاون اول وی به تترسیم نقشه راه صداوسیمای مرکز یزد؛ از بازگشت رنگ ها تا در اولویت قرار گرفتن نشاط اجتماعی
ترسیم نقشه راه صداوسیمای مرکز یزد از بازگشت رنگ ها تا در اولویت قرار گرفتن نشاط اجتماعی استانها > یزد - صدا و سیمای مرکز یزد که سال های اخیر رتبه چشمگیری از نظر عملکرد در سطح کشور کسب نکرده در هفته جاری میزبان نمایندگان رسانه ها بود تا خبرنگاران با معاونان جدید ستدوین نقشه راه توسعه اقتصادی مستلزم ارتباط بخش خصوصی و دولتی است
فیروزی تدوین نقشه راه توسعه اقتصادی مستلزم ارتباط بخش خصوصی و دولتی است شناسهٔ خبر 2882357 - پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۹ استانها > کردستان سنندج- معاون مدیریت و توسعه منابع انسانی استاندار کردستان عنوان کرد نقشه راه توسعه اقتصادی استان نیازمند توافق و ارتباط بیشتر بخش خصو-
گوناگون
پربازدیدترینها