واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: ویژگیهای مدیر موفق از زبان مولا علی(ع)
امیرمؤمنان علی(ع) در آغاز عهدنامه مالکاشتر به ویژگیهای شاخص مدیریتی پرداختهاند و بیان میدارند که توجه به جایگاه خداوند متعال، روابط و مناسبات حکومتی و مدیریتی انسان را به دور از قدرتمداری رقم میزند
یکی از نامههای امیرالمؤمنین علی(ع) در کتاب شریف نهجالبلاغه، نامه 53 یا همان عهدنامه مالک اشتر است. زمانی که حضرت امیر(ع) مالک را به عنوان فرماندار مصر تعیین کرد آیین نامه مدیریتی و حکومتی را به وی دستور داد تا رعایت کند.از آنجایی که مفاد عهدنامه مالک اشتر از سوی امامی معصوم صادر شده است توجه به آن برای مدیران و کارگزارنی جامعه ما نیز میتواند بسیار راهگشا باشد از این رو سلسله مباحثی را از کتاب «دلالت دولت» اثر مصطفی دلشاد تهرانی مدیرگروه نهجالبلاغه دانشگاه قرآن و حدیث برای عموم علاقهمندان ذکر کنیم.اداره امور از جایگاه بندگی خداخاستگاه مدیریت و رهبری از مهمترین موضوعات جهتدهنده به حکومت و اداره یک سازمان است؛ این که انسان از چه مجرایی گام در میدان اداره امور بگذارد و به رهبری بپردازد؛ نقشی تعیینکننده در مدیریت و حکومت دارد. تصمیمگیریها، و رفتار و سلوک مدیریتی و حکومتی به شدت متأثر از تلقیها و دریافتها از مدیریت و حکومت است. نوع تلقی و دریافت زمامداران از خود در جایگاه مدیریتی و حکومتی آنان را به انواع روابط و مناسبات سوق میدهد. هر دریافتی به کارکردی منجر میشود،به عنوان نمونه: آنکه خود را در جایگاه حکومت و مدیریت مسلط، حاکم، مطلق، خدا میبیند به روابط و مناسباتی متناسب با این دریافت رو میکند، روابط و مناسباتی سلطهگرانه، مستبدانه، خودکامانه و خدایگونه؛ و آن که از جایگاه بندگی خدا به حکومت و مدیریت مینگرد، به روابط و مناسباتی هدایتگرانه، خدمتگزارانه، امانتدارانه و پاسدارانه رو مینماید.امیرمؤمنان علی (ع) در آغاز عهدنامه مالکاشتر به مهمترین دروازه ورود به عرصه حکومت و مدیریت پرداخته است: ورود از جایگاه بندگی خدا. در این صورت است که روابط و مناسبات حکومتی و مدیریتی صورتی انسانی و به دور از قدرتمداری مییابد در عین ظهور توانایی لازم برای اداره امور، از سلطهگری و خودکامگی پرهیز میشود. عبارت «هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ» بیانگر چنین حقیقتی است. علی (ع) خود را بنده خدا معرفی میکند و از این جایگاه به اداره امور فرا میخواند.ادبیات فرماندهیفرماندهی و فرمانبری از لوازم اداره امور است و بدون آن پیشرفت کارها و دستیابی به اهداف سازمانی میسر نیست، اما آن چه در این امر مهم و اساسی است، ادب فرماندهی است. اداره امور از پایگاه خودکامگی ادبیات خود را دارد و اداره امور از پایگاه بندگی ادبیات خود را؛ به طوری که امیرمؤمنان علی (ع) مبتنی بر چنین دریافتی، از ادبیاتی بهره میگیرد که در آن هیچ نشانهای از تحکم و تجبر، خودمداری و سلطهگری نیست، از این رو فرموده است:«هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ؛ این آییننامهای است که فرمان داده است بدان، علی. در اینجا «صیغه سوم شخص غایب» به کار گرفته شده است و نفرموده است: «ما امر به...» ( این آییننامهای است که فرمان میدهم بدان)، و یا «ما نأمر به...» این آییننامهای است که فرمان میدهیم بدان.مقایسهای میان ادبیات فرماندهی نزد امیرالمؤمنان علی (ع) و دیگران نکات آموزنده بسیار در بردارد. ادبیات هر کس گویای اندیشه و روحیه و روش اوست؛ به بیان امیرمؤمنان علی (ع):«تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ»؛ سخن گویید تا شناخته شوید که آدمی زیر زبانش نهان است.امیرمؤمنان علی (ع) آییننامه حکومت و مدیریت خود را با تغییر «ما أمربه» (فرمان داده است بدان) آغاز نموده است و اینگونه آغاز، بیانگر اندیشه و روحیه و روش ویژه اوست و نکات زیر را درباره آن میتوان لحاظ کرد:1- این تعبیر بیانگر آن است که در آن چه میآید خودبینی و خودخواهی مطرح نیست.2- چنین بیانی افاده میکند که این آیین، سخنانی حق است و فرامینی شخصی نیست.3- نوع سخن گویای این حقیقت است که آنچه مطرح خواهد شد از جایگاه فرمانفرمایی و خودکامگی نیست، بلکه آموزههای راهنما برای توفیق در حکومت و مدیریت است، چنانکه آخرین عبارت این آییننامه گویای آن است.حفظ سلسله مراتب در اداره امورعلی (ع) در عین تبیین اداره امور از جایگاه بندگی خدا و پاسداشت ادبیاتی لطیف و انسانی در عین اقتدار و توانایی در مدیریت و حکومت، به حفظ سلسله مراتب در اداره امور اهمیت داده است. هیچ سازمانی و حکومتی بدون سلسله مراتب صحیح و سامانیافته راه به مقصد نمیبرد و لازم است در عین لطیفترین روابط انسانی در اداره امور، جایگاه اشخاص و نسبت آنان به یکدیگر کاملاً روشن و مشخص باشد.با تبیین درست سلسله مراتب در اداره امور و مشخص نمودن جایگاه هر واحد سازمانی و هر شخص، روابط و مناسبات سازمانی نطام مییابد و با پذیرایی این سلسله مراتب، تصمیمها و دستورالعملها در چرخه نابسامانی تباه نمیشود و تصمیم و دستورالعمل صحیح و قانونمند در همه مراتب جاری میشود و گریز از مراتب سازمانی به حداقل میرسد. اگر این قاعده رعایت نشود، اداره درست امور و دستیابی به اهداف حکومتی و سازمانی ناممکن میشود، چنانکه در بیان امیرمؤمنان علی (ع) آمده است:«لا رأْی لمنْ لا یُطاعُ»کسی که فرمان او را نبرند، رأی و تدبیر او هم اثر ندارد.فارس
پنجشنبه 17 اردیبهشت 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]