واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شاخصههاي توسعه اسلامي از نگاه آيتالله جوادي آملي (مدظله)
توسعه كوثريِ محمود، برابر رفاه است اما در اينجا يك سؤال اساسي مطرح ميشود كه آيا اينگونه توسعه، جايز است يا لازم؟
توسعه كوثري و رفاه توسعه كوثريِ محمود، برابر رفاه است اما در اينجا يك سؤال اساسي مطرح ميشود كه آيا اينگونه توسعه، جايز است يا لازم؟ آيا صِرف جواز است يعني فقط توسعه حرام نيست اما ميتوانيم به توسعه نائل بشويم و ميتوانيم چنين كاري نكنيم؟ يا اينكه بر اساس مباني و معارف اسلامي، بر فرد و جامعه اسلامي لازم است كه الگوي توسعه كوثري را عينيت بخشند؟ در آيه 61 سوره مباركه هود، ذات اقدس الهي فرموده است: ما شما را خلق كرديم براي استعمار: «هو أنشأكم من الأرض و استعمركم فيها». «استعمار» از پاكترين واژههاي قرآني است كه به صورت پليدترين واژههاي سياسي درآمده است. در اين آيه كريمه خداوند ميفرمايد: او شما را از زمين آفريده و بالا برده و شما را استعمار كرده است. مستعمر يعني خواهان عمارت. قداست اين واژه در قرآن براي اين است كه ذات اقدس الهي با منابع زيرزميني و با بركات روزميني، همه امكانات را در زمين خلق كرده است. او در زمين آب پاك و پاكيزه قرار داد؛ چه در درون و چه در بيرون؛ چه به صورت دريا و چه بهصورت چشمه و چاه. بنابراين زمين هم حاصلخيز شد. خداوند متعال از بالا باران فرستاد و بركات داد و به ما هم عقل، قدرت، استعداد و امكانات داد. همه امكانات را براي ما فراهم كرد و از ما خواست زمين را آباد كنيم؛ آقاي خودمان باشيم و نيازمند ديگري نباشيم. بنابراين ذات اقدس الهي از ما طلب كرده كه زمين را آباد كنيم. منتها همانطور كه در مورد مسجد آمده است كه «انما يعمر مساجد الله من آمن بالله». اين ميشود استعمار قرآني كه بسيار مقدس است. اما همين واژه پربركت قرآني را ديگران مصادره كردند و جزو پليدترين واژهها درآوردند. معناي استعمار سياسي آن است كه امكانات و منابع، مال من و شما رايگان براي من كار كن و بنده من باش! اين استعمار سياسي، محصول توسعه تكاثري مذموم است. اينكه ميگوييم غرب همه چيز دارد، به اين خاطر است كه ساليان متمادي اينها خاورميانه و خاور دور را غارت كردند. خود آنها - مثل انگليسيها- نه نفت دارند و نه گاز. اما سالهاي متمادي منابع را از ايران و هند و كشورهاي خاورميانه ميبردند و از ما طلب ميكردند (استعمر). دليل ديگري كه براي ضرورت پيگيري تحقق توسعه كوثري وجود دارد اين است كه اگر بخواهيم مردم را با زهد اداره كنيم، ممكن است يك اقليت بپذيرند وگرنه اكثر مردم تحمل آن را ندارند. ما شنيدهايم كه «كلا ان الإنسان ليطغي أن رأه استغني». اما اين را نشنيدهايم و براي اولينبار است كه ميشنويم: اگر كسي ببيند فقير است، طغيان ميكند. منتها در آنجا طغيان ميكند «علي المستضعفين»؛ در اينجا اگر جامعه ببيند فقير است، طغيان ميكند «علي الحكام و علي الامراء». اين حرف ممكن است تازه به نظر برسد. ولي اگر يك لحظه فكر كنيم ميبينيم چيز جديدي نيست. كجا فقرا ميتوانند فقر را هميشه تحمل كنند و شورش نكنند؟ اباذر گفت: اگر فقر از دري آمد، ايمان از در ديگر خارج ميشود، اين را از بيان نوراني خود پيغمبر استفاده نموده است. مرحوم كليني در جلد پنجم كافي باب «الاستعانه فيالدنيا عليالآخره» 15 حديث دارد. حديث سيزدهم اين باب شريفِ طيب و طاهر اين است كه رسول الله(ص) به خدا عرض ميكند: خدايا نان مملكت را زياد كن! چون اگر نان مملكت نباشد، نه نماز ميخوانيم و نه روزه ميگيريم و نه... شما ميخواهيد كسي را نهي از منكر كنيد، اما او زير بار نميرود و عليه دولت حاكم شورش ميكند بنابراين اين حرف دودوتا چهارتا بديهي است كه در درون همه ما وجود دارد. الگوي غنا و فقر در طول زمان مطلب بعدي آن است كه غنا و فقر در هر عصري فرق ميكند. الگوي ما يك اصل كلي است كه در هر عصر و مصري براي عقلا ملاك است. شاهد آن هم بيان نوراني امام صادق (عليهالسلام) است كه سفيان ثوري اعتراض كرد كه عليابنابيطالب آن پيراهن را داشت و شما اين لباس را ميپوشيد!؟ حضرت فرمود: آن حضرت در يك عصر ديگري بود كه فقر گسترده بود. الان كه وضع مسلمانها خوب است، بايد لباس خوب بپوشم وگرنه مورد اعتراض قرار ميگيرم. اين نمونهاي براي ما است. بيان نوراني حضرت امير (عليهالسلام) براي قناعت در مصرف است، نه حرمت در مصرف. مثل اينكه در دين، چادر حجاب برتر است، آن هم يك اقتصاد برتر است. جلوي آن زهد هم كه در سخنرانيها و كتابها گفته ميشود، گرفته نشده اما كشور را نميتوان با آن اداره كرد. گاهي شما ميخواهيد مثل حوزه علميه خواص را تربيت كنيد، آن راه ديگري دارد. اما اگر بخواهيد توده مردم را بپرورانيد كه حافظ دين و ديگران باشند و دينشان محفوظ بماند، راهش اين است كه يك اقتصاد، دين و يك عبادت متوسط را به ايشان بدهيد. بنابراين هم بحثهاي علمي را بايد از بحثهاي مديريتي جدا كرد و هم خواص را از توده مردم. آيندهنگري در توسعه كوثري در توسعه پايدار بايد به فكر نسل آينده باشيم و بايد توسعهمان كوثري باشد تا اين منظور محقق شود. ما ميخواهيم نسل آينده شكمشان تأمين و دينشان محفوظ باشد. بيان نوراني از وجود مبارك امام صادق (عليهالسلام) است كه اگر خداي ناكرده كسي از راه حرام بخواهد چيزي تهيه كند، مال حرام ولو در نوه نشد، بالاخره در نتيجه يا نبيره او اثر ميكند. صاحب وسايل «رضوانالله تعالي عليه» در جلد 17 از ابنزراره نقل ميكند كه «لقمه» بر «نطفه» اثر دارد. گاهي نسل پنجم يا ششم آسيب ميبيند. بنابراين ما توسعه پايداري ميخواهيم كه آينده را در نظر داشته باشد تا مال و دين آيندگان هم تأمين باشد. اگر كسي غذاي حرامي بخورد، در آينده اثر دارد؛ تا چه رسد كه آينده خودش بخواهد غذاي حرامي بخورد. روايت اين است كه اگر كسي الان غذاي حرامي بخورد، اثر آن در ذريه او ظاهر ميشود، نه اينكه مال حرام فراهم كند براي ذريه! بنابراين مشخصههاي توسعه كوثري از مشخصات توسعه تكاثري كاملاً متمايز است؛ آدم بايد از هر جهت مواظب باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]