تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815750071




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده - بخش اول اندیشه از خود دانستن وجود فرزند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده - بخش اول
اندیشه از خود دانستن وجود فرزند
روابط عاطفی میان والدین در خانواده، که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده میشود، اثرگذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوه زندگی اسلامی است.

خبرگزاری فارس: اندیشه از خود دانستن وجود فرزند



  چکیده روابط عاطفی میان والدین در خانواده، که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده میشود، اثرگذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوه زندگی اسلامی است. این پژوهش به بررسی تعدادی از عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده میپردازد. روش انجام پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. به منظور گردآوری دادههای لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع، گردآوری شده، با شیوه کیفی به تحلیل آنها پرداخته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عواملی چون: همسویی بینشها و باورهای مذهبی، اندیشه از خود دانستن وجود فرزند، انساندوستی، محبت، خوشرویی، تکریم و احترام متقابل، حسن ظن (مثبتنگری)، عفو و بخشش، نیکی در برابر بدیها، یار و غمخوار و مایه نشاط بودن، هدیه دادن، هماهنگی میان گفتار و رفتار، ابراز عواطف مثبت، توجه به امنیت روانی و الگودهی، از جمله عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانوادهاند که در آموزههای معصومان(ع) بر آنها تأکید شده است. کلیدواژه ها: عوامل روانشناختی، خانواده، تربیت عاطفی، فرزندان، احادیث. مقدمه پیریزی تربیت مبتنی بر رهنمودهای اسلام که بر پایه فطرت و حرکت به سوی فضیلت و کمال است، در محیط خانواده امکانپذیر است؛ زیرا خانواده مناسبترین نظام برای تأمین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید، اجتماعی کردن، برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد و تربیت فرزندان شمرده شده، سهم بسیار ارزندهای در بنای تمدن انسانی و اسلامی دارد (شریف قریشی، 1362، ص 15). از ملزومات اساسی برای نایل شدن به این کارکرد مهم، سلامت خانواده است. ازجمله ویژگی و ملزومات عمده خانواده سالم، داشتن روابط عاطفی زن و شوهر با همدیگر است. در این روابط زن و شوهر دوستی خودشان را نسبت به هم براساس آموزههای دینی ابراز میکنند و بر این اساس برای هم، ارزش، احترام، حقوق و تکالیفی قائل میشوند و برای اجرا کردن آن با همدلی، دلجویی و بهرهگیری از کلمات محبتآمیز و مناسب میکوشند (صافی، 1388، ص 18). بنابراین موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و همسو با معیارهای دینی، به چگونگی برقراری رابطه آنها با دیگر اعضای خانواده بسیار وابسته است؛ ازاینرو، برقراری ارتباط حسنه عاطفی ـ اجتماعی با دیگران یک هنر است و همه افراد جامعه، بهویژه والدین باید برای بهدست آوردن این مهارت بکوشند. رابطه مطلوب عاطفی مهمترین نقش را در زندگی انسان دارد. شاید هیچیک از ابعاد تجارب زندگی انسان بهاندازه روابط عاطفی والدین در رشد شخصیت سالم فرزند مؤثر نباشد. امام صادق† بر این گونه ارتباط با فرزند تأکید میکنند و میفرمایند: إِنَ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّه حُبِّهِ لِوَلَدِهِ (کلینی، 1344، ج6، ص 50)؛ خدا والدین را به دلیل دوستداشتن و محبت به فرزند، مشمول رحمت گسترده خود میکند. با توجه به اینکه در جهان کنونی، زندگی اخلاقی و عاطفی بشر بر اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی فطری کانون تهدید قرار گرفته است و جامعه بشری با بحرانها و ستمهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روبهرو شده است (یوسفیان، 1386، ص 26)، اهمیت بررسی عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده که هدف اصلی این تحقیق است، مضاعف میشود. پیشینه پژوهش در بررسی پیشینه، پژوهشی که بهطور کامل با موضوع پژوهش حاضر مرتبط باشد، یافت نشد. در ادامه برخی پژوهشها که تا اندازهای با موضوع تحقیق مرتبط بودند، مرور میشود. بررسیهای انجام شده از زاویه دید روانشناسان (ایزنبرگ و لوسویا، 1997) و جامعهشناسان (بکر و اپستین، 1993؛ هندرسون و برلا، 1994، وینسنت و تام، 2000) و روانشناسان اجتماعی (براون و فرانسیس، 1993) حاکی از آن است که خانواده نخستین محیطی است که انسان را تحت تأثیر فضا و روابط و مناسبات خود قرار میدهد. همهچیز در این محیط، بهویژه عوامل انسانی و بهویژه والدین بسیار اثرگذار است و اثرپذیری فوقالعاده کودک و روابط عاطفی حاکم بر خانواده، این تأثیر را هرچه بیشتر میکند. مور و همکاران (2004)، نشان دادند که روابط دوستانه والدین، در کودکی و نوجوانی اعتماد بهنفس، شادی و رضایت از زندگی را برای فرزندان به ارمغان میآورد و بیشک، سلامت فیزیکی و روانی افراد در بزرگسالی نیز ریشه در حمایتهای پدر و مادر در اوان کودکی دارد. آدکینز (2003)، نشان داد که کودک نخستین تجارب حمایت اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب میکند و نحوه برخورد، پذیرش، دوست داشتن و رفتار مساعد با کودکان او را برای احیای نقشهای اجتماعی و برطرف ساختن نیازهایش یاری میدهد. کانتر (2000)، در بررسیهای خویش به این نتیجه رسید که میزان تأثیر والدین بر روی نگرشهای فرزندان و عواطف و رفتار آنان بسیار چشمگیر است. آنان نقش اساسی در شکلگیری باورها ایفا میکنند و نگرشها و اعتقادات خود را بهطور مستقیم و غیرمستقیم به کودکان انتقال میدهند و کودکان این تأثیر را با مشاهده اعمال و رفتار والدین میپذیرند. آلبرت بندورا (1977) اعتقاد دارد که بیشترین یادگیریها و تأثیرپذیریهای انسانها با مشاهده و دیدن الگوهای ارائه شده است. هر اندازه الگوها محبوبیت و جایگاه ارزشی ویژهای داشته باشند، اثرگذاری بیشتری بر الگوگیرندهها دارند. پس والدین در جایگاه نخستین الگو، بر شخصیت کودکان، اجتماعی شدنشان، روشهای تعامل با دیگران، نحوه برخورد با مشکلات زندگی و مسائل اخلاقی و اعتقادی کودکان تأثیر جدی و اساسی دارند. نیکنژادی، گلستانی و احمدی (1386)، در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که والدین یکی از مهمترین منابع شکلگیری خودپنداره و احساس ارزشمندی نسبت به خود در کودکان و نوجوانان هستند و با این شیوه کودک و نوجوان ادراکات، نگرشها و واکنشهای دیگران را جزئی از ارزشهای درونی خود میکند. فرجاد (1372)، در مطالعهای با عنوان چگونگی برخورد خانواده و تأثیر آن در نوع رفتار کودک و نوجوان به این نتیجه دست یافت که محبت و خشونت والدین بر رفتار کودک و نوجوان اثر خواهد گذاشت؛ پس نگرشها و الگوهای رفتاری که کودکان در جریان رشد خود فرامیگیرند، شبیه نگرشها و الگوهای رفتاریای است که در والدین آنها دیده میشود. بررسی آیات ششم تحریم، پنجاهوپنجم مریم، سیزده و هفدهم لقمان، چهلوچهارم هود و خطبه 84 نهجالبلاغه حاکی است که در دین مبین اسلام، خانواده نخستین و مهمترین نهاد تربیتی است که بر انسان تأثیر میگذارد و شاکله تربیتی وی را سامان میدهد و از روشنترین جلوهگاههای رحمت و مودت است که به دلیل مناسبات و روابط ویژه عاطفی، پایدارترین آثار روحی، اخلاقی و رفتاری را در ساختار تربیتی انسان برجای میگذارد (صمدی، رضایی، 1390، ص 97). روش پژوهش روش پژوهش حاضر، توصیفی ـ تحلیلی است. به این صورت که متون حدیثی مرتبط با عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده، با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع گردآوری و در جهت تحقق اهداف پژوهش بررسی، توصیف و تحلیل شده است. عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده عوامل تربیت عاطفی، زمینههاییاند که در ارتباط یک انسان با دیگران تحقق یافته، باعث اثرگذاری بر عواطف و منش شخصیتی همدیگر یا فرد ثالث میشوند و درعمل به سود همدیگر گامی برمیدارند یا دستکم اظهار همدردی یا احساس همدلی و یگانگی میکنند. این آثار به شکل محبت، مودت، رحمت، لطف، رأفت، عفو و گذشت، خشوع، الفت، شفقت، احسان، حلم، شکر و مانند آن در ابراز و عملکرد افراد نمود مییابد (مصباح یزدی، 1387، ج2، ص 57). واژه تربیت نیز که از نظر لغوی بهمعنای پرورانیدن، پروردن، آموختن، تأدیب و سیاست، ترقی و برتری و احسان و تفقد بر شاگرد و دیگر زیردستان بهکار رفته است (دهخدا، 1373، ج4، ص 5776)، از ریشه ربی و ربأ گرفته شده است که بر برتری، رشد و علو دلالت میکند. بنابراین، تربیت عبارت است از فراهم آوردن زمینه و امکانات برای رشد و شکوفایی استعدادها وتواناییهای بالقوه انسان و هدایت آن بهسوی مطلوب (میناگر، 1390، ص 17). در شکلگیری و تکون شخصیت و ویژگیهای عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، دو عامل وراثت و محیط دخالت دارند. در میان عوامل محیطی، اثرگذارترین عامل، خانواده است و در میان عوامل خانوادگی محوریترین عامل والدیناند (پناهی، شریفی، 1388، ص 139). با توجه به نقش کلیدی والدین در انتقال ارزشهای دینی و معنوی به فرزندان و اهمیت رشد شخصیت مطلوب عاطفی ایشان با محوریت فرهنگ ناب دینی، نسبت به یکدیگر و تأثیر آن بر رشد تربیت مطلوب فرزندان، در ادامه به تعدادی از عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده، اشاره میشود. الف) همسویی بینشها و باورهای مذهبی بنیادیترین مسئله در نهاد خانواده که سبب آرامش و جلب عاطفی اعضای آن میشود اصل همتایی در بینشها و باورهای دینی اعضای خانواده، بهویژه همسران، است. در تعالیم اسلامی هنگام گزینش همسر بر اصل کفو بهمعنای همتایی و همانندی تأکید شده است، بدین معنا که زن و مرد در افکار و باورها و ویژگیهای رشدی تقریباً همتا باشند: أَنْکِحُوا الْأَکْفَاءَ وَانْکِحُوا مِنْهُمْ وَاخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ (مجلسی، 1403ق، ج100، ص 236). همسویی والدین در باورهای مذهبی، افزون بر اینکه سبب گرمی خانواده، بهخصوص تحکیم روابط عاطفی خودشان است، در تربیت مطلوب فرزندان نیز مؤثر است. روابط عاطفی مطلوب و دینپسند والدین به هم و فرزندان ناشی از خداباوری در بینشها، افکار و باورهای آنان است؛ پس داشتن بینش واحد و هماهنگ والدین در نوع برقراری روابط، با محوریت دینی و عملیاتی ساختن آنها در زندگی، از مهمترین عوامل عاطفی پرورش شخصیت فرزندان است. ب) اندیشه از خود دانستن وجود فرزند از عوامل شکلگیری روابط عاطفی مطلوب والدین نسبت به فرزندان این است که والدین وجود فرزندان را از خود آنها میدانند و علاقه طبیعی و خدادادی میان خودشان و آنان را احساس میکنند و خوبی و بدی آنان را، خوبی و بدی خودشان میدانند و به سرنوشت مطلوب و زندگی سعادتمندانه دنیایی و اخروی آنها علاقهمند هستند (فرهادیان، 1388، ص 9). امام سجاد† در تبیین این ویژگی عاطفی والدین و لزوم پرورش آن، با عنوان حقوق فرزند یاد کرده، میفرمایند: وَأمَّا حَق وَلدِکَ فَتعلم إنَّه منک ومضاف إِلیکَ فِی عَاجل الدُّنیَا بِخَیره وشَرَّه وَإِنَّکَ مَسؤُول عَمَّا وَلّیته مِن حُسنِ الاَدَبِ وَالدَّلَاله عَلی رَبِّه وَالمَعُونَه عَلَی طَاعَته فِیکَ وَفِی نَفسِه فَمُثَابَ عَلی ذَلِکَ وَمُعَاقَب (حرانی، 1404ق، ص 189)؛ حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از توست و رفتار نیک و بدش در این دنیا با تو پیوند دارد و تو به دلیل مسئولیت و ولایتی که بر او داری موظفی او را خوب تربیت کنی و به جانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهلانگاری کنی مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت. والدین با ایجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسان، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار میکنند و محیط عاطفی مناسبی برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فطرت آنها نهادینه شده است، بهتدریج بروز و پرورش یابد و موجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آنها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات مهم عاطفی تربیت در آنان گردد (فقیهی، 1392، ص 181ـ190؛ ضیایی، 1390، ص 53). انسان به دلیل داشتن غریزه حب ذات، به خود و همه داراییهایش دلبستگی دارد. براساس حکمت خداوندی، همین نکته سبب میشود از خود در برابر مخاطرات و تهدیدها محافظت کند. پدران و مادران از آن جهت که فرزندان را پارهای از وجود و ثمره زندگی خود میدانند، بهشدت به فرزند احساس دلبستگی دارند؛ از همین رو سخت از او محافظت میکنند. از منظر امام علی† فرزند نهتنها پارهای از وجود آدمی، بلکه همه وجود اوست. ایشان در بخشی از نامه خویش به امام حسن† چنین میفرمایند: و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی، آنگونه که اگر به تو آسیبی برسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است (سید رضی، 1387، ترجمه دشتی، نامه 31). والدین با ابراز محبت به فرزند، شخصیت عاطفی او را میپرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به خود فراهم میسازند؛ بدینترتیب، روابط کودک در جامعه بزرگتر شکل میگیرد بهگونهایکه کودک این رابطه با والدین را بعدها نیز ادامه خواهد داد تا رفتارش را با والدین محبوبش تطبیق دهد. پس دلبستگی والدین به فرزند میتواند زمینه لازم برای تأثیر مثبت والدین بر فرزندان را فراهم سازد و آنان را بهسوی تطبیق رفتارشان با والدین تشویق و ترغیب کند (سپاهمنصور، شهابیزاده، خوشنویس، 1387، ص 255). درحقیقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فرزندان از عوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب سفارش شده در آموزههای اسلامی است که میتواند زمینهساز پرورش فرهنگ و اخلاق دینی در خانواده شود. پ) انساندوستی بشردوستی که در فطرت پدر و مادر وجود دارد، خود سرمنشأ برقراری روابط عاطفی با فرزند است. در فرهنگ قرآن به برقراری ارتباط عاطفی افراد بشر با دیگری بهمثابه یک اصل تربیتی توجه شده است؛ ازاینرو، مادامی که افراد و ازجمله فرزندان از رفتار انسانی بیرون نرفتهاند و درصدد مقاتله و دشمنی با خدا و دین برنیامدهاند و برای اخراج افراد دیگر از سرزمینشان اقدامی صورت ندادهاند، همچنان بر رابطه دوستی، حتی در سطح برّ و احسان و برخورد عدالتی تأکید میشود (ممتحنه: 9 ــ 8). در احادیث متعدد عملیاتی ساختن این میل فطری سرآمد فعالیتهای خردمندانه آدمی شمرده شده است (فتال نیشابوری، 1375، ج1، ص3). تمایل فطری آدمی به بشردوستی مصادیق فراوانی دارد و در عملیاتی و اجرایی کردن محبت، هرکسی که به فرد نزدیکتر است شدت بیشتری دارد، ازجمله این محبتها، محبت والدین به فرزند است. البته محبت مؤمنان به هر فردی در طول محبت خداست. ت) محبت میل به محبت دیدن و محبتورزی از تمایلات فطری انسان است که در هر دورهای از زندگی، تحول و رشد به آن نیازمند است و باید از بدو تولد تا آخرین زمان وداع با این دنیا، متناسب با دوره رشد خویش، همواره این نیاز عالی و اساسی تأمین شود (احمدی، 1380، ص 32). محبت، احساسات و تمایلات خانوادگی و اجتماعی انسانها را نسبت به همدیگر در عرصههای گوناگون زندگی، عمیق و ریشهدار میسازد؛ زیرا محبت، مهربانی و عطوفت، به زندگی خانوادگی و اجتماعی گرما میبخشد و صمیمیت، صداقت و برخورد نیک و شایسته را درپی دارد. پیامبر اکرم… در باب این نکته مهم میفرمایند: قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَه: إِنِّی أُحِبُّکِ، لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً (کلینی، 1344، ج 5، ص 569)؛ مردی که به زنش بگوید: من تو را دوست دارم، [اثر این سخن] هرگز از دل زن بیرون نمیرود. محبّت زن و شوهر به هم یکی از راهکارهای اساسی در شیرینی و شادکامی زندگی زناشویی است که در تحکیم عواطف آنان با فرزندان نیز بسیار مؤثر است. محبت در مقام یکی از آموزههای اخلاقی اسلام مورد تأکید است (مروّجی طبسی، 1383، ص 62). خداوند در باب اهمیت این موضوع میفرماید: وَمِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّه وَرَحْمَه(روم: 21)؛ از نشانههای قدرت خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. بر همین اساس میتوان ادعا کرد که نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده، محبت است و بهترین عامل برای استحکام و بقای آن، برانگیختن عواطف متقابل همسران به یکدیگر است. پیامبر گرامی اسلام… میفرمایند: فَأشْفِقوا عَلَیهِنَّ وَ طَیبوا قُلوبَهُنَّ حَتّی یقِفْنَ مَعَکم ولا تُکرِهُو النِّساءَ وَلا تَسْخُطوا بِهِنَّ (نوری طبرسی، 1408ق، ج14، ص 252)؛ با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را بهدست آورید تا با شما همراهی کنند و هرگز آنان را مجبور و خشمگین نکنید. ازاینرو، لازمه شادابی و نشاط روانی زن و مرد، بهویژه زن این است که خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او به خویش مطمئن باشد. اگر زن درباره محبت و علاقه همسرش به خود تردید کند، احساس درماندگی و ناتوانی عاطفی به او دست میدهد. این مسئله چنان بر روان زن اثر میگذارد که علاقه او به فرزندش نیز کمتر میشود؛ به بیان دیگر، عاطفه مادری بهشدت از عواطف شوهر در قبال زن تأثیر میپذیرد و این خود نشان میدهد که هرچه محبت و علاقه در روابط عاطفی والدین بیشتر برقرار باشد، فرزندانی تربیت خواهند شد که محبت را در کانون اعمال و رفتار خویش قرار خواهند داد (حیدری، 1387، ص 103). افزون بر آن، محبت و بهویژه ابراز آن در همه مراحل و همدلی با فرزندان، نقشی بسیار مهم در تربیت عاطفی آنان دارد. والدینی که با فرزندشان محبت شدید و همدلی دارند، میتوانند احساس سرخوردگی احتمالی فرزند را از نتایج توصیههای خود و چگونگی ارتباط خود با فرزندان کشف کنند و برای یافتن راه حلی که برای هر دو پذیرفتنی باشد، کوشش کنند؛ به بیان دیگر، والدینی که با احساسات فرزند خود همدلی میکنند، مایل و قادرند که بهطور سازنده بهسوی مطلوب حرکت کنند و زمینه ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم نمایند. امام صادق† میفرمایند: اِنَّ اللّهَ لَیَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّه حُبِّهِ لِوَلَدِهِ (کلینی، 1344، ج 6، ص 50)؛ بدون تردید، خداوند بر بنده خود بهسبب شدت محبت و همدلی با فرزندش، رحم مىکند. همدلی والدین اثری مهم بر محافظت و مراقبت از فرزند دارد؛ زیرا هنگامی که والدین از وضعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، بهدقت و درجه مراقبت خود از فرزندشان در هنگام بروز مشکل و آسیب میافزایند و در زندگی فردی و اجتماعی وی مهر و الفت را به ارمغان میآورند (احمدی، 1385، ص 22؛ کامران، 1384، ص110). البته این نکته حایز اهمیت است که در ابراز محبت و تکریم شخصیت فرزند نباید افراط کرد؛ زیرا در آن صورت شخصیت فرزند بر اثر زیادهروى والدین در ابراز محبتهاى نابجا لطمه جبرانناپذیرى خواهد خورد و او از جامعه توقعات و چشم داشتهای نابجایى خواهد داشت. ث) خوشرویی خوشرویی محبوبترین و ارزشمندترین عمل نزد خدا پس از واجبات الهی است و از رحمت الهی برمیخیزد. خدای مهربان با معرفی پیامبر اکرم… در جایگاه الگوی برتر حسن خلق، در خطاب به ایشان میفرماید: بهسبب لطف و رحمت خدا بود که با آنان نرمخویی کردی و اگر درشتخوی و سختدل بودی، قطعاً از گرد تو پراکنده شده بودند (آل عمران: 159). خوشرویی و مهربانی والدین با همدیگر و فرزندان از عوامل مهم در پرورش شخصیت عاطفی مطلوب اسلامی است که در ایجاد صفا، آرامش روانی، اعتمادبهنفس و شکوفایی استعدادهای فرزندان تأثیری فراوان دارد (حسینزاده، 1388، ص 163). پیامبر گرامیˆ درباره ارزش و جایگاه خوشرویی میفرمایند: أحسَنُ الناس ایماناً أحْسَنَهُمْ خُلْقاً وَ اَلطَفُهُم بِأهلِهِ وأنا ألطفُکمْ بِأهْلی (حرعاملی، 1412ق، ج12، ص 153)؛ شایستهترین مردم از نظر ایمانی، خوشاخلاقترین و مهربانترین آنها با خانوادهاش است. امام باقر† میفرمایند: البشر الحسن وطلاقه الوجه مکسبه للمحبه وقربه من الله (کلینی، 1344، ج2، ص 103)؛ گشادهرویی و خوشرویی در برخورد با دیگران، مایه جلب محبت آنان و نزدیکی به خداست. ارتباط والدین با چهره گشاده رشته دوستی را بادوامتر کرده، از یکسو سبب کسب مهارتهای اجتماعی و عاطفی و ازسوی دیگر سازگاری بهتر فرزندان با مسائل را به ارمغان میآورد. به فرموده امام صادق† اخلاق خوش سبب افزایش عمر و بهرهمندی از نعمتها میشود (ر.ک: کلینی، 1344، ج4، ص 49)، و نسلی منتظر و مزین به محاسن اخلاق و شخصیت مطلوب عاطفی پرورش مییابد (ر.ک: نعمانی، 1376، ص 200). بنابراین یکی از نتایج شکوفاسازی و پرورش توانمندیهای فطری، خوشرویی است. هریک از والدین با اخلاق و رفتارهای خوب، ریشههای نگرشی و گرایشی حسن خلق در فرزندان را زمینهسازی میکنند. ج) تکریم و احترام متقابل از دیگر عوامل مؤثر در تربیت عاطفی، حاکمیت فرهنگ احترام متقابل در خانواده است. تکریم شخصیت، نیاز طبیعی هر انسان است؛ زیرا غریزه حب ذات در سرشت انسان نهاده شده است و هرکس میکوشد شخصیتش پذیرفته و گرامی داشته شود (قائمی امیری، 1383، ص 258؛ اسماعیلی یزدی، 1385، ص 258 ـ 259). با احترام و تکریم، بستری عاطفی فراهم میآید که عزت و کرامت در افراد نهادینه میشود و هنجارهای ارزشی، انسانی و معنوی در خانواده و جامعه جایگاه متناسب خود را بازیافته، گسترش مییابد. برای فرهنگسازی تکریم و احترام در خانواده، نخست باید میان زن و شوهر احترام برقرار شود، بدینصورت که آنان نگرش کرامتی به همدیگر داشته باشند و برای هم احترام فراوانی قایل شوند و دیگری را ارزشمند بدانند؛ این ارزشمندی را بر زبان آورند و آن را بهنوعی ابراز کنند؛ با توجه و دقت به سخنان هم گوش دهند، بهگونهای که از نگرش و حرف فراتر روند و به ارزشگذاری فعالانه و قدردانی عملی احترامآمیز تبدیل شوند (فقیهی و همکاران، 1392، ص70؛ برنشتاین، ترجمه سهرابی، 1377، ص 124ـ125). امام سجاد† از تکریم همسران در برابر یکدیگر به ادای حق آنها تعبیر میکنند و میفرمایند: اما حق همسر تو این است که توجه داشته باشی خداوند او را آرامش جان، راحتباش تو و مونس، همدم و پناه تو ساخته است. تو باید باور داشته باشی که او نعمت خداوندی است برای تو و شکر این نعمت را باید به جای آوری و با وی مصاحبت و همراهی خوب داشته باشی و او را تکریم نمایی و با او با مدارا رفتار کنی... (حرانی، 1404ق، ص 268). امام سجاد† در این بیان زن و شوهر را مصاحب و همراه همدیگر دانسته است. ایشان در بیان دیگری برای مصاحب و همراه، حقوقی برمیشمارد ازجمله اکرام و تکریم یکدیگر (همان، ص 272). بنابراین زن و شوهر و همچنین دیگر اعضای خانواده، بدان سبب که همصحبت و رفیقاند باید فرهنگ تکریم را در میان خویش حاکم سازند. امام صادق† به احترام متقابل زن و شوهر بسیار سفارش کرده، میفرمایند: رحم الله عبداً اَحسن فیما بینه و بینزوجته (حرعاملی، 1412 ق، ج 14، ص 124)؛ خدا رحمت کند، بندهای که رابطه میان خود و همسرش را نیکو قرار دهد، همچنین پیامبر اکرمˆ میفرمایند: خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ (نوری طبرسی، 1408 ق، ج 14، ص 255)؛ برترین شما خیرخواهترین فرد نسبت به زنان خویش است. رابطه احترامآمیز میان زوجین، در نظام تربیتی دینی نشانهها و نمودهای ویژهای دارد. شایسته است که احترام متقابل همسران در برابر هم، افزون بر احترام قلبی در برخی رفتارهای بیرونی نیز ابراز شود. ازجمله این رفتارها میتوان به خواندن همسر با نام مناسب و شایسته شأن او (موسوی زنجانرودی، 1377، ص 37؛ انصاریان، 1389، ص 370)، سلام کردن به همدیگر (آمدی، ترجمه خوانساری، 1373، ج4، ص 329؛ حسینی، 1388، ص 26) و تشکر و قدردانی از همسر (ملکی، 1385، ص 26) اشاره کرد. فرهنگسازی تکریم و احترام متقابل در میان همسران، در پرورش این فرهنگ در میان اعضای دیگر خانواده تسری مییابد و شخصیت مطلوب عاطفی در فرزندان نیز پرورش مییابد. در اسلام جدای از توجه به اثربخشی تکریم والدین نسبت به همدیگر، برای تربیت مطلوب فرزند، تکریم او را وظیفه همگان دانسته است. رسول گرامی اسلام… ضمن دستور به اکرام فرزندان نقش این اکرام را در خوب تربیت کردن فرزند دانسته و فرمودهاند: اکرموا اولادکم واحسنوا آدابهم(کلینی، 1344، ج6، ص 50)؛ لازم است که فرزندان خود را اکرام کنید و برخوردهای خود را با آنان نیکو سازید. چ) حسن ظن (مثبتنگری) مثبتاندیشی و حسن ظن به دیگران، افزون بر باروری عواطف انسانی، سبب رفع یا کاهش ناهنجاریهای خانوادگی و اجتماعی است. حضرت علی †میفرمایند: حسن الظن راحه القلب، حسن الظن یخفف الهم (تمیمی آمدی، 1373، ح 4823؛ ح 4816)؛ حسن ظن مایه راحتی دل است، حسن ظن تخفیفدهنده هم و غم است. اصولاً دستور دین و تأکید نظام تربیتی و اخلاقی این است که مؤمنان باید نگاه مثبت به همدیگر داشته باشند و هنگامی که چیزهای بدی به مؤمنان نسبت داده میشود، آنان را جز به خیر و خوبی یاد نکنند و دروغ بودن نسبت بد به مؤمنان را آشکارا، اعلام کنند. پس حسن ظن بهمثابه یک دستور دینی و اخلاقی در خانواده و روابط میان همسران، جایگاهی مهم دارد و لازم است همسران از هرگونه گمان بد به یکدیگر بپرهیزند تا زمینه آرامش و سازگاری آنان هرچه بیشتر فراهم شود (حسینزاده، 1388، ص 73). نگاه منفی به دیگران نهتنها منجر به کاهش و از میان رفتن عواطف انسانی میشود، بلکه براساس آموزههای اسلامی، این نوع نگاه، مذموم و نکوهش شده است. خداوند میفرماید: یا اَیهَا الَّذینَ ءامَنوُا اِجْتَنِبوُا کثیراً مِن الْظَنِّ إِنَّ بَعْضَ الْظَنِّ إثْم‎ٌ وَ لاتَجَسَّسوُا... (حجرات: 12)؛ ای اهل ایمان از بسیار پندارها (و گمان بد) در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها (باطل و بیحقیقت) معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید (و جاسوس بر احوال خلق مگمارید). منفیبافی و نادیدهگرفتن واقعیتهای موجود، شرایط فرد، خانواده، گروه و جامعه، زندگی خانوادگی و اجتماعی را دچار بحران میسازد. بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای فرا روی جوامع بشری، ریشه در سوء ظنهای ناآگاهانه و طمعآلودی دارد که افراد بر دیگری، روا میدارند. از عواملی که نگرش مثبت را در والدین افزایش میدهد میتوان به هماندیشی با خوبان (مجلسی، 1403ق، ج71، ص 197)، ثبات شخصیت و اعتمادبهنفس(نور: 12)، پرهیز از تجسس و غیبت (حجرات: 12)، احسان و سهلگیری برای هم (سید رضی، ترجمه دشتی، نامه53)، کنترل تفکر منفی (کلینکه، ترجمه محمدخانی، 1380، ج1، ص 164)، تخریب یا مبارزه با عقاید و باورهای نادرست (گلدارد، ترجمه حسینیان، 1390، ص95) اشاره کرد. با تقویت نگرش مثبت میان والدین و عملیاتی کردن آن در ابرازها و رفتارها، فرزندان تحت تأثیر قرار میگیرند و شخصیت عاطفیشان در زمینه مثبتنگری نیز پرورش مییابد؛ ازاینرو، فرزندان به والدین، مربیان، معلمان و دوستان صالح اعتماد میکنند و از رفتارهایی چون غیبت، تهمت، استهزا و هر نوع رفتارهای ضداخلاقی که منشأ همه آنها سوء ظن است، مصون میمانند. منابع تمیمی آمدی، عبدالواحدبن­محمد (1373)، غرر الحکم و دررالکلم، ترجمه محمد خوانساری، تهران، دانشگاه تهران. احمدی، محمدرضا، مبانی روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در محیط خانواده(1385)، معرفت، ش104، ص 18ـ25. ـــــ ، نقش صله رحم در بهداشت روانی(1380)، معرفت، ش48، ص 29- 37. اسماعیلییزدی، عباس (1385)، فرهنگ تربیت، چ دوم، قم، مسجد مقدس جمکران. انصاریان، حسین (1389)، نظام خانواده در اسلام، چ شصت و نهم، تهران، ام­ابیها. برنشتاین، اچ فلیپ (1377)، شناخت ودرمان اختلالهای زناشویی(زناشویی درمانی)، ترجمه حمیدرضا سهرابی، تهران، رسا. پاینده، ابوالقاسم (1364)، نهج الفصاحه(با ترجمه فارسی)، تهران، جاویدان. پناهی، علی احمد، احمدحسین شریفی،بایستههای اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندان(1388)، معرفت اخلاقی، ش1، ص 119- 142. حرّانی، حسن بن علی (1404ق)، تحف العقول عن آل الرسول، تحقیق علیاکبر غفاری، با ترجمه فارسی، تهران، اسلامیه. حرعاملی، محمدبن حسن (1412ق)، وسائل الشیعه، بیروت، آل البیت. حسینی، داود (1388)، روابط سالم در خانواده، چ یازدهم، قم، بوستان کتاب. حسین زاده، علی (1388)، همسران سازگار، راههای سازگاری، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€. حسینیا، احمد (1380)، بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، تهران، مفید. حیدری، مجتبی (1387)، دینداری و رضامندی خانوادگی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€. دهخدا، علی اکبر (1373)، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران. دیویس، کنث (1388)، خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، ترجمه فرشاد بهاری، تهران، تزکیه. ریچموند، ویرجینیایی (1387)، رفتار غیر کلامی در روابط میان فردی، ترجمه: فاطمه سادات موسوی و ژیلا عبدالله پور، تهران، دانژه. سادات، محمدعلی (1388)، راهنمای پدران و مادران، تهران، دفتر نشرفرهنگ اسلامی. سامانی، سیامک؛ رضویه، اصغر، رابطه همبستگی خانواده و استقلال عاطفی با مشکلات عاطفی(1386) ، سلامت روانشناختی،  ش1، ص30 - 37. سپاه منصور، مژگان و همکاران، ادراک دلبستگی کودکی، دلبستگی بزرگسال و دلبستگی به خدا، روانشناسی تحولی(1387)، روانشناسان ایرانی، ش15، ص 253 - 265. سید رضی (1387)، نهج البلاغه، ترجمه محمددشتی، قم، جمال. شریف قریشی، باقر (1362)، نظام تربیت اسلام، تهران، فجر. صافی، احمد (1388)، مدیریت و اقتصاد در خانواده، تهران، انجمن اولیا و مربیان. صمدی، معصومه، منیره رضایی، بررسی نقش تربیتی خانواده در نظام تربیت رسمی و عمومی از دیدگاه علم و دین(1390)، پژوهش در مسائل تعیم و تربیت اسلامی، ش12، ص 95 - 117. ضیایی، زهرا؛ ضیایی، خدیجه (1390)، تأثیر روابط سالم والدین بر تربیت دینی فرزندان، طهورا(مطالعات زنان و خانواده)، سال چهارم، ش10، ص 41 - 70. طبرسی، فضل بن حسن (1414ق)، مکارم الاخلاق، تحقیق علاء آل جعفر، قم، اسلامی. عسگری فر، حسین (1380)، نقش بهداشت روان در ازدواج، زندگی زناشویی و طلاق، تهران، گفتگو. فتال نیشابوری، محمدابن احمد (1375)، روضه الواعضین و بصیره المتعلمین، قم، رضی. فرهادیان، رضا (1388)، تربیت برتر، آن چه والدین و معلمان باید بدانند، چ هفتم، قم، بوستان کتاب. فرجاد، محمد حسین (1372)، آسیب شناسی اجتماعی خانواده و طلاق، تهران، بدر. فقیهی، علی نقی (1392)، تربیت جنسی، مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، چ هفتم، قم، دارالحدیث. فقیهی، علی نقی و همکاران، راهکارهای تربیتی زمینه ساز ظهور؛ برگرفته از احادیث(1392)، مشرق موعود، ش 26، ص 65 - 89. فلاح رفیع، علی، روش شناسی الگو در انتقال ارزشها (1391)، اسلام و پژوهشهای تربیتی، ش2، ص 33 - 57. قائمی امیری، علی (1383)، خانواده و مسائل همسران، چ سیزدهم، تهران، امیری. کاشفی، محمدرضا، (1388)، آیین مهرورزی، چ هفتم، قم، بوستان کتاب. کامران، فریدون، نقش عدم همدلی والدین بر بزهکاری نوجوانان (1384)، جامعه شناسی، ش4، ص 105- 116. کلینی، محمدبن یعقوب (1344)، اصول کافی، تهران، علمیه اسلامیه. کلینکه، کریس. ال (1380)، مهارتهای زندگی، ترجمه شهرام محمد خانی، تهران، اسپند. گلدارد، دیوید (1390)، مفاهیم و مباحث تخصصی در مشاوره، آموزش و کاربرد مهارتهای خرد در مشاوره، ترجمه سیمین حسینیان، چ چهاردهم، تهران، دیدار. مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء. مصباح، محمدتقی (1387)، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، چ ششم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره). ملکی، حسن (1385)، چگونه با تفاهم زندگی کنیم(برای زوجهای جوان و خانواده ها)، چ سوم، زنجان، نیکان. موسوی زنجانرودی، مجتبی (1377)، تربیت مذهبی کودک، چ دوم، قم، میثم تمار. میرزابیگی، حسنعلی (1387)، خانواده و امام خمینی(ره)، قم، فراگفت. میناگر، عبدالرضا (1390)، اخلاق و تربیت اسلامی، چ پنجم، قم، ابتکاردانش. نعمانی، محمدبن­ابراهیم (1376)، الغیبه، ترجمه علیاکبر غفاری، تهران، مکتبه الصدوق. نوابی­نژاد، شکوه (1375)، سه گفتار درباره راهنمایی تربیت فرزندان، چ ششم، تهران، انجمن اولیاء و مربیان. نوری­طبرسی، حسین (1408ق)، مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، بیروت، آل البیت لاحیاء التراث. نیک نژادی، فرزانه و همکاران، تأثیر آموزش روشهای تربیتی براساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان (1386)، پژوهش در برنامه ریزی درسی، ش14، ص 23 - 42. یوسفیان، نعمت­الله (1386)، تربیت دینی، قم، زمزم هدایت. Adkins,K.L (2003), Predicting Self-esteem Based On Perceived Parental Favoritism And Birth Order.Retrieved Novamber 11,2006,From http://submit.etsu.edu/etd/these/arailable/etd.0326103.094949/unrestricted/Adkins KD40803f.Pdf. Bandura, A. (1977). Social Learning Theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall. Becker,H & Epstein,J (1993), Parent Invoivment:A Survey Of Teacher Practic.The Elementtary School Journal,83,85-102. Brown,B & Francis,S (1993), Participation In School:Perception Of Self & Family.Adolescence,28,383-391. Canter,K.A.(2002).Defemining The Effects On Parental Attitudes And Parenting Styles Towards Child Rearing After Particpation IN a Rural Parenting Program.Retrived September 18.2006,From http://etd.wvu.edu/templates/show ETD.cfm?Rechum=1486. Eisenberg,N & Losoya,S (1997), Emotionl Responding:Regulation, Social Correlates & Soilcialization(pp129-162)New York:Basic Book. Hendrson,A.T., And N.Berla (1994), A New Generation Of Evidence:The Family Is Critical To Student Achievement.Washington,DC:National Committee For Citizens In Education.ERIC Document Reproduction Service No.ED37596. Moor,K.A.Guzman.L.Hair,Elizabeth.Lippman,Laura & Garrett,Sarah (2004), Parent-teen Relationships And Interaction.Retrived Februray 2.2006.From http://www.childtrend.org. Vincent,C & Tom,L (2000), Hom-School Relationship:The Swarning Of Disciplinary Mechanism,?In Ball,S.J.Sociology Of Education:Major Themes.London:Routledge Palmer.  علینقی فقیهی : دانشیار دانشگاه قم. حسن نجفی : دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسی دانشگاه شاهد. پژوهش های تربیتی - سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 10، ادامه دارد...

94/05/17 - 05:09





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن