واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حکایت
زبردستی علی (ع) برای حفظ پیامبر (ص)
ابو لهب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع بزرگی برای گسترش اسلام بود
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، ابو لهب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع بزرگی برای گسترش اسلام بود و تا میتوانست کارشکنی میکرد اما به حساب خویشاوندی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از قتل او مانع میشد روزی قریشیان به فکر توطئهای افتادند و آن این بود که روز معینی ام جمیل (همسر ابو لهب) ابولهب را در خانه نگهدارد تا در غیاب ابولهب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به قتل رسانند ام جمیل قوی همکاری داد - روز موعود فرا رسید ام جمیل در آن روز در خانه را محکم بست و در میان اطاق شوهرش سرگرم کرد و از هر دری با او سخن میگفت تا او را از بیرون خانه کاملاً بی خبر نگهدارد.
ابو طالب از ماجرا آگاه شد در فکر چاره جوئی فرو رفت سرانجام چاره عجیبی اندیشید و آن اینکه به فرزندش علی (علیه السلام) (که در آن وقت نوجوان بود) گفت برو منزل عمویت ابولهب اگر در بسته بود دق الباب کن تا باز کنند اگر باز نکردند آن را بشکن و باز کن و خود را به ابولهب برسان و بگو پدرم گفت:
شخصی که عموی همانند تو و رئیس قوم داشته باشد خوار نمیگردد.
علی (علیه السلام) به خانه ابولهب رفت دق الباب کرد او در را باز نکرد علی (علیه السلام) آن را فشار داد و شکست و باز کرد و خود را به ابولهب رساند و سخن فوق را گفت.
ابولهب گفت پدرت راست گفته مگر چه شده علی (علیه السلام) ماجرای توطئه دشمن در مورد قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در غیاب او توضیح داد. ابولهب که جمله فوق احساساتش را برانگیخته بود.
برخاست شمشیرش را به دست گرفت و حرکت کرد ام جمیل سر راه ابو لهب را گرفت تا او را بر گرداند ولی او آن چنان خشمگین بود که سیلی محکمی به صورت ام جمیل زد که چشمش آسیب سختی دید به طوری که بر اثر آن بعداً ام جمیل مرد ام جمیله کنار رفت و ابولهب سراسیمه خود را به قوم رسانید قریش متوجه او شدند، دیدند آثار خشم از چهره او آشکار است. ابولهب فریاد زد، من با شما هم پیمان شده ام که مسلمان نشوم و جلوگسترش اسلام را بگیرم ولی شما در غیاب من برای قتل برادر زادهام توطئه چیدهاید به لات و عزی (دو بت بزرگ) سوگند اگر از این توطئه دست نکشید مسلمان میشوم آنها دیدند مسلمان شدن ابولهب خیلی گران تمام میشود از در پوزش وارد شده و از تصمیم خود اظهار پشیمانی کردند آن گاه ابولهب خاموش شد. بحار الانوار، ج 22، ص 265.
۱۹/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۸:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]