تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842113242




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رویکردی نو در تفسیر بر اساس ترتیب نزول


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
رویکردی نو در تفسیر بر اساس ترتیب نزول
تفسیر تنزیلی (ترتیب نزولی) قرآن یکی از ریشه‌دارترین سبک‌های تفسیر قرآن، همزاد با نزول آیات و سور قرآن بر پیامبر اکرم (ص) بود. همین روش در نگارش کامل‌ترین درس گرفته تفسیری از آن حضرت، یعنی مصحف امیرمؤمنان (ع) رعایت شد.

خبرگزاری فارس: رویکردی نو در تفسیر بر اساس ترتیب نزول



بخش اول چکیده: نویسنده در این نوشتار پس از اشاره به سبک‌های تفسیری، به معرفی روش تفسیر به ترتیب نزول می‌پردازد در این راستا نخست از روایی و اعتبار آن سخن می‌گوید و دلایل متعددی برای اثبات مشروعیت آن می‌آورد سپس به فواید و پیامدهای مثبت این روش در ساحت‌های گوناگون می‌پردازد و در این زمینه به: 1- کشف روش‌های تحول دینی 2- کشف مراحل فرهنگ شدن مفاهیم دینی 3- کشف هندسه تحول دینی مخاطبان 4- فهم رابطه چالش‌ها با پیام‌های دین 5- آشنایی با روند تثبیت قلب پیامبر 6- تقویت نگاه تربیتی و آموزشی به مقوله تفسیر 7- کاربردهای روش ترتیب نزول در تفسیر و فهم بهتر‌ آیات، به عنوان آثار و پیامدهای مهم شیوه ترتیب نزولی یاد می‌کند. کلید واژه‌ها: سبک تفسیر، ترتیب نزول، تحول دینی، تفسیر نزولی پیش‌گفتار تفسیر تنزیلی (ترتیب نزولی) قرآن یکی از ریشه‌دارترین سبک‌های تفسیر قرآن، همزاد با نزول آیات و سور قرآن بر پیامبر اکرم  (ص) بود. همین روش در نگارش کامل‌ترین درس گرفته تفسیری از آن حضرت، یعنی مصحف امیرمؤمنان (ع) رعایت شد. به دنبال تغییری که در چینش سوره‌ها پدید آمد، تفسیرنگاری مسلمانان تابع ترتیب موجود در مصحف رسمی آنان شد. همچنان که پس از قرن‌ها تفسیر نگاری ترتیبی، نیازهای جدید به منظور کشف نظریه‌ها و دیدگاه‌های موضوعی قرآن، رویکرد موضوعی را موجّه ساخت، امروزه ضرورت دارد تا به کشف هندسه‌های تربیتی و آموزشی بپردازیم و تلاش نماییم تا متد و روش‌های منظم تغییر دینی در چارچوب‌های مستخرج از منبع وحی به دست آید. به نظر راقم این سطور، تفسیر تنزیلی تنها گزینه پیش‌روی مفسران در پاسخ به این ضرورت است. آنچه در برابر شماست، گزارش فایده‌مندی تفسیر تنزیلی در زمینه کشف روش‌هاست. افزون بر آن پاره‌ای فواید این رویکرد را در حل پاره‌ای از مجهولات علمی و پرده‌برداری از ابهامات عارض شده بر آیات نشان داده‌ایم و در نهایت برتری و کمال این رویکرد بر تفسیرنگاری ترتیب مصحفی معلوم شده است. نکته دارای کمال اهمیت آنکه تفسیری تنزیلی به مثابه یک عملیات علمی روشمند، دارای مبانی، اصول و قواعد است که تبیین آنها موجد طراحی یک رشته علمی جدید است. این مقاله به بررسی فواید تفسیر به ترتیب نزول می‌پردازد. سبک‌های تفسیر سبک غالب تفسیرنگاری‌ها نشستن پای درس آیات و سور به ترتیب موجود در مصحف رسمی بوده است. در قرن‌های اخیر نیز با روش تفسیر موضوعی به کشف نظریات قرآن درباره موضوعات خاص پرداخته شده است. این تلاش‌های مأجور و مشکور باعث شده تا بسیاری از ابهامات عارض شده بر آیات رفع و مرادها و اغراض خدای متعال از آیات استخراج شود و سؤالات فراوانی پاسخ یابد. تطوّر روش‌های تفسیر و تنوع سبک‌های تفسیر معلول نیازهای جدید بوده است و به طور مثال مسلمانان در دوره‌های اولیه که دسترسی به منابع اصلی همچون قرآن، سنت نبوی، سنت اهل بیت و نظرات صحابه و تابعان داشتند، تا حدود سه قرن به طور غالب سراغ منابع غیر مأثور نرفتند، اما پس از این دوره به تدریج برای یافتن پاسخ برخی پرسش‌ها که در مأثورات جوابی نداشت و یا داوری میان آنها‌ ـ روایات هنگام تعارض و اجمال نصوص لازم بود‌ ـ، به روش‌های اجتهادی و عقلی روی آورند و از منابع جدید بهره گرفتند. به همین گونه به تدریج سؤالاتی مطرح شد که سبک مرسوم چینش آیات پاسخگوی آن نبود. مفسران علاقه داشتند نظر قرآن را در موضوعاتی مثل توحید، نبوت، معاد، عقل، دل، حکومت اسلامی، خانواده و موضوعاتی از این دست بدانند و یا گاه موضوعی در خارج مطرح می‌شد و به طور مثال در حوزه فلسفه‌های اقتصادی یا امکان تفسیر تاریخ و ... نظریاتی ارائه می‌شد که داوری و نگاه اسلام درباره آنها از طریق چینش مصحفی امکان نداشت، بلکه این مفسر بود که با در کنار هم قرار دادن مجموعه آیات مرتبط، سعی در استخراج، ارزیابی و حتی گاه کشف نظریه قرآن می‌نمود. تفسیر به ترتیب نزول تفسیر به ترتیب نزول نیز از دیگر سبک‌هایی است که در میان معاصران، طرفدارانی پیدا کرده است و چندین تفسیرنگاری و حتی تاریخ‌نگاری با توجه به این سبک تألیف شده است. در این سبک منابع و ابزار تفسیری تفاوت نمی‌کند و مفسر با پذیرش امکان بهره‌گیری از منابع گوناگون نقلی و عقلی (= علمی)، سعی در رفع ابهامات از آیات می‌نماید. تنها با تغییر چینش آیاتِ موضوعِ مورد مطالعه، تلاش خواهد کرد تا به دریافتی روشن‌تر از آیات دست یابد و پاسخ‌های قابل دریافتی را که تنها در این سبک به دست می‌آیند از قرآن استخراج کند. جواز و اعتبار این سبک تفسیری 1. سیره ابلاغی و تعلیمی رسول الله اصلی‌ترین پایه و جواز اعتبار این سبک، سیره ابلاغی و تعلیمی رسول الله  (ص) است. پیامبر اکرم  (ص) به پیروی از جبرئیل در هر نوبت نزول آیات، شروع به خواندن آن بر مردم می‌فرمود و نکات لازم علمی و عملی آن را به ایشان تعلیم می‌داد. در خبری از براء بن عازب وارد شده که پیامبر به دنبال نزول آیه «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ» فرزندان عبدالمطلب را جمع کرد، آیه را بر آنها خواند و آنان را به اسلام دعوت کرد. عیاشی از امیرمؤمنان (ع) نقل می‌کند: «کَانَ الْقُرْآنُ یَنْسَخُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ إِنَّمَا کَانَ یُؤْخَذُ مِنْ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِآخِرِهِ فَکَانَ مِنْ آخِرِ مَا نَزَلَ عَلَیْهِ سُورَهُ الْمَائِدَهِ نَسَخَتْ مَا قَبْلَهَا وَ لَمْ یَنْسَخْهَا شَیْ‏ءٌ فَلَقَدْ نَزَلَتْ عَلَیْهِ وَ هُوَ عَلَى بَغْلَتِهِ الشَّهْبَاءِ وَ ثَقُلَ عَلَیْهَا الْوَحْیُ حَتَّى وَقَفَ وَ تَدَلَّى بَطْنُهَا حَتَّى رُئِیَتْ سُرَّتُهَا تَکَادُ تَمَسُّ الأَرْضَ وَ أُغْمِیَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) حَتَّى وَضَعَ یَدَهُ عَلَى ذُؤَابَهِ مُنَبِّهِ بْنِ وَهْبٍ الْجُمَحِیِّ ثُمَّ رُفِعَ ذَلِکَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَرَأَ عَلَیْنَا سُورَهَ الْمَائِدَهِ فَعَمِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ عَمِلْنَا.» (مجلسی، 18/272) امالی شیخ طوسی به نقل از هند بن ابی هاله و ابورافع و عمار بن یاسر، سه تن از اصحاب پیامبر، جریان هجرت آن حضرت را نقل می‌کند تا آنجا که می‌نویسد: پس از تصمیم مشرکان مکه بر قتل پیامبر در دار الندوه، وحی خبر را به حضرت رساند و جبرئیل این آیه بر وی خواند: «وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ» فَلَمَّا أَخْبَرَهُ جَبْرَئِیلُ بِأَمْرِ اللَّهِ فِی ذَلِکَ وَ وَحْیِهِ وَ مَا عَزَمَ لَهُ مِنَ الْهِجْرَهِ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ لِوَقْتِهِ فَقَالَ لَهُ یَا عَلِیُّ إِنَّ الرُّوحَ هَبَطَ عَلَیَّ بِهَذِهِ الآیَهِ آنِفاً یُخْبِرُنِی أَنَّ قُرَیْشاً اجْتَمَعَتْ عَلَى الْمَکْرِ بِی وَ قَتْلِی وَ إِنَّهُ أُوحِیَ إِلَیَّ عَنْ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَهْجُرَ دَارَ قَوْمِی وَ أَنْ أَنْطَلِقَ إِلَى غَارِ ثَوْرٍ تَحْتَ لَیْلَتِی وَ أَنَّهُ أَمَرَنِی أَنْ آمُرَکَ بِالْمَبِیتِ عَلَى ضِجَاعِی أَوْ قَالَ مَضْجَعِی لِتُخْفِیَ بِمَبِیتِکَ عَلَیْهِ أَثَرِی. الحدیث.» (همان، 19/60) ابو سعید خدری می‌گوید: «لَمَّا نَزَلَتْ «وَ جی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» (فجر/23) تَغَیَّرَ لَوْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ عُرِفَ فِی وَجْهِهِ حَتَّى اشْتَدَّ عَلَى أَصْحَابِهِ ثُمَّ قَالَ: أَقْرَأَنِی جَبْرَئِیل‏ «کَلا إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا وَ جی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» قَالَ عَلِیٌّ (ع) : قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یُجَاءُ بِهَا؟ قالَ: تُؤْتِی بِهَا وَ تُقَادُ بِسَبْعِینَ أَلْفَ زِمَامٍ یَقُودُ بِکُلِّ زِمَامٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ فَتَشْرُدُ شَرْدَهً لَوْ تُرِکَتْ لأَحْرَقَتْ أَهْلَ الْجَمْعِ.» (قرطبی،20 /56ـ55) از این روایت که نظایر آن زیاد است، معلوم می‌شود که تعلیم آیات و محتوای حلال و حرام آنها به دنبال هر واحد نزول صورت می‌گرفت. پس روش تعلیمی قرآن از سوی پیامبر به ترتیب طبیعی نزول آیات و سور بود. 2. ویژگی مصحف امیرمؤمنان (ع) درست آنکه مصاحف صحابه قرآن خالص نبود، بلکه ترکیبی مزجی از قرآن و بیانات رسول الله (ص) و تفاسیر وی بود. به عبارت بهتر، مصاحف، تفاسیر فراهم آمده از بیانات پیامبر اکرم (ص) به تقریر صحابه بود. مصحف امیرمؤمنان (ع) نیز همین‌گونه بود. مصحف، محلی را گویند که اوراق در آن جای می‌گیرد (راغب) و حتی بر غیر قرآن اطلاق می‌شود، چنان که مصحف فاطمه3به این نام نامیده می‌شود. در حالی که امام صادق (ع) می‌فرماید: «از قرآن حتی یک حرف در آن نبود و از حلال و حرام در آن نیامده بود.» (اعلمی، 17/162) بنابراین اطلاق مصحف بر قرآن مجرد از تفسیر و توضیح اگر علَم شده باشد، به عنوان علَم بالغلبه و سال‌ها پس از تدوین قرآن مجرد یا حداکثر همزمان با تدوین آن بوده است. در مصاحف صحابه گزارش‌هایی از تغییر کلمات، اضافه شدن نکات تکمیلی، حذف و اضافه سوره‌ها و نظایر آنها وجود داشت که تفسیری بودن این متون را روشن می‌ساخت. مصحف امیرمؤمنان (ع) نیز نوعی تفسیرنگاری از قرآن بود. در این مصحف علاوه بر ترتیب نزول سوره‌ها، اسباب نزول آیات، اشخاصی که آیات در مورد آنان نازل شده، مکان و زمان نزول آیات، تأویل و تفسیر آیات، ناسخ و منسوخ به معنای عام (شامل مطلق و مقید، عام و خاص و هرگونه نظارت آیه‌ای بر آیه دیگر) گزارش شده بود. امیرمؤمنان (ع) این مصحف را از املای پیامبر (ص) گرفته بود. خود در این باره می‌فرماید: «ما نزلت آیه على رسول الله (ص) إلا أقرأنیها و أملاها علیّ، فأکتبها بخطی، و علّمنی تأویلها و تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها، و دعا الله لی أن یعلّمنی فهمها و حفظها، فما نسیت آیه من کتاب الله و لا علم إملائه علیّ فکتبته منذ دعا لی بما دعا.» (بحرانی، 1/142) ظاهر این کلام اشعار دارد که تفسیر آن جناب روزنگاری متعاقب نزول آیات و سور بود. مصحف با همین ویژگی و با تأکیدات پیامبر از سوی امام علی (ع) برای دیگر اوصیا به یادگار گذاشته شد. بحرانی در البرهان در همین جا ادامه روایت را از زبان امیرمؤمنان (ع) چنین نقل می‌کند: «پیامبر مرا مأمور کرد تا آن را بنویسم. عرض کردم: با وجود دعای شما مطالب را در حافظه دارم‌ ـ کنایه از اینکه نیازی به نوشتن نیست‌ـ حضرت فرمود: «لَسْتُ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکَ نِسْیَاناً وَ لا جَهْلاً وَ قَدْ أَخْبَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَدِ اسْتَجَابَ لِی فِیکَ وَ فِی شُرَکَائِکَ الَّذِینَ یَکُونُونَ مِنْ بَعْدِکَ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ شُرَکَائِی مِنْ بَعْدِی؟ قَالَ الَّذِینَ قَرَنَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِنَفْسِهِ وَ بِی ... الحدیث.» پس مصحف با این ویژگی معیار استفاده تمام اوصیا بود. توجه دارید که از بیانات بالا ارزش اطلاع از ویژگی‌های زمانی، مکانی، تنزیلی آیات امری مهم و موجب مباهات قلمداد شده و روشن است که این مهم در سایه توجه به ترتیب نزول فراهم می‌گردد. مؤید روایات بالا در کلام صفار در کتاب بصائر الدرجات از امیرمؤمنان (ع) چنین آمده است: «... فَمَا نَزَلَتْ عَلَیْهِ آیَهٌ فِی لَیْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا سَمَاءٍ وَ لَا أَرْضٍ وَ لَا دُنْیَا وَ لَا آخِرَهٍ وَ لَا جَنَّهٍ وَ لَا نَارٍ وَ لَا سَهْلٍ وَ لَا جَبَلٍ وَ لَا ضِیَاءٍ وَ لَا ظُلْمَهٍ إِلَّا أَقْرَأَنِیهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَیَّ وَ کَتَبْتُهَا بِیَدِی وَ عَلَّمَنِی تَأْوِیلَهَا وَ تَفْسِیرَهَا وَ مُحْکَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ کَیْفَ نَزَلَتْ وَ أَیْنَ نَزَلَتْ وَ فِیمَنْ أُنْزِلَتْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ ... .» (مجلسی،40/139) از ظاهر روایت فهمیده می‌شود که ثبت حضرت به شکل روزنگار بوده است و به علاوه دانش تفسیر و تأویل و اطلاع از زمان و مکان و روابط میان آیات و کیفیت نزول و تطبیقات و تنزیلات آیات، موضوعات ارزشمندی است که حضرت بر دانش اختصاصی نسبت به آنها مباهات می‌کنند. در احتجاج نیز از امام صادق (ع) و او از امام باقر (ع) و او از امیرمؤمنان (ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «سَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللَّهِ فَوَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آیَهٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ فِی لَیْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا مَسِیرٍ وَ لَا مُقَامٍ إِلَّا وَ قَدْ أَقْرَأَنِی إِیَّاهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ عَلَّمَنِی تَأْوِیلَهَا فَقَامَ ابْنُ الْکَوَّاءِ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَمَا کَانَ یَنْزِلُ عَلَیْهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ أَنْتَ غَائِبٌ عَنْهُ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَا کَانَ یَنْزِلُ عَلَیْهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ أَنَا غَائِبٌ عَنْهُ حَتَّى أَقْدَمَ عَلَیْهِ فَیُقْرِئُنِیهِ وَ یَقُولُ لِی یَا عَلِیُّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیَّ بَعْدَکَ کَذَا وَ کَذَا وَ تَأْوِیلُهُ کَذَا وَ کَذَا فَیُعَلِّمُنِی تَأْوِیلَهُ وَ تَنْزِیلَهُ.» (همان، 89/78) همین روایت در امالی شیخ طوسی به اسناد مجاشعی از امام صادق (ع) از پدرانش از علی (ع) نقل شده است. در امالی شیخ صدوق از طالقانی از جلودی از مغیره بن محمد از ابراهیم ... از عبّاد بن عبدالله از حضرت علی (ع) نیز این گونه نقل شده است: «مَا نَزَلَتْ فِی الْقُرْآنِ آیَهٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ أَیْنَ نَزَلَتْ وَ فِیمَنْ نَزَلَتْ وَ فِی أَیِّ شَیْ‏ءٍ نَزَلَتْ وَ فِی سَهْلٍ نَزَلَتْ أَمْ فِی جَبَلٍ نَزَلَتْ.» (همان، 89/79) 3. ترغیب به ترتیب نزول ظاهر برخی کلمات وارد شده در لا به لای روایات اهل بیت: بر مشروعیت این سبک گواه است. به طور مثال از امام صادق (ع) وارد شده: «لَوْ قُرِءَ الْقُرْآنُ کَمَا أُنْزِلَ لَأَلْفَیْتَنَا فِیهِ مُسَمَّیْنَ.» (عیاشی، 1/13) مراد از اسم در اینجا ویژگی‌ها و صفات است. چنان که در (عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» (بقره/31) مفسرین دانش «تسمیه» را دانش ویژگی و صفات اشیاء دانسته‌اند. سید جعفر مرتضی عاملی در این خصوص می‌نویسد: «مراد از «کما انزل» تنزیلات و تفاسیری بود که اسامی اهل حق و باطل و خصایص آنها را ذکر کرده بود، اگر اینها در کنار آیات قرار می‌گرفتند، موجب روشن شدن حقایق می‌شدند.» به نظر می‌رسد تصریح امام به قرائت قرآن کما انزل، اشاره به تنزیلات و تطبیقات ندارد، بلکه اشاره به ویژگی‌های خود قرآن در شکل ترتیب نزولی دارد. به عبارت دیگر اگر قرآن به همان شکلی که نازل شده بود قرائت می‌شد، سیاق و ترتیبش حقایقی را روشن می‌کرد که از ترتیب کنونی به دست نمی‌آید. عبارت امیرمؤمنان (ع) مؤید این برداشت است: «کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى شِیعَتِنَا بِمَسْجِدِ الْکُوفَهِ وَ قَدْ ضَرَبُوا الْفَسَاطِیطَ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِلَ.» (نعمانی، باب 21) چنان که همین روایت از امام باقر (ع) در ارشاد شیخ مفید به سندهای گوناگون نقل شده است. (ر.ک: بحارالانوار، 52/339؛ مفید، /386) علی بن الحکم از سیف از ابی بکر خضرمی از امام صادق (ع) جریان تألیف نوشته‌های پیش پیامبر را توسط امیرمؤمنان (ع) نقل می‌کند، سپس به نقل از پیامبر اکرم  (ص) می‌فرماید: «لَوْ أَنَّ النَّاسَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِلَ مَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ.» (بحرانی، 5/866) هر چند این روایات اشاره به خود قرآن و تلاوت آن به ترتیب نزول دارد، اما با توجه به اینکه ائمه اطهار: مردم را به همین قرآن ارجاع داده‌اند، معلوم است که این بیانات در مقام تحسّر است و مصلحت دنیای اسلام در تغییر تألیف قرآن توسط شیعیان نیست، اما همین معنا استفاده می‌شود که آنجا که مانعی از فهم آیات به ترتیب طبیعی نزول نباشد و به مخالفت با چینش طبیعی مصحف فعلی نینجامد، تفسیر نه تنها مورد سکوت نبوده، بلکه مورد علاقه و اشتیاق اهل بیت: می‌باشد. 4. استنادات ائمه اطهار:به ترتیب نزول ائمه اطهار خود بر طبق ترتیب نزول برخی از مشکلات تفسیری را حل می‌کردند. مثلاً در مورد مراد از عفو در آیه (یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ)(بقره/219) از امام صادق (ع) سؤال شد ایشان فرمودند: «(الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً)(فرقان/ 67) نَزَلَتْ هَذِهِ بَعْدَ هذا.» (حویزی، 4/28) یعنی آنکه مراد از عفو حالتی میان اسراف و بسته نگاه داشتن دست است و شاهد مطلب اینکه آیه اول (در سوره بقره) پس از آیه دوم (در سوره فرقان) نازل شد و لذا مفسرِّ آیه سوره بقره است. توجه دارید که سوره فرقان در جدول نزول در ردیف 43 قرار دارد، در حالی که سوره بقره در ردیف 86 قرار گرفته است. نمونه دیگر در بیانات امام باقر (ع) است: «وَ سُورَهُ النُّورِ أُنْزِلَتْ بَعْدَ سُورَهِ النِّسَاءِ وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ فِی سُورَهِ النِّسَاءِ(وَ اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَهَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَهً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً)وَ السَّبِیلُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ «سُورَهٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ الزَّانِیَهُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ ...» (همان، 3/596) شبیه همین استدلال در تفسیر نعمانی ذیل آیه نور به طور مستند و مشروح از امیرمؤمنان (ع) آمده است. بر اساس این روایات از جمع بین دو آیه در سوره نساء (ترتیب نزول 92) و نور (ترتیب نزول 103) در مورد زنان مرتکب زنا، مقدار مجازات آنها تعیین شده است. نمونه دیگر فریضه ولایت است. کافی به طور مستند از امام باقر (ع) نقل می‌کند: «وَ کَانَ الْفَرِیضَهُ تَنْزِلُ بَعْدَ الْفَرِیضَهِ الْأُخْرَى وَ کَانَتِ الْوَلَایَهُ آخِرَ الْفَرَائِضِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی.» امام در ادامه فرمود: «لا أُنْزِلُ عَلَیْکُمْ بَعْدَ هَذِهِ فَرِیضَهً قَدْ أَکْمَلْتُ لَکُمُ الْفَرَائِضَ.» (حویزی، 1/587 و 646؛ فیض کاشانی، 2/453) همین روش در عمل برخی از اصحاب ائمه اطهار: نیز مشاهده می‌شود. به طور مثال حکم ازدواج موقت و اینکه به آیه 29ـ31 سوره معارج(وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ*إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ*فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ)نسخ نشده است، در مناظره ابوجعفر محمد بن نعمان (مؤمن الطاق) با ابوحنیفه آمده است. در آنجا مؤمن الطاق توضیح می‌دهد که سوره معارج قبل از سوره نساء نازل شده است، پس نمی‌تواند ناسخ آن باشد، «یَا أَبَا حَنِیفَهَ إِنَّ سُورَهَ سَأَلَ سَائِلٌ مَکِّیَّهٌ وَ آیَهُ الْمُتْعَهِ مَدَنِیَّهٌ وَ رِوَایَتَکَ شَاذَّهٌ رَدِیَّهٌ.» (کلینی، 5/450) 5. قیاس با سبک موضوعی مفسران در کشف مرادهای خدای متعال تنها به سبک ترتیب مصحفی عمل نکرده‌اند، بلکه از سبک تفسیر به ترتیب موضوعی نیز بهره برده‌اند و از این طریق لایه‌هایی از مرادهای خدای متعال را استخراج کرده‌اند که از سبک ترتیب، مصحفی به دست نمی‌آید. این مطلب نشان می‌دهد که سبک‌های تفسیری نقش طریقی دارند و هر طریقی که بتواند ما را در فهم و کشف آیات مساعدت کند، جایز است، مگر آنکه مانعی از آن باشد. تفسیر بر اساس ترتیب نزول از دو جهت بی اشکال است: جهت اول آنکه این سبک تفسیر در زمان پیامبر (ص) معمول بوده و جهت دوم نزول قرآن به همین سبک بوده و معلوم است که اگر چینش و تدوین سوره‌ها به ترتیب مصحفی احتمالاً دارای حکمت است، اما اثبات صحّت این سبک نیاز به اثبات مشروعیت چینش سوره‌ها به همین ترتیب فعلی از سوی رسول الله (ص) و یا اجازه اهل بیت: دارد، در حالی که ترتیب طبیعی نزول سوره‌ها به طور قطع دارای حکمت می‌باشد. نکته تکمیلی آنکه این سبک تفسیری را می‌توان شاخه‌ای از تفسیر موضوعی قلمداد کرد، به این معنا که اگر کشف جریان تحول فرهنگی و دینی جامعه رسول الله (ص) در پرتو نزول قرآن مورد اهتمام مفسر باشد چاره‌ای ندارد مگر آنکه این هدف را از طریق ترتیب نزول طبیعی سوره‌ها و آیات قرآن پیگیری کند. منابع و مآخذ: 1. اعلمی، محمد حسین؛ دائره المعارف الشیعه العامه، بیروت، بی‌نا، بی‌تا. 2. بحرانی، سید هاشم؛ البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بعثت، 1416ق. 3. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن مجید، قم، اسراء، 1378ش. 4. حسکانی، عبیدالله بن احمد؛ شواهد التنزیل، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1411ق. 5. حکیم، محمد باقر؛ علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی، 1417ق. 6. حویزی، عبد علی؛ تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1415ق. 7. ذهبی، محمد حسین؛ التفسیر و المفسرون، بیروت، دارالارقم، بی‌تا. 8. زرکشی، محمد بن عبدالله؛ البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1415ق. 9. سیوطی، عبدالرحمن؛ رساله لباب النقول، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا. 10. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1391ق. 11. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، 1372ش. 12. عیاشی، محمد بن مسعود؛ تفسیر عیاشی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، 1380ق. 13. فیض کاشانی، ملا محسن؛ التفسیر الصافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، بی‌تا. 14. قرطبی، محمد بن احمد؛ الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1364ش. 15. قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، قم،‌ دارالکتاب، 1367ش. 16. کلینى، محمد بن یعقوب؛ الکافى، تحقیق: على اکبر غفارى، چاپ چهارم، تهران، اسلامیه، 1401ق. 17. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق. 18. مشهدی قمی، محمد بن محمد رضا؛ تفسیر کنز الدقائق، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1368ش. 19. مصباح یزدی، محمد تقی؛ قرآن شناسی، قم، مؤسسه امام خمینی، 1376ش. 20. معرفت، محمد هادی؛ علوم قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371ش. 21. مفید، محمد بن نعمان؛ الإرشاد، قم، کنگره بزرگداشت شیخ مفید، 1413ق. 22. نعمانی، محمد بن ابراهیم؛ کتاب الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، بی‌تا. 23. واحدی، علی؛ اسباب النزول، بیروت، المکتبه الثقافیه، 1410ق. عبدالکریم بهجت‌پور/عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منبع: فصلنامه پژوهش‌های قرآنی شماره 62و 63 ادامه دارد ...

94/02/09 - 04:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن