تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805656279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راهبرد مواجهه جامعه اسلامی با غرب در اندیشه استاد مطهری


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
راهبرد مواجهه جامعه اسلامی با غرب در اندیشه استاد مطهری

شهید مطهری


شناسهٔ خبر: 2759234 - دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰
دین و اندیشه > اندیشمندان

شهید مطهری در یکی از آثارش درباره درباره چارچوب روابط و تعامل مسلمانان با غیرمسلمانان می نویسد: قرآن کریم، مسلمانان را از این­که دوستی و سرپرستی غیرمسلمانان را بپذیرند، سخت برحذر داشته است. خبرگزاری مهر _ سرویس دین و اندیشه: متن پیش رو یادداشتی از مهدی جمشیدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که در آن به نحوه مواجهه با غرب از منظر استاد مطهری پرداخته شده است؛دوران مشروطیت، دوران آغاز تماس و ارتباط جدی ایران با تمدن غرب قلمداد می‌شود. در این مقطع بود كه صورت‌های نازل و مظاهری سطحی از مدرنیته توسط نسل اول روشنفکران به ایران آمد. از نظر این به اصطلاح روشنفكران، عامل اصلی عقب­ماندگی ایران، «دین» است و نخستین گام در راه پیشرفت و همسو شدن با تمدن مترقی و شگفت‌آور غرب، زدودن دین و عقاید و مناسك آن از جامعه ایران است. این مواجهه نابخردانه منورالفكرهای ایران با غرب، ناشی از مرعوبیت وصف­ ناپذیر آنها در برابر پیچیدگی­های اجتماعی و پیشرفت­های تکنولوژیک غرب بود. از آن هنگام تاکنون، نگاه­ها و رویکردهای گوناگونی درباره چگونگی ارتباط و تعامل ما به مثابه یک جامعه اسلامی، با غرب، مطرح شده است.به صورت کلی، در این­جا می­ توان به سه نوع نظر و رویکرد اشاره کرد:رویکرد یکم. برخی بر این بارو هستند که هر آن­چه برآمده از غرب است، مطلوب و عالی و انسانی است و ما به مثابه یک «جامعه عقب­مانده» از قافله پرشتاب «پیشرفت» و «ترقّی»، باید علم و فرهنگ و صنعت و تفکر غربی را کاملاً «جذب» و خود را در آنها «مستحیل» و «مستغرق» سازیم. به تعبیر آن روشنفکر غرب­گرای عهد مشروطیت، ما باید از فرق سر تا نوک پا، فرنگی شویم. سعادت و نیک­بختی جامعه ایرانی، مرهون گام نهادن در همان راهی است که غربیان چند سده پیش از ما، آنرا پیموده­ اند.رویکرد دوم. عده ­ای از ارباب اندیشه و نظر که دعاوی دینی غلیظ و متراکمی نیز دارند، معتقدند چون که تمام آن­چه مولود و محصول تمدن غرب است، «مذموم» و «نامشروع» است، نباید حتی پاره ­ای یا ذرّه ­ای از ره ­آوردها و دستاوردهای غرب در عالم نظر و عمل را برگرفت و در جامعه اسلامی به کار بست. به این سبب،  غرب را باید از «بیخ و بن» و به طور «کلّی»، دفع و طرد کرد.رویکرد سوم. دسته­ای دیگر از اندیشمندان ما اظهار می­ دارند که نمی ­توان و نباید درباره غرب و فرآورده­ های آن، «حکم کلی و فراگیر» صادر نمود؛ چراکه هر یک از اقسام و ابعاد و اجزاء محصولات غرب، حکمی خاص دارند. از این رو، اینان نه «جذب مطلق» را برمی ­تابند و نه «دفع مطلق» را؛ بلکه راه سومی را پیش روی ما می ­نهند که می­ توان آن را «گزینش­گری حکیمانه» نام نهاد.نوع نگاه علامه مطهری که در نوشته ­ها و آثار ایشان انعکاس یافته، دلالت بر اعتقاد ایشان به رویکرد سوم دارد:«برای ما مردم مسلمان مشرق ­زمین، هیچ ضرورت اجتناب‌ناپذیری [در میان] نیست كه [بر اساس آن ناگزیر باشیم] از راهی كه آنها [غربی‌ها] رفته‌اند، برویم و در هر منجلابی كه آنها فرو رفته‌اند، فرو رویم. [بلکه] ما باید به زندگی غربی، هوشیارانه بنگریم؛ ضمن استفاده و اقتباس [از] علوم و صنایع و تكنیك و پاره‌ای مقررات اجتماعی قابل تحسین و تقلید آنها، باید از اخذ و تقلید رسوم و عادات و قوانینی كه برای خود آنها هزاران بدبختی به وجود آورده است، پرهیز نماییم.»[۱]تحلیل عمیق و موشکافانه عبارت نقل شده از آیت الله شهید، حقایق ریشه ­ای و تعیین­ کننده ­ای را آشکار می ­سازد. نخستین حقیقت مندرج در نظریه ایشان این است که «مسیر» پیموده شده از سوی غرب، یک مسیر «جهان­شمول»[۲] و «اجتناب­ ناپذیر»[۳] نیست؛ یعنی چنین نیست که یک نوع روند خاص برای «گذار»[۴]، توصیف و تعریف شود که دلالت بر عبور از «جامعه سنتی»[۵] به «جامعه مدرن»[۶] داشته باشد و همه جوامع در سراسر جهان، به ناچار باید به این نوع گذار، تن در بدهند. نه تنها هیچ­ گونه الزام منطقی و ایجاب عقلانی در میان نیست، بلکه تجربه تاریخی غرب نشان می­ دهد که این مسیر و تحول، تا حد زیادی، ناروا و خطا بوده؛ چنان­که فرجام خوشایندی را برای غرب رقم نزده و امروز جامعه غربی، گرفتار چالش­ها و تنگناهای متعدّدی است. به تعبیر علامه مطهری، غرب مدرن، در «منجلاب»­هایی فرورفته که قابل انکار نیست.در قرآن کریم می­ خوانیم: «وَلَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»[۷] و خداوند هرگز بر [زیان] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّط بر مسلمین] قرار نداده است.از سوی دیگر، «کج­روی­ها» و «خطایا»ی غرب و تمدن غربی نباید ما را به این نتیجه رهنمون گرداند که باید به صورت «کامل» و «مطلق»، از غرب روی برتافت و تمام دستاوردها و محصولات تمدنی آن را به هیچ انگاشت. مغز متفکر انقلاب اسلامی تصریح می­ کند که ما به مثابه فرد مسلمان و جامعه اسلامی، می ­توانیم از امکان «استفاده» و «اقتباس» از علوم و تکنولوژی و فلسفه اجتماعی مغرب ­زمین سخن بگوییم. روشن است در صورتی چنین امکانی- امکان «استفاده» و «اقتباس» - وجود دارد که ما غرب را به مثابه یک «کل تجزیه ­ناپذیر» در نظر نگیریم و به الحاد همه موجودیت آن حکم نکنیم.بنابراین، هر چه که از غرب آمده و تعلق تاریخی به آن جغرافیای معرفتی دارد، تنها و تنها به همین دلیل، قابل طرد و تحقیر نیست. «غربی­ بودن» یک فکر و اندیشه، به خودی خود، موجب نامشروع و نامطلوب بودن آن نیست، بلکه باید این حکم - نامشروعیت و نامطلوبیت - با دلیل مستقل و متفاوتی که معطوف به ساختار درونی آن اندیشه و معرفت است، اثبات شود. به عبارت دیگر، میراث و محصولات غرب، دو دسته ­اند: یکی میراث و محصولات ضدالهی و نامعقولی که ما باید از آنها روی گردانیم، دیگری میراث و محصولاتی که اگرچه خاستگاه دینی و الهی در غرب نداشته ­اند، اما چون ستیز و مخالفتی هم با ایدئولوژی اسلامی ندارند، ما مجاز و مختار هستیم از آنها «استفاده» و «اقتباس» نماییم.جالب این­که قرآن کریم نیز با صراحت تمام، همین رویکرد را تجویز و توصیه می­ کند:«فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»[۸]  به بندگانم بشارت بده؛ كسانی كه سخن دیگران را می‌شنوند و از بهترین آن پیروی می‌كنند. در آیه شریفه، از تعامل فکری و میان­ فرهنگی در دو ساحت، سخن گفته شده است:یكم. ساحت «استماع قول»؛ یعنی در عرصه شنیدن گفته­ های دیگران و مطالعه جوامع و فرهنگ­های مختلف.دوم. ساحت «اتباع قول»؛ یعنی در عرصه پیروی کردن و استفاده و اقتباس کردن.در این آیه، مقام اول، «مطلق» آمده، ولی مقام دوم، «مقیّد» آمده است؛ به این معنی که انسان مؤمن از نظر دینی و اسلامی مجاز است اقوال و نظرات گوناگون را – حتی اگر خاستگاه غیردینی داشته باشد- «بشنود» و در آنها، «درنگ» و «تدقیق» نماید، اما در مقام «اتّباع» و «استفاده»، تنها باید از «قول احسن» پیروی نماید.علامه شهید در یکی دیگر از آثار خویش، درباره چارچوب روابط و تعامل «مسلمانان» با «غیرمسلمانان»، مطالب مهمی را  مطرح کرده که چون «جامعه غرب»، مصداقی از «جامعه غیراسلامی» است، به تحلیل آن در این بخش می­ پردازیم. ایشان بر این باور است که «قرآن کریم، مسلمانان را از این­که دوستی و سرپرستی غیرمسلمانان را بپذیرند، سخت برحذر داشته است»[۹]؛چنان­که در قرآن کریم می­ خوانیم: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِیاء تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّه وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ»[۱۰]  اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگیرید [به طورى] كه با آنها اظهار دوستى كنید و حال آن­كه قطعاً به آن حقیقت كه براى شما آمده است [اسلام،] كافر هستند.ایشان توضیح می ­دهد که اگرچه تعامل و ارتباط جامعه اسلامی با جوامع غیراسلامی، جایز و روا است، اما تعامل و ارتباط نباید به گونه ­ای صورت بپذیرد که «مرزها» و «حصارها»ی فرهنگی میان دو جامعه، درنوردیده شود و وضعیتی پدید آید که «یکپارچگی درونی» مسلمانان با یکدیگر، سست و تضعیف شود. ایشان این حالت و صورت ­بندی ارتباطات بین­ فرهنگی را «ولاء منفی» می خواند: «مسلمان همواره باید بداند كه عضو جامعه اسلامی است، جزئی است از این‏ كل. جزء یك كل و عضو یك پیكر بودن، خواه ­ناخواه، شرایط و حدودی را ایجاب‏ می ‏كند.غیرمسلمان، عضو یك پیكر دیگر است. عضو پیكر اسلامی، روابطش با اعضای پیكر غیراسلامی، باید به نحوی باشد كه لااقل با عضویتش در پیكر اسلامی، ناسازگار نباشد؛ یعنی به وحدت و استقلال این پیكر آسیبی نرسد. پس‏ خواه­ ناخواه، نمی‏تواند روابط مسلمان با غیرمسلمان، با روابط مسلمان و مسلمان، یكسان و احیاناً از آن نزدیك­تر باشد . [...] "ولاء منفی" در اسلام‏ عبارت است از این­كه یك مسلمان، همواره در مواجهه با غیرمسلمان بداند با اعضای یك پیكر بیگانه مواجه است.»[۱۱]البته مرزبندی و فاصله­ گیری با غیرمسلمانان به معنی دریغ داشتن احسان و نیکی به آنها نیست. منافاتی نیست میان آن­كه مسلمان به غیرمسلمان، احسان و نیكی كند و در عین حال، ولاء او را نپذیرد؛ یعنی او را عضو پیكری كه خود جزئی از آن‏ است نشمارد و بیگانه­وار با او رفتار كند. علاوه بر این، منافاتی نیست میان‏ ولاء منفی و اصل بشردوستی و رحمت برای بشر بودن؛ زیرا لازمه بشردوستی این است‏ كه انسان به سرنوشت و صلاح و سعادت واقعی همه انسان­ها علاقه­ مند باشد و به‏ همین دلیل، هر مسلمانی علاقه­ مند است كه همه انسان­های دیگر، مسلمان باشند و هدایت یابند، اما وقتی­كه این توفیق حاصل نشد، دیگرانی را كه چنین‏ توفیقی یافته ­اند، نباید فدای آنان كه توفیق نیافته­ اند كرد و اجازه داد كه مرزها و حریم­ های میان دو جامعه، در هم بریزد و هر نوع فعل و انفعال فرهنگی ­ای صورت گیرد.[۱۲] به ویژه آن­که «طبیعت انسان، دزد است و ضبط و گیرندگی از جمله خواص انسانی است، و چه بسا ناخودآگاه، افكار و اندیشه ­های دیگران را در لوح [ذهن و ضمیر] خویش ثبت كند»[۱۳].افزون بر این، قرآن کریم، سر لزوم اجتناب و احتیاط از بیگانه را این می ‏داند كه‏ آنها دوست دارند دیگران نیز به كیش و آیین آنها درآیند، ولی تنها دوستی و تمایل­شان در میان نیست، بلكه آنها برای نیل به این هدف، می ‏كوشند و از هر راهی‏ جدیت می ‏كنند:[۱۴] «إِن یثْقَفُوكُمْ یكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَیبْسُطُوا إِلَیكُمْ أَیدِیهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»[۱۵] اگر بر شما دست‏یابند، دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند، و آرزو دارند كه [همچون خودشان] كافر شوید.و در آیه دیگری نیز درباره اغراض پنهان یهود و نصارا آمده است: «لَن تَرْضَى عَنكَ الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِی وَلاَ نَصِیرٍ»[۱۶] [ای پیامبر!] هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضى نمى‏شوند، مگر آن­كه از كیش آنان پیروى كنى. بگو: در حقیقت تنها هدایت‏ خداست كه هدایت [واقعى] است و چنان­چه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد، باز از هوس­هاى آنان پیروى كنى، در برابر خدا، سرور و یاورى نخواهى داشت. «وَلاَ یزَالُونَ یقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ یرُدُّوكُمْ عَن دِینِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ»[۱۷] و آنان [کافران،] پیوسته با شما مى ‏جنگند تا اگر بتوانند، شما را از دین­تان برگردانند. بنابراین، غرب به مثابه یک اقلیم تمدنی و اجتماعی غیرمسلمان، خواهان «استحاله فرهنگی» مسلمین در خویش است و به چیزی کمتر از روی­گرداندن مسلمین از آیین اسلام، بسنده نمی ­کند.نكته پایانی این­كه، در حالی كه «مدرنیته» در جهان، كم ­وبیش بر «سنت» غلبه كرده است، در میان جوامع اسلامی با موانع و چالش‌های جدّی روبرو شده و نتوانسته به فتح و سیطره كامل نایل آید؛ چراکه در فرهنگ اسلامی، برخلاف سایر فرهنگ‌‌ها، «سنت» از بنیان‌های مستحكم نظری و صورت‌بندی‌های واقع‌بینانه هستی­ شناختی و هنجاری برخوردار است و همچون مایعی بی‌شكل و سست نیست كه به سادگی و به سرعت، به شكل هر ظرفی درآید و هر قالب و کالبدی را بپذیرد. قوت و قدرت «سنت» در فرهنگ و تفكر اسلامی به حدی است كه مدرنیته نمی تواند به صورت عریان و در هیأت اصلی­اش، در جوامع اسلامی ظهور فراگیر یابد، بلكه لازم می‌داند با مضامین و اشکال دینی درآمیزد و در جامه وفاق با دین و سنت دینی، تجلی پیدا کند.________________________________________نویسنده: مهدی جمشیدی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیپی نوشتها:[۱] . مرتضی مطهری؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ ص ۳۲.[۲] . Universal.[۳] . Inevitable.[۴] . Transition.[۵] . Traditional society.[۶] . Modern society.[۷] . نساء: ۱۴۱.[۸] . زمر: ۱۸ – ۱۷.[۹] . همو؛ ولاء­ها و ولایت­ها؛ ص ۱۹.[۱۰] . ممتحنه: ۱.[۱۱]  . همان، ص ۲۱.[۱۲] . همان، صص ۲۱-۲۲.[۱۳] . همان، ص ۲۵.[۱۴] . همان، صص ۲۶-۲۷.[۱۵]. ممتحنه: ۲.[۱۶] . بقره: ۱۲۰.[۱۷] . بقره: ۲۱۷.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن