واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
بزرگترین حکیم بعد از ملاصدرا چه کسی بود؟/ پاسخ استاد به شاگردانی که به بهانه برف کلاس را تعطیل کردند فرهنگ > دین و اندیشه - دکتر اعوانی می گوید: حاج ملاهادی سبزواری از میان حکمایی که من می شناسم، در تزکیه نمونه بوده و گوی سبقت را از دیگران ربوده بوده، و در اوج سادگی نیز می زیسته است.
به گزارش خبرآنلاین، دکتر غلامرضا اعوانی، فیلسوف ایرانی با حضور در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما درباره حکمت حاج ملاهادی سبزواری و فضائل اخلاقی سخن گفت. خلاصه سخنان وی را در ادامه می خوانید. ملاهادی سبزواری، بزرگترین حکیم بعد از ملاصدرا
کلمه حکمت در قرآن به عظمت یاد شده است، در قرآن آمده است که "وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا" یعنی و به هر كس حكمت داده شود، به يقين، خيرى فراوان داده شده است. بنابراین باید دید که امروز قرار است راجع به چه کسی صحبت کنیم، زیرا ملاهادی سبزواری حکیمی الهی بود که نه تنها خود در مقام حکیم بوده بلکه شاگردان زیادی را نیز در این راه تربیت کرده است. ملاهادی سبزواری یکی از بزرگترین و به اعتقاد بسیاری بزرگترین حکیم بعد از ملاصدرا است و در حقیقت احیا کننده حکمت است. ایران جایگاه خاصی در علوم و حکمت داشته است و رأس علوم نیز حکمت بوده است، بنابراین جریان حکمت در ایران اسلامی حتی قبل از ایران اسلامی نیز بوده اما بیشتر در ایران اسلامی بوده است. تقریبا میتوان گفت که تمام حکمای الهی در خطه ایران و یا در مناطقی که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی قرار داشتهاند، بودهاند و خدا را شاکریم که حتی تا اکنون نیز ادامه داشته است و از این پس نیز نباید بگذاریم که شعله حکمت در این سرزمین روشن است. خداوند اخلاق حضرت رسول(ص) را به عظمت یاد کرده است، افرادی مانند حاج ملاهادی نیز حسنه ای از حسنات محمد و وارثان ایشان بودند به طوری که این حکیم الهی نیز دارای فضائل اخلاقی بسیار زیادی بوده است. حکمت، علم الهی و تشبه به خدا است
حکمت انواع دارد، اما حکمت الهی چیزی است که خداوند به انسان عطا میکند و در حکیم و ولی است که این حکمت کشف می شود، بنابراین او حکیم باالله میشود. حکمت در ایران حکمت علوی است، و این حکمت از حسنات وحی نبوی و دست آوردی است که از ائمه(ع) به ایران رسیده است. حاجی سبزواری متولد سبزوار بوده است، قصد تشرف به بیت الله الحرام را داشته است، وارد اصفهان که میشود در هنگام گذر از بازار آن توجه اش به دروس جلب میشود و وارد مجلس میشود. و از همان جا دروس فلسفه را فراگرفته است و استادان بسیار خوب و بزرگی داشته که ملا اسماعیل نوری از جمله آنها بوده است و بعد از فوت ایشان به درس ملاعلی نوری میرود. حکیم زمانی میتواند به درجه حکمت برسد که تزکیه داشته باشد قرآن نیز به تزکیه بسیار اهمیت می دهد، که می فرماید "قدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا". حاجی سبزواری نیز در این تزکیه به تمام معنا نمونه و بالاترین در بین حکما بوده است. وقتی ایشان از مکه برمی گشتند یک سال در مسجدی خادمی کرد و هیچ کس نیز ایشان را نمیشناخت، در نهایت نیز وقتی که او را شناختند، از همان جا رفت و در همان مسجد هم بود که زن گرفت و همسر ایشان نیز دختر خادم بود. مکتب حکمت را در سبزوار تأسیس کرد
از میان حکمایی که من می شناسم، در تزکیه نمونه بوده و گوی سبقت را از دیگران ربوده بوده، و در اوج سادگی نیز می زیسته است.
یکی از بزرگترین کارهای او تربیت شاگردان بزرگی بوده که اینها هر کجا که میرفتند مکتب حکمت را دائر میکردند. یکی از شاگردان وی ملاحسین سبزواری بود که وی جز حکمای اربعهای بود که اینها مؤسس حکمت الهی در تهران بودند. خود او سبزوار را مرکز بزرگ حکمت کرد به طوری که از هند، افغانستان و بلاد عرب شاگردان بسیاری برای تعلیم به سبزوار میآمدند این در حالی بود که پیش از این در این شهر پیشینه چندانی از حکمت وجود نداشته است.
ملوک همه به دیدن او می رفتند، اما او هرگز به دیدن آنها نمی رفت، ناصرالدین شاه از او تقاضای دو کتاب میکند. ناصرالدین شاه که به سبزوار می رود، اسبهایشان گرسنه بودهاند می روند که به اسب ها جو بدهند می بینند که آنها نمیخورند تحقیق که میکنند متوجه میشوند این جوها جزو داراییهای حاجی سبزواری بوده است، اجازه می گیرند و پس از اجازه است که اسب ها از آن جوها می خورند.
ناصرالدین شاه در دیدار خود با حاجی از او می پرسد که چیزی از من نمیخواهی تا تهیه کنم، حاجی می فرماید که خیر هیچ چیز نمیخواهم. کلاسهایش بسیار سیستم جالبی داشته است
حاج ملاهادی سبزواری پیش از این که شاگردی به کلاس هایش راه یابد از او امتحان می گرفته، و حتی شخصا از او مصاحبه هم می کرده، روزی یکی از شاگردانش که می خواسته وارد کلاس او شود بارها جمله ای را تکرار می کند که من فلان کتاب ها را خواندهام، اما ملاهادی عکس العملی نشان نمی دهد، تا این که در نهایت به او می گوید من اولین بار هم جمله ات را شنیدم، اما در این زمان هاتفی به من ندا داده که این فرد شاگرد خوبی است او را بپذیر. کلاسهایش بسیار هم مرتب تشکیل می شده، یک بار برف سختی می آید و تعدادی از شاگردان در کلاس حاضر نمیشوند بقیه نیز به استاد می گویند بهتر نیست کلاس را تعطیل کنیم، حاجی در جواب آنها می گویند، همین الان بسیاری از دهقانان مشغول کار هستند، گاوها در حال شخم زدن هستند و کارگران نیز دست از کار نکشیدهاند، آیا ما نباید به حکمت مشغول باشیم؟ /6262
کلید واژه ها: ماه رمضان - فلسفه - غلامرضا اعوانی -
جمعه 5 تیر 1394 - 12:37:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]